فرهنگ شهادت طلبي و نقش آن در دوران دفاع مقدس

تاثير شگرف فرهنگ پربار شهادت در گستره جهان بيني اسلام ناب محمدي(ص) از جلوه هاي ممتاز برخوردار است. فرايند اين تاثير در حوزه هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي، نظامي و اقتصادي قابل مشاهده است.
پنجشنبه، 28 مهر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فرهنگ شهادت طلبي و نقش آن در دوران دفاع مقدس

فرهنگ شهادت طلبي و نقش آن در دوران دفاع مقدس
فرهنگ شهادت طلبي و نقش آن در دوران دفاع مقدس


 





 
تاثير شگرف فرهنگ پربار شهادت در گستره جهان بيني اسلام ناب محمدي(ص) از جلوه هاي ممتاز برخوردار است. فرايند اين تاثير در حوزه هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي، نظامي و اقتصادي قابل مشاهده است.
يافته ها و دستاوردهاي تاريخي از صدر اسلام تاكنون، بيانگر اين واقعيت شگرف است كه فرهنگ شهادت طلبي به عنوان كارآمدترين و مؤثرترين عنصر در پيشبرد اهداف و حفظ ارزش ها و مقابله با دشمنان داخلي و خارجي مطرح بوده است.
فرهنگ شهادت طلبي يعني باور به خدا و معاد، اعتقاد راسخ بر درستي و بر حق بودن راه اسلام ناب محمدي(ص)، ايستادگي در مقابل دشمن، ايثار و فداكاري جهت حفظ ارزش هاي انقلاب و اسلام ناب، خستگي ناپذيري و اعتقاد به احدي الحسنيين (پيروزي يا شهادت راه خدا).
خداوند در آيات مبارك خويش مي فرمايد:
قل لن يصيبنا الا ما كتب الله لنا هو مولينا و علي الله فليتوكل المؤمنون. قل هل تربصون بنا الا احدي الحسنيين.
بگو: هرگز به ما جز آنچه خدا براي ما مقرر داشته نمي رسد، او مولاي ماست و مومنان بايد بر خدا توكل كنند. بگو: آ يا براي ما جز يكي از اين دو نيكي (پيروزي يا شهادت) را انتظار مي بريد؟ امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي بر اين عقيده بود:
ما بندگان خدا هستيم و در راه او، سبيل او حركت مي كنيم و پيشروي مي كنيم. اگر شهادت نصيب شد، سعادت است و اگر پيروزي نصيب شد، سعادت است و ملتي كه با فرهنگ شهادت طلبي آراسته شده، شكست ناپذير است.

فرهنگ شهادت طلبي
 

دفاع مقدس به عنوان سند مقاومت و مظلوميت ايرانيان در خاطره تاريخ ثبت و ضبط است. سند مقاومت از اين رو كه دشمن تا بن دندان مسلح به اتكاي همه قدرت هيا مستكبر و زورگو براي محو ارزش هاي ملتي برآمده بود كه مدت زيادي از پيروزي انقلاب بزرگ آنها سپري نشده بود. هنوز شرايط انقلابي و عوارض آن بر فضاي ايران مستولي بوده و كشور در شرايط آمادگي سياسي، اقتصاد و اجتماعي نبود كه با تهاجم همه جانبه به كشور جنگي ناخواسته و نابرابر بر ملت ايران تحميل شده است. مقاومت همه جانبه و رشادتهاي آحاد مردم در قالب نيروهاي مردمي بسيجي و حماسه آفريني سپاه وجهاد و ارتش ركورد جديد از مقاومت را بر جاي گذاشت.
سند مظلوميت نيز از اين رو مي باشد كه اين جنگ نابرابر بود و ايران نه از توان دفاعي برخوردار بود و نه بروكراسي كشور اجازه تجهيز قوا را براي يك جنگ به ما مي داد. از طرف ديگر نيز به دليل رعايت اخلاق و موازين انساني اساساً ما در برنامه هاي دفاعي خود نمي توانستيم از شيوه هاي دشمن مانند بمباران مدارس، مناطق مسكوني، بيمارستانها و رعب و وحشت مردم بهره بگيريم به نوعي دفاع مقدس سند مظلوميت ملتي بود كه با دست خالي و با توكل بر خدا بر همه كفر و الحاد كه در قالب ارتش بعثي نمود پيدا كرده بودند پيروز شد.
8 سال دفاع مقدس وعمليات رزمندگان اسلام با همه فراز و فرودش به خلق فرهنگي غني منجر شد، همان تفكري كه به عنوان فرهنگ پايداري از آن نام مي برند.
فرهنگ شهادت طلبي به واسطه ريشه و خاستگاه هاي تاريخي خود نوعي فرهنگ ديني و ملي است و مي تواند نسخه شفابخشي براي حفظ تماميت ارضي كشور در مقاطع متفاوتي باشد.
اين فرهنگ داراي مشخصه ها و ويژگيهايي است كه از ديگر فرهنگها و حتي فرهنگ مقاومت و پايداري ديگر كشور متمايز و ويژه شده است. مهمترين شاخصه هاي اين فرهنگ خداباوري بود همان گوهري كه تمام سكنات و حركات فرد را متوجه مبدا هستي مي نمايد.
خدامحوري موجب شد تا بر خلاف ديگر ارتش هاي جهان، رزمندگان اسلام تمام لحظات خود را متوجه خدا نمايند و بر خلاف ديگر استراتژي هاي نظامي فتح خاك را نه به عنوان يك هدف اوليه و اصلي، بلكه به عنوان يك هدف ثانويه ببينند و اين موضوع در تمام تاريخ بشريت بي نظير است و نمونه هاي آن را فقط مي توان در مقاومت هايي سراغ داشت كه از ايران اسلامي بهره گرفته اند.

شهادت طلبي و دفاع مقدس
 

بي شك دوران دفاع مقدس داراي ويژگيهاي منحصر به فردي است كه آنرا از ساير جنگها متمايز مي كند، در 29 شهريور سال 1389 در پي حمله عراق به مرزهاي جنوبي ايران جنگ رسماً آغاز شد.
دست پليد و ناپاك رژيم بعثي عراق به خون پاك صدها بيگناه آغشته شد و تجاوزي آغاز شد كه از سوي بسياري از كشورهاي مستكبر بيگانه حمايت مادي و معنوي مي شد. جنگي نابرابر به معناي واقعي كلمه. پيش بيني هاي خام اوليه بسياري نظر به اين امر داشتند كه در كمتر از چند ماه كار تصرف ايران پايان خواهد يافت و رهبران متجاوز با پيروزي بر مسند قدرت نشسته و امور را بر مبناي تصرف ايران پايان خواهد يافت و رهبران متجاوز با پيروزي بر مسند قدرت نشسته و امور را بر مبناي سلايق خويش خواهند گردانيد. اين پيش بيني ها تا حدودي درست و عقلاني مي نمود زيرا با كشوري كه تازه انقلاب نموده و سازماندهي منظمي نداشت، گروهها و فرقه هاي گوناگون هر يك ساز خود را كوك مي كردند فرماندهي نظامي منسجم و كارايي وجود نداشت و ... در مقابل ارتش منظم و مجهز به تمامي سلاحها تجهيزات و تكنيكهاي نظامي، ... نمي بايست انتظار ديگري داشت. حال چرا تمامي اين پيش بيني ها نادرست از آب درآمد و چه عواملي باعث شد كه سرنوشت كشور ما در اين نبرد نابرابر اين گونه رقم بخورد. آري اين عوامل همان ويژگيهاي منحصر به فرد دوران دفاع مقدس ماست. يكي از بارزترين و موثرترين آنها فرهنگ شهادت طلبي بود كه در ادامه به آن خواهيم پرداخت. عوامل مختلفي در جنگ باعث پيروزي مي شوند. در يك تقسيم بندي اين عوامل را مي توان در دو مقوله بعد سخت افزاري و بعد نرم افزاري جنگ تقسيم بندي نمود.

1) بعد سخت افزاري:
 

تمامي تجهيزات نظامي، اعم از نيروهاي نظامي، مهمات، ادوات سبك و سنگين زميني و هوايي و ... كه جنبه ملموس داشته و در جنگ از آنها بهره گيري مي شود بعد سخت افزاري جنگ مي باشد. در اين بعد مابا يك نابرابري عظيمي مواجه هستيم. چرا كه دشمن ما از تمامي تجهيزات نظامي مشروع و نامشروع روز كه در لابراتوارهاي كشورهاي پيشرفته توليد مي شد بهره مي برد، از كمكهاي مادي بسياري از كشورهايي كه موافق نظام جمهوري اسلامي بودند بهره مي جست و در زمينه خريد و تامين مهمات، ادوات سبك و سنگين هيچ گونه نگراني و مشكلي نداشت. قدرت نظامي ايران وعراق از آغاز جنگ در سال 1359 ميلادي تا پايان جنگ در سال 1367 هيچگاه با يكديگر يكسان نبود. حمايت تمامي كشورهاي عربي بجز سوريه از رژيم بعث عراق و حمايت مالي و تسليحاتي بسياري از كشورهاي جهان از رژيم بعث عراق، تفاوت نابرابري قدرت نظامي ميان دو كشور را به خوبي نمايان مي كند. جدول زير، نمودار قدرت نظامي دو كشور را در آغاز جنگ و در پايان جنگ نشان مي دهد كه توسط مجله معتبر اكونوميست منتشر شد.
نابرابري توازن قدرت (1359 ـ 1367) / عراق / ايران
تانكها در سال 1359 / 2700 / 1740
تانكها در سال 1367 / 4500 / 1000
هواپيماهاي جنگنده در سال 1359 / 332 / 445
هواپيماهاي جنگنده در سال 1367 / +500 / 65
بالگردهاي جنگنده در سال 1359 / 40 / 500
بالگردهاي جنگنده در سال 1367 / 150 / 60
توپخانه در سال 1359 / 1000 / +1000
توپخانه در سال 1367 / +4000 / + 1000
در حاليكه كشور ما چند صباحي از شروع جنگ نگذشته بود كه تن به تحريمي ناخواسته داد. بطوري كه در برخي جبهه ها حتي گلوله هايي كه سربازان ما استفاده مي كردند جيره بندي شد.

2) بعد نرم افزاري جنگ:
 

