تاريخ ممنوعه

عبارت «تاريخ ممنوعه» يا باستان شناسي «باستان شناسي ممنوعه» در طول چند دهه گذشته زياد به کاربرده شده است. آن را در روزنامه ها، سايت هاي اينترنتي و حتي اخيرا در تلويزيون هاي مختلف در نقاط اين سياره شنيده ايم. اين دو عبارت احتمالا براي اولين بار توسط باستان شناساني ابداع شده که شاهد بي توجهي به يافته ها و کشفيات شان بوده اند. اين کشفيات بيشتر به اين علت مورد بي مهري جوامع علمي قرار گرفته اند که آن قدر با دانش عمومي و آگاهي
شنبه، 2 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاريخ ممنوعه

تاريخ ممنوعه
تاريخ ممنوعه


 

نويسنده: سيد معين عمراني




 
مدارک شگفت انگيز از حضور انسان در صدها ميليون سال قبل!
عبارت «تاريخ ممنوعه» يا باستان شناسي «باستان شناسي ممنوعه» در طول چند دهه گذشته زياد به کاربرده شده است. آن را در روزنامه ها، سايت هاي اينترنتي و حتي اخيرا در تلويزيون هاي مختلف در نقاط اين سياره شنيده ايم. اين دو عبارت احتمالا براي اولين بار توسط باستان شناساني ابداع شده که شاهد بي توجهي به يافته ها و کشفيات شان بوده اند. اين کشفيات بيشتر به اين علت مورد بي مهري جوامع علمي قرار گرفته اند که آن قدر با دانش عمومي و آگاهي جمعي تفاوت داشته اند که ناخود آگاه درون ليست سياه حوادث بدون توجيه قرار گرفته اند. در اين مقاله به چند نمونه از اين يافته ها که بخشي از تاريخ ممنوعه هستند، مي پردازيم.

پرسش نخستين
 

آيا ما واقعاً حاصل تکامل جانداران نخستين هستيم؟
جواب رسمي اي که جامعه علمي به اين سوال مي دهد اين است که انسان ها در طول فرايند فرگشت يا معادل نه چندان دقيق تر آن- يعني تکامل و پشت سر گذاشتن دو مرحله جهش ژنتيکي- به صورت امروزي خود درآمده اند. اولين جهش بزرگ حدود 450 هزار سال قبل و دومين جهش بزرگ حدود 200 هزار سال قبل به وقوع پيوسته است ودر نتيجه آن Homo sapien يا انسان مدرن به وجود آمده است. ولي مسائل بسياري در اين نظريه تاثير داشته و متخصصان ژنتيک در جاي اين کره خاکي بر سر اين مساله که فرگشت به اين صورت عمل کرده يا نه به يک نتيجه واحد نرسيده اند. زيرا براي اينکه چنين جهش عظيمي اتفاق بيفتد، به صدها ميليون سال يا شايد چند ميليارد سال زمان نياز است؛ در حالي که طبق جواب رسمي اين اتفاق يکشنبه رخ داده. لويد پاي نويسنده کتاب «هرچه که مي دونيد اشتباهه» يکي از منتقدان و محققان در اين زمينه است.
چه ما از نسل ميمون باشيم و چه نباشيم، شکي در اين مسأله که فرآيند فرگشت به ميلياردها سال زمان نياز دارد، نيست. ولي آيا ما واقعاً آن قدر شبيه ميمون ها هستيم؟ در جواب بايد گفت که خب ما تا حدي شبيه ميمون ها هستيم! ولي شبيه دلفين ها هم هستيم! در واقع اين شباهت به دلفين ها تا حدي است که نظريه جديدي را مطرح کرده که عنوان مي کند ميمون ها و دلفين ها حدود 5 ميليون سال پيش حد مشترکي داشته اند. ولي غير از اينها هم نظريات بسيار متنوع ديگري براي توضيح اينکه واقعاً در طول زمان چه اتفاقاتي افتاده وجود دارد که در آينده به آنها نيز خواهيم پرداخت.

پرسش دوم
 

گونه بشري چند وقت است که روي زمين حضور دارد؟
جواب رسمي به اين سؤال اين است که قديمي ترين ردپاي کشف شده از انسان در شمال کنيا و مربوط به يک و نيم ميليون سال پيش است. اين کشف ثابت مي کند انساني که با آناتومي مدرنش روي دو پا راه مي رفته، حدود يک و نيم ميليون سال پيش وجود داشته است. طبق اخبار شبکه نشنال جئوگرافيک در تاريخ 26 فوريه 2009، تقريبا يک و نيم ميليون سال پيش گذشتگان ما با حالتي نيمه جهشي روي دو پا و شبيه انسان مدرن راه مي رفتند. اين ردپاهاي باستاني نشان دهنده پاشنه پاي گرد و يک شست موازي با ديگر انگشتان پا همان طور که در انسان مدرن وجود دارد، هستند. در صورتي که شست پاي شامپانزه ها کمي رو به بيرون بوده و براي گرفتن شاخه درختان مناسب است.
هريس نويسنده مقاله اي در اين زمينه در مجله Science در اين باره عنوان کرد؛ «ما آن را از دست داديم، ولي چيزي که به دست آورديم يک نقطه اتکاي محکم براي ايستادن و حفظ تعادل بود. جواب رسمي با اين توجيه، انساني با نام Homo erectus، اولين انساني را که روي دو پا راه مي رفت را معرفي مي کند. ولي متأسفانه اين جواب نمي تواند پا را فراتر از اين بگذارد چون طبق اين توضيح اگر چيزي در اين زمينه پيدا شود که بيش از يک و نيم ميليون سال قدمت داشته باشد، نمي تواند درست باشد. هر چه باشد قبل از آن انساني وجود نداشته!
در ادامه به چند کشف در اين مورد مي پردازيم که ممکن است توسط متخصصان و طرفداران فرضيه فرگشت محکوم شود ولي در نهايت قضاوت و نتيجه گيري با شماي خواننده است.
1- جمجمه کاستندولو (Castenedolo) در ايتاليا با قدمت 3 تا 4 ميليون سال: اين جمجمه که طبق تحقيقات سرگي در سال 1884 از لحاظ آناتوميک متعلق به يک انسان مدرن شناخته شد. در سال 1880 در شهر کاستندولو در ايتاليا کشف شده و مورد مطالعه قرار گرفت.
لايه خاکي اي که جمجمه در آن پيدا شده، مربوط به مرحله آستين در دوره پليوسن بوده و با توجه به نظر متخصصان اين حوزه مبني بر اينکه اين مرحله مربوط به پليوسن مياني است، عمر اين جمجمه 3 تا 4 ميليون سال تخمين زده شده است. (تصوير 1)
2- ردپاي انسنان با قدمت 145 تا 195 ميليون سال در ترکمنستان: در اوايل دهه 80 ميلادي گزارش هايي مبني بر پيدا شدن ردپاي انسان در کنار ردپاهاي يک دايناسور در ترکمنستان در مقالات علمي اتحاد جماهير شوروي سابق ارائه شد ولي درآن زمان به علت اينکه ترکمنستان بخشي از اتحاد جماهير شوروي بود. دولت جلوي انتشار اين گزارش ها را گرفت. زماني که ترکمنستان استقلال خود را به دست آورد، تحقيقات روي اين ردپاها توسط دانشمندان دوباره آغاز شد. آنها کشف کردند که برخي از اين ردپاها که مربوط به دوره ژوراسيک بوده، متعلق به انسان است. آنها از دکتر سويفت در آمريکا دعوت کردند تا براي کمک و انجام تحقيقات بيشتر در اين زمينه به ترکمنستان سفر کند. دکتر سويفت در نهايت به اين نتيجه رسيد که ردپاها متعلق به انسان است و علاوه بر آنها، آثار تعداد زيادي ردپاي بز نيز که در صخره هاي متعلق به دوره ژوراسيک شکل گرفته بودند پيدا شد. دوره ژوراسيک مربوط به 145 تا 195 ميليون سال پيش بوده و «ظاهراً» نبايد در آن دوره انسان يا بز وجود مي داشت! (تصوير 2)

بازنگري در دانسته ها
 

باستان شناسان حرفه اي و آماتور با اين گونه کشفيات شک زيادي را در بين معتقدين به نظريه فرگشت ايجاد کرده اند. کشف فسيل هاي انساني و ردپاهاي مربوط به دوران هاي گذشته زمين شناسي دراقصي نقاط دنيا مي تواند انقلابي در نظريه هاي مدرن در مورد تکامل انسان ايجاد کرده و دانشمندان و محققان را به بازنگري در دانسته هاي خود وا دارد.
3- رد کفش انسان با قدمت 205 تا 250 ميليون سال متعلق به دوره ترياسه در نوادا- آمريکا: اين ردپاي فسيل شده توسط يک زمين شناس آماتور در فيشر کنيون نيويورک ساندي مطلبي با عنوان «راز يک ردپاي سنگي» توسط دکتر دبليواچ بالو منتشر شد که قسمتي از آن به اين شرح است: «جان تي ريد، يک مهندس معدن و زمين شناس چند وقت پيش که براي اکتشاف فسيل به نوادا رفته بود، در حين گشت زني ناگهان ايستاد و با شگفت زدگي بخشي از تخته سنگ کنار پاي خود را ديد که شبيه ردپاي انسان بود. بررسي هاي بيشتر نشان داد که آن ردپاي برهنه نيست بلکه رد يک تخت کفش است که تبديل به سنگ شده. قسمت پنجه آن از بين رفته اما دو سوم آن سالم مانده و رد يک خط دوخت که حاشيه دوري چرمي را به تخت کفش متصل مي کرد کاملاً قابل مشاهده است. در مرکز آن- جايي که کف پا قرار مي گيرد- نيز يک نورفتگي درست مانند رد پاشنه کفش به وضوح قابل رويت است. به اين ترتيب، فسيلي که عجيب ترين کشف جهان علم امروز است، کشف شد؛ زيرا اين ردپا بعد ها نيز توسط زمين شناسان بررسي شده و صحت قدمت ردپا و سنگ که مربوط به دوران ترياسه است، توسط دانشمندان تاييد شده. همچنين با بررسي آن در زير ميکروسکوپ جاي نخ هاي دوخت آن نيز تأييد شده است.» (تصوير 3)
4- ردپاي انسان و دايناسور در تگزاس: براساس نقاشي هاي موجود در چند غار مي دانيم که انسان ها در اعصار گذشته از شکل و شمايل و حتي رفتار دايناسورها اطلاع داشته اند. اما کشف ردپاي انسان و دايناسور در کنار هم اين تئوري را که عنوان مي کند انسان ها و دايناسورها هم دوره نبوده اند دوباره به چالش کشيده است. در کنار ساحل رودخانه پالوکسي در گلن رز تگزاس در اثر سيل تخته سنگي نمايان شد که در آن هزاران ردپاي انسان و دايناسورها در کنار هم وجود دارد. اين گزارش و عکس ها متعلق به دانشگاه وين هستند؛ «در پايين دست رودخانه پالوکسي در گلن رز تگزاس چندين لايه سنگ آهک وجود دارد. حدود 60 سانتي متر از سنگ بستر اين منطقه در اثر سيل سهمگين سال 1908 از جا کنده شد. اين سنگ که حدود 32 کيلومتر جابه جا شده، اثر ردپاهاي بسياري را بر خود دارد. اين ردپاها آن قدر زياد هستند که تصميم گرفته شد آن منطقه تبديل به پارک ايالتي دره دايناسورها شود. بسياري از اين ردپاها به موزه منتقل شده تا از تخريب محافظت شوند ولي با اين حال تعداد زيادي از آنها هنوز در منطقه موجودند. تعداد زيادي از اين ردپاهاي انسان در کنار ردپاهاي دايناسور هستند ولي تعدادي از ردپاها هم با يکديگر همپوشاني داشته و حتي بعضي از ردپاهاي دايناسور روي ردپاهاي انساني قرار دارند. يکي از استادان دانشگاه ايلينويز ردپاها را مورد بررسي قرار داده و حقيقي بودن آنها را تأييد کرده است.» (تصوير 4)
5- جمجمه زغال سنگي با قدمت 280 ميليون سال:
يکي از جديدترين و مورد تأييد ترين موارد، جمجمه پيدا شده توسط آقاي اد کنراد در يک معدن زغال سنگ است. آقاي کنراد در سال 1981 يک شيء بزرگ را در ميان رگه هاي آنتراسيت معدن کشف کرد که شباهت عجيبي به جمجمه يک انسان اوليه داشت.
او ترتيب يک ملاقات را با متخصصان موزه اسميتسونين داد که اين متخصصان در نگاه اول و بدون آزمايش علمي و فقط بر اساس مشاهده اعلام کردند که اين شيء حاصل سفت شدن مواد معدني است و فقط شکل يک جمجمه را دارد؛ در صورتي که براي مدعا بايد ريز ساختارهاي آن را در مقياس سلولي مورد بررسي قرار مي دادند. آقاي کنراد پس از آن، شروع به تراشيدن برخي از نقاط جمجمه کرد که در يک مورد به حفره اي برخورد که تقريباً در محل فک قرار داشت و شبيه قوس دنداني بود. وي يک عکس از آن گرفته و براي ويلتون کراگ من- يکي از مشهورترين آناتوميست هاي جهاني و نويسنده کتاب «اسکلت انسان در پزشکي قانوني»- فرستاد. کراگ من اعلام کرد که آنچه در عکس ديده مي شود در واقع يک دندان آسياي کوچک است و نوک تيز دندان ها نيز قابل مشاهده است. پس از آن او مقدار ديگري از دانه هاي سنگي داخل جمجمه را تخليه کرده و به حفره هاي استخواني برخورد کرد. براساس کتاب «علم باستان شناسي»، حفره هاي استخواني حتي پس از فشرده شدن نيز تا حدي حالت اسفنجي خود را حفظ مي کنند. وي سپس از جمجمه، يک اسکن مادون قرمز تهيه کرد. اين اسکن نشان داد که مواد تشکيل دهنده اين جسم منشأ استخواني دارند. آزمايش هاي ديگري نيز توسط معتبرترين دانشگاه ها و آزمايشگاه هاي آمريکا و دانشمندان تايواني انجام داد که همه آنها اين مطلب را که اين فسيل متعلق به انساني بوده و حدود 280 ميليون سال قبل (130 ميليون سال پيش از پرندگان) مي زيسته تأييد مي کند. (تصوير 5)
6- رد کفش در يوتا متعلق به 260 تا 600 ميليون سال قبل:
ويليام جي مايستر، يک کلکسيونر آماتور در تاريخ 1 ژوئن 1968 هنگامي که در انتلوپ اسپرينگز حدود 69 کيلومتري شمال غربي دلتا در ايالات يوتا که مکاني غني از فسيل هاي متنوع و مختلف است. به دنبال فسيل هاي جديد مي گشت،قطعه اي سنگي با نقش ردپا شبيه به صندل را پيدا کرد. طول آن حدود 26 سانتي متر بوده و عرض تخت آن نيز حدود 9 سانتي متر، پاشنه آن نيز حدود 7/6 سانتي متر پهنا دارد. در نهايت شگفتي، رد چند تريلوبيت نيز در کف آن مشهود است. تريلوبيت ها موجوداتي دريايي بودند و بين 260 و 600 ميليون سال پيش مي زيستند. (تصوير 6)

يک قدم فراتر
 

آيا در زمان هاي گذشته تمدن هايي روي زمين وجود داشته اند که اين آثار از آنها به جا مانده؟ ممکن است هيچ زمان با قطعيت ندانيم که حقيقتاً چه اتفاقي در گذشته در اين سياره به وقوع پيوسته؛ ولي اين گونه کشفيات باعث مي شود تا در گوشه هاي ذهنمان دوباره به خود يادآور شويم که شايد در اين لحظه همه چيز را با دانش اندک خود نمي دانيم و هميشه يک قدم ديگر براي برداشتن وجود دارد.
منبع: مجله همشهري دانستنيها



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط