سيتي سنتر زمانه

مردم اصفهان نه فقط در ايران بلکه در سراسر بلاد آسيا و مشرق زمين به هوش و قريحه صنعتي ممتازند و اصفهان از قديميترين زمان به پرورش ارباب هنر و در هر رشته و توليد صنايع زيبا و ظريف معروف بوده است. نمونه هاي برجسته و شاهکارهاي صنعتي سحرآميز که سرانگشت معجزنماي هنرمندان اصفهان به وجود آورده نه فقط مايه افتخار و سربلندي اصفهان و ايران بلکه معرف عاليترين درجه هوش و ذکاء و لطف قريحه و بارزترين اثر تمدن شرقي است. در تاريخ صنايع ايران و ديگر ممالک
سه‌شنبه، 22 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سيتي سنتر زمانه

سيتي سنتر زمانه
سيتي سنتر زمانه


 

نويسنده:سيد جواد عقيلي




 
مردم اصفهان نه فقط در ايران بلکه در سراسر بلاد آسيا و مشرق زمين به هوش و قريحه صنعتي ممتازند و اصفهان از قديميترين زمان به پرورش ارباب هنر و در هر رشته و توليد صنايع زيبا و ظريف معروف بوده است. نمونه هاي برجسته و شاهکارهاي صنعتي سحرآميز که سرانگشت معجزنماي هنرمندان اصفهان به وجود آورده نه فقط مايه افتخار و سربلندي اصفهان و ايران بلکه معرف عاليترين درجه هوش و ذکاء و لطف قريحه و بارزترين اثر تمدن شرقي است. در تاريخ صنايع ايران و ديگر ممالک مشرق زمين،اصفهان داراي شيوه و اسلوب خاص است که مابين علماي فن و خاورشناسان به مکتب اصفهان معروف است و زيباترين و عالي ترين صنايع شرقي از معماري و حجاري و کاشي کاري و مقرنس سازي و غيره همه مولود اين مکتب اند و به واسطه همين مکتب بود که ايران در مقابل عرب و روم و ديگر ملل عالم استقلال صنعتي و اقتصادي خود را ثابت کرد.
اصفهان در تمام ادوار تاريخي به مرکزيت علم و هنر و فلاحت و تجارت معروف و مشهور بوده و مابين بلاد ايران بلکه سراسر آسيا به اين خصيصه امتياز داشته است که جامع هر دو جنبه علم و هنر مي باشد و دانشمند و هنرمند و بازرگان وکشاورز هر چهار طبقه را به عاليترين درجه استادي و مهارت تربيت مي کند و در نتيجه از هر چهار رکن تمدن بشري به سر حد کمال بهره مند است و اگر همه جهات و اطراف را در نظر بگيريم شايد اصفهان در سراسر بلاد و ممالک دنيا نظير و همتا نداشته باشد.
از اصفهان گذشته کدام شهر و دياري است که آب و هوايش هر سه قوه ادراکه و حساسه و فعاله بشري را با عالي مرتبه کمال پروده و در هر رشته نوابغ بسيار که فخر عالم بشريت اند،به جامعه بشري تقديم کرده باشد؟در جزو رجال علمي و ادبي و صنعتي ايران به اسامي گروهي از بزرگان برمي خوريم که اصلاً اهل اصفهان نبوده اما در اين محيط پرورش يافته اند و نهال استعداد ذاتي ايشان به مدد اين آب و خاک باليده و به ثمر رسيده وآنچه در چند قوه داشته اند.
به منصه ظهور پيوسته است به طوري که اگر تصادف و اتفاق يا مقتضيات ديگر عنان عزيمتشان به اين مرز و بوم نمي کشيد و از زادگاه اصلي مهاجرت نمي کردند يا در نقطه ديگر اقامت مي جستند بذر قابليتشان در آب و خاک هاي نامناسب ديگر تباه و عاطل و باطل مي گرديد.
در زمره علما و حکما: شيخ بهايي،محقق کرکي،ميرداماد و ميرفندرسکي- در خود شعرا: صائب تبريزي،محمد علي حزين شکسته نويس طالقاني و ميرزا احمد تبريزي و عليرضا عباسي تبريزي و خواجه غياث زري باف يزدي و عبداللطيف زرگر منبت کار تبريزي،همچنين شيخ الرئيس ابوعلي سينا را که چندين سال متوالي در زمان حکومت علاءالدوله ابوجعفر کاکويه در اصفهان اقامت داشت.
باري اصفهان در تمام ادوار و خاصه در بعضي اعصار به ظهور نوابغ بسيار در هر رشته از فنون هنر و صنايع ظريفه و کارهاي دستي از قبيل پارچه بافي و حريربافي و زري بافي و فرش هاي ممتاز ،زيلو و قالي و حجاري و معماري و کاشي کاري و منبت سازي و مليله دوزي و قلمزني و زرگري و خط و تذهيب و نقاشي و امثال آن اشتهار داشته و اکنون هم بزرگترين و مهمترين بلاد صنعتي مشرق زمين است.
