کارآمدي استراتژي تبلغي، در دفاع از انقلاب اسلامي (1)
نويسندگان: دکتر علي رباني خوراسگاني
(عضو هيأت علمي دانشگاه اصفهان- دانشکده ادبيات، گروه علوم اجتماعي)
و دکتر وحيد قاسمي
(عضو هيأت علمي دانشگاه اصفهان- دانشکده ادبيات، گروه علوم اجتماعي)
(عضو هيأت علمي دانشگاه اصفهان- دانشکده ادبيات، گروه علوم اجتماعي)
و دکتر وحيد قاسمي
(عضو هيأت علمي دانشگاه اصفهان- دانشکده ادبيات، گروه علوم اجتماعي)
رهيافت هايي از امام خميني (ره) براي دفاع از آرمان هاي انقلاب اسلامي با تکيه بر الگوي تبليغات ديني)
چکيده:
واژگان کليدي: استراتژي تبليغ، انقلاب اسلامي، امام خميني، تبليغات ديني
مقدمه
در مجموع مي توان گفت امام خميني در استراتژي تبليغ سعي در پاسخ دادن به پنج سوال اصلي داشته اند. اين سوالات به شرح ذيل مي باشند:
1. وظايف مبلغان ديني با توجه به نقش آنها و تعدد انتظارات نقش ايشان (مذهبي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي، قضايي، اقتصادي و...) چيست؟
2. تبليغات دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي ايران برچه موضوعاتي متمرکز مي باشد و آنها با چه اهدافي دست به تبليغ مي زنند و دينداران چگونه بايد با اين تبليغات مقابله کنند؟
3. مخاطرات دروني در جهت ايفاي نقش روحاني به ويژه به عنوان يک مبلغ کدامند و چه توجهات و وظايفي در اين باره متوجه روحانيون است؟
4. اهميت نقش يک عالم ديني در نظام اجتماعي ايران در دوره پس از انقلاب اسلامي در چه مواردي است و ضرورت توجه روحانيون به اين موضوع در چيست؟
5. ابزارهاي مختلف تبليغي که مبلغان ديني و به طور کلي دينداران بايد به آنها توجه بيشتري نمايند کدامند و اين ابزارها چه نقشي در مبارزات نوين امپرياليسم غرب با اسلام دارند؟
6. در قسمت هاي آتي تلاش مي شود ضمن پاسخگويي به هر يک از سوالات پنج گانه فوق، مشخص شود که اين پنج مقوله چگونه با يکديگر در ارتباط هستند به نحوي که جامعه ديني و عالمان دين با توجه و عمل به آنها، مي توانند به عنوان يک مبلغ در نقش خود توفيق حاصل کنند.
الف) کار ويژه هاي روحانيت در استراتژي تبليغ
اين وظايف در ديدگاه امام خميني از تعدد و تنوع درخور ملاحظه اي برخوردار است که حاکي از سنگيني نقشي است که بر گروه يا قشر اجتماعي روحانيت بعد از انقلاب قرار دارد و مي تواند اين قشر را با فشار نقش و تعارض نقش روبه رو سازد. تنها بيان تيتروار اين وظايف، ده ها صفحه فضاي نوشتاري را طلب مي کند.
از مهم ترين نکات قابل توجه در اين بخش، توجه به شيوه هاي رفتاري روحانيون است. موارد متعددي از وظايف به رفتار و عمل روحانيون و توجه ايشان به اين شيوه ها با توجه به ارزيابي رفتار ايشان از جانب مردم است. توجه به زهد به ويژه زهدي که مي توان آن را زهدي اين جهاني ناميد در بيانات امام خميني بارها تکرار و بر آن تأکيد شده است.توجه به ارزش هاي فرامادي و مبارزه با خواهش هاي نفساني و دوري از منافع شخصي موضوعي است که به دفعات مورد توجه و اشاره ايشان قرار گرفته است.
يکي از نکاتي که از مجموع ديدگاه هاي ايشان درباره روحانيون مي توان دريافت اينکه امام خميني روحانيت را يک مجموعه يکپارچه و به هم پيوسته قلمداد کرده و وظايفي که براي ايشان برشمرده عمدتا صرف نظر از اين است که آيا يک روحاني در محيط نظامي خدمت مي کند، در مقام يک مبلغ در يک روستاست، در مقام رئيس جمهور يا نماينده مجلس است و يا در نقش يک معلم. وظايف روحانيون را با توجه به نقش تبليغي رئيس آنها مي توان به شيوه زير طبقه بندي کرد:
- وظيفه شناختي و واقع گرايي در آن
شناساندن اسلام به ساير ملت ها از ديگر وظايف شناختي است که از ديدگاه امام خميني روحانيون بايد به آن بها دهند. بايد احکام اسلام را به مردم بفهمانند و آن چيزي که نادرست و نارواست و در ميان مردم جا افتاده است بايد تصفيه کنند.
در ميان وظايف شناختي، رشد و تکامل فکري روحانيون جوان توسط ايشان مورد تأکيد قرار گرفته و همواره بر همکاري و مشورت با افراد مطلع توجه داشته اند. در همين حيطه ثابت کردن مستند دروغ ديگران و پرده برداري از بوق هاي تبليغاتي بيگانگان نيز به دفعات مطرح شده است.
گفتن مسائل روز و فراموش نکردن آن و همچنين گفتن مسائل اخلاقي و اعتقادي نيز از ديگر وظايف شناختي است که امام خميني براي روحانيون و در گفتگوي با ايشان توصيه کرده اند (رک: اخلاق از ديدگاه امام خميني، ص9-13 و ص21).
- معنويت گرايي
اينها مجموعه اي است که در بين مجموع وظايف روحانيون از ديدگاه امام خميني مي توان آنها را تحت عنوان معنويت گرايي گروه بندي کرد.
- عمل گرايي
* اهميت تبليغ عملي (تبليغات از ديدگاه امام خميني، ص10).
* ورود به ميدان عمل در لحظه ضرورت (روحانيت طلايه دار در اسلام فقاهت از ديدگاه امام خميني، ص57، 61)
* اهميت عمل و حل گرفتاري هاي مسلمين (امام و انقلاب فرهنگي، ص89-87).
* هم زماني علم و عمل (امام و انقلاب فرهنگي، ص5).
* کفر ستيزي و آرام نماندن در برابر ستم ستمکاران (امام و روحانيت، ص56).
* پشتيباني از استقلال کشورهاي اسلامي (امام و انقلاب فرهنگي، ص99-105).
- وحدت گرايي
* هماهنگي بين همه نهادها در تبليغ (درس هايي از وصيتنامه امام خميني، ص92،93).
* حفظ وحدت در برابر تبليغات دشمنان (درس هايي از وصيتنامه امام خميني، ص93،92).
* طرد و دور نکردن دانشگاهيان، وحدت حوزه و دانشگاه، پيوند با دانشگاهيان و جوانان،
شکستن سد بين فيضيه و دانشگاه (امام و روحانيت، ص60، 454-456؛ امام و انقلاب فرهنگي، ص150-154).
* همه يک هدف را دنبال کردن (امام و انقلاب فرهنگي، ص114).
* حفظ جماعات (امام و انقلاب فرهنگي، ص114؛ درس هايي از وصيت نامه امام، ص88).
* پيوند و انسجام با مردم (امام و انقلاب فرهنگي، ص106).
* حفظ وحدت کلمه و... (امام و انقلاب فرهنگي، ص106؛ درس هايي از وصيتنامه امام خميني، ص89، 90).
- کميت گرايي توأم با کيفيت
* دامنه دار کردن تبليغات (امام و روحانيت، ص59).
* حجم زياد تبليغات و توجه به ايجاد مجامع تبليغات (تبليغات از ديدگاه امام خميني، ص5).
* احتياج به مجالس تعزيه و روضه بيشتر از گذشته (درس هايي از وصيتنامه امام خميني، ص39-50).
در عين حال علاوه بر اين به طور مستقيم و غير مستقيم مي توان کيفيت گرايي را در بسياري از گفته هاي ايشان يافت. به عنوان مثال برخي اشاره هاي ايشان در اين رابطه عبارتند از:
* محتوا دادن به صورت ها (نقش روحانيت در اسلام، ص59، 60).
تصفيه آن چيزي که نارواست و... (امام و روحانيت،ص9 و ص24-30
منبع: 15 خرداد شماره 15