افزايش حضور اسرائيل در عراق، استراتژي گسترش و نفوذ (6)

تمايلات استقلال خواهانه و معارضات و درگيري هاي اکراد با دولت هاي مرکزي، موجب گرديده است که اين اقليت با کمترين توجه از سوي ديگر دولت ها مواجه گردند. در واقع دولت هاي مرکزي در راستاي تحت فشار قرار دادن کردها، توجه بسيار اندکي را در راستاي تأمين حتي نيازمندي هاي اوليه معيشتي و بهداشتي کردها مبذول داشته اند و حتي با تدوين قوانين مختلف، کردها را از دستيابي به حقوق شهروندي و دسترسي به درجات
چهارشنبه، 21 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
افزايش حضور اسرائيل در عراق، استراتژي گسترش و نفوذ (6)

افزايش حضور اسرائيل در عراق، استراتژي گسترش و نفوذ (6)
افزايش حضور اسرائيل در عراق، استراتژي گسترش و نفوذ (6)


 

نويسنده: عليرضا خسروي




 

11-2 تأمين نيازمندي هاي نظامي، اقتصادي و بهداشتي
 

تمايلات استقلال خواهانه و معارضات و درگيري هاي اکراد با دولت هاي مرکزي، موجب گرديده است که اين اقليت با کمترين توجه از سوي ديگر دولت ها مواجه گردند. در واقع دولت هاي مرکزي در راستاي تحت فشار قرار دادن کردها، توجه بسيار اندکي را در راستاي تأمين حتي نيازمندي هاي اوليه معيشتي و بهداشتي کردها مبذول داشته اند و حتي با تدوين قوانين مختلف، کردها را از دستيابي به حقوق شهروندي و دسترسي به درجات بالاي علمي و پست هاي شغلي مهم محروم ساخته اند. اين مسائل موجب مي گرديد تا رهبران کرد براي تأمين اين نيازمندي هاي اوليه نگاه به بيرون را تقويت نمايند و شايد بتوان گفت که يکي از عوامل اصلي توجه کردها به دشمنان اعراب و به ويژه اسرائيل، يافتن راهي براي تامين اين نيازمندي ها بوده است. البته همان گونه که گفته شد اين مساله فرصتي مناسب را براي اسرائيل در راستاي يافتن اهرم هاي کارآمد براي چانه زني و بهره برداري از کردها فراهم مي آورد که به بارزترين آن، يعني بهره برداري از کردها در تضعيف جبهه اعراب عليه اسرائيل اشاره گرديد.
نکته حائز اهميت ديگر در خصوص کمک هاي اسرئيل به کردهاي عراق، همکاري هاي بسيار نزديک ساواک و موساد مي باشد. شاه که از تهديد وجود يک عراق مسلح در پشت مرزهايش احساس خطر مي کرد، با عقيده اسرائيلي ها در باره ضرورت بهره برداري از درگيري و اختلافات ميان اکراد و رژيم عراق، هم رأي و همراه شد و حمايت از کردهاي عراق را به عنوان وسيله اي براي مهار يک همسايه سوسياليست طرفدار شوروي تلقي مي کرد و بيشترين همکاري را با اسرائيل در تجيهز و آموزش کردها بر عهده داشت.
با انعقاد عهدنامه 1975 الجزيره ميان شاه و صدام حسين، کمک هاي اسرائيل به کردها، کاهش چشمگيري يافت و اين موضوع ناشي از کم توجهي اسرائيل به کردها نبود، بلکه از آنجا که اسرائيل تمامي کمک هاي خود را از طريق مرز ايران و با هماهنگي موساد و ساواک به کردستان ارسال مي نمود، عملاً با عهدنامه 1975 اين امکان مهم را از دست داد.
عليرغم موضوع فوق، اسرائيل هيچگاه از انديشه شکل گيري کردستان مستقل منصرف نشد و همين مسأله يکي از دلايل اصلي توجه کردها به اسرائيل در چند دهه گذشته تاکنون محسوب مي شود. به عبارتي ديگر عهدنامه 1975 نشان داد، حمايت هاي شاه و آمريکا از شورش کردها تنها به عنوان يک مانور تاکتيکي و اهرم موقت در دستور کار قرار داشت؛ در حاليکه اين موضوع، براي اسرائيل کاملا متفاوت بود؛ چرا که تشکيل دولت کردي از گذشته دور، تحولي بينهايت مثبت براي اين رژيم محسوب مي گرديد. از همين روست که در جريان جنگ خليج فارس، نقش اسرائيل در آغاز عمليات صحرا با هدف تضعيف حکومت صدام و تشکيل دولت مستقل کردستان بزرگ، کاملا ملموس بود. ويکتوراستروسکي مامور سابق موساد در خصوص نقش اسرائيل در جنگ اول خليج فارس مي نويسد:
«اسرائيل خيلي قبل از شروع جنگ خليج فارس سعي داشت، آمريکا را به جنگ با صدام وارد کند، به طوري که اسرائيل برنامه هاي خود را بلافاصله بعد از جنگ ايران و عراق، از طريق جنگ رواني و معرفي صدام به عنوان ديکتاتور خون آشام و تهديد کننده صلح جهاني آغاز نموده بود و از ميان ابزارهايي که براي اين کار در نظر گرفته بود، تصاوير و فيلم هاي قتل عام مشهور اکراد در حلبچه بود. با حمله عراق به کويت اسرائيل بهترين استفاده را از اين فرصت نمود؛ به طوري که ديويد لوي وزير خارجه اسرائيل، ويليام برون سفير آمريکا را با لحن ديپلماتيک تهديد کرد که چنانچه آمريکا به عراق حمله نکند، اسرائيل اين کار را سر خود انجام خواهد داد.
همان گونه که اشاره گرديد عليرغم اينکه با توجه به عهدنامه الجزيره مهمترين پايگاه اسرائيل براي کمک به کردهاي عراق از ميان برداشته شد، اما تلاش سران اسرائيلي براي يافتن راهي براي برقراري روابط مجدد با کردها و يافتن راه هاي جايگزين کمک رساني و تجهيز کردها ادامه يافت و با جنگ خليج فارس و اعلام منطقه کردستان عراق به عنوان منطقه خودمختار و پرواز ممنوع، روابط قبلي مجددا احيا شد و در نهايت با جنگ آمريکا و انگليس عليه عراق در سال 2001 و نابودي حکومت صدام، فرصت مهم براي اسرائيل در جهت افزايش حضور در عراق فراهم شد.
در ادامه به برخي از نشانه هاي حضور اسرائيل در عراق پس از فروپاشي رژيم صدام اشاره مي شود و در مقالات بعدي به اهم دلايل و اهداف اسرائيل در خصوص افزايش حضور در عراق پس از صدام خواهيم پرداخت.