آلات و ادوات سنگي و فلزي و انواع مسکوکات در سرزمين اصفهان رايج بوده ،نقاشي ها و حجاريها و خطوط ميخي کوه فره واشکف سلمان که در مالامير بختياري موجود است و سنگهاي حجاري شده و مجسمه هاي سنگي و فلزي و مهرها و مسکوکات و آلات و ادواتي که در خرابه هاي مالاميرکشف شده عموماً متعلق است به دوره هاي قبل از اسلام.
قسمتي از ابنيه مخروبه آتشگاه که در باب ابنيه و عمارات قديمه اصفهان متعلق به قبل از اسلام است. از جمله آثار حجاري عهد ساساني در اصفهان پايه و سرستون هاي سنگي است که از خرابه هاي جي به دست آمده.
از جمله صنايع اصفهان پيش از اسلام قسمت مسکوکات است، که اصفهان ضرابخانه مهم عهد ساساني بوده و هنرمندان اصفهان هم نقره و طلا استخراج مي کرده و هم با هنرمندي سکه مي زده اند.
بالجمله از آثار صنعتي اصفهان پيش از اسلام نمونه ها در دست است که معرف وجود هنرهاي معماري و بنايي و حجاري و نقاشي و کنده کاري و امثال آنهاست .اما در دوره هاي بعد از اسلام اصفهان مرکز عمده صنايع ظريفه در هر عهدي بوده است. بناي مساجد و معابد در اصفهان از قرن اول هجري آغاز شد و مهندسان و معماران و بنايان اصفهان هنر خود را در بناي مساجد و معابد مذهبي و همچنين قلاع و استحکامات جنگي به کار بردند. در اواسط قرن 2 هجري اساس مسجد جامع را نهادند که با تصرفات و تغييرات بعد هم اکنون برجاي است. بزرگترين اثر موجود است که معرف عاليترين درجه استادي و مهارت مردم اصفهان در شعب و فنون صنايع مي باشد از قبيل: مهندسي،معماري ،کاشي کاري ،گچ بري، طراحي ،نقاشي، حجاري، کنده کاري، خطاطي ،منبت کاري، معرق سازي و امثال اين هنرها که در هر گوشه اي از اين بناي شگرف ديده مي شود.
قديمي ترين مناره موجود ايران مناره برسيان اصفهان است که تاريخ بناي آن سنه 491 هجري و نشانه بزرگترين مرتبه استادي مردم اصفهان در معماري و مهندسي بنايي است. قديمي ترين کاشي کاري عهد اسلام در قسمت خارج ساختمان ها نيز در اصفهان است در مناره سين که به سال 526 هجري ساخته شده است.قديمي ترين خط نسخ اسلامي در اصفهان است.در مناره چهل دختران که تاريخ بناي آن 501 هجري است .قديمي ترين کتبيه نسخ مستطيل مابين آثار اسلامي هم در اصفهان موجود است که ما از هر قسم دليل و گواه ديگر مستغني مي سازد. وجود اين آثار که توجه دنيا را به خود جلب کرده بهترين گواه ذوق و هوش سرشار و لطف قريحه و زبردستي مردم اصفهان در انواع هنرهاي زيباست. آثار قريحه پابرجا نشان مي دهد، مردم اصفهان در هر هنري داراي قوه ابتکار و پيشدستي بوده و در هر رشته گوي سبقت ربوده اند.کدام مردم صاحب بصيرتي است که آثار موجوده اصفهان مثل مسجد جامع عتيق و مسجد شاه و مسجد شيخ لطف الله و مدرسه چهار باغ و پل خواجو و سي و سه پل و چهلستون و عالي قاپو و هنرنماييهاي آثار متعلق به امامزاده اسماعيل و درب امام و امثال اين نمونه هاي عالي را ببيند و در پيشگاه هنرمندان معجزه کار اصفهان سر تعظيم خم نکند؟!
بنياد کارخانه هاي ريسندگي و بافندگي، ماشين هاي اروپايي در اين قرن واقع شده و اولين کارخانه جديد(کارخانه وطن)که به کوشش عطاالملک و سرمايه حاج محمد حسين کازروني در ماه ذي القعده 1344 داير گرديد و سپس کارخانه ها يکي بعد از ديگري بنياد شد و به راه افتاد تا حال حاضر که اصفهان بزرگترين مرکز صنايع ماشيني ايران است.باري صنايع ايران در دوره هاي تاريخي تحولاتي پيدا کرده است و در همه اين تحولات هنرمندان سِحرکار اصفهان يا مبتکر و پيشقدم بوده يا از ديگران پيروي کرده و آنچه را گرفت به سرحد کمال رسانده اند. چه تيم صنعت خود يکي از خصايص بارزه مردم اصفهان است که در هر کاري خوب از عهده تقليد برمي آيند و هرچيزي را به محض يکبار ديدن نظير و مشابه بلکه بهتر از اصل به وجود مي آورند. و از آن گذشته داراي حس تصرف و ابتکارند و در مرحله تقليد صرف نمي مانند بلکه از خود تصرفاتي مي کنند که غالباً نمودار تقليدشان بهتر از اصل مرجع تقليد در مي آيد.

