ضرورت دعا در ماه مبارك رمضان
در ايام ماه مبارك رمضان، دعا به عنوان محوري ترين موضوع مورد توجه مردم، نقش مهمي در عبادات خالصانه به درگاه حضرت احديت دارد.
به نوعي مي توان اذعان كرد كه دعا در اين ماه بسيار پر رونق تر از ماه هاي ديگر است و بسياري از افراد حاجات خود را در اين ماه با تضرع تمام از خداوند مهربان طلب مي كنند و اميد به برآورده شدن حاجات در ماه مبارك رمضان دارند.
بنابراين، هرگز تاريخ بشر از توجه به مبدأ عالم تهي نبوده است.
كاوش ها نشان مي دهد كه حتي در دورترين زمان ها، معبد و مسجد جزء واقعيت هاي غيرقابل انفكاك زندگي بشر بوده اند، حتي آن زمان كه بشر توان تصور يك مبدأ نامتناهي و قدرت مطلق را نداشته و به اشتباه به بت ها پناه مي برده و از آنها ياري مي جسته و زندگي پرماجراي خود را با اميدواري به مبدأ ناشناخته چيره بر همه قدرت ها توأم مي ساخته است.
راز نهاد هستي، ارتباط محض با خالق هستي است. گويي سر حضور زبان نيز در درخواست از مبدأ متعال بر استمرار فيض است. بدين معنا كه وجهه خاص هر موجود، ارتباط با غني مطلق است كه لحظه به لحظه، هستي او در گرو عطا و فضل وي مي باشد. بنابراين، هستي با تمام حقيقتش، زباني است كه درخواست بقاي خود را مي نمايد، چه اگر كمتر از «آني» عطاي خودرا دريغ كند، همه چيز هيچ خواهد گرديد. از اين رو، فرمود:
«وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ »؛ (حجر 21)
هيچ چيزي در عالم نيست جز آن كه گنجينه هاي آن نزد ماست، ولي ما از آن بر عالم خلق به جز به قدر معيني كه مصلحت است، فرو نمي فرستيم.
و نيز فرمود: «إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ»؛ (ابراهيم 19)
اگر بخواهد نسل شما آدميان را در زمين نابود مي كند و خلقي ديگر مي آورد.
محققان از اين درخواست باطني به «دعاي تكويني» ياد كرده اند. البته هم چنان كه سؤال در طلب اصل وجود، تكويني است، در احوال طبيعي موجودات نيز، مسئله از همين قرار است. كودكي كه از مادر متولد مي شود، با زبان حال از خداي مهربانش غذاي متناسب با لب و دهان و حلقوم و دستگاه گوارش كودكانه خود طلب مي كند؛ چنان كه هركس ديگر نيز متناسب با سيستم خلقت خود، تكويناً غذا و لباس و دوا و احتياجات ديگر را درخواست مي كند و خداوند در پاسخ همين دعا و سؤال تكويني، در قرآن كريم مي فرمايد:
«وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ»؛ (ابراهيم 34)
از هرچه درخواست كنيد، به شما ارزاني داشته است.
بنابراين، نهاد هستي در اصل وجود خود و در جميع حالت ها و حاجت هايش لحظه اي از دعا جدا نيست و وجود دعا از لوازم حتمي و ضروري است كه همه مخلوقات از آن برخوردار و به آن مفتخرند.
حال به راستي مردم ما در اين ماه چقدر دعا مي كنند؟
حسين رستم خاني، كارمند آموزش و پرورش در پاسخ به اين سؤال مي گويد: معمولا سعي مي كنم در اين ماه و پس از هر نمازي دعا كنم اما متاسفانه در ماه هاي ديگر كمتر چنين توفيقي دارم.
وي مي گويد: به نظر من بهتريم وقت براي دعا پس از نماز صبح است كه انسان آرامش خاصي دارد.
وي در پاسخ به اين سئوال كه چرا در ماه هاي ديگر دعا كمتر مرسوم است، ميگويد: شايد به اين علت است كه ماه مبارك رمضان اين فرصت را فراهم مي كند كه انسان بتواند با خداي خود خلوت كند و به راز و نياز بپردازد و به احترام اينكه آدمي روزه دار و به نوعي ميهمان خداوند است همين موضوع خود به انگيزه اي قوي براي انجام دعا مبدل مي شود.به بيان ديگر بايد گفت همين كه انسان متوجه شود كه در ميهماني معبود ابدي است خود به خود انگيزه انجام دعا و نيايش در وجود او قوي تر از ماه هاي ديگر مي شود.
فرشته اميري، دبير قرآن در يكي از دبيرستان هاي منطقه 12 تهران نيز به اهميت دعا در ماه مبارك رمضان اشاره مي كند و مي گويد:رسانه ها خصوصا صداوسيما بايد در اين ماه برنامه هاي متعددي درباره نقش و جايگاه واهميت دعا در ماه رمضان پخش كنند، چرا كه احتمال استجابت دعا در اين ماه خصوصا در شب هاي پر فضيلت قدر بيشتر است.
ايشان درپاسخ به اين سئوال كه چرا در ماه هاي ديگر رغبت به انجام دعا در مقايسه با ماه مبارك رمضان كمتر است مي گويد: در ماه هاي ديگر شايد به دليل مشغله هاي كاري فراوان افراد وقت و حوصله كافي براي دعا كردن نداشته باشند اما چون ماه مبارك رمضان به نوعي فصل دعا و راز و نياز به درگاه خداوند منان است به همين دليل انسان خود را به معبود خويش نزديكتر مي بيند و تمايل به دعا و طلب حاجت نيز بيشتر مي شود. از طرفي هم لذت عبادت و راز و نياز در اين ماه بسيار بيشتر از ماه هاي ديگر است،فقط به شرطي كه توفيق درك اين ماه را داشته باشيم.
حجت الاسلام والمسلمين محمد مهدي مرادي كارشناس علوم قراني و مدرس حوزه علميه قزوين در گفتوگو با خبرنگار فارس به نقش و اهميت دعا اشاره ميكند و ميگويد: يكي از كمالات روح انسان اين است كه حاكميت مطلق خداوند متعال را در گستره نظام هستي درك كند و از اطلاق «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ»؛ (يوسف40) فرمان تنها از آن خداست، آگاه گردد و بداند كه در تمام عالم هستي جز يك حاكم واحد وجود ندارد و هر حركت و سكوني، در افق اراده ازلي او بوده و خارج از حكم ابدي و لايزالي او نخواهد بود.
همين مسئله خود سبب مي گردد تا اهميت و نقش دعا در نهاد آدمي نهادينه شود و به يك ارزش واقعي مبدل گردد و بداند كه براي تحقق خواسته هاي خود بايد فقط به يك منبع ازلي و ابدي كه همان ذات اقدس الهي است متوسل شود و بداند كه با همين توسل و توكل است كه مي تواند از موانع و مشكلات موجود رهايي يابد.
اين مدرس حوزه علميه قزوين در ادامه همين بحث به شرايط استجابت دعا اشاره مي كند و مي گويد: دعا بايد همراه با حضور قلب و با خشوع و تضرع همراه باشد تا پذيرفته شود.
وي مي گويد:دعايي كه لفظي و بدون حضور قلب باشد، دعايي زباني است و چندان تاثيري نميتواند داشته باشد، از همين رو دعا نيز انواع و اقسامي دارد كه شرح آن بسيار مفصل است.
آيتالله حسن ممدوحي، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم و نماينده مردم كرمانشاه در مجلس خبرگان رهبري به دعاي مصداقي به عنوان يكي از اقسام مهم دعا اشاره ميكند و به خبرنگار فارس ميگويد: دعاي مصداقي دعايي است كه در آن زبان با قلب همراه بوده و ترجمان آن است. اين نوع دعا، مصداق راستين و حقيقي دعا بوده و به اجابت بسيار نزديك است. البته گاهي ممكن است ظاهراً اجابت نشود كه اگر چنين باشد مي توان گفت مصلحتي در كار بوده، با اين تفسير،دعاي مصداقي عبادتي است كه اجر قطعي بر آن مترتب است.
از حضرت آيت الله ممدوحي مي پرسم كه چرا برخي از دعاها مستجاب نمي شود و يا در اجابت آن تاخيرهاي بلندمدتي رخ مي دهد؟
ايشان در پاسخ مي گويد: تأخير در اجابت فقط از مصلحتي برخاسته كه خداوند متعال بر اسرار آن آگاه است؛ چنان كه اميرمؤمنان(ع) در سفارش خود به امام حسن(ع) ميفرمايد: «و ربّما سألت الشيء فلا تؤتاه و أوتيت خيراً منه عاجلا أو آجلا، أو صرف عنك لما هو خير لك، فلربّ أمر قد طلبته فيه هلاك دينك لو أوتيته»؛ چه بسا از خداوند متعال چيزي را درخواست مي كني كه به تو عطا نمي كند، ولي در عوض آن خير دنيايي يا آخرتي ديگري به تو مي رساند. آن چيز از تو منع شده، زيرا خير تو در آن نبوده؛ چه بسا امري را طلب مي كني، ولي نمي داني كه اگر بدان برسي هلاك دين، نصيب تو خواهد شد.
عضو مجلس خبرگان رهبري در ادامه همين بحث مي گويد:گاهي در دعا لفظ و معنا با هم مطابقت دارند و دل و زبان باهم سازگارند، اما مشكل در محدوديت علم شخص دعا كننده است؛ به اين معنا كه اگر فرد دعا كننده بر اسرار و تبعات دعا و حاجت خود واقف بود، نه تنها آن را نمي خواست، بلكه عميقاً از آن دوري مي جست، نقل شده است:
انه سمع أميرالمؤمنين(ع) رجلاً يقول: اللهم اني أعوذ بك من الفتنه. قال(ع): أراك تتعوذ من مالك و ولدك، يقول الله تعالي: (انما أموالكم و أولادكم فتنه) (انفال 28) و لكن قل: اللهم اني اعوذ بك من مضلات الفتن؛
حضرت اميرمؤمنان(ع) شنيد كه مردي ميگويد: خدايا از فتنه ها به تو پناه مي برم!
حضرت فرمود: تو با اين دعا از خدا مي خواهي از زن، فرزند و اموالت دوري گزيني، زيرا خداوند متعال مي فرمايد: «اموال و اولاد شما، فتنه و براي آزمون شما هستند.» پس به جاي آن بگو: خدايا! فتنه هاي گمراه كننده را از من دور ساز.
اين فرد در دعاي خود، دوري از مال و فرزند خود را مي خواست و نمي دانست كه از آنچه مي خواست بيزار بود.
اميرمؤمنان(ع) در جاي ديگر مي فرمايد:
رب أمر حرص الانسان عليه، فلما أدركه ود أن لم يكن أدركه؛
چه بسا چيزي كه انسان براي رسيدن به آن حريص است، ولي وقتي به آن مي رسد دوست مي دارد كه اي كاش هرگز به آن دست نمي يافت.
آيتالله ممدوحي مي گويد:بسياري از ما در نيايش هاي خود از خداي متعال چيزهايي مي خواهيم كه به راستي و در واقع آنها را نمي خواهيم، ولي خداي منان ديد كوتاه ما را جبران مي فرمايد و آن خواسته ها را عطا نمي كند.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم به نگراني ما در عدم اجابت برخي دعاها اشاره مي كند و مي گويد: چه بسا ما از عدم اجابت دعايمان نگران مي شويم و نمي دانيم كه گلايه از عدم اجابت، جهل ديگري غير از جهل اول است؛ حافظ مي گويد:
حافظ از چشمه حكمت به كف آور جامي / بو كه از لوح دلت، نقش جهالت برود
در اين باره، در دعاي «افتتاح» آمده است:
فان أبطا عني عتبت بجهلي عليك، و لعل الذي أبطا عني هو خير لي لعلمك بعاقبه الأمور، فلم أر مولي كريما أصبر علي عبد لئيم منك علي، يا رب؛
اگر اجابت دعا به تأخير افتد، به واسطه ناداني تو را عتاب مي كنم، درحالي كه شايد تأخير آن براي من خير باشد، زيرا تو از عاقبت امور آگاهي. بنابراين، مولاي كريم، شكيباتر از تو بر بنده فرومايه نديده ام، اي پروردگار من!
طبق روايتي امام صادق(ع) به راوي دستور مي دهد:
واعرف طرق نجاتك و هلاكك، كيلا تدعوالله بشيء منه هلاكك و أنت تظن فيه نجاتك، قال الله ـ عز و جلـ: «ويدع الانسان بالشر دعاءه بالخير و كان الانسان عجولا»؛ راه هاي نجات و هلاكت خويش را بشناس، تا چيزي را از خدا نخواهي كه هلاك تو در آن است، درحالي كه گمان مي كني نجات تو در آن است. خداوند- عزوجل- مي فرمايد: «انسان همانند دعاكردن براي خير خود براي شر خود دعا مي كند و به راستي كه انسان بسيار عجول است.»
آيتالله ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي در اين باره ميفرمايد:
سر عدم استجابت برخي دعاهاي نيكان آن است كه اجابت آن دعا به ضرر آنان است. از اين رو، خداوند در عوض آن، آنچه را كه به خيرشان است به آنها عطا مي كند و اين اجابت واقعي دعا محسوب مي شود.
اما گاهي دعاكننده در اثر ناآشنايي يا بي توجهي، لفظ دعا را به صورت غلط به كار مي برد، درحالي كه درخواست روحي او خلاف آن را اراده كرده است.
در روايت و اخبار، از اين عمل به دعاي «ملحون» تعبير شده است.
امام جواد(ع) فرموده است:
ما استوي رجلان في حسب و دين قط الا كان أفضلها عندالله ـ عزوجل ـ آدبهما.
قال: قلت: جعلت فداك قد علمت فضله عند الناس في النادي و المجالس. فما فضله عندالله- عزوجل-؟ قال(ع): بقراءه القرآن كما أنزل و دعائه الله- عزوجل- من حيث لايلحن، و ذلك أن الدعاء الملحون لا يصعد الي الله- عزوجل-.
هرگاه دو نفر در حسب خانوادگي و ديني با يكديگر مساوي بودند، برترين آنها، مؤدب ترين شان است. عرض كردم: فدايت شوم، مي دانم در نزد مردم و مجالس آنها فضيلت دارد. فضيلت در نزد خداوند- عزوجل- به چه چيز است: فرمود: به قرائت قرآن به صورتي كه نازل شده و دعا به درگاه خداوند- عزوجل- به صورت درست، نه غلط؛ زيرا دعاي غلط به درگاه خدا صعود نمي كند.
بايد توجه كرد كه جمله: «و دعائه الله من حيث لايلحن.» به منزله مدح دعاي ملحون نيست، زيرا هرگاه كلمات دعا صحيح ادا شود، مقصود را بهتر ادا مي كند و دنباله فرمايش امام جواد(ع) كه فرمود: «أن الدعاء الملحون لايصعد الي الله؛ دعاي ملحون به سوي خدا بالا نمي رود.» نيز دلالت بر اين دارد كه دعا به صورت ملحون و غلط بالا نمي رود، زيرا اجابت دعا لطفي عظيم است كه خداوند بر بندگان روا داشته است و هرگز خلاف آن واقع نمي گردد و خداوند آن را به صورت درست بالا برده و اجابت مي كند.
ان الرجل الاعجمي من امتي ليقرأ القرآن بعجمته فترفعه الملائكه علي عربيته؛
گاه فرد غير عرب از امت من قرآن را با زبان خود مي خواند، ولي فرشتگان آن را به صورت عربي بالا مي برند.
اين سخن پيامبر اسلام(ص) گوياي اين نكته مهم است كه اصل در دعا و مناجات با حق، ارتباط روحي است. در همين باره نقل است: شخصي خدمت اميرالمؤمنين(ع) رسيد و عرض كرد: امروز «بلال» با مرد عربي مناظره مي كرد، در حين سخن مرتكب اشتباهي در لفظ شد و آن مرد به او خنديد. اميرالمؤمنين فرمودند:
اي بنده خدا! مقصود از اعراب كلام و استوار ساختن آن، استوارسازي و پاكيزه نمودن اعمال است. اعراب و استوارسازي سخن براي فلاني چه نفعي خواهد داشت وقتي كه اعمال او بسيار زشت و نادرست باشد و به «بلال» چه چيزي ضرر مي رساند در صورتي كه اعمال او بسيار استوار و پاكيزه باشد؟!
وي ميگويد: گاه انسان خواستهاي دارد و باطنا آن را ميخواهد، ولي آن را به زبان نمي آورد و از خداي خود درخواست نمي كند.
خداوند متعال اين گونه خواسته ها را نيز اجابت مي كند و اين اجابت در اثر عمل شايسته اي است كه چنين شخصي قبلا انجام داده يا به خاطر دعايي بوده است كه براي امر ديگري داشته و بنا به مصلحتي به اجابت نرسيده است. اين مضمون هم در ادعيه و روايات زياد مشاهده مي شود. از جمله اميرالمؤمنين(ع) در دعاي «كميل» به خداوند متعال عرض مي كند:
اللهم مولاي، كم من قبيح سترته، و كم من فادح من البلآء أقلته، و كم من عثار وقيته، و كم من مكروه دفعته، و كم من ثناء جميل لست أهلا له نشرته؛
خدايا! اي مولاي من! چه بسيار زشتي كه پوشيدي و چه بلاهاي هلاك كننده كه برطرف ساختي و چه لغزش ها كه مرا از آن نگاه داشتي و چه ناخوشايندي ها كه دفع نمودي و چه مدح و ثناي زيبا كه شايسته آن نبودم درباره من نشر دادي!
