زکات پاکیزگی اقتصادی

زکات درلغت به معنای رشدو پاکیزگی است. وقتی انسان زکات اموال خود را می‌پردازد از بسیاری از آلودگی‎های روحی همچون بخل وتکبر و... مصون می‌ماند و همچنین رشد و تعالی روح خود را در پرداخت زکات احساس خواهد کرد که احادیث فراوانی در این زمینه وارد شده است که ما در این مقاله بدان پرداخته‌ایم؛ و از طرفی نپرداختن زکات نیز رشد وبالندگی روحی ومعنوی انسان را از او می‌گیرد و بنیان اقتصادی جامعه بشری راخطر خواهد انداخت.
پنجشنبه، 13 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زکات پاکیزگی اقتصادی

زکات پاکیزگی اقتصادی
زکات پاکیزگی اقتصادی


 

نويسنده:احمد ابراهیمی هرستانی
منبع : اختصاصی راسخون



 

احمد ابراهیمی هرستانی

چکیده
زکات درلغت به معنای رشدو پاکیزگی است. وقتی انسان زکات اموال خود را می‌پردازد از بسیاری از آلودگی‎های روحی همچون بخل وتکبر و... مصون می‌ماند و همچنین رشد و تعالی روح خود را در پرداخت زکات احساس خواهد کرد که احادیث فراوانی در این زمینه وارد شده است که ما در این مقاله بدان پرداخته‌ایم؛ و از طرفی نپرداختن زکات نیز رشد وبالندگی روحی ومعنوی انسان را از او می‌گیرد و بنیان اقتصادی جامعه بشری راخطر خواهد انداخت.
کلید واژگان: زکات، اسلام، مستضعفان، اقتصاد و اجتماع
مقدمه
یکی از باورهای دینی و انسان ساز اسلام که از اقیانوس زلال قرآن و احادیث سرچشمه دارد «زکات» است. که شعاع نور آن تاریکی‌های ظلمت را در می‌نوردد و برکات آن جامعه انسانی و بشری را از شکافت‏های نابودکننده زندگی ایمن می‌سازد. زکات در کنار اقامه نماز هر دو پرتوی از حق راآشکار می‌سازند یکی ارتباط با خالق ودیگری مخلوق را رقم می‌زند؛ و عده ای در این میان با اینکه دارای ثروت‌های کلانی هستند اما از پرداخت زکات خودداری می کنندکه سرنوشت آن در حد شرک به خدا وعدم برکت درزندگی فردی خودشان نمایان می‌گردد.

معنای زکات
 

زکات در لغت به معنای رشد و پاکیزگی است. رشدمعنوی تنها در عبادتی همچون نماز نیست بلکه کمک به محرومان و پرداخت زکات از جمله کارهای است که روح انسان را متعالی نموده و سبب رشد معنوی آن می‎شود و در کنار نماز به عنوان عبادتی بزرگ محسوب می‌گردد.
آری زکات روح انسان را از آلودیها و رذائل اخلاقی همچون بخل و حرص پاک می کندو او را در جرگه انسان‎های پاک سرشت قرار می‌دهد.
«الزکاةُ صفوةَ الشیء و مااخرجته من مالک لِتَطَّهِرَةُ به»؛ (1) زکات، انتخاب شده و برگزیده چیری می‌باشد و آنچه را که از مال خارج می‌سازی، تابوسیله آن بقیه مال را پاک گردانی گویند.
راغب درمفردات می‌گوید: «اصلُ الزکاةٍِ النُّموُ الحاصلُ عن برکَة الله تعالی یقالُ زکی الزرعُ اذا حَصل النُمُو و برکة» (2)
در بین ادبا و لغوین وقتی گفته می‌شود: «زکی الزرع» هنگامی است که زراعت بالندگی و رشدخوبی پیدا کرده باشد. (3)
زکات در مجموع به معانی پاکیزگی، نمو، برکت خلاصه و برگزیده چیزی، صدقه و عمل صالح و آنچه به حکم شرعی به مستحقان و محتاجان می‌دهند و به معنی افزایش نیز آمده است. (4)
ودراصطلاح فقه پرداخت مقدار معینی از مال است. ودر عوض بقیه مال پاک می شودو رشد می کندو لذا به مناسبت معنی لغوی به آن زکات گفته می‌شود.

زکات در قرآن
 

الف. قد افلحَ مَن زکاّها؛ (5) به حقیقت رستگار شد آن کسی که جان را پاکیزه ساخت.
ب. اقَتَلتَ نفساًزکیَّةٍ؛ به حضرت موسی (علیه السلام) به جناب خضر (علیه السلام) فرمود: آیا انسان پلک وبی گناه را به آنکه کسی را کشته باشد می‌کشی، قرآن از انسان یکه از گناه پاک باشد به نفس زکیه یعنی پاکیزه از آلودگی‌ها تعبیر کرده است.
ج. ولو لافضلَ الله علیکم و رحمتُهُ ما زکی منکم من احدٍ اگر فضل و رحمت خداوندشامل حال شما نمی‎شود و احدی از شما پاک نمی‌گردید. (6)
در این آیات واژه های «زکاّها، زکیّه، زکی، و زکات» ازیک زشته اند امابه معنی طهارت قرآن او راپاک، سعادتمند و خوشبخت معرفی کرده است. البته آیات دیگری نیز در قرآن در مورد زکات وجود دارد که گاهی به معنای نمو ورشد آمده و گاهی برای وجوب خود زکات بیان شده است.

جایگاه زکات
 

ریشه زکات در اقیانوس بیکران قرآن و دریای روایات و فقه اسلامی جایگاهی بس رفیع دارد تا آنجا که در منابع حدیثی به عنوان یکی از ارکان خمسه اسلام بیان شده و بنای اسلام بر آن استوار گردیده و از ضروریات دین مقدس اسلام به شمار آمده است. در روایات اسلامی می‌خوانیم : مانع الزکاة کافر است و با مومنین محشور نمی‌شود و در روز قیامت با یهودی و نصرانی محشور می‌گردد. کسی که با توجه آن را انکارکند کافر است چنانکه مرحوم صاحب جواهر (قدس سره) در بحث کفر منکر زکات، فتوای صریح داده است. (7)
و همواره در کتب فقهی بحث زکات، تحت عنوان کتاب زکات و ابواب مربوط به آن تدوین شده است و مورد بحث فقهای بزرگ حوزه های علمیه بوده است که جای هیچ گونه تردیدی در مورد مشروعیت آن بر جای نمی‌گذارد.
و این جایگاه آنچنان رفیع است که حتی در بعضی از روایات تعبیر به پل اسلام شده است.
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «الزکاةَ قَنطرةُ الاسلام» (8) زکات پل اسلام است. یعنی هر کس زکات خود را بپردازد از پل به سهولت می‌گذرد؛ و هرکس از دادن زکات خودداری کند همانجا متوقف خواهد شد. بنابراین این نشان از جایگاه و عظمت مسأله زکات در اجتماع دارد که اگر افراد بدان عمل می‌نمودند به جایگاه رفیعی که همان تعالی و رشد و مصون ماندن از پلیدی است می‌رسیدند.

