روند سياسي شکل گيري دعاوي امارات متحده عربي در قبال جزاير سه گانه(3)

10-1. يکي از اين موارد، اجلاس هاي مشترک اعضاي شوراي همکاري خليج فارس و اتحاديه اروپاست که در آن با تلاش امارات، مساله جزاير مورد بحث قرار ميگيرد و در بيانيه هاي پاياني نيز بر آن تأکيد مي شود. اين مورد خصوصا در نهمين اجلاس مشترک که در 11 آبان 1378 در دوبي تشکيل گرديد پايه گذاري و از آن پس در هر اجلاس مشترک دنبال شد. بعنوان مثال، در اجلاس مشترک شوراي همکاري و اتحاديه اروپا در ارديبهشت ماه
چهارشنبه، 21 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روند سياسي شکل گيري دعاوي امارات متحده عربي در قبال جزاير سه گانه(3)

روند سياسي شکل گيري دعاوي امارات متحده عربي در قبال جزاير سه گانه(3)
روند سياسي شکل گيري دعاوي امارات متحده عربي در قبال جزاير سه گانه(3)


 

نويسنده: عباس نجفي فيروزجائي




 

10- تلاش امارات براي جلب حمايت از ادعاي خود بر جزاير سه گانه از طريق تشکل هاي منطقه اي ديگر نقاط جهان
 

10-1. يکي از اين موارد، اجلاس هاي مشترک اعضاي شوراي همکاري خليج فارس و اتحاديه اروپاست که در آن با تلاش امارات، مساله جزاير مورد بحث قرار ميگيرد و در بيانيه هاي پاياني نيز بر آن تأکيد مي شود. اين مورد خصوصا در نهمين اجلاس مشترک که در 11 آبان 1378 در دوبي تشکيل گرديد پايه گذاري و از آن پس در هر اجلاس مشترک دنبال شد. بعنوان مثال، در اجلاس مشترک شوراي همکاري و اتحاديه اروپا در ارديبهشت ماه سال 1385 (ماه مه سال 2006) اين روند تکرار شد و بيانيه مشترک، با ابراز نگراني از برنامه هاي هسته اي ايران، اعتمادسازي در زمينه ي اهداف صلح جويانه اين برنامه را از سوي ايران مهم و حياتي خواند. اتحاديه اروپا و شوراي همکاري خليج فارس تعهد خود را به استفاده از راه حل ديپلماتيک اعلام و از تاثيرات فعاليت هاي هسته اي ايران به سلامتي انسان ها و محيط زيست منطقه ابراز نگراني کردند. آنها هم چنين از حاصل نشدن پيشرفتي در زمينه ي مناقشات ارضي امارات متحده عربي و ايران بر سر جزاير سه گانه ابراز نگراني کرده و حمايت خود را از استفاده از راه حل مسالمت آميز و مطابق با حقوق بين الملل در رابطه با اين مساله اعلام کردند.(1)
10-2. همچنين در اولين اجلاس مشترک سران 12 کشور آمريکاي جنوبي و 22 کشور عربي در ارديبهشت ماه 1384 (ماه مه 2005) در برزيل با هدف گسترش همکاري هاي سياسي، اقتصادي، تجاري مبادلات فرهنگي اين دو منطقه از جهان تشکيل شد. اماراتي ها با کسب حمايت کشورهاي اتحاديه عرب و استفاده از فرصت توانستند موضوع جزاير سه گانه ايراني در بيانيه پاياني مطرح و به تصويب برسانند. در بند چهاردهم از بخش دوم بيانيه آمده است.« از جمهوري اسلامي ايران خواسته مي شود به ابتکار امارات متحده عربي براي دست يافتن به حل وفصل مسالمت آميز موضوع سه جزيره امارات متحده عربي (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسي) از طريق گفتگو و مذاکره مستقيم بر اساس منشور سازمان ملل و حقوق بين الملل پاسخ مثبت دهد.»

