چالش هاي گفتمان وحدت در انقلاب اسلامي (3)
نويسنده:سيروس حاجي زاده(1)
(دوران استقرار و تثبيت نظام جمهوري اسلامي)
مرحله اول : هنوز امام نمي خواستند صريح موضع بگيرند و مي خواستند حتي المقدور هر دو طرف را به صورتي راهنمايي نمايند تا اينكه با همان وضع بشود كاركرد و به همراه آن سخنراني ها بود كه مردم هم نمي توانستند موضع امام را دقيقا تشخيص دهند و به دنبال آن حركت كنند. امام مصلحت مي ديدند از بني صدر تعريف كنند و از طرف مقابل هم تعريف و يا هم به بني صدر و هم طرف مقابل اشكال كنند.
مرحله دوم: مرحله اي كه امام كم كم مردم را به سمتي حركت مي دهند تا آنان به راحتي خوب را از بد در اين مورد تشخيص دهند. مثلا مي گويند: هر كس جمهوري اسلامي را تضعيف نمايد در راه امريكا قدم بر مي دارد. هر كس موجب اختلاف شود و حاضر نباشد به قانون عمل كند وابسته به اجانب است. هي نگوييد«من» بگوييد «مكتب من» مردم به اسلام رأي دادند. ما قوانين اسلام را چه حدود و چه ساير قوانين آن را مو به مو عمل مي كنيم. با گروه ها همراه نشويد. دادگاه هاي انقلاب را تعضيف نكنيد. هر كس گفت در زندان هاي ايران شكنجه است مطمئن باشيد با عوامل خارجي بي ارتباط نيست. مردم كم كم متوجه شدند، دوستان ما كه نه دولت را تضعيف مي كردند و نه شوراي عالي قضايي را و نه گفته بودند شكنجه و نه با حدود اسلام مخالف بودند و نه مي گفتند «من» پس چه كسي است كه علنا اين حرف ها را مي زند؟ بني صدر است. پس امام مقصودشان بني صدر است.
مرحله سوم : مرحله صراحت است كه فرمودند: هر چه گفتم فايده نكرد بايد برود درست بشود و اين آن چيزي بود كه وقتي آقايان مدني و دستغيب و صدوقي و طاهري خدمت امام
رسيدند كه ما چه كنيم؟ فرمودند كه برداشتن بني صدر فقط چند دقيقه و يا چند ساعت وقت مي خواهد شما نگران نباشيد.(2)
#خصوص اتهام زدن به نظام اسلامي و نهادهاي قانوني آن مي توان به نشريه پيغام امروز تاريخ 58/2/23، 58/2/24 و 58/2/18 و روزنامه آيندگان تاريخ 58/3/16 و روزنامه آزادگان تاريخ 58/4/7 و روزنامه انقلاب اسلامي تاريخ 58/9/1 رجوع كرد.
