قصه هاي عامه پسند

روي جلد کتاب «ساخت ايتاليا: سينماي عامه پسند ايتاليا» نوشته آقاي حسن حسيني، به عکسي از محبوب ترين هنر پيشه کمدي سينماي ايتاليا «تو تو، ToTo» اختصاص داده شده که ظاهر کتاب را براي دوستداران سينماي ايتاليا بسيار جذاب و پر کشش مي کند. طوري که به آساني نمي توان از کنارش عبور کرد و آن را ورق نزد. البته به محض آنکه کتاب را باز مي کني، ابتدا بدون آنکه پيشگفتار نويسنده را بخواني، هجوم نام هاي بازيگران و کارگردانان سينما و اسامي فيلم
دوشنبه، 8 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قصه هاي عامه پسند

قصه هاي عامه پسند
قصه هاي عامه پسند


 

نويسنده: مژگان عميد افشار




 

نگاهي به کتاب «ساخت ايتاليا» نوشته حسن حسيني
 

روي جلد کتاب «ساخت ايتاليا: سينماي عامه پسند ايتاليا» نوشته آقاي حسن حسيني، به عکسي از محبوب ترين هنر پيشه کمدي سينماي ايتاليا «تو تو، ToTo» اختصاص داده شده که ظاهر کتاب را براي دوستداران سينماي ايتاليا بسيار جذاب و پر کشش مي کند. طوري که به آساني نمي توان از کنارش عبور کرد و آن را ورق نزد. البته به محض آنکه کتاب را باز مي کني، ابتدا بدون آنکه پيشگفتار نويسنده را بخواني، هجوم نام هاي بازيگران و کارگردانان سينما و اسامي فيلم ها، کمي تو را پس مي زند و از کرده پشيمان مي شوي. ولي اگر باز هم اشتياق براي بيشتر دانستن در مورد سوژه مورد علاقه ات يعني سينماي ايتاليا، تو را وسوسه کند، مي نشيني و با دقت و حوصله کتاب را مطالعه مي کني. در پيشگفتاري که نويسنده براي معرفي کتابش نوشته، منتقدان ايراني و خارجي را نقد کرده که چرا به سينماي عامه پسند ايتاليا به اندازه کافي نپرداخته اند.
در صفحه 9 پيشگفتار چنين آمده: «در اين دوره حتي در آثارنويسندگان جدي تر هم کمتر نشاني از تلاش به وجوه مختلف سينماي عامه پسند ايتاليا را مي توان ديد.»
واقعا دليل اصرار و پافشاري نويسنده کتاب در مورد نقد سينماي عامه پسند ايتاليا که به عنوان ژانري نه چندان پر مخاطب، به درستي از طرف صاحب نظران کمتر ديده شده چيست؟
مي گويم به درستي، چون معتقدم اين ژانر و کارهاي توليد شده پيرو آن، در صنعت سينماي ايتاليا همچون کاهي در انباري از جواهراتي چون تمامي شاهکارهاي کارگردانان بنام ايتاليايي که بر تارک سينماي جهان مي درخشند، شاهکارهاي «دسيکا» در سينماي نئورئاليسم ايتاليا و دوران پس از جنگ جهاني دوم و شاهکارهاي «فدريکو فليني» از آن جمله اند که شهرتي جهاني دارند و ديگر کمتر کسي است که آنها را نديده باشد و مورد توجه و تحسين قرار نداده باشد.
نيت نويسنده کتاب از ذکر مکرر اينکه چرا به سينماي عامه پسند ايتاليا پرداخته نشده و منتقدان درباره اش ننوشته اند و به آن توجه نکرده اند و علت دلسوزي براي اين نوع فيلم هاي ايتاليايي که در زير انبوهي از شاهکارهاي سينمايي مدفون شده اند، حقيقتا روشن نيست.
هر چند که در صفحه 13 پيشگفتار، خود نويسنده بالاخره به اين امر اعتراف کرده است که: «اميدوارم اين نوشته براي دوستداران فيلم هاي عامه پسند ايتاليايي از نسل هاي مختلف، از جوانان قديم که اين فيلم ها را در سالن هاي سينما ديده اند تا همسالانم...، نکات جالبي داشته باشد.»
و با ذکر اين مطلب بالاخره مشخص شده که اين کتاب براي دوستداران فيلم هاي عامه پسند نوشته شده، بدون توجه به اين نکته که در مورد بي محتوايي و نداشتن ساختار و انديشه واقعا چه مي توان گفت و نوشت. به هر حال در هر کشوري سينمايي به نام سينماي عامه پسند وجود دارد که مخاطب آن عوام اند نه کساني که به سينما به عنوان يک هنر نگاه مي کنند. ولي اينکه چرا اين گونه فيلم ها در خور توجه منتقدان قرار نمي گيرند، دلايل زيادي دارد.