منبع:http://javanemrooz.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mg6820
به نوعي مي توان اذعان كرد كه دعا در اين ماه بسيار پر رونق تر از ماه هاي ديگر است و بسياري از افراد حاجات خود را در اين ماه با تضرع تمام از خداوند مهربان طلب مي كنند و اميد به برآورده شدن حاجات در ماه مبارك رمضان دارند.
* پيشينه دعا
بنابراين، هرگز تاريخ بشر از توجه به مبدأ عالم تهي نبوده است.
كاوش ها نشان مي دهد كه حتي در دورترين زمان ها، معبد و مسجد جزء واقعيت هاي غيرقابل انفكاك زندگي بشر بوده اند، حتي آن زمان كه بشر توان تصور يك مبدأ نامتناهي و قدرت مطلق را نداشته و به اشتباه به بت ها پناه مي برده و از آنها ياري مي جسته و زندگي پرماجراي خود را با اميدواري به مبدأ ناشناخته چيره بر همه قدرت ها توأم مي ساخته است.
راز نهاد هستي، ارتباط محض با خالق هستي است. گويي سر حضور زبان نيز در درخواست از مبدأ متعال بر استمرار فيض است. بدين معنا كه وجهه خاص هر موجود، ارتباط با غني مطلق است كه لحظه به لحظه، هستي او در گرو عطا و فضل وي مي باشد. بنابراين، هستي با تمام حقيقتش، زباني است كه درخواست بقاي خود را مي نمايد، چه اگر كمتر از «آني» عطاي خودرا دريغ كند، همه چيز هيچ خواهد گرديد. از اين رو، فرمود:
«وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ »؛ (حجر 21)
هيچ چيزي در عالم نيست جز آن كه گنجينه هاي آن نزد ماست، ولي ما از آن بر عالم خلق به جز به قدر معيني كه مصلحت است، فرو نمي فرستيم.
و نيز فرمود: «إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ»؛ (ابراهيم 19)
اگر بخواهد نسل شما آدميان را در زمين نابود مي كند و خلقي ديگر مي آورد.
محققان از اين درخواست باطني به «دعاي تكويني» ياد كرده اند. البته هم چنان كه سؤال در طلب اصل وجود، تكويني است، در احوال طبيعي موجودات نيز، مسئله از همين قرار است. كودكي كه از مادر متولد مي شود، با زبان حال از خداي مهربانش غذاي متناسب با لب و دهان و حلقوم و دستگاه گوارش كودكانه خود طلب مي كند؛ چنان كه هركس ديگر نيز متناسب با سيستم خلقت خود، تكويناً غذا و لباس و دوا و احتياجات ديگر را درخواست مي كند و خداوند در پاسخ همين دعا و سؤال تكويني، در قرآن كريم مي فرمايد:
«وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ»؛ (ابراهيم 34)
از هرچه درخواست كنيد، به شما ارزاني داشته است.
بنابراين، نهاد هستي در اصل وجود خود و در جميع حالت ها و حاجت هايش لحظه اي از دعا جدا نيست و وجود دعا از لوازم حتمي و ضروري است كه همه مخلوقات از آن برخوردار و به آن مفتخرند.
* چه قدر دعا مي كنيم؟
حال به راستي مردم ما در اين ماه چقدر دعا مي كنند؟
حسين رستم خاني، كارمند آموزش و پرورش در پاسخ به اين سؤال مي گويد: معمولا سعي مي كنم در اين ماه و پس از هر نمازي دعا كنم اما متاسفانه در ماه هاي ديگر كمتر چنين توفيقي دارم.
وي مي گويد: به نظر من بهتريم وقت براي دعا پس از نماز صبح است كه انسان آرامش خاصي دارد.
وي در پاسخ به اين سئوال كه چرا در ماه هاي ديگر دعا كمتر مرسوم است، ميگويد: شايد به اين علت است كه ماه مبارك رمضان اين فرصت را فراهم مي كند كه انسان بتواند با خداي خود خلوت كند و به راز و نياز بپردازد و به احترام اينكه آدمي روزه دار و به نوعي ميهمان خداوند است همين موضوع خود به انگيزه اي قوي براي انجام دعا مبدل مي شود.به بيان ديگر بايد گفت همين كه انسان متوجه شود كه در ميهماني معبود ابدي است خود به خود انگيزه انجام دعا و نيايش در وجود او قوي تر از ماه هاي ديگر مي شود.
