ملاقات با کاليبان 1

سينماي علمي-تخيلي را هميشه با موجودات بيگانه اش به ياد مي آوريم.با فضانورداني که در فضاي ناشناخته با موجودي غريبه روبه رو مي شوند، يا آدم هاي بسياري که به انتظار فرود سفينه اي بيگانه اند، سفينه هاي غول پيکري که بر فراز شهرها سايه افکنده اند، و آدم هاي نگراني که به آسمان خيره شده اند.خير يا شر؟ خوب يا بد؟ دوست
چهارشنبه، 16 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ملاقات با کاليبان 1

ملاقات با کاليبان 1
ملاقات با کاليبان 1


 

نويسنده:رضا پورديان




 

انواع رويارويي انسان و موجودات بيگانه
 

سينماي علمي-تخيلي را هميشه با موجودات بيگانه اش به ياد مي آوريم.با فضانورداني که در فضاي ناشناخته با موجودي غريبه روبه رو مي شوند، يا آدم هاي بسياري که به انتظار فرود سفينه اي بيگانه اند، سفينه هاي غول پيکري که بر فراز شهرها سايه افکنده اند، و آدم هاي نگراني که به آسمان خيره شده اند.خير يا شر؟ خوب يا بد؟ دوست داشتني يا تنفر آميز؟ بيگانه ها چيستند؟ از کجا مي آيند؟ معناي حضور آن ها چيست؟ چرا در هر زماني در تاريخ سينما چهره و هيبت اين موجودات به شدت تغيير مي کند؟ نياز ما به موجودات بيگانه به چه سبب است؟
دايره المعارف هاي علمي-تخيلي موجود بيگانه را اين گونه تعريف مي کنند:«موجودي غيرانساني متعلق به جايي خارج از زمين».معناي لاتين بيگانه هم «ديگري»، «متفاوت»و «چيزي تغييريافته»است.با وجود اين که هنوز دانشمندان هيچ موجود بيگانه اي در فضاي خارج از زمين کشف نکرده اند و وجود بيگانگان در حيطه ي گمانه زني علمي است بايد گفت حضور آن ها در سينما و ادبيات زاييده ي نياز است، انسان همواره دوست دارد چيزي را خلق کند که از اساس با او فرق داشته باشد.موجودي که ارتباطي با انسان ندارد جز بي ارتباطي.اما بي ارتباط بودن با انسان فقط گ ام نخست است.بنا به عقيده ي يک منتقد «موضوع در خور پژوهش براي انسان خود انسان است».بر اين اساس مي توان گفت که موجودات بيگانه براي ما حکم آينه را دارند؛ آين اي که ما در آن ها خود را بازمي شناسيم، آينه براي رجوع و بازگشت به خودمان، ديدن خودمان از زاويه ي متفاوت.اما به عقيده ي بسياري از اين موجودات غريب چيزي فراتر از آينه اند.
در ژانر علمي-تخيلي (چه فيلم، چه داستان)دو نوع داستان عمده درباره ي برخورد انسان با موجود بيگانه وجود دارد؛ ماجرايي که در آن بيگانگان ما را ملاقات مي کنند، و ماجرايي که ما در تلاش براي تماس با آن ها هستيم.

