مبانی نظری اقتصاد اسلامی (7)

از مهمترین آموزش های اقتصادی – تربیتی اسلام، اصل اندازه نگه داری در معیشت است و این اصل به تربیت اقتصادی و نظم معاشی و تنظیم مصرف و رشد دادن روح انضباط مالی و معاشی در افراد و رواج دادن اخلاق اقتصادی در مردم بستگی دارد. که امور زیر را دربر می گیرد:
چهارشنبه، 13 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مبانی نظری اقتصاد اسلامی (7)

 مبانی نظری اقتصاد اسلامی (7)
مبانی نظری اقتصاد اسلامی (7)


 

نویسنده: استاد محمد رضا حکیمی




 

مصرف و حدود آن
 

چکیده:
 

از مهمترین آموزش های اقتصادی – تربیتی اسلام، اصل اندازه نگه داری در معیشت است و این اصل به تربیت اقتصادی و نظم معاشی و تنظیم مصرف و رشد دادن روح انضباط مالی و معاشی در افراد و رواج دادن اخلاق اقتصادی در مردم بستگی دارد. که امور زیر را دربر می گیرد:
1) مصرف فردی
2) مصرف خانوادگی
3) مصرف دستگاه حاکم و مؤسسه های آن
4) مصرف مؤسسه ها و نهادهای اجتماعی
5) مصرف مؤسسه ها، بناها و نهادهای دینی
6) نظام تولید
7) نظام بازرگانی و کسب
8) نظام توزیع
همچنین اندازه نگه داری در معاش دارای اثرات بزرگ فردی و اجتماعی نیز می باشد که از آن جمله اند:
- ترک گناهان فردی و اجتماعی بزرگ همچون اسراف و تبذیر.
- دورماندن از ابتلای به فقر و نیازمندی.
- برداشته شدن رنج و زحمت از مردم.
- عادت به نظم در امور و رعایت آن.
- پاسداری از انضباط اقتصادی و معاشی.
اسراف نیز به عنوان نقطه مقابل اعتدال و میانه روی و به معنای تجاوز از حد و اندازه اعتدال بوده که موجب سلب تعادل انسان در معنویات و شخصیت باطنی او می گردد و از مواردی است که در شریعت مقدس اسلام و آیات و احادیث رسیده، بسیار از آن نهی شده است. نهی از اسراف هم در حوزه زندگی شخصی مورد توجه قرار گرفته و هم در حوزه زندگی اجتماعی، چنانکه مقولۀ تولید، بازرگانی و... را نیز دربر می گیرد. لذا این امر ما را رهنمون می سازد به دریافت و حفظ حدود قوامی در تولید، مصرف، بازرگانی و... که این خود مشخص کننده چارچوب های قوامی برای زندگی سالم – اقتصادی در ابعاد فردی و اجتماعی – است. در این بین نقش و وظیفۀ حاکمیت به عنوان قوۀ ناظر نیز – چه در حوزه عملکرد و چه در حوزۀ نظارت – روشن می گردد.

واژگان کلیدی:
 

مصرف، اعتدال (میانه روی) در مصرف، حدود مصرف، تولید، حد قوامی تولید، حد قوامی واردات، حد قوامی توزیع، اسراف

اندازه داری و میانه روی در زندگی
 

اسلام اصل اندازه داری و میانه روی را به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم اقتصادی مطرح می کند، چنانکه در قرآن کریم می فرماید:
«(بندگان خداوند رحمان) کسانی اند که در خرج کردن برای هر چیز، نه اسراف می کنند و نه (بر نان خوران خویش) تنگ می گیرند، و با میانه روی (به زندگی خویش) قوام می بخشند». [فرقان، 67]
«گروهی از ایشان بر راه میانه می روند و بسیاری از ایشان بد کار می کنند». [مائده، 67]
پیامبر اکرم (ص) در توصیه به امام علی (ع) می فرماید:
«ای علی سه چیز هلاکت آور است و سه چیز نجات بخش... آن سه چیز نجات بخش این ها است: رعایت عدالت در حال خشنودی و خشم، میانه روی (در مصرف) در حال توانگری و فقر، ترس از خداوند در نهان و آشکار...» [الحرانی، 1380، 10]
و این امر – اندازه داری در زندگی و مصرف – یعنی «تربیت معاشی» و تنظیم مصرف، و انضباط مالی و نظم اقتصادی در افراد در شمار اخلاق اقتصادی نیز قرار می گیرد:
امام علی (ع) نیز قرار می گیرد:
«اندازه نگاه داشتن نیمی از معیشت است».
[الحرانی، 1380 ق، ص 79]
نیز:
«میانه روی نیمی از روزی (هزینه زندگی) است». [آمدی، 1413، ص 17]
امام علی (ع) می فرماید:
«هر کس میانه رو باشد فقیر نخواهد شد». [فیض الاسلام، 1153]
نیز:
«کسی که در توانگری و فقر میانه رو باشد، آماده برخورد با پیشامدهای روزگار است». [آمدی، 1413، ص 296]
نیز:
«اندازه نگه داشتن نیمی از درست زندگی کردن است». [الحرانی، 1380 ق، ص 158]
امام باقر (ع) می فرماید:
«منتها درجه کمال، تفقه (1) در دین است و صبر به هنگام بلا و اندازه نگاه داشتن در معیشت». [الحرانی، 1380 ق، ص 213]
و جای بسی تأسف است که این مفاهیم اقتصادی تاکنون – چنانکه باید – پژوهیده و شناسانده نگشته است. و نقش بنیادین آن با توجه به مفاهیم این موضوع و تأثیر عمیقی که در تکامل زندگی مادی و روحی انسان دارد، و نتایجی که می توان از رعایت این اصل برای حل مشکلات معیشتی گرفت، همچنین زیان های مالی فراوانی که رعایت نکردن آن، به مردمان می رساند، هنوز آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است، چنانکه امام علی (ع) می فرماید:
«میانه روی کم را زیاد می کند و اسراف، فراوان را نابود می سازد». [آمدی، 1413، ص 16]
و از پیامبر گرامی اسلام نیز روایت شده است که:
«گروهی به پیامبر (ص) از اینکه گندم خوراکشان بزودی تمام می شود شکایت کردند، فرمود، (به هنگام مصرف)، پیمانه می کنید یا بی پیمانه می ریزید؟ گفتند: ای رسول خدا بی پیمانه می ریزیم (یعنی بی قاعده و حساب)، فرمودند پیمانه کنید (و اندازه داشته باشید) که این کار بر برکت می افزاید». [حرّ عاملی، 1403 ق، 12/323، 324]
ستیغ بلند این تربیت سازنده، استوارسازی اصل نظم و اعتدال در مصرف است، زیرا برنامه ریزی حاکم بر زندگی افراد، هر گاه بر شالوده میانه روی و مراعات حدود باشد، و در جهت «قوامیّت مال» قرار داشته باشد باعث رفاه فرد، و بی نیازی و امنیت اقتصادی اجتماع خواهد شد؛ و هر گاه برنامه ریزی ها برخلاف آنچه ذکر شد، باشد، موجب سقوط مالی افراد می شود، چنانکه امام علی بن ابی طالب (ع) می فرماید:
«هر کس میانه روی را به خوبی (دقیق) رعایت نکند، اسراف او را تباه سازد». [آمدی، 1413، ص 274]
و شکل راستین اندازه داری در زندگی و مصرف این است که زندگی اشرافی و اسرافی به زندگی قوامی و مقتصدانه بدل شود، و اندازه داری و انضباط بر همه موارد مصرف حاکم باشد؛ تا مصرف کردن و بهره مند شدن از مواهب و امکانات موجود – از نظر کمّی و کیفی – با واقعیت زندگی فطری انسان هماهنگ گردد. این هماهنگی برای فرد و جامعه، جز از راه اندازه داری و میانه روی، و کوشش جدی حاکمیت برای تحقق بخشی به آن، شدنی نیست.
توجه به اهمیت تربیتی و سازندۀ اندازه داری در زندگی و مصرف، و آمیخته شدن با روح این تعلیم الاهی، بر فراگیری و پذیرش دو موضوع مبتنی است:
1) در هم تنیدگی ابعاد مادی و روحی وجود انسان، به این معنی که مسائل معیشت و مصرف – از نظر کمّی و کیفی – با تاروپود وجود انسان، همواره در حال تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است. از این رو، نمودهای اقتصادی و حالات زندگی و چگونگی مصرف، پیوسته بر خصوصیات نفسی و حالات روحی و اخلاقی انسان اثر می گذارد و به آن شکل می دهد. چنانکه پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
«از جمله آثار فهم (دینی) تو این است که با مدارا و (ملاحظه) زندگی کنی». [کلینی، 1379، 55 – 56]
امام علی (ع) می فرماید:
«[در توصیف پرهیزکاران] از نشانه های هر کدامشان این است که او را در دین (و دین داری و عمل به دین) نیرومند می بینی... و در حال توانگری، میانه رو...». [فیض الاسلام، 616]
نیز:
«تدبیر نیکو با کفاف، برای تو بسنده تر است از بسیار با اسراف». [الحرانی، 1380 ق، ص 59]
نیز:
«کسی مزه ایمان را نمی چشد، مگر آنکه از سه خصلت بهره مند باشد: فهم درست دین، بردباری در مصیبت ها، و اندازه داری نیکو در معاش». [قمی، 1416، 2 / 134]
امام صادق (ع) می فرماید:
«مؤمن بخوبی به مردم یاری می رساند، کم هزینه است و خوش تدبیر در زندگی...». [حرّ عاملی، 1403، 11 / 150]
و نیز:
«اگر کسی هرچه دارد در راه خدا انفاق کند کار خوبی نکرده و به توفیقی دست نیافته است، مگر خدا نفرموده است که: خود را با دست های خود به هلاکت نیندازید و نیکویی کنید که خدا نیکوکاران را دوست دارد، یعنی صفت مقتصدان و میانه روانه را در خرج کردن دوست دارد». [عیاشی، 1380 ق، 1 / 87]
و بدینگونه ثَقَلین (کتاب و عترت) ما را به اصالت اقتصاد در معیشت و روش صحیح در خرج کردن هدایت می کنند تا به تنگدستی خودِ انفاق گر نینجامد و سبب هلاک او نگردد.
2) پی ریخته شدن فطرت و طییعت انسان بر اعتدال و تمایل به میانه روی، و زیانمندی افراط و تفریط برای آدمی، و نقش بنیادین اندازه داری در معیشت که این ها همه شرایط زندگی ظاهری و مادی انسان را با واقعیت سرشت انسانی هماهنگ می کند و در نتیجه زندگی انسان ها از قوام مادی و معنوی و از همگرایی معیشتی و اخلاقی برخوردار می گردد.
امام سجاد (ع) می فرماید:
«خداوندا! (زندگی روحی و مادی) مرا با بخشیدن و میانه روی کردن در مصرف، برپای دار». [علی بن حسین بن زین العابدین، دعای 30]
بنابراین، میانه روی در معیشت و مصرف از عوامل نجات انسان و جامعه است.

ذکر چند آگاهی
 

اصل «اندازه داری در معیشت»، با نظر به «عام بودن ادله (عموم ادله)»، همه مراحل تکلیفی مثبت یا منفی مربوط به مال را شامل می شود. بنابراین، بر شالوده این اصل، اسراف و تبذیر و مصرف های شادخوارانه، و ضایع کردن مال، و مصرف کردن در جاهای غیرلازم یا غیرضروری یا غیرمناسب نفی می شود.
2)اصل یاد شده، مراحل تولید و توزیع را نیز دربر می گیرد، زیرا این اصل مقتضی این امور است:
- در مرحله تولید، از تولید کالاهای «لوکس» و اشراف پسند احتراز شود، بویژه به هنگام هایی که جامعه به تولید کالاهای اولیه و ضروری زندگی نیاز دارد.
- در مرحله توزیع، از توزیع های ناعادلانه و به دور از حدّ میانه احتراز شود، تا دسته ای به هرچه می خواهند دست نیابند، در حالی که اغلب مردم نیازهای اولیه را در اختیار ندارند. پس باید توزیع بر شالوده «اندازه داری» و تنظیم مقتصدانه مبتنی باشد، تا همه قشرهای گوناگون از مواهب طبیعی و محصولات کشاورزی و تولیدات صنعتی و واردات تجاری بتوانند برخوردار گردند.
3) با توجه به حرام بودن «اسراف» به طور مؤکد، و همچنین منع از تنگ نظری و خسّت ورزی، روشن می شود که اصل «اندازه داری در معیشت (زندگی و مصرف)»، در مراتبی چند، موضوعی تکلیفی و حکمی است و نه تنها اخلاقی. همچنین با توجه به نقش بنیادین آن در بالا آوردن سطح اقتصادی زندگی مردم، و نگهداشت آنان از نظر اخلاقی و سیاسی، و تمرین کردن انضباط معاش، و حرکت در جهت رسیدن به خودبسندگی.
این امور بسیار مهم بر ما لازم می دارد که این اصل اساسی را امری اخلاقی صرف نشماریم، که ضامن اجراییِ نیرومند نیابد، پس باید آن را از پیکره «اقتصاد اسلامی» بیرون نبریم.
4) با عنایت به این حدیث از حضرت امام محمد باقر (ع) که فرمود:
«کمال، کل کمال، به تفّقه در دین است، و صبر بر مصیبت، و اندازه داری در معیشت». [الحرانی، 1380، ص 213]
می نگریم که امام (ع)، در این حدیث شریف، اصل «اندازه داری» را، در ردیف «تفقه در در دین (فهم تحقیقی و جامع دین)»، که به طور عام بر هر مسلمانی واجب است – قرار داده است؛ و در ردیف «صبر بر مصیبت»، که از عوامل مهم رشد روحی انسان و صلابت معنوی اجتماع است. فهم اجتهادی حدیث، موضوع دیگری را نیز بر ما معلوم می دارد، یعنی اینکه فهم تحقیقی و جامع دین بر افراد و جامعه لازم می دارد که به اصل «اندازه داری در معیشت» گردن نهند، و مصرفی «قوامی» را در پیش گیرند، که هم موانع رشدی را که از «تبذیر» پدید می آید از سر راه اجتماع بردارد، و هم موانع رشدی که از بخل و تنگ نظری جان می گیرد.
5) با نگرش به اهمیت تربیت اقتصادی برای مردم، و نشر اخلاق اقتصادی در اجتماع، واجب است که بخشی از تلاش های فرهنگی و تربیتی به تربیت اقتصادی افراد و آموختن «فرهنگ اقتصادی اسلام» به آنان اختصاص داده شود، و درباره «فرهنگ اقتصادی» و «آخلاق اقتصادی»، کتاب هایی برای تمامی رده های سنی تألیف یابد، تا زمینه رسیدن جامعه به «قوام اخلاقی اقتصادی» - در کنار دیگر احوال حاکم بر اجتماع – فراهم گردد، و پدید آوردن یک «نظام اقتصادی»، در چارچوب اسلام، و نظارت دقیق بر اجرای آن، میسر شود.
روشن است که این سلوک اقتصادی، عامل مهمی خواهد بود برای رسیدن به خودبسندگی و از میان بردن مصرف گرایی ویرانگر، و درآمدن از اسارت وابستگی، و برداشتن موانع از سر راه استقراریابی نظامی عادل و آزاد.
6) باید توجه داشت که ضرورت رعایت اصل «اندازه داری در مصرف»، به اقتصادی فردی و خانوادگی اختصاص ندارد، بلکه همه گونه مصرف های فردی و اجتماعی و دولتی و خدماتی را فرا می گیرد، و تمام جوانب تولید و توزیع را شامل می شود، و درباره همه نهادها و مؤسسه ها و ادارات جاری است، به ویژه مؤسسه های دینی از هر قبیل.

پي نوشت ها :
 

1. تفقه به معنای فهم جامع هر موضوع دینی در ارتباط با موضوعات اصلی دیگر و دریافت احکام دین در پرتو اهداف دین.
 

منبع : سالنمای النهج 20 – 19 / پاییز / 1385



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.