بسيار طبيعي است که در عرصه کار هنري، به کارهاي هنري متعالي که انديشه و خلاقيتي را در خود نهفته دارند، از طرف صاحب نظران توجه بيشتري مبذول و درباره شان بحث و گفت و گو شود چون قابل بحث و در خور شايسته مکث و توجه هستند. ولي کارهاي بازاري و عامه پسند که به موضوعات تکراري و تقليدي و خالي از محتوا مي پردازند و از هر گونه نگاه هنري عاري هستند جايي براي بحث باقي نمي گذارند و دليلي هم ندارند به آنها پرداخته شود. اين آثار تاثيري غير از تنزل سليقه عمومي در عرصه هنري ايجاد نمي کنند زيرا نه خلاقيتي بديع در آنها هست و نه انديشه جديدي را ارائه مي کنند، ولي در عوض کارهاي هنرمندان بزرگي چون فليني، آنتونيوني، ويسکونتي، پازوليني، برتولوچي، فرانچسکو روزي، برادران تاوياني و امثال اينها پس از گذشتن اين همه سال هنوز هم مورد توجه و نقد و بازبيني مجدد قرار مي گيرند. فيلم هاي خوب با اينکه بارها و بارها توسط صاحب نظران سينمايي مورد تجليل قرار گرفته اند و جوايز متعددي را به خود اختصاص داده اند ولي هنوز هم منتقدان نکاتي را در آنها کشف و بازگو مي کنند که باعث حيرت. چون در کل نگاه هنرمندانه اين کارگردانان به هستي، نگاهي ظريف و در عين حال پيچيده و رازگونه است و براي نمايش اين پيچيدگي هستي شناسانه، گاهي در برخي از کارها تعدادي از اين کارگردانان از بياني نمادين استفاده شده که تاويل و تفسيرشان در اذهان کارشناسان و منتقدين، بسيار درخشان و گوناگون جلوه گر مي شود و جاي حرف و بحث را بسيار بسيار باز و گسترده نگاه مي دارد. به هر حال اگر در اثري رازي پنهان نباشد و همه چيز در حد روزمرگي و مفاهيم دستمالي شده عاميانه پايين آمده باشد ديگر چه احتياجي به تعبير و تفسير و گفت و گو و نقد است.
نويسنده کتاب در صفحه 14 مي نويسد: «فکر مي کنم اگر متن حاضر، مخاطب احتمالي را هم چون نگارنده به تجديد نظر درباره مسائلي چون تقسيم بندي فيلم ها در عرصه هاي متضادي چون «سرگرمي مبتذل» و «هنر متعالي» وادارد و او را به اين شناخت برساند که مرز ميان اين دو پديده به وضوح و پررنگي که او پيش از اين مي پنداشته، نيست، در چهارچوب محدود خود موفق بوده است.»
چگونه ممکن است مرز واضح و پررنگي ميان «هنر متعالي» و «سرگرمي مبتذل» وجود نداشته باشد؟ آيا نويسنده ديدگاه خود را فرافکني کرده و آن را عموميت بخشيده است. بسيار بعيد به نظر مي رسد که يک هنر شناس و صاحب نظر، فرق ميان کار هنري متعالي و سرگرمي مبتذل را نداند و مرز ميانشان را مرزي واضح و شفاف نبيند. دقيقا مثل اين است که بگوييد بين نقاشي هاي ميکل آنژ، رافائل و داوينچي با کارهاي بازاري درجه صدم هيچ مرز واضح و شفافي نيست. در اين صورت چنين اظهار نظر و قضاوتي به غير از عدم شناخت نتيجه چه چيزي مي تواند باشد؟ بگذريم، با خواندن پيشگفتار تمام شور و شوقم در مورد بيشتر دانستن از بين رفت و تبديل به ياس شديدي شد ولي خوب باز هم کنجکاوي اجازه نداد و وارد متن کتاب شدم. در بخشي از کتاب، نويسنده به رمز گشايي مفهوم ژانر در سينماي ايتاليا دست زده و در پيشگفتار اشاره کرده است که اين کتاب دانش نامه يا تاريخ سينماي عامه پسند ايتاليا نيست. هدف در اينجا بررسي سازوکار صنعت سينماي ايتاليا به عنوان بزرگترين صنعت سينماي اروپا در طول بيش از سه دهه است اما در ادامه بعد با نقض گفته خود وارد ماجراي تاريخ سينماي ايتاليا شده. به هر حال دانستن اين نکته که هدف واقعي نويسنده از ورود به اين مقوله چه بوده، بسيار مشکل مي نمايد. چون در کتاب، گاهي صنعت سينماي ايتاليا و گاهي تاريخ سينماي ايتاليا و گاه فقط سينماي عامه پسند و ذکر نام فيلم ها و کارگردانانشان هدف اصلي بوده است. جاي اميدواري است اگر اين کتاب مورد توجه سينما دوستان به ويژه دوستداران سينماي عامه پسند ايتاليا که در پيشگفتار توسط نويسنده کتاب ذکرشان رفته است، قرار گيرد و به معلومات آنها بيفزايد. به هر حال تلاش نويسنده که در اين زمينه تحقيق کرده و زماني براي گرد آوري نام فيلم ها و کارگردانان و هنر پيشه ها و گاهي هم براي تعريف داستان فيلم صرف نموده، جاي توجه دارد. ولي اي کاش روي هر ژانري بيشتر مکث مي شد و توضيحات بيشتري داده مي شد و در ژانر مورد نظر، فيلم ها دسته بندي مي شدند. اين دسته بندي مي توانست طبق تاريخ ساخت هر فيلم يا طبق حروف الفبا انجام بگيرد. چه بسا که در آن صورت لااقل از نظم ظاهري بيشتري برخوردار مي شد تا مخاطب را اين گونه از خود نراند و جاي فرهنگ يا واژه نامه سينماي عامه پسند ايتاليا را بگيرد و کاربرد بيشتري بيابد. هر چند در صفحات آخرين کتاب، فهرستي از عناوين فيلم هاي عامه پسند ايتاليايي گردآوري شده که مطمئنا مورد توجه مخاطبان علاقه مند قرار خواهد گرفت. در مورد سينماي نئورئاليست ايتاليا که اين همه کتاب و مقالات و نقد در موردش نوشته و گفته شده و بيشترين توجه منتقدان را به خود اختصاص داده است، نويسنده تنها به پاراگرافي کوتاه اکتفا کرده و در صفحه 19 کتاب آورده است: «در اواخر دهه 1940، به نظر مي رسيد فيلم هاي نئورئاليستي به تدريج زمينه اجتماعي خود را از دست مي دهند. در 1949 آمار بيکاري در ايتاليا همچنان در حدو 22 در صد بود و تمرکز صنايع در شهرهاي شمالي به مهاجرت گسترده دامن مي زد، اين معضلات اجتماعي، با راه حل هاي ارائه شده و آثاري چون «رم، شهر بي دفاع» (روبرتو روسليني، 1945) که در آن اتحاد مردم به عنوان وسيله اي براي غلبه بر مشکلات تصوير مي شد، قابل حل نبودند. شکست احزاب لبيرال و چپ، نشان دهنده رويگرداني عمومي از ديدگاه هاي ارائه شده در فيلم هاي نئورئاليستي بود. تصويب قانون آندره ئوتي در سال 1949 که ارائه تصوير منفي ازجامعه ايتاليا ممنوع مي ساخت، مي توان به منزله پايان کار نئورئاليسم تلقي کرد.»
پس از نگاهي چنين مختصر و گذرا به سينماي غني نئورئاليستي ايتاليا، نويسنده به ملودرام ها يا به قول خودش «ملودرام ها ي اشک انگيز» (Film fometto) پرداخته ولي در اين قسمت شرح بيشتري داده که درخور توجه و کامل تر است. در بخش هاي ديگر کتاب در بيشتر بندها به تعريف داستان فيلم پرداخته شده و به پر حجم تر شدن کتاب کمک بيشتري کرده. حال چه ضرورتي داشته؟ حتما از نگاه نويسنده اين ضرورت حس مي شده که داستان چندين فيم را در کتابش تعريف کند که اين هم به هر حال مخاطبان خاص خودش را خواهد داشت.
به هر حال اگر چه دسترسي به فيلم هاي هنري و در خور توجه از کارگردانان بزرگ ايتاليا دشوار و دور از دست به نظر مي آيد ولي با نوشتن کتاب هايي با چنين مضموني، لااقل تشنگي جست و جو گران ساده پسند تر تا حدودي فرو مي نشيند حتي اگر سليقه اين مخاطبان را تنزل دهد و قدمي نه چندان مثبت در ارائه فرهنگي والاتر محسوب شود.
منبع: نشريه همشهري خرد نامه (ويژه نامه کتاب) شماره 67
منبع: نشريه همشهري خرد نامه (ويژه نامه کتاب) شماره 67



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.