معرفی کتاب «بیت المال در اسلام»

این کتاب قسمتی از درس های حضرت آیت الله حسین نوری همدانی است که در مسجد اعظم قم برای جمعی از طلاب و علاقه مندان به مباحث نهج البلاغه ایراد شده و سپس توسط آقای محمد محمدی اشتهاردی تنظیم گردیده است.
چهارشنبه، 10 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معرفی کتاب «بیت المال در اسلام»

 معرفی کتاب «بیت المال در اسلام»
معرفی کتاب «بیت المال در اسلام»


 

نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی




 
کتاب: بیت المال در اسلام
ناشر: کانون انتشارات ناصر – قم
سال نشر: 1357
این کتاب قسمتی از درس های حضرت آیت الله حسین نوری همدانی است که در مسجد اعظم قم برای جمعی از طلاب و علاقه مندان به مباحث نهج البلاغه ایراد شده و سپس توسط آقای محمد محمدی اشتهاردی تنظیم گردیده است.
کتاب ابتدا ضرورت بحث دربارۀ پدیده اقتصاد را مطرح می سازد و اظهار می دارد که هر چه جهان پیش می رود و توجه به موضوع اقتصاد با گستردگی بیشتر مطرح می شود. این موضوع در آئین اسلام مورد توجه قرار دارد اگر چه در طول تاریخ این دین، دقت لازم به آن نشده است. این کتاب به موضوع بیت المال، اقسام آن و توزیع عادلانه آن از دیدگاه اسلام پرداخته است.
در این کتاب، تشکیل حکومت از ارکان دین به شمار می رود تا در پرتو قانون، نظام اجتماعی از فرو افتادن در هرج و مرج رهایی یابد. از سوی دیگر، اقتصاد از عوامل اساسی در حکومت میباشد تا پدیده هایی مثل فاصله طبقاتی مرتفع گردند.
نیل به این شرایط با تشکیل بیت المال امکان پذیر است و اسلام آن را در متن حکومت خود به عنوان قانون ایجاد کرده است. در مباحث مربوط به بیت المال، کتاب «الخراج» نوشته ي ابویوسف درباره ي فیء، جزیه و خراج و نیز دو کتاب «عصرالإنطلاق» و «دایرة المعارف الاسلامیه» درباره سیر تاریخی بیت المال مطالبی آورده شده است اما بحث مستقل و گسترده در این باره به عمل نیامده است.
مفهوم بیت المال به معنای خانه ای است که اموال مربوط به درآمدِ منابع به عنوان محل امن در آن قرار می گرفت تا به موقع در راه نیازهای مردم و اجتماع صرف شود. وجود بیت المال در سایه ادیان نیز مورد توجه بوده است، چرا که این امر طبق روایات به زمان حضرت داوود (علیه السلام) و حضرت ابراهیم (علیه السلام) می رسد (بحار، چاپ قدیم، جلد 5). در این کتاب از بیت المال به نوعی تعاون هم تعبیر شده است که جمع آوری خمس و زکات را برای مصارف ضروری به انجام می رساند. به علاوه، طبق استناد کتاب، موضوع بیت المال برای نخستین بار توسط شخص پیامبر پایه ریزی شد و تدریجاً گسترش یافت.
نویسنده محترم تفاوت بین مالیات و بیت المال را در مواردی مثل زکات، خمس، انفال، خراج، جزیه و... می داند که گردآوری آنها مفهوم اخیر را شامل می شود، حال آن که مالیات، پول هایی هستند که مأمورین وزارت دارایی در هر کشور طبق قانون مصوب آن، از کشاورز، تاجر، پیشه ور و مالک اخذ می کنند و به نیازهای عمومی پاسخ می دهند. در این میان تشابه بیشتری بین خراج و مالیات دولتی و مصوب به چشم می خورد. زیرا خراج توسط حاکم اسلامی با در نظر گرفتن مصالح و نیازهای عمومی و اجتماعی و با توجه به شرایط و وضع خراج دهندگان از آن ها اخذ می شود. به هر حال ولایت فقیه می تواند این اجازه را صادر کند که برای جبران کمبودهای اقتصادی، مالیات جدیدی با در نظر گرفتن شرایط افراد وضع شود و این در صورتی است که شکل مالیاتی موجود (خراج) کفایت نکند.
در اینجا به اختصار به ذکر هر یک از منابع اصلی درآمد بیت المال می پردازیم:
- زکات در اسلام، یک دستور تعاونی مؤکّد و لازم است. اسلام آن را بر ثروتمندان واجب گردانیده تا کسانی که از بنیۀ ضعیف مالی رنج می برند بدین وسیله تقویت شوند. گفته می شود اگر قاعده زکات به درستی رعایت شود فقر و استضعاف از میان خواهد رفت و استقلال مالی پدیدار خواهد شد.
اقلامی که مشمول زکات می شوند عبارتند از:
1- گندم
2- جو
3- خرما
4- کشمش
5- طلا
6- نقره
7- شتر
8- گاو
9- گوسفند.
در این نُه مورد قاعده زکات جاری می شود و به نحوی که ستمی بر کسی نرود از فرد مورد نظر اخذ می شود. زکات گندم، جو، خرما و کشمش یک دهم و گاهی یک بیستم؛ زکات طلا و نقره یک چهلم؛ زکات گوسفند، شتر و گاو نیز با توجه به نصاب آنها تفاوت می کنند. نویسنده توضیح بیشتر در میزان زکات را به رساله های عملیه ارجاع داده است.
بر طبق کتاب، زکات در هشت زمینه به مصرف می رسد:
1- نیازمندانی که در تأمین هزینه معاش کمبود دارند؛
2- مستمندانی که فاقد مخارج روزانه خود می باشند؛
3- مأمورین گردآوری و حفظ زکات؛
4- پردخت به بیگانگی که موجب تمایل آنها به دین می شود؛
5- برای آزاد کردن بردگان؛
6- برای ادای قرض؛
7- اموری که خشنودی خداوند را بهمراه دارند مثل ساختن مسجد، پل، کارهای عام المنفعه؛
8- برای در راه ماندگان و افراد دور از وطن.
مردم می توانند زکات خود را رأساً در موارد مذکور مصرف کنند ولی اگر امام از مردم درخواست پرداخت بکند بر مردم واجب می شود که این مال را به وی یا مأمورین او بپردازند.
- خمس عبارت از یک پنجم درآمدی است که فرد تحصیل می کند. طبق اسناد کتاب به آیه 41 از سوره انفال این مقدار از درآمد برای خدا، پیامبر، اهل بیت او، یتیمان، مستمندان و درماندگان در سفر می باشد. از روایت استفاده می شود که خمس به هفت مقوله تعلق می گیرد:
1- منفعت کسب
2- معدن
3- گنج
4- مال حلال مخلوط به حرام
5- جواهری که به واسطه ي فرو رفتن در دریا به دست آید
6- غنیمت
7- زمینی که کافر ذّمی از مسلمان بخرد.
در باب علت مطالبه خمس که غالباً در زمان حیات ائمه (علیهم السلام) رواج یافت، دیدگاه کتاب ناظر بر این است که در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) درآمدهای زیادی از طریق غنایم و زمین های خراجی تحصیل می باشد و خزانه پر می شد، لذا احساس نیاز به خمس وجود نداشت. البته در زمان این دو بزرگوار خمسِ درآمدهایی مثل غنایم و معادن و گنج ها اخذ می شده است اما در زمان خلفای غاصب بود که درآمد غنایم و زمین های خراجی به امامان نمی رسید و در واقع غصب می شد و از این رو، خمس سایر درآمدها از مردم مطالبه می شد.
به منظور مصرف، خمس به شش قسمت تقسیم می شود:
1- خدا
2- رسول
3- ذی القربی (ائمه اطهار)
4- یتیمان
5- مستمندان
6- در راه ماندگان
به عبارتی می توان گفت که درآمد خمس به دو بخش تقسیم می شود:
1- سهم خدا، رسول و امامان.
2- سهم سادات یتیم، فقیر و در راه ماندگان.
می توان گفت قسمت اول سهم رهبر حکومت اسلامی و قسمت دوم به نیازمندان از خویشان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی سادات تعلق می گیرد. در زمان غیبت این مال به دو قسمت می شود که بخش اول آن به مجتهد جامع الشرایط داده می شود و بخش دوم به سادات نیازمند تعلق می گیرد. باید توجه داشت که سهم امام پس از تأمین نیازهای شخصی ایشان (یا نائبش) صرف رهبری امت، توسعه حکومت اسلامی و شعایر دینی می شود که زیر بنای عدالت فردی و اجتماعی و امنیت و سعادت اجتماع خواهد بود.
- انفال، از ریشه نفل به معنای «زیادی» می باشد. مجموعه اموال اضافی و بدون صاحب را «انفال» گویند. زمین هایی که بدون اعمال زور و نبرد و با مصالحه بدست آمده باشند، غنایم، قلّه کوه ها، دره ها، زمین های موات و... جزء انفال محسوب می شوند. همچنین اموال بدون وارث در زمره ي انفال خواهند بود. مطابق با آیه ي یکم از سوره ي انفال، اموالی که تحت همین نام یعنی انفال قرار می گیرند به خدا و رسول او تعلق دارند و در زمان های بعد در اختیار حکومت اسلامی قرار می گیرند تا در راه منافع عموم مسلمین به مصرف برسند.
چنانکه ذکر شد، غنایم جنگی بخشی از انفال به حساب آمده اند. در این مورد با مراجعه به تاریخ و روایات، چگونگی تقسیم اموال غنیمتی با استفاده از مفاهیمی مثل جعائل، سلب، رضح، نفل، صفایا، و... حصه و سهم تمام کسانی که به نحوی در جنگ شرکت داشته اند منظور می شود.
- جزیه از مادۀ (جزاء) گرفته شده و آن را مالیات سرانه ي سالانه گویند که از اهل کتاب که در پناه دولت اسلامی زندگی می کنند اخذ می شوند. درآمدی که از راه جزیه حاصل می آید به بیت المال تعلق دارد و در راه مصالح عمومی، امنیتی و منافع اجتماعی مصرف می گردد.
- خراج مقدار مالی است که طبق قرارداد بین حکومت اسلامی و کارکنان زمین از عین محصول زمین یا قیمت آن گرفته می شود. زمینی که به این ترتیب مشمول پرداخت خراج می شود باید قبلاً از اراضی خراجی بوده باشد، یعنی زمین هایی که با قهر یا غلبه یا از روی مصالحه، از کفار گرفته شده باشد، مشروط بر آنکه در حین فتح، آباد بوده باشد. در این مورد، کتاب از زمین های خیبر، عراق، شامات، مصر، آفریقا و قسمت مهمی از زمین های ایران نام می برد. از این زمین، خواه از عین محصول یا قیمت آن و با توجه به مصالح عموم و اختیار حاکم، خراج مربوط اخذ می شود. اخذ خراج بر خلاف جزیه که مطابق نص قرآن است از روی اجتهاد و تصمیم گیری حاکم اسلامی می باشد و در این مورد، کتاب به تصمیم پیامبر در مورد زمین های خیبر و مکه استناد می کند.
بنابراین، با توجه به فتوحات مسلمین در صدر اسلام و زمان خلفا، موضوع خراج از اهمیت وافر برخوردار بوده و باید در مورد اجازۀ اراضی، و نیز دربارۀ کشاورزان و تمامی دست اندرکاران و نیز حکومت اسلامی و... تصمیمات و تقسیمات عادلانه ای صورت می گرفت. در این میان، مفهوم «مقاسمه» در مورد قراردادی که برای عین مال بسته می شد بکار می رفت و مفهوم خراج در زمانی بود که قرار داد بر پول محصول تعلق می گرفت. در زمانه ي خلفا مبالغی که از راه درآمد خراج تحصیل می شد بسیار زیاد بوده است. از خراج در زمان خلفا به عنوان مهم ترین منبع درآمد نام برده می شود.
در عهدنامۀ مالک اشتر، نسبت به امر خراج توجه خاصی مبذول شده و صلاح جامعه به صلاح خراج دهندگان وابسته شده است:
«الناس کلهم عیال علی الخراج و اهله».
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه ي سوم نهج البلاغه اصولاً پذیرش امر خلافت را پیمان الهی با دانشمندان و نپذیرفتن سیری ستمگر و گرسنگی ستمدیده عنوان می کنند. بنابراین، اولاً بیعت و پذیرش همگانی در امر خلافت از اهمیت درجه اول برخوردار است. ثانیاً برقراری عدالت و جلوگیری از ظلم مهم ترین دستور کار ایشان می باشد. از این رو، امر توجه به بیت المال و مصرف آن اهمیت پیدا می کنند که باید دقت لازم در آن صورت پذیرد. بر این اساس، وقتی حضرت علی (علیه السلام) خلافت را پذیرا شدند به مسجد آمدند و برای مردم سخنانی گفتند که در نهج البلاغه ثبت شده است:
«ذِمّتي بِما أقول رهینه و أنا بِه زعیم».
ایشان مردم را انذار می دهند که دگرگون خواهند شد، بالا روندگان پائین خواهند آمد و پائین ماندگان بالا خواهند رفت. ناشایستگانی که به ناحق پیشی گرفته بودند برکنار خواهند شد. نویسنده ي کتاب، این موارد را از خطبه ي شانزدهم نهج البلاغه یادآور می شوند.
اینک برنامه ي اصلاحی امام را در مورد بیت المال در این کتاب بنگریم:
براساس کنکاش محقق محترم در فرازهای نهج البلاغه درباره ي بیت المال، هفت موضوع به عنوان سلسله برنامه های ایشان ملاحظه می شوند که به ترتیب ذیل می آوریم:
1- کوشش در آباد کردن زمین ها و گسترش تولیدات اقتصادی و حفاظت جدّی از آنها.
2- چگونگی گردآوری و نگهداری بیت المال.
3- شرایط کسانی که بیت المال تحت نظر آن ها اداره می شود.
4- مصارف بیت المال.
5- تقسیم بیت المال به طور مساوی و جلوگیری از تبعیضات.
6- دقت در حفظ بیت المال و هشدار به کسانی که بیت المال در اختیار آن ها است.
7- کیفر خیانکاران به بیت المال.
