عطاران عليه گلزار
نويسنده:محبوبه افتخاري
سال 88 کدام ستاره ها پول بيشتري را روانه گيشه ها کردند؟
همه فيلم هاي يک بازيگر نيست بلکه جمع فروش فيلم هايي است که تقريباً فقط به خاطر آن بازيگر فروخته؛ مثلاً همه مي دانيم فروش 8 ميلياردي «اخراجي ها» فقط به حيايي يا رضويان مربوط نيست ولي فروش فيلمي مثل «زندگي شيرين» بيشتر روي دوش رضويان بوده است.
عددها بر اساس ميليون تومان است
شهاب حسيني
«او براي اين فيلم سيمرغ گرفته ». همين يک جمله کافي است تا سينماروها براي ديدن شهاب حسيني در «سوپراستار» به سينما بروند. همين يک جمله کافي است تا اسم حسيني کلمه سوپراستار را يادآوري کند و همه باور کنند او جز در چنين فيلمي هم يک سوپراستار است که مي تواند سيمرغ بگيرد. فيلمش ميلياردي شود (فقط و فقط تحت تأثير اسم خودش، نه همراهي هيچ بازيگر ديگري) و يکي از بهترين بازيگرهاي يکي از پديده هاي سينماي سال يعني «درباره الي» هم باشد. گرچه درباره الي چهارمين فيلم پر فروش سال بود و سوپراستار دهمين اما فروش و محبوبيت درباره الي به نام خيلي ها تمام شد. اما حسيني هم ميان آن همه بازي هاي خوب در يکي از اصلي ترين نقش ها خوب درخشيد. همه اين ويژگي ها کافي است تا او را در فهرست بازيگرهاي پر فروش سال 88 جاي بدهد.
پرويز پرستويي
شايد باور کردني نباشد که ميان فهرست ستاره هاي جوان، يک ستاره قديمي به رتبه ششم پر فروش ها برسد اما اگر اين ستاره قديمي پرويز پرستويي باشد، داستان فرق مي کند. کتاب قانون گرچه حاشيه و سر و صداي توقيف داشت، گرچه داستانش بودار بود و گرچه بازيگر زن خارجي داشت اما پرويز پرستويي اش باعث فروش ميلياردي اش شد. پرستويي با همين يک فيلم ثابت کرد گرچه هنوز هم دور، دور کمدي هاست اما هميشه دور، دور ستاره هاي خوش چشم و ابرو نيست و تماشاگرهاي سنيما براي ديدن بازي ماهرانه يک بازيگر قدر هم به سينما مي روند. البته آقاي بازيگر در فيلم «بيست» هم حسابي خودي نشان داده بود و همان 450 ميليون توماني که بيست فروخت، با وجود داستان تلخش به رتبه 17 فيلم هاي پر فروش رسيد.
امين حيايي
شايد بشود به امين حيايي لقب مرد هزار چهره را داد؛ بازيگري که آن قدر در قالب نقش هاي مختلف فرو رفته و آن قدر فيلم هاي متفاوت بازي کرده که براي طرفدارهاي پروپاقرصش فرقي نمي کند يک فيلم کمدي ضعيف، کمدي آبرودار يا حتي يک درام تلخ با بازي او اکران شود؛ آنها بازيگر محبوبشان را دوست دارند و براي ديدن او حاضرند هر فيلمي را ببينند؛ حتي اگر آن فيلم «پسر تهروني» باشد که از خيلي از کمدي هاي پر فروش، در داستان و کارگرداني عقب تر است. اما به هر حال پسر تهروني امين حيايي اي دارد با يک گريم متفاوت (موهاي زرد بلند) که هر طرفداري را جذب مي کند و او را به رتبه پنجم پر فروش سال مي رساند و فيلم او را به رتبه هفتم. البته امين حيايي سال 88 يک رکورد ديگر هم به نام خودش ثبت کرده: بازي در «اخراجي هاي 2» با فروش افسانه اي هشت و نيم ميلياردي؛ فروشي که البته فقط به امين حيايي متکي نبود و يک لشگر بازيگر رنگارنگ، پيش زمينه اخراجي هاي 1 و اسم مسعود ده نمکي آن را رقم زد. اما به هر حال امين حيايي اخراجي ها هم براي خودش کلي طرفدار پر و پا قرص داشت.
بهرام رادان
سال 88 در دو فيلم روي پرده حضور داشت؛ يکي حضور موفق در «بي پولي» و يک حضور ناموفق در «ترديد». اولي با آنکه کمدي نبود و با آنکه قصه تلخي هم داشت اما قصه خوب، کارگرداني خوب تر و زوج رادان و حاتمي، فيلم را به رده ششم پر فروش ها کشاند. او در نقش جدي اي که در موقعيت هاي طنز تلخ هم قرار مي گيرد، آن قدر خوب نشست که هيچ کس شک نکرد او هم مي تواند تماشاگر را بخنداند و البته دلزده نکند. البته رتبه چهارم جدول ستاره هاي پر فروش سال بدون کارگرداني خوب نعمت الله و همبازي شدن رادان و حاتمي (که براي اولين بار در نقش زن و شوهر کنار هم بودند) نصيب رادان نمي شد. اما دومين فيلم سوپراستار حرفه اي سينماي ايران گرچه اسم بزرگ کريم مسيحي را به دوش مي کشيد ولي براي رادان چيز زيادي نداشت جز اينکه لقب هملت سينماي ايران را نصيبش کرد.
جواد رضويان
اسم او يک جورهايي مساوي است با قهقهه زدن. پس خيلي بيراه نيست که مردم براي ديدن فيلمي که جواد رضويان در آن بازي مي کند حتي اگر کارگرداني ضعيف و داستان ضعيف تري داشته باشد به سينما بروند. البته وقتي او کنار ترکيبي مثل علي صادقي، احمد پورمخبر و بهنوش بختياري قرار مي گيرد، يعني همه چيز کاملاً براي قهقهه زدن جفت و جور است. پس آنهايي که مي خواهند با سينما رفتن فقط و فقط سرگرم شوند و تفريح کنند «زندگي شيرين» را انتخاب مي کنند تا جواد رضويان را ببينند و برايشان فرقي نمي کند که رضويان همان شکلک ها و شيلنگ تخته انداختن هايي را که در کارهاي مهران مديري در خودش کشف کرده، مرتب تکرار مي کند و مردم هم مرتب به آن مي خندند. از روي فروش يک ميليارد و 210 ميليون توماني زندگي شيرين در شهرستان در مقايسه با فروش 850 ميليون توماني فيلم در تهران مي شود فهميد شهرستاني ها بيشتر طرفدار ادا و اطوارهاي جواد رضويان هستند و راحت تر به اداهايش مي خندند و براي ديدنش پول خرج مي کنند.
محمد رضا گلزار
اگر دو خواهر سال 88 اکران نمي شد، پرونده حضور او با آن همه حاشيه اي که براي خودش درست کرده بود روي پرده سينما هم بسته مي شد. جنجال دستمزد بالاي گلزار براي فيلم دو خواهر که يک جورهايي باعث شد تهيه کننده ها در سينما بايکوتش کنند، آن قدر ادامه داشت که خيلي ها منتظر بودند ببينند دو خواهر چقدر مي تواند سينما را تکان دهد. دو خواهر که يک کپي صحنه به صحنه از يک فيلم قديمي هاليوودي بود، سينما را تکان داد اما نه خود فيلم؛ که عامل اين تکان (البته بعد از سونامي اخراجي ها!) فقط و فقط محمدرضا گلزار بود. موهاي بلند و ظاهر کمي متفاوت گلزار آن قدر براي هوادارهايش جذابيت داشت که براي يک فيلم ضعيف به سينما بروند و او را به دومين بازيگر پر فروش سال 88 تبديل کنند و البته به عبارتي اولين بازيگري که تنها با يک فيلم بيشترين پول را به جيب سينمادارها ريخت. شايد الناز شاکردوست و نيکي کريمي در تبليغات خيلي زياد تلويزيوني و بيل بوردهاي خياباني هم باعث شد بعضي ها پايشان به سالن هاي سينما باز شود اما مطمئناً همه کساني که دو خواهر را ديدند، براي ديدن بازيگر مورد علاقه شان ــ محمد رضا گلزار ــ سالن هاي سينما را پر کرده بودند.
رضا عطاران
«خروس جنگي»، «نيش زنبور» و «آقاي هفت رنگ»؛ رضا عطاران با سه فيلم کمدي روي پرده سينماها نه تنها يکي از پر فروش ترين بازيگران سال بود که رکورد بيشترين حضور در فيلم هاي کمدي را هم داشت و دو فيلمش جزو ده فيلم پر فروش سال بودند. البته اگر فروش خروس جنگي (يک ميليارد و 750 ميليون تومان) را با فروش نيش زنبور (يک ميليارد و 480 ميليون تومان) جمع بزنيم، به عدد 3 ميليارد و 230 ميليون تومان مي رسيم و مي توانيم بگوييم رضا عطاران پر فروش ترين بازيگر سال است. هر چند نمي شود فروش و موفقيت نيش زنبور را فقط و فقط به خاطر حضور رضا عطاران فرض کرد چون خيلي ها براي ديدن رضا کيانيان که اولين بار بود در يک فيلم کاملاً کمدي بازي مي کرد. سراغ ديدن نيش زنبور رفتند و خيلي ها هم يک جورهايي مسخ پوستر خنده دار و جذاب فيلم شدند. با اين اوصاف حتي اگر نصف فروش فيلم را هم تحت تأثير حضور عطاران فرض کنيم او در نيش زنبور 740 ميليون تومان نصيب سينما کرده. اما سومين فيلم «مرد طناز» فيلم هاي عامه پسند ــ يعني آقاي هفت رنگ ــ هم تا حد زيادي فقط به خاطر اسم حضور عطاران 500 ميليون تومان فروخت؛ گر چه حضور نيکي کريمي هم در اين رقم بي تأثير نبود با اين
تفاسير فقط خروس جنگي است که ملت را به صرف حضور عطاران به سينما کشاند.
منبع: همشهري جوان، شماره 254