فلسفه زکات
 

در زکات دادن اسراری نهفته است که کتب حدیثی ما با اهمیت به موضوع آن پرداخته‌اند و اسرار آن همچون احکام دیگر اسلام تبیین شده و ابعاد مختلف آن در این کتب ذکر شده است؛ و دارای علل متعددی است که بعضی از آن علل بدین قرار است.
تأمین امورفرهنگی و عبادی مسلمانان خاصه مساکین
تأمین مالی و اداره زندگی فقره و از کار افتاده‌ها و بیچارگان خاصه در مناطق محروم از مهم‌ترین و اصلی‎ترین فلسفه تشریع زکات در اسلام است.
زیرا در قرآن مصارف زکات نیز نشان دهنده همین معنا است، آنجا که می‌فرماید:
«انما الصدقات للفقراء و المساکین و العاملین علها و المؤلفة قلوبهم و فی الرقاب و الغارمین و فی سبیل الله و ابن السبیل فریضة من الله و الله علیم حکیم» (9)
زکات‌ها مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای جمع آوری آن زحمت می‌کشند و کسانی که برای جلب محبتشان اقدام می شودو برای (آزادی) بردگان و (ادای دین) بدهکاران و در راه (تقویت آیین) خدا و واماندگان در راه دین یک فریضه مهم الهی است؛ و خداونددانا و حکیم است.
بنابراین بیشترین مصارفی که در آیه شریفه بیان شده است درباره آنهایی است که مستحق زکاتند و از فقرا و محرومان می‌باشند و در این بعد از فلسفه زکات، محرومان ومساکین به چشم می‌خورد و هر گاری اعم از اقتصادی، فرهنگی که در راه خدا باشد و در خدمت در راه ماندگان و مهم‌تر در تألیف قلوب کسانی که از ادیان باطل بوسیله زکات به اسلام گرایش پیدا می‌کنند مصرف می‌گردد.
از امام ششم (علیه السلام) می‌خوانیم : «ان الله عزوجل جعل فی اموال الاغنیاء مایکفیهم و لولا ذلک لزادهم و انما یؤتون من منع من منعهم» (10)
هماناخدای عزوجل قرار داده دراموال ثروتمندان آنچه راکه برای مساکین کفایت کند، که اگرکفایت نمی‎نمودسهم فقرا را زیادتر می‎کرد و البته فقرا به هلاکت می‌رسند به واسطه کسانی که از دادن زکات و حق فقرا امتناع می‎ورزند.
در این روایت خداونداز زکات مال اغنیا و به قدر کفایت مؤونه فقرا و تعیین فرمود است و اینکه اینقدر فقیر فراوان است و در سال هزاران نفر در دنیا هلاک می‌شوند، به خاطر بخل سرمایه داران بزرگ وفئودالها و زمینداران بی‎عاطفه که حقوق فقرا و مساکین را نمی‌پردازند و موجبات هلاک و مرگ ایشان را فراهم می‌آورند.

زکات در سایر ادیان الهی
 

زکات اختصاص به اسلام ندارد بلکه در ادیان پیشین نیز بوده است، یعنی زکات از مشترکات همه ادیان آسمانی است. آن زکانی که حضرت عیسی علیه السلام در گهواره به سخن در آمد فرمود فرومد «اوصانی بالصلوة و الزکاة» (11) شمارا به دو چیز سفارش می‌کنم نماز و زکات.
حضرت موسی (علیه السلام) نیز خطاب به قوم بنی اسرائیل می‌فرماید: «اقیموا الصلوة و اتوا الزکاة» (12) یعنی اقامه کنید نماز و زکات را. قرآن درباره حضرت اسماعیل نیز می‌فرماید: «کان باءمر أهله بالصلوة و الزکاة» (13)
[با توجه به آیه «وما امرو ال لیعبدو الله ... و یؤتوا الزکاة و ذلک دین القیمه» مشخص می‌شود که در تمام ادیان الهی قرین و همتای نماز، زکات است.]
ابراهیم (علیه السلام) از آتش نمرود به طور اعجاب انگیزی نجات یافت و پیروز شدو دستگاه جبار وقت به کلی روحیه خود را از دست داد. اما دست از شیطنت برنداشت و با اقدام تلافی جویانه ای آن حضرت را به سرزمینی پربرکت و حاصل خیز تبعید کرد، سرزمینی سرسبز و شاداب و از نظر مادی و معنوی آنجا که مرکز پرورش انبیاء و کانون تربیت آنان بودودر آنجا موهبتهای الهی شامل حال او شد که از جمله آنان این است که خداوند فرزند صالح به او عطا نمود.
علاوه بر مقام نبوت به مقام امامت رسید و سومین امتیاز عطا شده، آنکه رهبران اجتماعند وچهارمین موهبت الهی به ابراهیم آن است که می‌فرماید ما به آن‌ها کار خیر را وحی کردیم.
و پنجمین وششمین موهبت برنامه نماز و زکات بود که برپاداشتن نماز و پرداختن زکات از جمله دستورات و آیین مذهبی آنان گردید.
البته برای ما روشن نیست نماز و زکات در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام) از نظر کمی و کیفی چگونه بوده است ولی آنچه قطعی است و در آن تردید راه ندارد مشروعیت اصلی نماز و زکات، در شرایع قبل از اسلام است. (14)

زکات در روایات اسلامی
 

زکات عملی است که انسان را وارد بهشت می‌کند. عن ایوب أنّ رجلاً قال النّبی (صلی الله علیه و آله) : «اُخبرنی به عمل یدخلنی الجنة. قال تعبد الله ولاتشرک به شیئاً وتقیم الصلاة و توتی الزکاة و تصل الرّحم. (15)»
از ایوب روایت کرده که مردی به حضور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: مرا از عملی خبر ده که مرا وارد بهشت سازد. آن حضرت فرمود: خداوند را پرستش کن و چیزی را با او شریک مساز؛ و نماز را برپای دار و زکات را بپرداز و رابطه خویشاوندی را پیوسته انجام ده.

خوب زکات دادن به کمال رسیدن ایمان است.
 

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : «من أشبع وضوءَهُ و أحسَنَ صَلاتَهُ و أدّی زکاةَ مالِهِ و کَفَّ غَضَبَهُ و سَجَنَ لِسانِهِ و استغر لذنبه و أدیّ النصیحة لأهل بیت نبیّه فَقد استَکمَلَ حقائقَ الایمانِ و ابوابُ الجنة مفُوحةً لَه» (16)
روایت شده از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) که فرمودند: هر کس به بهترین وجه وضو بسازد نمازش را نیکو بخواند، زکات ممالش را بپردازد. آتش خشم خود را فرونشاند، زبانش را از گناه باز دارد، از گناهانش استغفار نماید و خیرخواه اهل بین پیامبر خود باشد به تحقیق که حقائق ایمانی در او به کمال رسیده و درهای بهشت بر روی او باز است.
زکات آتش خشم خدا را فرو می‌نشاند. قال امیرالمؤمنین (علیه السلام) «فی وصیّته؛ الله الله فی الزّکاة فَإنّها تُطفیءُ غَضَب ربکّم» (17) امیرالمؤمنین (علیه السلام) در وصیت خویش فرمود: خدا را خدارا! درباره زکات مراقت باشید زیرا به راستی زکات، آتش خشم خدا را فرو می‌نشاند.
از بین رفتن اموال به واسطه نپرداختن زکات. قال الصادق (علیه السلام) : «حَصّنوا اموالکم بالزکاة و دواوُوا مرضاکم بالصدقة و ما تکفَ مالٌ فی برِّ و لا بَحرٍ الّا به منع الزکاة» (18)؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: دارایی خویش را با زکات پایدار سازید و بیمارانتان را با صدقه مداوا کنیدو هیچ دارایی در خشکی و دریا از میان نرفته جز به علت نپرداختن زکات.

مانع الزکات می‌خواهد یهودی بمیرد یا نصرانی
 

حضرت جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) در اینکه مانع زکات می‌خواهد یهودی بمیرد یا نصرانی از دنیا برود فرمود: «من منع قیراطاً من الزکاة فلیمت ان شاء یهودیاً او نصرانیاً» (19) اگر کسی یک قیراط از زکاتش را نپردازد، می‌خواهد یهودی بمییرد، یا نصرانی (یعنی مسامان نخواهد مرد) چقدر آدم باید شقی باشد که تحت تأثیر چنین سخنانی قرار نگیرد و خود و اموالش را منفور و مطرود خداوند و پیامبر صلی الله علیه و آله قرار دهد.
بنابراین یک قیراط زکات ممکن است در سرنوشت حیات بخش یک مستضعف تأثیر حیاتی داشته باشد. پس اگر با علم به این معنی، مالداری در صدد تزکیه اموال خویش برنیاید به همه مستضعفان مسلمان خیانت و ظلم کرده و بدینوسیله طبق بیان حضرت امام صادق (علیه السلام) از حریم دین مقدس اسلام خارج و آزاد است که به هر دین غیراسلامی در آید. (20)

مانع الزکات مشرک است
 

در اسلام شخص مانع الزکات مرتکب جرم بزرگیست و اگر منکر اصلی فریضه زکات شود. طبق آنچه در ابواب فقهی ما آمده کسانی که منکر ضروریات یکی از احکام شرعی اسلام شوند کافرند، اگر زکات مال را از راه انکار و نپذیرفتن قانون مشروع زکات ترک نمایند مشرک اند و ارتداد آنان ثابت است. در تفسیر آیاتی از قرآن از پیامبر می‎خوانیم مردی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: یا رسول الله! قول خدای تعالی که فرمود: «و ویل للمشرکین الّذین لایوتون الزکاة و هم بالآخرة هم کافرون»؛ (و وای بر مشرکان، آنان که زکات مال خویش را نمی‎دهند و ایشان نسبت به آخرت از کافرانند) حضرت فرمود: خداو (21) ند عتاب نمی‌کند مشرکین را، آیا قول خدای تعالی را نشنیده‌ای که فرمود: «فویل للمصلین، الذینهم عن صلوتهم ساهون، الذین هم یراؤون و یمنعون الماعون»؛ (پس وای بر نمازگزاران، آنان که در نمازشان سهو می‌کنند و ریا می‌نمایند و منع ماعون می‌کنند) ماعون یعنی نیازها و مایحتاج همسایگان را تأمین نمی‌نمایند و به همسایگان خود از غیر زکات کمک نمی‌کنند. بنابراین ماعون از زکات واجب می‌گذرد و به کمک مایحتاج زندگی همسایگان می‌رسد.
سپس حضرت فرمودند: «و الّذی نفس محمد بیده ما خان الله احد شیئاً من زکوة ماله الا مشرک بالله» (22)؛ (سوگند به آنکس که نفس و جان محمد) صلی الله علیه و آله به قدرت اوست، خیانت نکرده است خدا را احدی به چیزی از زکات مالش، مگر کسی که مشرک است به خدای تعالی.
طوق هفت طبقۀ زمین به گردن مانع الزکات. عبدالله بن سنان از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که آن حضرت از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل می‌نماید که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«ما من ذی زکوة مال فخل او زرع او کرم، یمنع زکوة ماله الا قلده الله تربة ارضه به طوق بها من سبع ارضین الی یوم القیامة» (23)؛ (هیچ صاحب زکاتی نیست که زکات مالش را از خرما و زراعت و یا انگور پرداخت نکند مگر اینکه خداوند زمین محل زراعتش را تا هفت طبقه به گردنش افکنده همچون قلاده، و بدینوسیله معزبش می‌نماید تا روز قیامت)
حکم مانع الزکات در حکومت امام عصر (علیه السلام). ابان بن تغلب می‌گوید: حضرت امام جعفر بن محمد (علیه السلام) به من فرمود: «هان فی الاسلام حلال من الله لایقضی فیهما احد حتی یبعث الله قائمنا اهل البیت فاذا بعث الله عزوجل قائمنا اهل البیت حکم فیهما به حکم الله لایرید علیها بینة: الزانی المحصن برحمة و مانع الزکاة به ضرب عنقه» (24)؛ (و خون است که در اسلام به حکم خداوند حلال است حضرت امام صادق) علیه السلام فرمود: به ریختن خون این دو گروه احدی حکم نمی‌کند تا آنکه خداوند مبعوث گرداند قائم ما اهل بیت (علیهم السلام) را پس آنگاه که قائم ما اهل بیت علیهم السلام برانگیخته شد به حکم خداوند به ریختن خون این دو گروه حکم می‌نماید و بر علیه این دو گروه طلب بینه هم نمی‌نماید آن دو گروه زانی محصن است که رجم و سنگسار می‌شود و دیگری مانع الزکات است که گردنش را می‌زند.
از معنی و مفهوم این روایت اهمیت این دو موضوع به وضوح روشن می‌گردد چرا که یکی سنگر خانواده را متلاشی می‌نماید و اساس عفت و پاکدامنی را از بیخ و بن بر می‌کند و دیگری بنیان اقتصاد اسلامی را برمی‎اندازد و مسلمین عالم را در ضعف شدید مالی قرار داده و از پای در می‌آورد.

سرنوشت کسانی که از مالشان زکات ندهند
 

عن علی (علیه السّلام) : «إنّه قالَ مَن کَثُرَ مَالُهُ وَ لَم یُعطِ حَقَّهُ فإنّما مالَهُ حَیّاتٌ تَنهَشُه یومَ القیامة» (25)
از امیرالمؤمنین (علیه السلام) است که فرمودند: هر کس مالش زیاد شود و حق آن را ندهد، علی التحقیق در قیامت مال او مارهایی می‌شود که او را نیش می‌زنند.
«ابوایوب انصاری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل می‌کند که آن حضرت (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر ثروتمندی که حق خدا را از ثروت خود نپردازد، خداوند آن مال را در قیامت به صورت اژدهایی درآورده صاحب مال را نیش می‌زند تا رسیدگی به حساب مردم در قیامت پایان پذیرد.»
پس می‌گوید چیست مرا و تو را؟ پاسخ می‌دهد من آن ثروت ذخیره شده توأم که گردآوری برای امروز کردی، سپس دستش را برای محافظت از خود نزد دهان اژدها می‌برد او را می‌بلعد و در هم می‌کوبد. (26)

اثر تربیتی و اجتماعی نماز و زکات
 

نورانی‌ترین فرائضی که در میان واجبات قرآنی پرتوافشانی می‌نماید نماز و زکات است و نقش مؤثر آن دو در تکامل تربیتی و وجودی چه در زمینه زندگی فردی و چه اجتماعی انسان، او را وامی‎دارد که بیشتر به این دو فریضه توجه نماید.
از این رو بهترین وسیله ارتباط (بین خالق و مخلوق) برای بندگان خدا با عالی‌ترین مفاهیم و زیباترین شکل و هیأت، نماز است. همچنین محکم‌ترین وسیله پیوند دوستی و محبت با خلقِ خدا استقرار عملی برنامه زکات در اسلام است. زکات راهی است برای رسیدن به خشنودی پروردگار و دست یابی به پاداش عظیم الهی که موجب پاکی اموال، عمران و آبادانی در جامعه و تعدیل ثروت می‌شود، دوستی و محبّت، برکت و نُمو اموال را به همراه می‎آورد، و همانطور که نماز عمود دین است، زکات نیز عمود دین است. این دو فریضه بنای توحید و اجتماع را محکم می‎کند، چرا که نماز انسان را به خدا نزدیک و مرتبط می‌سازد و او را از بدی‌ها و اندیشه های زشت بازمی دارد «إنّ الصلوة تنهی عَنِ الفحشاءِ وَ المُنکَر و لَذِکرُ اللهِ أکبرُ» نماز را بپادارید، به حقیقت، نماز انسان را از زشتی‌ها و منکرات نگه می‎دارد امّا یاد خدا از آن هم بالاتر است، همچنین است زکات و آن انفاقِ مالی است که انسان با ایمان، با طیب خاطر و اخلاص، مقداری از مالش را در راه خدا می‌دهد که بر اثر آن، هم خدا را پاکیزه می‌کند، از پلیدی و تنگ نظری می‎رهاند و هم اموالش را پاک می‌گرداند. پر واضح است با ادای زکات کارهای زمین ماندۀ اجتماع انجام می‏شود و منافع عامّه تأمین می‌گردد.
حضرت امام محمدباقر (علیه السلام) فرمود: «زکات هرگز مال را کم نمی‌کند، هر مالی که زکات آن ادا گردد آفت و بلای زمینی و دریایی آن را از بین نخواهد برد.» انّه قال مانَقَضَت زکاةٌ مِن مالٍ قط وَ لاهَلَک مالٌ فِی بَرٍ او بحرٍ اَدِّیَت زَکاتُه (27)
بنابراین سزاوار نیست، این فریضۀ بزرگ الهی با این همه آثار و برکات در جامعه مسلمین مخصوصاً در کشور جمهوری اسلامی ایران به دست فراموشی سپرده شود. پس نماز عامل سعادت و پیروزی و معرفت خداوند است و زکات عامل پاکسازی مال و جان است، سبب برکت در زندگی است.
نتیجه
آنچه در این مقاله بدان پرداخته شد زیربنای اقتصاد اسلامی را بیان کرد که یکی خمس و دیگری زکات است که با پرداخت آن دو بنای جامعه اسلامی و منابع مالی آن برای تمام اقشار جامعه به طور مساوی و عادلانه تقسیم می‎گردد و مستضعفی باقی نخواهد ماند که متأسفانه با نپرداختن آن اقتصاد جامعه متزلزل و حتی زندگی فردی آدم‎ها به نابودی کشانده می‌شود که هم دولت‎های اسلامی کشورها و هم خود اقشار مختلف مردم باید برنامه‎ریزی و توجه لازم را در این زمینه بنمایند که تارک الزکات، اول برای خود فرد بی برکتی می‌آورد و بعد جامعه را دچار یک هلاکت تدریجی می‌نماید که عقوبت آخرتی آن بسی افزون‌تر ازعقوبت دنیای آن خواهد بود.

پي نوشت ها :
 

1. قاموس ج 4(زکی)
2. مفردات راغب، ص 214.
3. مجمع البحرین (زکی)
4. واژه نامه(زکات)
5. سوره شمس، آیه 9.
6. کهف، آیه 73 و 5-نور آیه 21
7. جواهر، ج 15 ص 13.
8. نهج الفصاحه، ص 358.
9. سوره توبه، آیه 60.
10. کافی ج 7 ص 10
11. سوره مریم، آیه 31.
12. -سوره بقره، آیه 43.
13. سوره بینه، آیه 55.
14. وجعلناهم ائمه یهدون بأمرنا.
15. پیام پیامبر ص 510.
16. ثواب الاعمال، ص 26.
17. ثواب الاعمال، ص 46.
18. همان ص 46.
19. فروع کافی، ج 3، ص 505.
20. زکات دومین زیربنای اقتصادی اسلام، سید حسین موسوی راد لاهیجی، ص 69.
21. فصلت، آیه 6 و 7.
22. بحارالأنوار، ج 93، ص 23، چاپ بیروت.
23. فروع کافی، ج 3، ص 503 و 504.
24. زکات دومین زیربنای اقتصادی اسلام؛ به نقل از فروع کافی، ج 3، ص 503.
25. بحارالأنوار، ج 93، ص 29.
26. بحارالأنوار، ج 93، ص 10.
27. بحارالأنوار، ج 93، ص 28.

منابع و مآخذ
1. قرآن کریم
2. بحارالأنوار، مجلسی، محمدباقر، نشر الوفاء، چاپ بیروت. سال 1432 .
3. مفردات راغب اصفهانی، ترجمه خداپرست، حسین، نشر نوید الاسلام، چاپ 1387 ش.
4. غررالفصاحه، ترجمه انصاری قمی، مهدی، نشر امام عصر علیه السلام، چاپ 1387 ش.
5. پیام پیامبر، انصاری، مسعود، نشر منفرد، بی جا، بی تا.
6. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، محمد بن علی بن بابویه، صدوق، نشر رضی 1364 ش.
7. زکات در اسلام، محسنی گرگانی، احمد، نشر پیام مهدی، بهار 1380 ش.
8. زکات دومین زیربنای اقتصادی اسلام، موسوی لاهیجی، سیدحسین، نرم افزار عروج، دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.