بايدها و نبايدهاي يک کسب و کار پر برکت و اخلاق مدار
قرار نيست احکام شرعي بيان کنيم، بلکه صرفا توصيه هايي گفته خواهد شد؛ توصيه هايي براي دستيابي به کار مطلوب و کسب ايده آل. اينها حتي در حيطه مستحب و مباح هم دسته بندي نمي شوند و صرفا رواياتي هستند که کاسب را توصيه مي کنند به اصولي که رعايت آنها متضمن کسب خدا پسندانه و خلق خداپسندانه خواهد بود.
اول احکام، بعد تجارت
هر کسي که مي خواهد وارد کار کسب و بازار شود، براي اينکه دچار کارهاي حرام مانند ربا نشود و بتواند قبل از انجام هر کاري آن را با احکام اسلام بسنجد و در نهايت عمل صحيح را انجام دهد واجب است، مسائلي را که به آن نياز پيدا مي کند، ياد گرفته باشد. در گذشته بازارها بسياري مقيد بودند کتاب مکاسب را که مربوط به فقه تجارت است مطالعه کرده و به آن عمل کنند.
فريب خوردن ممنوع!
براي همه ما واضح است که يک کاسب خوب و مسلمان نبايد به اصطلاح خودماني اش «سر ديگران کلاه بگذارد» اما اين فقط يک طرف قضيه است. در اسلام کاسبي که به راحتي سرش کلاه برود هم به همان اندازه مذموم است. در روايت داريم که چنين فردي هيچ پاداشي و ارزشي پيش خداوند ندارد. حتي در روايات ديگري آمده است که تاجر براي نجات از آتش جهنم هم بايد بتواند حق خود را بگيرد و هم حق ديگري را بدهد. پس مي بينيم که يک کاسب مومن، آدم ساده لوحي نيست که هر کسي بتواند از او سوء استفاده بکند.
با وضو وارد شو!
در اسلام فعاليت هايي که به نفع خودمان انجام مي دهيم هم اگر با نيت رضاي خدا باشد، عبادت محسوب مي شود و انسان را نزد خداوند محبوب و مقرب مي کند. در کسب روزي حلال هم مانند عبادت هاي ديگر به وضو بودن سفارش شده ايم. آيت الله جوادي آملي در بحث کار و کسب روزي، روايتي را نقل کرده اند که «اگر کسي بي وضو در طلب حاجت خود (کسب و روزي حلال) برود و نيازش برآورده نشود جز خويشتن کسي را سرزنش نکند.»
بسيار سفر بايد
بچه مسلمان اگر مي بيند در شهر و ديار خودش برايش کاري نيست يا در آمدي که کفاف خرج زندگي اش را بدهد به دست نمي آورد، نمي نشيند تا بالاخره وضعش بهتر شود بلکه خودش هر جا هم شده مي رود تا کار کند و مايحتاج خودش را تامين کند. اتفاقا خداوند هم اين چنين بنده اي را دوست دارد. در روايت داريم که «خداوند غربت و دوري از وطن براي کسب رزق و روزي را دوست دارد.»
بين مشتري ها فرق نگذار
مستحب است که در معادله و هنگام فروش کالا بين مردم فرق گذاشته نشود و يک کالا به همه به يک قيمت فروخته شود؛ مثلا اين طوري نباشد که کسي که چانه مي زند از کسي که موقع خريد چانه نمي زند يک جنس را ارزان تر بخرد. البته اگر کاسب به شخصي به خاطر مومن تر بودن ارزان تر از ديگران بفروشد عيبي ندارد.
معتدل باش تا کامروا باشي
در کسب و کار نه بايد تنبل و کم کار بود و نه بايد آن قدر خود را به آب و آتش زد که مردم بگويند «عجب آدم حريصي است». امام صادق (ع) مي فرمايند: «بايد کسب تو براي تامين زندگي، از حد آدم هاي کم کار بيشتر باشد ولي به اندازه اشخاص حريص دنيا دوست نيز نباشد.» (الحياه ج470:7) اين يعني اعتدال. اگر کاسب اين گونه بود نبايد نگران باشد که چيزي را از دست داده يا خواهد داد چون در روايتي از امام حسن (ع) داريم که «اعتدال در کسب عفت است و عفت ورزي هيچ روزي اي را از بين نمي برد و حرص زدن هم روزي را زياد نمي کند.»
از کجا آورده اي؟!
عمل به احکام در امر کسب روزي آن مهم است که به فرموده امام کاظم (ع) در روز قيامت قدم از قدم بر نخواهد داشت تا وقتي به اين به اين سوال پاسخ دهيم که اموالمان را از چه راهي به دست آورده ايم.
تبليغات اضافه ممنوع
حتما ديده ايد بعضي ها مي گويند جنسشان تک است يا معجزه مي کند و... يعني بيش از اندازه از جنسشان تعريف مي کنند. اين کار در اسلام پسنديده نيست و مکروه است.
قسم نخور
موقع فروش کالا به خدا قسم و به قرآن قسم و...نداريم. قسم دروغ که حرام است اما قسم راست هم موقع خريد و فروش کار خوبي نيست و سفارش شده که از آن پرهيز شود.
نقص کالا مخفي نشود
در اسلام سفارش شده که نبايد کالا را در جايي به مشتري فروخت که احيانا مشتري نتواند عيب کالا را متوجه شود؛ مثلا نبايد نور مغازه طوري باشد که مشتري درست رنگ لباس را نبيند يا نتواند عيب و ايراد يک کالا را تشخيص دهد.
زودتر از وقتش به استقبال مشتري نرو
در اسلام سفارش شده که کاسب براي فروش کالايش به کساني که مي خواهند وارد شهرشان شوند، قبل از رسيدن آنها به شهر سراغشان نرود تا زودتر از بقيه کالا هايش را به آنها بفروشد و فرصت را از ديگران بگيرد.
امروز و فردا نکن
حتما براي شما هم پيش آمده که کالايي را سفارش مي دهيد و قرار مي شود در فلان روز تحويل بگيريد اما فروشنده بعد از رسيدن موعد تحويل کالا، وعده فردا و پس فردا مي دهد؛ اما در احکام اسلامي واجب است تحويل دادن کالا بي دليل به تاخير نيفتد.
نه اولي باش نه آخري !
يکي از اموري که تجارت و کسب و کار مکروه است، اين است که کاسب قبل از بقيه وارد بازار شود و آخر وقت هم بعد از همه کارش را تعطيل کند. حتما شنيده ايد که بعضي کاسب ها مقيدند دشت اول را همسايه شان بکند، دليلش همين است. حتي سفارش شده که کاسب ها يک حدي براي فروش و کسب سودشان تعيين کنند و موقعي که اين سود و در آمد روزانه شان را به دست آوردند بقيه کالاهايشان را در آن روز بدون دريافت سود بفروشند. قديم ها افرادي که وضع مالي نامناسبي داشتند آخر وقت براي خريد مي رفتند چون مي دانستند آن کاسب سود روزش را کرده و جنسش را ارزان تر خواهد فروخت.
منابع:
1- الحياه ج7 و 1388،8 انتشارات دليل ما
2- خميني ،روح الله،تحرير الوسيله، ج3
3- جوادي آملي، عبدالله،1387جامعه در قرآن، قم،مرکر نشر اسرا
منبع: ماهنامه فرهنگي همشهري آيه- شماره 4