فرشته اميري، دبير قرآن در يكي از دبيرستان هاي منطقه 12 تهران نيز به اهميت دعا در ماه مبارك رمضان اشاره مي كند و مي گويد:رسانه ها خصوصا صداوسيما بايد در اين ماه برنامه هاي متعددي درباره نقش و جايگاه واهميت دعا در ماه رمضان پخش كنند، چرا كه احتمال استجابت دعا در اين ماه خصوصا در شب هاي پر فضيلت قدر بيشتر است.
ايشان درپاسخ به اين سئوال كه چرا در ماه هاي ديگر رغبت به انجام دعا در مقايسه با ماه مبارك رمضان كمتر است مي گويد: در ماه هاي ديگر شايد به دليل مشغله هاي كاري فراوان افراد وقت و حوصله كافي براي دعا كردن نداشته باشند اما چون ماه مبارك رمضان به نوعي فصل دعا و راز و نياز به درگاه خداوند منان است به همين دليل انسان خود را به معبود خويش نزديكتر مي بيند و تمايل به دعا و طلب حاجت نيز بيشتر مي شود. از طرفي هم لذت عبادت و راز و نياز در اين ماه بسيار بيشتر از ماه هاي ديگر است،فقط به شرطي كه توفيق درك اين ماه را داشته باشيم.
* درك ماه مبارك رمضان و اوج دعا
حجت الاسلام والمسلمين محمد مهدي مرادي كارشناس علوم قراني و مدرس حوزه علميه قزوين در گفتوگو با خبرنگار فارس به نقش و اهميت دعا اشاره ميكند و ميگويد: يكي از كمالات روح انسان اين است كه حاكميت مطلق خداوند متعال را در گستره نظام هستي درك كند و از اطلاق «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ»؛ (يوسف40) فرمان تنها از آن خداست، آگاه گردد و بداند كه در تمام عالم هستي جز يك حاكم واحد وجود ندارد و هر حركت و سكوني، در افق اراده ازلي او بوده و خارج از حكم ابدي و لايزالي او نخواهد بود.
همين مسئله خود سبب مي گردد تا اهميت و نقش دعا در نهاد آدمي نهادينه شود و به يك ارزش واقعي مبدل گردد و بداند كه براي تحقق خواسته هاي خود بايد فقط به يك منبع ازلي و ابدي كه همان ذات اقدس الهي است متوسل شود و بداند كه با همين توسل و توكل است كه مي تواند از موانع و مشكلات موجود رهايي يابد.
اين مدرس حوزه علميه قزوين در ادامه همين بحث به شرايط استجابت دعا اشاره مي كند و مي گويد: دعا بايد همراه با حضور قلب و با خشوع و تضرع همراه باشد تا پذيرفته شود.
وي مي گويد:دعايي كه لفظي و بدون حضور قلب باشد، دعايي زباني است و چندان تاثيري نميتواند داشته باشد، از همين رو دعا نيز انواع و اقسامي دارد كه شرح آن بسيار مفصل است.
* دعاي مصداقي
آيتالله حسن ممدوحي، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم و نماينده مردم كرمانشاه در مجلس خبرگان رهبري به دعاي مصداقي به عنوان يكي از اقسام مهم دعا اشاره ميكند و به خبرنگار فارس ميگويد: دعاي مصداقي دعايي است كه در آن زبان با قلب همراه بوده و ترجمان آن است. اين نوع دعا، مصداق راستين و حقيقي دعا بوده و به اجابت بسيار نزديك است. البته گاهي ممكن است ظاهراً اجابت نشود كه اگر چنين باشد مي توان گفت مصلحتي در كار بوده، با اين تفسير،دعاي مصداقي عبادتي است كه اجر قطعي بر آن مترتب است.
از حضرت آيت الله ممدوحي مي پرسم كه چرا برخي از دعاها مستجاب نمي شود و يا در اجابت آن تاخيرهاي بلندمدتي رخ مي دهد؟
ايشان در پاسخ مي گويد: تأخير در اجابت فقط از مصلحتي برخاسته كه خداوند متعال بر اسرار آن آگاه است؛ چنان كه اميرمؤمنان(ع) در سفارش خود به امام حسن(ع) ميفرمايد: «و ربّما سألت الشيء فلا تؤتاه و أوتيت خيراً منه عاجلا أو آجلا، أو صرف عنك لما هو خير لك، فلربّ أمر قد طلبته فيه هلاك دينك لو أوتيته»؛ چه بسا از خداوند متعال چيزي را درخواست مي كني كه به تو عطا نمي كند، ولي در عوض آن خير دنيايي يا آخرتي ديگري به تو مي رساند. آن چيز از تو منع شده، زيرا خير تو در آن نبوده؛ چه بسا امري را طلب مي كني، ولي نمي داني كه اگر بدان برسي هلاك دين، نصيب تو خواهد شد.
