فشار و عذاب قبر

از جمله عذابهاي دردناک عالم برزخ، طبق روايات بسياري همين فشار قبر است که بدن انسان بوسيله ي دو جسم فشار داده مي شود يکي بدن مثالي و ديگري بدن دنيوي. و در واقع فشار قبر اولين نقطه ي کيفرهاي عالم برزخ است.
يکشنبه، 20 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فشار و عذاب قبر

فشار و عذاب قبر
فشار و عذاب قبر


 






 

فشار قبر چيست؟
 

از جمله عذابهاي دردناک عالم برزخ، طبق روايات بسياري همين فشار قبر است که بدن انسان بوسيله ي دو جسم فشار داده مي شود يکي بدن مثالي و ديگري بدن دنيوي. و در واقع فشار قبر اولين نقطه ي کيفرهاي عالم برزخ است.

فلسفه فشار قبر چيست؟
 

در مورد فلسفه فشار قبر که اعمال آن بر طبق روايات اسلامي حتمي است دو نظر است؛
نظر اول: از آنجايي که وقتي روح از بدن مادي جدا مي شود و در يک بدن لطيف و مثالي قرار مي گيرد و اين بدن مثالي و لطيف در دنيا هم همراه و قرين با همين بدن مادي بوده است و ممزوج و مخلوط با آن، لذا در قبر اين جسم مثالي با يک فشار از جسم مادي جدا و کنده مي شود و اين درد و فشار ناشي و عارض از آن جدايي است. و اما نظر ديگر: اين فشار قبر بنا بر روايات براي مؤمنين کفاره ي گناهان و سبک شدن عذاب آخرت آنان است. و براي کافرين هم مکافات اعمال سوء و کفرآميزشان مي باشد.

آيا عقل هم اين فشار و عذاب را تأييد مي کند؟
 

دليل عقلي نمي توان بر فشار قبر اقامه نمود چنانچه بسياري از دانشمندان اسلامي بر اين باورند اما روايات فراواني آن را تأييد مي کند.
مرحوم مفيد مي گويد: براي عذاب قبر، دليل عقلي نيست بلکه مدرک آن روايات بسياري است که به ما رسيده است که شخص مؤمن، متنعّم و شخص گنه کار معذّب است.
خواجه نصيرالدين طوسي نيز در تجريد مي نويسد: عذاب قبر مسلم است و اخبار متواتر بر آن دلالت مي کند.
و همچنين علامه حلّي در شرح تجريد آورده است: اجماع مسلمانان بر مسلّم بودن عذاب قبر است.

چه کساني از فشار قبر در امانند؟
 

در روايات زيادي آمده است: کساني که به بعضي از اعمال خير، مانند چند حج، يا مداومت بر بعضي از سوره هاي قرآن و يا بعضي از اذکار داشته باشند از فشار قبر در امانند. (1)
و در تفسير آيه ي شريفه ي «فرحينَ بما اتيهمُ اللهُ من فَضله» (2) مرحوم مجلسي مي فرمايد: مؤمنين به آنچه که خداوند به آنها عطا کرده در بهشت خوشحالند و همچنين در قبرهايشان. يعني بواسطه ي ايمان و اعمال نيکشان از فشار قبر و ساير عذابهاي آن در امانند.(3)

اگر فشار قبر براي عموم مردم حتمي است کسي که چندين روز به دار آويخته شده فشار قبر او چگونه است؟
 

اين سئوالي است که يکي از صحابه از امام صادق (ع) نمود و حضرتش در جواب فرمود: «انَّ رَبُّ الارض هُوَ ربُّ الهَواء فَيُوحَي الله عزّوجلّ اليَ الهَواء فَيُظغطُهُ ضََغطَة القَبر»، پروردگار زمين همان پروردگار هواست پس خداوند عزّوجل به هوايي که بر او احاطه دارد وحي ميکند که از هر طرف بر او فشار وارد کند. (4) و هم چنين است فردي که در دريا غرق شده است و آبهاي اطراف بر او فشار خواهند آورد.