نقش تنش آفريني و وحدت زدايي مطبوعات به نحوي بروز و ظهور كرد كه حضرت امام ناگزير شد در تاريخ 59/12/4 به شدت نسبت به روش حاكم بر مطبوعات انتقاد كند و فرمود:
يك کلمه هم با کساني كه قلم دستشان است و زبان در اختيارشان و آن اين است كه شما همه وهمه ملت مي دانند كه همه ما بايد كوشش كنيم، در اينكه وحدت ايجاد كنم. در اينكه هماهنگي بين جناح ها و گروه ها ايجاد كنيم... و چماق قلم بالاترين چماق هاست كه فسادش صدها برابر چماق هاي ديگر است. آنهايي كه مي خواهند صحبت بكنند و خصوصا در اين چند روز زياد هم هستند بايد توجه بكنند به اينكه قبل از اينكه مي خواهند صحبت بكنند بنشينند و با خودشان فكر بكنند كه اين زبان چماق است و مي خواهد به سر يك دسته ديگر كوبيده بشود يا اينكه اين زبان رحمت است و براي وحدت!... برادرهاي ما توجه داشته باشيد در گفتار شما در نوشتار شما اگر خداي ناخواسته يك تفرقه اي ايجاد شود يك سركوبي بخواهيد از دشمنان به خيال خودتان از رقيب هاي خودتان بكنيد... خدا را در نظر بگيريد. اين گويندگان! اي نويسندگان! اي كاركنان مملكت ! اي كارمندان اداري و كشاورز و همه! خدا را در نظر بگيريد.... بزرگ ترين معصيت در كشور ما، ايجاد اختلاف است. ايجاد نفاق است.(3)
حضرت امام به منظور رفع اختلاف ودفع زمينه هاي وحدت زدا در برابر مطبوعات دو شيوه را به كار گرفتند:
1. شيوه نصيحت و ملايمت
2. شيوه برخورد و ايجاد محدوديت
شيوه اول دو بعد داشت. بعد ايجابي و ارائه رهنمود و نصيحت و بعد سلبي و انتقادي. در
بعد ايجابي حضرت امام تأكيد مي كردند كه مطبوعات بايد مثل معلمين باشند كه مملكت و جامعه را تربيت مي كنند. آرمان ملت را منعكس كنند و به گسترش تعاليم و اخلاق اسلامي بپردازند و موجبات وحدت ملي را فراهم سازند. ضمن اينكه انتقاد سازنده و سالم را دنبال مي كنند، خدمات جمهوري اسلامي را نيز بيان كنند و روحيه تلاش و اميد به زندگي را در جامعه افزايش دهند.
در بعد سلبي و انتقادي، حضرت امام از نوشته هاي اختلاف انگيز، ترفندهاي ژورناليستي، تلاش براي رضايت منحرفين، شايعه پراكني، توهين و اهانت به مقدسات، دروغ پراكني، ايجاد روحيه يأس و نااميدي،دامن زدن بر مصرف گرايي و تجمل گرايي و... انتقاد مي كردند و پرهيز از اين نوع شيوه هاي مطبوعاتي را به ارباب جرايد گوشزد مي نمودند. زماني كه شيوه اول،كارآمدي لازم را در اصلاح و پالايش مطبوعات از دست داد، حضرت امام متوسل به برخورد جدي تري شدند. يكي از برخوردهاي امام به همين دوره بر مي گردد كه عدم پايبندي ارباب جرايد به امنيت و مصالح كشور و اخلاق مطبوعاتي، فضاي بسيار متشنجي را در جامعه حاكم كرده بود. از اين رو امام (ره) به طور جدي وارد شدند و فرمودند:
با اهميتي كه مطبوعات و نقشي كه در ساختن جامعه دارند با گذشت بيش از يك سال از برقراري جمهوري اسلامي باز ديده مي شود كه بسياري از مطبوعات در خط انقلاب نيستند و اصلاحات بنيادي در آنها بايد تحقق يابد كه اشخاص منحرفي كه موجب اين
امورانحرافي مي شوند دستشان از اين رسانه هاي گروهي كوتاه شود.(4)
بنابراين پس از 14 روز از سخنان امام راحل، دادستان انقلاب در مورخ 12 ارديبهشت ماه 1359 توقيف چهل نشريه را اعلام كرد.
تازه تأسيس شده وارد آورند. از سوي ديگر درصدد بودند با تحريك كشورهاي اسلامي كه اغلب داراي مذهب سني هستند روابط ايران را با جهان اسلام مختل كنند. از اين رو حضرت امام در اين خصوص سخنان فراواني دارند. ايشان از يك سو با روشنگري درباره ترفندهاي و توطئه هاي استكبار جهاني، شيعيان و سنيان را از اختلاف پرهيز مي دادند و از سوي ديگر مكانيزم هاي مختلفي براي بستر سازي وحدت و همگرايي فراهم مي ساختند.
اما توطئه دمشنان باعث شد كه بلافاصله پس از پيروزي انقلاب، اختلاف بين اين دو قشر اوج گيرد. فلذا امام (ره) در مورخ 58/4/15 به اين دو قشر هشدار دادند كه از طرح چنين دعواهايي بپرهيزند و مراقب تحريكات بدخواهان و دشمنان نظام باشند.
طرح يك اختلاف بزرگي بين روحانيون و دانشگاهي ريخته شد، يك جزوه مي دهد، لعن مي كند يك كسي را، يك جزوه مي دهد تعريف مي كند از كسي. هر دو خلاف است. هر دو امروز غلط است. دست برداريد از ناداني، شما را تحريك نكنند. اين تفرقه امروز خيانت به اسلام است. با هر اسمي كه باشد، امروز سر ولايت اميرالمؤمنين اختلاف كردن خيانت به اسلام است. امروز اين حرف ها را طرح نكنيد.(6)
در واقع حضرت امام (ره) به فراست دريافته بودند كه اين اختلافات ـ كه زمينه هاي آن از قبل وجود داشت ـ نقشه اي است كه دشمنان نظام آن را طراحي كرده اند و از سوي ديگر، با توجه به فضاي سياسي اجتماعي جامعه و تحكيم نيافتن پايه هاي نظام، اختلاف بين اين دو قشر به ساير قشرها تعميم خواهد يافت. معظم له در مورخ 58/4/14 در جمع دانشجويان مشهد با توجه به اين توطئه مي فرمايد :
سراين نكته كه يك نفر آدم كه آيا خيلي آدم خوبي يا خيلي آدم بدي است، يك دسته اي بگويند بالاي منبر و پايين منبر كه اين آدم كافر است و يك دسته اي هم بگويند كه اين آدم مسلم است و خير ازاولياء است نتيجه چي؟ نتيجه اين است كه شماها از اينها جدا، اينها از شما جدا. هر دو در مقابل هم ايستاده ايد و آن وحدت كلمه اي كه داشتيد از دست داديد، سر هيچي،... و جدا شدن از هم، اسباب اين مي شود كه ساير قشرها هم از شماها جدا شوند. اين اختلافات اسباب اين مي شود كه اين نهضت نتواند كار خودش را عملي كند... با همين تفرقه افكني ها ما را چاپيدند و بردند و بر ما حكومت كردند و جوان هاي ما را در حبس آن قدر زجر دادند و روحانيون ما را آن طور كه ديديد كردند و ساير اقشار هم اين طور... (7)
در كنار درگيري هاي حوزه و دانشگاه غائله دانشگاه نيز از جمله حوادث غمباري است كه در همين دوره اتفاق افتاد و گروه ها و احزاب اعم از ليبرال ها، كمونيست ها و منافقين كه خود را در مقابل انديشه هاي حضرت امام (ره) و نظام برخاسته از آن مي ديدند و دانشگاه را به عنوان پايگاه فعاليت هاي سياسي و فكري و به تعبير حضرت امام «اتاق جنگ» خود انتخاب كرده بودند و عليه نظام و پايه هاي فكري و عقيدتي و ايماني و شخصيت ها و رهبران آن به توطئه چيني پرداختند و درگيري و تشنج و اختلاف را در جامعه فراهم ساختند كه سرانجام به تعطيلي دانشگاه ها منجر شد.
در مجموع عوامل مخل وحدت از چند ناحيه به وحدت ملي آسيب رساند:
ـ گروها و احزابي كه علقه اي به نظام و انقلاب و حاكميت جديد نداشتند.
ـ روزنامه ها و نشرياتي كه به عنوان پايگاه و ارگان حزبي عمل مي كردند. نظير روزنامه هاي آيندگان، بامداد، ميزان، صبح آزادگان، پيغام امروز، انقلاب اسلامي، مجاهد و صدها نشريه ديگر كه بدون توجه به مصالح ملي بر تفرقه و اختلاف، دامن مي زدند.
ـ دشمنان خارجي كه از منافع و مطامع ديرينه خود محروم شده بودند.
مجموعه عوامل ذكر شده، فضاي داخلي جامعه را در وضعيت بسيار حساس و ويژه اي قرار داده بود. از آنجا كه اين وضعيت، ماهيتي امنيتي و براندازانه داشت سبب شد امام راحل براي حفظ و حراست از موجوديت و هستي انقلاب و نظام، وحدت ملي را از مجاري غير از توصيه و نصيحت پي گيري كنند و پس از آن با خارج شدن عوامل مخل از صحنه سياسي و ساماندهي نهادها و گروه هاي وفادار به نظام، آرامش و وحدت ملي به جامعه بازگردانيده شد.
در حقيقت «سياست تجديد» زماني اتخاذ شد كه گروه ها به فاز توطئه و براندازي انقلاب و نظام وارد شده بودند و همچنين نشريات و روزنامه ها به پايگاه دشمنان تبديل شدند و عليه وحدت ملي، انقلاب و پايه هاي اساسي نظام به توطئه مي پرداختند. در حالي كه انديشه اساسي امام راحل در خصوص وحدت، «وحدت در عين كثرت» بود. بدين معني كه سعي اوليه و اصلي امام راحل اين بود كه همه گرايش ها و گروه ها در سايه نظام اسلامي با رعايت موازين قانوني، مصالح ملي و اسلامي در جهت رشد، توسعه، سازندگي، تثبيت و تحكيم نظام نوپاي جمهوري اسلامي فعاليت سياسي و اجتماعي داشته باشند. البته اين امر به منزله ناديده گرفتن مرزبندي گروه ها نبود.
مواضع امام (ره) در خصوص بني صدر
مرحله اول : هنوز امام نمي خواستند صريح موضع بگيرند و مي خواستند حتي المقدور هر دو طرف را به صورتي راهنمايي نمايند تا اينكه با همان وضع بشود كاركرد و به همراه آن سخنراني ها بود كه مردم هم نمي توانستند موضع امام را دقيقا تشخيص دهند و به دنبال آن حركت كنند. امام مصلحت مي ديدند از بني صدر تعريف كنند و از طرف مقابل هم تعريف و يا هم به بني صدر و هم طرف مقابل اشكال كنند.
مرحله دوم: مرحله اي كه امام كم كم مردم را به سمتي حركت مي دهند تا آنان به راحتي خوب را از بد در اين مورد تشخيص دهند. مثلا مي گويند: هر كس جمهوري اسلامي را تضعيف نمايد در راه امريكا قدم بر مي دارد. هر كس موجب اختلاف شود و حاضر نباشد به قانون عمل كند وابسته به اجانب است. هي نگوييد«من» بگوييد «مكتب من» مردم به اسلام رأي دادند. ما قوانين اسلام را چه حدود و چه ساير قوانين آن را مو به مو عمل مي كنيم. با گروه ها همراه نشويد. دادگاه هاي انقلاب را تعضيف نكنيد. هر كس گفت در زندان هاي ايران شكنجه است مطمئن باشيد با عوامل خارجي بي ارتباط نيست. مردم كم كم متوجه شدند، دوستان ما كه نه دولت را تضعيف مي كردند و نه شوراي عالي قضايي را و نه گفته بودند شكنجه و نه با حدود اسلام مخالف بودند و نه مي گفتند «من» پس چه كسي است كه علنا اين حرف ها را مي زند؟ بني صدر است. پس امام مقصودشان بني صدر است.
مرحله سوم : مرحله صراحت است كه فرمودند: هر چه گفتم فايده نكرد بايد برود درست بشود و اين آن چيزي بود كه وقتي آقايان مدني و دستغيب و صدوقي و طاهري خدمت امام
رسيدند كه ما چه كنيم؟ فرمودند كه برداشتن بني صدر فقط چند دقيقه و يا چند ساعت وقت مي خواهد شما نگران نباشيد.(2)
مطبوعات و تفرقه افكني
#خصوص اتهام زدن به نظام اسلامي و نهادهاي قانوني آن مي توان به نشريه پيغام امروز تاريخ 58/2/23، 58/2/24 و 58/2/18 و روزنامه آيندگان تاريخ 58/3/16 و روزنامه آزادگان تاريخ 58/4/7 و روزنامه انقلاب اسلامي تاريخ 58/9/1 رجوع كرد.
نقش تنش آفريني و وحدت زدايي مطبوعات به نحوي بروز و ظهور كرد كه حضرت امام ناگزير شد در تاريخ 59/12/4 به شدت نسبت به روش حاكم بر مطبوعات انتقاد كند و فرمود:
يك کلمه هم با کساني كه قلم دستشان است و زبان در اختيارشان و آن اين است كه شما همه وهمه ملت مي دانند كه همه ما بايد كوشش كنيم، در اينكه وحدت ايجاد كنم. در اينكه هماهنگي بين جناح ها و گروه ها ايجاد كنيم... و چماق قلم بالاترين چماق هاست كه فسادش صدها برابر چماق هاي ديگر است. آنهايي كه مي خواهند صحبت بكنند و خصوصا در اين چند روز زياد هم هستند بايد توجه بكنند به اينكه قبل از اينكه مي خواهند صحبت بكنند بنشينند و با خودشان فكر بكنند كه اين زبان چماق است و مي خواهد به سر يك دسته ديگر كوبيده بشود يا اينكه اين زبان رحمت است و براي وحدت!... برادرهاي ما توجه داشته باشيد در گفتار شما در نوشتار شما اگر خداي ناخواسته يك تفرقه اي ايجاد شود يك سركوبي بخواهيد از دشمنان به خيال خودتان از رقيب هاي خودتان بكنيد... خدا را در نظر بگيريد. اين گويندگان! اي نويسندگان! اي كاركنان مملكت ! اي كارمندان اداري و كشاورز و همه! خدا را در نظر بگيريد.... بزرگ ترين معصيت در كشور ما، ايجاد اختلاف است. ايجاد نفاق است.(3)
حضرت امام به منظور رفع اختلاف ودفع زمينه هاي وحدت زدا در برابر مطبوعات دو شيوه را به كار گرفتند:
1. شيوه نصيحت و ملايمت
2. شيوه برخورد و ايجاد محدوديت
شيوه اول دو بعد داشت. بعد ايجابي و ارائه رهنمود و نصيحت و بعد سلبي و انتقادي. در
بعد ايجابي حضرت امام تأكيد مي كردند كه مطبوعات بايد مثل معلمين باشند كه مملكت و جامعه را تربيت مي كنند. آرمان ملت را منعكس كنند و به گسترش تعاليم و اخلاق اسلامي بپردازند و موجبات وحدت ملي را فراهم سازند. ضمن اينكه انتقاد سازنده و سالم را دنبال مي كنند، خدمات جمهوري اسلامي را نيز بيان كنند و روحيه تلاش و اميد به زندگي را در جامعه افزايش دهند.