عضو مجلس خبرگان رهبري در ادامه همين بحث مي گويد:گاهي در دعا لفظ و معنا با هم مطابقت دارند و دل و زبان باهم سازگارند، اما مشكل در محدوديت علم شخص دعا كننده است؛ به اين معنا كه اگر فرد دعا كننده بر اسرار و تبعات دعا و حاجت خود واقف بود، نه تنها آن را نمي خواست، بلكه عميقاً از آن دوري مي جست، نقل شده است:
انه سمع أميرالمؤمنين(ع) رجلاً يقول: اللهم اني أعوذ بك من الفتنه. قال(ع): أراك تتعوذ من مالك و ولدك، يقول الله تعالي: (انما أموالكم و أولادكم فتنه) (انفال 28) و لكن قل: اللهم اني اعوذ بك من مضلات الفتن؛
حضرت اميرمؤمنان(ع) شنيد كه مردي ميگويد: خدايا از فتنه ها به تو پناه مي برم!
حضرت فرمود: تو با اين دعا از خدا مي خواهي از زن، فرزند و اموالت دوري گزيني، زيرا خداوند متعال مي فرمايد: «اموال و اولاد شما، فتنه و براي آزمون شما هستند.» پس به جاي آن بگو: خدايا! فتنه هاي گمراه كننده را از من دور ساز.
اين فرد در دعاي خود، دوري از مال و فرزند خود را مي خواست و نمي دانست كه از آنچه مي خواست بيزار بود.
اميرمؤمنان(ع) در جاي ديگر مي فرمايد:
رب أمر حرص الانسان عليه، فلما أدركه ود أن لم يكن أدركه؛
چه بسا چيزي كه انسان براي رسيدن به آن حريص است، ولي وقتي به آن مي رسد دوست مي دارد كه اي كاش هرگز به آن دست نمي يافت.
آيتالله ممدوحي مي گويد:بسياري از ما در نيايش هاي خود از خداي متعال چيزهايي مي خواهيم كه به راستي و در واقع آنها را نمي خواهيم، ولي خداي منان ديد كوتاه ما را جبران مي فرمايد و آن خواسته ها را عطا نمي كند.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم به نگراني ما در عدم اجابت برخي دعاها اشاره مي كند و مي گويد: چه بسا ما از عدم اجابت دعايمان نگران مي شويم و نمي دانيم كه گلايه از عدم اجابت، جهل ديگري غير از جهل اول است؛ حافظ مي گويد:
حافظ از چشمه حكمت به كف آور جامي / بو كه از لوح دلت، نقش جهالت برود
در اين باره، در دعاي «افتتاح» آمده است:
فان أبطا عني عتبت بجهلي عليك، و لعل الذي أبطا عني هو خير لي لعلمك بعاقبه الأمور، فلم أر مولي كريما أصبر علي عبد لئيم منك علي، يا رب؛
اگر اجابت دعا به تأخير افتد، به واسطه ناداني تو را عتاب مي كنم، درحالي كه شايد تأخير آن براي من خير باشد، زيرا تو از عاقبت امور آگاهي. بنابراين، مولاي كريم، شكيباتر از تو بر بنده فرومايه نديده ام، اي پروردگار من!
طبق روايتي امام صادق(ع) به راوي دستور مي دهد:
واعرف طرق نجاتك و هلاكك، كيلا تدعوالله بشيء منه هلاكك و أنت تظن فيه نجاتك، قال الله ـ عز و جلـ: «ويدع الانسان بالشر دعاءه بالخير و كان الانسان عجولا»؛ راه هاي نجات و هلاكت خويش را بشناس، تا چيزي را از خدا نخواهي كه هلاك تو در آن است، درحالي كه گمان مي كني نجات تو در آن است. خداوند- عزوجل- مي فرمايد: «انسان همانند دعاكردن براي خير خود براي شر خود دعا مي كند و به راستي كه انسان بسيار عجول است.»
آيتالله ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي در اين باره ميفرمايد:
سر عدم استجابت برخي دعاهاي نيكان آن است كه اجابت آن دعا به ضرر آنان است. از اين رو، خداوند در عوض آن، آنچه را كه به خيرشان است به آنها عطا مي كند و اين اجابت واقعي دعا محسوب مي شود.
* آيا نفرين محب در حق محبوب مستجاب ميشود؟
اما گاهي دعاكننده در اثر ناآشنايي يا بي توجهي، لفظ دعا را به صورت غلط به كار مي برد، درحالي كه درخواست روحي او خلاف آن را اراده كرده است.
