علل پرخاشگري و مقابله با آن
نويسنده: فيروز بايرامي
پرخاشگري عبارت است از رفتاري که هدف آن صدمه زدن به خود يا به ديگري باشد. در اين تعريف قصد و نيت فرد مهم است، يعني رفتاري پرخاشگري محسوب مي شود که از روي قصد و عمد براي صدمه زدن به ديگري يا به خود انجام گرفته باشد. پرخاشگري به منظور توصيف مجموعه يي از رفتارهاي برون ريزانه مورد استفاده قرار مي گيرد که در همه ي آنها مشخصه ي تجاوز به حقوق ديگر افراد اجتماع و تاثير آزارنده ي اين رفتار مشترک است.
اعمال پرخاشگرانه شامل رفتارهاي جسمي و کلامي نظير تهديد کردن، مشاجره ي لفظي... و همچنين ويراني اموال است.
برخي از روانشناسان پرخاشگري را رفتاري مي دانند که به ديگران آسيب مي رساند يا بالقوه مي تواند آسيب برساند. پرخاشگري ممکن است بدني، لفظي يا به صورت تجاوز به حقوق ديگران باشد. اين روانشناسان بين پرخاشگري وسيله يي و پرخاشگري خصمانه تمايز قايل شده اند.
صاحبنظران حوزه ي علوم اجتماعي در مورد پرخاشگري به دو گروه تقسيم شده اند:
1- گروهي معتقدند که پرخاشگري ذاتي و فطري است و گروهي ديگر آن را حاصل عوامل اجتماعي و در نتيجه اکتسابي مي دانند و هر دو گروه براي تأييد نظريات خود شواهد و دلايلي را مطرح مي کنند. اين مطلب در نظر دارد با بيان تعاريف و ديدگاه هاي مختلف به بررسي و شناسايي علل پرخاشگري دانش آموزان بپردازد.
2- بيان مساله:
مسأله ي تحقيق، بايد با توجه به يافته هاي حاصل از پژوهش هاي مرتبط با مساله ي مورد بررسي، تنظيم و ارتباط بين متغيرهاي مورد مطالعه دقيقاً بيان شود.
اولين سؤالي که در مورد رفتارهاي نابهنجار افراد، خصوصاً مشکلات رفتاري- ايذايي از جمله پرخاشگري مطرح مي شود اين است که علل پرخاشگري چيست؟
از مطالعه و بررسي علل پرخاشگري دانش آموزان و استفاده از نظريات صاحبنظران علوم اجتماعي و روانشناسي و يافته هاي محققين مي توان به عوامل شخصيتي، عوامل آموزشگاهي، عوامل اجتماعي و عوامل خانوادگي، به عنوان علل پرخاشگري دانش آموزان اشاره کرد.
سازمان رواني اين افراد به گونه يي است که براي هر عامل تهديد کننده يي از خود واکنش نشان مي دهند و معمولاً يکي از رايج ترين واکنش ها به ناامني، پرخاشگري است. ناکامي مي تواند هسته ي مرکزي شخصيت آدمي را مورد تعرض قرار دهد و ويران کند. نداشتن وضع روحي مطلوب به دليل ابتلا به برخي بيماري هاي روحي و رواني، بحران هاي ناشي از دوره ي بلوغ و برخي خصوصيات رفتاري افراد از جمله اضطراب و هيجان، احساس حقارت، غرور و ... موجب بروز پرخاشگري مي شود.
بر اساس يک تحقيق، 46 درصد بزهکاران جامعه ي ما در خانواده هاي بي قيد و بند زندگي کرده اند و در تحقيق ديگر 75 درصد پسران پرخاشگر از وجود پدر محروم بوده يا الگوي فردي براي يادگيري نداشته اند. الگوهاي خانوادگي نيز با رفتار پرخاشگرانه ارتباط دارد.
پرخاشگري با پيشرفت تحصيلي ضعيف و ناکامي در مدرسه همراه است.
پرخاشگري واکنش کلي نسبت به ناکامي است، هرچند افراد هميشه پاسخ هاي پرخاشگرانه ي آشکار از خود نشان نمي دهند و آنها را در وجود خود سرکوب مي کنند، مثلاً پسري که به وسيله ي يکي از همکلاسان خود مورد اهانت قرار گرفته، غالباً به طور فيزيکي به او حمله ور مي شود. زد و خوردها و دعواهاي حياط مدرسه خود نشانه هايي از اين پرخاشگري هاست.
تحقيقات نشان داده است که پرخاشگري کاملاً جنبه ي تقليدي دارد و از راه مشاهده کسب مي شود. طرد يا روش هاي انضباطي غلط در افزايش پرخاشگري نقش داشته اند. با توجه به فزوني پرخاشگري در جامعه ي صنعتي و شهري امروزي، برخي براي توجيه اين پديده، وسايل ارتباط جمعي را مسؤول مي دانند، زيرا فيلم، مجله، روزنامه، کتاب، تلويزيون، ويديو و ماهواره، حاوي تصاوير و مطالبي است که در آن اشاره به خشونت، تهاجم و جنايت بسيار ديده مي شود. يک تحقيق مهم در اين زمينه نشان داده است که زندگي خانوادگي يک پسر، عملکرد مدرسه يي و زمينه خانوادگي وي، نمي توانند به اندازه ي برنامه هاي خشن تلويزيوني که در 9 سالگي تماشا کرده، عامل تعيين کننده ي ميزان پرخاشگري او در ده سال بعد، يعني سن نوزده سالگي باشند.
منبع:نشريه 7 روز زندگي، شماره 98.
اعمال پرخاشگرانه شامل رفتارهاي جسمي و کلامي نظير تهديد کردن، مشاجره ي لفظي... و همچنين ويراني اموال است.
برخي از روانشناسان پرخاشگري را رفتاري مي دانند که به ديگران آسيب مي رساند يا بالقوه مي تواند آسيب برساند. پرخاشگري ممکن است بدني، لفظي يا به صورت تجاوز به حقوق ديگران باشد. اين روانشناسان بين پرخاشگري وسيله يي و پرخاشگري خصمانه تمايز قايل شده اند.
صاحبنظران حوزه ي علوم اجتماعي در مورد پرخاشگري به دو گروه تقسيم شده اند:
1- گروهي معتقدند که پرخاشگري ذاتي و فطري است و گروهي ديگر آن را حاصل عوامل اجتماعي و در نتيجه اکتسابي مي دانند و هر دو گروه براي تأييد نظريات خود شواهد و دلايلي را مطرح مي کنند. اين مطلب در نظر دارد با بيان تعاريف و ديدگاه هاي مختلف به بررسي و شناسايي علل پرخاشگري دانش آموزان بپردازد.
2- بيان مساله:
مسأله ي تحقيق، بايد با توجه به يافته هاي حاصل از پژوهش هاي مرتبط با مساله ي مورد بررسي، تنظيم و ارتباط بين متغيرهاي مورد مطالعه دقيقاً بيان شود.
اولين سؤالي که در مورد رفتارهاي نابهنجار افراد، خصوصاً مشکلات رفتاري- ايذايي از جمله پرخاشگري مطرح مي شود اين است که علل پرخاشگري چيست؟
از مطالعه و بررسي علل پرخاشگري دانش آموزان و استفاده از نظريات صاحبنظران علوم اجتماعي و روانشناسي و يافته هاي محققين مي توان به عوامل شخصيتي، عوامل آموزشگاهي، عوامل اجتماعي و عوامل خانوادگي، به عنوان علل پرخاشگري دانش آموزان اشاره کرد.
علل شخصيتي
سازمان رواني اين افراد به گونه يي است که براي هر عامل تهديد کننده يي از خود واکنش نشان مي دهند و معمولاً يکي از رايج ترين واکنش ها به ناامني، پرخاشگري است. ناکامي مي تواند هسته ي مرکزي شخصيت آدمي را مورد تعرض قرار دهد و ويران کند. نداشتن وضع روحي مطلوب به دليل ابتلا به برخي بيماري هاي روحي و رواني، بحران هاي ناشي از دوره ي بلوغ و برخي خصوصيات رفتاري افراد از جمله اضطراب و هيجان، احساس حقارت، غرور و ... موجب بروز پرخاشگري مي شود.
علل خانوادگي
بر اساس يک تحقيق، 46 درصد بزهکاران جامعه ي ما در خانواده هاي بي قيد و بند زندگي کرده اند و در تحقيق ديگر 75 درصد پسران پرخاشگر از وجود پدر محروم بوده يا الگوي فردي براي يادگيري نداشته اند. الگوهاي خانوادگي نيز با رفتار پرخاشگرانه ارتباط دارد.
علل آموزشگاهي
پرخاشگري با پيشرفت تحصيلي ضعيف و ناکامي در مدرسه همراه است.
پرخاشگري واکنش کلي نسبت به ناکامي است، هرچند افراد هميشه پاسخ هاي پرخاشگرانه ي آشکار از خود نشان نمي دهند و آنها را در وجود خود سرکوب مي کنند، مثلاً پسري که به وسيله ي يکي از همکلاسان خود مورد اهانت قرار گرفته، غالباً به طور فيزيکي به او حمله ور مي شود. زد و خوردها و دعواهاي حياط مدرسه خود نشانه هايي از اين پرخاشگري هاست.
علل اجتماعي
تحقيقات نشان داده است که پرخاشگري کاملاً جنبه ي تقليدي دارد و از راه مشاهده کسب مي شود. طرد يا روش هاي انضباطي غلط در افزايش پرخاشگري نقش داشته اند. با توجه به فزوني پرخاشگري در جامعه ي صنعتي و شهري امروزي، برخي براي توجيه اين پديده، وسايل ارتباط جمعي را مسؤول مي دانند، زيرا فيلم، مجله، روزنامه، کتاب، تلويزيون، ويديو و ماهواره، حاوي تصاوير و مطالبي است که در آن اشاره به خشونت، تهاجم و جنايت بسيار ديده مي شود. يک تحقيق مهم در اين زمينه نشان داده است که زندگي خانوادگي يک پسر، عملکرد مدرسه يي و زمينه خانوادگي وي، نمي توانند به اندازه ي برنامه هاي خشن تلويزيوني که در 9 سالگي تماشا کرده، عامل تعيين کننده ي ميزان پرخاشگري او در ده سال بعد، يعني سن نوزده سالگي باشند.
منبع:نشريه 7 روز زندگي، شماره 98.