ملکه سرزمين هاي زرد
نويسنده: مهدي ميرزايي
در دنياي شگفت انگيز زنبورهاي عسل چه خبر است؟
زنبور عسل گونه هاي مختلف دارد. گونه بسيار معروف آن که به نام زنبور عسل اروپايي ناميده مي شود، در منابع علمي با نام Apis mellifera معروف است . در اين اسم لاتين، کلمه Apis به معني «زنبور»، mella به معني «عسل» و ferre به معني «دارنده» يا «آورنده» است. با اين حساب، معني نام علمي زنبور عسل، « زنبور توليد کننده عسل» است.
زنبور عسل قدمتي برابر 14 ميليون سال دارد، زمان پيدايش انسان اين حشره بومي مناطقي از اروپا و نيز آسيا و آفريقا بوده است. اين حشره در سال هاي اوليه دهه 1600ميلادي، وارد آمريکاي شمالي شد و بعد از آن در کل آمريکا گسترش پيدا کرد. قدمت اين حشره تا حدي است که نقاشي هايي از آن، در مقابر فراعنه مصر و در يک غار در اسپانيا ديده شده است. زنبورداري در ايران نيز سابقه اي قديمي دارد. در دوره هخامنشيان نگهداري زنبور عسل در ايران رواج داشته است و از عسل به عنوان يک ماده شيرين غذايي و دارويي استفاده مي کردند.
پيدايش دشنه مفرغي در لرستان منقش به شکل زنبور عسل و متعلق به 800 سال پيش از ميلاد، نشانه قدمت آشنايي ايرانيان با اين حشره مفيد است. پس از پيشرفت پرورش زنبور عسل در اروپا و آمريکا و با ورود کندوهاي مدرن و ملکه هاي هيبريد( دورگه) به ايران از سال 1335 به بعد، علاقه منداني در نقاط مستعد براي توليد عسل در کشور به ايجاد واحدهاي بزرگ صنعتي پرورش زنبور عسل توجه کردند. نگهداري زنبور عسل در اکثر مناطق خوش آب و هواي کشور زياد بوده و هست.
در بعضي از مناطق نگهداري کندوهاي بومي مرسوم است ولي آمار سال هاي اخير نشان مي دهد که کندوهاي بومي کم شده و جاي خود را به کندوهاي مدرن داده است. در حال حاضر زنبورداري در کليه مناطق ايران جز مناطق کويري کشور گسترش پيدا کرده است. در کشور ما علاوه بر گونه معروف Apis mellifera، زنبور عسل کوچکي به نام Apis florea نيز در مناطق جنوبي کشور زندگي مي کند. زنبورهاي عسل مانند ديگر حشرات، بدني سه قسمتي شامل سر، سينه و شکم دارند. سينه آنها داراي سه بند، و شکمشان، شش بندي است . داراي سه جفت پاي سينه اي هستند و يک جفت شاخک دارند که به کار حواس بويايي و لامسه و شنوايي مي آيد. اين حشرات مثل همه خويشاوندانشان داراي سه عدد چشم ساده و دو چشم مرکب هستند.
زندگي اجتماعي
در واقع در يک کندو تقسيم کار به خوبي انجام شده است. در مناطق آب و هوايي معتدل زنبورهاي عسل به صورت کلوني زمستان گذراني کرده و ملکه در اواخر زمستان و با بلند شدن طول روز تخم مي گذارد. زنبور ملکه تنها زنبور ماده باروراست و نوزاداني که از تخم خارج مي شوند جمعيت کندو را تشکيل مي دهند. به جز يک مرحله کوتاه که ملکه براي جفت گيري با نرها از کندو خارج مي شود و اقدام به پروازهاي طولاني مي کند يا گاه در شرايطي که با چند زنبور کارگر براي تشکيل جمعيت جديدي از کندو فرار مي کند در ديگر موارد به ندرت کندو را ترک مي کند.
حجره هايي که قرار است ملکه در آن تخم بگذارد قبلاً توسط زنبورهاي کارگر ساخته مي شود. تخم ها به شکل رشته باريک سفيدرنگي در کف حجره ها بدون سرپوش گذاشته مي شوند. پس از سه روز، لارو سفيد کوچک و براقي از آن خارج مي شود که همان نوزاد کرمي شکل زنبور است که تا 11 روز به همين شکل باقي مانده و توسط کارگرهاي پرستار تغذيه مي شوند. پس از آن مرحله شفيرگي است که طول دوره آن بسته به طبقه اجتماعي زنبور متفاوت است. جالب است بدانيد که تا روز نهم دوران نوزادي زنبور ، حجره ها به صورت سرباز بوده و پس از آن کارگرها روي آنها را مي پوشانند ، بعد از خروج زنبورهاي بالغ از شفيره ها، وظايف مختلفي بسته به سنشان بر عهده مي گيرند. زنبورهاي کارگر در 10 روز اول زندگي، مسئول تميز کردن کندو و تغذيه لاروها هستند و پس از آن شروع به ساختن حجره ها با موم مي کنند . در حدود 16 تا 20 روزگي از زنبورهاي مسن تر شهد گل و دانه گرده را که به کندو آورده مي شود تحويل گرفته و در حجره ها ذخيره مي کنند. بعد از 20 روزگي آماده ترک کندو براي جست وجوي شهد هستند که اين وظيفه تا آخر عمرشان بر عهده آنها خواهد بود.
تغذيه از ژل رويال
ژل رويال يک ماده بسيار مغذي است که حدود 70 درصد آن آب است و نيز داراي مواد پروتئيني و اسيدهاي آمينه مثل پرولين، ليزين و اسيد گلوتاميک و قندهاي گلوگز، اکسيداز و اسيد فسفاتاز است. ملکه و کارگرها از نظر ژنتيکي هيچ تفاوتي با هم ندارند ولي عمر ملکه تا پنج سال و کارگرها حداکثر شش ماه است. دليل اين تفاوت تغذيه ملکه با ژل رويال است.
ملکه در اجتماع زنبور نقش توليد مثل دارد.
اگر ملکه پير شود يا بميرد، کارگرهايي که مسوول رسيدگي به تغذيه نوزادان هستند. به چند تا از لاروها ، تا آخر دوره رشد، ژل رويال مي دهند تا هر کدام زودتر بالغ شد، بقيه را بکشد و ملکه شود.
گاه در شرايط خاصي و در مرحله اي از زندگي اجتماعي زنبورها، دو ملکه (ملکه جوان و ملکه قديمي) همزمان در کندو حضور دارند.
پيدا شدن ملکه جديد همزمان با ملکه قبلي نوعي شورش و نابساماني در جامعه زنبورهاي عسل به دنبال خواهد داشت. در اين شرايط اگر ملکه جوان در کشمکش با ملکه قديمي شکست بخورد با تعدادي از کارگرها کندو را ترک کرده و جمعيت جديد را پايه گذاري مي کند. زنبورهاي کارگر از نظر جنسيت، ماده هاي نابارور هستند و بنابراين توانايي جفت گيري با نرها را ندارند. اين زنبورها موم را که براي ساختن کندو ضروري است ترشح مي کنند، کندو را تميز و مرتب نگه مي دارند، به پرورش نوزادان مي پردازند از کندو محافظت مي کنند و به جمع آوري شهد و دانه گرده مي پردازند . زنبورهاي کارگر فقط يک بار مي توانند از نيش خود استفاده کنند، چرا که اندام نيش آنها داراي خار برگشته است که پس از نيش زدن، در بدن موجودي که نيش زده شده ، باقيمانده و از بدن زنبور کنده مي شود. بنابراين زنبور به علت پاره شدن شکم و خونريزي ناشي از آن مي ميرد.
رقص زنبورها
حواس خاص زنبور
مشاهده اجزا در فضاي تاريک داخل کندو بر عهده اين چشم هاي ساده است. به طور مثال اگر اين چشم ها بسته شوند. زنبورها صبح ديرتر بيرون مي روند و غروب نيز ديرتر به خانه برمي گردند.
تصاويري که توسط چشم هاي مرکب ديده مي شود شبيه تابلوي موزائيکي است. قسمتي که از چشم مرکب زنبور پوشيد باشد بسته به ميزان پوشيدگي، زنبور قسمتي از منظره را نمي بيند. زنبورها مي تواند نور پلاريزه و ماوراء بنفش را ببينند ولي قادر به ديدن طيف قرمز نيستند. بهترين رنگ هايي که زنبورها مي بينند، رنگ هاي زرد، آبي و سفيد است.
دليل اينکه کندوها را به اين سه رنگ مي سازند، همين موضوع است. زنبور عسل با حس گرما مي تواند حتي تفاوتي در حد 2/. درجه سانتي گراد را احساس کند. مرکز دريافت اين حس روي شاخک ها قرارگرفته و در ارتباط مستقيم با مغز است.
اما زنبورهاي در داخل کندو قادر به تنظيم دماي داخلي خانه هستند که در واقع توسط جمعيت کندو اتفاق مي افتد.
زنبورها هميشه دماي محيط داخلي را به خصوص در اطراف محل پرورش نوزادان در حد 35 درجه سانتي گراد ثابت نگه مي دارند. اين همان دمايي است که لارو زنبور براي رشد نياز دارد.
شيرين مثل عسل
نکته جالبي که شايد بد نباشد بدانيد اين است که شکرک زدن عسل يک پديده طبيعي در عسل است و نشانه اي براي خراب شدن آن نيست. هر چند زنبورها چون فقط مي توانند از عسل مايع استفاده کنند، عسل شکرک زده را از کندو خارج مي کنند.
اهميت زنبور عسل
ژل رويال که در واقع غذاي پر انرژي ملکه هاست، درحال حاضر به صورت يک دارو در درمان بيماري ها و کوتاه کردن دوره نقاهت بيماري به صورت کپسول زير زباني استفاده مي شود هر چند اين ماده به دليل توليد کم توسط زنبورها ، با ارزش و گران قيمت است از نيش زنبور هم سمي ترشح مي شود که خاصيت ضد التهابي داشته و از آن در درمان دردهاي مفصلي استفاده مي شود. در کارهاي باغباني، اهميت زنبور عسل در گرده افشاني، ده برابر بيش از ساير حشرات است، زيرا زنبور عسل در حين جمع آوري شهد، دائما از يک گياه به روي گياه ديگر رفته و باعث انتقال موثر گرده ها مي شود تا جايي که گرده افشاني گل هاي بعضي گياهان مثل درخت کيوي در شمال کشور منحصراً توسط زنبور عسل انجام مي شود.
رقص نيم دايره اي زنبور عسل
1- زنبورهاي يابنده شهد، پس از اينکه منبع شهد را پيدا کردند به کندو برمي گردند و در «زمين رقص» کندو شروع به رقصيدن مي کنند.
2- زنبورهاي جست و جوگر به دنبال زنبورهاي يابنده شروع به رقصيدن مي کنند تا محل شهد را ياد بگيرند، سپس به سمت محل شهد پرواز مي کنند.
3- زنبورهايي که شهد را مي آورند تا زماني که شهد در محل موجود باشد به رقصيدن ادامه مي دهند. ديگر زنبورهاي جست و جو گر نيز اين رقص جذاب را دنبال مي کنند و براي آوردن شهد پرواز مي کنند.
کندوها چطور ساخته مي شوند؟
همه اين حجره ها به هم شبيه اند اما بعضي از آنها که مخصوص پرورش نرهاست و معمولاً در قسمت هاي پايين تر قرار دارد بزرگ تر هستند. ملکه معمولا تخم هاي خود را در مرکز مي گذارد و در بخش هاي کناري، عسل و گرده ذخيره مي شود اصول مهندسي ساخت اين حجره ها در بين انواع لانه سازي موجودات مثال زدني است.
ديواره هاي بيشتر حجره ها متصل به يکديگرند و منشورهاي شش ضلعي تشکيل مي دهند. با شش ضلعي ساخته شده اين حجره ها در مقايسه با اشکال ديگر هندسي نه تنها باعث استفاده بهينه از فضاي کندو مي شود، بلکه در مصالح نيز صرفه جويي صورت مي گيرد. ساختن حجره ها معمولا با سرعت زيادي انجام مي شود. زنبورها وقتي که بخواهند ساختن را شروع کنند. ابتدا زنجيروار به يکديگر متصل مي شوند و به شکل يک توده فشرده در مي آيند.
در اين حالت درجه حرارتي معادل 35 درجه سانتي گراد ايجاد مي کنند تا بتوانند موم ترشح کنند. در زنبورهاي عسل، موم فقط از غدد سطح زيرين چهار بند شکمي ترشح مي شود.
زنبور براي برداشتن موم هاي در حال توليد از زوايد پاهاي عقبي يعني همان پاهاي مخصوص جمع کردن دانه گرده از روي گل ها، استفاده مي کنند و توسط اين پاها موم را از بندهاي شکمش بيرون کشيده و سپس به آرواره هايش مي برد. سپس موم را در مقابل دهانش نگه داشته و کاملا با بزاقش مخلوط مي کند. اين کار که در درجه حرارت مناسب انجام مي گيرد توده موم را کاملا يکنواخت و قابل انعطاف مي کند.
توليد عسل
در اين فرآيند، شهد به عسل تبديل مي شود. اين آنزيم ها باعث مي شود قند موجود در شهد گل ها به قندهاي ساده تبديل شوند. نکته جالب اينکه تا زماني که شهد در چينه دان است زنبور نمي تواند آن را ببلعد، زيرا دريچه اي که بين چينه دان و معده زنبور است ، نسبت به رقت مواد حساس بوده و شهدي که هنوز تبديل به عسل نشده را به ديگر قسمت هاي دستگاه گوارش راه نمي دهد. بعد از تبديل شهد به عسل، عسل به دهان برگشته و وارد حجره هاي کندو مي شود. اين عسل، عسل خام و رقيق است و پس از گذشت زمان 20 درصد رطوبت خود را از دست مي دهد و سفت تر مي شود. زنبورهاي کارگر با بال زدن به خشک شدن سريع تر عسل کمک مي کنند. پس از اين زمان حجره هاي حاوي عسل توسط درپوشي از جنس موم پوشيده مي شود تا عسل داخل آن محفوظ بماند.
منبع: نشريه دانستنيها شماره 38