غيبت مدرن از ديدگاه مقام معظم رهبري
حکم غيبت با ابزار قلم و رسانه هاي جديد از ديدگاه مقام معظم رهبري
اين که اصلاً اين کار [غيبت] جايز است يا جايز نيست و لو به قصد اصلاح باشد، اين را نمي شود به طور مطلق يک يک چنين چيزي را پابند شد؛ که ما بگوئيم ما چون مي خواهيم در امر جامعه اصلاح کنيم، پس زيدي را، عمروي را يا يک جرياني را به طور مطلق مورد تهاجم قرار بدهيم، غيبت کنيم؛ حالا آن کساني که اين کارها را مي کنند، خيلي اوقات به غيبت هم اکتفاء نمي کنند؛ خب، ملاحظه مي کنيد ديگر. گاهي چيزهائي را مي آورند که معلوم نيست حدّ غيبت (1) بر او صادق باشد؛ شايد مصداق تهمت است، مصداق افتراء است، مصداق قول به غير علم است، مصداق سبّ و شتم است؛ نمي شود اين را گفت که اگر طرف اصلاح دارد، پس بنابراين اين جايز است براي او، نه؛ موارد استثناء همان مواردي است که [درکتب فقهي] ذکر شده است. منتها بايد اين موارد صدق کند، احراز بشود. اين خيلي مهم است. واقعاً يکي از چيز هائي که ما همه مان [بايد توجه کنيم]، به هم بايد بگوئيم، ياد بدهيم که توجه بکنند اين که: به صرف توهم اين که حالا اين کار مصلحت دارد، دستشان را، يا قلمشان را، يا وبلاگشان را آزاد نکنند که هر چه به دهنشان آمد، آن را بگويند؛ اينجوري نيست، چون وسائل مدرن امروز همه مشمول همين حکم است. يعني خواندن وبلاگ هم مثل خواندن کاغذ است. يعني خواندن وبلاگ هم مثل خواندن کاغذ است، کتاب است، نامه است، مثل شنيدن حرف است. استماع غيبت شامل همه ي اينها مي شود؛ يعني ملاک استماع در اينها وجود دارد مسلماً.شنيدن به گوش خصوصيتي ندارد، خواندن نامه هم عين همان است که ما در بحث استمال اين را تاکيد کرديم.و عرض کرديم.
خب، دوربين هم همين جور است. فرض کنيد که اگر چنان چه انسان يک خطايي را از کسي ديد، اين را رفت با دوربين ثبت کرد، بعد آمد يک جائي نشان داد؛ اين هم همان است ديگر، چه فرقي مي کند؟ يعني بايستي واقعاً به اين ها توجه کرد.محيط را بايد محيط اخلاقي کرد. ما اگر بخواهيم جامعه را اصلاح بکنيم، اين اصلاح فقط به اين نيست از افراد غيبت بکند. راه هاي ديگري هم وجود دارد. حالا من غيبت را عرض ميکنم. فضلا (2) از تهمت و افتراء و اين ها.
