در وضعیت تورمی، وجود تقاضای بیش از حد، بر شدت تورم می افزاید و بخشی از تقاضا، از نگرانی گران تر شدن کالاها و حرصی که مردم در این موقعیت برای خرید کالاها دارند، سرچشمه می گیرد. آموزه هایی چون حرمت اسراف، احتکار و... در کنار روحیه قناعت و برابری، ریشه این گونه تقاضا و تورم را از بین می برد. حال در جامعه ای که قریب به اتفاقمان مسلمانیم تا چه حد در زندگی خود به باید ها و نبایدهای دینی در این حوزه توجه داریم.
نظام اجتماعی- اقتصادی یک نظام یکپارچه است! قطعاً مصرف کنندگان، توزیع کنندگان و تولیدکنندگان هر کدام در آنچه که پیش روی خود در بازار می بینیم موثرند. از آیات و روایات فراوانی می توان فهمید که نظر شارع مقدس این است که بازار و تجارت حتی الامکان بر روندی طبیعی و آزاد از عرضه و تقاضا قرار داشته باشد؛ هر کس بر اساس نیاز خود به دنبال مصرف، خرید و فروش، تولید و... باشد. حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) به این مضمون رسیده که: حضرت به غلام آزاد شده خود به نام مصادف، هزار سکه طلا برای تجارت داد. مصادف با افراد دیگر کالایی را برای فروش در مصر تهیه کردند. نزدیک مصر اطلاع یافتند که این کالا نایاب است. با هم پیمان بستند که کالا را با سود صددرصد به فروش رسانند. وقتی به مدینه آمد، دوهزار دینار را نزد حضرت گذاشت و جریان را باز گفت. حضرت با ناراحتی فرمود: سبحان الله. هم سوگند شدید که جز با سود صددرصد به ضرر مسلمانان معامله نکنید! حضرت سود را برگرداند و فرمود: مصادف؛ پیکار در راه خدا از کسب حلال آسان تر است. (2)
انحصار، باعث پدید آمدن قیمت اجحافی می شود. امیر مومنان (علیهالسلام) در نامه به مالک اشتر می فرماید: باید داد و ستد، آسان و منصفانه باشد و با ترازوی درست و به نرخی که خریدار و فروشنده هیچ یک زیان نبینند. (3)
قیمت در بازار انحصاری اجحافی است و متقاضی بیشترین ضرر را می بیند. شهید صدر می گوید: اسلام با قیمت های مصنوعی که در فضای انحصار سرمایه داری در بخش توزیع تحقق می یابد، مبارزه می کند و سود پاک را سودی می داند که از قیمت واقعی کالا در مبادله پدید آید و آن قیمتی است که در تحقق آن ارزش کالا و درجه توانمندی کالا بر اساس عوامل طبیعی و قراردادی دخالت دارد و کمیابی ساختگی که محتکران و تاجران سرمایه داری از راه سلطه بر عرضه و تقاضا اعمال می کنند هیچ نقشی در آن ندارد. (4)
از احکام بازار اسلامی، ممنوع بودن احتکار است. (5)
کسی حق ندارد کالا را انبار کند تا قیمت آن بالا رود و سود سرشاری کسب کند. محتکر با ذخیره سازی و کاهش عرضه، نبض قیمت کالا را در دست می گیرد و بر تعیین قیمت حاکمیت می یابد. اسلام مانع حاکمیت محتکر شده و او باید کالا را در معرض عموم قرار دهد تا نظام بازار از حالت اولیه خارج نشود و قیمت ها به طور طبیعی تعیین شود. حتی پیامبر اسلام نیز از تعیین قیمت خودداری کردند(6). وقتی اسلام به حاکم (جز موارد بسیار ضرور) اجازه نداده که قیمت مشخصی را تعیین کند و تعیین قیمت را به مجموعه عوامل بازار احاله کرده است، چگونه اجازه می دهد که عرضه کنندگان کالا یا خدمت به طور انحصاری عمل و قیمت را تعیین کنند. احتکار، نوعی انحصار در بخش توزیع است که مورد نهی اسلام قرار دارد. از پیامبر اکرم (ص) نقل است: «طعام را احتکار نمی کند، مگر خطا کار. (7) کسی که در موردی از نرخ های مسلمانان دخالت کند تا قیمت آنها را برایشان گران سازد، بر خداوند متعال است که او را وارونه به سخت ترین جای جهنم پرتاب کند. (8) کسی که (حتی) گرانی قیمت ها را برای امت من آرزو کند، خداوند عملش را تا 40 سال از بین خواهد برد. (9)»
علاوه بر این یکی دیگر از اصول نظام اقتصادی اسلام، الزام و پایبندی فرد به رعایت اخلاق اقتصادی است که مصرف، یکی از مصداق های آن است.