تجهيزات، امكانات، آموزشها و مهارتهايي كه جنبه عيني و ملموس نداشته و بلكه شامل نيروها، آموزشها و انگيزه هاي غيرمادي افراد درگير در جنگ مي باشد، بعد نرم افزاري جنگ است. خود اين بعد در چند زيرمجموعه قابل بررسي و مداقه مي باشد. قسمتي از توان نظامي و دفاعي نيروهاي درگير در جنگ را شامل مي شود و قسمتي به هدف، انگيزه و رهبري بازمي گردد. از نظر آموزشهاي نظامي به دليل موقعيت زماني و استراتژيك كشور عراق و وجود روابط مناسب فيمابين با كشورهاي ديگر مخصوصاً با كشور امريكا سربازان آنها جديدترين تكنيكها را فرا گرفته و در خدمت پيروزي خود قرار داده بودند. اين در حالي بود كه در كشور ما به دليل وقوع انقلاب اسلامي و نابساماني هاي مرتبط به آن، اين آموزشها براي مدتي به حالت تعويق و تعطيل درآمده بود و حتي بسياري از فرماندهان استعفا داده يا به دليل شرايط خاص كشور حضور نداشتند. ولي در دوران جنگ بنا به ضرورت اين آموزشها احيا شد، بطوريكه قبل از اعزام نيروها به خطوط مقدم يك دوره فشرده آموزشي چند ماهه برگزار مي شد. (البته اين دوره ها در مقايسه با رقيب بسيار ناچيز بود).
آنچه كه زمينه پيروزي سربازان اسلام در برابر ارتش كفر فراهم آورد، نه تجهيزات و آموزشهاي نظامي بلكه مقوله هدف، انگيزه و رهبري بود.
مقايسه اين ويژگي در بين سربازان اسلام و ارتش كفر نشان مي دهد كه هدف و فلسفه جنگ بين نظاميان بعثي و متجاوز متفاوت بود. آنها متجاوز بودند و قصد تسخير كشور ما را براي ارضاء نيازهاي مادي و دنيوي خود داشتند. حال آنكه سربازان ما با هدف دفاع از آرمانها و ارزشهاي اسلامي و حفظ ميهن خويش وارد ميدان كار و زار شده بودند. آنها متجاوز بودن و ما مدافع. آنها براي خودشان مي جنگيدند و ما براي دفاع از ارزشهاي خويش. مسلماً انگيزه هر گروه نيز متمايز و جدا بود. مشوق و انگيزه آنها ترفيع، پاداش و كسب امكانات مادي و دنيوي بود. حال آنكه سربازان ما جان را در طبق اخلاق نهاده بودند و به قصد رسيدن به احدي الحسنيين رشادت مي ورزيدند. در زمينه رهبري نيز تفاوتهاي مشهود بسياري وجود داشت. صدام فرماندهي مستبد و ديكتاتور بود كه همه كساني كه بر وفق مراد او كار نمي كردند به گونه اي از ميدان به در مي شدند (نمونه هايي از اين امر را در اعدام چند تن از فرماندهان و نزديكان وي را كه به دستور خودش انجام شد، شاهد هستيم.) حال در مقابل رهبري ما به دست حضرت آيت ا... امام خميني(ره) رهبري به تمام معنا رهبر بود كه نه با اجبار و اجحاف، بلكه با ويژگي رهبرگونه و كاريزماتيك خاصي كه داشت بر دلها حكومت مي نمود. سربازانش نه مزدوربكله خود را همرزمان سربازان اسلام قلمداد مي كردند. امام خميني(ره) شخصيتي جامع در ابعاد مختلف علمي و عملي بود و يكي از كم نظيرترين حادثه هاي تاريخ اسلام را آفريد. از بارزترين جلوه هاي رهبري و نقش معنوي حضرت امام خميني(ره) و تاثير شگرف آن بر روحيه ملت و رزمندگان اسلام، هدايت و رهبري ايشان در هشت سال حماسه دفاع مقدس است. بزرگمردي كه حماسه رزمش آميخته به بالاترين مراتب عرفان، فقهش متبلور در فلسفه عملي حكومت اسلامي، و حكمتش، شالوده سياستهاي نظام اسلامي بود.
حضرت آيت ا... خامنه اي درباره ويژگي هاي فرماندهي و رهبري حضرت امام(ره) در هدايت نيروهاي رزمي و مسلح ميفرمايد: غير از دوران پيامبر و دوران خلافت اميرالمومنين و مدت كوتاهي از امام مجتبي(ع)، فرمانده كل قواي عارف و حكيم و عاشق و الهي در دنيا سراغ نداريم... ما در هيچ جاي دنيا، نه امروز و نه در گذشته نيروي نظامي سراغ نداريم كه تحت فرماندهي انساني معنوي و الهي و عارف و داراي رقيق ترين احساسات بشري و در عين حال با قاطعيت و صلابتي كه هيچ فرماندهي در دنيا از آن برخوردار نيست، به حراست و دفاع از ناموس و حيات شرافتمندانه ملت در مقابل تجاوزگران بپردازد. شور و حال سلحشوري و رزمندگي، شوق به جهاد و استقامت رزمندگان و فتوحات عظيمي كه در نبرد با دشمنان اسلام به دست آورده اند، بيشتر مرهون تاثيرات معجزه گون شخصيت معنوي حضرت امام(ره) در رهبري دفاع مقدس است.
يكي ديگر از ويژگيهاي بارز و متفاوت بين دو گروه از نيروهاي درگير جنگ، خصلت و فرهنگ جهاد و شهادت طلبي است. بي شك اين خصيصه بود كه توانست ما را در برابر حملات دشمن حفظ نمايد. چه عزيزاني كه با دستان خالي ولي قلبي آكنده از اميد به حراست از كيان مقدس كشور عزيزمان پرداختند. چه ميدانهاي ميني كه با پاره هاي تن و از خودگذشتگي و ايثار اين جان بر كفان پاك شد. آري اگر امروز در اين فضا نفس مي كشيم به مدد اين فرهنگ والاي عزيزان ما مي باشد.
در دوران پيامبر اكرم نيز همين فرهنگ شهادت طلبي در بين مومنان و مجاهدات صدر اسلام بود كه خواب را از چشمان مشركان و كافران گرفته بود و از آن مرداني پولادين، عاشق شهادت و شجاع ساخته بود و موجب رعب و هراس دشمنانشان شده بود به گونه اي كه با وجود نفرات و تجهيزات فراوان، از مقابله با نيروهاي اسلام هراس داشتند. در جنگ بدر وقتي چند تن از فرماندهان مشركان براي شناسايي مسلمانان رفته بودند، يكي از آنان به مشركان گفت: «شترهاي يثرب، بار مرگ بر پشت دارند. آيا آنان را نمي بينيد كه چگونه دم فرو بسته و مثل افعي به خود مي پيچند. به خدا قسم! تا به تعداد خود از شما نكشند، كشته نمي شوند، و اگر به آن تعداد از شما بكشند، زندگي بعد از آن براي شما چه سودي دارد؟ پس چاره اي بينديشيد.
پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن سال 57 نيز مرهون دو چيز بود: يكي رهبري بي نظير و پيامبرگونه حضرت امام خميني(ره)، و دوم فرهنگ شهادت طلبي، كه مردم انقلابي خود را بدان آراسته بودند و با دست خالي به مقابله با توپ و تانك و مسلسل هاي مزدوران طاغوت مي رفتند و از مرگ هيچ هراسي نداشتند.
اوج تجلي فرهنگ شهادت طلبي در هشت سال دفاع مقدس نمايان بود، چرا كه جوانان با پيشاني بندهاي يازهراء، يا ابوالفضل، يا حسين، يا مهدي و ... توانستند با كمترين ساز و برگ نظامي بر ارتش تا دندان مسلح دشمن كه توسط استكبار جهاني تجهيز مي شد، پيروز شوند و پرچم انقلاب و اسلام ناب را همچنان برافراشته نگهدارند.

يكي از فرماندهان دفاع مقدس مي گويد:
 

روحيه شهادت طلبي رزمندگان ما زبانزد دنيا شده است؛ به طوري كه جديداً اعلام كرده است كه ما با اين شهادت طلبي رزمندگان اسلام نمي توانيم مقابله كنيم و كاري از دست ما ساخته نيتس.
يكي از فرماندهان عراقي هم مي گويد: رزمندگان ايران را مي بينم كه پا مي گذارند روي ميدان هاي مين، عبور مي كنند، به ما حمله مي كنند، اما سربازان خودمان ـ سربازان عراقي ـ را مي بينم كه پوتين هايشان را مي كنند، آهسته و بي صدا فرار مي كنند! چطور مي شود جنگيد؟! چطور مي شود عقب نشيني نكرد؟!
حال وظيفه ما در دوران كنوني چيست؟ آنان كه رفتند كار حسيني كردند و آنان كه مانده اند بايد كار زينبي كنند.
اينك بايستي با پايبندي به ارزشهاي والاي اسلامي و انقلابي ضمن پاسداري از حرمت خون شهيدان، زمينه احيا و گسترش فرهنگ شهادت را فراهم آوريم. زيرا استكبار جهاني هميشه و در همه حال در انديشه پيروزي بر ما و پايمال نمودن عزت و عظمت ماست و شواهد تاريخي نشان داده است كه در اين راه از هر حربه اي كه بتواند در اين زمينه بهره جسته و استفاده مي كند. شواهد نشان مي دهد كه در دوران جنگ نيز استكبار جهاني به قواعد جنگي پايبند نبوده (نمونه هاي آنرا با در اختيار قرار دادن سلاحهاي شيميايي در اختيار رژيم بعثي و حمله به هواپيماهاي مسافربري) و سوءنيت خود را نشان داده است. جوانان ما بايد هوشيار باشند و ناخواسته و ناآگاهانه قدم در راه تحقق اهداف اين جهان خواران نگذارند.
منابع:
1. www.sajed.ir
2. the economist 25-19: September 1987
3. http: //www.fa.wikipedia.org
سايت ساجد

ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط