امام زمان(عج) در آيينه دعاى افتتاح
نویسنده: سید حسین اسحاقی
منتظر و منتظر
»صَلّ عَلى وِلىِّ اَمْرِكَ القائِمِ الْمُؤَمَّل وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَر؛
درود بفرست بر ولىّ خود صاحب الامر(عج) امام قائم مورد آرزو و عدالت منتظر«
اساساً داشتن روح انتظار منّتى بزرگ است كه خداوند به شخص مؤمن در عصر غيبت عطا كرده است.
دغدغه او نيز اين است كه مبادا از او بى وفايى يا بى لياقتى سر بزند و خداوند اين مقام را از او بگيرد. منتظر پس از اينكه در دعاى افتتاح شهادت در راه خدا را درخواست مى كند به خداوند عرض مى كند: اللهم انّى اسئلكَ أنْ تَجْعَلَنى مِمَّنْ تَنْتَضِر بِهِ لدينكَ وَ لا تَسْتَبْدِلْ بى غَيْرى... خدايا از تو مى خواهم كه مرا از كسانى قرار دهى كه دين خود را به وسيله آن ها يارى كنى و در اين امر، ديگرى را به جاى من قرار ندهى. آنچه كه مهم است اينكه انسان روحيه انتظار را در درون خود نهادينه و آن را تا پايان عمر حفظ كند و وقتى به چنين درجه اى رسيد، ديگر نبايد از اينكه ممكن است زمان ظهور را درك نكند غمگين باشد؛ زيرا امام باقر (ع) چنين وعده داده است: ما ضَرَّ مَنْ ماتَ مُنْتَظِراً لَأمْرنا ألاّ يَمُوتَ فى وَسَطِ فُسُطاطِ المَهْدِىّ و عَسْكَرِهِ(اصول كافى، ج 1، ص 372)
كسى كه در انتظار امر (فرج)، بميرد ضرر نكرده است (و نگران نباشد) از اين كه در ميان خيمه مهدى(عج) و لشكر او نمرده است. از سوى ديگر منتظر همواره چشم به راه منتظر است چشم براه كسى كه در اين فراز از دعاى افتتاح از ايشان تعبير به عدل منتظر شده، عدالتى فراگير و گسترده كه حتى به درون خانه ها نيز نفوذ مى كند و روابط خصوصى افراد خانواده را تحت تأثير قرار مى دهد. كارى كه از عهده هيچ حكومتى بر نمى آيد. امام صادق (ع) مى فرمايد: به خدا سوگند مهدى(عج) عدالتش را تا آخر زواياى خانه هاى مردم وارد مى كند، هم چنان كه سرما و گرما وارد خانه ما مى شود. پس:(بحارالانوار، ج 52، ص 362)
السّلامُ عَلى شَمْس الظَّلامِ وَ پَدْرِ التَتَّمامِ، السَّلامُ عَلى ربَيع الْاَنامِ وَ نَضَرة اِلْاَيّامِ سلام بر خورشيد تاريكى ها و ماه پب(مفاتيح الجنان، دعاى حضرت صاحب الامر(عج))
چهارده، سلام بر بهار مردم و خرمّى زمانَ.
پيام: اگر روح انتظار در كسى نهادينه شود، اجر سرباز امام زمان(عج) را دارد.
در فرازى »فرشتگان خدمتگزار« از دعاى افتتاح آمده است:
وَ حُفَّهُ بِملائَكَتِكَ المُقَّربينَ وَ اَيّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُس يا رَبَّ الْعالَمينَ
او را به سپاه فرشتگاه مقربّت فراگير و به روح القدسش مؤيد بدار اى پروردگار عالمين فرشتگان از طرف خداى عزّوجل مامورند كه تحت فمران امام (ع) باشند در هر كارى به خدمت امام(عج) برسند و با اجازه ايشان آنچه را متعلق به امام است بين خلائق تقسيم كنند، خدا به آنها امر فرموده كه مطيع ائمه (ع) باشند و به فرمان ايشان عمل كنند.
امام موسى بن جعفر (ع) فرمودند: مامِنْ مَلَك يهُبِطُهُ اللَّه ذ فى اَمْرممّا يَهبْطُ لَهُ اِلّابَدَأ بالامام، فَعَرَضَ عَلَيْه و اِنّ مُخْتَلَفَ الملائِكَةِ مِنْ عِنْدِ اللَّه تباركَ و تعالى اِلى صاحِبِ هذا الأَمْرِ
(همان، ج 26، ص 357)
هيچ دسته اى نيست كه خدا او را براى كارى فرو فرستد مگر اين كه از امام شروع مى كند و آن كار را خدمت امام (ع) عرضه مى كند و به طور كلى آمد و شد ملائكه از جانب خداى تبارك و تعالى به سوى صاحب اين امر (حجت خدا) است.
امام حسين (ع) مى فرمايد: واللَّه ما خَلَق اللَّهُ شيئاً اِلّا وقَداَمَره بالطّاعَةِ لنا 3 قسم به خدا، خدا چيزى را نيافريده، مگر آن كه به او امر فرموده تا از ما اطاعت و فرمانبردارى كند، بنابراين فرشتگانى كه براى انجام كارى به زمين فرود مى آيند، بايد مطيع اوامر امام باشند.
دعا براى امام زمان(عج)
خدايا او را (امام زمان(عج) را) عزّت بخش و ما را به ظهورش عزيز گردان و او را يارى كن و ما را به او يارى فرما و او را نصرت كامل با عزّت و اقتدار بخش و جهان را به دست او فتح كن و از جانب خود او را سلطنت و قدرت عنايت فرما.
منتظر حقيقى در هر حالى، نگران امامش است و از اين كه به او آزارى برسد، آزرده خاطر مى شود. از اين رو افزون بر دادن صدقه براى دفع بلا از او، براى سلامتى او دعا مى كند. او با زبان دل دعاى فرج را براى سلامتى اش زمزمه مى كند كه خدايا در اين ساعت و در همه ساعات، ولىّ و دوستت، حجة بن الحسن را كه درود تو بر او و پدرانش باد سرپرست و حافظ و رهبرى و ياور و راهنما و نگهبان باش. تا او را از روى ميل و رغبت مردم در روى زمينى سكونت دهى و زمانى دراز بهره مندش سازى.
منتظر با دركى كه از آثار و بركات ظهور دارد و آگاهى از زيان هاى تأخير در فرج آن حضرت، از صميم قلب براى ظهور مولايش دعا مى كند و از خداوند تعجيلدر چنين امرى را مى خواهد. او مى داند كه مولايش نيز اين دعا را دوست دارد و خود نيز براى ظهور خود دعا مى كند و به شيعيانش نيز دستور داده كه براى فرجش دعا كنند: اَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الْفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ.
(بحارالانوار، ج 52، ص 92)
براى تعجيل در فرج زياد زياد دعا كنيد كه اين كار خود فرج شماست.
جانشين و خليفه خدا در زمين
وجود امام نعمتى است بى انقطاع كه پروردگار مهربان به بندگانش عطا فرموده است. اين نعمت گاهى به صورت آشكار و گاه پنهان نصيب بندگان مى شود، خداوند متعال در قرآن كريم مى فرمايد: واَسْبَغَ عليكم نِعْمَهُ ظاهِرَةً و باطَنِةً و نعمت هاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است. (لقمان / 20) نعمت آشكار، امام آشكار است و نعمت باطن امام غائب است خداوند متعال، نظام دنيا را به گونه اى قرار داده است كه بدون وجود امام (ع) امكان زندگى روى زمين وجود ندارد، چرا كه زمينى به بركت امام (ع) قرار و آرامش مى يابد، امام صادق (ع) مى فرمايد: جَعَلَهُمْ اللَّهُ اركانَ الأرض أن تَميدَبِهِمْ.
(اصول كافى، كتاب الحجة، باب ان الائمه هم اركان الارض، ح 1)
خدا ايشان را اركان زمينى قرار داده است تا اهلش را نلرزاند.
امام صادق (ع) در روايتى ديگر وجود دنيا را بدون حجت خدا چنين ترسيم مى كند: لوبَقِيَتِ الْأَرضُ بَغْيرِ اِمامٍ لَساخَتْ اگر(همان، ح 10)
زمينى بدون امام بماند، فرو مى ريزد. پيامبر گرامى اسلام در روايتى حتى پابرجايى آسمان ها را افزون بر ثبات زمين از آثار محبت خدا مى شمارد: بِهِمْ يُمْسِكُ اللَّهُ السّماءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرضِ الّارَبِهِم حَفْظُ اللَّهُ الأرضَ اَنْ تميدَ بِاَهْلِها خدا به وسيله(بحارالانوار، ج 2 (ع)، ص 120)
ايشان، آسمان را از اين كه بدون اجازه او بر زمين افتد، نگاه مى دارد و به وسيله ايشان، زمين را حفظ مى كند كه اهل خود را به تزلزل در نياورد.
فتنه و آزمايش سخت در آخر الزمان
بارالها به درگاه تو شكايت مى كنيم از فقدان پيغمبرت6 و از غيبت امام ما و بسيارى دشمن ما و كمى عدد ما و فتنه هاى سخت بر ما و غلبه محيط روزگار بر ما
يكى از سنّت هاى مهم و تغييرناپذير الهى، سنت امتحان است، بر طبق اين سنت هركس كه ادعاى ايمان نكند و خود را مؤمن بداند، مورد آزمايش الهى قرار خواهد گرفت تا علاوه بر اين كه خود را بهتر بشناسد با قبولى در اين امتحانات بر درجات و رشد خود بيفزايد. قرآن كريم مى فرمايد: اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ يُتْرَكُوا اَنْ يَقُولُوا آمَنّارُهُمْ لايُفْتَتُون (عنكبوت / 1) آيا مردم گمان كرده اند، به صرف اينكه بگويند ايمان آورده ايم، رها مى شوند و آزمايش نمى شوند. امام رضا (ع) درباره آزمايش هاى الهى قبل از ظهور چنين مى فرمايند: واللَّه ما يَكُونُ ما عَدُوُّنَ اَعْيُنكُمْ اِلَيْهِ حَتِىَّ تُمَحَّصُوا وَ تُمَيَّزُوا حَتَّى لايَبْقى مِنْكُمْ اِلّا الْاَنْدَرُ فالْاَنْدَرُ
(بحارالانوار، ج 52، ص 114)
سوگند به خدا آن چه چشم بدان دوخته ايد، نخواهد شد تا اين كه آزمايش شويد و (مؤمن و منافق) از هم جدا گردند و تا اين كه از شما باقى نماند مگر نادرترين پس نادرترين.«./ آنچه مسلم است فتنه ها و آزمايش هاى آخر الزمان به قدرى است كه بسيارى از مدعيان ديندارى و ولايت اهل بيت (ع) دست از ديندارى خود بر مى دارند امام صادق (ع) در اين باره فرمودند: به خدا قسم شما شيعيان امتحان مى شويد و غربال خواهيد شد. چنان كه دانه تلخ از ميان گندم جدا مى شود. در(همان، ص 101)
اين حال امام على (ع) درباره نقش تقوا در نجات از فتنه ها مى فرمايند: اِعْلَمُوا اَنّه مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يِجَعْلَ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَن وَ نوراً مِنَ الظَّلم بدانيد كه هركسى تقواى الهى داشته باشد، خداوند براى او راه خروجى از فتنه ها و نورى در تاريكى قرار(نهج البلاغه، خطبه 183)
مى دهد.
شناخت خدا در پرتو شناخت امام
يَعْبُدُكَ لايُشرِكُ بِكَ شَيْئاً
خوف او را پس از اين مدّت بدل به ايمنى گردان، تا تو را بپرستد و هيچ به تو شرك نياورد. اما حقيقت مجسم است حضور او در ميان مردم، توحيد و يكتاپرستى را گسترش مى دهد. حقيقت شناخت خدا، تسليم شدن نسبت به حجت اوست و آن كسى كه چنين تسليمى ندارد، در واقع موحّد نيست چنين كسى سر تسليم در مقابل امامان كفر فرو مى آورد و ولايت آنان را مى پذيرد و از اين رو بدون نكه خود بداند، مشرك شده است امام باقر (ع) مى فرمايند: اِنّ اللَّهَ عَزّوجَلَّ لَصَبَ عَلِيّاً (ع) عَلَماً بَيْنَهُ و بَيْنَ خَلْقِهِ و مَنْ نَصَبَ مَعَهُ شيئاً كانَ مُشْركاً همانا خداى عزّوجل على (ع) را پرچم و نشانه ميان خود و آفريدگانش(اصول كافى، باب الايمان و الكفر، باب الكفر، ح 20)
قرار داده است و هركس براى ديگرى در كنار او مقامى قائل شود، مشرك است. / شرك نسبت به خو اين است كه در برابر خدا و آن راهى كه خدا براى بندگى خود قرار داده، چيزى را قرار دهيم، بنابراين، بعضى از مشركين براى خدا شريك قائلند و برخى ديگر براى رسول خدا وعده اى در برابر امام، شريكى قرار مى دهند، هر سه گروه از اين جهت كه مشركند با هم تفاوت ندارند. بنابراين همانطور كه معرفت امام، هم طريق توحيد است و هم نشانه و مويه آن، دشمنى با امام نيز، هم طريق شرك است و هم نشانه و ميوه آن ابو حمزه ثمالى از امام باقر (ع) نقل مى كند: اى ابوحمزه، همانا فقط كسى خدا را عبادت مى كند كه او را شناخته باشد ولى آن كسى كه خدا را نشناخته، گويى غير خدا را گمراهانه عبادت مى كند. عرض كردم: معرفت خدا چيست؟ فرمود: اينكه خدا را تصديق كند و محمد رسول خدا6 را تصديق كند. همراه با دوستى على (ع) و پذيرفتن امامت او و امامان هدايت پس از او و بيزارى جستن از دشمنانشان به سوى خدا و شناخت خدا چنين است.
(بحارالانوار، ج 2 (ع)، ص 57)
پيام: حقيقت خداشناسى، در شناخت و پيروى كامل از حجت خدا صورت مى گيرد و دشمنى با امام نيز طريق شرك و گمراهى است.
بصيرت دينى و احياى سنت پيامبر6
»اللَّهُمَّ اَظْهِرْ بِهِ دينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِّيِكَ حَتّى لايَسْتَخْفِىَ بشَى ءٍ مِنَ الْحَقِّ فَحافَةَ اَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ؛
خدايا به دست او (مهديبت) دينت را و نعمت پيغمبرت را آشكار ساز تا آنكه ديگر چيزى از حق و حقيقت از خوف احدى از خلق مخفى نماند.
بيا بيا كه كتاب خداست بى تو غريب
كجاست دانش بى دانشان، كتاب كجا
همه انسان ها به معارف ناب الهى نيازمندند. و براى بصيرت يافتن در دين نيز به امام وابسته اند و فيض كاشانى آشنايى بيشتر با حلال و حرام خدا در پرتو حضرتش خواهد بود. در دعاى ندبه به آن حضرت خطاب مى كنيم:
اَيْنَ يُحْيى مَعالِمِ الدّينِ وَ اَهْلِهِ كجاست آن كه معالم و معارف دين و اهل دين را زنده مى كند
(مفاتيح الجنان)
منتظر به خوبى مى داند كه بدون شناخت صحيح و دقيق دين نمى تواند به وظايفى كه در قبال خداوند و حجّت او دارد، به درستى جامه عمل بپوشاند. كسانى كه صرفاً به ظواهر دين مى پردازند و در تطبيق اعمال و عباداتشان با حكم شرع و دستورهاى خداوند بى توجهى مى كنند به جاى كمك به امام زمان(عج)، آن حضرت را رنج مى دهند. خود آن حضرت از دين داران ضعيف و بى توجه بدين گونه شكايت مى نمايد:
قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّيعَةِ و حُمقائُهُمْ وَ مَنْ دينُهُ جَناحُ البَعُوضَةِ اَرْحَجُ مِنْهُ.
(بحارالانوار، ج 25، ص 266)
بدون شك شيعيان جاهل و كم خردان آن ها و كسانى كه بال پشه از دين آن ها محكم تر است، ما را آزار مى دهند. بنابراين منتظر نهايت بينش و بصيرت خود را به كار مى گيرد تا آن چه را كه در دين نيست، به اسم دين نپذيرند و آن چه را در دين آلت، رها و طرد نسازد و در اين راه از علماى ربانى كمك مى گيرد.
درخواست فرج حضرت مهدى(عج)
كسى كه در انتظار ظهور حضرت ولىّ عصر(عج) به سر مى برد، بالاترين آرزويش در زندگى فرج و گشايش آن امام منتظر است و بيشترين چيزى كه او را ناراحت مى كند، سختى ها و ناراحتى هايى است كه در زمان غيبت به امام زمانش مى رسد. بنابراين وظيفه خود مى داند كه براى تعجيل در فرج حضرتش دعا كند او اين نيت حسنه را از خود حضرت آموخته است آنگاه كه پس از به دنيا آمدن به صورت به سجده مى افتند و از خداوند چنين طلب مى كنند: اَللّهُمَّ اَنْجِزْ لى وَعْدى و اَتْمِمْ لى اَمْرى وَ ثَبّتْ وَ طْاَتى وَ امْلاءِ الْاَرْضَ بى عَدْلاً و قِسْطاً خداوند، وعده اى كه به من داده اى، عملى ساز و امر مرا به اتمام(بحارالانوار، ج 51، ص 13)
رسان و گام هاى مرا استوار گردان و زمينى را به وسيله من پر از عدل و داد كن.
البته دعا براى تعجيل فرج، سنّتى بوده كه امامان گذشته ما هم به آن عمل مى كردند و بر آن اصرار داشتند از جمله امام صادق (ع) كه در صبح روز بيست و يكم ماه رمضان پس از اداى فريضه صبح به سجده رفته و در انتهاى يك دعاى نسبتاً بلند به درگاه ايزد يكتا چنين عرضه داشتند: خدايا از تو مى خواهم به حقّ همه آنچه از تو درخواست كردم و آنچه نخواستم از جلال و عظمتِ تو كه اگر آنها را مى دانستم به حقّ آنها هم از تو درخواست مى كردم كه بر محمد6 و اهل بيت او درود بفرستى و اجازه فرمايى فرج كسى را كه فرج همه اوليا و برگزيدگان تو از آفريدگانت به فرج اوست و به وسيله او ستمكاران را نابود و هلاك مى كنى، اى پروردگار جهانيان در اين امر تعجيل بفرما. (همان، ج 98، ص 158)