مؤلفه هاي اجتماعي سلامت

1-يک ضرب المثل نه چندان قديمي بين اهالي مطالعه مي گويد اگر مي خواهيد کتابي را به خوبي بفهمد و درک کنيد و پا به پاي واژه هايش به پيش برويد، حتماً کتابي را براي مطالعه و بهره برداري انتخاب کنيد که نويسنده آن ترجيحاً حرفه روزنامه نگاري را هم تجربه کرده باشد.
سه‌شنبه، 9 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مؤلفه هاي اجتماعي سلامت

مؤلفه هاي اجتماعي سلامت
مؤلفه هاي اجتماعي سلامت


 

مايکل مارموت و ريچارد دويلکينسون
ترجمه: دکتر علي منتظر



 
1-يک ضرب المثل نه چندان قديمي بين اهالي مطالعه مي گويد اگر مي خواهيد کتابي را به خوبي بفهمد و درک کنيد و پا به پاي واژه هايش به پيش برويد، حتماً کتابي را براي مطالعه و بهره برداري انتخاب کنيد که نويسنده آن ترجيحاً حرفه روزنامه نگاري را هم تجربه کرده باشد.
دليل اين تأکيد آنست که اصولاً روزنامه نگاران به اعتبار حرفه شان همواره مطالب را قبل از چاپ آنقدر حلاجي مي کنند و از صافي هاي غامض و پيچيده سخن عبور مي دهند که همچون هلوي پوست کننده تقديم مخاطب و خواننده مطلب شود. تجربه دوران روزنامه نگاري، اين را به نويسنده مي آموزد که هر چه مطلب روان تر وساده تر باشد، مخاطب بيشتري با آن ارتباط برقرار مي کند. مؤيد اين نظر آثار دو روزنامه نگار مشهور، او ريا نافالاچي و حسنين هيکل مي باشد. حال اگر آن روزنامه نگار، در عرصه ادبيات هم پرسه زده باشد، ديگر نور علي نور خواهد بود.
2-سابقه ترجمه در ايران به پيش از اسلام و دوره ساسانيان بر مي گردد.در غرب هم اولين کسي که به نحو مشخص به بحث نظري درباره ترجمه پرداخت«اتين دوله»(1509-1546)نويسنده، مترجم و چاپخانه دار فرانسوي بود که رساله اي با عنوان «اصول ترجمه»منتشر کرد. دوله معتقد بود که ترجمه نبايد تحت اللفظي باشد، بلکه بايد روح مطلب را ادا کند...
3-اگر چه در دنياي ترجمه،انواع ترجمه هاي ارتباطي و معنايي وجود داردو پيروان ترجمه ارتباطي معتقدند که اصل خواننده است، نه نويسنده، درحالي که طرفداران ترجمه معنايي به نويسنده توجه بيشتري دارند. يا به عبارتي ارتباط مداران معتقدند که وظيفه ترجمه آنست که نويسنده را به دنياي خواننده بياورد و در حالي که معنامداران وظيفه ترجمه را بردن خواننده به دنياي نويسنده مي دانند و مترجمي موفق است که ضمن مخاطب شناسي، محل کاربرد هر شيوه را با توجه به متن اصلي بداند، اما با توجه به همه اين موارد، مترجم حتي اگر از تمام دانش فن لازم بهره مند و برخوردار باشد، باز موفق نخواهد بود، مگر آنکه با روحيه نويسنده هم کاملاً دمساز باشد.
4-حال اگر اين سه مقدمه کوتاه را در کنار هم بگذاريم و هر کدام را در حکم يک پازل در نظر بگيريم، آنچه از جمع بندي آن حاصل و عايد مي شود، يک ترجمه خوب، از يک اثر مطلوب مي باشد؛ که مشخصات بحث مورد نظرما، ترجمه کتاب«مولفه هاي اجتماعي سلامت»است که همه اصول اعم از خواننده مداري و نويسنده مداري، دمساز بودن، روحيه نويسنده و نيز سليس و روان وتأثيرگذار بودن در نظر گرفته شده و براي درک و دريافت خواننده،آنجا که لازم بوده است، ترکيب سازي و واژه نگاري هم شده است.
«جهت جلوگيري از هر گونه اشتباه مضاعف و حفظ امانت تلاش شده است در اکثر موارد معادل لاتين نام ها و نشانها و يا برخي واژه هاي مأنوس و نامأنوس اما با اهميت در پاورقي ذکر گردد. در عين حال در اين مختصر لازم است به انتخاب معادل فارسي چند واژگان کليدي اشاره کنم تا مبادا خوانندگان فرزانه دچار مشکل شوند و...»
اين پاراگراف از ياداشت مترجم-جناب دکتر علي منتظري آورده شد.دکترعلي منتظري دانش آموخته دانشگاه هاي بريتانيا و استاد پژوهش پژوهشکده «علوم بهداشتي»جهاد دانشگاهي است. وي در دهه 60 ضمن داشتن مسؤوليتهاي متعدد، مدير مسئول نشريات مختلف دانشجويي و همچنين مدير مسؤول نشريات «اطلاعات علمي»و جوانان امروز هم بوده است.
اين آشنايي و اطلاعات مختصر از آن جهت آمد تا دليلي باشد به ذکر مقدمه هاي سه گانه و تأييد و تأکيد بر قابل استفاده بودن کتاب«مؤلفه هاي اجتماعي سلامت»که مي توان اين مهم را هم به آن اضافه کرد که نويسنده اين اثر:
«مايکل مورت و جمعي از همکاران او جملگي از سرآمدان همه گير شناسي اجتماعي (Social epidemiology)به شمار مي روند. آنها نه تنها در کشور خويش بلکه در سراسر جهان شناخته شده اند.»
نکته جالب توجه اينکه اتفاقاً اين نويسنده خوش شانس(مايکل مارموت)«به ايران هم سفر کرده و رهبر معظم انقلاب نيز به تناسبي ايشان را به حضور پذيرفتند.»
از ديگر سو ضمن رعايت کامل قانون کپي رايت توسط مترجم، اين ترجمه مورد تأييد نويسنده هم قرار گرفته و موجب خرسندي او شده که اين نکته را کتباً هم به مترجم اعلام نموده است:

پروفسور منتظري عزيز
 

خرسندم که "Social Determinants of Health"به فارسي ترجمه شده است. به نظر من اين اصول بايد در موقعيتهاي گوناگون فرهنگي وجغرافيايي کاربردي وسيع داشته باشد. کليد اقدام عملي پيرامون مؤ لفه هاي اجتماعي سلامت کاهش نابرابري هاي سلامتي ودستيابي به جامعه اي عادلانه تر و انساني تر است؛ اما پيش از انجام هر اقدامي درک شواهد علمي در اين باره اهميت دارد.
اين کتاب بازتاب تلاش جمعي از صاحبنظران برجسته است که اين شواهد علمي را گرداوري کرده اند.اين اثر مکمل کتابي است به نام"Solid Facts"که توسط دفتر اروپايي سازمان سلامت جهاني منتشر شده است. کتاب پيش گفته سر فصل هاي شواهد علمي مورد نظر را به گونه اي منعکس کرده است که براي امر سياست گذاري مفيد است.
شواهد علمي و سر فصل ها، هر دوبخش مهمي براي گردآوري دلايل اهميت مؤلفه هاي اجتماعي سلامت است.
با بهترين آرزو ها
پروفسور سر مايکل مارموت
رئيس انستيتو بين المللي سلامت وجامعه
دپارتمان ايپدميولو ژي وسلامت همگاني -دانشگاه لندن
8 اکتبر2007
با اين مقدمه ها وتوضيح واضحات، اشاره اي هم به شناسنامه کتاب مي کنيم تا فرازي از کتاب را هم تقديم علاقه مندان کنيم.
مؤلفان: مايکل کارموت و ريچاردويلکينسون، ترجمه دکتر علي منتظري
ناشر: سازمان انتشارات جهاد دانشگاهي-پژوهشکده علوم بهداشتي جهاد دانشگاهي
چاپ: اول-1387
شمارگان: 1000
قيمت: 50000ريال
اين اثر ترجمه ويراست نخست Social Determinants of Heaith است که با کسب اجازه از Oxfoed Univeresity Press به فارسي ترجمه و انتشار يافته است.
مترجم اگرچه اين کتاب را به دانشجويان وپژوهشگران علوم پزشکي وسلامت تقديم کرده است، اما با نگاهي گذرا به سر فصل هاي کتاب، متوجه خواهيم شد که قابل استفاده بودن آن به يک قشر و يک رشته خاص، محدود نمي شود:
سازمان اجتماعي؛ فشار عصبي(تنيدگي)و سلامت، سالهاي نخست زندگي، مسير زندگي؛ شيب اجتماعي و سلامت، زندگي در يک شرايط اقتصادي با ميزان بيکاري بالا: درک آثار آن به سلامت، ومحيط رواني-اجتماعي کار، حمل ونقل وسلامت، حمايت اجتماعي وهمبستگي اجتماعي، غذا يک موضوع سياسي است، فقر؛ انزواي اجتماعي واقليت ها، الگوي اجتماعي رفتار هاي سلامت فردي: موردسيگار کشيدن: جمع بندي:رونق اقتصادي، توزيع مجدد، سلامتي ورفاه بعد از ذکر برخي سر فصل ها،مطلبي از اين کتاب با عنوان«چرا فقر براي سلامتي مضر است: پيامد هاي مادي ، اجتماعي ورواني زندگي در فقر»تقديم علاقه مندان مي شود تا هم تأييدي باشد بر مدعاي راقم اين سطور وهم آشنا شدن خوانندگان عزيز با نگارش کتاب ومهمتر از همه، نوع مطابي که نويسندگان کتاب، به آن اهتمام داشته داند.
درک علت اينکه چرا افرادي که در شرايط فقر، فلاکت محدوديت نسبي زندگي مي کنند، سلامتي نامناسبي دارند براي پي ريزي اقدامات اثربخش جهت اصلاح اين شرايط بسيارضروري است. دانشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعي اين رابطه را از جهات گوناگون مورد بررسي قرار داده و تبيين کرده اند. از جمله تبيين هاي ارايه شده اين است که شرايط زندگي وکار، محدوديت منابع و اثرات آنها بر روابط اجتماعي باعث تأثيرپذيري سلامت از فقر و محروميت مي شود.
عوامل وابسته به روش زندگي افراد نظير سيگار کشيدن، مصرف الکل، ورزش ورژيم غذايي از جمله زير بنايي وابستگي فقر و سلامت تلقي شده است. به هر حال اگرچه اين عوامل ممکن است بخشي از توجيه هاي ارايه شده در مورد نابرابري هاي سلامتي را تشکيل دهند نبايد آنها را به عنوان عامل انحصاري در نظر گرفت و از محيط اجتماعي-اقتصادي منفک کرد.
اکثر شواهد بدست آمده نشان مي دهد که شرايط مادي نقش اصلي در شکل گيري بيماري ها ايفا مي کنند و اين شواهد عوامل تعيين کننده اي در رفتارهاي مرتبط با سلامتي به شمار مي آيند(Davey Smnith et al 1994)فقر، محدوديت هاي زيادي را بر شرايط مادي زندگي روزمره تحميل مي کندو باعث محدوديت دسترسي به عناصر بنيادي سلامت نظير مسکن مناسب، تغذيه کافي و فرصت هاي مشارکت اجتماعي مي شود (Black and Laughlin 1996).
تغذيه مناسب،ازدحام،مسکن نامناسب، گرمايش ناکافي، خطر فزاينده بيماري هاي عفوني و ناتواني در حفظ ملاحظات سلامتي بهينه از جمله چيزهايي هستند که همواره همراه فقر و ملازم آن هستند(Davey Smith 1998). به طور مثال مسکن نا مناسب ممکن است مرطوب، سرد والوده باشد. چنين شرايطي با خس خس سينه، تنگي نفس، سرما خوردگي، بي حالي، مننژيت و بيماري هاي تنفسي از جمله آسم رابطه دارد(Ineichen)شرايط مسکن نامناسب، همچنين خطر حوادث و آتش سوزي را افزايش مي دهد. همچنين خانه هاي پر ازدحام نه تنها خطر عفونت را افزايش مي دهند بلکه از طريق عواملي نظير نقص حريم خصوصي و سروصداي زياد، سلامت روان را نيز تحت تأثير قرار مي دهند. بلک برن(1991)اشاره مي کند که فقر نه تنها از طريق تغذيه و مسکن بر سلامتي اثر مي گذارد بلکه سلامت روان و مراقبت از کودکان را نيز متأثرمي سازد. سطح درآمد، توانايي والدين در مراقبت از خود و کودکان را تحت تأثير قرار مي دهد. به همين ترتيب ساير جنبه هاي زندگي آنان را تحت تأثير قرار مي دهد، جايي که زندگي مي کنند وجايي که فرزندان آنها به مدرسه مي روند؛ زندگي با درآمد کم، کنترل سلامت خانواده را مشکل مي کند و در نتيجه وضعيت سلامت پدرومادر،خصوصاً مادر،مورد بي توجهي قرار مي گيرد. سلامتي کودکان نيازمند آن است که والدين به خصوص مادر اغلب خود را وقف کودکان نمايد. براي مثال گراهام(1995)دريافت که ميزان سيگار کشيدن در زنان جوان در خانوارهاي داراي درآمد کم با سختي ها و مشقات انجام مسؤوليت ها ومحروميت هاي مادي در ارتباط است. اين مسأله ترکيبي از مشکلات مادي و رواني زندگي بوده و منجر به کشيدن بيشتر سيگار مي شود. اين زنان تصور مي کنند که با به خطر انداختن سلامت خود مي توانند بهتر به کودکان و خانواده خود رسيدگي نمايند. بنابراين درک اينکه چگونه محدوديت هاي مادي از طريق فرايندهاي مختلف عمل مي کنندضروري است. رفتارهاي ناسالم بايستي در بستر محدوديت هاي مادي زندگيروزمره فهم و درک شوند.
شناخت ماهيت فرايندي فقر بسيار مهم است. فقر داراي يک اثر تجمعي است. مجموعه اي از شواهد نشان مي دهند که وضعيت بهداشت و سلامتي فرد در بزرگسالي انباشت و تجمع اثر شرايط اجتماعي-اقتصادي نامناسب در طول زندگي است(Davey Smith et al 1997).
شرايط اجتماعي-اقتصادي نامناسب در سال هاي نخستين زندگي مي توانند در آينده خطر بيماري هاي قلبي عروقي، بيماري هاي تنفسي و برخي از سرطان ها را افزايش دهد.
شرايط اجتماعي-اقتصادي نامناسب در بزرگ سالي اثرات مربوط به دوران کودکي را تشديد کرده و منجربه تفاوت سلامتي در بزرگسالي مي شود. اين مسأله الگوي اجتماعي مواجهه با مسايل در طول زندگي را نشان مي دهد.
(Davey Dmith et al 1998b)تأثير ويژه محروميت در دوران کودکي بايد باعث توجه بيشتر به پاره اي سياست هاي اجتماعي شود که منجر به افزايش تمرکز فقر در خانواده هايي با کودکان کم سن وسال مي گردد (Davey Smith 1998).
در پايان لازم مي دانيم به مترجم انديشمند اين اثر-جناب آقاي دکتر علي منتظري-يار ديرينه مجله، به خاطرارائه اين کار ارزشمند به جامعه علمي، تبريک و خسته نباشيد بگوئيم.
منبع: ماهنامه اطلاعات علمي-ش363



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.