ملاقات با کاليبان 1

در حالت نخست عموماً قانون کلي مي گويد بيگانگان مهاجماني نامهربان اند؛ مانند مريخي هاي ويرانگر دو اقتباس سينمايي از رمان جنگ دنياهاي هربرت جرج ولز و موجودات بيگانه ي فيلم روز استقلال ساخته ي رولند امريش، و مريخي هاي هحويه ي تيم برتون يعني مريح حمله مي کند.در اين گونه فيلم ها بيگانه ها نمادي از وضعيت اجتماعي يا نوعي اخلاق فرهنگي رايج و منفي بشرند-مانند هشداري درباره ي غرور آدمي که خود را حاکم دنيا مي داند-و بهانه اي محسوب مي شوند براي بيان هجويه اي سياسي درباره ي دموکراسي و دولت هاي غرب.مثلاً در دهه ي پنجاه ميلادي اين بيگانگان مهاجم نمادي بودند از ترس هاي جنگ سرد ميان آمريکا و شوروي، و در دهه ي نود مثل در اثر برتود وسيله اي براي هجو ارزش هاي سفيد پوستانه اند.در فيلم سپاهيان فضاپيما ساخته ي پل ورهوفن هجوم حشرات بيگانه و غول پيکر بهانه اي است براي نقد گرايش هاي نظامي و فاشيستي.در فيلم ناحيه ي 9 باموجودات بي نواي فضايي همان برخوردي مي شود که با مهاجرين کشورهاي جهان سوم.
در نوع دوم، يعني وقتي ما در تلاش براي ميعاد با بيگانگان يا برقراري ارتباط با آن ها هستيم، بيگانگان برخوردي دوستانه دارند، به دعوت ما پاسخ مي گويند، و عموماً حامل پيام صلح اند.چنين برخوردي معمولاً در حيطه ي تماس نخست مي گنجد.«تماس نخست»يا first contact نوعي داستان يا فيلم است که به تجسّم نخستين ملاقات ميان گونه هاي هوشمند مي پردازد و يکي از اين گونه ها معمولاً نژاد انسان است.هرچند به لحاظ فني آن تعداد ماجراهايي که درباره ي هجوم بيگانه ها روايت مي شوند و به اين قاعده شباهت دارند معمولاً تحت عنوان «تماس نخست»طبقه بندي نمي شوند.اين نوع فيلم ها در دوران بحران هاي جهاني رواج مي يابند.يعني زماني که کلمه ي صلح در وضعيتي متشنج به واژه ي بيگانه مبدّل مي شود.مثلاً در دوران تنش هاي هسته اي دهه ي پنجاه ميلادي، کلاتو قهرمان فيلم روزي که زمين از حرکت ايستاد ساخته ي رابرت وايز پيام آور صلح است.در فيلم هاي برخورد نزديک از نوع سوم و همچنين ئي تي، هر دو ساخته ي استيون اسپيلبرگ، آن ها نماد کودکي و معصوميت از دست رفته ي انسان اند.در اوج تنش هاي دفاع موشکي استراتژيک دهه ي هشتاد ميلادي در فيلم ورطه ساخته ي جيمز کامرون اين موجودات در اعماق اقيانوس پنهان اند و به آدمي درباره ي استفاده از جنگ افزارهاي هسته اي و نبردهاي خون بارش (از جنگ ويتنام گرفته تا جنگ هاي منطقه اي)هشدار مي دهند.
اما بر اين نوع داستان و فيلم رايج استثنايي وجود دارد؛ بيگانه اي مخفي در اعماق فضا (يا به ندرت در جايي از خود زمين)که بشر به طور تصادفي با آن ملاقات مي کند.اين فيلم ها در فضاهاي تيره و تاري مي گذرند و دريافتن معاني آن ها دشوارتر است.تعيين هويت و منشا اين بيگانه نيز دشوار است.معمولاً حضور اين موجود به صورت گذار و ناگهاني،کاملاً تسخير کننده و مخرب است.اگر در دو مورد پيش به علت تفاوت هاي فرهنگي و ژنتيکي با سوء تفاهم و اخلال در ارتباط دو گونه ي هوشمند مواجهيم، با اين بيگانه از اساس نمي توان هيچ گونه ارتباطي برقرار کرد.اگر دو نوع پيش نماد آينه اند اين موجود نماد نيرويي کور و اميال مخرب ناخودآگاه ذهن آدمي است.اشاره اي است به حفره اي در ذهن انسان.ترس و ترديد و گاهي دريافتن معني پيام هاي رفتارهايش براي ما سخت مي شود.اين همان جايي است که فيلم علمي-تخيلي با فيلم وحشت ملاقات مي کند ومرزهاي آن ها تشخيص ناپذيرمي شود.آغازگر اين نوع فيلم ها سياره ي ممنوعه ساخته ي مک لئود ويلکاکس است.ماجراي فيلم داستان بقاياي تمدني پيشرفته در سياره اي متروک است که سال ها بدون حضور کسي به طور خودکار اداره مي شود و موجودي غريب و نامرئي تمام ساکنان آن را از بين برده است و موازي با آن، داستان پروفسوري را داريم که مانع ارتباط دخترش با ديگران است.فيلم سولاريس ساخته ي آندري تاکوفسکي بر اساس رماني از استانسيلاولم (نويسنده ي بزرگ علمي-تخيلي که داستان هاي فراواني درباره ي برخورد انسان با موجودات بيگانه نوشته است)از جنبه اي ديگر به اين موضوع پرداخته است؛ اقيانوسي هوشمند که مي تواند زخم ها و خاطرات تلخ آدمي را به شکل واقعي پيش چشم او مجسم کند.اما قصد اقيانوس از اين کار هيچ گاه مشخص نمي شود.فيلم سازي که بيش از همه به موضوع بيگانه ي پنهان پرداخته جان کارپنر است.در فيلم ستاره اي تاريک اين کارگردان عده اي فضانورد که قصد تخريب سايره اي مستعمره را دارند حين خواب مصنوعي با موجود بيگانه اي غريب مواجه مي شوند.در فيلم چيز 2 باز هم ساخته ي همين فيلم ساز، دانشمندان در قطب جنوب با بيگانه اي رو به رو مي شوند که خود را به شکل کسي که به قتل رسانده است در مي آورد.و در فيلم آن ها زنده اند کسي عينک آفتابي مرموزي مي يابد که نشان مي دهد بيگانگان دنياي ما را تسخير کرده اند.

ملاقات با کاليبان 1

اما شايد سمبل بيگانگان در فيلم هاي علمي-تخيلي سري فيلم هاي بيگانه ساخته ي چهار کارگردان شاخص باشد.در اين فيلم ها شرکتي سرمايه دار حين زمين سان کردن سيارات پاي موجودي بيگانه و تکامل يابنده را به دنياي انسان ها باز مي کند.اين موجود کريه و بسيار خطرناک و باهوش به کابوس اصلي قهرمان اين سري فيلم ها، يعني زني به نام ريپلي، مبدل مي شود.از نظر بسياري از منتقدان اين اثر اشاره اي است به مبارزه ي زنان عليه جامعه ي مردسالاري که آن ها را محدود مي کند.
چه خوب و چه بد، چه آينه باشد، چه خلا ذهن آدمي، هميشه در سينماي علمي-تخيلي شاهد حضور بيگانه ها خواهيم بود.حضور آن ها در سينماي علمي-تخيلي و ادبيات همراه است با بيگانه شدن انسان از طبيعت؛ دور افتادن انسان از طبيعت، يکي از ترس هاي ديرينه ي انسان مار بوده است؛ مار به اژدها استحاله يافته و اژدها در عصر فناوري به بيگانگان فضايي.از عصر رنسانس به اين سو بشر در کار کاوش ناشناخته ها و نقشه برداري از مکان هاي ناشناخته بوده است، از آمريکا گرفته تا قطب جنوب، تا اعماق فضا.و کيهان ژانر علمي-تخيلي به ويژه در عصر حاضر مجسم کننده ي ترس ها و ترديدهاي او حين اين کاوش است.هر عصر اسطوره هاي خاص خود را مي طلبد و بيگانه ها هم اسطوره ي عصر فناوري در سينما هستند.
1-کاليبان هيولاي وحشي و بدقيافه ي نمايشنامه توفان اثر ويليام شکسپير و فرزند جادوگري به نام سيکوراکس، حاکم جزيره اي در درياي مديترانه، است که پراسپروي ساحر، که با دخترش تنها در آن جزيره زندگي مي کند، او را اجير مي کند.فيلم سياره ي ممنوعه اقتباسي از اين نمايشنامه است.
2-فيلم Thing بر اساس داستاني از جان دبليو کمبل به نام Who goes there

ملاقات با کاليبان 1

منبع:نجوم شماره205



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط