پدر سينماي ايران و غبار روبي از تاريخ

فيلم سازي حرفه اي در ايران پديده اي خود جوش بود که به همت بخش خصوصي و بدون امکانات دولتي به وجود آمد. حاکميت به ظاهر داعيه نوگرايي داشت اما به سينما به مثابه پديده اي مدرن، التفات چنداني نشان نمي داد . البته در مورد اينکه فيلم سازان چه بگويند و چه نگويند ، و چه فيلم هايي مجاز است و چه فيلم هايي نيست ،
شنبه، 19 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پدر سينماي ايران و غبار روبي از تاريخ

پدر سينماي ايران و غبار روبي از تاريخ
پدر سينماي ايران و غبار روبي از تاريخ


 

نويسنده:بهزاد عشقي




 
فيلم سازي حرفه اي در ايران پديده اي خود جوش بود که به همت بخش خصوصي و بدون امکانات دولتي به وجود آمد. حاکميت به ظاهر داعيه نوگرايي داشت اما به سينما به مثابه پديده اي مدرن، التفات چنداني نشان نمي داد . البته در مورد اينکه فيلم سازان چه بگويند و چه نگويند ، و چه فيلم هايي مجاز است و چه فيلم هايي نيست ، مقررات سخت و باز دارنده اي داشت. اما به فيلم سازان مجاز نيز جز در موارد معدود و صرفاً در نهاد هاي دولتي ، مساعدتي نمي کرد. نخبگان نيز سينماي حرفه اي ايران را برنمي تابيدند و به مثابه پديده اي زشت نکوهش مي کردند. در واقع سينماي حرفه اي ، چوب دو سر نجسي بود که از جانب حاکميت و نمايندگان مجلس تا روشنفکران و منتقدان و حتي طيف هايي از طبقه متوسط و تحصيل کرده، مدام در معرض تحقير و انتقاد بود. شگفت آنکه همين سينما صرفاً از طريق گيشه و حمايت توده هاي مردم حدود سي سال دوام پيدا کرد و حتي به سينماي بعد از انقلاب رسيد و سينمار کنوني با وجود تصفيه هايي که صورت گرفت ، لااقل از نظر صناعتي ميراث خوار همان سينمايي بود که سال ها مذموم شمرده مي شد. البته بسياري از فيلم هاي قبل از انقلاب از نظر فرهنگي آثار قابل دفاعي نبودند اما با اين همه دستامدهاي فني و تکنيکي سينماي قبل از انقلاب را نبايد ناديده گرفت و کوشش هاي پيشگامان آن سينما را در اين زمينه بايد مورد توجه قرار داد. تاسيس استوديو هاي فيلم سازي از جمله دستامدهاي مهم سينماي ايران در سال هاي قبل از انقلاب بود که لااقل از نظر تکنيک به توسعه فيلم سازي در ايران کمک زيادي کرد.
در سال هاي قبل از انقلاب، سه استوديو فيلم سازي در ايران، از همه شاخص تر و فعال تر بودند. نخست پارس فيلم بود که معمولاً فيلم هاي افسانه اي و تاريخي مي ساخت و نخستين فيلم رنگي و اسکوپ نيز در همين استوديو ساخته شد. دوم استوديو ميثاقيه بود که معمولاً فيلم هاي جنجالي مي ساخت و با هياهوي زياد بر پرده مي برد. پاره اي از اين فيلم ها نيز ، لااقل در مقياس زماني خود ، از نظر تکنيکي ، اجراي پيراسته و آبرومندانه اي داشتند. سوم استوديو عصر طلايي بود که فيلم هاي ارزان و بيمايه مي ساخت و اغلب محصولاتش نيز با بي اعتنايي عمومي روبه رو مي شدند. در اين ميان البته دفترهايي نيز بودند که بي جهت نام استوديو فيلم سازي برخود گذاشته بودند، يا استوديو هايي بودند که خود توليد فيلم نداشتند و فيلم هاي ديگران را راه اندازي مي کردند .
در ميان اين استوديو ها، پارس فيلم از همه قديمي تر بود و موسسه اين استوديو، اسماعيل کوشان ، باني فيلم سازي مستمر در ايران نيز بود و به حق پدر سينماي ايران خوانده مي شد. در فضاي روشنفکري سال هاي دور، به خصوص کساني که ملهم از نگره چپ بودند ، آدم ها و پديده ها را معمولاً در دو سوي معادله خير و شر تقسيم بندي مي کردند. در اين تقسيم بندي نيز سينماي تجاري ايران نماد شر بود و تمام سينما گران تجاري از مظاهر حاکميت نامشروع خوانده مي شدند وبه مثابه مروجان ابتذال و بي فرهنگ نکوهش مي شدند . اما اکنون که آن دوران را بازخواني و کارنامه پاره اي از آن سينما گران را بررسي مي کنيم ، متوجه مي شويم در مورد پاره اي از آن سينما گران جفا کرده ايم . يکي از اين کسان اسماعيل کوشان بود که همواره به صورت يکسو نگرانه اي نکوهش مي شد و هيچ کس نقش مثبتش در تجهيز امکانات فيلم سازي و استمرار فيلم سازي حرفه اي در ايران ، اشاره نمي کرد. اکنون مايلم به بهانه اين پرونده اندکي در مورد کارنامه فيلم سازي کوشان مکث کنم و باز هم به اين بهانه از فيلم عروس فراري ياد کنم که نخستين فيلم اسکوپ ايراني بود و نخستين فيلمي بود که تصويرهاي کارت پستالي مسحور کننده اي از طبيعت گيلان داشت و به همين دليل از شيرين ترين و خيال انگيزترين خاطرات آن دوران کودکي مرا رقم زده است.

پدر سينماي ايران و غبار روبي از تاريخ

اسماعيل کوشان سال(1296) در تهران به دنيا آمد و پس از طي تحصيلات ابتدايي ومتوسطه به ترکيه رفت و بعد به آلمان رفت. در رشته اقتصاد دکترا گرفت و آن گاه به ايران بازگشت و فعاليت هاي هنري و سينمايي خود را آغاز کرد. کوشان براي اولين بار فيلم خارجي دختر فراري را در ايران دوبله کرد و با اين باني فناوري دوبله در ايران شد. آن گاه مصمم شد که به تهيه و توليد فيلم بپردازد و فيلم طوفان زندگي (علي دريابيگي،1327) نخستين تجربه کوشان در اين زمينه بود و پس از سال ها رکود ، باعث استمرار فيلم سازي در ايران شد. اين فيلم به علت بي تجربگي کارگردان ، که از تئاتر مي آمد و آداب سينما نمي شناخت، و به خاطر ظعف مفرط تکنيکي با شکست مواجه شد و از آن استقبال نکردند. اما کوشان نوميد نشد و با تاسيس استوديو پارس فيلم ، کار فيلم سازي را دنبال کرد. استوديو پارس فيلم يکي از مجهز ترين استوديوهاي فيلم سازي در تمام سال هاي قبل از انقلاب بود و طيف وسيعي از نيروهاي متخصص در استوديو پرورش يافتند . گرايش عمده اين استوديو ساخت فيلم هاي تاريخي و افسانه اي بود و به خصوص پس از فروش شگفت آور امير ارسلان(شاپور ياسمي،1334) کوشان هرچه بيشتر به توليد چنين فيلم هايي گرايش پيدا کرد. کوشان از (1338) و با فيلم زنداني امير کارگرداني را به شکل مستقل تجربه کرد و فيلم هاي زيادي در اين زمينه ارائه داد. از جمله عروس فراري (1337)، دندان افعي (1340)، کلاه مخملي(1341)، حسين کرد شبستري (1345)، امير ارسلان نامدار(1345)، گوهر شب چراغ(1346)، غروب بت پرستان(1347)، شيرخفته(1355) و... اسماعيل کوشان از نظر هنري جايگاه شايسته اي در سينماي ايران ندارد و هيچ کدام از فيلم هايش به آثار ماندگاري نشدند. اما کوشان نخستين کسي بود که باني دوبله در ايران شد، نخستين کسي بود که به فيلم سازي حرفه اي استمرار بخشيد، نخستين کسي بود که باعث ارتقاي امکانات فيلم سازي در ايران شد، نخستين کسي بود که فيلم سينما اسکوپ و رنگي ساخت . کوشان در طي سال هاي فيلم سازي ، متحمل شکست هاي زيادي شد. بسياري از فيلم هايش با شکست تجاري مواجه شدند ، استوديوي فيلم سازي اش طعمه حريق شد و امکاناتش بر باد رفت اما هرگز دست از تلاش برنداشت و هيچ وقت به نوميدي راه نداد. در واقع اگر کوشان نبود
سينماي ايران تدوام پيدا نمي کرد و سينمار کنوني نيز برپايه ميراث او شکل نمي گرفت به اين اعتبار، کوشان يک شخصيت ملي بود و بعدها معلوم شد که با نهضت ملي گرايي ايران نيز همراهي مي کرد. آيا انصاف بود که چنين فيلم سازي صرفاً مورد تحقير قرار بگيرد و به مثابه نماد ابتذال نکوهش شود؟ و آيا با گذشت زمان ما نمي بايد فارغ از سوداهاي سياسي و اغرض شخصي ، از تاريخ غبار روبي و کارنامه پيشگامان سينماي ايران را به شکل واقع بينانه تري باز خواني کنيم؟
به هر حال روز ملي سينما فرصتي به وجود آورد که ما با نگاه همسوگرانه تري به گذشته برگرديم و سايه روشن هاي سينماي ايران را به شکل واقع بينانه تر و بي طرفانه تري بررسي کنيم . عروس فراري در زمان خود يکي از فيلم هاي مهم اسماعيل کوشان و يکي از نقطه عطف هاي تاريخ سينماي ايران محسوب مي شد. فيلم هاي ايراني در مقايسه با فيلم هاي غربي، چه از نظر نحوه روايت، چه به لحاظ فرم سينمايي و شيوه بازيگري ، چه از جهت فناوري و تکنيکي، کاملاً ابتدايي و خام دستانه بودند و به همين دليل بسياري از فيلم هاي داخلي از رقباي خارجي شکست مي خوردند و نمي توانستند اعتناي عمومي را جلب کنند. اغلب فيلم هاي خارجي ، رنگي و اسکوپ بودند وفيلم سازان ايراني امکان استفاده از اين فناوري را نداشته اند . کوشان مي انگاشت که با استفاده از اين تکنيک مي تواند فيلم هاي جذاب تري بسازد و سينماي بحران زده داخلي را در مقابل رقباي خارجي بيمه کند. براي همين به آلمان رفت و با کمپاني آري فلکس وارد مذاکره شد. آري فلکس نوعي لنز اسکوپ با عنوان اولترا اسکوپ در اختيارش گذاشت . آن گاه با کمپاني آگفا درباره نگاتيو و چاپ و لابراتور فيلم رنگي قرار داد بست و سپس به ايران برگشت و تصميم گرفت فيلمي به شيوه اسکوپ و رنگي توليد کند. اما آيا بايد از رنگ و پرده عريض براي به تصوير کشيدن فضاي خاکستري تهران بهره بگيرد؟ يا با دکورهاي تاريخي ، ورسيون تازه اي از امير ارسلان و بيژن و منيژه و فيلم هايي از اين نسخ بسازد؟ کوشان گزينه ديگري را برگزيد و تصميم گرفت که به طبيعت برود و از رنگ و پرده عريض در جهت به تصوير کشيدن جاذبه هاي کارت پستالي و مسحور کننده گيلان بهره بگيرد. گيلان با بهره مندي از کوه و جنگل و دريا و مزارع چاي و شاليزارهاي سرسبز مواد لازم را براي ارائه فيلمي رنگي و چشم نواز داشت. مهدي سهيلي فيلمنامه اي نوشت به نام «عروس ده» و کوشان با مختصري تغيير آن فيلمنامه را با نام عروس فراري جلوي دوربين برد و با تلفيق چند روستاي گيلاني ، روستايي به وجود آورد که بسيار سرسبز و خوش عکس و چشم نواز بود. کوشان براي نقش نخست فيلم از دلکش استفاده کرد که در آن زمان ستاره آواز ايران بود که يکي از نخستين ستاره/بازيگران سينماي ايران نيز به حساب مي آمد. نقش مقابلش را نيز ناصر ملک مطيعي بازي مي کرد که مي رفت تا به يکي از ستارگان سينماي ايران بدل شود. دلکش در اين فيلم ، دو نقش به ظاهر متفاوت داشت . از سويي دختر روستايي به نام گلنار بود که صداي خوشي داشت و هنگام کار در مزرعه آواز مي خواند و روستاييان را سرگرم مي کرد . از سويي ديگر خواننده اي شهري و معروف بود که به خاطر شباهتش با گلنار با او جا به جا مي شد. در واقع فيلم نوعي کمدي جابه جايي بود که در آن زمان نمونه هاي زيادي در سينماي جهان داشت و اين جا به جايي مي توانست لحظات مفرح و شادي بخشي به وجود بياورد. فيلم بيش تر بر اساس پرسوناي ستاره وار دلکش شکل گرفته بود و طبيعت گيلان نيز کمک مي کرد تا او جاذبه بيش تري پيدا کند و بهتر ديده شود. دوران راديو بود و مردم صداي خدانندگان محبوب خود را بيش تر از طريق راديو مي شنيدند. از اين نظر ديدن خوانندگان بر پرده سينما و شنيدن آواز به شکل تصويري ، براي تماشاگر آن زمان جاذبه اي افسون کننده داشت. در واقع اين نوع فيلم ها نوعي کاباره مصور، يا با تعبير امروزي موسيقي تصويري، به حساب مي آمد. دلکش در عروس فراري لباس سنتي زنان روستايي را به تن مي کرد و در باغ هاي چاي و مزارع سرسبز برنج ، جديدترين ترانه هايش را اجرا مي کرد. از جمله ترانه معروف«جام طلا» در همين فيلم اجرا شد . رنگ و پرده عريض و جاذبه طبيعي شمال و ترانه هاي دلکش موجب شد عروس فراري با استقبال عمومي روبه رو و پرفروش ترين فيلم سال شد. اما طبيعت گيلان در عروس فراري صرفاً جنبه تزييني دارد و هيچ نشاني از جغرافياي انساني و مختصات اجتماعي و فرهنگي واقتصادي مردم گيلان در اين فيلم ديده نمي شود. در واقع داستاني که روايت مي شود و آدم هايي که وقايع را شکل مي دهند ، شناسنامه اي بومي ندارند و رويدادهاي اين فيلم در هر منطقه ديگري نيز مي توانست اتفاق بيافتد. چشم اندازهاي طبيعي گيلان صرفاً کمک مي کرد که کوشان با استفاده از رنگ بتواند کارت پستال هاي زيبايي ارائه دهد. اما موفقيت اين فيلم سبب شد که بعدها جغرافياي طبيعي گيلان به يکي از لوکيشن هاي طلايي سينماي ايران بدل شود و فيلم هاي زيادي با استفاده از جاذبه هاي بصري گيلان در چرخه توليد قرار بگيرند؛ جرياني که تا به امروز نيز کماکان ادامه دارد.
اما آيا مي توان به فيلم هاي پارس فيلم و آثاري چون عروس فراري افتخار کرد؟ و آيا اين فيلم ها حتي به عنوان آثار سرگرم کننده مي توانند تماشاگر امروزي را مجذوب کنند؟ شک نيست که بسياري از فيلم ها در گذر زمان کهنه مي شوند و فيلم هاي کوشان نيز شامل همين کهنگي شده اند. از نگاه منتقدانه نيز اين فيلم ها حتي در ظرف زماني خود قابل دفاع نبوده اند. اما با اين همه ، کوشان در شکل بخشيدن به حرفه سينما با مثابه نوعي صنعت سرگرمي آفرين نقش اساسي داشته است . شما کدام فيلم ساز امروزي را مي شناسيد که به اندازه کوشان نقطه عطف هايي در روند حرفه اي سينماي ايران به وجود آورده باشد. بابراين بايد خود را از کليشه هاي نخبه گرايانه آزاد و با نگاه منعطف تر و عادلانه تري تاريخ سينماي ايران را باز خواني کرد و گاهي نيز وجه مثبت حضور پيشگاماني چون اسماعيل کوشان را نيز در نظر گرفت. او به هر حال پد رسينماي حرفه اي ايران است . يادش گرامي
منبع:ماهنامه سينمايي فيلم شماره 415




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
روایت خبرنگار صداوسیما از تماس تلفنی با آیت‌الله آل هاشم پس از حادثه بالگرد
play_arrow
روایت خبرنگار صداوسیما از تماس تلفنی با آیت‌الله آل هاشم پس از حادثه بالگرد
روضه‌خوانی مهدی رسولی در مراسم تشییع شهدای خدمت در تبریز
play_arrow
روضه‌خوانی مهدی رسولی در مراسم تشییع شهدای خدمت در تبریز
طنین فریاد "لبیک یا خامنه‌ای" در تشییع شهدای خدمت
play_arrow
طنین فریاد "لبیک یا خامنه‌ای" در تشییع شهدای خدمت
رئیس جمهور شهید در آخرین جلسه هیئت دولت چه گفت؟
play_arrow
رئیس جمهور شهید در آخرین جلسه هیئت دولت چه گفت؟
تصاویر دلجویی رئیس پلیس تهران از خانواده شهدای پلیس نارمک
play_arrow
تصاویر دلجویی رئیس پلیس تهران از خانواده شهدای پلیس نارمک
حضور رئیس قوه قضائیه در منزل شهید امیرعبداللهیان
play_arrow
حضور رئیس قوه قضائیه در منزل شهید امیرعبداللهیان
رئیس جمهور از آخرین سفر استانی خود به تهران باز می گردد
play_arrow
رئیس جمهور از آخرین سفر استانی خود به تهران باز می گردد
اجتماع ورزشکاران در سوگ رئیس‌جمهور شهید و همراهان
play_arrow
اجتماع ورزشکاران در سوگ رئیس‌جمهور شهید و همراهان
مصاحبه کمتر دیده شده از شهید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۷۲
play_arrow
مصاحبه کمتر دیده شده از شهید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۷۲
جزئیات تازه از زمان کشف مختصات دقیق محل حادثه بالگرد حامل رئیسی؛ ساعت چند؟
play_arrow
جزئیات تازه از زمان کشف مختصات دقیق محل حادثه بالگرد حامل رئیسی؛ ساعت چند؟
تصاویر منتشر نشده از حضور شهید آیت‌الله آل‌هاشم در یگان‌های ارتش
play_arrow
تصاویر منتشر نشده از حضور شهید آیت‌الله آل‌هاشم در یگان‌های ارتش
نماهنگ | خادم الرضا علیه‌السلام
play_arrow
نماهنگ | خادم الرضا علیه‌السلام
گزیده‌ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین آل هاشم در دیدار ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ مردم تبریز با رهبر انقلاب
play_arrow
گزیده‌ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین آل هاشم در دیدار ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ مردم تبریز با رهبر انقلاب
قرارگیری پیکر رئیس جمهور و همراهان داخل تریلی مخصوص در مراسم تشییع و بدرقه
play_arrow
قرارگیری پیکر رئیس جمهور و همراهان داخل تریلی مخصوص در مراسم تشییع و بدرقه
رزمنده فاطمیون در حال رجزخوانی در حضور آیت الله شهید رئیسی
play_arrow
رزمنده فاطمیون در حال رجزخوانی در حضور آیت الله شهید رئیسی