از زمان های خیلی دور همواره این سوال بین روان شناسان خانواده مطرح بوده است که آیا شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق می شود یا تفاوت ها؟ پژوهش های به عمل آمده نشان می دهد که باثبات ترین ازدواج ها آنهایی هستند که زن و شوهر بیشترین شباهتها را با هم داشته اند. استفن وایت معتقد است: « با توجه به بررسی های بالینی، شباهت های اخلاقی و شخصیتی زن و شوهر روی موفقیت ازدواج آنها نقش تعیین کننده ای دارد».
میزان بی ثباتی و طلاق در زوج های به هم شبیه، کمتر مشاهده می شود
با توجه به نتایج به دست آمده، نداشتن شباهت با بی ثباتی و طلاق همراه است. بعضی از روان شناسان شباهت های موجود بین زوجین را در حکم سپرده بانکی تلقی نموده و اشاره می کنند اگر میزان سپرده بانکی شما رقم بزرگی باشد و میزان بدهی بانکی شما کم باشد،در این صورت در مقابل بحران های اقتصادی بهتر می توانید مقاومت کنید و به نحو احسن احساس امنیت نمائید. ولی اگر میزان بدهی های شما نسبت به سپرده بانکی کم باشد، به همان نسبت احتمال این که دچار مشکل شوید زیاد خواهد بود. این تشبیه نشان می دهد که هر قدر تشابه بین زوجین بیشتر باشد، به همان نسبت احتمال این که دچار بحران شوند، زیاد خواهد شد.
تفاوت ها و شباهت ها در چه موضوعاتی به چشم می آیند؟
1) دین و مذهب:
دختر و پسری که با اعتقادات دینی متفاوت ازدواج می کنند، پس از فروکش کردن احساسات پُرشور اولیه با مشکل مواجه می شوند. به عنوان مثال ازدواج یک پسر شیعه مذهب با یک دختر اهل تسنن، مشکل اختلافات دینی را در پی خواهد داشت. هر چه تعصبات دینی بیشتر باشد این درگیری بیشتر می شود.زن و شوهری که دارای دو مذهب متفاوت اند مسلماً در چگونگی تربیت فرزندان خود با مشکلات و مسائل زیادی مواجه خواهند شد و فرزندشان هم در آموزش و تربیت دچار سردرگمی می شود. دختر مسیحی روز یکشنبه به کلیسا می رود و پسر مسلمان در شب عاشورا به عزاداری امام حسین (ع) و مراسم دعا در شبهای جمعه روی می آورد. این عدم هماهنگی در فرایض و مراسم دینی می تواند زمینه ای برای ناسازگاری خانوادگی باشد.
2) آداب و رسوم:
در جوامع مختلف آداب و رسوم متفاوتی رایج است و گاه عقاید یک جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد می باشد. این موضوع به خصوص در مسئله ازدواج قابل توجه است. آداب و رسوم دِه با شهر، اصناف و طبقات اجتماعی مختلف با یکدیگرمتفاوت است. خانواده هایی که از فرهنگ غرب تقلید می کنند با خانواده های سنتی نمی جوشند. پس باید در این زمینه نیزدقت لازم انجام شود.3) لباس پوشیدن و آراستن ظاهر:
هر فردی تفکرات، اعتقادات و باورهای مخصوص به خودرا دارد که نمودهایی از این طرز تفکر در چگونگی نوع پوشش و آرایش ظاهری هر فرد نمایان می شود. برخی از جوانان ممکن است از لباس های مُد روز استفاده نمایند. از این رو پسر و دختری که می خواهند با هم ازدواج کنند، حتی الامکان نباید طرز لباس پوشیدن و آرایش ظاهری آنها با هم متفاوت باشد.4) سنت های خانوادگی:
در اینجا صحبت از رسم و رسوم خانواده ها نیست. درباره نظام حاکم بر یک خانواده صحبت می کنیم. دربعضی از خانواده ها، مرد محوریت دارد و فرزندان پسر بعد از مرد خانواده در اولویت قرار دارند. در واقع نظام مردسالاری و پدرسالاری حاکم است.در برخی دیگر مادر سالاری و زن سالاری به چشم می خورد و در برخی خانواده ها فرزند سالاری. بسیار مهم است که شما و همسرتان از نظر نظام حاکم بر خانواده شبیه یکدیگر باشید تا در توزیع قدرت و مسئولیت ها با یکدیگر به تفاهم برسید.
5) دغدغه های فردی:
فکر کنید یکی از شما دغدغه تان ادامه تحصیل و خارج از کشور رفتن است و دیگری، دغدغه اش برگشتن به شهر زادگاهش و خدمت در روستاهای آن. یا این که یکی از شما تمایل به ورزش داشته باشید و بخواهیدبه عنوان یک ورزشکار حرفه ای زندگی تان را بگذرانید و دیگری خواستار یک زندگی آرام و کم حاشیه و کم دغدغه. در این صورت شما رویکردهای مشترکی به زندگی ندارید و زیر یک سقف رفتن تان به معنی اختلاف های شدید و دلخوری های بسیار خواهد بود.
6)عوامل جسمانی و ژنتیکی
با این که زیبایی ظاهری ممکن است دوام نداشته باشد و خیلی زود جای خود را به وضع جدیدی بدهد، دو نفری که می خواهند یک عمر با هم زندگی کنند، باید از قیافه یکدیگر خوششان بیاید. بعضی از دختران و پسران شیفته ظاهر می شوند و سایر عوامل را نادیده می گیرند. عده ای از پسران که خود دارای قیافه زیبایی نیستند، توجه خاص به دختران زیبا دارند،عکس این حالت نیز ممکن است. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه های مختلف فرق می کند، ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح می شود. علاوه بر این، مسئله ژنتیک از نظر داشتن فرزندان سالم و باهوش از اهمیت بسیاری برخوردار است.
بعضی از مردان کوتاه قد، زنان بلند قد را انتخاب می نمایند تا فرزندان آنان کوتاه قد نشوند و گاهی عکس این مسئله نیز صادق است. از طرف دیگر ازدواج های فامیلی که در آنها احتمال تولد بچه های معلول و ناسالم و یا کودن و عقب مانده ذهنی زیادتر است، مسئله ای است که باید با انجام آزمایش های لازم و قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد.
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمیِ مختلف متفاوت است. معمولاً در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پائین تر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که در چه سنی فرد، بالغ می شود. مهم این است که دختر و پسر به بلوغ فکری، عاطفی و روحی لازم برای ازدواج رسیده باشند و بتوانند مسئولیت زندگی مشترک را بپذیرند.
اختلاف سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. گاه تفاوت سن تا ۱۰سال هم مشکلی ایجاد نمی کند. ولی باید بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.
نقش زناشویی
اگر چه زناشویی تنها قسمتی از یک زندگی خانوادگی موفق است، ولی نقش و تأثیر مهمی در موفقیت و یا عدم موفقیت آن دارد. به دور از تعصبات باید گفت که ارضاء نشدن در امور زناشویی ممکن است سبب بسیاری از اختلافات، عدم احساس امنیت، احساس محرومیت ها، ناکامی ها و غیره شود.زن و شوهرهایی که به علل مختلف مانند نداشتن اطلاعات کافی، تعصبات، ترس ها، انحرافات و... در این زمینه قادر به ارضاء یکدیگر نیستند، زندگی مشترک شان با مشکل مواجه می شود.
تفاوت، تشابه یا تناسب
وقتی از تفاوت یا تشابه حرف می زنیم، منظورمان دقیقا منطبق بودن بر همدیگر یا تضاد نیست. چیزی که در زندگی مشترک همیشه اهمیت دارد، تناسب در هر کدام از این موضوعات است. شما نمی توانید با فردی که دقیقا نقطه مقابل شما است زندگی موفق و شادی داشته باشید.مطمئن باشید تفاوت ها حتی اگر در ابتدا جالب و متنوع به نظر برسند، بعد از مدتی کم کم تبدیل به معضل اصلی زندگی شما خواهند شد. شما انرژی زیادی را باید صرف کنید تا با همسرتان به توافق برسید و این یعنی یک زندگی سخت و بدقلق که به راحتی پیش نمی رود و درباره هر مساله ریز و درشت آن نیاز به بحث و گاهی جنگ و جدل است.
در مقابل، تناسب داشتن به معنی تشابه نسبی است. یعنی اگر شما طرفدار یک عقیده خاص هستید، همسرتان هم کم و بیش با آن عقیده موافق باشد حتی اگر در شکل عمل به آن کمی با هم تفاوت داشته باشید.
بنابراین اگر خواهان زندگی موفق و پایدار هستید، علاوه بر تشابه شخصیتی و خانوادگی، به تشابه و تناسب در موارد بالا دقت بیشتری داشته باشید این اختلافها را در ازدواج هرگز نادیده نگیرید
تطابق فرهنگی دو نفری که قرار است با هم ازدواج کنند یکی از موارد مهم و تاثیرگذار در ازدواج آنهاست، اینکه خانواده دو نفر تاچه حد از نظر فرهنگی به هم شبیه هستند و چقدر با هم تفاوت دارند.
زوجین چگونه با تفاوتهای فرهنگی کنار بیایند؟به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛وقتی تصمیم گرفتید ازدواج کنید باید خودتان را برای هر شرایطی اماده کنید. درست است که در ازدواج با تحقیق کردن و صحبتهای مکرر دو طرف و مشاوره تا حد زیادی شناخت بین طرفین حاصل میشود،
اما باز هم این شناختها صد در صدی نخواهد بود و گاهی در طعم شیرین ازدواج تلخیهایی دیده میشود. وقتی دو نفر ازدواج میکنند تلاش میکنند تا در خیلی مسائل باب دل یکدیگر رفتار کنند.
در این میان کنار آمدن با فرهنگ خانواده همسر اهمیت زیادی دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود، اما گاهی وجه اشتراکها به حدی کم است که نهتنها پذیرشی صورت نمیگیرد
بلکه بحث و مشاجره و نارضایتی هم به وجود میآورد، اما چطور با رعایت اعتدال و داشتن مهارتهای لازم میتوانید این مسئله را به خوبی مدیریت کرده و از ایجاد مشکلات پیشگیری کنید.
تفاوتهای فرهنگی چقدر مهم است؟
تطابق فرهنگی دو نفری که قرار است با هم ازدواج کنند یکی از موارد مهم و تاثیرگذار در ازدواج آنهاست، اینکه خانواده دو نفر تاچه حد از نظر فرهنگی به هم شبیه هستند و چقدر با هم تفاوت دارند.موارد زیادی از قبیل: آداب و رسوم، ارزشها، نحوه برقراری ارتباط، باید و نبایدها وخط قرمزها جزء فرهنگ یک خانواده محسوب میشوند. داشتن تفاوتهای فرهنگی در ازدواج دو نفر یکی از ملاکهای مهمی است که نباید به سادگی از آن گذشت، چون تفاوتهای جدی فرهنگی نشاندهنده نوع خاصی از تفکر و جهانبینی و وجود تفاوت در مجموعه هنجارها و بایدها و نبایدهاست.
وجود تفاوتهای زیاد در باورها و عقاید فرد جدیدی که بهعنوان عروس یا داماد وارد خانواده دیگری میشود در طولانیمدت باعث اختلاف نظر، بحث و مشاجره میشود و میزان رضایت متقابل را پایین میآورد.
فراموش نکنیم شخصیت هر فرد در محیط خانواده شکل میگیرد، بنابراین هر خانواده با توجه به زمینههای فرهنگی و تربیتی خود تاثیر متفاوتی روی فرزندان و در نتیجه چهارچوب شخصیتی آنها میگذارد. محیط زندگی، قوم و قبیله، عقاید و باورها، آداب و رسوم و توقعات و انتظارات فرد، از مسائلی است که میتواند زندگی مشترک هر عروس و دامادی را با مشکل روبه رو کند.
ویژگیهای فرهنگی در تمام مراحل اجرا و برگزاری مراسم ازدواج و آداب و رسوم مربوط به آن تاثیرگذار است؛ اما نقش آن در طول زندگی بیشتر نمایان میشود و اختلافات موجود هر روز بیش از پیش باعث درگیری و بحث در مورد مسائل مختلف زندگی میشود.
تفاوت در زمینههای فرهنگی بر اساس تحقیقات در ایران یکی از مهمترین عوامل زمینهساز در طلاقها میباشد. ارزشهای فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوک و حتی آداب لباس پوشیدن و غذا خوردن زن و مرد میتواند زمینههای همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد.
به همین جهت به ویژه در کشور گسترده ما که در قالب یک فرهنگ و جامعه واحد، از خرده فرهنگهای متعدد (ترک، کرد، عرب و لر و...) برخوردار است، توجه به این امر در مجموعه ملاکهای ازدواج اهمیت خاصی دارد و همانطور که اشاره شد تفاوت در آنها زمینهساز اختلافها است.
تفاوتهای فرهنگی که در میان زوجها وجود دارد در دو سطح بروز پیدا میکند. یکی تفاوتهایی که میان خانوادهها وجود دارد و دیگری تفاوتی است که بین زوجها از نظر فرهنگی دیده میشود
وجود کدام یک از تشابهات مطلقاً برای ازدواج لازم هستند؟
هوش
اگر هوش زن و شوهر به یک اندازه باشد، رابطه زناشویی با گرفتاری کمتری رو به رو می شود. توجه داشته باشید که تحصیلات ملاک نظر نیست، زیرا بعضی از اشخاص بسیار باهوش به هر دلیل ممکن است به کالج و دانشگاه راه پیدا نکنند.منظور این است که زن و شوهر به لحاظ بهره هوشی باید در یک ردیف قرار داشته باشند، باید بتوانند اشیا و امور را به یک شکل ببینند و درباره آنها به یک شکل صحبت کنند. اگر یکی از طرفین ازدواج اغلب گمان می کند که همسرش متوجه منظور او نشده است،
شرایط خوشایندی بین آنها برقرار نمی شود. بررسی های به عمل آمده نیز نشان می دهند اگر بهره هوشی زن و شوهر در یک ردیف یا نزدیک به هم باشند، ثبات ازدواج بیشتر می شود.
ارزش ها
لازم است که زن و شوهر درباره بسیاری از ارزش ها وحدت نظر داشته باشند. مثلا مهم است که زن و شوهر درباره معنویات یا زندگی خانوادگی اختلاف نداشته باشند. اگر در این زمینه ها وحدت نظری وجود نداشته باشد، بروز اصطکاک میان آنها حتمی است.علایق
اگر ز و شوهر در بسیاری از زمینه ها علایق مشترک داشته باشند، زندگی به کام شان شیرین می شود. در این میان هر چه تنوع علایق مشترک بیشتر باشد، بهتر است.توقع از نظامات خانوادگی
زن و شوهر بایستی درباره وظایف و مسئولیت های یکدیگر در رابطه زناشویی وحدت نظر داشته باشند. طرز فکر افراد در این زمینه کاملاً به دو نوع تقسیم می شود. بعضی از افراد در مورد وظایف و مسئولیت های زن و شوهر به طور سنتی فکر می کنند،بدین معنا که مدیریت داخلی منزل به عهده زن است و مرد نیز به عنوان مدیر بیرونی منزل یا نان آور خانواده تلقی می شود. فردی که در این زمینه به طور سنتی فکر می کند، باید با فردی ازدواج کند که با او هم فکر است،
اما اکنون که نقش های زن و مرد دستخوش تغییرات زیادی شده است، عده ای معتقد به تساوی حقوق بین زن و مرد هستند و وظایف و مسئولیت های مشابهی نیز برای آنان قایل می شوند. افرادی که این اعتقاد را دارند، باید با همفکران خود ازدواج کنند.
اختلافاتی که می توانند به خوشبختی زندگی زناشویی لطمه بزنند
1ـ میزان انرژی:
وقتی یکی از طرفین ازدواج پرانرژی باشد و در مقابل همسر او کم انرژی، این افراد با مشکلات عدیده ای برخورد می کنند. اختلاف در میزان انرژی در زمینه های مختلف خود نمایان می شود که از جمله می توان به معاشرت های اجتماعی، فعالیت های مذهبی و... اشاره کرد.در انجام فعالیت های مربوط به خانه نیز سطح انرژی میان زن و شوهر اغلب مساله ساز می شود، مثلا ممکن است زن بخواهد کارهایی را روزهای تعطیل آخر هفته در منزل انجام دهد و شوهر علاقمند باشد که پای تلویزیون بنشیند یا روزنامه بخواند.
2 ـ عادات شخصی:
وقتی زن و شوهر عادت های شخصی متفاوتی داشته باشند، به تدریج وحدت میان آنها رو به نقصان می رود. از جمله عادت های مساله ساز می توان به این موارد اشره کرد: وقت شناسی، نظم و ترتیب ، وابستگی، احساس مسئولیت و... می توان به عادات شخصی متعددی اشاره کرد که زن و مرد باید قبل از ازدواج به آن توجه داشته باشند.مثلا اگر یکی از آنها سیگاری باشد و دیگری نه، این اختلاف می تواند در رابطه زناشویی آنها دردسرساز شود. اگر یکی از آنها به خوردن غذاهای مقوی علاقمند باشد و دیگری به این که چه می خورد بها ندهد، مشکلاتی در زندگی زناشویی ایجاد می کند.
3 ـ استفاده از پول:
بسیاری از زوج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالی دچار مشکل می شوند یکی به فکر آینده است و می خواهد پولش را پس انداز کند و دیگری به خرج کردن پول و خوش بودن در لحظه علاقمند است.یکی معتقد به ریسک کردن است و دیگری فکر می کند که باید به تدریج و با ضریب اطمینان بالا بر دارایی های خود بیفزاید. یکی می گوید درآمد را باید خرج فرزندان کرد و دیگری می خواهد پول را نگه دارد. اختلافاتی از این قبیل می تواند شیرازه زندگی زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل لازم است که قبل از ازدواج در این موارد بیشتر موشکافی شود.
4 ـ علایق و مهارت های کلامی
اگر یکی از طرفین ازدواج زیاد حرف بزند و دیگری کم حرف باشد، چه مشکلی پیش می آید؟ اگر زن و مرد علاقمند به گفتگو و دیگری خواهان سکوت باشد، استرس فراوانی ایجاد می شود. اگر کسی هنگام صرف غذا علاقمند به صحبت باشدو همسرش بخواهد هنگام صرف غذا سکوت کند یا اگر یکی از طرفین ازدواج به صحبت تلفنی طولانی علاقمند باشد، زمینه های اختلاف را پایه ریزی کرده اند. اما افرادی که با هم ازدواج کرده اند و در موارد فوق اختلاف دارند، چه ویژگی هایی را باید در خود بپرورانند تا بتوانند به زندگی زناشویی ادامه دهند؟
در پاسخ به طور خلاصه باید گفت اگر زوجین دارای ویژگی انعطاف پذیری باشند، می توانند به جای این که تحت تاثیر اختلافات قرار گیرند، با تفاوت ها کنار بیایند و برای حل مشکلات راه حل های مناسبی پیدا کنند.
جمع بندی
تفاوت، تشابه یا تناسب وقتی از تفاوت یا تشابه حرف می زنیم، منظورمان دقیقا منطبق بودن بر همدیگر یا تضاد نیست. چیزی که در زندگی مشترک همیشه اهمیت دارد، تناسب در هر کدام از این موضوعات است.شما نمی توانید با فردی که دقیقا نقطه مقابل شما است زندگی موفق و شادی داشته باشید. مطمئن باشید تفاوت ها حتی اگر در ابتدا جالب و متنوع به نظر برسند، بعد از مدتی کم کم تبدیل به معضل اصلی زندگی شما خواهند شد.
شما انرژی زیادی را باید صرف کنید تا با همسرتان به توافق برسید و این یعنی یک زندگی سخت و بدقلق که به راحتی پیش نمی رود و درباره هر مساله ریز و درشت آن نیاز به بحث و گاهی جنگ و جدل است. در مقابل، تناسب داشتن به معنی تشابه نسبی است.
یعنی اگر شما طرفدار یک عقیده خاص هستید، همسرتان هم کم و بیش با آن عقیده موافق باشد حتی اگر در شکل عمل به آن کمی با هم تفاوت داشته باشید. بنابراین اگر خواهان زندگی موفق و پایدار هستید، علاوه بر تشابه شخصیتی و خانوادگی، به تشابه و تناسب در موارد بالا دقت بیشتری داشته باشید.
منبع : خانه وخانواده راسخون