آثار و اموال صنعتي اصفهان از قرن 5 تا عصر حاضر
 

از روي آثار ابنيه و عمارات موجوده اصفهان که تاريخ مصرح دارد بايد گفت که اصفهان بعد از اسلام اولين بار نبوغ صنعتي خود را در قرن پنجم هجري بروز داد که دوره سلطنت سلاجقه و اصفهان پايتخت اين سلسله بود. ابنيه و عماراتي که از اين عهد در اصفهان باقي مانده به تشخيص اهل فن زيباترين بناهاي دوره اسلامي ايران و بهترين معرف نبوغ صنعتي اصفهان است.
از آغاز ظهور اسلام تا مدت چند قرن بناي مساجد و معابد اسلامي شيوه و استيل عربي و رومي داشت .از زمان سلاجقه که مکتب اصفهان شروع به فعاليت کرد شيوه معابد و مساجد ايراني از استيل عربي و رومي ممتاز گرديد و همين اسلوب به تدريج در تمام ممالک اسلامي شيوع يافت و بالنتيجه ايران استقلال صنعتي خود را به جهانيان اعلام و ثابت کرد. ابنيه موجود نشان براعت و تفوق اصفهان در صنعت معماري و بنايي و حجاري و کاشي سازي و خطاطي و طراحي است .قرن هفتم که دوره سوم هجوم مغولان است صنايع اصفهان نه در حالت توقف ماند که رو به زوالي و انحطاط گذارد و از اين دوره چندان اثري که قابل ذکر باشد نداريم. در قرن هشتم که دولت مغول استقرار و مملکت پس از بحران انقلاب اندکي آرامش يافته بود. مجدداً مکتب اصفهان خودنمايي کرد و آثاري شگرف از خود بروز داد از قبيل محراب گچ بري شگفت آور مسجد جمعه از آثار عهد سلطان الجايتو و بناي صفه و کتيبه ها و کاشيکاري پيربکران.
در قرن نهم که دوره تيموريان است در نتيجه آميزش صنايع و شيوه چنين با ايراني تحولي عظيم در صنايع ايران وجود گرفت.در قرن دهم،که آغاز عهد پر افتخار صفويه است ،عظيم ترين ادوار مکتب صنعتي اصفهان شروع شد.
کاخ عالي قاپو و چهل ستون و مسجد شيخ لطف الله و مسجد امام و سردرب قيصريه، مدرسه چهارباغ از جمله آيات و مظاهر صنعتي اصفهان در عهد نوراني صفويه و نماينده چندين رشته هنرهاي زيبا از قبيل معماري و حجاري و نقاشي و تذهيب و مينياتورکاري و کاشي سازي و معرق سازي و گچ بري و خطاطي و قطار بندي و زرگري و طلاکوبي و منبت کاري ،مليله کاري و خاتم سازي،شبکه کاري و امثال اين صنايع ظريفه است.غير از مهندسي عجيب و علم جراثقال که در گنبدها و مابين دو پوست طاقها مخصوصاً طاق چهلستون بکار رفته و از علوم عاليه رياضي محسوب مي شود، نقاشي هاي سردرب قيصريه از مجلس جنگ شاه عباس با ازبکها و تصوير شکارگاه ها و همچنين چهار مجلس از مجالس نقاشيهاي طيفي چهلستون که يکي جنگ شاه عباس با ازبکان و سه مجلس بزم سلطنتي است. از قرن دهم که آغاز عهد صفويه است با افتخارترين ادوار صنعتي اصفهان شروع شد. سلاطين صفويه يکي بعد از ديگري به خصوص شاه عباس در سال 1006 اصفهان را پايتخت قرار داد و شروع به آبادي شهر کرد. خود در ساختن ابنيه رفيع و ترويج انواع هنرهاي زيبا و ايجاد شاهکارهاي صنعتي پيشقدم شد و ديگران را نيز تشويق فرمود.
صنعتگران بزرگ از تبريز و قزوين و يزد و کرمان و فارس و ديگر بلاد دور و نزديک از هر طرف به اصفهان روي آوردند. گروهي از ارامنه را از ارمنستان کوچ داد و در جلفاي اصفهان متوطن ساخت و هدف اصلي او در اين عمل علاوه بر منظورهاي سياسي جيب هنرمندان اين طايفه بود .هرکجا هنرمندي بزرگ سراغ مي کرد به انواع تاکيد و ابرام و تجليل و احترام او را به اصفهان مي آورد و او را چنان محرز و مرفه مي داشت که ديگر هنرمندان با اشتياق به اصفهان مي آمدند.
عهد پرافتخار صفويه به هجوم شوم افاغنه خاتمه يافت .دوره تجدد صنعتي از نيمه دوم قرن 12 شروع و اثرش در قرن 13 ظاهر شد و تا اوايل قرن 14 امتداديافت و سپس رو به انحطاط و زوال نهاد.
قرن 13 از بزرگترين قرون صنعتي مکتب اصفهان است،هنرمندان زبردست به خصوص در قسمت خوشنويسي و تذهيب و نقاشي و قلمدان سازي و ...در اصفهان وفور داشته که وصف و شماره آنها دشوار است .در اين قرن پايتخت ايران از اصفهان و فارس به تهران منتقل شد و بدين دليل جماعتي از هنرمندان اصفهان به تهران مهاجرت و ريشه پاره اي از صنايع ظريفه را در آن سرزمين مستقر کردند. از جمله شرف المعالي سيد محمد بقا از خوشنويسان نسخ و ثلث و ميرزا غلامرضا خوشنويس نستعليق و ...
دوره تجدد صنعتي اصفهان به عهد ناصرالدين شاه مقتول خاتمه يافت و از آن پس رو به انحطاط و نيستي رفت و از انقلاب مشروطيت تا انقراض سلطنت قاجار فتوتي عجيب پيش آمد. و در خاتمه اين که اکنون اصفهان باز به وجود هنرمندان گرانمايه نه تنها در ايران که همه بلاد آسيا ممتاز و سرافراز و شاهکارهاي مکتب ايشان نظر جهانيان با عجاب و تحسين جلب کرده است .
منبع: ويژه نامه روز اصفهان و کنگره بزرگداشت شيخ بهايي ضميمه روزنامه اصفهان زيبا / ارديبهشت 89.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما