مقدمه
الگو به معنای نمونه برداری است. اگر در زندگی روزمرهی خود نگاهی اجمالی بیندازیم اشتباهات زیادی از جانب خودمان یا از طرف دیگران خواهیم دید که اگر بخواهیم عامل این اشتباهات را بررسی کنیم و عیب مسئله را جستجو نمایین حتماً به این مسئله برخورد میکنیم که در جامعهی ما الگوهای رفتاری و اخلاقی همچنین الگوی های عملی ما مسلمانان تغییر کرده است، گاهی دوستمان را برای خود الگو قرار میدهیم و تمام خصوصیات او را (چه خوب و چه بد) سعی میکنیم در رفتارمان پیاده نماییم، گاهی افعال و رفتار یک بازیگر تلویزیون یا یک خواننده را برای خود الگو قرار میدهیم، بعضی از افراد نیز سعی میکنند از افراد شرور جامعه خود الگو برداری کنند، برای همین است که اشتباهات ما در زندگی امروز جامعه بشریت بسیار زیاد گشته است و هر چه به سوی آینده نیز حرکت مینماییم از اینگونه اشتباهات روز به روز افزایش پیدا میکند. علت اینکه تغییر الگو را عامل اشتباهات جامعه میدانم این است که ما مسلمانان از لحاظ قانون بهترین کتاب قانون را دارا هستیم که آن کتاب قرآن است، از لحاظ راهنما نیز بهترین خلق عالم یعنی خاتم انبیاء حضرت مصطفی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) راهنمای ما هستند. پس آنچه موجب خطا و اشتباه کارهای ما مسلمانان شده است عدم الگو برداری ما از راهنمای خود میباشد یعنی اگر ما مسلمانان به الگوهایی که خداوند آنها را برای ما قرار داده است نگاه کنیم و اعمال و رفتار ایشان را الگو و سر لوحهی زندگی خودمان قرار دهیم هرگز در زندگی دچار اشتباه نخواهیم شد. آنچه را ما در این جا دنبال میکنیم این است که به چند نمونه از اعمال و رفتار حضرت زهرا (علیها السلام) اشاره مینماییم و هدف ما نیز از این مقاله این است که فقط بفهمیم اگر الگو ما درست باشد تا چه اندازه از اشتباهاتمان کاهش مییابد و در مقابل با اصلاح اعمال و رفتارمان تا چه اندازه زندگی اجتماعی و فردی ما را تغییر میکند.الگو در لغت به معنای نمونه، مثل و سر مشق است، در اصطلاح نیز به معنای این است که انسان از شخص دیگری که از او در مواردی امتیاز دارد و دارای رتبه و علو است نمونه برداری نماید. مثلاً دانش آموز اگر معلم خود در درس خواندن تبعیت کند و سعی کند کارهایی را که او درس خواندن میکند انجام دهد میگویند دانش آموز از دبیر خود الگو گرفته است. آنچه ضرورت ایجاد کرد بنده در مورد الگو گرفتن از زندگانی حضرت زهرا(علیها السلام) مقاله بنویسم، تشویش و اضطراب در اجتماع و زندگی انسانها بود، وقتی بنده وضع تأسف بار حجاب را در جامعه مشاهده نمودم، وقتی بی اعتمادی دو زوج را که در کنار یکدیگر زندگی میکنند را دیدم بسیار متأثر گشتم و فکر فرو رفتم، آنچه به ذهن حقیر خطور کرد تا در بر طرف کردن مشکلات دست و پا گیر جامعه سهیم باشم این بود که جامعه را الگو گیری از سرور زنان عالم حضرت فاطمه صدیقه(علیها السلام) بیش از هجده سال در دنیا عمر نکردند آشنا گردانم. فاطمه(علیها السلام) طی مدت هجده سال عمر شریفشان چنان درسهایی به ما شیعیان دادند که تا روز قیامت منشأ عبرتها و الگوها میباشد ایشان در کودکی، با ادب و احترام به والدین خویش در سن نه سالگی تا هجده سالگی در با حیا و عفت خویش توأم با زندگی شیرین، همسر داری و تربیت فرزندان بسیار صالح و مؤمن خود را تا ابد برای ما انسانها الگو قرار دادند چنانچه اگر کسی از ایشان پیروی نماید و او را در زندگی خویش الگو قرار دهد، در دنیا اسباب نجات و در آخرت اسباب سعادت خویش را فراهم نموده است. در سخنان و محاورات روزمره یا در نشریات و کتب کلمه الگو، سر مشق و اسوه بسیار دیده و شنیده شده میشود. ما در اینجا میخواهیم معنا و رابطه کلمات و چگونگی ارتباط دادن این کلمات با زندگی فاطمه زهرا(علیها السلام) را بیان نماییم.
1- الگو
این کلمه در اموری مثل خیاطی و گلدوزی بسیار به کار میرود و به معنای آن طرح و نمونه برداری از چیز است. (1) ارتباط الگو با بحث ما از این جهت است که ما در خیاطی برای اینکه بتوانیم خیاط خوبی باشیم و در دوختن لباس و اندازهها را رعایت نماییم باید از پارچه یا کاغذی که نام آن الگو است استفاده نماییم؛ این الگو برداری در زندگی رفتاری ما انسانها نیز جاری میشود و اگر بخواهیم ما از نظر رفتار، کردار و منش انسان والایی باشیم باید از زندگی دیگران الگو برداری نماییم.2- اسوه
«هِیَ الحَالَهُ الَّتَی یَکُونُ الإنسانُ عَلَیهَا فِی أتباعِ غَیرِه إن کَانَ حَسَنًا وَ إِن کَانَ قَّبِیحاً»(2 اُسوه حالتی است که انسان در آن تبعیت میکند غیرش را (یعنی حالتی که انسان از دیگری تبعیت میکند) حال ممکن است این تبعیت در اعمال نیکو باشد یا در اعمال قبیح و زشت. رابطه ای این کلمه با بحث ما همانند رابطه کلمه با الگو است و ما اگر میگوییم باید حضرت زهرا(علیها السلام) را الگو قرار دهیم به این معناست که در اعمال و رفتار حضرت از ایشان تبعیت نماییم.3- سرمشق
نمونه ای از تکالیف دانش آموزان ابتدایی است که معلم دانش آموز را ملزم میکند که از روی آن نمونه بنویسد. رابطهی این کلمه با بحث این است که وقتی معلم میخواهد کلمه ای را به دانش آموزان یاد دهد کلمه ای را برای نمونه مینویسد و به او میگوید به این کلمه نگاه کن و بنویس و ما نیز باید از اخلاق و رفتار و کردار حضرت فاطمه(علیها السلام) سر مشق برداری نماییم، در واقع خداوند معصومین(علیهم السلام) را برای ما معین نمودهاند تا ما به آنها نگاه کنیم و شخصیت خود را بسازیم. در زبان فارسی کلمات دیگری مانند: نمونه، مثل، سر لوحه، و مدل وجود دارد که همه اینها به همان معنای الگو بر میگردند.بررسی آیات الگو و اسوه در قرآن
آیه اول: الگو گرفتن از رسول اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) لَقَد کَانَ فی رَسُولِ اللهِ اُسوهٌ حَسَنهٌ لِمَن کَانَ یَرجُوا اللهَ وَ الیَومَ الآخرَ: و ذَکَرَ اللهُ کَثیراً» (3) ترجمه: برای شما در زندگی رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) الگوی نیکویی بود، برای آنهایی که امید به رحمت الهی در روز قیامت دارند و خدا را بسیار یاد میکنند. بیان اسوه به معنای حالتی است که انسان هنگام پیروی از شخص دیگر به خود میگیرد. در این آیه خداوند اسوهی حسنه را مختص کسانی میداند که در آنها سه ویژگی وجود دارد:
1- آنهایی که امید به خدا دارند
2- آنهایی که امید به آخرت دارند
3- کسانی که بسیار خدا را یاد میکنند (4)
آیه دوم: الگو بودن حضرت ابراهیم(علیه السلام) و همراهانش قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ ما أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ رَبَّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ» (5) ترجمه: برای شما الگوی نیکویی در زندگی ابراهیم(علیه السلام) و همراهان او را به عنوان اسوه نیکو معرفی مینماید و منظور از «الَّذینَ مَعَهُ» مؤمنانی هستند که ابراهیم را همراهی مینمودند. در حالی که در آیه فعل امر مبنی بر اینکه (الگو بگیرید) وجود ندارد ولی آنچه از ظاهر بر میآید این است که خداوند میخواهد به مؤمنین دستور بدهد تا از پیامبر خود الگو بگیرند و از او تبعیت نمایند.
آیه سوم: لَقَد کَانَ لَکُم فیهِم اسوهٌ حَسَنَهٌ لِمَن کَانَ یَرجُوا اللهَ وَ الیَومَ الآخِرَ وَ مَن یَتَوَلَّ فَإنَّ اللهَ هُوَ الغَنِیُّ الحَمیدُ(6)» ترجمه: برای شما در زندگی آنها (مؤمنین) اسوه حسنه ای بود، برای کسانی که امید به خدا و روز قیامت دارند هر کس سرپیچی کند به خویشتن ضرر زده است زیرا خداوند بی نیاز و شایستهی هر گونه ستایش است. آنچه از این سه آیه به دست میآید این است که خداوند در هر سه آیه انسانها را به الگو گرفتن دستور داد است ولی خداوند در هر سه آیه کلمه «حَسَنَهٌ» را قید کرده است و این قید برای این است که ما بدانیم آنچه را باید مورد الگو قرار دهیم افعال و اعمال نیکو است نه اعمال زشت و کردار که انسان را از خدا دور میکند و در سعادت دنیا و آخرت به روی انسان میبندد.
فصل اول: الگو قرار دادن فاطمه زهرا(علیها السلام) در عبادت
«هرکس که ز ارباب عبادت باشد»در خدمت او بخت و سعادت باشد
ایام به علم وجود او فخر کنند
در چهرهی او نور سیادت باشد (7)
الگوی اول: در قرآن
در حالی که در جامعه اسلامی ترویج قرآن و قرآن خوانی در نظام اسلامی بسیار رشد کرده است و از اول انقلاب تا به حال کارهای قرآنی بسیار افزایش یافته است تا جایی که مقام معظم رهبری «حفظه الله» تاکید بسیار در مورد حفظ کتاب الله نمودهاند؛ و فرمودند: «ما باید در کشور حداقل ده میلیون حافظ قرآن داشته باشیم» لکن هنوز افراد زیادی هستند که توان خواندن یا حفظ قرآن کریم را به خوبی ندارند. کسانی که الگوی رفتاری خود را حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) قرار میدهند اهتمام زیادی در یادگیری قرآن دارند، سعی میکنند در شبانه روز آیاتی از کلام الله را بخوانند و در طول روز تلاش میکنند به مفاد آیات عمل نمایند، بعضی از افراد در شبانه روز زمانی را معین میکند تا قرآن را حفظ نمایند و یا بعضی تلاش میکنند که قرآن را به صوت زیبا تلاوت کنند و عده زیادی هم در حوزه های علمیه تلاش میکنند تا علم تفسیر قرآن را بیاموزند و همه اینها نشانه ازاین دارد که این افراد فاطمه زهرا(علیها السلام) را الگوی خود قرار دادهاند. حضرت زهرا(علیها السلام) در حدیث ارزشمندی پیروان خود را به قرآن سفارش مینمایندو میفرمایند: «حُبِّبَ إلیَّ مِن دُنیاکُم ثَلاثٌ: تِلاوَهُ کِتابِ اللهِ و...(8) » از دنیای شما سه چیز نزد من محبوب است که یکی از آنها تلاوت قرآن است. همچنین حضرت در وصیت نامهی خود به امیرالمومنین(علیه السلام)، از حضرت درخواست فرمودند: «فَأکثَر مِن تِلاوَهِ القُرآن (9)» بعد از دفن من زیاد قرآن بخوان و دعا بخوان زیرا در چنین لحظههایی، میت به انس گرفتن با زندگان محتاج است.
الگوی دوم: در دعا
یکی دیگر از مسائلی که در زندگی حضرت زهرا(علیها السلام) بسیار به چشم میخورد، اهمیت دادن آن حضرت به دعا و نیایش است. دعا و نیایش آن حضرت به گونه ای بوده است که میگویند حضرت در اواخر عمر شریفشان در حالی که جسم شریف آن حضرت به خاطر ضربه ای که به او وارد شده بود بسیار ضعیف بود ولی دعای آن جناب هرگز ترک نشد و امام حسن مجتبی(علیه السلام) میفرمایند: مادرم همواره تا صبح برای همسایگان، برادران دینی و مسلمانان دعا میکرد، حضرت خطاب به مادرشان فرمودند: مادر جان چرا برای خود دعا نمیکنی؟ حضرت در جواب فرمودند: ألجارَ ثُمَّ الدَّار (10)» اول همسایه، بعد خانه خود. دعا در بعضی از مواقع برای حضرت اهمیت بیشتری پیدا میکرد برای همین حضرت در اواخر ساعات روز جمعه در دعا و خیر خواهی برای مسلمانان همت بسیار مینمود تا جایی که فردی را میگماشت تا غروب خورشید را به آن حضرت اطلاع دهد چرا که رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) در این باره فرمودند: در روز جمعه ساعتی است که هر خواستهی خیر و نیکو در آن ساعات به اجابت میرسد. حضرت زهرا(علیها السلام) از پدر بزرگوارشان سؤال نمودند، کدام ساعت است؟ حضرت فرمودند: إذا تَوَلَّی نِصفَ عَینِ الشمسِ الغُرُوب» هنگامی که نصف قرص خورشید در افق پنهان شود.الگوی سوم: عشق حضرت در دیدار پروردگار
روزی بنی اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) از دخترشان حضرت فاطمه (علیها السلام) سؤال نمودند: فاطمه جان! چه حاجت و درخواستی داری؟ الآن جبرئیل امین کنار من است و از جانب خداوند متعال پیام آورده است تا هر چه بخواهی برآورد. حضرت زهرا (علیها السلام) در جواب پدرشان فرمودند: شَغَلَنِی عَن مَسئلَتِهِ لِذَّهَ خِدمَتَهُ، لَاحَاجَهَ لِی غَیرَ النَظَرِ إلی وَجهِهِ الکَریمِ» لذتی را که از خدمت حضرت بر حق میبرم مرا از هر گونه خواهش و درخواستی باز داشته است، حاجتی جز این ندارم که پیوسته نظاره گر جمال زیبا و کریم خداوند متعال باشم. این حدیث بسیار زیبا به ما نشان میدهد که حضرت زهرا(علیها السلام) تا چه اندازه با خداوند ارتباط داشته است، آنچه از این حدیث برای ما مفید است این است که ما نیز مقداری از روز را فقط برای خداوند قرار میدهیم. به خداوند فکر بکنیم و حمد و ثنای الهی را بگوییم، اگر این کار ما مداومت داشته باشد امید است که مقداری از لذتی را که مادر خوبیها از یاد خداوند میبردند به ما نیز عنایت گردد.
الگوی چهارم: نماز حضرت زهرا (علیها السلام)
پیغمبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) در مورد دخترشان اینگونه میفرمایند: ایمان به خدا در اعماق دل و روح حضرت فاطمه(سلام الله علیها) چنان نفوذ کرده است که برای عبادت خود را از هر چیزی فارغ میکند، ... آنگاه که در محراب به عبادت میایستد نورش برای فرشتگان آسمان درخشندگی دارد، و خداوند متعال به ملائکه خطاب میکند: بندهی مرا ببینید! چگونه در مقابل من به نماز ایستاده در حالی که اعضای بدنش از میلرزد و غرق در بندگی است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه (سلام الله علیها) را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم. (11)الگوی پنجم: از خود گذشتگی و ایثار حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
شخص تازه مسلمانی در مسجد شهر مدینه از مردم کمک خواست، پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) به اصحاب خود نگاهی کرد، سلمان فارسی از آن میان برخاست تا نیاز آن بیچاره را بر طرف سازد، هر جا که رفت آخر دست خالی به مسجد باز میگشت که چشمش به در منزل فاطمه (سلام الله علیها) افتاد، درب خانه را کوبید و جریان آن شخص تازه مسلمان را برای دختر پیامبر بازگو کرد. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند: ای سلمان! سوگند به خداوندی که حضرت محمد (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) را به پیامبری برگزید، سه روز است که غذا نخوردهایم و فرزندانم حسن و حسین (سلام الله علیهما) از شدت گرسنگی مضطرب اند و به خواب رفتهاند، «وَ لَکِن لَا أَرُدُّ الخَیرَ إذَا نَزَلَ الخَیرُ به بابی» و اما خیری که به در خانه من آمده است را رد نمیکنم، در این هنگام حضرت پیراهن خویش را به سلمان داد، تا در مغازه شمعون یهودی گرو بگذارد و مقداری خرما و جو از او قرض نماید. سلمان میگوید: پس از دریافت خرما و جو در خانه حضرت بازگشتم و به ایشان عرض کردم: دختر رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) ! مقداری از این را برای فرزندان گرسنهات بردار. حضرت در پاسخ فرمودند: ای سلمان! «هَذَا شَیءٌ أَمضَینَاهُ لِلهِ عَزَّوَجَلَّ لَسنَا نَأخُذُ مِنهُ شیئاً» این کار را برای خدای عزوجل انجام دادم و هرگز از آن چیزی بر نمیدارم. (12)الگوی ششم: خوف و خشیت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) از خداوند متعال
چون آیه شریفه «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُوم (13)» رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) به شدت گریه کرد به گونه ای اصحاب حضرت نیز به گریه افتادند، هر چه کردند تا پیامبر را از گریه باز دارند نتوانستند برای همین فکری کردند به این نتیجه رسیدند که چون پیامبر حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بسیار دوست میدارد و از دیدن او خوشحال میشود، حضرت زهرا (سلام الله علیها) را حاضر نمایند تا شاید گریه حضرت تمام شود، اصحاب سراغ فاطمه (سلام الله علیها) رفتند و جریان را برای حضرت بیان نمودند. حضرت خدمت پدر بزرگوارشان رسیدند و علت گریه ایشان را جویا شدند رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) آیات را برای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) قرائت کردند. صدیقه طاهره (سلام الله علیها) چون آیات عذاب را شنیدند، با رو به زمین افتادند، در حالی که زمزمه میکردند و میفرمودند: وای، وای بر کسی که داخل آتش جهنم گردد. (14)الگوی هفتم: فاطمه (سلام الله علیها) عابدترین جهانیان
امام حسن مجتبی علیه سلام (در توصیف مادر بزرگوار خود اینگونه میفرمایند: در دنیا کسی عابدتر ای حضرت فاطمه) سلام الله علیها نبود. آنقدر به عبادت میایستاد تا پاهایش ورم میکرد. (15) «ماکانَ فی هذِهِ الأَمّه أعبَد مِن فَاطِمَه کَانَت تَقُومُ حَتّی تَوَرم قَد مَاهَا»در این امت عابد تر از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) کسی نبود به طوری که هر وقت به عبادت میایستاد پاهای ایشان ورم میگشت.خلاصه فصل
ما نمیتوانیم زندگی 18 ساله فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را در یک مقاله یا یک کتاب شرح و تفسیر نماییم، هر چند فاطمه(سلام الله علیها) ، مادر خوبیها عمری به ظاهر طولانی نکرد ولی در این عمر کوتاه چنان زندگی کرد و چنان رفتاری از خودشان نشان داد که نه تنها شیعه بلکه تمام عالم حتی دشمنان آن حضرت شیفته ایشان و مرام آن حضرت بودند، صدیقه کبری در ناحیه عبادت تک تاز تمام دورانها بود و گوی سبقت را تا روز قیامت از هر عابدی گرفته بود، آنچه را ما در این فصل به طور بسیار بسیار مختصر از نمونه عبادات آن بانو بیان کردیم برای این بود که، ما بدانیم که حقاً و انصافاً ما باید در تمام عباداتمان آن حضرت را الگوی خویش قرار دهیم، اگر اسوه و الگوی ما حضرت زهرا (سلام الله علیها) است باید قسمتی از وقت خویش رابرای عبادت و بندگی قرار دهیم و خود را فارغ از هر چیزی سازیم، باید روح عبادت و رو ح بندگی را در رفتار و کردار خویش زنده کنیم تا روز قیامت به پیرو بودن مان از حضرت زهرا افتخار نماییم.فصل دوم: الگو قرار دادن فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در زندگی فردی
الگوی اول: احترام به پدر
یکی از آدابی که در زمانهای گذشته بین مردم مرسوم بوده است، به نام کوچک صدا زدن دیگران بود که در این مورد آیه نازل گردید و به مردم هشدار داد که رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) همانند مردم دیگر با اسم صدا نزنیدو با «یا رسول الله» ایشان را مورد خطاب قرار دهید. برای همین حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز خویش را استثناء از این قاعده ندانستند، پس از آن رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) از دخترشان درخواست نمودند که ایشان را با لفظ «پدر» مورد خطاب قرار دهند. امام صادق علیه سلام میفرمایند: حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرمودند: وقتی که آیه لآ تَجعَلُوا دَعَاءُ الرَّسولِ بَینکُم کَدُعَاءِ بَعضُکُم بَعضاً(16)»پیامبر را مثل یکدیگر صدا نزنید، نازل گردید من هم ترسیدم که به رسول خدا «پدر» بگویم و لذا آن حضرت را «یا رسول الله» میگفتم. پیامبر خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) به من فرمودند: فاطمه این آیه در مورد تو و خانوادهات و نسلت نازل نشده است. (17) عایشه میگوید: وَ کَانَ النَبِی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) إذا دَخَلَ عَلَیهَا قَامَت مِن مجلسها... » هنگامی که پیامبر بر فاطمه (سلام الله علیها) وارد میشد، پیش پای پدر قیام میکرد و او را میبوسید و در جای خود مینشاند. (18)الگوی دوم: فاطمه (سلام الله علیها) و همسرداری
اگر زوجهای جوان و خانوادهها طالب زندگی آرام و بدون هرج و مرج فقط باید به فاطمه و همسر عزیزش امیر المومنین علیه سلام نگاه بکنند و از زندگی این دو بزرگوار الگو برداری نمایید. متأسفانه رفتار های زشت و اخلاقهای پلیدی که در زندگی انسانها بروز کرده است و هر روز بیشتر خود را نشان میدهد، همه و همه از آنجا بر انگیخته میشود که ما در زندگیهایمان الگوی درست و صحیح نداریم بلکه بسیار هم اتفاق میافتد که از افرادی خبیث و پلید الگو برداری مینماییم. رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) میفرمایند: از برکات اخلاقی و فکری زن خوب این است که هزینه و مخارجش کم باشد و در اداره خانه صرفه جویی در مصرف، یاور و نصرت دهنده همسرش باشد. (19) امیر المومنین علیه سلام میفرمایند: تَزَوَّجتُ فَآطِمَه وَ مَا کَان لی فِراشٌ... » من در حالی با فاطمه ازدواج کردم، که زیر اندازی نداشتم. (20) اگر خانوادهها فقط این حدیث را در مقابل خود قرار دهند و از آن الگو بگیرند، تمام مشکلات اقتصادی حل میگشت، تمام جوانها که الآن از بار ازدواج دوش خالی میکنند ازدواج میکردند، تمام مسائل اقتصادی و مشکلات روحی که به افراد خانواده میآید حل میشد و تمام این طلاقها و جدائیها و دعواها آرام میگرفت و مردم از زندگی خود لذت میبردند، همانگونه که امیرالمؤمنین علیه سلام و حضرت زهرا(سلام الله علیها) از زندگی شیرین و ساده خود لذت میبردند.الگوی سوم: فاطمه (سلام الله علیها) و تربیت فرزندان
حضرت زهرا (سلام الله علیها) نسبت به تربیت فرزندانش بسیار حساس بود و همیشه سعی میکرد به گونه ای فرزندان خویش را به اخلاق و رفتارهای شایسته دعوت نماید، نمونه ای از این تربیتها این بود که این بانو اشعاری را که محتوای آن مسائل اخلاقی و عملی بود برای کودکان خویش میخواند و اینگونه آنها را به تربیتی که خود میخواست تشویق میکرد. برای نمونه یکی از اشعار شعری که ایشان برای فرزند خود امام حسن(علیه سلام) میخوانند و آن این است:أشبِه إبَاکَ یَاحَسَن»
وَ اخلَع عَنِ الحَلقِ الرَّسَن
وَ اعبُد إلهاً ذَالمِنَن
وَ لَا تَــــوالَ ذا الأَحسَن(21)
یعنی ای حسن همچون پدرت باش و ریسمان را از اطراف حق بردار و خداوند، صاحب تمام نعمتها را پرستش کن و با افراد کینهتوز دوستی مکن. از این نمونه اشعار و تربیتها در زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) بسیار دیده میشود که اگر ما آنها را سر مشق و الگوی خود قرار دهیم میتوانیم فرزندان سالمی به جامعه تحویل بدهیم.
فصل سوم: الگو قرار دادن فاطمه (سلام الله علیها) در حجاب و عفاف
یکی از مسائل بسیار مهم جامعه امروز ما مسئله پوشش است، پوشش یکی از مسائلی است که دشمن در جنگ روانی روی آن سرمایه گذاری زیادی کرده است و فرهنگ اسلامی تا به امروز از این مسئله بسیار ضربه خورده است و اگر در آینده نیز بخواهد همچون حال و گذشته با این مسئله کنار بیاید چیزی نمیگذرد که اسلام ضربه ای غیر قابل جبران میخورد. آنچه ما در این فصل میخواهیم مورد بررسی قرار دهیم اهمیت حجاب و عفاف در زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) میباشد.الگوی اول: فاطمه(سلام الله علیها) و پرهیز از نا محرم
روزی مرد نابینایی با اجازه وارد منزل امیرالمؤمنین (علیه سلام) گردید، فاطمه (سلام الله علیها) برخاستند و به اندرونی خانه رفتند، رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) فرمودند: دخترم! این مرد نابینا است. فاطمه (سلام الله علیها) در جواب فرمودند: إن لَم یَکُن یَرَانِی فَإنِّی أرَآهُ وَ هُوَ یَشُمُ الرِّیحَ» پدرم، اگر او مرا نمیبیند، من او را میبینم! و اگر چه او نمیتواند مرا ببیند اما او قادر به استشمام بوی زن میباشد. (22) این جمله از حیا و عفت حضرت زهرا (سلام الله علیها) پرده بر میدارد، که ایشان تا چه حد در امر محرم و نامحرم رعایت میکردند که حتی نمیخواستند چشمشان به نامحرم بیفتد یا نامحرم حتی بوی ایشان را استشمام کند. حال بنده از آن خانمهایی که با بی بند و باری و حجابهای آن چنانی و عطر زدن، خود را در جامعه ظاهر میکنند یک سؤال دارم که آیا شما فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را قبول ندارید؟ آیا ایشان را به عنوان الگو برای خود معیار میدانید یا اینکه از زنان فاحشه و بی بند و بار جامعه غرب تبعیت میکنید و آنها را الگو خود قرا میدهید؟الگوی دوم: نهایت حجاب و اوج عفت
اسما بنت عمیس میگوید: روز های آخر زندگی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) من با ایشان بودم، روز ایشان مرا به یاد کیفیت حمل جنازه توسط مردم انداخت، و بسیار نگرانی میکرد: که چرا جنازه یک زن را روی یک تخته میگذارند و بر دوش مردم حمل میکنند!؟ بعد فرمودند: من بسیار زشت میدانم که زنان پس از مرگ، روی تخته که روی آن باز است میگذارند و بر روی آن پارچه ای میگذارند که حجم بدن را برای بینندگان نمایش میدهد. «فَلَا تَحمِلینی عَلَی سَریرٍ ظاهرٍ، أُستُرِینی سَتَرَکَ اللهُ مِنَ النّار (23)» پس حضرت فرمودند: مرا بر روی آن تخته نگذار و بدن مرا بپوشان تا خدا تو را از آتش نگهدارد. بسیار جای تعجب دارد! کسانی که ادعا تشیع میکنند و خود را منسوب به پیامبر و اولاد او میدانند گاهی دیده میشود با لباسهای بدن نما خارج میشوند و بدون آنکه اصلاً توجهی داشته باشند! آیا اینها پیرو فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هستند؟ آیا ادعای ایشان راجع به تبعیت آنها از اولاد پیامبر صحیح است؟ حضرت به شوهر خویش فرمودند: وصیت میکنم به شما ای پسر عمو! که برای من تابوتی درست کنید، همانطور که ملائکه شکل آن تابوت را به من نشان دادند. اسماء میگوید من به آن حضرت گفتم: در سرزمین حبشه، تابوتی برای حمل جنازهها میسازند که بدن میت را میپوشاند. در این هنگام بود که حضرت زهرا (سلام الله علیها) خوشحال شدند و فرمودند: إصنَعِی لِی مِثلَهُ (24)»برای من تابوتی مثل آن تابوت را بساز و مرا با آن بپوشان.الگوی سوم: حجاب مانع از انجام وظیفه نیست
بسیار شنیده میشود که بعضی از زنان که وضع حجاب مطلوبی ندارند استدلال میکنند که حجاب مانع از انجام وظیفه میشود و چاد موجب میشود که انسان نتواند وظیفه خود را بهتر انجام دهد، آنچه بنده در جواب این نوع خواهران میگویم قسمتی از زندگی فاطمه (سلام الله علیها) است که ایشان با اینکه حجاب کامل داشتند ولی وظیفه خود را به گونه ای انجام میدادند که تا قیامت دشمنان و دوستان را حیرت زده کرده است. زمانی که حضرت احساس وظیفه می کردند که باید سخنان خویش از ولایت دفاع نمایند، چادر مقدسشان را سر نمودند و با جمعی از بانوان وارد مسجد مدینه شدند در حالی که ابوبکر و جمعی از مهاجرین و انصار در آنجا حضور داشتند، دستور دادند پرده سفید که حائل بین مردان و زنان بود را آویختند و ایشان در آنجا سخن رانی کردند و چنان انجام وظیفه نمودند که تمام مردم در مسجد متحیر ماندند (25) و چنان از ولایت دفاع نمودند که هنوز ما شیعیان هر گاه بخواهیم ولایت امیرالمؤمنین علیه سلام را اثبات کنیم از آن خطبه استفاده میکنیم، خطبه ای که تمام و کمال بود و در آن از خداشناسی، نبوت، قرآن و امامت و... موج میزد. این قسمت از زندگی دختر پیامبر نشان میدهد که زن میتواند بدون اینکه از قید و بند اسلام خارج گردد وظیفه خویش را به بهترین وجه انجام دهد.فصل چهارم: فاطمه (سلام الله علیها) و کار
الگوی اول: زن و کار روزانه
ام سلمه از حضرت علی علیه سلام نقل میکند: روزی رسول اکرم وارد منزل ما شد و اوضاع و احوال زندگانی ما را پرسیدند. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پاسخ فرمودند: «ای رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم)! دستانم به سبب کار کردن با آسیاب سنگی تاول زده و زخم شده است. (26)»الگوی دوم: تقسیم کار
امام محمد باقرعلیه سلام میفرمایند: حضرت فاطمه و امیرالمؤمنین علیهما سلام کارهای منزل را بین خود تقسیم کرده بودند و کار خمیر کردن آرد، نان پختن و تمیز کاری به عهدهی فاطمه (سلام الله علیها) بود و کارهایی مثل جمع آوری هیزم، تهیه مواد اولیه غذا بر عهده حضرت علی علیه سلام بود. این تقسیم کار را پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) برای آن دو زوج آسمانی کرده بودند که فاطمه (سلام الله علیها) با شنیدن این تقسیم کار بسیار خوشحال گردیدند و فرمودند: جز خدا کسی نمیداند که تا چه اندازه از این تقسیم کار خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) مرا از کارهایی که مربوط به مردان است معاف کرد. (27)فصل پنجم: فاطمه صدیقه (سلام الله علیها) و انفاق
الگوی اول: صدقه دادن حضرت
نقل شده است که پیامبر در عروسی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) یک دست لباس نو و زیبا به دخترش فاطمه داده بود تا آن را در شب عروسیش بر تن نماید. هنگامی که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به خانه زفاف رفت در حال عبادت و مناجات با پروردگار خویش بود که گدایی به در خانه ایشان آمد و اظهار فقر نمود و از آن بانوی بزرگوار در خواست لباس کرد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در آن زمان دو لباس داشتند که یکی از آنها کهنه و دیگری نو بود، حضرت آن پیراهنی را که نو بود به آن زن مستمند بخشید. روز بعد رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) هنگامی که فاطمه را با لباس کهنه دیدند، از فاطمه علت را پرسیدند: حضرت زهرا(سلام الله علیها) در جواب فرمودند: «آن را به فقیر دادم و این روش را از شما آموختم».(28) قرآن کریم میفرماید: لَن تَنالُوا ابِّرَ حَتَی تُنفِقوا مِمَّا تُحِبُون» (29) هرگز (انسانها) به نیکی دست پیدا نمیکنند مگر اینکه انفاق کنند از آنچه دوست دارند. در زیارت جامعه کبیره در مورد اهل بیت(علیهم السلام) میخوانیم وَعَادتُکُمُ الإحسان» یعنی عادت و روحیه شما اهل بیت احسان کردن نیکی است.الگوی دوم: مواسات حضرت زهرا (سلام الله علیها)
مواسات به معنای به نصف تقسیم کردن است، اینکه شخصی اموالش را که به اندازه کفاف خودش است بین خود و شخص دیگری تقسیم نماید را مواسات میگویند. (30) در زندگی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و امیر المومنین(علیهالسلام) مواسات بسیار دیده میشود و زندگی این دو بزرگوار از این نمونه نفاقها بسیار دیده است.الگوی سوم: ایثار
ابن عباس میگوید: زمانی که امام حسن و امام حسین علیهما السلام بیمار شدند. پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) با جمعی از یارانش به عیادت آن دو بزرگوار رفتند و امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمودند: چه خوب است که برای بهبود فرزندانت نذری کنی. علی و فاطمه علیهما السلام و فضه نذر کردند که اگر حسین بهبود یابند سه روز روزه بگیرند. کودکان بهبود یافتند و آنها به نذر خود عمل نمودند، هنگام افطار آمد و درخواست کمک نمود و از آنها اطعام خواست. خاندان پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) آن سائل را بر خود مقدم شمردند و افطار خود را به او دادند و سپس روز دوم روزه گرفتند. همین که خواستند افطار کنند یتیمی آمد و آنها افطار خود را به آن یتیم بخشیدند، روز سوم هنگام افطار اسیری آمد و اهل بیت پیامبر همان کاری را کردند که شبهای قبل از آن انجام دادند. صبح آن روز خدمت رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) آمدند و شرح ماجرا را برای پیامبر گفتند جبرئیل نازل گردید و آیه وَ یُطعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِهِ مِسکیناً وَ یتیماً وَ أسیراً (31)»را نازل کرد. (32)چگونگی الگو بودن حضرت زهرا (س) برای همه مردم
در حدیثی از سوی حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میخوانیم که: «حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها الگوی کاملی برای من هستند.» دقت کنید که شخصیت کامل و جامع حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء این تعبیر را در مورد حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها به کار بردهاند. وقتی ایشان از بانوی مکرم اسلام الگو میگیرند، جای بحث و شکی باقی نمیماند که همه مردان و زنان مؤمن ایشان را الگو و سرمشق خود قرار بدهند.به این صورت درست نیست که دامنه الگوی بودن حضرت صدیقه طاهره سلامالله علیها را کوچک کنیم و بگوییم که تنها زنان میتوانند از ایشان الگو بگیرند. همان طور که اشاره کردیم فداکاری، ایثار و دفاع ایشان از امام زمان خود نمونهای است که مردان در هر دوره از تاریخ و حتی مردان روزگار ما هم باید از این الگو پیروی کنند. چنانکه دفاع از امام موضوعی نیست که به دوره زمانی خاصی محدود باشد یا تنها به قشر خاصی از زنان یا مردان مربوط شود. بلکه همه زنان و مردان در همه تاریخ و در هر جایی که باشند باید به آن پایبند و متعهد باشند.
شأن و منزلت حضرت زهرا سلامالله علیها، جایگاه رفیعی است که از درک ما فراتر رفته است. البته ما میتوانیم از این فضیلتها استفاده کنیم و تا حدی که می توانیم خودمان را شبیه ایشان کرده و مانند آن بزرگوار زندگی کنیم. هرچند که برخی از این فضایل تنها به ائمه اطهار علیهم السلام مربوط است ولی بعضی دیگر از خصلتهای شایسته ایشان قابل اقتباس برای ما هم هست. گاهی اوقات خودمان و نفسمان را با حضرت زهرا سلامالله علیها محک بزنیم. از خودمان بپرسیم آن حضرت العیاذ بالله در زندگی غیبت میکردند؟ ما ادعا داریم که شیعه حضرت فاطمه هستیم ولی مگر جز صبر و حلم از او نقل شده؟ آن حضرت هرگز پرخاش نمیکرد. اما در خانه بعضی از ما شیعیان روند خشونت و عصبانی شدن چقدر بالاست آن هم برای مسائل جزئی و کماهمیت.
نکته اول: تفکیک میان قالب و محتوای سیره هاالگو پذیری از معصومین – علیهم السلام – به دو صورت می تواند صورت پذیرد: مستقیم و غیر مستقیم. الگوپذیری مستقیم آن است که گفتار و رفتار آن بزرگواران را عیناً برنامه و راه و رسم زندگانی خویش قرار دهیم. در بسیاری از موارد گفتاری خاص یا رفتاری مشخص از ایشان با همان شکل و قالب رفتاری می تواند اسوه و الگوی ما قرار گیرد. برای نمونه می شنویم که حضرت زهرا – سلام الله علیها – در پس هر نماز واجب ذکر مخصوص داشتند. (34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه الحمدلله، 33 مرتبه سبحان الله). ذکری که دستور آن را به عنوان هدیه ای عظیم از پدر بزرگوارشان دریافت کرده بودند و همواره بر آن مداومت می ورزیدند و به شیعیان خویش نیز توصیه می فرمودند. از این روی ما نیز به آن حضرت اقتدا می نماییم و همان ذکر را با همان ترتیب بعد از هر نماز واجب به عنوان با فضیلت ترین تعقیبات نماز می گوییم. چنین اقتدایی به آن بزرگوار، اسوه پذیری مستقیم خواهد بود.
اما الگو پذیری غیر مستقیم آن است که روح و حقیقت گفتار یا کردار آن اسوه های الهی را درک نماییم و با تحلیل و استنباط از سیره علمی و عملی آن بزرگواران، وظیفه خویش را در همه ابعاد زندگانی (فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و. .. ) دریابیم. بسیاری از شکل ها و قالب های رفتاری اسوه ها ویژه همان عصر و زمان خودشان بوده است. از این روی منظور از اسوه پذیری از آن رفتارها این نیست که همان قالب و شکل رفتاری خاص را اقتباس و تقلید کنیم. بلکه مطلوب و مقصود این است که روح و محتوای آن سیره رفتاری را درک نماییم و آن را در شکل ها و کالبد هایی نوین، طبق اقتضای شرایط زمانی و مکانی خویش بدهیم.
برای نمونه در روایات می بینیم که فاطمه زهرا – سلام الله علیها – و علی مرتضی – علیه السلام – در یک چهار دیواری کوچک و گلین زندگی می کنند. از یک پوست گوسفند، هم برای علف خورِ گوسفندشان و هم رو اندازشان استفاده می کنند. زهرا – سلام الله علیها – چادری از لیف خرما می بافد و از آن استفاده می کند و. .. قالب و شکل این گونه رفتارها به هیچ وجه در عصر حاضر قابل تأسی نمی باشند. اما آن چه ارزشمند و قابل تأسی است، «حقیقت»، «محتوا» و «روح» این رفتارهاست. اسوه پذیران حقیقی آنانی اند که روح این رفتار ها را درک و اقتباس نمایند و در کالبد زندگی خویش به مانند: روح بی اعتنایی به دنیا و حقیر شمردن مظاهر فریبنده آن، روح پارسایی و رستگی از حبّ دنیا، روح ساده زیستی و پرهیز شدید از تجمّل گرایی.(33)
نکته دوم: روایت حضرت زهرا – سلام الله علیها –در این روایت فرموده اند که برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند. این روایت معروف با عبارت های مختلفی در منابع پر شماری از کتاب های حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنّی موجود است.
برخی افراد در مجامع علمی با مقاصد خاصّی با استناد قرار دادن این روایت، این پندار بی اساس را در سطح جامعه ترویج می کنند که سیره فاطمه زهرا – سلام الله علیها – برای دختران و زنان روزگار ما نمی تواند اسوه و الگوی مناسبی باشد. در مورد این روایت باید چند نکته را مدّ نظر قرار بدهیم:
1 – استفاده حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – از کلمه بهتر و خیر، خود گویای این حقیقت است که سیره مذکور یک رجحان و مزیت و ایده آل می باشد. امری که رعایت آن رجحان و برتری دارد و مادامی که ضرورتی پیش نیامده است، عمل به آن بهتر و مطلوب تر است.
2 – پیام این روایت این است که اگر زن احتیاجی به فعالیت اقتصادی نداشته باشد و در عرصه تعلیم و تعلّم نیازی به استاد مرد یا شرکت در کلاس های مختلط نباشد، برای درمان بیماری های زنان، پزشک زن به قدر کفایت وجود داشته و رجوع به پزشک مرد هیچ ضرورتی نداشته باشد و. ... بهترین سیره زندگانی برای بانوان این خواهد بود که در منزل و محل سکونت و آرامش قرار گیرند و به شئون خانوادگی، اعم از تدبیر منزل، تربیت فرزند، همسرداری، کمک به خود کفایی خانواده و. .. بپردازند و در شرایطی که نیازی به ارتباط زنان با مردان نیست، بهتر آن است که زن با هیچ مرد نامحرمی تماس نداشته باشد و این هرگز به معنای ممنوعیت قانونی نیست. این روایت جنبه اخلاقی دارد و رعایت آن مستحب می باشد و عدم التزام به آن گناه محسوب نمی شود.
3ـ سیره حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ و دیگر زنان مورد تأیید پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ در عرصه های سیاسی (مثل خطبه حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ در دفاع از ولایت علی ـ علیه السلام ـ)، نظامی (مثل امداد رسانی زنان در جبهه جنگ برای مجروحین، تهیه غذا و پوشاک و رساندن آن به جهادگران) و غیره نشانگر آن است که اصل فعالیت های اجتماعی برای زنان، با رعایت شرایط اخلاقی، نه تنها مذموم نیست، بلکه در برخی موقعیت ها ممدوح و مطلوب است. در عرصه هایی چون تجمع های سیاسی ـ اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر بانوان، آموزش و پرورش بانوان، کسب تخصص های مورد نیاز بانوان، مشاوره در امور بانوان و. ..(34)
مقام و منزلت بانوان در اسلام بسیار بالا می باشد. بسیاری از کارهای مهم انسان ها، بر عهده زنان قرار دارد. مثلا تربیت فرزند و فراهم آوردن آرامش و حرارت در محیط خانه، بر عهده زنان می باشد. انسان ها جامعه را می سازند و به تعالی می رسانند و زنان تربیت این انسان ها و زمینه سازی تعالی و رشد آن ها را بر عهده دارند. لذا اولین و بهترین محیط و حیطه فعالیت یک زن، محیط خانه می باشد و مرکز تکامل بانوان، محیط خانواده می باشد.
حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ الگوی زنان و مردان عالم و گل سرسبد هستی و عصاره خلقت می باشد. یکی از مهمترین ثمرات ایشان تربیت فرزندانی همچون حسن و حسین و زینب کبری ـ علیهم السلام ـ می باشد که عالم بشریت هنوز هم بر سر سفره آن بزرگواران نشسته است. حال بهتر معلوم می گردد که چرا محیط خانه مرکز تعالی و رشد یک زن می باشد و چرا بهترین حالت برای او این است که کمترین حضور را در جامعه داشته باشد تا این که بهتر بتواند به وظایف مهم و اساسی خود عمل نماید.
کلام آخر
الگو بودن فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در کلام امام خمینی ره «ما باید سرمشق از این خاندان بگیریم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما از مردانشان (35)، همه باید به حضرت زهرا (سلام الله علیها) اقتدا کنیم.» (36) «الگو حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.» (37)نتیجه گیری
حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگو و اسوه تمام انسانهای آزاد و آزاده اندیش است که به انسانها آموزش آزاده زندگی کردن و زیر بار زور و طاغوت نرفت داد، حضرت در عبادت آنچنان عبادت میکردند که از شدت عبادت پاهای مبارکشان ورم مینمود، در حوزهی اجتماعی چنان در اجتماع زندگی کردند که اجتماعی بودن را نه تنها به مردم زمان خویش که الگو از جاهلیت داشتند تحت تأثیر قرار داد بلکه تا قیامت اگر انسان ایشان را سر لوحه زندگی اجتماعی خود قرار بدهد، بهترین زندگی را خواهد داشت و هرگز دچار جهالت نخواهد شد. ایشان در سیاست سر آمد سیاست مداران دنیا بودند، زندگی فردی و شوهر داری بهترین زن برای امیرالمؤمنین بودند تا جایی که روایت دارد که اگر فاطمه نبود کفوی برای امیرالمؤمنین وجود نداشت، در تربیت فرزند، فرزندانی تربیت کرد که آزاد اندیش و حق طلب، که برای احقاق حقوق حاضر شدند جان شیرین خود را به کف بگیرند و از حق دفاع نمایند. از زندگی فاطمه (سلام الله علیها) هر چه بگوییم حق مطلب را نمیتوانیم ادا نماییم و برای همین است که تا به حال در موضوعات مختلف برای حضرت چند هزاران کتاب نوشته شده است ولی هیچ یک نتوانستهاند که به حق فاطمه (سلام الله علیها) راه آن گونه که هست بشناسند. آنچه را ما در این مقاله بیان نمودیم قطره ای ناچیز از دریای فضیلت ایشان است و هدف ما فقط این است که جامعه ما تشنگی خود را درک نماید، شاید جرئی از آب وصال به آن بانوی با فضیلت را بنوشد.پینوشتها
1.فرهنگ فارسی معین، ج 1، ص 273
2.مفردات الفاظ قرآن، ص 74
3.احزاب، آیه 21
4.تفسیر نمونه، ج 24، ص 18
5.ممتحنه، آیه 4
6.ممتحنه، آیه 6
7.دیوان أمیر المؤمنین علیه السلام ص 139
8.فرهنگ سخنان حضرت زهرا(علیها السلام)، ص 288
9.بحارالانوار، ج 79، ص 27
10.کشف الغمه، ج 2، ص 25
11.بحارالانوار، ج 43، ص 172
12.بحارالانوار، ج 43، ص 73
13.حجرات، آیات 43 و 44
14.بحارالانوار، ج 43، ص 28
15.همان، ص 61
16.نور، آیه 63
17.بحارالانوار، ج 43، ص 99
18.نرم افزار جامع الاحادیث
19.بحارالانوار، ج 103، ص 231 و 238
20.بحارالانوار، ج 41، ص 43
21.نرم افزارهای علوم اسلامی، نرم افزار ریحانه النبی
22.بحارالانوار، ج 43، ص 91
23.کشف الغمه، ج 2، ص 67
24.همان
25.معانی الاخبار، ص 354
26.نرم افزار جامع الاحادیث احقاق الحق، ج 10، ص 266
27.مستدرک الوسایل، ج 13، ص 48
28.ریاحین الشریعه، ج 1، ص 184
29.آل عمران، آیه 92
30. لسان العرب، ج 1، ص 148(با کمی تغییر)
31.انسان، آیه 8
32.مجمعالبیان شیخ طبرسی، ج 1، ص 617
33. مصباح یزدی، محمد تقی، جامی از زلال کوثر، انتشارات مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، سال 1380، ص92
34. همان، ص108
35.صحیفه نور، ج 5، ص 283
36.صحیفه نور، ج 19، ص 120
37.همان، ج 16، ص 67
نویسنده: حمیدرضا اصغری
1.قرآن کریم
2.دشتی، محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، انتشارات امیرالمؤمنین، نوبت چهارم، سال 1388 ش
3.ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، انتشارات دار الفکر، نوبت سوم، سال 1414 ق
4.مجلسی، محمد باقر ابن محمد تقی، بحارالانوار، ج 43، انتشارات کتابخانه مسجد ولی عصر، نوبت اول، سال 1374 ش
5.اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی المعرفه الائمه، انتشارات بنی هاشم، تبریز، نوبت اول، سال 1381 ش
6.راغب اصفهانی، حسین ابن محمد، مفردات الفاظ قرآن، انتشارات دار القلم بیروت، نوبت اول، سال 1412 ق
7.نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل، انتشارات موسسه آل البیت(علیهم السلام)، قم، نوبت اول، سال 1408 ق
8.مجلسی، محمد باقر ابن محمد تقی، بحارالانوار، زندگانی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، انتشارات اسلامیه، تهران، نوبت اول، 1377 ش
9.محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، بی تا، بی جا
10.امیرالمؤمنین، علی (علیه السلام)، دیوان منسوب به امام علی (علیه السلام)، ترجمه مصطفی زمانی، انتشارات پیام اسلام، بیچا، بیجا، 1362 ش.
11 کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، انتشارات مکتب صدوق، بیچا، تهران،1381 ق.
12.روح الله، موسوی خمینی، صحیفه نور، انتشارات :موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، تهران، 1369 ش
13.طبرسی، مجمعالبیان، انتشارات ناصرخسرو، چاپ سوم، تهران، 1372 ش.
14.ابنبابویه، محمد بن علی، معانی الأخبار، مصحح: غفاری، علی اکبر، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نوبت چاپ: اول، 1403 ق
15.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران، 1374 ه ش
16. قائمی، علی، فاطمه (سلام الله علیها) برترین بانوی اسلام، انتشارات هجرت، بی تا، بی جا،1387 ه.
17. خبرگزاری تسنیم، گفتگو با محمدباقر تحریری، استاد حوزه و پژوهشگر دینی.
18.پایگاه اطلاع رسانی حوزه.