اجرت قبل از موعد

روزي مردي نزد شيوانا آمد و از فقر و تنگدستي گله كرد. او گفت كه در دهكده زميني كوچك دارد و كلبه اي محقرانه و متأسفانه دخل و خرجش كفاف تأمين معاش خانواده را نمي دهد و هر روز از روز قبل فقيرتر و تنگدست تر مي شود. او گفت در دهكده براي او كاري نيست و تمام اهل خانه چشم اميدشان به اوست تا كاري براي خود دست و پا
يکشنبه، 29 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اجرت قبل از موعد

اجرت قبل از موعد
اجرت قبل از موعد


 






 
روزي مردي نزد شيوانا آمد و از فقر و تنگدستي گله كرد. او گفت كه در دهكده زميني كوچك دارد و كلبه اي محقرانه و متأسفانه دخل و خرجش كفاف تأمين معاش خانواده را نمي دهد و هر روز از روز قبل فقيرتر و تنگدست تر مي شود. او گفت در دهكده براي او كاري نيست و تمام اهل خانه چشم اميدشان به اوست تا كاري براي خود دست و پا كند و درآمدي كسب نمايد. اما چنين كاري پيدا نمي شود و او نمي داند كه چه كند.
شيوانا از مرد پرسيد: «اگر تو همين الان در راه بازگشت به خانه بميري و از دنيا بروي،‌ خانواده ات چه مي كنند؟» مرد فكري كرد و گفت: «خوب آنها اول برايم عزاداري مي كنند و بعد چون گرسنه هستند و بايد براي خود غذايي دست و پا كنند، هر چه دارند جمع مي كنند و زمين و كلبه را مي فروشند و به شهر ديگري مي روند و درآنجا دسته جمعي كار مي كنند تا خودشان را سير كنند.» شيوانا از مرد پرسيد:‌ «اگر همين الان زلزله اي بيايد و همه چيز حتي همان كلبه زمين را از بين ببرد و چيزي براي فروختن و كسي براي خريدن در دهكده باقي نماند،‌ اما تو و خانواده و بقيه اهل دهكده به فرض محال زنده بمانيد، آنگاه چه مي كنيد؟»
مرد تنگدست فكري كرد و گفت: «خوب! اندكي قوت لايموت جمع مي كنيم و دسته جمعي به شهر ديگري مهاجرت مي كنيم و دسته جمعي هر جا كاري بود مستقر مي شويم و زندگي كولي وار را شروع مي كنيم.»
آنگاه شيوانا تبسمي كرد و گفت: «خوب! حتماً‌ بايد بميري يا حتماً بايد زلزله اي بيايد تا تو و خانواده ات به خود تكاني بدهيد و مهاجرت را شروع كنيد. تا زنده اي كمي تلاش به خرج دهيد و اگر لازم آمد همين امشب مهاجرت را شروع كنيد»!
منبع:نشريه از نو، شماره 5و6



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط