جهاد اقتصادی با رویکرد توزیع و مصرف در اقتصاد اسلامی

در مجموع این مقاله پیرامون توزیع و مصرف در اقتصاد اسلامی است ، در ابتدا با موضوع مبانی اقتصادی، فرهنگی، توزیع ثروت در اسلام و در ادامه با اصل مالکیت خداوند ، اصل عدالت، اصل اخوت ، حق مواسات، ایثار مالی و اقسام آن ، ایثار مثبت، ایثار منفی، گزینش دنیا و ترجیح مظاهر آن بر آخرت، ایثار بی مورد و غیره... آشنا میشویم و در انتها نتیجه مورد نظر مورد تحلیل قرار میگیرد
دوشنبه، 2 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جهاد اقتصادی با رویکرد توزیع و مصرف در اقتصاد اسلامی

جهاد اقتصادی با رویکرد توزیع و مصرف در اقتصاد اسلامی
جهاد اقتصادی با رویکرد توزیع و مصرف در اقتصاد اسلامی


 

نويسنده:روح ا... مظاهری
منبع : اختصاصي راسخون



 

روح ا... مظاهری

چکیده
در مجموع این مقاله پیرامون توزیع و مصرف در اقتصاد اسلامی است ، در ابتدا با موضوع مبانی اقتصادی، فرهنگی، توزیع ثروت در اسلام و در ادامه با اصل مالکیت خداوند ، اصل عدالت، اصل اخوت ، حق مواسات، ایثار مالی و اقسام آن ، ایثار مثبت، ایثار منفی، گزینش دنیا و ترجیح مظاهر آن بر آخرت، ایثار بی مورد و غیره... آشنا میشویم و در انتها نتیجه مورد نظر مورد تحلیل قرار میگیرد
واژگان کلیدی : 1- جهاد 2- اقتصاد 3- توزیع ثروت 4- مالکیت 5- ایثار
مقدمه
در آغاز سخن کلام را با این مبحث آغاز می کنم که اقتصاد با حرکت مستمر و با دارای پشتوانه ی قوی دینی و اعتقادی همراه است. واژه اقتصاد که در مکتب ما مقدس و قابل احترام است چه برسد به این که همراه با جهاد آورده شود، جهاد فکر انسان را به سوی حرکت خستگی ناپذیر و دارای کوشش فراوان سوق می دهد وقتی اقتصاد همراه با جهاد آورده شود بدین معناست که حرکت اقتصادی باید با اخلاق همراه شود، همان گونه که جهاد در قلمرو دین قابل فهم تر است تا در مقولات دیگر و این کلمه نوعی ترکیب دینی غیر قابل انکار به خود گرفته است. جهاد در کشور ما همراه با مجاهده در راه هدف معنا شده است و همانگونه که در دوران دفاع مقدس این تعبیر برای ما معنا شد، حتما در مفهوم اقتصادی هم قابل معنا خواهد بود، زیرا جزء فرهنگ دینی و ملی ما می باشد. توجه به روایات و آیات شریف قرآن کریم ما را به این مسئله راهنمایی می کند که دین رابطه¬ای غیر قابل انکاری با اقتصاد دارد و چه بسا ترکیبات نادرست اقتصادی انسان را از دین و دین مداری دور می سازد و تعاملات درست اقتصادی، حرکت تکاملی انسان را بسوی خدا سرعت می بخشد، مثل خمس و زکات که وجود آنها در جامعه باعث تعالی معنوی و مادی است.تلقی عبادت از رفتارهای اقتصادی، خود نمونه ای بارز از کوشش و جهاد اقتصادی است که دو جنبه ی دینی و دنیوی را دربردارد. عدم توجه به اقتصاد در جامعه و خانواده باعث مشکلات روحی و روانی فراوان، و عدم دقت در آن تبعات فراوانی را در برخواهد داشت، امید است با پرداختن به این موضوع گامی هر چند کوچک پیرامون اصلاح امور اجتماع و حرکت جهادی که غالباً در مقابله هجوم دشمن صورت می گیرد، بردارم.

توزیع و مصرف در اقتصاد اسلامی
 

توزیع ثروت در اسلام
 

در نگاه دین اسلام، مشکل اصلی اقتصاد، کمبود نسبی منابع طبیعی و عدم امکان افزایش آن نیست – همان دیدگاه مکتب سرمایه داری – بلکه اسلام، مشکل اساسی را به «انسان و رفتارهای اختیاری» او برمی‌گرداند.قرآن کریم در این باره می فرماید:«اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمْ الْأَنْهارَ * وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ * وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللهِ لاتُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومُ کَفَّار (ابراهیم/32-34)آیه فوق به روشنی بیان می دارد که خداوند، منابع تولید همه نیازهای بشری را در زمین آفریده و به دست انسان سپرده است، اما او با ستم و کفران، امکانات خدا دادی را هدر می دهد. انسان با ستمکاری های اقتصادی همچون توزیع نابرابر ثروت و مبادله های نادرست اقتصادی، جهان را به دو طبقه «ثروتمند» و «فقیر» تبدیل نموده است و «مبادله» را که باید واسطه‌ی میان تولید و مصرف باشد، به ثروت اندوزی و بهره کشی درآورده است.انسان بدون وحی، با اختیار خود و با اراده‌ی ستمگرانه اش در امور اقتصادی دست به توزیع و مبادلاتی می زند که عامل بروز بسیاری از مشکلات اجتماعی و اخلاقی در جامعه می شود. در مقابل، آموزه های دینی، با شیوه های گوناگون سعی در مقابله و رفع این مشکل نموده است، یکی از راه کارهای دین، مبارزه فرهنگی است که در قالب تحکیم مبانی اعتقادی و نهادینه ساختن اخلاق اقتصادی در جامعه و نفی ارزش های مبتنی بر اصالت ماده انجام می پذیرد.

مبانی اقتصادی – فرهنگی توزیع ثروت در اسلام
 

همان طور که ذکر شد، تحقق اقتصاد اسلامی، در سایه توزیع عادلانه ثروت، بر پایه‌ی اصولی اعتقادی و زیرساخت های معرفتی استوار است که به عنوان یک مسلمان، باید به آنها دقت شود.توجه و باور به اصولی که در زیر بیان می شود، ما را در رسیدن به عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت یاری می نماید:
1.اصل مالکیت خداوند
1.لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرض... (بقره/284)
2....لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ... (نساء/171)
3.أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْض... (یونس/66)
خداوند مالک هستی و آنان خلیفه و اماندار او می باشد. در نتیجه، ثروت ها، امکانات و منابع، ملک آدمی نیست و تنها به رسم امانت و برای استفاده او، به دستش سپرده شده است.اصل فوق در ساخته های بشری نیز صادق است؛ زیرا مواد اولیه، امکانات و نیز اندیشه و توان تولیدکنندگان، مخترعان و به طور کلی تمام هستی آنان، آفریده و ملک خداوند است. بنابراین، مالکیت انسان بر پایه‌ی باور به اندیشه‌ی «جانشینی»، مالکیتی اعتباری و «وکالتی» می باشد و وکیل موظف است در چارچوب مقرراتی خاص، از آن بهره مند شود و خواسته‌ی «موکّل» خود – خداوند- را برآورده سازد.توجه به اصل فوق، نقش مؤثری بر توزیع عادلانه ثروت دارد، چرا که از یک سو، آزادی بی حدّ و مرز در مالکیت خصوصی را منشأ نابرابری است، رو می کند و از سوی دیگر، انسان‌ها را از لحاظ روحی روانی چنان تربیت می کند که ثروت ها و امکانات بیشتر از نیاز خود را به آسانی به نیازمندان می دهند، چنان که در قرآن کریم دستور به انفاق داده شده است:«... وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفینَ فیهِ ... (حدید/7)«الإمام الصادق (ع) فیما رواه أبان بن تغلب: أتری الله أعطی من أعطی من کرامته علیه، و منع من هوان به علیه؟ لا، و لکنّ المال مال الله یضعه عند الرجل ودائع.(1) آیا گمان می بری که خدا به کسی که چیزی بخشیده، برای بزرگداشت او بوده است و به کسی که چیزی نداده است برای خوار شمردن او؟ هرگز، بلکه مال از آن خدا است و آن را نزد هر کسی که بخواهد به ودیعه می سپارد... .
2.اصل عدالت
عدل به معنای قرار گرفتن چیزی در جایگاه خودش می باشد.اسلام به اصل عدالت، نه به عنوان یک خوی اخلاق فردی، بلکه به عنوان اصلی استراتژیک و راهبردی می نگرد که باید به صورت ملکه ای جاوید در جان مسلمان رسوخ کند و در سرتاسر زندگی او، به ویژه در حوزه اقتصادی و توزیع ثروت جریان یابد.این اصل راهبردی در حوزه اقتصاد با دو هدف عمده دنبال می شود:الف: نفی افراط و تفریط مالی و از میان برداشتن «فقر» و «تکاثر»؛ زیرا اجرای عدالت در توزیع و جلوگیری از انباشت ثروت در نزد گروهی خاص، نابودی پدیده‌ی فقر را به دنبال خواهد داشت.«الإمام علیّ (ع): الرعیّة لایصلحها إلاّ العدل.»(2) مردم را چیزی جز عدالت اصلاح نمی کند.«الإمام الکاظم (ع): لو عدل فی الناس لاستغنوا.»(3)اگر در میان مردم عدالت اجرا شود، همه بی نیاز خواهند شد.
ب: برخوردار شدن «همه مردم» از «همه‌ی امکانات مادی»، به گونه ای که رفاه و آسایش، ویژه‌ی اقلیتی ثروتمند نباشد، همان گونه که قرآن، هنگام سفارش به استفاده از نعمت ها، همگان را مخاطب قرار می دهد و ثروت ها و منابع را در خدمت همه انسان ها می داند:«وَ لَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فیها مَعایِشَ قَلیلاً ما تَشْکُرُونَ» (اعراف/10)«یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لاتَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ» (بقره/168)
3.اصل اخوّت
اخوّت اسلامی، میان یکایک افراد جامعه یکی از حقیقی ترین طرح های اسلام است که در همه‌ی ابعاد زندگی از جمله مسائل اقتصادی، جریان دارد. در این طرح، جامعه اسلامی، همچون پیکری واحد به شمار می آید که درد و رنج هر فردی، درد و رنج دیگران نیز خواهد بود و در هیچ شرایطی، پیوند اخوّت گسسته نخواهد شد.«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ...» (حجرات/10)قرآن کریم رشته‌ی برادری میان مسلمانان را به قدری محکم می داند که حتی بعد از ریخته شدن خون نا به حق، باز هم برادری برقرار است. لذا اولیای مقتول را برادران قاتل معرفی می کند و:«... فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْء ...» (بقره/178)هرچند هر شخص مختار است که دوستی مخصوص، براساس روحیات و ویژگی های خاص خود برگزیند، اما با توجه به روایات برادری شامل حال همه‌ی افراد مسلمان می شود.«الإمام الصادق (ع): المؤمن أخو المؤمن کالجسد الواحد، إن اشتکی شیئاً منه وجد ألم ذلک فی سائر جسده.(4)مؤمن برادر مؤمن است، همانند یک پیکر واحد که چون عضوی از آن به درد آید، درد آن را در دیگر اعضای پیکرش می یابد.»با توجه به روایاتی که پیرامون اخوّت دینی آمده است؛ به این نتیجه مهم خواهیم رسید که اخوّت، امری تشریفاتی و کلیشه ای نیست، بلکه در قالب «حق مؤمن بر مؤمن» و امثال آن نمود پیدا می کند که بخش عمده‌ی این حقوق، پیرامون مسائل اقتصادی می باشد. از جمله حقوق اقتصادی که زیر مجموعه «اخوت» مطرح می شود به موارد زیر می توان اشاره کرد:

