معارف نظري قرآن در تبين الگوهاي مصرف
چکيده:
کليدواژگان:
مقدمه:
برخي از پيامبران الهي چون حضرت شعيب (ع) و حضرت يوسف مأموريت داشتند تا به تصحيح و اصلاح روابط اقتصادي جامعه هم پاي اصلاح اعتقادات مردمان بپردازند و حتّي براي هدايت و اصلاح الگوهاي اقتصادي خود زمام مديريت اقتصادي را در دست گيرند. (2) در اين ارتباط جمع ميان دنيا و آخرت و مطلوبيت آن در نگاه اقتصادي اسلام خود نکته اي است که بدان اشاره (3) و همچنين بکارگيري ابزارهاي اقتصادي براي تحصيل امور معنوي و آخرتي را مطرح نموده ايم. (4)
مصرف:
(فلينظر الانسان الي طعامه)
«پس آدمي در طعام خود بنگرد». (5)
اين جمله نشان از اين دارد که دين اسلام براي بهينه بودن مصرف و مديريت صحيح آن در همه موارد ديگر نيز توجه مخصوص داشته و خواسته است انسان با استفاده از جزئي از موضوع به اهميت درک کل موضوع رهنمون شود. در تأييد اين موضوع به نمونههايي از آيات اشاره مي شود: (يا ايها الذين آمنو لا تحرموا طيبات ما احل الله لکم و لا تعتدوا انّ الله لا يحب المعتدين*و کلوا مما رزقکم الله حلال طيبا و اتقوا لله الذي انتم به مومنون)؛
اي کساني که ايمان آورده ايد، چيزهاي پاکيزه اي را که خدا براي شما حلال کرده است، حرام نکنيد و از حد در مگذريد، که خدا تجاوز کنندگان از حد را دوست ندارد. از چيزهاي حلال و پاکيزه اي که خدا به شما روزي داده است بخوريد و از خدايي که به او ايمان آورده ايد بترسيد(6)
اسلام به صراحت حق استفاده از منابع طبيعي و مواهب را به انسان مي دهد و در عين حال حيطه او را معين مي نمايد:
(يا ايها الناس کلوا مما في الارض حلالا طيبا...)
اي مردم، از آن چيزهاي حلال و پاکيزه که در زمين است بخوريد. (7)
به صراحت روشن است که بر طبق اين آيه امکان استفاده از نعمات و مصرف آن براي انسان جايز شمرده مي شود و حيطه آن تعريف مي گردد. در واقع به صراحت بيان مي نمايد که بايد حيطه حلال و پاکيزه از غير آن معلوم گردد. با اين وصف سؤالي که در اينجا به ذهن متبادر مي شود اين است که حلال و پاکيزه کدام است و به چه معنا است؟ جواب اين سؤال قطع يقين در قرآن آمده است و موارد مصرف از موارد غير قابل مصرف جدا شده است.
-مصاديقي از مصرف سوء
-الف) مصرف مال در فساد و طغيان:
(وفرعون ذي الاوتاد*الذين طغوا في البلاد*فاکثروا فيه الفساد)؛
قوم فرعون آن دارنده امکانات*و استحکامات قوي در بلاد طغيان کردند*و در آنها به فساد پرداختند. (8)
اين آيه مصداق حکومتي است که الگوها و رفتارهاي مناسب جهت تخصيص مصرف و استفاده از آن وجود ندارد و در نتيجه موجب نابودي قوم و سرزمين خود گشته اند. به بياني يکي از مهمترين دلايل نابودي فرعونيان عدم تخصيص بهينه منابع و مصرف آن در بين اقشار جامعه و نيل جامعه به نظام طبقاتي ثروتمند و فقير بوده است که اين عامل بعلاوه ساير عوامل ظلم متکبرانه، ارتشا و... به نابودي آنها منجر شده است.
-ب) مصرف مال در ارتشاء و فريب:
براي حفظ اقتصادي سالم و جلوگيري از روشهاي اقتصاد پنهان لازم است زمينههاي سلامت اقتصادي و فرهنگ آن در هر اجتماع ايجاد شود. واين بدان معناست که با افزايش ارتشا ميزان سرمايه گذاري کمتر و رشد اقتصادي کمتري اتفاق مي افتد. در تاييد اين عبارت قرآن کريم مي فرمايد:
(و لا تاکلو اموالکم بينکم بالباطل و تدلوا بها الي الحکام لتاکلو فريقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون)
اموال يکديگر را به ناشايست مخوريد و آن را به رشوه به حاکمان ندهيد، تا بدان سبب اموال گروهي ديگر را به ناحق بخوريد و شما خود مي دانيد. (9)
-ج) مصرف مال در رفاه زدگي و تجمل (اسراف و تبذير)
بگو چه کسي لباسهايي را که خدا براي بندگانش پديد آورده و خوردنيهاي خوش طعام را حرام کرده است؟ بگو اين چيزها در اين دنيا براي کساني است که ايمان آورده اند و در روز قيامت نيز خاص آنها باشد. (10)
رفاه زدگي و اسراف در انسان ها موجب مي شود تا نه تنها خود اهل فساد و تباهي باشند بلکه ديگران را به فساد بکشانند و در زمين افساد و تباهي کنند(11) خداوند، اين الگوي مصرف را نابهنجار و ضد اخلاقي و مذموم ارزيابي کرده و به شدت پرهيز از آن را توصيه مي نمايد؛ زيرا بنا بر آيات قرآن، اين گونه تصرفات موجبات فروپاشي جامعه و عذاب الهي و خسران آدمي مي شود. همچنين آيات زير نشان مي دهد که اسراف تا چه حد نابخردانه و مذموم است.
-(و ان المسرفين هم اصحاب النار):
اسراف کاران از اصحاب آتش اند. (12)
-(کذالک يضل الله من هو مسرف مرتاب)؛
خداوند گمراه کننده مسرفين است. (13)
-(و لا تسرفو انه لا يحب المسرفين)
خداوند؛ اسراف کنندگان را دوست نمي دارد(14)
-(کلوا والشربوا و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين)؛
بخوريد و بياشاميد ولي هرگز اسراف نورزيد همانا خداوند اسراف کاران را دوست ندارد. (15)
(کلوا من ثمره اذا اثمر و اتوا حقه يوم حصاده و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين)؛
چون زراعتها به ثمر رسيدند، از آنها بخوريد و درهنگام برداشت حق محرومان را نيز بپردازيد. اسراف مکنيد که خداوند اسراف کاران را دوست نمي دارد. (16)
و در ادامه آمده است:
(و لا تطيعوا امر المسرفين*الذين يفسدون في الارض و لا يصلحون)؛
فرمان اين اسراف کاران را نپذيريد*اينان که به جاي اصلاح در زمين فساد مي کنند و اصلاح نمي کنند. (17)
آيه اخير به صراحت بيان مي نمايد که از الگو برداري از شخص مسرف بايد دوري جست.
-مصاديقي از مصرف بهينه:
الف) اعتدال و ميانه روي:
«والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و کان بين ذالک قواما» (18)
(و مؤمنان کساني هستند که به هنگام انفاق اسراف نکرده و بُخل هم نورزند بلکه احساس آنها در حد ميانه و اعتدال است)
تأمل و تدبر در آيات قرآني ما را به اين موضوع مي رساند که اسراف و مصرف زياده از حد و بيجا، داراي مفاهيم و گستره وسيعي بوده و حيطه وسيعي از اعمال و رفتار مارا دربرمي گيرد. در قرآن کريم، مصرف زياده از حد از سطح خرد و جزئي تا مسائل کلان و بزرگ، به وضوح تشريع و بيان شده و ما را متوجه مي سازد که از راه مصرف بيش از حد دست برداشته و به راه صرفه جويي و مصرف بهينه اقدام نماييم و حتي تأکيد مي کند که مسرفين از رحمت و بخشش الهي مأيوس نشوند. قرآن و روايات اسلامي به وضوح نحوه و چگونگي و ميزان مصرف و تعادل در داراييهاي مالي و اخلاقي مسلمين را تشريح مي کند و به ظرايف و لطافتهاي ويژه نيز دست مي يابد. در اين ارتباط حضرت علي (ع)فرمودند: زياده روي و اسراف مکن زيرا بخشش اسراف کار مورد ستايش نيست و تنگدستي او هم مورد ترحم واقع نمي شود. به بياني بخشش و ترحم اسراف کار هم مذموم است و آورده شده است که، ميانه روي باعث پايداري نعمت مي شود. امام موسي بن جعفر (ع) فرمودند: كسي که در زندگي ميانه روي و قناعت کند نعمت او باقي مي ماند و آنکه با تبذير و اسراف زندگي کند، نعمتش از بين مي رود. (19)
در جاي ديگر اميرمؤمنان (ع) مي فرمايند: هر چيزي بيشتر از اقتصاد (ميانه روي) اسراف است» (20)
در سخنان گهربار ائمه اطهار(ع) نيز به تعدد از زياده روي و خروج از اعتدال، به عنوان عامل تباهي ثروت و از بين رفتن برکت و عامل ايجاد فقر و فلاکت ياد شده است. به همان نسبت که اسراف مذمت شده است.
ب) قناعت و خودپسندگي:
بهينه سازي مصرف و راههاي مبارزه با سوء مصرف
مصرف کردن، در معناي اقتصادي آن به مفهوم برداشت از منابع کميابي است که انسان به آن نياز دارد و با استفاده از آن بخشي از نيازهاي خود و يا ديگران را فراهم مي نمايد. مصرف از لحاظ اقتصادي بايد ارزش اثر بخشي و کارابودن را داشته باشد و با اين تعريف، در بطن مفهوم درست مصرف کردن مفهوم بهره وري نهاده شده است. تبذير يا همان الگوي نادرست مصرف که در لغت به معناي ريخت وپاش است و از ريشه بذر گرفته شده است نشان از رفتاري دارد که در آن اموال و داراييهاي فرد يا گروه بي آنکه به درستي تعريف و تخصيص داده شود، مورد استفاده قرار گيرد و به صراحت در قرآن کريم مورد نکوهش قرار مي گيرد (و حق خويشاوند و محرومان بينوا و در راه مانده را بده و مال خود را بيهوده و به گزاف مريز و مپاش-تباه مکن-همانا ريخت و پاش کنندگان -کساني که مال را به گزاف تباه مي کنند-برادران شيطان ها هستند و شيطان خداوند خويش را ناسپاس است ). (21)اسراف نه تنها عامل مهم در دوري از محبت خداوند مي شود بلکه موجب مي شود خود و يا جامعه دچار نابودي گردد. (22) مسأله اسراف و هدر دادن منابع در رفتار مصرفي، مسأله اي بنيادي است که ناشي از مدلهاي غلط ذهني شکل يافته، خودخواهي هاي اخلاقي و درک سطحي از اقتصاد، در حال و آينده است. به ياد داشته باشيم؛ بايد ميزان خطاهاي خود را در نحوه مصرف کاهش دهيم و اين بستگي به مدلهاي ذهني و آموزشي ما دارد و اگر بتوانيم به خوبي و با کيفيت بالا از آموزههاي قرآني استفاده کنيم آنگاه با موفقيت بسياري در اين زمينه روبه رو هستيم. مي توان خطاهاي انساني را در 5 طبقه قرار داد(23):
-الف) خطا هاي مربوط به فراموشي آني يا لغزشي،
-ب) خطاهاي مربوط به آموزش ضعيف يا دستور العمل ضعيف،
-ج) خطا مربوط به فراتر بودن تکليف از توانايي ذهني يا فيزيکي يک فرد، يا کليه افراد باشد،
-د) خطاهاي ناشي از تصميم گيري عمدي جهت عدم دنبال کردن دستورالعمل ها يا تکنيک هاي پذيرفته شده،
-ه) خطا هاي ايجاد شده توسط تصميم گيران(مديران).
اگر بتوانيم اين خطاها را کاهش دهيم يا به صورت کامل از ميان برداريم، در حقيقت مي توانيم به يک مدل ذهني صحيح و قوي دست پيدا کنيم و به بهترين صورت با موضوع بهينه مصرف نمودن و درست مصرف نمودن روبرو شويم. قرآن در بخش هاي مختلفي به صراحت و ظرافت انواع اين خطاها را بيان نموده و به انسان در هر مورد هشدار مي دهد. به ياد داشته باشيم تنوع طلبي هاي و زياده خواهي ها، ما را از راه راست باز ندارد. درک طبيعت و ماهيت پوياي فرايندهاي مصرف در حيطه تئوري و عمل و کيفيت و کميت مصرف و جنبههاي اجتماعي مصرف به منظور موفقيت و رشد در چشم انداز دهه توسعه و پيشرفت حائز اهميت است. براي آن که بتوانيم در سطح ملي و بين المللي توسعه و رشد داشته باشيم، لازم است به نقش حساس و با اهميت آموزههاي الهي توجه کرده و نيز بايد شرايط و نيازمندي ها و فضاي لازم براي مصرف صحيح و اصلاح مصرف در موارد لازم ر ا بشناسيم و عمل کنيم تا بتوانيم به مطلوبيت هاي لازم دست يابيم. موفقيت و حصول نتايج مطلوب، بستگي تام به فرهنگ سازي اين موضوع در عرصههاي گوناگون دارد. مصرف بهينه، فاکتوري است که مي تواند زمينه رفاه و توسعه را در آينده ايجاد نمايد و اين در صورتي است که فرهنگ سازي هاي لازم در زمينه آن صورت گرفته و نقش تعليمات الهي در تمامي بخش ها به خوبي درک شده و به کار گرفته شود.
نتيجه گيري
پي نوشت ها :
1-سوره اعراف آيه 85 و سوره هود آيات 84تا86.
2-سوره اعراف آيه 85 و شعرا آيات 177 تا 183 و سوره يوسف (ع) آيات 47 تا 55.
3-سوره بقره آيه201 و سوره نساء آيه 134.
4-سوره قصص، آيه 77.
5-سوره عبس، آيه 24.
6-ابراهيمي، محمد حسين، اقتصاد در قرآن، قم، نشر تبليغات اسلامي، 1375، ص 120.
7- سوره بقره آيه 168.
8- سوره فجر آيات 10-12.
9- سوره بقره آيه 188.
10- ابراهيمي، محمدحسين، اقتصاد در قرآن، قم، نشر تبليغات اسلامي، 1375، ص 126.
11-سوره قصص، آيات 76 تا 83.
12-سوره غافر، آيه 43.
13-سوره غافر، آيه34.
14-سوره انعام، آيه 141.
15-سوره اعراف، آيه 31.
16-سوره انعام، آيه 141.
17-سوره شعرا، آيات 152 و151.
18-سوره فرقان، آيه 67.
19-ابن شعبه حراني، تحف العقول، موسسه اعلمي، بيروت، ص301.
20-شهيدي، سيد جعفر، ترجمه نهج البلاغه، کلمات قصار اميرالمؤمنين علي (ع)، ص171.
21-سورهي اسرا، آيات 26 و 27.
22-سورهي يس، آيات 13 و 19.
23-سايت تبيان، موضوع الگوي مصرف در قرآن، مورخه88/2/30.