در روايت و اخبار، از اين عمل به دعاي «ملحون» تعبير شده است.
امام جواد(ع) فرموده است:
ما استوي رجلان في حسب و دين قط الا كان أفضلها عندالله ـ عزوجل ـ آدبهما.
قال: قلت: جعلت فداك قد علمت فضله عند الناس في النادي و المجالس. فما فضله عندالله- عزوجل-؟ قال(ع): بقراءه القرآن كما أنزل و دعائه الله- عزوجل- من حيث لايلحن، و ذلك أن الدعاء الملحون لا يصعد الي الله- عزوجل-.
هرگاه دو نفر در حسب خانوادگي و ديني با يكديگر مساوي بودند، برترين آنها، مؤدب ترين شان است. عرض كردم: فدايت شوم، مي دانم در نزد مردم و مجالس آنها فضيلت دارد. فضيلت در نزد خداوند- عزوجل- به چه چيز است: فرمود: به قرائت قرآن به صورتي كه نازل شده و دعا به درگاه خداوند- عزوجل- به صورت درست، نه غلط؛ زيرا دعاي غلط به درگاه خدا صعود نمي كند.
بايد توجه كرد كه جمله: «و دعائه الله من حيث لايلحن.» به منزله مدح دعاي ملحون نيست، زيرا هرگاه كلمات دعا صحيح ادا شود، مقصود را بهتر ادا مي كند و دنباله فرمايش امام جواد(ع) كه فرمود: «أن الدعاء الملحون لايصعد الي الله؛ دعاي ملحون به سوي خدا بالا نمي رود.» نيز دلالت بر اين دارد كه دعا به صورت ملحون و غلط بالا نمي رود، زيرا اجابت دعا لطفي عظيم است كه خداوند بر بندگان روا داشته است و هرگز خلاف آن واقع نمي گردد و خداوند آن را به صورت درست بالا برده و اجابت مي كند.
* استجابت دعا به زبان غير عربي
ان الرجل الاعجمي من امتي ليقرأ القرآن بعجمته فترفعه الملائكه علي عربيته؛
گاه فرد غير عرب از امت من قرآن را با زبان خود مي خواند، ولي فرشتگان آن را به صورت عربي بالا مي برند.
اين سخن پيامبر اسلام(ص) گوياي اين نكته مهم است كه اصل در دعا و مناجات با حق، ارتباط روحي است. در همين باره نقل است: شخصي خدمت اميرالمؤمنين(ع) رسيد و عرض كرد: امروز «بلال» با مرد عربي مناظره مي كرد، در حين سخن مرتكب اشتباهي در لفظ شد و آن مرد به او خنديد. اميرالمؤمنين فرمودند:
اي بنده خدا! مقصود از اعراب كلام و استوار ساختن آن، استوارسازي و پاكيزه نمودن اعمال است. اعراب و استوارسازي سخن براي فلاني چه نفعي خواهد داشت وقتي كه اعمال او بسيار زشت و نادرست باشد و به «بلال» چه چيزي ضرر مي رساند در صورتي كه اعمال او بسيار استوار و پاكيزه باشد؟!
* دعاي قلبي چيست؟
وي ميگويد: گاه انسان خواستهاي دارد و باطنا آن را ميخواهد، ولي آن را به زبان نمي آورد و از خداي خود درخواست نمي كند.
خداوند متعال اين گونه خواسته ها را نيز اجابت مي كند و اين اجابت در اثر عمل شايسته اي است كه چنين شخصي قبلا انجام داده يا به خاطر دعايي بوده است كه براي امر ديگري داشته و بنا به مصلحتي به اجابت نرسيده است. اين مضمون هم در ادعيه و روايات زياد مشاهده مي شود. از جمله اميرالمؤمنين(ع) در دعاي «كميل» به خداوند متعال عرض مي كند:
اللهم مولاي، كم من قبيح سترته، و كم من فادح من البلآء أقلته، و كم من عثار وقيته، و كم من مكروه دفعته، و كم من ثناء جميل لست أهلا له نشرته؛
خدايا! اي مولاي من! چه بسيار زشتي كه پوشيدي و چه بلاهاي هلاك كننده كه برطرف ساختي و چه لغزش ها كه مرا از آن نگاه داشتي و چه ناخوشايندي ها كه دفع نمودي و چه مدح و ثناي زيبا كه شايسته آن نبودم درباره من نشر دادي!
منبع:http://javanemrooz.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mg6820
/ج