آثار تلاوت قرآن در هدايت انسان
نويسنده: حضرت آيت الله جواد ي آملي
آيات قرآن، سخنان خداي سبحان است و چون او كانون مباركي، بلكه خود بركت است، خواندن سخنانش نيز بركات فراواني را در پي دارد. اكنون به برخي از آنها اشاره مي شود:
امام صادق (سلام الله عليه) فرمود: خانه اي كه قرآن در آن تلاوت شود، نوراني است؛ «يتراءاه أهل السماء كما يتراءي أهل الدنيا الكوكب الدري في السماء»:(6) همان گونه كه زمينيان از ستارگان آسمان نور مي گيرند و آن اجرام آسماني براي مردم زمين چشمگيرند، خانه اي كه در آن قرآن تلاوت مي شود، براي آسمانيان درخشان است و آن ها نيز از اين خانه هاي نوراني كسب نور مي كنند.
پس راه دستيابي به ولايت الهي، صاحل شدن است و بدون آن در ولايت الله راهي نيست و خدا هم تولي طالح را نخواهد پذيرفت و بهترين راه صلاح هم انس با قرآن است. آري:
1. ولي خداوند است.
2. مولي عليه، رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است.
3. سمت ولي، تنزيل قرآن است.
4. وصفي كه بسان شرط براي مولي عليه ذكر شده، صالح بودن اوست.
5. از مجموع سياق فردي كلمات و سياق جمعي آيه چنين استنباط مي شود كه خداوند از راه معارف و منازل عالي و داني قرآن حكيم، ولايت عبد صالح را بر عهده دارد و صلاح و فلاح مولي عليه نيز، از راه احكام فقهي و حقوقي قرآن و از طريق حكم برهاني و عرفاني آن فراهم مي شود.
بنابراين، وصف پيشگفته هر چند به صورت شفاف از سنخ تعليق حكم بر وصف نيست، با اجتهاد صادق، چگونگي اين تعليق استنباط مي شود. زيرا نتيجه آيه چنين است: خداوندي كه قرآن را نازل فرمود و ولايت صالحان را بر عهده دارد، ولي من است؛ يعني دو صفت الهي تنزيل قرآن و ولايت صالحان، نقش تعيين كننده اي در ولايت من و هر انسان قرآن مدار صالح خواهد داشت.
به همين دليل مي فرمايد: «فاقرؤوا ما تيسر من القرآن»(8)؛ آن مقدار كه براي شما ميسر است، قرآن بخوانيد و با اين كتاب آسماني انس بگيريد، حتي اگر معناي بعضي از آيات و سوره ها براي شما روشن نشد، نگوييد كه خواندن بدون درك معنا چه اثري دارد، چون قرآن كلام عادي نيست كه اگر كسي معنايش را نداند، خواندنش بي ثمر باشد، بلكه نوري الهي است كه خواندن آن به تنهايي نيز عبادت است. گرچه خواننده به معنايش آگاهي نداشته باشد، ولي بايد كوشيد كه از رهنمود خود قرآن در لزوم تدبر در معنا نيز بهره برد.
قرآن، حبل الله است كه انس با آن و تدبر در آن و ايمان و عمل به آن، انسان را بالا مي برد و به مقام صالحان مي رساند تا مستقيما در پوشش ولايت خدا قرار گيرد. اگر انسان مشمول ولايت الله شود، تمام آفرينش را او اداره مي كند و در آن مقام، ديگر هيچ راهي براي وسوسه و رخنه اهريمن نيست. خدا او را از تمام تيرگي ها و تاريکي ها نجات مي دهد و او را نوراني مي سازد؛ «الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات إلي النور»(9) چنين شخصي در ميان امت با نور حركت مي كند؛ يعني در حالي به سر مي برد كه حركت و بصيرت و سيره اش، روشن و روشنگر است؛ «و جعلنا له نورا يمشي به في الناس»(10)
الف) افزايش ايمان
ب) درخشان شدن خانه ها
امام صادق (سلام الله عليه) فرمود: خانه اي كه قرآن در آن تلاوت شود، نوراني است؛ «يتراءاه أهل السماء كما يتراءي أهل الدنيا الكوكب الدري في السماء»:(6) همان گونه كه زمينيان از ستارگان آسمان نور مي گيرند و آن اجرام آسماني براي مردم زمين چشمگيرند، خانه اي كه در آن قرآن تلاوت مي شود، براي آسمانيان درخشان است و آن ها نيز از اين خانه هاي نوراني كسب نور مي كنند.
ج) انس با قرآن و مقام صالحان
پس راه دستيابي به ولايت الهي، صاحل شدن است و بدون آن در ولايت الله راهي نيست و خدا هم تولي طالح را نخواهد پذيرفت و بهترين راه صلاح هم انس با قرآن است. آري:
1. ولي خداوند است.
2. مولي عليه، رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است.
3. سمت ولي، تنزيل قرآن است.
4. وصفي كه بسان شرط براي مولي عليه ذكر شده، صالح بودن اوست.
5. از مجموع سياق فردي كلمات و سياق جمعي آيه چنين استنباط مي شود كه خداوند از راه معارف و منازل عالي و داني قرآن حكيم، ولايت عبد صالح را بر عهده دارد و صلاح و فلاح مولي عليه نيز، از راه احكام فقهي و حقوقي قرآن و از طريق حكم برهاني و عرفاني آن فراهم مي شود.
بنابراين، وصف پيشگفته هر چند به صورت شفاف از سنخ تعليق حكم بر وصف نيست، با اجتهاد صادق، چگونگي اين تعليق استنباط مي شود. زيرا نتيجه آيه چنين است: خداوندي كه قرآن را نازل فرمود و ولايت صالحان را بر عهده دارد، ولي من است؛ يعني دو صفت الهي تنزيل قرآن و ولايت صالحان، نقش تعيين كننده اي در ولايت من و هر انسان قرآن مدار صالح خواهد داشت.
به همين دليل مي فرمايد: «فاقرؤوا ما تيسر من القرآن»(8)؛ آن مقدار كه براي شما ميسر است، قرآن بخوانيد و با اين كتاب آسماني انس بگيريد، حتي اگر معناي بعضي از آيات و سوره ها براي شما روشن نشد، نگوييد كه خواندن بدون درك معنا چه اثري دارد، چون قرآن كلام عادي نيست كه اگر كسي معنايش را نداند، خواندنش بي ثمر باشد، بلكه نوري الهي است كه خواندن آن به تنهايي نيز عبادت است. گرچه خواننده به معنايش آگاهي نداشته باشد، ولي بايد كوشيد كه از رهنمود خود قرآن در لزوم تدبر در معنا نيز بهره برد.
قرآن، حبل الله است كه انس با آن و تدبر در آن و ايمان و عمل به آن، انسان را بالا مي برد و به مقام صالحان مي رساند تا مستقيما در پوشش ولايت خدا قرار گيرد. اگر انسان مشمول ولايت الله شود، تمام آفرينش را او اداره مي كند و در آن مقام، ديگر هيچ راهي براي وسوسه و رخنه اهريمن نيست. خدا او را از تمام تيرگي ها و تاريکي ها نجات مي دهد و او را نوراني مي سازد؛ «الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات إلي النور»(9) چنين شخصي در ميان امت با نور حركت مي كند؛ يعني در حالي به سر مي برد كه حركت و بصيرت و سيره اش، روشن و روشنگر است؛ «و جعلنا له نورا يمشي به في الناس»(10)
پي نوشت ها :
1- سوره بقره، آيه 121.
2- سوره انفال، آيه 2.
3- انصات: سكوتي كه همراه با توجه به گفتار الهي باشد.
4- سوره اعراف، آيه 204.
5- كافي، ج 2، ص 610.
6- همان.
7- سوره اعراف، آيه 196.
8- سوره مزمل، آيه 20.
9- سوره بقره، آيه 257.
10- سوره انعام، آيه 122.
- هدايت در قرآن، ص 198 - 201.