آيا تمام انسانها دچار اين عذاب و فشار قبر مي شوند؟
 

ابوبصير مي گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم: آيا کسي از فشار قبر نجات مي يابد؟ فرمود: پناه مي برم به خداوند از آن چه بسيار کم است (يعني افراد کمي از اين فشار رهايي مي يابند) و حضرت ادامه مي دهند، وقتي رقيه دختر رسول اکرم (ص) به دست عثمان شهيد شد، رسول اکرم (ص) بر قبر او ايستاده و سر به آسمان بلند کرد و از خداوند تقاضا کرد که او را مورد محبت خود قرار دهد و خداوند او را از فشار قبر معاف کرد: « قال ابو بصير: سَمعتُ اَبا عبدالله «ع» يقول: ان رُقيه بنت رسول الله «ص» لمّا ماتَت قامَ رسول الله (ص) علي قبرها، فَرَفَعَ يَدَهُ تلقاء السَّماء و دَمَعَت عَينا، فَقالوُ لَهُ، يا رَسول الله انّا قدرَ عَيناکَ رَفَعتَ رَأسَکَ الي السَّماء و دَمَعتَ عَيناکَ، فَقالَ: انّي سَأَلتُ رَبّي ان يَََهَبَ لي رُقيَّةَ من ضَمَّة القَبر: ابو بصير گفت: که از امام صادق شنيدم که فرمود: رقيه دختر رسول خدا از دنيا رفت، رسول خدا در کنار قبرش ايستاد و دست مبارک به سوي آسمان برافراشت و اشک از چشمانش فر ريخت، اصحاب عرض کردند يا رسول الله (ص) تو را ديديم که سر بر آسمان برافراشتي و گريستي، فرمود: من ضعف و ناتواني رقيه ام را مي دانستم لذا از پروردگارم خواستم که رقيه ام را از فشار قبر به من ببخشد. (5)
نمونه اي ديگر از فشار قبر براي مؤمنين که در روايات و در تاريخ ثبت شده است، يکي از صحابه رسول الله (ص) بنام سعد است که پيامبر با پاي برهنه جنازه اش را تشيع کردند و خود حضرت او را داخل قبر گذاشته و برايش دعا خواندند. مادر سعد در حالي که ناظر بود، عرض کرد: اي سعد اين کرامت گوارايت باد.
حضرت فرمودند: هم اکنون قبر او را فشار داد. صحابه عرض کردند: يا رسول الله (ص) ما امروز چيزهاي عجيبي ديديم و شنيديم که دليل هيچکدام را نمي دانيم اينکه شما با پاي برهنه تشيع فرموديد و اينکه با اين همه تکريم که کرديد فرموديد: قبر سعد او را فشار داد اين چگونه ممکن است؟ پيامبر فرمودند: اينکه با پاي برهنه تشيع کردم چون هفتاد هزار فرشته براي تشييع بدن سعد آمده بود و اينکه گفتم قبر او را فشار داد چون سعد با خانواده اش خود رفتاري نداشت. (6)
روايت ديگري از پيامبر است که مي فرمايد: «ضَغطَةُ القَبر للمُؤمن کَفّارَة لما کانَ منهُ منَ تَضييع النِّعم»، فشار قبر از براي مؤمن کفاره ي ضايع ساختن نعمتهاي خدا توسط خود اوست. (7) لذا مؤمن و کافر دچار اين عذاب و فشار قبر مي شوند مگر اندکي که از آن رهايي يابند.