در زمینه توزیع بیت المال براساس مساوات، به واسطه رویه های غلط گذشته، دشواری هایی بر سر راه امام وجود داشته است. اما امام سعی در برقراري تساوی بین تمام کسانی داشتند که در بیت المال حق داشتند؛ چرا که استفاده از بیت المال مطلق است و کسی بر دیگری برتری و ارجحیت ندارد. بنابراین، رعایت عدالت از ویژگی های خاص امیرالمؤمنین بوده و مخالفت ها با ایشان نیز از همین نقطه آغاز شد. سهل بن حنیف، طلحه، زبیر، عبدالله بن عمر، سعید بن عاص، مروان، عده ای از قریش و... با امیرالمؤمنین مخالفت ورزیدند. در حقیقت، عطایا و بخشش های زمان عثمان آنها را به غلط تربیت کرده بود و ایشان تحمل شرایط جدید را نداشتند. حضرت سوگند یاد می کنند که:
«حتی اگر بخشیده های عثمان را در جایی که با آن همسرانی گرفته باشند یا کنیزانی خریده باشند بیابم با صاحبانش باز می گردانم، زیرا در عدالت گشایشی است، هر کسی که عدالت، او را به تنگ آورد ستم بر او تنگ تر خواهد بود». (نهج البلاغه کلام 15)
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در پاسخ کسانی مثل عمار یاسر، ابوالهیثم تیهان و... که از حضرت تقاضا می کردند انعطاف نشان دهد تا اوضاع مساعد گردد، اظهار می دارند که:
«آیا به من دستور می دهید به کسانی که تحت فرمانروایی من هستند ستم کنم تا یارنی گرد آورم... اگر مال از آن خودم بود آن را به تساوی قسمت می کردم، چه رسد به این که مال، مال خدا است». (نهج البلاغه کلام 126)
به گفته جرج جرداق، نویسندۀ مشهور مسیحی و اهل لبنان، علی (علیه السلام) نخستین متفکر شرقی است که درباره ي بیت المال تعبیراتی دارد حاکی از آن که: بیت المال از آن همه ي توده ها است و این که همه به طور مساوی از آن بهره می برند، از نظر علی (علیه السلام)، بیت المال از آن طبقه ي حاکم و اشراف نیست. این قبیل نظرات باید سرمشق جهان بشریت باشد.
این کتاب با ذکر نمونه هایی از سخت گیری های امیرالمؤمنین (علیه السلام) و نیز یادآوری داستان آهن گداخته در مورد برادر خودشان عقیل و نیز برخی وقایع دیگر از زندگانی حضرت پایان می پذیرد.
متذکر می گردد که سیر این کتاب به شکلی که تدوین کنندۀ محترم آورده اند مورد توجه قرار گرفته و به طور خلاصه گزارشی از آن ارائه شد. این گفتار به نقد و بررسی کتاب نپرداخته و آن را به اهل فن وا می گذارد.
تنها در پایان این نکته یادآوری می شود که موضوع مورد نظر در این کتاب مفهوم «مساوات در تقسیم بیت المال» بوده است:
تدوین کنندۀ محترم، با استفاده از برخی آیات و روایات به اصل موضوع پرداخته و سپس بحث مساوات در تقسیم بیت المال را در نهج البلاغه مطرح ساخته اند که غالباً از شواهد تاریخی و روایی برداشت کرده اند. اما در این گفتار بحث دقیق درباره بیت المال و علت تساوی در تقسیم آن و نتایج مترتب بر آن ارائه نشده است. در حقیقت باید گفت که جای بحث درباره ي موضوعاتی مثل وظایف مترتب بر مرکز حفظ اموال (بیت المال) خالی است.
این امکان وجود داشت که موضوع بیت المال به مفهوم «بانک » پیوند زده شود و در این باب بحثی صورت بگیرد. «اعمال سیاست های پولی» از مهم ترین وظایف دولت اسلامی است که راه را برای انجام فعالیت های اقتصادی هموار خواهد نمود.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز در نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر می فرمایند که به تجار و پیشه وران توجه بشود زیرا آنان کارهایی انجام می دهند که از عهده سایرین خارج است. سیاست های پولی که دولت ها در پیش می گیرند می تواند کسانی را که به فعالیت خاص اقتصادی اشتغال دارند منتفع نموده یا متضرر نماید. در هر دو حال سود و زیان آنها به جامعه و دولت باز می گردد.
این همه با عنایت به موضوع بیت المال جامه ي عمل خواهد پوشید. موضوعاتی مثل بانک، حجم نقدینگی، نظام مالیاتی و مالی، ارزش پول و... در ارتباط با موضوع بیت المال قابل بحث و دفتر نظر می باشند.
به هر حال، برای علمای دین که نگاه محققانه و اجتهادی داشته و درصدد توضیح ابعاد مکتب می باشند امید موفقیت بیشتر داریم و از خداوند متعال برای ایشان طول عمر و سلامتی مسئلت می نماییم.
منبع: سالنمای النهج 18 – 17 / پاییز / 1385



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.