رهبر معظم انقلاب نیز در این باره می فرماید: «وسایل تجملات، وسایل آرایش، مبلمان خانه، تزئینات داخل خانه؛ اینها چیزهایی است که ما برای آنها پول صرف می کنیم. پولی که می تواند در تولید مصرف شود، سرمایه گذاری شود، کشور را پیش ببرد، به فقرا کمک کند، ثروت عمومی کشور را زیاد کند، این را ما صرف می کنیم به این چیزهای ناشی شده از هوس، چشم وهم چشمی، آبروداری های خیالی.(10)»
در زندگی رقابتی امروز که خانواده ها به دنبال رفاه بیشتر هستند؛ اگر تنها اندکی این اسب چموش خواسته ها و آمال را آهسته تر بتازیم، بی تردید با خسارت کمتری از این بوته آزمایش گذر خواهیم کرد.
هدفمند کردن یارانه ها یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است و خدا را شکر که از همه نعمت ها از منابع زیرزمینی و معادن و زمین حاصلخیز و.. بهره مندیم، با این حال حتی در شرایط سخت تر، یعنی کمبود ارزاق عمومی که گاه دامنگیر جوامع می شود نیز اگر به دستور عدل گستر اسلام عمل شود، مشکل به خوبی پشت سر گذاشته می شود و به کسی آسیب نمی رسد. برخورد متفاوت امام صادق علیه السلام در زمان قحطی و فراوانی در عصر او، شاهد خوبی بر این مطلب است:
« معتب، خادم و وکیل مورد اطمینان امام صادق (علیهالسلام)، می گوید: در حالی که نرخ گندم و نان در مدینه هر روز بالا می رفت و نگرانی و وحشت بر مردم چیره شده بود، امام صادق (علیهالسلام) از مخارج خانه خود پرسید. عرض کردم به اندازه چندین ماه غذا داریم.
حضرت فرمود: آن را به بازار ببر و در معرض فروش بگذار. گفتم: گندم در مدینه نایاب است؛ اگر بفروشیم، دیگر خریدن آن ممکن نیست. حضرت فرمود: همین که گفتم، همه را بفروش.
امر امام (علیهالسلام) را انجام دادم. نتیجه را به امام (علیهالسلام) گزارش دادم. امام (علیهالسلام) فرمود: از این پس، نان خانه را روز به روز خریداری کن تا در تهیه نان با دیگران تفاوتی نداشته باشیم. از این به بعد، باید نان ما نیمی از گندم و نیمی از جو باشد تا در پیشگاه الهی اندازه گیری در زندگی را رعایت کرده باشم.»
آیا ما نیز هنگام کمبود ارزاق چنین می کنیم؟! یا اینکه هر گاه احتمال کمبود کالایی را دهیم با ذخیره سازی آن مشکل را چندین برابر می کنیم؟!
عموماً به خوبی می توانیم وظایف دیگران را تشریح کنیم. اما درباره آنچه که می توانیم انجام دهیم قضاوت درستی نداریم. مثلاً یکی از اموری که فقیران و افراد متوسط جامعه را رنج می دهد و به افزایش مصرف آنان می انجامد، وضعیت رفاهی طبقات ثروتمند جامعه است. امام باقر علیه السلام به یکی از یاران خود به نام عمروبن هلال با استناد به آیاتی از قرآن مجید و نیز زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم توجه به افرادی را که از نظر زندگی در وضعیت پایین تری هستند، سفارش می کند. (11)
در حقیقت اسلام به مصرف چنان توجه کرده که رکود و تورم پیش نیاید؛ چرا که در صورت فراوانی کالاها و امکان سریع تر شدن رشد تولید با توجه به تشویق اسلام به مصرف و استفاده از نعمت های الهی، فراوانی کالاها و خدمات، موجب پایین آمدن بیش از حد قیمت ها نخواهد شد و گسترش در مصرف و توسعه در زندگی و ابراز نعمت های الهی مطلوب است؛ چنان که، امام صادق (علیهالسلام) هنگام توسعه و وفور، لباس خوب می پوشید و برای خانواده اش غذای خوب تهیه می کرد. (12)
بنابراین در چنین حالتی، تقاضا برای کالاها و خدمات وجود دارد و زمینه برای سرمایه گذاری بیشتر و گسترش تولید مهیاست؛ به ویژه اگر در این جا به نظام مالیاتی اسلام و وجود انفاق ها و وظایف اقتصادی دولت اسلامی و به طور کلی به شیوه توزیع ثروت در اسلام توجه کنیم، مساله روشن تر می شود. زیرا با وجود توزیع عادلانه و انفاق های مردم و کمک های دولت، علاوه بر انگیزه مصرف برای ثروتمندان، قدرت خرید و در پی آن، انگیزه مصرف برای فقیران نیز فراهم و محدودیت درآمدی افراد نیز مرتفع می شود.
و در حالت عکس که تولید کم شده و گرانی ناشی از کمبود کالا بر جامعه حاکم باشد و امکان تأمین سریع نیازمندی ها وجود نداشته باشد، با توجه به سفارش های اسلام به زهد و مصرف کمتر و مراعات حال دیگران و اظهار همدردی با آنان، کمبود به قدری شدید و نمایان نخواهد بود که موجب تورم شود. (13)
در این گونه زهد، انسان در مصرف خود، محدودیت هایی پدید می آورد تا دیگران در رفاه و آسایش بیشتری قرار گیرند. امیرمومنان علیه السلام در وصف انسان پرهیزکار می فرماید: «خود او از خویشتن در رنج و مردم از او در راحتند. (14)»
چنین زهدی، درصورت فراوانی معنا ندارد و فقط در صورت کمبود و تنگنای اقتصادی قابل تصور است. مسلمانان، در آموزه های اسلام به این نکته توجه داده شده اند که بین افعال معنوی و افزایش برکات خدا از یک طرف و بین گناهان و کاهش نعمت های الهی از طرف دیگر، رابطه مستقیم وجود دارد.
یعنی جامعه ای که به رهنمودهای شریعت جامه عمل می پوشاند، با افزایش برکات خداوند، آثار آن سیاست ها فزونی خواهد گرفت.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز گرانی قیمت ها، کم شدن سودها و... را نتیجه غضب خداوند می داند: « هر گاه خداوند بر قومی غضب کرده، بر آنها عذاب نفرستد؛ قیمت های آنان افزایش یافته، عمرهایشان کوتاه می شود. تاجران سود نمی کنند. میوه های آنان ناپاک، رودهای آنان کم آب، و ابرهایشان بی باران می شود و اشرار و بَدان برآنان تسلط می یابند.(15)»
نکته : ما هم دخیلیم
پی نوشت ها :
1- به نقل از مصاحبه محمد هیراد حاتمی با محمد صادق مفتح معاون برنامه ریزی و امور اقتصادی وزارت بازرگانی.
2- حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 12 ص311.
3- نهج البلاغه، نامه 53.
4- آثار بعضی قواعد فقهی بر بازار کار، فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 18، رضایی، مجید.
5- موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، جلد 1، صفحه 477.
6- حر عاملی، همان، صفحه 317و318.
7- حر عاملی، همان، جلد 7، صفحه 426.
8- هندی، کنزالعمال، جلد 4، صفحه 101، به نقل از رضایی، مجید، همان.
9- همان، ح9721.
10- بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(علیهالسلام)، 1388/1/1.
11- کلینی: فروع کافی، جلد 2، صفحه 138، ح6.
12- امام صادق (علیهالسلام): همانا خداوند، زیبایی و تزئین و آراستن را دوست دارد و فقر و فقیر جلوه دادن را مبغوض می دارد و همانا هنگامی که خداوند به بنده اش نعمتی می دهد، دوست دارد اثرش را در او ببیند. حر عاملی: وسائل الشیعه، جلد 3، باب 1، ح 9.
13- در بحث مصرف، از کتاب درآمدی بر اقتصاد اسلامی تألیف گروهی از نویسندگان، ص 374 تا 412.
14- نهج البلاغه، خطبه 193.
15- کلینی، همان، جلد 5، صفحه 317. صفحه 53.
منبع: نشریه آیه ویژهنامه دین و فرهنگ آبان 89