چه عواملي باعث تخفيف و نجات از فشار قبر است؟
 

برخي از اين عوامل، کارهايي است که خود انسان مي تواند در زمان حيات خويش انجام دهد و برخي ديگر کارهايي است که ديگران براي انسان انجام مي دهند.
در روايات بسياري مواردي که باعث تخفيف از فشار و عذاب قبر است ذکر شده است که به بعضي از آنها اشاره مي شود.
اول- از حضرت امام رضا (ع) منقول است که فرمود بر شما باد به نماز شب، نيست بنده اي که برخيزد آخر شب و بجا آورد هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و يک رکعت نماز وتر و استغفار کند در قنوت وتر هفتاد مرتبه مگر آنکه پناه داده شود از عذاب قبر و از عذاب جهنّم. (8)
دوم- از حضرت رسول اکرم (ص) مروي است: هر که بخواند سوره ي مبارکه ي «تکاثر» را در وقت خواب از عذاب قبر نگه داشته مي شود. (9)
سوم- همچنين روايتي از معصوم است که مي فرمايد: هر که چهار روز از ماه رجب روزه بگيرد و يا دوازده روز از ماه شعبان، از عذاب قبر محفوظ مي ماند. (10)
چهارم- شيخ کليني از حضرت امام محمد باقر (ع) روايت کرده که فرمودند: سوره «ملک» مانعه است يعني منع مي کند از عذاب قبر (11) (چه بالاي سر ميتي خوانده شود و چه در حال حيات، کسي زياد تلاوت کند)
پنجم- هر که در نجف اشرف دفن شود از عذاب و فشار قبر ايمن است چرا که از خواص آن تربت شريف آن است که عذاب قبر و حساب منکر و نکير از کسي که در آن مدفون شود ساقط مي شود. (12)
ششم- از حضرت امام صادق (ع) منقول است که هر که بميرد ما بين زوال روز پنجشنبه تا زوال روز جمعه حق تعالي او را از فشار قبر پناه مي دهد. (13).
هفتم- شيخ کفعمي از حضرت رسول اکرم (ص) نقل کرده است که هر کس روزي ده مرتبه اين دعا را بخواند خداوند سبحان او را از سکرات مرگ و فشار قبر و صد هزار هول قيامت نجات دهد و نيز از شر شيطان و لشگريان او محفوظ گردد و دينش ادا شود و همّ و غمش زايل گردد. دعاي مذکور چنين است:
«اَعدَدتُ لکلِّ هولٍ لا اله لا الله، وَ لکلِّ همٍّ و غَمٍّ ما شاءَ اللهُ، و لکُلِّ نعمَةٍ الحمدُ لله، وَ لکُلِّ رَخاءٍ الشُّکرُلله، و لکُلِّ اعجوبَةٍ سبحان الله، و لکل ذنبٍ استغفرُالله، و لکلّ مصيبَةٍ انّا لله و انا اليه راجعونَ، ضَيق حسبيَ باللهُ و لکُلّ قضاءٍ و قدرٍ توکَّلتُ علي الله، و لکلِّ عدوٍّ اعتصَمتُ بالله، و لکلِّ طاعَةٍ و معصيَّةٍ لا حولَ و لا قُوَّةَ الا بالله العليِّ العظيم.» (14)
هشتم- روايت شده هر که مداومت کند به خواندن سوره ي مبارکه ي زخرف، خداوند تعالي او را در قبرش از جانوران زمين و نيز از فشار قبر ايمن گرداند. (15)
نهم- روز اول ماه مبارک رجب ده رکعت نماز بخواند که در هر رکعت، يک مرتبه حمد و سه مرتبه توحيد بخواند تا از فتنه قبر و عذاب روز قيامت محفوظ بماند.(16)
دهم- شيخ طوسي در مصباح متهجد از رسول اکرم (ص) روايت کرده، هر که در شب جمعه دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت حمد و پانزده مرتبه سوره مبارکه ي زلزال بخواند حق تعالي او را از عذاب قبر و از هواهاي روز قيامت ايمن مي گرداند. (17)
يازدهم- از دعوات راوندي نقل شده که حضرت رسول (ص) فرمود: هر که نزد ميّتي، هنگامي که دفن مي شود سه مرتبه اين ذکر را بخواند خداوند تعالي از او عذاب را بر مي دارد. (18) و آن ذکر عبارت است از «اللهمَّ اني اسئَلک بحقِّ محمدٍ و آل محمدّ اَن لا تُعذِّب هذا الميت.»
دوازده- از حضرت اميرالمؤمنين روايت شده هر که در هر جمعه سوره ي نساء را بخواند از فشار قبر ايمن مي شود. و همچنين هر که سوره ي «ن و القلم» را در فريضه و يا نافله بخواند حق تعالي او را از فشار قبر پناه دهد. (19)
سيزدهم- از امام محمد باقر (ع) روايت شده که فرمودند: کسي که رکوعش را کامل انجام دهد وحشت قبر نخواهد ديد. (20)
چهاردهم- از جمله موارد ديگري که در روايات اشاره به آن شده که سبب تخفيف عذاب قبر و فشار آن است، پرهيز از غيبت و سخن چيني، پرهيز از نجاست ادرار، دوري کردن از خوردن مال يتيم، دوري از گواهي به ناحق، پرهيز از بداخلاقي نسبت به همسر و فرزندان و ضايع نکردن نعمتهاي خداوند است. (21)
پانزدهم- از پيامبر اکرم (ص) روايت شده که فرمودند: سه گروه از زنان عذاب قبر ندارند و در قيامت هم با حضرت زهرا «س» محشور مي شوند، زني که با فقر و تنگدستي همسر خود بسازد، زني که با بداخلاقي همسر، صبر خود را از دست ندهد و زني که مهريه خود را به همسرش ببخشد (که بدينوسيله باري را از دوش او برداشته). (22)
شانزدهم- در روايات آمده که زائر قبر امام حسين (ع) از عذاب و فشارهاي قبر ايمن است. (23)

سؤال شب اول قبر و فلسفه آن
 

اول کاري که در قبر براي انسان پيش مي آيد چيست؟
اولين کاري که براي انسان در قبر رخ مي دهد سؤال از اوست، که توسط دو ملک صورت مي گيرد.

با توجه به علم خداوند و آگاهي خالق از تمام بندگانش، فلسفه سئوال قبر چيست؟
 

درست است که خداوند، عالم به کليه اعمال و افعال بندگانش است و بندگان مؤمن و کافرش را هم به خوبي مي شناسد ولي از آنجايي که کليه کارهايي که از سوي پروردگار مدّبر صورت مي گيرد از روي حکمت است بي شک سئوالات شب اول قبر هم بي دليل نمي باشد.
آن چه که بنظر مي رسد در واقع سئوال و جواب در آغاز کار، نعمت بزرگي براي مؤمن است و او از آن لذّت مي برد آن هم موقعي که دو ملک با قيافه هاي زيبا مشاهده مي کند و اين پرسش و پاسخ براي ميّت مؤمن بسيار لذّت بخش است. درست مانند دانش آموز زرنگي که درسش را خوانده است وقتي از او سئوال مي شود و به خوبي پاسخ مي دهد لذّت عجيبي مي برد چرا که کمال خود را نشان داده است. مؤمن هم تمايل دارد که از خدايش و رسولش و اعتقاداتش بپرسند و او با همان ايمان و اطميناني که در دنيا داشت پاسخگو باشد. در تفسير آيه ي شريفه ي «يُثَبتُ الّذينَ امنوا بالقول الثابت في الحَيوة الدُّنيا و في الاخرة» (24): خداوند سخن و قول مؤمنين را در حيات دنيا و آخرت ثابت مي کند مرحوم علامه مجلسي از قول پيامبر اکرم (ص) نقل مي کند که ايشان فرمودند: «في القَبر اذا سُئل الموتي» وقتي که در قبر از او سئوال مي شود با استواري سخن مي گويد. (25)
اين امر (سئوال و پرسش) به همان اندازه که براي مؤمن سرورآفرين است براي گنه کاران و کافران ترسناک و زجرآفرين است. (26)

آيا خود قبر هم با شخص ميّت سخن مي گويد؟
 

در روايتي از پيامبر اکرم (ص) منقول است که مي فرمايد: مرده را وقتي در قبرش مي گذارند، قبر به او مي گويد: واي بر تو اي فرزند آدم، چه چيز تو را از من غافل ساخت؟ آيا نمي دانستي که من سراي آشوب و تاريکي و تنهايي هستم، چه چيز مرا از ياد تو برد؟ در صورتي که بارها از کنار من گذشتي؟ اگر مرده، شخص صالحي باشد از جانب او به قبر پاسخ مي رسد و مي گويد: آيا ديدي آن کسي را که امر به معروف و نهي از منکر مي کرد؟ سپس قبر مي گويد: در اين صورت به شکل باغ سرسبز بهشتي مي شوم و اين موقع جسد او نيز نوراني مي شود.
آري قبر با مرده اش سخن مي گويد، همانطور وقتي که او زنده بود هر روز با او سخن مي گفت ولي زنده ها توانايي شنيدن صداي قبر ندارند.
در روايتي ديگر از «انس بن مالک» منقول است که مي گويد: قبر هر روز ده مرتبه صدا مي کند و مي گويد: اي اولاد آدم سعي در امورات دنيا مي کني و عاقبت در شکم من خواهي آمد، مال حرام مي خوري و آخر بدن تو را کرمها مي خورند، در پشت من خوشحالي، در حالي که در شکم من محزون خواهي شد، حرام جمع مي کني در حالي که در پشت من آب خواهي شد، تکبّر مي کني در حالي که در پشت من ذليل خواهي شد، بر روي من با خوشحالي راه مي روي در حالي که با اندوه در من خواهي افتاد، در ميان جمعيت در پشت من راه مي روي در حالي که تنها در شکم من خواهي افتاد. (27)

آيا همه انسانها در قبر مورد سئوال واقع مي شوند؟
 

در روايات متعددي به اين مطلب اشاره شده است که سئوال قبر تنها از دو گروه است: کساني که داراي ايمان خالص و يا کفر خالص اند. و اما بقيّه به حال خود رها مي شوند و سئوالشان به روز قيامت موکول مي شود. چنانچه امام صادق (ص) مي فرمايد: «لا يَسألُ في القَبر من مَحَّضَ الايمانَ محضاً او مَحضَّ الکُفَر مَحضاً و الاخرون يَلهُونَ عنهم» (28)، در قبر سئوال نمي شود مگر از کساني که ايمان خالص يا کفر خالص دارند متعرض ساير اشخاص نمي شوند.
و نظير همين معنا را امام باقر (ع) در جواب يکي از صحابه مي فرمايند: وقتي يکي از اصحاب از آن حضرت مي پرسد: «مَن المَسؤُلُونَ في قُبورهم»؟ از چه کساني در قبر سئوال مي شود؟ امام مي فرمايد: «من مَحَّضَ الايمانَ و من مَحَّضَ الکفَر»، کساني که ايمان خالص يا کفر خالص دارند. (29)

سئوال قبر چيست؟
 

در روايات بسياري از معصومين (ع) آمده است که هنگامي که انسان را در قبر گذاشتند سئوالاتي از او مي شود که پيرامون اصول عقايد او، توحيد و نبوت و ولايت و حتي چگونگي مصرف عمر و طرق کسب اموال و... مي باشد.
چنانچه در روايتي امام سجاد (ع) مي فرمايد: « الا و انَّ اوَّل ما يَسئَلانک عن ربِّکَ الَّذي کنتَ تعبدهُ و عن نبيِّکَ الذي ارسلَ اليکَ، و عن دينکَ الّذي کنتَ تُدينُ به، وَ عَن کتابکَ الذي کنتَ تتلوهُ، و عن امامکَ الذي کنتَ تَتَوَلاهُ، ثمَّ عن عمرک فيما افنيتَهُ و مالکَ من اينَ اکتَسَبتَه و فيما اتلفتَهُ فَخُذ حذرک و اَنذر لنفسکَ...» (30).
بدان نخستين چيزي که از تو سئوال مي کنند اين است: پرودگارت که مي پرستيدي، و از پيامبري که به سوي تو فرستاده شده، و از ديني که به آن پاي بند بودي و از کتابي که آن را مي خواندي، و از امامي که ولايتش را پذيرفته بودي سپس از عمرت سئوال مي کنند که در کدام راه بر باد دادي؟ و از اموالت، که از کجا آوردي؟ و در کجا مصرف کردي؟ پس جانب احتياط را نگهدار و درباره ي خويش يينديش.

چه کساني در قبر، انسان را مورد سئوال قرار مي دهند؟
 

طبق بسياري از روايات دو فرشته هستند که انسان را مورد بازخواست قرار مي دهند. در برخي از روايات از اين دو فرشته با عنوان «ناکر» و «نکير» ياد شده چنانچه مي فرمايد: (31) اِنَّما سُمِّيَ مَلِکا الکافِر ناکراً و نَکيراً لِانَّهُ يُنکر الحقّ و يُنکِرُ ما يَأتيانِه بِهِ و يُکرهه.
و در برخي ديگر از روايات از اين فرشتگان با نام هاي «منکر» و «نکير» ياد مي کند چنانچه مي فرمايد: (32) «... فَاذا اُدخل قبره و فارَقَهُ النّاس اتاهُ منکر و نَکير في اَهوَل صورة فَيُقيمانه ثُمَ يقولان لهُ: مَن ربُّک؟ و ما دينُک؟ و مَن نَبيُّک؟...» و «... وَ اقتَحَم عليکَ فيه مَلکاک: مُنکَر و نَکير لمَساءلَتکَ...»
ناگفته نماند که در بعضي از روايات، بازپرسان قبر براي مؤمنين و کافرين با نامهاي مختلفي نام برده شده است. بازپرسان کافرين «نکير و منکر» و بازپرسان مؤمنين «بشير و مبشر» مي باشند: و قيلَ في بعض الاخبار: اِنَّ اِسمي اَلملِکين اللذّين يَنزِلان علي المؤمن مُبشّر و بَشير(33)

وجه تسميه اين نام براي بازپرسان قبر چيست؟
 

«نکير و منکر» گويند چون از منکران خدا و پيامبر و امام سئوال مي کنند و همچنين از انجام دهندگان منکرات و زشتي ها سئوال مي کنند.
«بشير و مبشّر» گويند چرا که بشارت دهنده و مژده آور براي اهل ايمان و نيکوکاران هستند. (34)

قيافه هاي بازپرسان قبر چگونه مي باشد آيا با قيافه واحد بر کافرين و مؤمنين ظاهر مي شوند؟
 

روايات بسياري پاسخ به اين سئوال را به خوبي مطرح مي نمايد. چنانچه از امام صادق (ع) منقول است که مي فرمايند: قيافه بازپرسان براي مؤمنين و کافرين يکسان نخواهد بود.
«بازپرسان مرگ با قيافه هاي هراسناک و وحشتناک، فقط به سراغ بدکاران مي آيند و اين ديدار ناميمون سزاي کمي از گناهان بزرگ آنهاست». (35)
و در روايتي از امام حسن عسگري (ع) نقل شده که فرمودند: «هنگامي که بدن مؤمن را داخل قبر مي خوابانند دو نفر ملک مأمور به روح او خوش آمد مي گويند.
روح مؤمن را مي شناسند که با روح رسول الله (ص) و روح ائمه (ع) آشنايي دارد ولي بايد بر حسب فرمان خدا از اين جمله ها از او پرسش مي کنند: «مَن رَبُّک و ما دينُک و مَن نبيّک و مَن امامَک و ما قبلَتُک؟» پروردگارت کيست؟ و دين تو چيست؟ و چه کسي را به نبوت قبول داري؟ امام تو کيست؟ قبله تو کجاست؟ در جواب مي گويد: خداي من آفريدگار جهان است و اسلام را دين خود مي دانم و حضرت محمد بن عبدالله (ص) پيامبر و رسول من است و حضرت علي بن ابيطالب (ع) امام و ولي خداست و وصي رسول گرامي است و کعبه را قبله ي خود مي دانم و از دوستان ائمه اطهار (ع) مي باشم و با دشمنان آنها دشمن هستم، شهادت مي دهم خدايي به جز آفريدگار جهان نيست و اقرار مي کنم که محمد (ص) رسول خداست و برادرش علي بن ابي طالب وليّ الهي است. و کساني که از جانب خدا منصوب هستند با اعتقاد کامل امام و پيشواي من مي باشند. ملائکه رحمت به او خواهند گفت: آفرين به اين ايمان و با همين عقايد حقه به اين جهان منتقل شدي و با خواست خداوند به همين عقيده ي پاک محشور خواهي شد. (36)

آيا سئوالات نکير و منکر در شب اول قبر عمومي است؟ و براي افرادي که در قعر دريا فرو مي روند چگونه خواهد بود؟
 

بلي، سئوالات نکير و منکر در شب اول قبر، حتمي است و هر کس به هر نحوي و در هر کجا روح از بدنش جدا شود با استقرار در قبر «نکير و منکر» به سراغشان خواهند آمد چنانچه روايتي از حضرت علي (ع) است که مي فرمايد: فرو گذار نمي شود احدي از مردم که در شرق و غرب زمين و دريا و صحرا هستند مگر آن که فرشته هاي سئوال کننده به ملاقات آنان خواهند رفت.»
لذا در شب اول قبر بازپرسان الهي سراغ همه خواهند رفت البته ناگفته نماند که خانه ي قبر ملاک و مراد نيست حتي افرادي که در ميان جنگ سوخته اند و يا افرادي که غرق مي شوند و در قعر دريا و يا در دل حيوانات دريايي جا مي گيرند و يا به انواع مختلف ديگر از دنيا مي روند و به نحو عادي به خاک سپرده نمي شوند و حتي افرادي که موميايي گرفته شده و در اهرام ها محفوظ مي مانند آنها هم در همان حال و وضعيّت مورد سئوال و پرسش قرار خواهند گرفت.

تلقين و نکير و منکر
 

آيا تلقيني که به ميّت مي شود بر او اثر دارد؟
 

اصل تلقين کردن به ميّت خود يک دستور اسلامي است و بايستي انجام شود. ولي آن چه که از روايات بدست مي آيد اين است که سئوال و جواب قبر، يک سئوال و جواب ساده ي معمولي نيست که انسان هر چه مايل باشد در پاسخ بگويد. بلکه سئوالات به نحوي است که جواب آن از درون جان انسان و از باطن عقايد او مي جوشد و تلقين کردن اموات کمکي به جوشش آن است و اين طور نيست که بتواند مستقلاً اثر بگذارد و اين جواب ها از عمق جان و حقيقت باطن و اعمال انسان برمي خيزد.

آيا تمام افراد قادر به پاسخگويي به سئوالات «نکير و منکر» هستند؟
 

آن چه مسلم است انسان با تمام اعمالش در آن عالم حاضر مي شود. چنانچه کوله بارش از اعمال صالح و نيک باشد همان اعمال به داد او مي رسد و زبانش را گويا مي کند و در غير اين صورت زبانش به لکنت مي افتد. چنانچه امام علي بن الحسين (ع) مي فرمايد: «... وَ ان تَکُ مؤمناً تَقيّاً عارفاً بدينکَ مُتَّبعاً الصّادقين مُوالياً لاُولياء الله لقاکَ الله حُجَّتکَ و اَنطق لسانکَ بالصَّواب فَاَحسَنتَ الجَوابَ فَبُشِّرتُکَ بالجَنَّة و الرّضوان منَ الله و الخَيرات و الحسان و وَاستَقَبَّلتَکَ الملائکَةُ بالرُّوح و الرَّيحان و ان لَم تَکن کَذالکَ تَلَجلَجَ لسانَکَ و دَحَضَت حُجَّتُکَ و عميَت عن الجَواب و بُشِّرَت بالنّار و استَقبَلتَکَ ملائکَةُ العذاب...» (37)، اگر با ايمان و متّقي و آگاه به دين و پيرو صادقين و موالي اولياء الله باشي، خداوند پاسخ لازم را به تو تلقين مي کند و زبانت را به حق مي گشايد و جواب خواهي داد و در اين هنگام از سوي خدا بشارت جنّت و رضوان و خيرات فراوان به تو داده مي شود و فرشتگان الهي با روح و ريحان از تو استقبال ميکنند و اگر چنين نباشد زبانت به لکنت مي افتد و دليلت باطل مي شود و از دادن پاسخ فرو مي ماني و نابينا مي شوي و بشارت به آتش داده مي شوي و فرشتگان عذاب به استقبال تو مي آيند....

چگونه اعمال نيک انسان، در قبر به دستگيري او برمي خيزند؟
 

از حضرت امام صادق (ع) منقول است که چون مؤمن را داخل در قبر کنند نماز در طرف راست او، زکوة در طرف چپ او، برّ و نيکي و احسان رو به روي او و صبر در ناحيه اي ديگر قرار مي گيرد، پس وقتي که دو ملک سئوال بيايند، صبر به نماز و زکوة و برّ مي گويد: شما صاحب خود را يعني ميّت را نگهداري و مواظبت کنيد پس هر گاه عاجز شديد من نزد او هستم. (38)

آيا خيرات و صدقات افراد، تأثيري بر وضعيت ميّت در قبر دارد؟
 

بلي، آن چه که مسلم است انسان بعد از مرگ دست خودش از عمل کوتاه مي شود و با اعمالي که از پيش فرستاده چه نيک و چه بد مأنوس و همدم است. ولي با توجه به روايات متعدّدي که از معصومين نقل شده است در مي يابيم که اعمال نيکي که به نيّت مرده انجام مي گيرد سبب نجات و رهايي او از عذابها و فشارهاي قبر است و حتي سبب رهايي او از عذاب آخرت. و بالاتر اينکه خود مردگان از فرزندان و خويشان خود انتظار دارند که به فکر آنها بوده و برايشان صدقات و خيراتي بدهند. چنانچه از لبّ اللباب قطب راوندي مروي است که مردگان در هر شب جمعه مي آيند و فرياد مي کنند اي اهل من، اي فرزندان من، اي خويشان من، به ما مهرباني کنيد، ما را به خاطر بياوريد، ما را فراموش نکنيد، بر ما و غربت ما رحم کنيد، بدرستيکه ما در زندان تنگي و اندوه و زاري و غم و سختي هستيم به ما رحم کنيد و بخل نکنيد به دعا و صدقه و شايد خدا به ما رحم کند. (39)
و در جامع الاخبار نيز از پيامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند: براي مردگان خود هديه بفرستيد، پس گفتند هديه مرده ها چيست؟ حضرت فرمود: صدقه و دعا و افزودند: ارواح مؤمنين هر جمعه به آسمان دنيا، مقابل خانه هاي خود مي آيند و با گريه فرياد مي کنند اين پدر مادر و خويشان و اهل من بر ما مهرباني کنيد خدا شما را رحمت کند آن چه در دست ما بود عذاب و حساب آن براي ماست و نفعش براي غير ما مي باشد. پس به يک درهمي يا قرص ناني يا جامه اي به ما مهرباني کنيد که خداوند شما را از جامه ي بهشت مي پوشاند. آنگاه رسول خدا گريستند. بحدّي که قدرت بر سخن گفتن نداشتند. (40)
و روايت ديگري از حضرت فاطمه زهرا «س» که در وصيّت خود به حضرت علي (ع) فرمودند: چون من وفات کردم شما مرا غسل بده و تجهيز کن و بر من نمازگزار و مرا داخل در قبر کن و در لحد بسپار و خاک بر روي من بريز و نزد من بنشين و در مقابل صورتم قرآن و دعاي بسيار بخوان، زيرا که آن ساعت، ساعتي است که مرده محتاج به انس گرفتن با زنده است. (41)
و سيد بن طاووس «ره» از حضرت رسول (ص) روايت کرده که فرمود: بر ميّت ساعتي سخت تر از شب اول قبر نمي گذرد پس مردگان خود را بر صدقه رحم کنيد و اگر صدقه نيافتيد، نماز گذاريد. به اين نحو: دو رکعت نماز که در رکعت اول حمد و دو مرتبه «توحيد» و رکعت دوم حمد و ده مرتبه «تکاثر» و در بعد از نماز بگويد «الّلهم صلّ عَلي مُحمد و آل محمد وابعَث ثَوابَها الي قَبر ذلکَ الميّت فلان بن فلان»، «پس خداوند در همان ساعت هزار ملک به سوي قبر او مي فرستد تا او را از تنگي قبر نجات دهند. (42)

آيا ميّت آگاهي از اشخاص زنده و خويشان و نزديکان خود دارد؟
 

بلي، اموات نه تنها از رفتار و اعمال خويشان خود مطلعند بلکه برخي از اوضاع و مسائلي که در آينده نيز مي گذرد با خبرند. و روايات زيادي اين مطلب را تأييد مي نمايد: چنانچه شيخ کليني از اسحاق بن عمار روايت مي کند، که گفت: از حضرت موسي بن جعفر (ع) پرسيدم، آيا مؤمن کسي را که به زيارت قبرش مي آيد مي شناسد؟ فرمود: آري و تا زماني که در نزد قبر اوست با او مأنوس مي شود و چون از کنار قبرش برخاست و رفت، مؤمن از رفتن او دلتنگ مي شود.
و همچنين ميّت به اندازه ي مرتبه ايماني که دارد از خانواده و خويشانش ديدن مي کند چنانچه امام موسي کاظم (ع) مي فرمايد: مؤمن بنا به قدر موقعيّت و مرتبه اش در جمعه و ماه و سال به نزد خانواده اش مي آيد و به صورت پرنده زيبايي روي ديوار خانه مي نشيند و اهل خانه را تماشا مي کند اگر آنها را در وضع خوبي ديد خوشحال مي شود و اگر در وضع بدي ديد دلتنگ مي شود. (43) در روايت ديگري از امام صادق (ع) است که فرمود: مؤمن خويشان خود را ملاقات مي کند و از وضع آنان، آنچه را دوست دارد مي بيند و آن چه را دوست ندارد از او مستور مي ماند و کافر به ديدن اهل خانه خود مي رود از حالت آنان هر چه را که دوست ندارد مشاهده مي کند و هر چه را دوست دارد از او پنهان مي ماند. (44) و حتي اموات از حوادثي که پس از مرگ آنان رخ داده با خبرند و نه تنها چيزهايي را که مصداق خارجي دارند مانند ازدواج شخصي، يا فوت شخص ديگر را مي دانند بلکه از آنچه که مصداق خارجي هم ندارد مانند نيّتي که شخصي براي انجام کاري در دل دارد نيز آگاهند.

با توجه به مسئله خلود عذاب براي کافران، آيا اين مسئله با عدالت الهي سازگار است؟
 

آن چه مسلم است مجازاتها بر چند قسم است:
قسم اول: مجازات و کيفر قراردادي،
قسم دوم: مجازاتي که با گناه رابطه تکويني و طبيعي دارد،
قسم سوم: مجازاتي که تجسّم خود جُرم و گناه است و چيزي غير از آن نمي باشد.
و عذابهاي اخروي نه از نوع اول و نه از نوع دوم بلکه بالاتر از آن است و از نوع سوم مي باشد. بين اعمال بد اين دنيا و عذاب آخرت يک رابطه «عينيّت» و «اتّحاد» برقرار است چنانچه در آيات زيادي در قرآن به آن برخورد مي کنيم. از جمله؛ «فَاليومَ لا تُظلَمُ نفسٌ شَيئاً و لا تُجزون الّا ما کُنتم تَعمَلون» (45)، امروز (روز رستاخيز) به هيچ کس ستم نشده و به کسي جزا داده نمي شود، مگر آن چه را که عمل کرده است. و يا در جاي ديگر مي فرمايد:
«يومَ تَجدُ کُلُّ نَفسٍ ما عملَت من خيرٍ مُحضَرا و ما عملَت من سوء تَوَدُّ لَو اَنَّ بينَها و بَينَهُ اَمَداَ بعيداَ» (46)، روزي که هر کس آن چه از کار نيک و يا زشت انجام داده است آن را حاضر مي بيند و آرزو مي کند که کاش بين او و بين کار زشتش مسافت زيادي بود.
و نيز مي فرمايد: «انَّ الذين يَاکلونَ اَموالَ اليَتامي ظلماً انَّما يَاکلونَ في بُطُونهم ناراً و سَيَصلونَ سعيراً» (47) آنان که ثروت و اموال يتيمان را به ستم مي خورند، جز اين نيست که در شکم خويش آتش فرو مي برند، و به زودي در آتش افروخته و شعله ور مي افتند. پس عذاب آخرت همان عمل سوء در دنياي انسان است همانگونه که در دنيا اگر کسي گوش به نصايح و اندرز ديگران نداد و خودش را آلوده به الکل و مواد مخدّر نمود براي هميشه خودش را گرفتار کرده است کساني در عذاب مخلّدند که گناه سراسر وجودشان را پر کرده باشد و با شفاعت و بخشش و... آمرزيده نشوند و مورد عفو الهي قرار نگيرند.

پي نوشت ها :
 

1- سفينة البحار، ج2، ص 397 ماده قبر.
2- آل عمران 170.
3- بحارالانوار، ج 6- باب احوال البرزخ و القبر، 209.
4- بحارالانوار، ج 6، ص 266، حديث 112.
5- آثار الصادقين، ص 25946، حديث 1.
6- آثار الصادقين، ص 25947، حديث 4.
7- آثار الصادقين، ص 25946، حديث 3.
8- سفينة البحارة، ج 2، ص 397 ماده قبر.
9- مستدرک الوسايل، ج 1، ص 340- باب 11.
10- اقبال الاعمال، ص 629- به نقل از منازل الاخرة، ص 30.
11- بحارالانوار، ج 92، ص 314.
12- سفينة البحار، ج 2، ص 572 ماده نجف.
13- بحار الانوار، ج 6، ص 22، 243.
14- سفينة البحار، ج 2، ص 397 ماده قبر.
15- سفينة البحار، ج 2، ص 397 ماده قبر.
16- بحارالانوار، ج 82، ص 23، حديث 10.
17- اقبال الاعمال، ص 656.
18- سفينة البحار، ج 2، ص 397.
19- سفينة البحار، ج 2، ص 397.
20- بحارالانوار.
21- بحارا لانوار و آثارالصادقين، ج 17، ماده 2596، حديث 1.
22- مواعظ العديده، ص 75.
23- کامل الزيارات، ص 143،حديث 3.
24- ابراهيم 27.
25- بحارالانوار، ج 6- باب احوال البرزخ و القبر، ص 228.
26- معادآية الله دستغيب، ص 24.
27- انيس العارفين، ص 24.
28- بحار الانوار، ج 6- ص 266، حديث 112.
29- اصول کافي، ج 3،ص 237، حديث 8.
30- بحارالانوار، ج 6، ص 233، حديث 24.
31- بحارالانوار، ج 6، ص 280.
32- بحارالانوار، ج 6، ص 222، حديث 22، 24.
33- بحارالانوار، ج 6، ص 280.
34- حيات پس از مرگ (علي محمد اسدي)، ص 116، 117.
35- اصول کافي، ج 2، ص 239.
36- گفتگويي پيرامون قبر، ص 156، 157.
37- بحارالانوار، ج 6، ص 223، حديث 24.
38- مستدرک الوسايل، ج 1، ص 183- باب 30، حديث 24 و بحارالانوار، ج 6، ص 234.
39- سفينة البحار، ج 2، ص 556.
40- جامع الاخبار، ص 197.
41- مستدرک الوسايل، ج1، ص 148- باب 79، حديث 8.
42- سفينة البحار، ج 2، ص 47.
43- وافي جزء 13 از ملامحسن فيض کاشاني.
44- انوارنعمانيه، ج 2 (مرحوم جزايري).
45- يس 54.
46- آل عمران 30.
47- نساء 9.
 

منبع کریمی، فاطمه؛ (1388) تصویر برزخ و برزخیان در قرآن، قم، جامعه القرآن الکریم، چاپ پنجم.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.