بنده يک موقع به يک مناسبتي در يک صحبت عمومي عرض کردم به مردم که قرآن کريم مي فرمايد:«لولا اذ سمعتموه
ظم المومنون والمومنات بانفسهم خيرا». (3) يعني وقتي افک (4) را شنيدنچرا به همديگر حسن ظن نداشتيد؟ يعني از اول رد کنيد افک را. [اگر] آمدند به يک نفري تهمت زدند، يک چيزي را گفتند- حالا يا با عنوان تهمت يا به عنوان غيبت- چرا قبول مي کنيد؟ ببينيد اين کلمه ي لولاي تحذيريه در قرآن و در کلام عرب خيلي معناي وسيعي دارد، فقط معنايش «چرا» نيست، که ما بگوئيم چرا اين کار را نکردي. چراي با تاکيد است. يعني آه، واي؛ چرا؛ «لولا» اين است؛ تحذيريه است. {چرا} «لولا اذ سمعتموه ظم المومنون والمومنات بانفسهم خيرا» يعني چرا به هم ظن نيک نداريد، چرا به هم حسن ظن نداريد. تا فوراً کسي آمد، شما بگوئيد بله، احتمال درستي اش هم اگر بود، آدم به صورت يقين آن را بداند و نقل بکند. اين درست نسيت، اين ممنوع است. اين چيزي که امروز مورد ابتلاست در جامعه ي؟ ما، از همان چيزهائي است که بايست از همين ادله ي غيبت بفهميم که درست نيست؛ اين وضعي که وجود دارد درست نيست؛ البته انتقاد منطقي، گفتن حرف صحيح اين قدر حرف هاي آشکار وجود دارد که انسان اگر ذکر آن ها را بکند، اصلاً هم غيبت نيست، و مي تواند انسان نقد بکند. بله مسلم است، امروز يک جريان صحيح و حقّي در جامعه ي ما وجود دارد، جريان هاي باطلي هم وجود دارد که به انواع و اقسام طرق مي خواهند جامعه را خراب کنند، انقلاب را منحرف کنند؛ در اين شکي نيست. آدم هائي هم در رأس اين جريانات هستند. چه لزومي دارد که انسان به اين آدم ها تهمت بزند. چه لزومي دارد که غيبت اين ها را بکند. حرف آشکار اين قدر دارند؛ همان حرف هاي آشکار را بيان بکنند، توضيح بدهند، مطلب روشن خواهد شد؛ هيچ نيازي به غيبت کردن نيست که آدم بگويد حالا ما براي اصلاح مثلاً غيبت مي کنيم. بنابراين به نظر من ادله اي که در باب غيبت خوانديم، اين تمام المراد را به ما نشان ميدهد؛ يعني واقعا هماني که بايد بفهميم از شرع مقدس همين را انسان مي فهمد و تشخيص ميدهد. بايد برطبق همين هم عمل کرد.
1) معني غيبت، تعريف غيبت
2) تا چه رسد به
3) سوره نور، آيه 12
4) تهمت، افترا، نسبت ناروا
منبع: پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمي سيد علي خامنه اي مد ظله العالي.
منبع: ماهنامه قرآني نسيم وحي- شماره 26
اين که اصلاً اين کار [غيبت] جايز است يا جايز نيست و لو به قصد اصلاح باشد، اين را نمي شود به طور مطلق يک يک چنين چيزي را پابند شد؛ که ما بگوئيم ما چون مي خواهيم در امر جامعه اصلاح کنيم، پس زيدي را، عمروي را يا يک جرياني را به طور مطلق مورد تهاجم قرار بدهيم، غيبت کنيم؛ حالا آن کساني که اين کارها را مي کنند، خيلي اوقات به غيبت هم اکتفاء نمي کنند؛ خب، ملاحظه مي کنيد ديگر. گاهي چيزهائي را مي آورند که معلوم نيست حدّ غيبت (1) بر او صادق باشد؛ شايد مصداق تهمت است، مصداق افتراء است، مصداق قول به غير علم است، مصداق سبّ و شتم است؛ نمي شود اين را گفت که اگر طرف اصلاح دارد، پس بنابراين اين جايز است براي او، نه؛ موارد استثناء همان مواردي است که [درکتب فقهي] ذکر شده است. منتها بايد اين موارد صدق کند، احراز بشود. اين خيلي مهم است. واقعاً يکي از چيز هائي که ما همه مان [بايد توجه کنيم]، به هم بايد بگوئيم، ياد بدهيم که توجه بکنند اين که: به صرف توهم اين که حالا اين کار مصلحت دارد، دستشان را، يا قلمشان را، يا وبلاگشان را آزاد نکنند که هر چه به دهنشان آمد، آن را بگويند؛ اينجوري نيست، چون وسائل مدرن امروز همه مشمول همين حکم است. يعني خواندن وبلاگ هم مثل خواندن کاغذ است. يعني خواندن وبلاگ هم مثل خواندن کاغذ است، کتاب است، نامه است، مثل شنيدن حرف است. استماع غيبت شامل همه ي اينها مي شود؛ يعني ملاک استماع در اينها وجود دارد مسلماً.شنيدن به گوش خصوصيتي ندارد، خواندن نامه هم عين همان است که ما در بحث استمال اين را تاکيد کرديم.و عرض کرديم.
خب، دوربين هم همين جور است. فرض کنيد که اگر چنان چه انسان يک خطايي را از کسي ديد، اين را رفت با دوربين ثبت کرد، بعد آمد يک جائي نشان داد؛ اين هم همان است ديگر، چه فرقي مي کند؟ يعني بايستي واقعاً به اين ها توجه کرد.محيط را بايد محيط اخلاقي کرد. ما اگر بخواهيم جامعه را اصلاح بکنيم، اين اصلاح فقط به اين نيست از افراد غيبت بکند. راه هاي ديگري هم وجود دارد. حالا من غيبت را عرض ميکنم. فضلا (2) از تهمت و افتراء و اين ها.
بنده يک موقع به يک مناسبتي در يک صحبت عمومي عرض کردم به مردم که قرآن کريم مي فرمايد:«لولا اذ سمعتموه
ظم المومنون والمومنات بانفسهم خيرا». (3) يعني وقتي افک (4) را شنيدنچرا به همديگر حسن ظن نداشتيد؟ يعني از اول رد کنيد افک را. [اگر] آمدند به يک نفري تهمت زدند، يک چيزي را گفتند- حالا يا با عنوان تهمت يا به عنوان غيبت- چرا قبول مي کنيد؟ ببينيد اين کلمه ي لولاي تحذيريه در قرآن و در کلام عرب خيلي معناي وسيعي دارد، فقط معنايش «چرا» نيست، که ما بگوئيم چرا اين کار را نکردي. چراي با تاکيد است. يعني آه، واي؛ چرا؛ «لولا» اين است؛ تحذيريه است. {چرا} «لولا اذ سمعتموه ظم المومنون والمومنات بانفسهم خيرا» يعني چرا به هم ظن نيک نداريد، چرا به هم حسن ظن نداريد. تا فوراً کسي آمد، شما بگوئيد بله، احتمال درستي اش هم اگر بود، آدم به صورت يقين آن را بداند و نقل بکند. اين درست نسيت، اين ممنوع است. اين چيزي که امروز مورد ابتلاست در جامعه ي؟ ما، از همان چيزهائي است که بايست از همين ادله ي غيبت بفهميم که درست نيست؛ اين وضعي که وجود دارد درست نيست؛ البته انتقاد منطقي، گفتن حرف صحيح اين قدر حرف هاي آشکار وجود دارد که انسان اگر ذکر آن ها را بکند، اصلاً هم غيبت نيست، و مي تواند انسان نقد بکند. بله مسلم است، امروز يک جريان صحيح و حقّي در جامعه ي ما وجود دارد، جريان هاي باطلي هم وجود دارد که به انواع و اقسام طرق مي خواهند جامعه را خراب کنند، انقلاب را منحرف کنند؛ در اين شکي نيست. آدم هائي هم در رأس اين جريانات هستند. چه لزومي دارد که انسان به اين آدم ها تهمت بزند. چه لزومي دارد که غيبت اين ها را بکند. حرف آشکار اين قدر دارند؛ همان حرف هاي آشکار را بيان بکنند، توضيح بدهند، مطلب روشن خواهد شد؛ هيچ نيازي به غيبت کردن نيست که آدم بگويد حالا ما براي اصلاح مثلاً غيبت مي کنيم. بنابراين به نظر من ادله اي که در باب غيبت خوانديم، اين تمام المراد را به ما نشان ميدهد؛ يعني واقعا هماني که بايد بفهميم از شرع مقدس همين را انسان مي فهمد و تشخيص ميدهد. بايد برطبق همين هم عمل کرد.
1) معني غيبت، تعريف غيبت
2) تا چه رسد به
3) سوره نور، آيه 12
4) تهمت، افترا، نسبت ناروا
منبع: پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمي سيد علي خامنه اي مد ظله العالي.
منبع: ماهنامه قرآني نسيم وحي- شماره 26