سخنرانی های موثر
آيت الله العظمی ناصر مكارم شيرازي
من در سه جريان از نزديك با شهيد بزرگوار، مرحوم شهيد هاشمي نژاد در تماس بودم و در اين تماس هاي نزديك با ويژگي هاي مختلف و مهمي در شخصيت ايشان آشنا شدم. يكي در دوران زندان در پانزدهم خرداد كه در سنه 1342 واقع شد كه به اتفاق ايشان و مرحوم شهيد مطهري و جمع زيادي از بزرگان تهران و قم يك ماه و نيم را در زندان در كنار هم در يك جا با هم بوديم كه من در آنجا مراتب تعبد ايشان به مسايل اسلامي و آن متانتي را كه شايسته يك زنداني با شخصيت است، مي ديدم. همچنين در بحث هاي علمي كه صبح و عصر معمولاً در زندان طرح مي شدند كه واقعاً از وقتمان استفاده كنيم، ايشان در آن مباحث به خوبي شركت مي كرد و از عهده بر مي آمد و از افرادي بود كه در ميان آن گروه كه در زندان بودند، مي درخشيد.
دوران ديگري كه ما با ايشان بوديم در يك سفر تبليغي بود كه در ماه مبارك رمضان در ساوه با هم در يك جا به تبليغات اسلامي مشغول بوديم و من در اين يك ماه همه آنچه كه از ايشان ديدم، از نظر تبليغات، خوب، دلسوزانه و توام با تحليل خوب مسايل روز بود كه اين هم براي من فراموش شدني نيست.
دوران سوم، دوراني بود كه در مجلس خبرگان قانون اساسي ايشان به عنوان نماينده خبرگان قانون اساسي از مازندران و ما هم از فارس بوديم و دو سه ماه در تدوين قانون اساسي زحمت فراواني كشيده بود و در آن جا بود كه شخصيت هاي علمي درجه اول كشور حضور داشتند و آن اثر خوب قانون اساسي را از خود به يادگار گذاشتند. از كساني كه باز در آن مجلس خبرگان قانون اساسي خوب مي درخشيد و خوب صحبت مي كرد و خوب مسايل را تحليل مي كرد، ايشان بودند. در مجموع اين سه دوران كه با ايشان در تماس بودم، هم از نظر تقوا و پرهيزگاري و تعهد مذهبي و هم از نظر شايستگي هاي علمي و بعد فكري و آن رشد سياسي و انقلابي از ايشان خاطرات خوبي دارم.
ايشان در قم قبل از انقلاب سخنراني پرشوري داشتند كه البته خودم شخصاً در آن جلسه شركت نداشتم، ولي آوازه سخنراني هاي ايشان چه در قم و چه در مشهد و چه در تهران در همه جا بود و شايد كمتر كسي بود كه در مسير انقلاب قرار داشته باشد و از سخنراني هاي پرشور و موثر ايشان، مخصوصاً در نسل جوان خبر نداشته باشد. من معتقدم يكي كه از كساني كه در پيشرفت انقلاب در مناطق مختلف كشور اثر گذاشت، ايشان و سخنراني هاي ايشان بود.
درباره نوشته هاي ايشان بايد گفت كه از كتاب هاي خوبي كه در آن زمان منتشر شد، يكي همين كتاب «مناظره دكتر و پير» بود. باز فراموش نمي كنم خيلي ها مخصوصاً نسل جوان از اين كتاب الهام مي گرفتند، به خصوص اينكه به سبك رمان هم نوشته شده بود. يادم هست كه ما كتابي نوشتيم به نام «فيلسوف نماها» به همين سبك و بعدا ايشان كتاب «دكتر و پير» را نوشت و اين دو كتاب در ميان جوانان خيلي گسترش داشت و بسياري از اشكالاتي كه در مسايل اعتقادي و مسايل اجتماعي اسلام كه بعضي از دشمنان ايجاد مي كردند و سم پاشي هائي مي كردند، در اين كتاب ها مورد تحقيق واقع شد، به خصوص در كتاب «مناظره دكتر و پير» گروهي جواب اشكالاتشان را پيدا مي كردند.
ايشان وقتي به قم آمدند، قسمتي از تحصيلاتشان را در مدرسه حجتيه بودند. ما هم در آن وقت در مدرسه حجتيه بوديم كه ايشان و يكي از دوستان نزديكشان به اتفاق هم نزد مرحوم حاج شيخ فريد كاشاني درس مي خواندند. آقاي فريد مردي عارف و وارسته بود كه در بعد اخلاقي در اين بزرگوار هم اثر عميقي داشت. ايشان در همان موقع هم كه در قم بودند، به عنوان يك فرد مستعد و شايسته در مسايل علمي شناخته مي شدند و بعدا پيشرفت شاياني كردند. بعد كه به مشهد منتقل شدند، يكي از مدرسين شناخته شده حوزه علميه مشهد محسوب مي شدند و تاثيرشان در آن حوزه علميه، بسيار زياد بود.
ايشان زماني كه شهيد شدند، واقعاً جوان بودند و چيزي كه بسيار مايه تاسف شد اين بود كه دشمن جاي بسيار حساسي را نشانه گيري كرد. هر چند دشمن ايشان را شهيد و جامعه و همه دوستداران انقلاب را متاثر كرد، ولي اثرات شهادت ايشان در تثبيت انقلاب و تداوم آن بسيار موثر بود. به هر حال معتقدم كه آثار ايشان را بايد بيشتر و بهتر منتشر كرد و در دسترس جامعه، به خصوص نسل جوان قرار داد و بايد از شخصيت هاي انقلاب و شهداي بزرگ مانند شهيد هاشمي نژاد بيشتر تجليل شود و ياد و خاطره آنان را در ذهن ها زنده نگه داريم كه خداوند ان شاءالله روح بزرگ اين شهيد عزيز را با ارواح طيبه ائمه معصومين محشور گرداند. ان شاءالله.
والسلام
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره35
من در سه جريان از نزديك با شهيد بزرگوار، مرحوم شهيد هاشمي نژاد در تماس بودم و در اين تماس هاي نزديك با ويژگي هاي مختلف و مهمي در شخصيت ايشان آشنا شدم. يكي در دوران زندان در پانزدهم خرداد كه در سنه 1342 واقع شد كه به اتفاق ايشان و مرحوم شهيد مطهري و جمع زيادي از بزرگان تهران و قم يك ماه و نيم را در زندان در كنار هم در يك جا با هم بوديم كه من در آنجا مراتب تعبد ايشان به مسايل اسلامي و آن متانتي را كه شايسته يك زنداني با شخصيت است، مي ديدم. همچنين در بحث هاي علمي كه صبح و عصر معمولاً در زندان طرح مي شدند كه واقعاً از وقتمان استفاده كنيم، ايشان در آن مباحث به خوبي شركت مي كرد و از عهده بر مي آمد و از افرادي بود كه در ميان آن گروه كه در زندان بودند، مي درخشيد.
دوران ديگري كه ما با ايشان بوديم در يك سفر تبليغي بود كه در ماه مبارك رمضان در ساوه با هم در يك جا به تبليغات اسلامي مشغول بوديم و من در اين يك ماه همه آنچه كه از ايشان ديدم، از نظر تبليغات، خوب، دلسوزانه و توام با تحليل خوب مسايل روز بود كه اين هم براي من فراموش شدني نيست.
دوران سوم، دوراني بود كه در مجلس خبرگان قانون اساسي ايشان به عنوان نماينده خبرگان قانون اساسي از مازندران و ما هم از فارس بوديم و دو سه ماه در تدوين قانون اساسي زحمت فراواني كشيده بود و در آن جا بود كه شخصيت هاي علمي درجه اول كشور حضور داشتند و آن اثر خوب قانون اساسي را از خود به يادگار گذاشتند. از كساني كه باز در آن مجلس خبرگان قانون اساسي خوب مي درخشيد و خوب صحبت مي كرد و خوب مسايل را تحليل مي كرد، ايشان بودند. در مجموع اين سه دوران كه با ايشان در تماس بودم، هم از نظر تقوا و پرهيزگاري و تعهد مذهبي و هم از نظر شايستگي هاي علمي و بعد فكري و آن رشد سياسي و انقلابي از ايشان خاطرات خوبي دارم.
ايشان در قم قبل از انقلاب سخنراني پرشوري داشتند كه البته خودم شخصاً در آن جلسه شركت نداشتم، ولي آوازه سخنراني هاي ايشان چه در قم و چه در مشهد و چه در تهران در همه جا بود و شايد كمتر كسي بود كه در مسير انقلاب قرار داشته باشد و از سخنراني هاي پرشور و موثر ايشان، مخصوصاً در نسل جوان خبر نداشته باشد. من معتقدم يكي كه از كساني كه در پيشرفت انقلاب در مناطق مختلف كشور اثر گذاشت، ايشان و سخنراني هاي ايشان بود.
درباره نوشته هاي ايشان بايد گفت كه از كتاب هاي خوبي كه در آن زمان منتشر شد، يكي همين كتاب «مناظره دكتر و پير» بود. باز فراموش نمي كنم خيلي ها مخصوصاً نسل جوان از اين كتاب الهام مي گرفتند، به خصوص اينكه به سبك رمان هم نوشته شده بود. يادم هست كه ما كتابي نوشتيم به نام «فيلسوف نماها» به همين سبك و بعدا ايشان كتاب «دكتر و پير» را نوشت و اين دو كتاب در ميان جوانان خيلي گسترش داشت و بسياري از اشكالاتي كه در مسايل اعتقادي و مسايل اجتماعي اسلام كه بعضي از دشمنان ايجاد مي كردند و سم پاشي هائي مي كردند، در اين كتاب ها مورد تحقيق واقع شد، به خصوص در كتاب «مناظره دكتر و پير» گروهي جواب اشكالاتشان را پيدا مي كردند.
ايشان وقتي به قم آمدند، قسمتي از تحصيلاتشان را در مدرسه حجتيه بودند. ما هم در آن وقت در مدرسه حجتيه بوديم كه ايشان و يكي از دوستان نزديكشان به اتفاق هم نزد مرحوم حاج شيخ فريد كاشاني درس مي خواندند. آقاي فريد مردي عارف و وارسته بود كه در بعد اخلاقي در اين بزرگوار هم اثر عميقي داشت. ايشان در همان موقع هم كه در قم بودند، به عنوان يك فرد مستعد و شايسته در مسايل علمي شناخته مي شدند و بعدا پيشرفت شاياني كردند. بعد كه به مشهد منتقل شدند، يكي از مدرسين شناخته شده حوزه علميه مشهد محسوب مي شدند و تاثيرشان در آن حوزه علميه، بسيار زياد بود.
ايشان زماني كه شهيد شدند، واقعاً جوان بودند و چيزي كه بسيار مايه تاسف شد اين بود كه دشمن جاي بسيار حساسي را نشانه گيري كرد. هر چند دشمن ايشان را شهيد و جامعه و همه دوستداران انقلاب را متاثر كرد، ولي اثرات شهادت ايشان در تثبيت انقلاب و تداوم آن بسيار موثر بود. به هر حال معتقدم كه آثار ايشان را بايد بيشتر و بهتر منتشر كرد و در دسترس جامعه، به خصوص نسل جوان قرار داد و بايد از شخصيت هاي انقلاب و شهداي بزرگ مانند شهيد هاشمي نژاد بيشتر تجليل شود و ياد و خاطره آنان را در ذهن ها زنده نگه داريم كه خداوند ان شاءالله روح بزرگ اين شهيد عزيز را با ارواح طيبه ائمه معصومين محشور گرداند. ان شاءالله.
والسلام
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره35
/ج