گفت و گو با بن افلك كارگردان، فيلمنامه نويس و بازيگر «تاون»

تاون بعد از عزيز از دست رفته(2007)، براساس رماني از دنيس لهان، دومين تجربه بن افلك در زمينه كارگرداني است. افلك در اين فيلم، سواي كارگرداني و بازي در نقش اول، در كار نگارش فيلمنامه به همراه پيتر كريگ و آرون استاكرد براساس رمان شاهزاده دزدان نوشته چاك هوگان هم نقش داشته است. او در اين گفت و گو درباره تجربه زندگي در بوستون و فعاليت چند وجهي در پروژه اي سينمايي حرف مي زند.
سه‌شنبه، 2 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گفت و گو با بن افلك كارگردان، فيلمنامه نويس و بازيگر «تاون»

گفت و گو با بن افلك كارگردان، فيلمنامه نويس و بازيگر «تاون»
گفت و گو با بن افلك كارگردان، فيلمنامه نويس و بازيگر «تاون»


 






 

سرگردان در بوستون
 

تاون بعد از عزيز از دست رفته(2007)، براساس رماني از دنيس لهان، دومين تجربه بن افلك در زمينه كارگرداني است. افلك در اين فيلم، سواي كارگرداني و بازي در نقش اول، در كار نگارش فيلمنامه به همراه پيتر كريگ و آرون استاكرد براساس رمان شاهزاده دزدان نوشته چاك هوگان هم نقش داشته است. او در اين گفت و گو درباره تجربه زندگي در بوستون و فعاليت چند وجهي در پروژه اي سينمايي حرف مي زند.

تاون براساس رمان شاهزاده دزدان نوشته چاك هوگان ساخته شده و شما در نگارش فيلمنامه آن سهيم بوده ايد. مي خواهم بدانم چطور شد كه جذب اين رمان شديد؟
 

ماجراهاي رمان شاهزاده دزدان در محلي خاص به نام چارلز تاون رخ مي دهد كه در آنجا سرقت بانك به نوعي كسب و كار به شمار مي آيد. در اين رمان شخصيت ها طوري دست به سرقت بانك مي زنند كه شيوه غيرمعمول اجرايي شان با موارد ديگر بسيار متفاوت است. كتابي هم كه به دست ما رسيده بود، كتاب پيش پاافتاده اي نبود و اصلاً مشابهش پيدا نمي شد. فرق اساسي كتاب با موارد ديگر اين بود كه شاهزاده دزدان درباره سارقان كلاسيك و شيوه اجراي سرقت بانك مخصوص آنها بود. وقتي رمان را خواندم، متوجه شدم كه تلاش براي هماهنگ ساختن تمامي مواردي كه در آن ذكر شده و پل زدن بين مفهوم فيلم هاي تجاري و درام هاي خوش ساختي كه اين روزها به آثاري حاشيه اي تبديل شده اند، مي تواند فرصت دخيل بودن در پروژه اي هيجان برانگيز را براي من فراهم سازد. شكي نيست كه در انجام اين كار بايد دست به ريسك هاي بزرگ زد؛ به هر حال ممكن است كه نه به موفقيتي آن چناني دست پيدا كني و نه اين كه شكست فاحشي بخوري. به اين ترتيب به اين نتيجه رسيدم كه اين اثر ارزش امتحان كردن را دارد.

آيا از همان اول برنامه اين بود كه هم در اين فيلم بازي كنيد و هم اين كه كارگرداني آن را برعهده بگيريد؟
 

اولين نكته اي كه درباره اين پروژه به ذهنم رسيد، اين بود كه دلم مي خواهد در اين نقش بازي كنم، چون همان نقشي است كه هميشه دلم مي خواسته فرصت بازي كردنش را به دست بياورم. بعد به من گفتند:« نظرت درباره كارگرداني آن چيست؟» كمي با طمأنينه به اين درخواست پاسخ دادم، چون نگران بودم كه عنوان « كارگردان جنايي بوستون» همين طور روي من بماند. اما بعد كه دقيق تر فيلمنامه را خواندم، متوجه شدم كه عناصري متفاوت در آن است كه مي شود آنها را به شيوه اي غيرمعمول به تصوير كشيد.

شما خودتان هم اهل بوستون هستيد و در نزديكي هاي چارلز تاون بزرگ شده ايد. آيا تا با حال پيش آمده سارقان به سراغ شما بيايند؟
 

سارق ها سراغ من آمده اند، اما نه در آنجا. (مي خندد) من در كمبريج زندگي مي كردم كه چند مايلي با چارلز تاون فاصله دارد. اين دو محله از نظر جغرافيايي به هم نزديك هستند، اما در حقيقت دو دنياي متفاوت اند. ما در همان دوران هم درباره اين منطقه حرف و حديث هاي بسياري شنيده بوديم، از جمله اين كه ظرف چندين ساله فقط 29 درصد از پرونده جنايت هايي كه در آنجا به وقوع پيوسته، به سرانجام رسيده و در قبال بقيه سكوت پيشه شده است. البته آن زمان نظر ما اين بود كه چنين آمار و ارقامي مغرضانه است. من آن منطقه را خيلي خوب نمي شناختم، به همين خاطر در حين ساخت فيلم سري به آنجا زدم و تحقيقات بسياري انجام دادم و پي بردم كه بسياري از آن ماجراهايي كه شنيده بودم، حقيقت داشته اند.

چه جور تحقيقاتي انجام داديد؟
 

ما در زندان به ملاقات سارقان بانك رفتيم و با آنها درباره تجربه هايي كه داشتند حرف زديم. گذشته از اين با مأموران اف بي آي هم ملاقات داشتيم كه با شخصيت فراولي در فيلم چندان تفاوتي نداشتند.

بزرگ ترين چالش پيش روي شما در كارگرداني و بازي در اين فيلم كدام بود؟
 

واقعاً انجام هر دو كار تجربه اي دشوار بود. من هنوز در وادي كارگرداني تازه كار هستم و به همين خاطر به صورت تمام وقت بايد توجهم به مسئوليتم به عنوان كارگردان فيلم باشد و بازي در فيلم هم مدام اين تمركز را به هم مي زند. اما روش كارم در قبال بازيگران ديگر فيلم اين است كه از آنها مي خواهم درست همان تصور ذهني من از فيلم نهايي را به مرحله اجرا دربياورند. توضيحات كارگردان كه كافي باشد، بازيگران با احساس آرامش بيشتري در نقش هايشان قرار مي گيرند. البته اين را هم بايد بگويم كه سر ساخت تاون خيلي خوش شانس بودم، چون به هر بازيگري كه پيشنهاد بازي در فيلم را دادم، فوراً قبول كرد. اين طوري بود كه خيالم راحت شد كه هر وقت بازي خودم خوب در نيايد، نمايي از بازيگر خوبي دارم كه تصوير را به او كات بزنم. (مي خندد) تمامي بازيگرهاي فيلم به شيوه فردي خاص خودشان شخصيت هايي تماشايي خلق كردند و باعث ايجاد ميزان بالايي از واقع گرايي روي پرده سينما شدند.

چرا بعد از ساخت عزيز از دست رفته فيلم دومتان را زودتر نساختيد؟
 

كارگرداني يكي از دل مشغولي هاي هميشگي من بوده، اما مطمئن نبودم كه مي توانم در آن به موفقيت دست پيدا كنم. در 20 سالگي يكي دو تا فيلم كوتاه ساختم كه افتضاح از كار درآمدند! بعد وقتي كه همراه با مت ديمون فيلمنامه ويل هانتينگ خوب(1997) را نوشتيم، لحظه اي پيش آمد كه هر دو به اين فكر افتاديم كه آن را با كمك هم بسازيم؛ اما به اين نتيجه رسيديم كه صدها كارگردان بهتر از ما براي ساخت اين فيلمنامه پيدا مي شود. از آنجايي كه دلمان مي خواست فيلم نتيجه بدهد، با گاس ون سنت به نتيجه رسيديم و او كارگردان فيلم شد. بعد از آن تجربه، كارگرداني يكي از هدف هايي بود كه روي آن تمركز كرده بودم، اما خيلي به آرامي به آن نزديك مي شدم و سعي مي كردم به واسطه بازي در فيلم هاي كارگردانان ديگر از تجربه هاي آنها در خصوص اين حوزه تا حد امكان بياموزم.

در همين گفت و گو گفتيد كه دلتان نمي خواهد با عنوان «كارگردان جنايي بوستون» شناخته شويد. پس با كدام ويژگي هاي اين دو داستاني كه براساس آنها فيلم هايتان را ساخته ايد، ارتباط برقرار كرده ايد؟
 

اول اعتراف كنم كه من سارق بانك نيستم.(مي خندد) بوستون منطقه اي است كه با آن آشنا هستم و اگر در حين كار به آنجا به مشكلي برخورد كنم، مي توانم سراغ آنهايي كه مي شناسم،‌بروم. اما راستش را بخواهيد نمي توانم با زندگي پرمشقت شخصيت هايي كه در اين دو فيلم مي بينيد، همذات پنداري كنم. من در بين افرادي محترم، زندگي آرام و شادي داشتم. هم محلي هاي ما ثروتمند نبودند، اما با هم متحد بودند. فيلم هايي كه من ساخته ام، درباره انسان هايي است كه در بوستون سرگردان اند و به راستي در حال تقلا و دست و پا زدن هستند.
منابع:
www.timeoutsydney.com.au
www.flicksandbits.com
منبع: نشريه فيلم نگار،‌ شماره 106.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.