قاتل بالفطره
نويسنده: عرفان خسروي
مارهايي که از روز نخست زندگي کشنده به دنيا مي آيند
مار شاخدارياErpeton tentaculatusماري کاملا آبزي و بومي تايلند، کامبوج و جنوب ويتنام است. اين مار نسبتا کوچک(طولش در بلوغ به نيم متر مي رسد) زنده زاست و از همان بدو بيرون آمدن از بدن مادر، شروع به تغذيه ازماهي مي کند. نام اين جانور به بارزترين ويزگي اش اشاره دارد: وجود دو شاخک که از دو طرف پوزه اش بيرون زده اند. از آنجا که اين مارها از ماهي تغذيه مي کنند، به نظر مي رسد اين شاخک ها يک جور حسگر مخصوص ماهي باشند؛ گر چه تا مدتي پيش همه چنين نظري داشتند اما کسي به فکر بررسي و آزمايش اين نظريه نيفتاده بود.
اين موضوع عجيب ظاهرا به خاطر ساز و کار Jمانند بدن مار حين شکار روي مي دهد: ساز و کاري که در حقيقت مثل يک دام ماهي را به تله مي اندازند. اين مارها منتظر ماهي هايي مي مانند که به قسمت کاو شکلJمانند بدنشان يعني اطراف سر و گردن مار نزديک شده اند. بررسي دقيق حرکت بدن مار با دوربين هاي سرعت بالا نشان مي دهد مار يک لحظه پيش از آغاز شکار با قسمتي از گردنش که به موازات بدن ماهي قرار دارد، موجي کوچک در آب ايجاد مي کند که باعث رماندن ماهي به سمت ديگر مي شود. اين ساز و کار مار براي شکار ماهي بي نظير و البته بسيار موذيانه است زيرا وابسته به همان مدارهاي عصبي در بدن ماهي است که براي فرار از دست شکارچيان تکامل يافته اند. ماهي داراي دو ياخته بزرگ در دو سوي مغز خود است که ياخته هاي ماثنر ناميده يم شوند. اين ياخته هاي بزرگ عصبي رشته هايي حرکتي به نا آکسون به سمت مقابل بدن مي فرستند که به ماهيچه ها متصل هستند. هر کدام از دو ياخته که زودتر تريحک شوند، باعث تحريک ماهيچه اي سمت مقابل و قفل شدن ماهيچه هاي سمت مقابل و قفل شدن ماهيچه هاي سمت خود(سمتي که منشأ صدا بوده است)مي شوند. براي مثال وقتي صدا از سمت چپ بيايد،آکسون سمت چپي (که به ماثنر سمت چپ وصل است) زودتر تحريک مي شود ودر نتيجه ماهيچه هاي سمت راست بدن منقبض شده و ماهيچه هاي سمت چپ آزاد مي شوند تا ماهي به سمت راست بگريزد. نتيجه گريختن سريع ماهي از دست خطر است، مگر اينکه خطرش از نوع مار شاخدار باشد. در اين وضعيت سمتي که ماهي هميشه ناخودآگاه براي گريز برمي گزيده، سمت اشتباه خواهد بود: دهان مار گرسنه. اين حيله موذيانه برخي از مشاهدات عجيب و غريب پيشين راهم مي تواند توضيح دهد. در سال 1999يکي از محققان موزه صحرايي دانشگاه شيکاگو، پس از فيلم برداري با سرعت معمولي از شکار ماهي توسط مارها، ادعا کرد ماهي ها با سرعتي اعجاب انگيز ناگهان غيب مي شوند و از دهان مار سردر مي آورند. آن زمان کسي نمي دانست چگونه يک مار مي تواند ماهي را که بسيار تيز و فرزتر است، بدين خوبي شکار کند. ظاه را بلعيدن سريع به استتار مارهم کمک مي کند. اگر ماهي هاي ديگر بتوانند چوبي را که ناگهان دهان باز مي کند و رفيق شان را مي خورد ببينند، ديگر به سمتش نمي روند ولي ما ر آن قدر سريع اين کار را مي کند که کسي بويي نمي برد. به علاوه مارهم براي خودشکارچي هايي دارد که با چشمان کاملا باز به دنبال صيدش هستند، بنابراين حرکت سريع باعث مخفي ماندن مار از چشم دشمنان هم مي شود.
منبع: دانستنيها شماره 30
مار شاخدارياErpeton tentaculatusماري کاملا آبزي و بومي تايلند، کامبوج و جنوب ويتنام است. اين مار نسبتا کوچک(طولش در بلوغ به نيم متر مي رسد) زنده زاست و از همان بدو بيرون آمدن از بدن مادر، شروع به تغذيه ازماهي مي کند. نام اين جانور به بارزترين ويزگي اش اشاره دارد: وجود دو شاخک که از دو طرف پوزه اش بيرون زده اند. از آنجا که اين مارها از ماهي تغذيه مي کنند، به نظر مي رسد اين شاخک ها يک جور حسگر مخصوص ماهي باشند؛ گر چه تا مدتي پيش همه چنين نظري داشتند اما کسي به فکر بررسي و آزمايش اين نظريه نيفتاده بود.
در يک چشم به هم زدن
اين موضوع عجيب ظاهرا به خاطر ساز و کار Jمانند بدن مار حين شکار روي مي دهد: ساز و کاري که در حقيقت مثل يک دام ماهي را به تله مي اندازند. اين مارها منتظر ماهي هايي مي مانند که به قسمت کاو شکلJمانند بدنشان يعني اطراف سر و گردن مار نزديک شده اند. بررسي دقيق حرکت بدن مار با دوربين هاي سرعت بالا نشان مي دهد مار يک لحظه پيش از آغاز شکار با قسمتي از گردنش که به موازات بدن ماهي قرار دارد، موجي کوچک در آب ايجاد مي کند که باعث رماندن ماهي به سمت ديگر مي شود. اين ساز و کار مار براي شکار ماهي بي نظير و البته بسيار موذيانه است زيرا وابسته به همان مدارهاي عصبي در بدن ماهي است که براي فرار از دست شکارچيان تکامل يافته اند. ماهي داراي دو ياخته بزرگ در دو سوي مغز خود است که ياخته هاي ماثنر ناميده يم شوند. اين ياخته هاي بزرگ عصبي رشته هايي حرکتي به نا آکسون به سمت مقابل بدن مي فرستند که به ماهيچه ها متصل هستند. هر کدام از دو ياخته که زودتر تريحک شوند، باعث تحريک ماهيچه اي سمت مقابل و قفل شدن ماهيچه هاي سمت مقابل و قفل شدن ماهيچه هاي سمت خود(سمتي که منشأ صدا بوده است)مي شوند. براي مثال وقتي صدا از سمت چپ بيايد،آکسون سمت چپي (که به ماثنر سمت چپ وصل است) زودتر تحريک مي شود ودر نتيجه ماهيچه هاي سمت راست بدن منقبض شده و ماهيچه هاي سمت چپ آزاد مي شوند تا ماهي به سمت راست بگريزد. نتيجه گريختن سريع ماهي از دست خطر است، مگر اينکه خطرش از نوع مار شاخدار باشد. در اين وضعيت سمتي که ماهي هميشه ناخودآگاه براي گريز برمي گزيده، سمت اشتباه خواهد بود: دهان مار گرسنه. اين حيله موذيانه برخي از مشاهدات عجيب و غريب پيشين راهم مي تواند توضيح دهد. در سال 1999يکي از محققان موزه صحرايي دانشگاه شيکاگو، پس از فيلم برداري با سرعت معمولي از شکار ماهي توسط مارها، ادعا کرد ماهي ها با سرعتي اعجاب انگيز ناگهان غيب مي شوند و از دهان مار سردر مي آورند. آن زمان کسي نمي دانست چگونه يک مار مي تواند ماهي را که بسيار تيز و فرزتر است، بدين خوبي شکار کند. ظاه را بلعيدن سريع به استتار مارهم کمک مي کند. اگر ماهي هاي ديگر بتوانند چوبي را که ناگهان دهان باز مي کند و رفيق شان را مي خورد ببينند، ديگر به سمتش نمي روند ولي ما ر آن قدر سريع اين کار را مي کند که کسي بويي نمي برد. به علاوه مارهم براي خودشکارچي هايي دارد که با چشمان کاملا باز به دنبال صيدش هستند، بنابراين حرکت سريع باعث مخفي ماندن مار از چشم دشمنان هم مي شود.
شاخک ها چه کاري انجام مي دهند؟
منبع: دانستنيها شماره 30