الف) حق مواسات
 

مواسات از واژه «اسوه» به معنای مشارکت و سهیم کردن دیگران در اسباب زندگی و روزی می‌باشد. به همین خاطر اگر تنها مازاد بر نیاز خود را به دیگری پرداخت نماید، مواساتی صورت نگرفته است. در روایات اسلامی میان اخوت و مواسات رابطه ای تنگاتنگ قائل شده اند.الإمام علیّ (ع): ما حفظت الأخوّة بمثل المواساة.(5)برادری، با هیچ چیز به اندازه مواسات حفظ نمی شود.أبو المأمون الحارثی قال: قلت لأبی عبدالله (ع): ما حقّ المؤمن عی المؤمن؟ قال: إنّ من حقّ المؤمن علی المؤمن المودّة له فی صدره و المواساة له فی ماله، و الخلف له فی أهله و النصرة له علی من ظلمه...(6)حق مؤمن بر مؤمن چیست؟ فرمود: ازجمله حقوق مؤمن بر مؤمن، دوستی قلبی او، مواسات مالی و اینکه به جای او از اهل و عیالش سرپرستی کند و علیه ستمگرش او را یاری دهد.الإمام الصادق (ع): امتحنوا شیعتنا علی ثلاث: عند مواقیت الصلاة کیف محافظتهم علیها؟ و عند أسرار هم کیف حفظهم لها عن عدوّنا؟ و إلی أموالهم کیف مواساتهم لإخوانهم فیها(7) شیعیان ما را با سه چیز امتحان کنید (تا معلوم شود که چگونه اند)، 1- خواندن نماز به وقت و چگونگی مداومت بر آن. 2- حفظ اسرار و چگونگی محافظت و پنهان داشتن آن از دشمنان ما. 3- در امور مالی، چگونه برادران خویش را در مال خود شریک و سهیم می سازند.با توجه به روایات فوق درمی یابیم که مواسات مالی، نشانه‌ی صدق اخوّت و محافظت از آن، حق مؤمن بر مؤمن و شیوه ای برای ارزیابی شیعه‌ی واقعی شمرده شده است. أبان بن تغلب قال: ... سألته – فقلت: أخبرنی عن حقّ المؤمن علی المؤمن؟ فقال (ع): ... یا أبان! تقاسمه شطر مالک؟ ثمّ نظر إلیّ فرأی ما دخلنی – فقال: یا أبان! أما تعلم أن الله قد ذکر المؤثرین علی أنفسهم؟، قلت: بلی جعلت فداک!- فقال أمّا إذا قاسمته فلم تؤثره بعد، إنما أنت و هو سواء- إنّما تؤثره إذا أنت أعطیته من النصف الآخر.(8) أبان بن تغلب می گوید از امام صادق (ع) درباره‌ی حق مؤمن بر مؤمن پرسیدم. فرمود: ای أبان! نیمی از دارایی ات را با او تقسیم کن. پس چون شگفتی مرا از این سخت دریافت، فرمود: ای أبان! آیا نمی دانی که خداوند از ایثارگران [به نیکی] یاد کرده است؟ ... هرگاه تو دارایی ات را با او تقسیم کنی، هنوز ایثار نکرده ای، بلکه با او یکسان شده ای، ایثار تو زمانی است که از نیمه‌ی دیگر مال [که از آن تو است] به او بدهی.الإمام الحسن (ع) للرجل الذی قال أنّه من شیعة علیّ (ع): یا عبدالله! لست من شیعة علیّ! إنّما أنت من محبّیه؛ إنّما شیعة علیّ ... هم الذی یؤثرون إخوانهم علی أنفسهم و لو کان بهم خصاصة ... و شیعة علیّ هم الذین یقتدون بعلیّ فی إکرام إخوانهم المؤمنین.(9)امام حسن مجتبی (ع) در خطاب به مردی که گفته بود شیعه علی (ع) است فرمود: ای بنده‌ی خدا؛ تو از شیعیان علی نیستی! بلکه از دوستان اویی. شیعه علی... آن کسانی اند که برادرانشان را بر خود ترجیح می دهند هرچند تنگدست باشند؛... و آن کسانی هستند که در احترام گذاری به برادران مؤمن خود به علی (ع) اقتدا می کنند.

ب) ایثار مالی
 

ایثار، در لغت به معنای برگزیدن، قرض دیگران را بر قرض خویش مقدم داشتن و مانند آن است(10) در قرآن کریم نیز به معنای لغوی خود به کار رفته است.ایثار، مرحله ای بالاتر از مواسات است، زیرا در مواسات، شخص، دیگران را در اموال خود سهیم می کند اما ایثارگر، آنچه را خود نیازمند است، به دیگری می بخشد.(11)قرآن کریم در آیات متعدد و با قالب های متفاوت از ایثار و ایثارگر تمجید نموده است. ایثار مالی خانواده‌ی علی (ع)، که سه شبانه روز غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر داده و خود با گرسنگی مجدد روزه گرفتند، بر تارک ایثارگرانی که در قرآن از آنان تمجید شده است می‌درخشد.(12)«... وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ... (حشر/9)در آیه فوق، از «انصار» که در حال فقر، از برادران مهاجر خود، با تقسیم اموال و خانه های خویش پذیرایی کردند و آنان را بر خود مقدم داشتند تمجید می کند.در روایات علاوه بر اینکه ایثار به عنوان (خوی و خصلت ابرار و اعلی مراتب ایمان...) معرفی شده، از آن به عنوان جلوه‌ی اخوت ایمانی یاد شده است:الإیثار سجیّة الأبرار و شیمة الأخیار.(13) ایثار خوی نیکوکاران و شیوه‌ی نیکان است.الإیثار أحسن الإحسان و أعلی مراتب الإیمان.(14) ایثار، نیکوترین نوع احسان و بالاترین مراتب ایمان است.

اقسام ایثار
 

الف) ایثار مثبت:
1.مقدم داشتن دیگران بر خود، هرچند به چیز اندک
مقدم داشتن دیگران مشروط بر این است ایثار او سبب ناراحتی و فشار بر فرزندان و خانواده خودش نشود و نظام خانواده اش را به خطر نیفکند.علی (ع) در خطبه متقین، یکی از ویژگی های متقین را چنین ترسیم می کند:نفسه منه فی عناء و الناس منه فی راحة. نفس او به واسطه سخت گیری های خودش، از او در رنج است و مردم از ناحیه او در آسایش اند.
2.مقدم داشتن خواست الهی بر هوای نفس(15)
همانند کار یوسف (ع)، که با مقدم داشتن خواست خدا، آبروی خود را حفظ کرد و زندان را بر ارتکاب معصیت ترجیح داد و فرمود: «... رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنی إِلَیْهِ ...» (یوسف/23)خداوند نیز به واسطه‌ی این ایثار، او را برگزید، چنان که برادرانش به او گفتند:«تالله لقد آترک الله علینا»(16)امام باقر (ع) فرمود: خداوند بزرگ می فرماید: و عزّتی و جلالی و عظمتی و بهائی و علوّ ارتفاعی لایؤثر عبد مؤمن هوای علی هواه فی شیءٍ من أمر الدنیا إلاّ جعلت غناه فی نفسه و همّته فی آخره و ضمّنت السماوات و الأرض رزقه، و کنت له من وراءِ تجارة کلّ تاجر. به عزتم و جلالم و شرفم و بلندی مقامم سوگند که هیچ بنده‌ی مؤمنی خواست مرا بر خواست خود، در یکی از امور دنیا بر نگزیند، جز آنکه بی نیازی را در وجودش قرار دهم و همتش را متوجه آخرت سازم و آسمان ها و زمین را عهده دار روزی اش گردانم و خودم پشتیبان همه تجارات و معاملات او هستم.
3.ترجیح حق بر باطل، هرچند به ضرر خود باشد.
الإمام الصادق (ع): إنّ من حقیقة الإیمان أن تؤثر الحقّ و أن ضرّک علی الباطل و إن نفعک(17)از حقیقت ایمان، آن است که حق را گرچه به زیان تو است و باطل را گرچه به سود تو است ترجیح دهی.
ب) ایثار منفی:
1.فداکاری و گذشتن از مال و جان در جبهه‌ی باطل
انسان های گمراه، ممکن است در راه تقویت باطل، ثروت خویش را و حتی جان خود را نیز نثار کنند، ولی چنین ایثار نه تنها غیرمعقول و نادرست است، بلکه مایه حسرت و ندامت نیز می‌گردد.قرآن مجید در این باره می فرماید:«إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبیلِ اللهِ فَسَیُنْفِقُونَها ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ...» (انفال/36)
2.گزینش دنیا و ترجیح مظاهر آن بر آخرت
2.قرآن کریم در نکوهش این نوع ایثار می فرماید:«فَأَمَّا مَنْ طَغی * وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا * فَإِنَّ الْجَحیمَ هِیَ الْمَأْوی» (نازعات/37-39)
3.ایثار بی مورد
اگر ایثار سبب فشار و ناراحتی بر فرزندان و خانواده‌ی انسان گردد و نظام خانواده را به خطر اندازد، این ایثار منفی است و اگر هیچ یک از این امور منفی نباشد، ایثار، بهترین راه است.قرآن کریم می فرماید:« وَ لاتَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لاتَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُورا» (اسراء/29)

جمع بندی
 

باور به مالکیت حقیقی خدا؛ قوانین و احکام مبتنی بر اصل عدالت، طرح مسأله اخوّت و ایثار و برقراری پیوند عاطفی میان افراد جامعه، سه ضلع مثلثی را تشکیل می دهد که با نهادینه شدن آن در فرهنگ عمومی، جامعه به طور طبیعی، به سوی تحقق کامل عدالت اجتماعی – اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت و امکانات، پیش می رود.
نتیجه گیری
جمع بندی مطالب این مقاله که پیرامون جهاد اقتصادی با رویکرد توزیع و مصرف در اقتصاد اسلامی بود، را به این مطلب میرساند که توجه به مسائل اقتصادی با مبانی اسلامی جامعه ای مستحکم و دارای ثبات روحی و روانی و پیشرفت را در پی خواهد داشت. آیات و روایات موجود پیرامون این موضوع الگوی رفتاری و گفتار خوبی را به ما معرفی می کند، به صورتی که در نهایت جامعه¬ای رو به کمال را تشکیل خواهد داد، که همان هدف نهایی انبیاء و اولیاء الهی بوده و است. در مکتب اسلام، ایجاد اقتصاد سالم یک امر مقدس و همچون عبادت و جهاد در راه خدا دانسته شده است و جمع بین جهاد و اقتصاد دور از ذهن نخواهد بود. امید است نامیدن سال 90 تحت این عنوان ما را در مسیر تعالی اقتصادی جامعه قرار دهد. در پایان توفیق الهی برای رهبر انقلاب و همه خدمت گزاران در این جهاد مقدس را خواستارم.

پي نوشت ها :
 

1 . الحیاة، ج 3، ص 460.
2 . همان، ص 27.
3 . کافی، ج 1، ص 542.
4 . بحارالانوار، ج 58، ص 148.
5. الحیاة، ج 5، ص 144.
6 . کافی، ج 3، ص 249.
7 . بحارالانوار، ج 65، ص 149.
8 . همان، ج 71، ص 249.
9 . همان، ج 65، ص 162.
10 . لغت نامه دهخدا، ج 7، واژه ایثار.
11 . جامع السعادات، ج 2، ص 122، بیروت.
12 . انسان/ آیات 5-22.
13. غررالحکم، ص 396، ح 9163.
14. همان، ح 9164.
15 . ر.ک: وسایل الشیعه، ج 11، ص 220.
16 . کافی، ج 2، ص 137.
17. بحارالانوار، ج 67، ص 106.
 

منابع
1.قرآن
2.الحیاه-محمدرضا حکیمی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی،1360
3.البحار- محمد تقی مجلسی- موسسه الرساله - بیروت-1340ق
4.جامع السعادات، مهدی نراقی، ترجمه، کریم فیضی، قم ، قائم آل محمد، 1385
5.شرح غررالحکم، عبدالواحد بن محمد، حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی
6.لغت نامه دهخدا، علی اکیر دهخدا، تهران، دانشگاه، موسسه لغت نامه دهخدا، 1377
7.کافی- کلینی-محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی- تهران-دارالکتاب اسلامیه – بی تا
8.وسایل الشیعه- محمد بن الحسن العم العاملی- تهران- اسلامیه-1367



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 10.کمک به همدیگر (قایق بازی)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 10.کمک به همدیگر (قایق بازی)
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 9.وقف کردن (نهال کاری)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 9.وقف کردن (نهال کاری)
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 8.کار را تمام کنیم (پازل بازی)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 8.کار را تمام کنیم (پازل بازی)
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 7.برنده شدن باهم (صندلی بازی)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 7.برنده شدن باهم (صندلی بازی)
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 6.برطرف کردن موانع (بازی خوراک خوری)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 6.برطرف کردن موانع (بازی خوراک خوری)
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 5.تقسیم دارایی (بازی خوراک خوری)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 5.تقسیم دارایی (بازی خوراک خوری)
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 4.جواب خوبی و بدی (بازی خوب و بد)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 4.جواب خوبی و بدی (بازی خوب و بد)
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 3.همکاری با دقت (تمیزبازی)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 3.همکاری با دقت (تمیزبازی)
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 2.مشارکت در کمک رسانی (نقاشی)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 2.مشارکت در کمک رسانی (نقاشی)
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 1.کمک پنهانی (گل یا پوچ)
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ چالش؛ 1.کمک پنهانی (گل یا پوچ)
مجموعه اوقاف در سیما/ آقا معلم؛ 6.وقف کمک بدون منت
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ آقا معلم؛ 6.وقف کمک بدون منت
مجموعه اوقاف در سیما/ آقا معلم؛ 5.وقف کار خوب ماندگار
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ آقا معلم؛ 5.وقف کار خوب ماندگار
مجموعه اوقاف در سیما/ آقا معلم؛ 4.خودمان را جای نیازمند بگذاریم
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ آقا معلم؛ 4.خودمان را جای نیازمند بگذاریم
همه چیز راجع به ذکر یونسیه
همه چیز راجع به ذکر یونسیه
مجموعه اوقاف در سیما/ آقا معلم؛ 3.فداکاری در وقف کردن
play_arrow
مجموعه اوقاف در سیما/ آقا معلم؛ 3.فداکاری در وقف کردن