12- نشانه هاي حضور اسرائيل در عراق پس از صدام
 

12-1. خريد زمين هاي حاصلخير در مناطق شمالي عراق
 

رود دجله با عبور از بغداد، اين شهر تاريخي را به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم مي نمايد که بخش شرقي آن الرصافه و بخش غربي آن داراي مناطق مرفه نشين است که با عنوان الکرخ شناخته مي شود و صهيونيست ها در پوشش بازرگان و با هدف ايجاد شرکت هاي اقتصادي و تجاري با نام هاي غير اسرائيلي تمايل زيادي به خريد املاک و ساختمان ها در مناطقي نظير المنصور و يرموک دارند، که اين مناطق در بخش غربي رود دجله است و از نقاط گران قيمت و اعيان نشين بغداد است. با چنين نگاهي است که رهبران مذهبي صهيونيست پس از سقوط صدام در فتوايي عراق را جزيي از سرزمين اسرائيل اعلام کردند و از سربازان يهودي در عراق، خواستند تا هر گاه در غرب فرات چادري برپا يا ساختماني بنا نهادند، نماز به جاي آورند زيرا اين منطقه در مقابل اسرائيل قرار دارد.
کليددار مقبره ذوالکفل نبي آخرين پيامبر يهود در شهر الکفل از توابع استان بابل عراق نيز حضور تعدادي از سربازان آمريکايي يهودي در اين مقبره را تأييد کرده است.
براساس اعلام برخي از گزارشها تعداد زيادي از وابسته هاي يهودي و اسرائيلي در مناطق مختلفي از عراق حضور دارند و اين افراد مزارع خوش آب و هوا و حاصلخيز را به ويژه در کرکوک و مناطق شمالي عراق خريداري کرده اند.
موضوع خريد زمين و ساختمان از سوي صهيونيست ها در عراق پس از سقوط صدام تا جايي گسترش يافت که اين اقدام موجب افزايش قيمت زمين و ساختمان در عراق به ميزان دو تا سه برابر شد. در پي برنامه صهيونيست ها براي خريد زمين در عراق برخي از مراجع با صدور فتوا هر گونه فروش زمين به صهيونيست ها را حرام اعلام کردند. براي نمونه آيت ا... سيد کاظم حائري از مراجع مقيم قم، يک ماه پس از سقوط بغداد با صدور فتواي فروش زمين يا خانه در عراق را به صهيونيست ها تحريم کرد.
آيت ا... حائري همچنين نسبت به طرح هاي صهيونيستي - آمريکايي، مشابه طرح هايي که در فلسطين اشغالي از طريق خريد زمين و منازل به عنوان مقدمه اشغال کامل فلسطين به اجرا درآمد، هشدار داد.
در همين ارتباط لازم به ذکر است که براساس برخي اخبار و گزارش هاي منتشر شده در ترکيه نيز صهيونيست ها اقدام به خريد زمين در مناطق جنوب شرق اين کشور که با عراق داراي مرز مشترک است، کرده اند.
پايگاه اينترنتي روزنامه الجزيره چاپ عربستان سعودي نيز دهم مردادماه به نقل از يک گزارش سري منتشر شده در ترکيه فاش کرد اسرائيل در پشت پرده خريد زمين هاي جنوب شرق ترکيه از سوي يهوديان ترک قرار دارد.
براساس اين گزارش شصت تن از يهوديان ترک اقدام به خريد زمين هايي کرده اند که مساحت آن بالغ بر هزارو دويست تا دوهزار هکتار مي شود و متعلق به منطقه پروژه بزرگ سدهاي جنوب شرق ترکيه است.
گزارش روزنامه الجزيره به نقل از اتباع ترک در مناطق جنوب شرق ترکيه نيز حکايت از آن دارد که خريدن اين زمين ها از سوي اسرائيلي ها به صورت علني انجام مي شود و آنان به صاحبان حقيقي زمين ها، قيمت هايي بيش از قيمت اصلي زمينهايشان پيشنهاد مي دهند و با اين کار آنها را به طمع مي اندازند.
يک پايگاه اينترنتي متعلق به حزب دمکرات کردستان عراق نيز دوازده مردادماه از طرح گسترده اسرائيل براي خريد زمين حتي در خاک ترکيه خبرداد.
به نوشته اين پايگاه اينترنتي، صهيونيست ها تاکنون هفتادو پنج هزار و سيصدو پنجاه و هشت هکتار از زمين هاي اطراف رود دجله و فرات در استان هاي ديامان، دياربکر، گازيانه، ماردن، سيرت و شيرناخ را توسط يهوديان ترکيه خريداري کرده اند و کل زمين هاي مورد نظر از سوي اسرائيلي ها بري خريد حدود چهارصد و پنجاه هزار هکتار تخمين زده مي شود.

12-2. حضور بازجوي اسرائيلي در ابوغريب
 

از جمله نشانه هاي ديگري که در مطبوعات بين المللي بازتاب گسترده اي يافت حضور بازجويان اسرائيلي در زندان ابوغريب بغداد بود. ژنرال جنيس کارپينسکي فرمانده سابق زندان ابوغريب بغداد پس از پخش شايعات گسترده در زمينه حضور نظاميان اسرائيلي در عراق در گفتگويي با شکبه بي بي سي مي گويد:
«هيچ اسرائيلي به طور رسمي در ابوغريب خدمت نمي کرده است ولي من در طول بازديد از زندان به همراه يکي از ژنرال هاي ارشد ارتش آمريکا به يک بازجوي اسرائيلي برخورد کرده ام.»
کارپينسکي در ادامه مي افزايد:
«او به وضوح اهل خاورميانه بود و به من گفت که وظيفه من در اينجا بازجويي از زندانيان است و البته من عربي صحبت مي کنم ولي عرب نيستم. من اسرائيلي هستم.»
کارپينسکي اضافه کرد:
«اولين عکس العمل من اين بود که خنديدم چون فکر کردم او شوخي مي کند البته او شبيه اسرائيلي ها بود.»
ژنرال کارپينسکي روز هفده ژانويه يک روز بعد از آنکه ارتش آمريکا اعلام کرد تحقيقاتي را در باره شکنجه در زندان ابوغريب آغاز کرد، از کار برکنار شد.

12-3. تنش در روابط اسرائيل و ترکيه
 

يکي از نشانه هاي قابل توجه در اثبات افزايش حضور اسرائيل در عراق پس از صدام، تنش ايجاد شده در روابط اسرايل و ترکيه مي باشد. چرا که اين دو داراي روابط استراتژيک با يکديگر بوده و ايجاد تنش در روابط في مابين بدون شک نگراني ها و خسارات قابل توجهي را بر سياست هاي دو طرف ايجاد خواهد نمود. و در واقع درگيري هاي لفظي و ابراز نگراني هاي مقدمات ترکيه و تهديدات مرتبط با آن در شرايط روابط استراتژيک بدون دليل محکم قابل توجيه نمي باشد.
اين يک واقعيت است که روابط ترکيه و اسرائيل پس از جنگ عراق به شدت تخريب شده است. از همان ابتداي پس از سرنگوني صدام، بسياري از نخبگان سياسي ترکيه همانند احزاب سکولار و سران نظامي اين کشور - که مهمترين حاميان رابطه ترکيه با اسرائيل از دهه نود ميلادي بوده اند - معتقدند که ميان منافع ترکيه و اسرائيل در عراق تضاد آشکاري وجود دارد. ترک ها به دنبال ايجاد يک دولت مرکزي قوي در عراقند تا مانعي در برابر ناسيوناليسم کردي باشد. اما سياست اسرائيل، حمايت از کردها در برابر حکومت مرکزي عراق است تا بدين ترتيب از شکل گيري دولتي قوي در عراق که بتواند تهديدي عليه اسرائيل در منطقه گردد، جلوگيري کند. به همين دليل به نظر مي رسد که حضور اسرائيل در عراق و سياست هاي اين رژيم - به ويژه در شمال عراق - تنش جدي در روابط ميان ترکيه و اسرائيل ايجاد نموده که مي تواند تبعات سياسي مهمي داشته باشد.
روابط ميان اسرائيل و ترکيه به حدي داراي اهميت است که روزنامه اسرائيلي ها آرتص، طي مقاله اي به سياستمداران اسرائيلي تحکيم مجدد روابط با ترکيه را توصيه مي نمايد و يادآور مي شود که ادامه سياست هاي اسرائيل در خصوص کردها ممکن است موجب ترغيب ترکيه به حمايت از حزب ا... شود.
منابع موثق ترک اشاره داشتند که گسترش حضور اسرائيلي ها در کردستان بيش از پيش متوجه ترک ها است و ايجاد يک دولت مستقل کرد را تشويق مي کند. ترک ها اشاره دارند که عمليات گسترده سرويس هاي اطلاعاتي اسرائيل در شمال عراق همه نيروهاي ضد دولت سوريه و ايران را گرد هم مياورند و از کردهاي ايراني و سوري که مخالف رژيم هاي خود هستند، پيشتيباني مي کنند.
يک مقام عالي رتبه ترک در استانبول در اين رابطه مي گويد:
«قبل از جنگ عراق،. اسرائيل در کردستان فعال بود و حال بيش از پيش اين فعاليت براي ما و نيز براي آنان خيلي خطرناک است. ما مايل به تقسيم شدن عراق نيستيم. يک ضرب المثل ترکي مي گويد: ما براي کشتن شپش پتو را آتش مي زنيم، ما به کردها گفتيم که ما از شما هراسي نداريم شما اما بايد از ما بترسيد.»
يک ديپلمات ديگر ترک در همين رابطه مي گويد:
«ما به دوستان اسرائيلي و کرد خودمان گفتيم که حسن نيت ترکيه در تماميت ارضي عراق است. ما از ديگر راه حل ها حمايت نمي کنيم. شما اگر موفق به تجزيه عراق بشويد جنگ و خونريزي و زجر و مشقت در خاورميانه بيشتر مي شود، ... و سراسر جهان مدعي آن خواهد شد که آمريکا در عراق يک برنامه مخفي براي تقسيم اين کشور داشته است.»
اين ديپلمات ترک شرايط را با يوگسلاوي سابق تشبيه مي کند با اين تفاوت که در بالکان نفت وجود ندارد. او با درس از يوگسلاوي سابق مي گويد:
«وقتي تو از يک کشور استقلال ميگيري همه خواهان استقلال خواهند بود. اگر اين کار در عراق رخ بدهد کرکوک به سارايوو عراق مبدل خواهد شد.»
يکي ديگر از ديپلمات هاي ترک در آنکارا اشاره مي نمايد؛ که دولت مطبوعش نگراني خود را از فعاليت هاي نظامي اسرائيل در کردستان به وزارت خارجه اسرائيل ابلاغ نمود. اما اسرائيلي ها منکر آموزش و خريد املاک در کردستان شدند و اظهار داشتند که اين اعمال رسميت ندارد و توسط افراد خصوصي صورت گرفته است. بطور قطع سرويس هاي اطلاعاتي ترکيه اذعان دارند که اظهارات اسرائيلي ها صحت ندارد. اين سياست نه براي آمريکا خوب است نه براي عراق يا اسرائيل و يهودي ها...»
يک مقام اروپايي در امور خارجه در يک گفتگو در ماه مه 2004 اظهار داشت:
«از همپاشي اتحاد اسرائيل و ترکيه شکستي براي منطقه است. براي جلوگيري از شکست و فاجعه همکاري همه کشورهاي همسايه به عنوان يک هويت مشترک ضروري است.»
حلمي اوزکوک، رئيس ستاد مشترک ارتش ترکيه با اشاره به نقش موثر ايران و اسرائيل در عراق، بر ضرورت حضور ارتش اين کشور در عراق براي مقابله با حوادث احتمالي آينده که امنيت ملي و قوي ترکيه را تهديد مي کند، تأکيد کرد.
اوزکوک در شوراي ا منيت ملي ترکيه تأکيد کرد:
«اسرائيل بيش از هر کشور ديگري، فعايت خود را در عراق آغاز کرده و ايران نيز در نواحي جنوبي عراق و مناطق کردنشين داراي نقش فزاينده اي است که اين وضعيت منافع ملي ترکيه را به خطر انداخته است.»

12-4. واکنش کشورهاي منطقه
 

موضوع حضور گسترده صهيونيست ها و افسران اسرائيلي در عراق تا حدي مطرح گرديد که سران کشورهاي منطقه به طور جداگانه و گروهي در موقعيت هاي مختلف نسبت به آن واکنش نشان داده و در ملاقات هاي حضوري و غيرحضوري از همان ابتدا با مسئولين دولت موقت عراق به اين موضوع به عنوان يک خطر بالقوه براي منطقه اشاره نموده و خواهان پيگيري براي جلوگيري از گسترش اين نفوذ گرديده اند. وزيران خارجه شش کشور همسايه عراق در اجلاس هفتم خود در قاهره به وزير خارجه عراق نسبت به افزايش نفوذ اسرائيل در مناطق شمالي عراق هشدار دادند.
احمد ابوالغيظ وزير امور خارجه مصر در پايان نشست کشورهاي همسايه عراق گفت:
کشورهاي همسايه عراق از حضور رژيم صهيونيستي در شمال عراق نگران هستند و هر چند که ترديدهاي زيادي در باره حضور اين رژيم در اين مناطق وجود دارد اما اين حضور احتمالاً تحت پوشش هاي نام هاي غير اسرائيلي و با شرکت هاي چند مليتي است.
فاروق الشرع وزير خارجه سوريه نيز در اين نشست گفت:
احتمال حضور اسرائيل در عراق نگران کننده است و اين حضور به نفع عراق نيست و ممکن است باعث تجزيه عراق و تهديد امنيت کل منطقه شود.
سخنگوي وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران نيز ضمن ابراز نگراني از حضور عواملي اسرائيلي در کردستان عراق، خواهان توضيح دولت موقت عراق در اين خصوص شد.

پي نوشت ها :
 

1- ايدئولوژي رژيم بعثي در رابطه با صهيونيسم و اسرائيل منبعث از نفرت و انزجار آن از اهداف اعلام شده صهيونيست ها و به ويژه آرمان از نيل تا فرات بوده است و با توجه به اصرار و پيگيري صهيونيست هاي افراطي در تحقق اين آرمان و حتي تصويب قانوني در کنيسه اسرائيل به منظور تلاش در تحقق اين آرمان صهيونيستي، رژيم بعثي نيز در ايدئولوژي خود، اسرائيل را در صدر دشمنان خود به شمار آورده است.
2- عرصه بزرگ حداقل عبارت بود از نيمکره غربي، بريتانيا و امپراطوري آن، جنوب شرعي آسيا و حداکثر تمامي جهان. شايان ذکر است که اساس سياست خارجي همه دولت هاي پس از جنگ جهاني دوم در آمريکا را دفاع از اين عرصه بزرگ تشکيل داده است.
3- از جمله افسراني که به ملاقات کردها رفتند سروان آريک و رجو از افسران واجد نخبه تجسس و سرتيپ رحيم رفاويم قندول (زيوي) معاون فرمانده شاخه عملياتي را مي توان نام برد.
4- سد دوکان در سال 1959 بر روي رودخانه الزابل الاصغر که در جنوب محور رواندوز و شمال شرق کرکوک به رود دجله مي ريزد ساخته شد. اهميت اين سد به حدي بود که يک گردان عراقي مسئوليت حفظ وحراست از اين سد را برعهده داشت. و اگر کردها بر اين سد سيطره مي يافتند برگ برنده خوبي را براي گرفتن امتيازات بزرگ در اختيار مي داشتند.
 

منابع:
1. A Brief History of 2006 Years of Jewish Presence in Iraq://www.samba. co.ir/iraqi jews.
2. yaakov amador, (2003), israel strategy a fter iraq war, jerusalem issue briefe, (jsracl,jerosalam center for pulic affairs).p.2
3. A War for israel,http://.ihr.org/leaflets/iraq war..html
4. Estabrook, carl (2003)isracl & th US War on iraq, counter punch, febb 26.
5. Fuller, Grahan E. (October 1998)"Repairing U.S.-Iranian Relations,"MMiddle Easl oticy, volume VI, Nuber 2.
6. http://www.newyorker.comm/fact/content/?040628fa-fact,plan Israel lolks to the kurds.
7. http://www.ag.org/papers11/papers1044.htm(turky &the greate game in north iraq)
8. http:/www.samba.co.ir/iraqi jews,qouted:(1949) sassn, david, a history of the jews in baghdad.
9. hadar, leon t. (april 1991)"the neocons:from the cold war to the global intifada" WASHINGTON REPORT ON Niddle east affairs, p 29.
10. buchanan, patrick j (narch 24,2003)
whose War? the amercan conservative, issue
11. nisim rejwan, (1985) the jews of iraq, (london, weidefeld and nicolson)p. 112
12. (hersh, seymor (28/6/2004)
13. maurice shohet, (1975), the children of the community of mose, (1958-1975,jerosalam )
14. brom, sholom (2004)the war in iraq:an intelligence failure strategic assessment quarterly, (tel aviv, center of strategic studies,)
15. singer, david larence, graosman,(2003) "american jewish year book".
16. soner, cagepaty, (julay 1/11/2005) fixing turkish - israel relation. the washinaton insitute for near middle east.
17. hsu, spencers (narch 11,2003) moran said jews are pushing war, washinton post.
18. the ebby lomian jewry heritage center), http://www.baby lon jewry. org.ir
19. barry , tom (october 1,2004)"is iran nest?", http://www, in these times com.
20. laqueur, walter (1969) the hsrael - arab reader, a documentary history of the middle east conflict the british mandate doll, (england, pelican book).pp 54-55.
21- بلک يان و بني موريس، (1372) جنگ هاي نهايي اسرايل ترجمه: جمشيد زنگنه، (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي)ص ص 235-234.
22- پورصحت، داوود، (فروردين 1384) صهيونيست ها در عراق روزنامه.
23- تقي پور،؛ (27فوريه 1994) به نقل از کامران قره داغي، روزنامه الحيات.
24- چامسکي، نعام (1369)مثلث سرنوشت ساز (فلسطين، آمريکا و اسرايل) ترجمه: عزت ا...شهيد(تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه)ص28
25- خسروي، عليرضا و مير محمدي مهدي، (1383) بررسي اهداف، برنامه ها و زمينه هاي حضور اسرائيل در عراق پس از صدام، کتاب خاورميانه 2و(تهران، موسسه ابرارمعاصر تهران)ص 272.
26- روزنامه همشهري (دوم مهر ماه 1382)به نقل از: روزنامه القبس، چاپ کويت
27- رئيس طوسي، رضا (1363) بر کتاب: استفان امبروز، روند سلطه گري (تاريخ سياست خارجي آمريکا) ترجمه: احمد تابنده (تهران آشنا)
28- سايت علمي پژوهشي يهود به آدرس: www,yahoo,net(منافع اسرائيل از جنگ آمريکا عليه عراق) به نقل از شبکه دو تلويزيون اسرائيل،(2005)
29- سنيه، افرايم (1381)اسرائيل پس از 2000، ترجمه، عبدالکريم جادريف (تهران، دانشکده فرماندهي و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي)، ص ص 125-124
30- سيل، پاتريل (6/10/2004)آمريکا به نيابت از اسرائيل در عراق مي جنگد، روزنامه به نقل از روزنامه الوطن
31- فراهاني، احمد (1383)اسرائيل و محيطي امنيتي جديد عراق، اهداف و رويکردها، کتاب خاورميانه، ويژه حضور اسرايل در کشورهاي هم جوار ايران، (تهران موسسه ابرار معاصر تهران)ص206
32- فلاح نژاد، علي (1381) مناسبات ايران و اسرائيل در دوره پهلوي دوم، (تهران مرکز اسناد انقلاب اسلامي، )ص21
33- کاتز، ساموئل (1375) جاسوسان خط آتش، ترجمه: محس اشرفي، (تهران، موسسه اطلاعات)ص ص 334-333
34- نکديمون، شلمو (1382) موساد در عراق و کشورهاي همسايه، ترجمه پژوهشي (تهران انتشارات دانشکده اما باقر«ع»)ص39
35- هارون يحيي، (1385) استراتژي اسرائيل در خاورميانه ترجمه: اسدا... سليماني، معاونت پژوهشي، (تهران انتشارات دانشکده امام باقر«ع»)ص 112
منبع: فصلنامه راهبرد، شماره 41، پاييز 1385، صص249 - 245.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط