آداب آزاداندیشی در اسلام

اسلام با آمدنش و ارائه نگاهی نو به انسان و جهان افق‌هایی را برای بشریت باز کرد که او را به سعادت ابدی خواهد رساند. شاید یکی از مهمترین و اساسی‌ترین آنها آزادی اندیشه و برداشتن غل و زنجیرهای فکری از عقول بشر باشد. اگر جسم کسی تحت سلطه دیگری باشد می‌توان گفت آزادی از او سلب شده است ولی آزادی واقعی هر کس زمانی سلب می‌شود که اجازه اندیشیدن را از او بگیرند و در راه رشد و کمال فکری او سدی ایجاد کنند.
يکشنبه، 9 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آداب آزاداندیشی در اسلام

آداب آزاداندیشی در اسلام
آداب آزاداندیشی در اسلام


 





 
اسلام با آمدنش و ارائه نگاهی نو به انسان و جهان افق‌هایی را برای بشریت باز کرد که او را به سعادت ابدی خواهد رساند. شاید یکی از مهمترین و اساسی‌ترین آنها آزادی اندیشه و برداشتن غل و زنجیرهای فکری از عقول بشر باشد. اگر جسم کسی تحت سلطه دیگری باشد می‌توان گفت آزادی از او سلب شده است ولی آزادی واقعی هر کس زمانی سلب می‌شود که اجازه اندیشیدن را از او بگیرند و در راه رشد و کمال فکری او سدی ایجاد کنند.
اگرچه در اینجا قصد ندارم درباره اهمیت آزاداندیشی بنویسم ولی نوشتن از آداب آزاداندیشی در اسلام، خود پرده از اهمیت و جایگاه آن نیز خواهد برداشت.
قرآن کریم موانع آزاداندیشی را به طرق مختلف بیان می‌کند. دوری از این موانع و به دام آنها نیفتادن از آداب آزاداندیشی خواهد بود. اگر آزاداندیشی را چنین تعریف کنیم که: "رهایی فکر و اندیشه از اسارت‌ها و تحکم‌های درونی و بیرونی و موانع رسیدن به حقیقت و اندیشیدن بدون سوق یافتن به نتیجه‌های از پیش تعیین شده خواه حق باشند خواه باطل." آنگاه انجام هر اقدامی برای دور ماندن از موانع دستیابی به حقیقت و رفتن به سمت نتیجه‌های از پیش تعیین شده از روش‌ها و آداب آزاداندیشی خواهد بود. با این حساب، با یک مجموعه روش‌های گسترده رو‌به‌رو هستیم و حق هم همین است که بسته به شرایط زمانی و بسته به افراد مختلف، روش‌ها و آداب تغییر می‌کند. اما باید به مواردی که برای همه یکسان است و می تواند برای همه کاربرد داشته باشد توجه ویژه داشت. قرآن کریم به خوبی این موارد را برمی‌شمارد و ریشه‌یابی می‌کند.

پیروی نکردن از پدران و گذشتگان


با بررسی آیات قرآن می‌توان فهمید که مشکل اصلی همه پیامبران سرسختی و تعصب کورکورانه امت‌ها بر سر آموزه‌هایی است که از طریق گذشتگان به آنها رسیده است. تقلید از پدران در فضایی که فرزندان در حمایت خانواده‌ها و قبیله‌ها بوده‌اند باعث شده بود که فرصت آزاداندیشی و به دنبال حقیقت رفتن از آنها سلب شود. قرآن کریم در موارد متفاوتی از این افراد و گروه‌ها سخن می‌گوید و احتجاج پیامبران در برابر آنها را بیان می‌کند. قرآن از آنها می‌پرسد: اگر پدران و گذشتگان شما بر باطل بودند با این حال شما از آنها پیروی می‌کنید؟ به آیه 104 سوره مائده توجه کنید. وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ.[1]
خداوند با ایجاد سوال درباره حق یا باطل بودن عقاید و آموزه‌هایی که این افراد آن را برای خود انتخاب کرده‌اند در واقع می‌خواهد فرصت آزاداندیشی را برای آنها فراهم آورد و تلنگری به آنها بزند تا درباره آنچه به عنوان عقیده و جهان‌بینی انتخاب کرده‌اند تأمل کنند.
در جایی دیگر خداوند تبعیت آنها از عقاید پدران‌شان را با چیز دیگری زیر سوال می برد. می‌پرسد حتی اگر شیطان آنها را به عذاب دعوت کند باز آنها بر همین عقاید باقی خواهند بود.
[2]
اینکه افراد آنچه از پداران و گذشتگان به آنها رسیده است را حق انگاشته‌اند، محدود به زمان حضور پیامبران در جوامع نیست. در همین روزگار نیز بسیاری، اعتقادات خود را از راه تقلید از پدر و مادر یا فضایی که در آن رشد کرده‌اند انتخاب می‌کنند. بدون آنکه درباره راستی و حقیقت آن فکر کنند. قرآن کریم با بیان این مشکل در جوامع پیشین، ما را از افتادن به این دام هشدار می‌دهد. تقلید از پدران و به عقاید آنها گردن نهادن نتیجه‌ای از پیش تعیین شده است که با تعریف آزاداندیشی سازگار نیست هر چند آنچه پدران به آن اعتقاد داشته‌اند حق باشد.
قرآن کریم در مواردی علت اینکه این افراد در برابر این سوال تسلیم نمی‌شدند را نیز به طور ضمنی بیان کرده است. آنها را به اختصار توضیح می دهم.
- رفاه طلبی بیش از اندازه: گروهی که در برابر این سوال موضع می‌گرفتند و دعوت پیامبران را اجابت نمی‌کردند افرادی بودند که به دنیا زدگی دچار شده بودند و یا به تعبیر قرآن از مترفین بودند. وَ كَذلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَذيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ (سوره زخرف/آیه 23)
[3]
- قدرت طلبی و ریاست طلبی: فرعونیان در پاسخ به درخواست موسی و عمران برای پذیرش حق آنها را به این متهم کردند که هدف شما از برگرندان ما از عقاید پدرانمان این است که حکومت را از دست ما خارج کنید. این گروه می‌دانستند که پذیرش حق و ایمان آوردن به تعالیم الهی قدرت و شوکت پوشالی آنها را خواهد شکست لذا با استفاده از سیاست «فرار به جلو» موسی و عمران را متهم کردند تا خود را منزه نشان دهند. به این آیه توجه کنید: قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَلْفِتَنا عَمَّا وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا وَ تَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِياءُ فِي الْأَرْضِ وَ ما نَحْنُ لَكُما بِمُؤْمِنينَ (سوره یونس/آیه 78)
- بی‌بند‌و‌باری و اباحی‌گری: گروهی آنچه از پدارنشان به آنها رسیده بود را حق فرض می‌کردند و اعمال سوء و بی‌بندوباری های خود را اینگونه توجیه می کردند که این دستور خداوند است. خداوند در سوره اعراف آیه 28 می فرماید: وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ
[4]

پیروی نکردن از ظن
 

خداوند علت ایمان نیاوردن به تعالیم الهی پیامبران را در پیروی بسیاری از افراد از ظن می داند. می فرماید: وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني‏ مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما يَفْعَلُونَ (سوره یونس/آیه 36)[5]. اگر کسی مایل نباشد زحمت فکر کردن را تحمل کند و خود را برای رسیدن به حقیقت به تکاپو اندازد ناچار است از ظن و گمان‌های بی‌اساس پیروی کند. آزاداندیشی برای رسیدن به حقیقت مرارت‌ها و سختی‌های خاص خود را دارد و کسی که به جای تحمل سختی‌ها به پیروی از ظن روی می‌آورد از آزاداندیشی به دور است.

پیروی نکردن از بزرگان
 

گاهی اوقات موقعیت‌های اجتماعی برخی از افراد سبب می‌شود تا حرف و عمل آنها به عنوان رویکرد درست تلقی شود. این در حالی است که نمونه‌های فراوانی را می‌توان یافت که همین بزرگان و خواص به خطا رفته‌اند و از حقیقت فاصله گرفته‌اند. قرآن کریم این خطر را گوشزد می‌کند و روشن شدن حقیقت برای افراد تبعیت کننده را در زمانی نشان می‌دهد که دست آنها از جبران اعمال گذشته خود کوتاه شده است و راه برگشتی وجود ندارد. خداوند در سوره احزاب آیات 66 تا 68 علت به سعادت نرسیدن عده‌ای را تبیعت از بزرگان خود بیان می‌کند. می‌فرماید: يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فىِ النَّارِ يَقُولُونَ يَالَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا × وَ قَالُواْ رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ كُبرََاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا × رَبَّنَا ءَاتهِِمْ ضِعْفَينْ‏ِ مِنَ الْعَذَابِ وَ الْعَنهُْمْ لَعْنًا كَبِيرًا.[6] تبعیت از خواص و بزرگان نیز انسان را به نتیجه‌های از پیش تعیین شده می‌کشاند و راه پیشرفت فکری فرد را مسدود می‌سازد.
از نصایح امام علی (ع) در نامه خود به امام حسن(ع) این است که بندگی و اسارت هیچ کس را نپذیرد. که این شامل مهمترین اسارت‌ها و بندگی ها یعنی بندگی و اسارت اندیشه نیزمی شود. ایشان می‌فرماید: لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا.
[7]

پیروی نکردن از خواهش‌های نفسانی
 

آنگاه که اشتغالات ذهنی فردی را خواهش‌های نفسانی او پر کند جایی برای اندیشیدن و تفکر درباره بسیاری از مسائل باقی نخواهد ماند. تبعیت از خواهش‌های نفسانی به شهادت قرآن انسان را به جایی می‌رساند که هوی و هوس را خدای خود قرار می‌دهد. (أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً (فرقان/43))[8] و این سبب خواهد شد تا انسان از پذیرش آنچه بر خلاف میل و خواستش باشد پرهیز کند. این خطر حتی توسط پیامبر(ص) نیز قابل برطرف شدن نیست. استفهام انکاری در انتهای آیه دلیلی است بر این مدعا. خداوند در قرآن ضلالت و گمراهی عده‌ای را به خاطر تبعیت آنها از هوی و هوس بیان می کند و به پیامبر نیز هشدار می‌دهد که از پیروی از هوی و هوس آنها ( که به نوعی می‌توان گفت پیروی از راه و روشی است که آنها با تبعیت از هوی و هوس در آن قدم گذاشته‌اند) خودداری کند. در واقع این افراد با دنباله‌روی از هوی و هوس خود به مسلک و مکتب جدیدی دست یافته بودند که سعادت را در پی نداشته است. به آیات زیر توجه کنید:
- فَإِنْ لَمْ يَسْتَجيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّما يَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ (سوره قصص/آیه 50
[9]
- بَلِ اتَّبَعَ الَّذينَ ظَلَمُوا أَهْواءَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَنْ يَهْدي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرينَ (سوره روم/آیه 29)
[10] - قُلْ إِنِّي نُهيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدينَ (سوره انعام/آیه 56)
[11]
خداوند در جایی دیگر آیین الهی پیامبر(ص) را آیینی بر اساس دلیل و برهان می‌خواند و راه و روش کسانی که به جای آزاداندیشی هوی و هوس بر آنها حکومت کرده است را زینت یافته اعمال بد آنها می‌داند. می‌فرماید:
أَ فَمَنْ كانَ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ (سوره محمد/آیه 14
[12]
دور ماندن از هوی و هوس و پیروی نکردن از آنها در زبان قرآن به تقوی شهرت یافته است و خداوند برای کسی که تقوی را رعایت کند فرقان را تضمین کرده است. فرقان یعنی وسیله تشخیص حق از باطل. و مهمترین اصل در آزاداندیشی تشخیص حق از باطل است. بنابراین با توجه به آیه 29 سوره انفال (يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يجَْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا)[13] تاثیر و نقش تقوی و دوری از هوی و هوس در آزاداندیشی روشن تر می‌گردد.
با بررسی سیره و روش آزاداندیشان می‌توان به دیگر روش‌ها و آداب آزاداندیشی دست یافت. نمونه هایی از افرادی که در برابر آزاداندیشان موضع گرفته‌اند و روشی که افراد آزاداندیش برای هدایت دیگران به کار برده اند می‌تواند راهنمای ما باشد.

مواجهه موسی و هارون با فرعون
 

آنگاه که خداوند به موسی دستور می دهد تا به همراه برادرش برای هدایت فرعون به نزد او روند، دستوراتی نیز درباه کیفیت این کار می‌دهد. ظرافت‌های موجود در این دستورات به ما کمک می‌کند تا برخی از آداب آزاداندیشی را به دست آوریم. ابتدا آیات مربوط به این دستور را ذکر کرده و پس از آن به طور خلاصه موارد را اشاره خواهم کرد.
سوره طه آیات 42 تا 53:
اذْهَبْ أَنتَ وَ أَخُوكَ بَِايَاتىِ وَ لَا تَنِيَا فىِ ذِكْرِى(42) اذْهَبَا إِلىَ‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى‏(43) فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يخَْشىَ‏(44) قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نخََافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَى‏(45) قَالَ لَا تخََافَا إِنَّنىِ مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَ أَرَى‏(46) فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنىِ إِسْرَ ءِيلَ وَ لَا تُعَذِّبهُْمْ قَدْ جِئْنَاكَ بَِايَةٍ مِّن رَّبِّكَ وَ السَّلَامُ عَلىَ‏ مَنِ اتَّبَعَ الهُْدَى(47) إِنَّا قَدْ أُوحِىَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلىَ‏ مَن كَذَّبَ وَ تَوَلىَ‏(48) قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَامُوسىَ‏(49) قَالَ رَبُّنَا الَّذِى أَعْطَى‏ كلُ‏َّ شىَ‏ْءٍ خَلْقَهُ ثمُ‏َّ هَدَى‏(50) قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولىَ‏(51) قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبىّ‏ِ فىِ كِتَابٍ لَّا يَضِلُّ رَبىّ‏ِ وَ لَا يَنسىَ(52) الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتىَ‏(53
[14]
- استفاده از ظرفیت فکری دیگران (اذْهَبْ أَنتَ وَ أَخُوكَ)
- اتقان کلام با استفاده از آیات و نشانه های حق (اذْهَبْ أَنتَ وَ أَخُوكَ بَِايَاتىِ)
- فراموش نکردن ذکر و یاد خدا (وَ لَا تَنِيَا فىِ ذِكْرِى)
- سخن گفتن به نرمی و ملایمت (فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يخَْشىَ)
- توکل کردن بر خداوند در برابر هجمه‌ها و طغیان‌ها(قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نخََافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَى‏- قَالَ لَا تخََافَا إِنَّنىِ مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَ أَرَى)
- نسبت ندادن ندانسته ها به خداوند (قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولىَ‏- قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبىّ‏ِ فىِ كِتَابٍ لَّا يَضِلُّ رَبىّ‏ِ وَ لَا يَنسىَ)
- استفاده از دلایل عینی و قابل درک در لحظه گفتگو (الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتىَ)

انتخاب بهترین سخن و دلیل
 

فرد آزاداندیش در هنگام اندیشیدن درباره یک مساله ممکن است با اقوال، دلایل و نظرات متفاوتی رو‌به‌رو شود. آزاداندیش واقعی کسی است که از میان این تفاوت‌ها سخن حق را تشخیص دهد و از بین سخنان حق نیز بهترین آن را انتخاب کند. خداوند در سوره زمر آیه 18 درباره بندگان واقعی خود می فرماید: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئكَ الَّذِينَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ.[15]

امکان و فرصت تحقیق
 

اندیشه‌ها زمانی بارور خواهند شد که فرصت تحقیق و جستجو درباره یک مساله را پیدا کنند. اگر تحقیق را متشکل از سه مرحله‌ی پرسش، جستجو و گفتگو بدانیم، فضای باز و آزادانه در هر سه مرحله باید وجود داشته باشد. شاید در ابتدا چنین به نظر رسد که فضای آزادانه در دو مرحله اول یعنی پرسش و جستجو ضروری‌تر است ولی باید توجه داشت که اندیشه‌ها در برخورد با یکدیگر فرصت رشد می‌یابند و صحت و سقم اندیشه‌ها در بحث و گفتگو مشخص می‌شود. به نظر نگارنده لازمه وجود فضای آزاد در مرحله سوم این است که در دو مرحله قبل نیز آزادی اندیشه حکم فرما باشد و به همین خاطر است که قرآن کریم بر فضای آزادانه در مرحله سوم تاکید فراوانی می‌کند و سیره پیامبران را در این مرحله برجسته‌تر نشان می‌دهد. خداوند به پیامبران دستور می‌دهد تا در هنگام رویارویی با مشرکان و کفار از آنها درباره روش و مسلک فکری و عملی خود دلیل و برهان بخواهند. آوردن برهان به معنی بحث و گفتگو درباره موضوع است و دو مرحله پرسش و تحقیق پشت سر گذاشته شده است. این نشان از التزام به آزادی اندیشه و امکان فرصت و تحقیق دارد. به آیات زیر توجه کنید:
- أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ هذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلي‏ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ (سوره انبیاء/ آیه 24)
[16]
- أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (سوره نمل/ آیه 64)
[17] قرآن در جای دیگری به صراحت تمام به پیامبر(ص) دستور می‌دهد تا اگر کسی از مشرکین خواست کلام الهی را بشنوند به او پناه و فرصت دهد تا کلام خداوند را بشنود و درباره آن تامل کند. خداوند به طور ضمنی تاکید می‌کند که اندیشیدن نیازمند فرصت است لذا به پیامبر دستور می دهد تا او را به جایگاه امن خود برساند. به آیه توجه کنید: وَ إِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتىَ‏ يَسْمَعَ كلََامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَالِكَ بِأَنهَُّمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ(سوره توبه/ آیه 6)
[18]
با بررسی آیات قبل و با توجه به اینکه این آیه در سوره توبه است می‌فهمیم که این دستور در زمانی داده شده است که مسلمانان با مشرکین در حال جنگ بودند، ولی هدایت یافتن و آزادی اندیشه آنقدر پر ارج است که جنگیدن با کسی که می‌خواهد سخن خدا را بشنود جایز نیست. با توجه به اینکه این آیه وجود آزادی اندیشه را برای مشرکین در حال جنگ تایید کرده است، به ارزش و از طرف دیگر لزوم آزادی اندیشه در جامعه اسلامی و برای مسلمانان می‌توان پی برد.
درجای دیگر مساله تحدی درباره قرآن این مطلب را تایید می‌کند و به خوبی نشان می‌دهد که فرصت و امکان تحقیق باید به چه صورت باشد. خداوند به طرف مقابل خود اجازه می‌دهد تا از هر کس که دلخواه آنها باشد در راه مقابله با قرآن استفاده کنند.[19] و این به معنی ضرورت فضای باز و آزادانه برای تحقیق در تمامی مراحل است.

عدم محدودیت در طرح پرسش‌ها
 

یکی دیگر از آداب آزاداندیشی این است که فرد آزاداندیش باید بداند که هیچ محدودیتی در طرح پرسش ها وجود ندارد. البته کسانی که فضای فکری جامعه را به دست دارند نیز باید بدانند و به آن التزام داشته باشند که هیچ محدودیتی برای افراد در طرح پرسش ها به وجود نیاورند. فضای آزاد در اندیشیدن سبب خواهد شد تا حق جلوه‌گر شود و در مجموع به نفع جبهه حق خواهد بود لذا محدودیتی در طرح پرسش ها وجود ندارد. در برخورد پرسش ها و عکس‌العمل فضای فکری جامعه در فرض حق و یا باطل بودن آن چهار صورت وجود دارد که نتیجه آنها اثبات می‌کند که وجود فضای آزادانه برای طرح پرسش‌ها و اندیشیدن درباره آنها به سود حق و جبهه حق خواهد بود. و جبهه حق باید همواره مدافع فضای آزاداندیشی باشد. خداوند در قرآن از فضای آزاد در طرح پرسش‌ها و ارائه نظرات دفاع می‌کند. آنگاه که درباره قرآن تحدی می‌کند و از مردم می‌خواهد تا اگر کسی توانایی آوردن مانند آن را دارد آزادانه این کار را انجام دهد. خداوند اندیشیدن و اقدام برای آوردن دلیل علیه کتاب خود را نهی نمی‌کند و حتی با کاهش دادن محدوده تحدی از آوردن ده سوره[20] به آوردن یک سوره[21] به نوعی فضا را برای رقیب آزادانه‌تر می‌کند و به او این اجازه را می‌دهد تا با آوردن حداقل یک سوره به مقابله با قرآن بپردازد. این کار معنای روشنی از فضای آزاداندیشی را برای ما به نمایش می‌گذارد و در واقع راهنمای ما در ایجاد فضایی آزاداندیشانه با طرح پرسش هایی بدون محدودیت می‌باشد.

پذیرش حقیقت در صورت دستیابی به آن
 

یکی از مهمترین آداب آزاداندیشی این است که در صورت دستیابی به حقیقت و روشن شدن ابهامات، قدرت پذیرش حق در فرد وجود داشته باشد، هرچند آنچه به آن رسیده است به ضرر وی باشد و یا او را به زحمت بیندازد. اگر فرد آزاداندیش موانع نفسانی را در درون خود از بین برده باشد پس از آنکه به حقیقت دست یافت آن را خواهد پذیرفت و حقیقت را فدای منافع شخصی و ظاهری خود نخواهد کرد. به نمونه‌ای از پذیرش حقیقت در سیره آزاداندیشان توجه کنید: در آستانه جنگ بصره، گروهی از اعراب «کلیب جَرمی» را جهت آگاهی از حقیقت و دانستن علل مبارزه امام علی(ع) با ناکثین (اصحاب جمل) به نمایندگی نزد حضرت علی (ع) فرستادند. امام(ع) به گونه‌ای با آن شخص صحبت فرمود که حقیقت را دریافت. آنگاه به او فرمود: بیعت کن. وی گفت: من نماینده گروهی هستم و قبل از مراجعه به آنان به هیچ کاری اقدام نمی‌کنم. امام(ع) فرمود: اگر آنها تو را می‌فرستادند که محل ریزش باران را بیابی سپس به سوی آنان بازمی‌گشتی و از گیاه و سبزه و آب خبر می‌دادی، اگر مخالفت می‌کردند و به سرزمین خشک و بی‌آب روی می‌آوردند، تو چه می‌کردی؟ گفت: آنها را رها می‌کردم و به سوی آب و گیاه می‌رفتم. امام فرمود: پس دستت را برای بیعت کردن باز کن. مرد گفت: به خدا سوگند به هنگام روشن شدن حق، توانایی مخالفت نداشتم و با امام بیعت کردم.
[22]

پي‌نوشت‌ها:
 

[1] . و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد!»، مى‏گويند: «آنچه از پدران خود يافته‏ايم، ما را بس است!» آيا اگر پدران آنها چيزى نمى‏دانستند، و هدايت نيافته بودند (باز از آنها پيروى مى‏كنند)؟!
.[2] وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِلى‏ عَذابِ السَّعيرِ (لقمان/21) ترجمه: و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد!»، مى‏گويند: «نه، بلكه ما از چيزى پيروى مى‏كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم!» آيا حتّى اگر شيطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان كند (باز هم تبعيّت مى‏كنند)؟!
[3] . و اين گونه در هيچ شهر و ديارى پيش از تو پيامبر انذاركننده‏اى نفرستاديم مگر اينكه ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند: «ما پدران خود را بر آئينى يافتيم و به آثار آنان اقتدا مى‏كنيم.»
[4] . هنگامى كه كار زشتى انجام مى‏دهند مى‏گويند: «پدران خود را بر اين عمل يافتيم و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: «خداوند (هرگز) به كار زشت فرمان نمى‏دهد! آيا چيزى به خدا نسبت مى‏دهيد كه نمى‏دانيد؟!»
[5] . و بيشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بى‏اساس)، پيروى نمى‏كنند (در حالى كه) گمان، هرگز انسان را از حقّ بى‏نياز نمى‏سازد (و به حق نمى‏رساند)! به يقين، خداوند از آنچه انجام مى‏دهند، آگاه است!
[6] . در آن روز كه صورتهاى آنان در آتش (دوزخ) دگرگون خواهد شد (از كار خويش پشيمان مى‏شوند و) مى‏گويند: «اى كاش خدا و پيامبر را اطاعت كرده بوديم!» (66) و مى‏گويند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت كرديم و ما را گمراه ساختند! (67) پروردگارا! آنان را از عذاب، دو چندان ده و آنها را لعن بزرگى فرما!(68)
[7] . نهج البلاغه نامه 31: بنده دیگری نباش درحالی که خداوند تو را آزاد آفریده است.
[8] . آيا ديدى كسى را كه هواى نفسش را معبود خود برگزيده است؟! آيا تو مى‏توانى او را هدايت كنى (يا به دفاع از او برخيزى)؟
[9] . اگر اين پيشنهاد تو را نپذيرند، بدان كه آنان تنها از هوسهاى خود پيروى مى‏كنند! و آيا گمراهتر از آن كس كه پيروى هواى نفس خويش كرده و هيچ هدايت الهى را نپذيرفته، كسى پيدا مى‏شود؟! مسلّماً خداوند قوم ستمگر را هدايت نمى‏كند!
[10] . ولى ظالمان بدون علم و آگاهى، از هوى و هوسهاى خود پيروى كردند! پس چه كسى مى‏تواند آنان را كه خدا گمراه كرده است هدايت كند؟! و براى آنها هيچ ياورى نخواهد بود
[11] . بگو: «من از پرستش كسانى كه غير از خدا مى‏خوانيد، نهى شده‏ام!» بگو: «من از هوى و هوسهاى شما، پيروى نمى‏كنم اگر چنين كنم، گمراه شده‏ام و از هدايت‏يافتگان نخواهم بود!»
[12] . آيا كسى كه دليل روشنى از سوى پروردگارش دارد، همانند كسى است كه زشتى اعمالش در نظرش آراسته شده و از هواى نفسشان پيروى مى‏كنند؟!
[13] . اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، براى شما وسيله‏اى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار مى‏دهد (روشن‏بينى خاصّى كه در پرتو آن، حق را از باطل خواهيد شناخت)
[14] . (اكنون) تو و برادرت با آيات من برويد، و در ياد من كوتاهى نكنيد! (42) بسوى فرعون برويد كه طغيان كرده است! (43) اما بنرمى با او سخن بگوييد شايد متذكّر شود، يا (از خدا) بترسد! (44) (موسى و هارون) گفتند: «پروردگارا! از اين مى‏ترسيم كه بر ما پيشى گيرد (و قبل از بيان حق، ما را آزار دهد) يا طغيان كند (و نپذيرد)!» (45) فرمود: «نترسيد! من با شما هستم (همه چيز را) مى‏شنوم و مى‏بينم! (46) به سراغ او برويد و بگوييد: «ما فرستادگان پروردگار توايم! بنى اسرائيل را با ما بفرست و آنان را شكنجه و آزار مكن! ما نشانه روشنى از سوى پروردگارت براى تو آورده‏ايم! و درود بر آن كس باد كه از هدايت پيروى مى‏كند! (47) به ما وحى شده كه عذاب بر كسى است كه (آيات الهى را) تكذيب كند و سرپيچى نمايد!» (48) (فرعون) گفت: «پروردگار شما كيست، اى موسى؟!» (49) گفت: «پروردگار ما همان كسى است كه به هر موجودى، آنچه را لازمه آفرينش او بوده داده سپس هدايت كرده است!» (50) گفت: «پس تكليف نسلهاى گذشته (كه به اينها ايمان نداشتند) چه خواهد شد؟!» (51) گفت: «آگاهى مربوط به آنها، نزد پروردگارم در كتابى ثبت است پروردگارم هرگز گمراه نمى‏شود، و فراموش نمى‏كند (و آنچه شايسته آنهاست به ايشان مى‏دهد)! (52) همان خداوندى كه زمين را براى شما محل آسايش قرار داد و راه‏هايى در آن ايجاد كرد و از آسمان، آبى فرستاد!» كه با آن، انواع گوناگون گياهان را (از خاك تيره) برآورديم. (53)
[15] . همان كسانى كه سخنان را مى‏شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى‏كنند آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند.
[16] . آيا آنها معبودانى جز خدا برگزيدند؟! بگو: «دليلتان را بياوريد! اين سخن كسانى است كه با من هستند، و سخن كسانى [پيامبرانى‏] است كه پيش از من بودند!» امّا بيشتر آنها حق را نمى‏دانند و به همين دليل (از آن) روى گردانند.
[17] . آيا معبودى با خداست؟! بگو: «دليلتان را بياوريد اگر راست مى‏گوييد!»
[18] . و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند!
[19] . رجوع شود: سوره بقره/آیه 23 – سوره یونس/آیه 38 – سوره هود/آیه 13
[20] . سوره هود آیه 13.
[21] . سوره یونس آیه 38.
[22] . نهج البلاغه، خطبه 170.
 

منبع:قرآن کریم و نهج البلاغه
ارسال توسط کاربر محترم سایت :jamal5159




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا