زنان معتاد بسيار آسيب پذير تر از مردان معتادند

مصرف مواد و اعتياد از عوامل مهم تأثيرگذار بر وضعيت سلامت جسمي، رواني و اجتماعي در كليه جوامع انساني مي باشد. تا كنون بيش تر مداخلات طراحي و اجرا در مورد پيشگيري از امر اعتياد،‌ به طور مشخصي بر اساس ويژگي ها و نيازهاي مردان شكل گرفته است. از آن جا كه خوشبختانه نسبت زنان معتاد به مردان كمتر است،‌ در مطالعات مربوط به اعتياد در كساني كه تحت درمان بوده اند نيز رقم زنان بررسي شده تعداد كمتري را به خود اختصاص مي دهد. لذا
يکشنبه، 24 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زنان معتاد بسيار آسيب پذير تر از مردان معتادند

 زنان معتاد بسيار آسيب پذير تر از مردان معتادند
زنان معتاد بسيار آسيب پذير تر از مردان معتادند


 

نويسنده: نگين پور دوستعلي




 
مصرف مواد و اعتياد از عوامل مهم تأثيرگذار بر وضعيت سلامت جسمي، رواني و اجتماعي در كليه جوامع انساني مي باشد. تا كنون بيش تر مداخلات طراحي و اجرا در مورد پيشگيري از امر اعتياد،‌ به طور مشخصي بر اساس ويژگي ها و نيازهاي مردان شكل گرفته است. از آن جا كه خوشبختانه نسبت زنان معتاد به مردان كمتر است،‌ در مطالعات مربوط به اعتياد در كساني كه تحت درمان بوده اند نيز رقم زنان بررسي شده تعداد كمتري را به خود اختصاص مي دهد. لذا تأثير سوء مصرف مواد بر زنان كم تر از مردان، شناخته شده است. ليكن شواهد علمي كه تا كنون توليد شده است، نشانگر سير متفاوت ناهنجاري در دو جنس است. از آنجا كه در كشور ما،‌ به دليل اعتقادات مذهبي و عوامل فرهنگي، مصرف مواد در زنان قبيح تر از مردان تلقي مي گردد، زنان معمولاً از مراجعه به مراكز درماني معتادان اكراه دارند و با توجه به اينكه مراكز درماني مهم ترين مكان دسترسي به معتادان است و بيشترين ميزان اطلاعات مربوط به معتادان از اين مراكز تأمين مي شود، شيوع اعتياد در زنان ممكن است كم تر از ميزان واقعي تخمين زده مي شود. طبق بررسي هاي انجام شده توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر، آمار و اطلاعات مربوط به مصرف مواد و اعتياد در زنان، مربوط به آخرين سال هاي قبل از انقلاب و قبل از سال 1357 مي باشد. اطلاعات حاصله نيز داراي نقصانهايي است از جمله آنكه يا فراواني شيوع مصرف مواد در آن به تفكيك دو جنس ذكر نگرديده و تنها به ذكر اين نكته كه مصرف مواد در مردان به طور معناداري از زنان بيش تر بوده اكتفا نموده، و يا به شيوع مصرف گروهي از مواد از قبيل سيگار، الكل و داروهاي روان گردان بدون تفكيك پرداخته است. لذا در خصوص اعتياد زنان آمار دقيقي در دست نمي باشد و لازم است در اين خصوص مسئولين مربوطه به آمار تفكيك شده بر حسب جنسيت و نوع مصرف بپردازند. از ديگر مشكلاتي كه در مورد اعتياد زنان موجود است تصور اكثر افراد جامعه و بعضاً مسئولين امر است كه مواد مخدر و پديده اعتياد را عمدتاً‌ پديده اي مردانه مي پندارند. زيرا بر اساس سنت هاي اجتماعي،‌ اعتياد با نقش ارزشمند همسري و مادري در جامعه ايراني همخواني ندارد. اين نكته نيز منجر به آن مي شود كه اعتياد زنان در سياست گذاري ها و برنامه هاي اجرايي، جدي تلقي نشود. آنچه مسلم است اين است كه زنان معتاد بسيار آسيب پذير تر از مردان معتادند، چرا كه مصرف مواد در زنان اغلب با آسيب هاي اجتماعي ديگري از جمله فرار از خانه، روسپيگري و فقر توأم است. از سوي ديگر زماني كه يك زن معتاد مي شود، تنها خود،‌ گرفتار پيامدهاي فردي و اجتماعي آن نمي گردد،‌ بلكه فرزندان و خانواده را نيز تحت تأثير قرار داده و اركان خانواده، مستعد از هم پاشيدگي مي گردد. فرزندان نيز به خصوص دختران خانواده در نتيجه همانند سازي به مادر دچار انحرافات و پيامدهاي جبران ناپذيري مي شوند. بدين لحاظ مهم ترين عارضه اجتماعي اعتياد در زنان متلاشي شدن خانواده است. در حالي كه وقتي مرد در خانواده اي معتاد است بطور طبيعي فرزندان و خانواده به شدت تحت تأثير قرار مي گيرند اما به كرات ديده شده زنان با احساس دلسوزي مادري كه نسبت به حفظ خانواده دارند فرزندان و خود را از آسيب ها مصون نگه داشته و لزوماً خانواده متلاشي نمي گردد. بر اساس آمار جهاني، اعتياد در زنان عوارض خطرناكتري نسبت به مردان ايجاد مي كند. به عنوان مثال فاصله زماني اولين تجربه مصرف مواد، تا تزريق مواد در زنان به طور متوسط 2 سال و در مردان حدود 8 سال است. به اين ترتيب زنان 6 سال زودتر از مردان به ورطه وابستگي شديد، كشيده مي شوند كه طبعاً درمان سخت تر و عوارض جسماني، رواني،‌ اجتماعي آن نيز به مراتب بيشتر است. مرگ در اثر مصرف مواد نيز در زنان و دختران سريعتر رخ مي دهد. بخصوص مصرف بيش از حد، خود كشي و تصادفات ناشي از آثار مصرف مواد مخدر علت اصلي مرگ و مير در زنان معتاد است. همچنين به دليل اينك اعتياد در زنان زمينه ساز ساير انحرافات است،‌ استفاده تزريقي از مواد و وجود سرنگهاي مشترك، همچنين رابطه جنسي پرخطر در اين زنان خطر ابتلاي آنها به ايدز، هپاتيت و ساير بيماري هاي مقاربتي افزايش مي دهد. گذشته از طرز نگرش و تفكر افراد جامعه و تأثير آن در باور زنان و دختران معتاد در زمينه درمان اعتياد زنان، مي توان به موانع ديگري نيز بصورت فهرست وار اشاره نمود.
1-ارتباط با دوستان و بخصوص همسران معتاد و ممانعت مردان در ترك اعتياد زنانشان.
2- مسؤوليت هاي زندگي از جمله مراقبت از فرزندان و وظايف همسري كه امكان ترك منزل را جهت درمان اعتياد با مشكلات فراوان مواجه مي سازد.
3- فقر زنان و هزينه هاي بالاي درمان اعتياد.
4- عدم تفكيك برنامه هاي درماني با توجه به جنسيت و تمركز درمان بر مردان چرا كه اساساٌ‌ زنان، نيازمند اقدامات اختصاصي درماني هستند.
منبع: پيام پزشک شماره 48



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط