معرفي کتاب

کتاب «آغازي در پايان» روايت ساده يي است که از يک زندگي شخصي و شايد در تعريفي ديگر بتوان آن را دفتر خاطرات زني شمرد که لاجرم پناه خود را قلم دانسته و التيام دردهاي زمانه را در نوشتن فرض کرده است.راوي داستان با برداشتي سنتي از مذهب، پناهگاه خويش را در همه ي فراز و نشيب هاي زندگي پروردگار دانسته و در هر چالشي که حاصل آن درد و رنج باشد لاجرم تسليم مقدرات شده است.
دوشنبه، 29 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معرفي کتاب

 معرفي کتاب
معرفي کتاب


 






 
کتاب «آغازي در پايان» روايت ساده يي است که از يک زندگي شخصي و شايد در تعريفي ديگر بتوان آن را دفتر خاطرات زني شمرد که لاجرم پناه خود را قلم دانسته و التيام دردهاي زمانه را در نوشتن فرض کرده است.
راوي داستان با برداشتي سنتي از مذهب، پناهگاه خويش را در همه ي فراز و نشيب هاي زندگي پروردگار دانسته و در هر چالشي که حاصل آن درد و رنج باشد لاجرم تسليم مقدرات شده است.

معرفي کتاب

آنچه بيش از هرچيز در موشکافي قصه خود را نمايان مي کند. تلاش هايي است که در آغاز هر برهه از زندگي راوي ديده مي شود و زماني که در آنها به نتيجه يي دور از انتظار مي رسد، يأس بطور واضحي هويدا مي شود. اما راوي هيچ گاه از تلاش براي ماندن و به دوش کشيدن بار آنچه که او مسؤوليتش مي خواند. فروگذار نيست. راوي روايت زندگي وقتي که رو به روي آيينه قرار مي گيرد، تجسمي واقعي و پخته از خود بروز مي دهد که محصول درد و رنجي است که کشيده:
«امروز براي چندمين بار در آيينه نگريستم، خودم را برانداز کردم.گيسوانم را، چشمان غبار گرفته از غم روزگار را، حالا چروک دور چشم و خطوط صورتم با من حرف مي زنند؛ گلي خانم ديگه داراي پنجاه ساله مي شي...»

معرفي کتاب

دريافت مخاطب داستان در حقيقت کشف درون مايه ي زني است که در پايان يک راه پر پيچ و خم، اميدوارست که زندگي اش را به سرانجام برساند و به آرامش برسد. در اين روايت همه اشخاص در خدمت تعريف اين زن هستند. از پدر، مادر، پدربزرگ و مادربزرگ گرفته تا همسران، فرزندان، بستگان، همسايه ها، همکاران و ... پردازش شخصيت ها در حدي است که همه جا در تقاطع با راوي داستان قرار مي گيرند. در فواصلي هم که مسير تاريخ آنها را از زندگي راوي جدا مي کند،کمتر فرصت بروز و ظهور دارند. شايد اين بخش از داستان براي مخاطب پرسش برانگيز و تا حدودي نيازمند اقناع بيشتر باشد. به نظر مي رسد آنچه بيش از نگارش ادبي براي نويسنده مهم بوده، پيامي است که علاقه دارد آن را در قالب واژه ها سريع تر به مخاطب انتقال دهد، اما در اين ميان تا حدودي درگيري هاي عاطفي وي را از بيان و شايد يادآوري برخي جزييات باز مي دارد. براي نمونه نفرتي که راوي داستان از «فرشته» دارد نسبت به ساير شخصيت هاي رمان بيشتر است . به گونه يي که او را «جادوگر» مي خواند. او کسي است که سنگ بناي تغيير زندگي گلي را بنا نهاده و بقيه ي ماجراهاي زندگي او دنباله ي رفتاري است که در ابتدا از فرشته سر زده است، اما ضروري بود که براي خواننده خصوصيات فيزيکي و روحي فرشته بيشتر شکافته شود. در اين بين برخي اشخاص هم هستند که در بخش هاي اوليه ي داستان نقش مهمي به عهده دارند، اما يکباره از داستان کنده و جدا مي شوند و گاهي به صورت گذرا و کوتاه به آنها پرداخته شده است که در اين رابطه مي توان به شخصيت کامي اشاره کرد. البته برجستگي کار نويسنده را بايد در تبلور ويژگي هاي برخي از شخصيت هاي داستان هم ذکر کرد. براي نمونه مي توان به دو شخصيت وزيري و منوچهر اشاره کرد. آنها در بخش هاي آشنايي ابتدايي بسيار مثبت به نظر مي رسند ، اما نويسنده به خوبي تغيير حالات آنها را ترسيم و خواننده را با منطق درست به سمت نسبي بودن آدم ها هدايت مي کند.

معرفي کتاب

نکته ي ديگري که مي توان در محتواي اين کتاب به آن اشاره کرد سرعت و مسير آن تا مرز مهاجرت گلي به شهر کرج است. پس از آن به نظر مي رسد که نويسنده در ريتم وآهنگ کلمات به نوعي شاعرانه و رؤيايي عمل کرده ودر نهايت خسته است. اوج اين ريتم را مي توان در فصل پاياني کتاب دريافت، به گونه يي که خواننده احساس مي کند گلي ديگر حال درگيري ندارد، هرچند چنين مسيري را مي توان با پنجاه سالگي او مرتبط دانست، پس اگر از اين جنبه بخواهيم با چنين توجيهي اقناع شويم، مي توانيم تغيير آهنگ نوشتار را بپذيريم. نکته ي مهم ديگري که مي بايستي به آن اشاره کرد درون مايه ي مذهبي نوشتار است که نويسنده بدون بهره برداري از عناصر مرسوم و صرفاً با تکيه بر باورهاي شخصي و الهام هاي قلبي آن را مورد تأکيد قرار داده است.
در مجموع ،کتاب ياد شده گوشه هايي صميمانه از خاطراتي زني است که در شور کودکي، نوجواني، جواني و بلوغ شخصيت زني را به اثبات مي رساند که طعم نبرد در زندگي را بسيار زود چشيد و در اوج مادر شدن خلع سلاح شد و در ميان دستاورد زندگي منتظر آينده ماند. آينده يي که ديگر با آمدن «شهريور ماه» دلش به شوري و دغدغه دچار نشود.

معرفي کتاب

منبع: هفت روز زندگي شماره(90)



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.