در بعد سلبي و انتقادي، حضرت امام از نوشته هاي اختلاف انگيز، ترفندهاي ژورناليستي، تلاش براي رضايت منحرفين، شايعه پراكني، توهين و اهانت به مقدسات، دروغ پراكني، ايجاد روحيه يأس و نااميدي،دامن زدن بر مصرف گرايي و تجمل گرايي و... انتقاد مي كردند و پرهيز از اين نوع شيوه هاي مطبوعاتي را به ارباب جرايد گوشزد مي نمودند. زماني كه شيوه اول،كارآمدي لازم را در اصلاح و پالايش مطبوعات از دست داد، حضرت امام متوسل به برخورد جدي تري شدند. يكي از برخوردهاي امام به همين دوره بر مي گردد كه عدم پايبندي ارباب جرايد به امنيت و مصالح كشور و اخلاق مطبوعاتي، فضاي بسيار متشنجي را در جامعه حاكم كرده بود. از اين رو امام (ره) به طور جدي وارد شدند و فرمودند:
با اهميتي كه مطبوعات و نقشي كه در ساختن جامعه دارند با گذشت بيش از يك سال از برقراري جمهوري اسلامي باز ديده مي شود كه بسياري از مطبوعات در خط انقلاب نيستند و اصلاحات بنيادي در آنها بايد تحقق يابد كه اشخاص منحرفي كه موجب اين
امورانحرافي مي شوند دستشان از اين رسانه هاي گروهي كوتاه شود.(4)
بنابراين پس از 14 روز از سخنان امام راحل، دادستان انقلاب در مورخ 12 ارديبهشت ماه 1359 توقيف چهل نشريه را اعلام كرد.
چالش قوميت ها
چالش اختلافات شيعي و سني
تازه تأسيس شده وارد آورند. از سوي ديگر درصدد بودند با تحريك كشورهاي اسلامي كه اغلب داراي مذهب سني هستند روابط ايران را با جهان اسلام مختل كنند. از اين رو حضرت امام در اين خصوص سخنان فراواني دارند. ايشان از يك سو با روشنگري درباره ترفندهاي و توطئه هاي استكبار جهاني، شيعيان و سنيان را از اختلاف پرهيز مي دادند و از سوي ديگر مكانيزم هاي مختلفي براي بستر سازي وحدت و همگرايي فراهم مي ساختند.
چالش اختلاف حوزه ودانشگاه
اما توطئه دمشنان باعث شد كه بلافاصله پس از پيروزي انقلاب، اختلاف بين اين دو قشر اوج گيرد. فلذا امام (ره) در مورخ 58/4/15 به اين دو قشر هشدار دادند كه از طرح چنين دعواهايي بپرهيزند و مراقب تحريكات بدخواهان و دشمنان نظام باشند.
طرح يك اختلاف بزرگي بين روحانيون و دانشگاهي ريخته شد، يك جزوه مي دهد، لعن مي كند يك كسي را، يك جزوه مي دهد تعريف مي كند از كسي. هر دو خلاف است. هر دو امروز غلط است. دست برداريد از ناداني، شما را تحريك نكنند. اين تفرقه امروز خيانت به اسلام است. با هر اسمي كه باشد، امروز سر ولايت اميرالمؤمنين اختلاف كردن خيانت به اسلام است. امروز اين حرف ها را طرح نكنيد.(6)
در واقع حضرت امام (ره) به فراست دريافته بودند كه اين اختلافات ـ كه زمينه هاي آن از قبل وجود داشت ـ نقشه اي است كه دشمنان نظام آن را طراحي كرده اند و از سوي ديگر، با توجه به فضاي سياسي اجتماعي جامعه و تحكيم نيافتن پايه هاي نظام، اختلاف بين اين دو قشر به ساير قشرها تعميم خواهد يافت. معظم له در مورخ 58/4/14 در جمع دانشجويان مشهد با توجه به اين توطئه مي فرمايد :
سراين نكته كه يك نفر آدم كه آيا خيلي آدم خوبي يا خيلي آدم بدي است، يك دسته اي بگويند بالاي منبر و پايين منبر كه اين آدم كافر است و يك دسته اي هم بگويند كه اين آدم مسلم است و خير ازاولياء است نتيجه چي؟ نتيجه اين است كه شماها از اينها جدا، اينها از شما جدا. هر دو در مقابل هم ايستاده ايد و آن وحدت كلمه اي كه داشتيد از دست داديد، سر هيچي،... و جدا شدن از هم، اسباب اين مي شود كه ساير قشرها هم از شماها جدا شوند. اين اختلافات اسباب اين مي شود كه اين نهضت نتواند كار خودش را عملي كند... با همين تفرقه افكني ها ما را چاپيدند و بردند و بر ما حكومت كردند و جوان هاي ما را در حبس آن قدر زجر دادند و روحانيون ما را آن طور كه ديديد كردند و ساير اقشار هم اين طور... (7)
در كنار درگيري هاي حوزه و دانشگاه غائله دانشگاه نيز از جمله حوادث غمباري است كه در همين دوره اتفاق افتاد و گروه ها و احزاب اعم از ليبرال ها، كمونيست ها و منافقين كه خود را در مقابل انديشه هاي حضرت امام (ره) و نظام برخاسته از آن مي ديدند و دانشگاه را به عنوان پايگاه فعاليت هاي سياسي و فكري و به تعبير حضرت امام «اتاق جنگ» خود انتخاب كرده بودند و عليه نظام و پايه هاي فكري و عقيدتي و ايماني و شخصيت ها و رهبران آن به توطئه چيني پرداختند و درگيري و تشنج و اختلاف را در جامعه فراهم ساختند كه سرانجام به تعطيلي دانشگاه ها منجر شد.
در مجموع عوامل مخل وحدت از چند ناحيه به وحدت ملي آسيب رساند:
ـ گروها و احزابي كه علقه اي به نظام و انقلاب و حاكميت جديد نداشتند.
ـ روزنامه ها و نشرياتي كه به عنوان پايگاه و ارگان حزبي عمل مي كردند. نظير روزنامه هاي آيندگان، بامداد، ميزان، صبح آزادگان، پيغام امروز، انقلاب اسلامي، مجاهد و صدها نشريه ديگر كه بدون توجه به مصالح ملي بر تفرقه و اختلاف، دامن مي زدند.
ـ دشمنان خارجي كه از منافع و مطامع ديرينه خود محروم شده بودند.
مجموعه عوامل ذكر شده، فضاي داخلي جامعه را در وضعيت بسيار حساس و ويژه اي قرار داده بود. از آنجا كه اين وضعيت، ماهيتي امنيتي و براندازانه داشت سبب شد امام راحل براي حفظ و حراست از موجوديت و هستي انقلاب و نظام، وحدت ملي را از مجاري غير از توصيه و نصيحت پي گيري كنند و پس از آن با خارج شدن عوامل مخل از صحنه سياسي و ساماندهي نهادها و گروه هاي وفادار به نظام، آرامش و وحدت ملي به جامعه بازگردانيده شد.
در حقيقت «سياست تجديد» زماني اتخاذ شد كه گروه ها به فاز توطئه و براندازي انقلاب و نظام وارد شده بودند و همچنين نشريات و روزنامه ها به پايگاه دشمنان تبديل شدند و عليه وحدت ملي، انقلاب و پايه هاي اساسي نظام به توطئه مي پرداختند. در حالي كه انديشه اساسي امام راحل در خصوص وحدت، «وحدت در عين كثرت» بود. بدين معني كه سعي اوليه و اصلي امام راحل اين بود كه همه گرايش ها و گروه ها در سايه نظام اسلامي با رعايت موازين قانوني، مصالح ملي و اسلامي در جهت رشد، توسعه، سازندگي، تثبيت و تحكيم نظام نوپاي جمهوري اسلامي فعاليت سياسي و اجتماعي داشته باشند. البته اين امر به منزله ناديده گرفتن مرزبندي گروه ها نبود.
پي نوشت ها :
1 ـ كارشناس ارشد علوم سياسي و پژوهشگر تاريخ معاصر ايران.
2 ـ دليل آفتاب، خاطرات يادگار امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني (ره)،ص 112، 113.
3 ـ صحيفه امام، ج14، ص 144.
4 ـ همان، ج12، ص 260 (حكم انتصاب ابراهيم يزدي به سمت سرپرست مؤسسه كيهان، 59/2/8).
5ـ همان، ج7.
6ـ همان، ج8، ص 481.
7ـ همان، ج8، ص 465-467.