فرجام
 

1- جمهوري اسلامي ايران، از آغاز مطرح شدن مسائل مربوط به جزاير ميان دو کشور تاکنون، بارها و بارها حسن نيت خود را براي حل موضوع به صورت مسالمت آميز و از طريق مذاکره دوجانبه نشان داده است. در اين راستا حتي مقامات سياسي ايران در سطح وزيران خارجه و يک بار نيز در سال 1386 در سطح رياست جمهوري (در زمان جناب آقاي احمدي نژاد) به امارات سفر کرده اند. اما هر بار اين طرف اماراتي بود که به جاي رجوع به مذاکرات دو جانبه براساس تفاهم نامه سال 1971، با جنجال آفريني تلاش کرده است تا اين موضوع به يک مسأله پيچيده تبديل شود.
يکي از مهم ترين اقدامات امارات که مقاله حاضر نيز بر همين محور تمرکز کرده بود، اقدامات خزنده و گام به گام امارات براي خارج کردن مسأله از سطح دو جانبه ميان دو کشور، و کشانيدن آن به سطح منطقه اي و سپس بين المللي مي باشد. به نظر مي رسد امارات بيش از آن که به دنبال حل مسأله باشد، به دنبال اهداف ديگري است.
2- اقدامات امارات براي خارج کردن موضوع از سطح يک «سوءتفاهم» که صرفا به «روابط دوجانبه»ي ايران و امارات مربوط است و سعي در کشاندن موضوع به سطح منطقه اي و سپس بين المللي، که تا حدودي نيز توفيق يافته است، براي منافع ملي و تماميت سرزميني ايران بسيار خطرناک است. گنجانيده شدن يک بند مربوط به جزاير سه گانه ايراني در بيانيه نهايي اجلاس هاي منطقه اي و بين المللي به عنوان يک سنت ثابت، که با تلاش هاي مستمر ديپلماتيک و رايزني هاي سياسي امارات انجام مي گيرد، از چند بعد حائز اهميت است:
اول - يکي از اهداف امارات که در سال هاي اخير، استراتژي مطرح نمودن موضوع فوق در تمامي اجلاس هاي نشست هاي منطقه اي و بين المللي را در پيش گرفته است. در حقيقت جمع آوري اسناد در درازمدت مي باشد.
دوم - طرح چنين موضوعي خصوصا در اجلاس هايي که يک طرف آن مثلا اروپا با دنياي لاتين مي باشد و ربطي به دستور کار و روح نشست ندارد، خارج از قواعد حتي عرف بين المللي است. هزاران اختلاف مرزي حتي بسيار بزرگتر از موضوع جزاير سه گانه در گوشه و کنار دنيا وجود دارد که در چنين اجلاس هايي و اين گونه بدانها پرداخته نمي شود. لذا مي توان ارزيابي کرد که کشورهايي در فاصله هاي بسار دور مثلا در پانزده هزار کيلومتري با ما بدون داشتن منافع مشترک مرزي و منطقه اي با جمهوري اسلامي ايران مي توانند با طور غير مستقيم و به واسطه کشورهاي عربي - به ويژه امارات - عاملي براي تهديد امنيت ملي کشورمان باشند.
سوم - چنين رفتارهايي مي توانند ناشي از فقدان روابط فعال سياسي ايران با کشورهاي مختلف دنيا - از جمله کشورهاي عربي، اسلامي، اروپايي و آمريکاي لاتين باشد و تا زماني که اين وضعيت تداوم داشته باشد، کماکان شاهد چنين برخوردها و تهديدهايي عليه منافع ملي کشورمان خواهيم بود.
3- صرف محکوم کردن يا تکذيب کردن اين اقدامات توسط سخنگوي وزارت خارجه يا ديگر مقامات ايراني کفايت نمي کند و تداوم اين وضعيت، در عين حال منافع ملي و تماميت سرزميني ايران را وجه المصالحه با بازيچه ي بده و بستان هاي سياسي کشورهاي ديگر خواهد کرد. توجه به دو مثال زير، اين موضوع را روشن تر خواهد کرد:
مطرح شدن موضوع جزاير سه گانه ايراني در بيانيه پاياني اجلاس مشترک کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس با کشورهاي آمريکايي لاتين، در واقع بيشتر شبيه يک معامله ميان دو طرف بود. زيرا از يک طرف کشورهاي آمريکاي لاتين در بند مربوط به جزاير ايراني، به نوعي ضمن جانبداري از امارات، مالکيت اين جزاير را به طرف اماراتي داده و از آنها به عنوان «جزاير اماراتي مورد مناقشه با ايران» نام برده و از جمهوري اسلامي ايران خواستند تا گام هاي اساسي براساس منشور ملل متحد براي حل موضوع مورد اختلاف بردارد. متقابلا آرژانتيني ها نيز با جلب حمايت دولت هاي منطقه خود توانستند بندي را در خصوص جزاير مورد اختلاف «مالويناس» با انگليسي در بيانيه پاياني بگنجانند.(1)
مثال ديگر در مورد بيانيه پاياني اجلاس شوراي همکاري خليج فارس و اتحاديه اروپاست که در آن نيز چنين معامله اي کاملا مشهود است. در حالي که اروپايي ها توانستند عرب هاي حوزه خليج فارس را در زمينه ي نگراني هاي خود در مورد برنامه ي هسته اي ايران با خود همراه ساخته و آن را در بيانيه پاياني اجلاس بگنجانند، متقابلا اروپائيان نيز حمايت خود را از مواضع امارات در مورد جزاير سه گانه بيان داشتند.
بدين ترتيب به نظر مي رسد جزاير سه گانه ايراني، توسط ديگران به منزله گوشت قرباني، در هر بازاري مورد معامله قرار مي گيرد.
4- تداوم اين وضعيت اولا تابعي از قدرت ايران در منطقه خليج فارس و خاورميانه و ثانيا تابعي از نوع روابط جمهوري اسلامي ايران با قدرت هاي فرامنطقه اي به ويژه آمريکا مي باشد. پس از انقلاب اسلامي که ايران به دليل پرداختن به مسائل متعدد و مشکلات متنوع داخلي و دفع توطئه هاي فراوان، توجه خود را نسبت به مسائل پيراموني تا حدودي کاهش داد و روابط ايران با قدرت هاي فرامنطقه اي به تيرگي گراييد، برخي از کشورهاي کوچک تر همسايه با اغتنام از فرصت، در پي برخي تسويه حساب هاي پيشين برآمدند و اين اقدامات با حمايت آشکار و پنهان ساير بازيگران معارض همراه بود. لذا تا زماني که اين وضعيت تداوم داشته باشد، شاهد چنين برخوردهايي نيز خواهيم بود. کاهش اين رفتارهاي خصمانه تنها در گرو افزايش قدرت ملي و منطقه اي ايران از يکسو و کاهش تنش هاي موجود با قدرت هاي فرامنطقه اي از سوي ديگر مي باشد.

پي نوشت ها :
 

1-ايرنا (IRNA)، چهارشنبه، 27 ارديبهشت 1385.
2-درويش، نفيسه، اجلاس سران آمريکاي جنوبي و اتحاديه عرب، گزارش تحليلي مرکز تحقيقات استراتژيک شماره صد ويازده، ص8.
 

منبع: فصلنامه راهبرد، شماره 41، پاييز 1385، صص249 - 245.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.