جنايت آمريكا در آسمان
روز يكشنبه، ١٢ تير ماه ١٣٦٧، ساعت ١٠ و ٤٧ دقيقه صبح، هواپيماي «ايرباس» هواپيماي جمهوري اسلامي ايران كه بايد مسير تهران - بندرعباس - دوبي را طي ميكرد، با فرمان برج مراقبت هوايي بندرعباس، از فرودگاه اين شهر ساحلي برخاست.
هفت دقيقه بعد در حالي كه تقريبا يك چهارم مسير كوتاه هوايي بندرعباس - دوبي پيموده شده بود، يك موشك سطح به هواي شليك شده از يك ناو آمريكايي، هواپيما را منهدم كرد و ٢٩٠ مسافر و خدمه پرواز آن هواپيما جان خود را از دست دادند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند.
شدت و وخامت سانحه به حدي بود كه تا دو روز، رسانههاي بينالمللي، در سرگيجهاي بيسابقه از اطلاعات متفاوت به سر ميبردند. در اين ميان يك چيز كاملا مشخص بود هواپيمايي مسافري، هدف موشكي شليك شده از يك رزمناو آمريكايي قرار گرفته و همين موضوع به عنوان گناهي غيرقابل توصيف و بخشش از سوي جهانيان مورد تاييد قرار گرفته بود.
ايرباس ايران دالان هوايي آمبر ٥٩ را انتخاب كرده بود كه در حقيقت كوتاهترين مسير بين بندرعباس - دوبي است. مسير انتخاب شده در يك هفته قبل از سانحه، حدود ١٨٠ پرواز به خود ديده بود. از اين رو ميتوان دالان هوايي آمبر ٥٩ را مسيري پر تراكم و آزموده شدهاي تلقي كرد. سقف پرواز آمبر ٥٩، ١٤ هزار پا است، كه با توجه به شرايط جوي مناسب - مانند روز سانحه - ميتوان از ارتفاع پايينتري - مثلا ١١ هزار پا - استفاده كرد.
از آنجا كه تمام مسير آمبر ٥٩ بر فراز دريا قرار دارد، ميتوان از سقف پرواز كمتر، با موافقت برج مراقبت استفاده كرد. آمبر ٥٩ در نيمه راه به دو مسير فرعي آمبر ٥٩ غربي، براي دوبي و آمبر ٥٩ شرقي براي عمان، تقسيم ميشود، در حالي كه عملا ايرباس «ايران اير» تا نقطه تقسيم دالان فاصله زيادي داشته و هيچ گونه تغيير مسيري امكان نداشته است.
در اين ميان، كارشناسان هواپيمايي ايران تاكيد زيادي به سلامت هواپيما دارند. آنها ميگويند كه هواپيماي منهدم شده، در دهم ارديبهشت ١٣٦١ وارد خدمت شده بود و تا لحظه سقوط ١١ هزار و ٤٩٧ ساعت پرواز داشته است. يكي از مسئولان ايراني بررسي سانحه، در برابر ادعاي آمريكا مبني بر اخطار راديويي به پرواز ٦٥٥ گفت كه اين اخطار بر باند UHF و بر باند ٥/١٤١ مگاهرتز است. بنابراين با فرض چنين اقدامي، هم هواپيماي ايرباس و هم برج مراقبت بندرعباس نميتوانستهاند آن را دريافت كنند.
فرماندهان دريايي آمريكا، از چند هفته قبل، گزارشهايي مبني بر حضور نظامي ايران در منطقه دريافت كرده بودند. همين مسئولان ميگويند كه تعدادي از هواپيماهاي اف -14 به پايگاه هوايي بندرعباس، يعني جايي كه پرواز ٦٥٥ از آنجا آغاز شده بود منتقل شدهاند. در اين راه، يك روز قبل از سانحه، يك فروند اف-14 ايراني، از ناو «هالسي» اخطار راديويي دريافت كرده بود.
تعدادي از مقامات آمريكايي كه دستاندركار مسائل صنعتي و نظامي هستند، ميپرسند كه چگونه هواپيماي اف-14 ميتواند خطري براي ناو «وينسنس» (vincennes) تلقي شود؟
هواپيماي اف - ١٤ اي كه پيش از پيروزي انقلاب به ايران تحويل شده است، از جنگ افزارهاي هوا به هوا و امكانات محدود حمله به زمين بهره ميبرد. در ماموريت حمله به زمين يا سطح، جنگ افزارهاي هواپيما عبارتند از توپ ٢٠ ميليمتري ام -61، با تعدادي بمبهاي غير هدايت شونده. طبق اظهارنظري از طرف مقامات وزارت دفاع آمريكا، هواپيماهاي ايراني ميتوانند موشك ضد كشتي «هارپون» حمل كنند اما «وينسنس» هيچ گونه اخطاري مبني بر شليك موشكي، دريافت نكرده بود.
سيستم «ايجيز» نيز پيشرفتهترين سيستم راداري، براي اكتشاف و رهگيري، در تمام جهان محسوب ميشود. به نحوي كه برخي از كارشناسان نظامي، آن را متعلق به جنگ جهاني سوم ميدانند. با تمام اين اوصاف، مدرنترين سيستم راداري جهان قادر به تشخيص يك هواپيماي ايرباس از اف - ١٤ نيست.
به بيان ديگر، تنها سيستم فعال تصميم گيرنده براي دفاع، سيستم « تشخيص دشمن از دوست» است، تا در صورت انتشار امواج غير قابل قبول از سوي مهاجم احتمالي، سيستم دفاع موشكي وارد عمل شود.
سيستم ايجيز براي دفاع ناوگانهاي دريايي، به عنوان سپر دفاعي عمل ميكند و ميتواند همزمان چند هدف را مورد كشف و رهگيري قرار دهد. هدف اصلي از اعزام وينسنس به خليج فارس، رهگيري و انهدام موشكهاي ساحل پايه «كرم ابريشم» بوده است، تا ديگر ناوگانهاي مستقر در منطقه از آسيب احتمالي به دور ماند. دریادار بازنشسته یوچین لاروک از مرکز اطلاعات دفاعی نیز میگوید:«ناو وینسنس اصولاً نمیبایست برای عملیات به خلیج فارس اعزام میشد. ما در حال جنگ با ایران نبودیم و هیچ اعلان جنگی میان دو کشور وجود نداشت. هواپیمای ایرانی در یک محدوده هوافضای بینالمللی بر فراز آبهای بینالمللی بود و آمریکا حق نداشت آن را برای هر هواپیمای مشکوک یا غیرمشکوک منطقه جنگی اعلام کند، زیرا رسماً با ایران در حال جنگ نبود. دلیلی هم وجود نداشت که ایرباس ایرانی به پیامهای هشدار ما پاسخ دهد.»دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمیداد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب میشد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند.قضيه ناو مذكور زماني جالبتر ميشود كه يكي از متخصصان نيروي دريايي آمريكا سيستم مديريت حمله وينسنس را مورد بررسي قرار ميدهد. وي ميگويد: سيستم ايجيز به صورت خودكار تمام روند شناسايي تا حمله را كنترل ميكند و فقط يك استثناء در اين راه وجود دارد: اين سيستم به صورت خودكار قادر به تشخيص دشمن از دوست نيست. درياسالار «كراو» در توجيه اقدامات وينسنس ميگويد: ايرباس ايراني دقيقا در جهت ناو حركت ميكرد و با سرعت ٨٠٠ كيلومتر در ساعت، حدود ٨ تا ٥/٩ كيلومتر از دالان هوايي بينالمللي بيرون بود. اما اطلاعات به دست آمده به وسيله پنتاگون نشان ميدهد كه هواپيما هيچ گونه انحرافي نداشته است. مسير آمبر ٥٩، ٢٠٠ كيلومتر طول و ٣٥ كيلومتر عرض دارد و ايرباس ايران در قسمت عريضتر دالان مورد تهاجم قرار گرفته است. طبق همين اظهارات ضد و نقيض، وزارت دفاع آمريكا اعتقاد دارد كه هواپيما در عرض مقدر هوايي مورد تهاجم قرار گرفته است.
وينسنس هفت اخطار، سه اخطار به باند تجاري و 4 اخطار بر باند نظامي به هواپيما داده است. در حالي كه طبق همين ادعا، 5 اخطار از ناو همسايه وينسنس يعني «سايدز» صادر شده است. اخطار به هواپيمايي كه دقيقا در مسير بينالمللي پروازي حركت ميكند، به كلي بيمعني است.
همچنين اظهارات ضد و نقيص مقامات آمريكايي درباره فاجعه ايرباس زماني رنگ باخت كه چهار سال بعد روزنامه «نيويورك تايمز» در گزارشي كه حاوي چندين نكته تازه بود، گفت كه ناو وينسنس در آبهاي فلات قاره ايران بوده است نه در آبهاي بين المللي و پنتاگون (وزارت دفاع آمريكا) در آن زمان بر اين حقيقت سرپوش گذاشته شده است. همچنين دريا سالار «ويليام كراو»، رييس ستاد مشترك نيروهاي مسلح آمريكا بعدها در گفتوگو با بي بي سي تاكيدكرد: ناو «وينسنس» بدون هيچ دليل روشني با وجود برخورداري از توپها و موشكهاي دوربرد به كرانه آبهاي ايران آمده بود. هدف آمريکا، نه تنها ساقط کردن هواپيماي ايرباس ايران، بلکه وادار کردن جمهوري اسلامي به پذيرش صلح و پايان جنگ تحميلي بود. چنانکه رونالد ريگان، رييس جمهور وقت آمريکا در اين زمينه اظهار داشت: "اين فاجعه (سقوط هواپيماي مسافربري ايران از سوي آمريکا) ضرورت دستيابي به برقراري صلح را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است".
پس از سرنگوني هواپيماي ايرباس ايران، سران کاخ سفيد با رفتار دوگانه خود، به تمسخر افکار جهاني پرداختند. از سويي ريگان در اعلاميه اي، با اظهار تأسف از اين رويداد تلخ، به سرنگون شدن هواپيماي مسافربري ايران اعتراف کرد، ولي اقدام ناو آمريکايي را عمل دفاعي به جا دانست و مدعي شد هواپيماي ايرباس ايراني در حال کاهش ارتفاع و شيرجه رفتن به سوي ناو آمريکايي بوده است.
فرمانده ناو وينسنس که موجب سقوط هواپيماي مسافربري ايران شده بود، نشان افتخار دريافت کرد و بر جنايت او مهر تاييد زده شد.اين تناقض آشکار، عوام فريبي رياکارانه دولت آمريکا و نيات شوم سردمداران اين کشور را به رخ جهان کشيد. عوامفريبى و جنايتكارى كه همچنان ادامه داشته و در ذات حاكميت آمريكا نهادينه شده است.
35 تیر 1367 مطابق با 16 ژوئیه 1988 میلادی شورا تشكیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران دكتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریكا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در فرازی از سخنان خود عنوان كرد: حضور نظامی آمریكا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بیقانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتكارانه آمریكا در حمله به هواپیمای كشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست. قطعنامه 616 شورای امنیت (1988) پس ازاستماع سخنان دكتر ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره 3831 خود در تاریخ 30 ژوئیه 1988 (39/4/1367) طرح قطعنامه ای پیشنهادی را تصویب كرد.
متن قطعنامه به شرح زیر است: "شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه 5 ژوئیه 1988 جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، ( وزیر امور خارجه وقت "علی اكبر ولایتی" ) و سخنان نماینده ایالات متحده آمریكا (معاون رئیس جمهوری جرج بوش)، با ابراز تاسف عمیق از این كه یك هواپیمای غیرنظامی " ایران ایر" در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشك شلیك شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریكا ( وینسنس) منهدم گردیده است بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی طرفانه درمنطقه خلیج [فارس] تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام نمود: 1- تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشكی كه از یك ناو جنگی آمریكا شلیك شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسانهای بی گناه ابراز می دارد. 2- همدردی صمیمانه خود را به خانواده های قربانیان سانحه غم انگیز و دولت ها و كشورهای آنان اعلام می دارد. 3- از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی كشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریكا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همكاری با بررسی سازمان هواپیمایی كشوری استقبال می كند. 4- از تمامی اعضای كنوانسیون 1944 شیكاگو، درخواست می كند كه در همه شرایط، مقررات و رویه های سلامت هوانوردی كشوری به ویژه ضمائم آن كنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند. 5- لزوم اجرای فوری و كامل قطعنامه 598(1987)، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر كل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همكاری با دبیر كل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او می نماید."
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایكائو، شكایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح كرد.
عنصر تخصصی سازمان ملل متحد یعنی ایكائو (سازمان هواپیمایی كشوری بین المللی) نیز از مسائل سیاسی به دور نمانده و به جای بررسی فنی و ارائه طریق به شورای امنیت به ابراز تأسف و تسلیت به بازماندگان سانحه پرداخت.
روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
منبع:www.siasatrooz.ir
/ع
هفت دقيقه بعد در حالي كه تقريبا يك چهارم مسير كوتاه هوايي بندرعباس - دوبي پيموده شده بود، يك موشك سطح به هواي شليك شده از يك ناو آمريكايي، هواپيما را منهدم كرد و ٢٩٠ مسافر و خدمه پرواز آن هواپيما جان خود را از دست دادند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند.
شدت و وخامت سانحه به حدي بود كه تا دو روز، رسانههاي بينالمللي، در سرگيجهاي بيسابقه از اطلاعات متفاوت به سر ميبردند. در اين ميان يك چيز كاملا مشخص بود هواپيمايي مسافري، هدف موشكي شليك شده از يك رزمناو آمريكايي قرار گرفته و همين موضوع به عنوان گناهي غيرقابل توصيف و بخشش از سوي جهانيان مورد تاييد قرار گرفته بود.
بررسي پرواز: نظر كارشناسان ايراني
ايرباس ايران دالان هوايي آمبر ٥٩ را انتخاب كرده بود كه در حقيقت كوتاهترين مسير بين بندرعباس - دوبي است. مسير انتخاب شده در يك هفته قبل از سانحه، حدود ١٨٠ پرواز به خود ديده بود. از اين رو ميتوان دالان هوايي آمبر ٥٩ را مسيري پر تراكم و آزموده شدهاي تلقي كرد. سقف پرواز آمبر ٥٩، ١٤ هزار پا است، كه با توجه به شرايط جوي مناسب - مانند روز سانحه - ميتوان از ارتفاع پايينتري - مثلا ١١ هزار پا - استفاده كرد.
از آنجا كه تمام مسير آمبر ٥٩ بر فراز دريا قرار دارد، ميتوان از سقف پرواز كمتر، با موافقت برج مراقبت استفاده كرد. آمبر ٥٩ در نيمه راه به دو مسير فرعي آمبر ٥٩ غربي، براي دوبي و آمبر ٥٩ شرقي براي عمان، تقسيم ميشود، در حالي كه عملا ايرباس «ايران اير» تا نقطه تقسيم دالان فاصله زيادي داشته و هيچ گونه تغيير مسيري امكان نداشته است.
در اين ميان، كارشناسان هواپيمايي ايران تاكيد زيادي به سلامت هواپيما دارند. آنها ميگويند كه هواپيماي منهدم شده، در دهم ارديبهشت ١٣٦١ وارد خدمت شده بود و تا لحظه سقوط ١١ هزار و ٤٩٧ ساعت پرواز داشته است. يكي از مسئولان ايراني بررسي سانحه، در برابر ادعاي آمريكا مبني بر اخطار راديويي به پرواز ٦٥٥ گفت كه اين اخطار بر باند UHF و بر باند ٥/١٤١ مگاهرتز است. بنابراين با فرض چنين اقدامي، هم هواپيماي ايرباس و هم برج مراقبت بندرعباس نميتوانستهاند آن را دريافت كنند.
ادعاهاي مسئولان آمريكايي
فرماندهان دريايي آمريكا، از چند هفته قبل، گزارشهايي مبني بر حضور نظامي ايران در منطقه دريافت كرده بودند. همين مسئولان ميگويند كه تعدادي از هواپيماهاي اف -14 به پايگاه هوايي بندرعباس، يعني جايي كه پرواز ٦٥٥ از آنجا آغاز شده بود منتقل شدهاند. در اين راه، يك روز قبل از سانحه، يك فروند اف-14 ايراني، از ناو «هالسي» اخطار راديويي دريافت كرده بود.
تعدادي از مقامات آمريكايي كه دستاندركار مسائل صنعتي و نظامي هستند، ميپرسند كه چگونه هواپيماي اف-14 ميتواند خطري براي ناو «وينسنس» (vincennes) تلقي شود؟
هواپيماي اف - ١٤ اي كه پيش از پيروزي انقلاب به ايران تحويل شده است، از جنگ افزارهاي هوا به هوا و امكانات محدود حمله به زمين بهره ميبرد. در ماموريت حمله به زمين يا سطح، جنگ افزارهاي هواپيما عبارتند از توپ ٢٠ ميليمتري ام -61، با تعدادي بمبهاي غير هدايت شونده. طبق اظهارنظري از طرف مقامات وزارت دفاع آمريكا، هواپيماهاي ايراني ميتوانند موشك ضد كشتي «هارپون» حمل كنند اما «وينسنس» هيچ گونه اخطاري مبني بر شليك موشكي، دريافت نكرده بود.
سيستم «ايجيز» نيز پيشرفتهترين سيستم راداري، براي اكتشاف و رهگيري، در تمام جهان محسوب ميشود. به نحوي كه برخي از كارشناسان نظامي، آن را متعلق به جنگ جهاني سوم ميدانند. با تمام اين اوصاف، مدرنترين سيستم راداري جهان قادر به تشخيص يك هواپيماي ايرباس از اف - ١٤ نيست.
به بيان ديگر، تنها سيستم فعال تصميم گيرنده براي دفاع، سيستم « تشخيص دشمن از دوست» است، تا در صورت انتشار امواج غير قابل قبول از سوي مهاجم احتمالي، سيستم دفاع موشكي وارد عمل شود.
در حالي كه سناتور «سام نان، رييس كميته نيروهاي مسلح سناي آمريكا بر احتمال خرابي يكي از سيستمهاي وينسنس تاكيد داشت و ميگفت كه در اوايل ژوئن رادار تختهاي AN/SPY-1 دچار خرابي جزئي شده بود، نيروي دريايي آمريكا اعلام كرد كه در زمان اعزام به خليج فارس، عيب مذكور رفع شده بوده است.
سيستم ايجيز براي دفاع ناوگانهاي دريايي، به عنوان سپر دفاعي عمل ميكند و ميتواند همزمان چند هدف را مورد كشف و رهگيري قرار دهد. هدف اصلي از اعزام وينسنس به خليج فارس، رهگيري و انهدام موشكهاي ساحل پايه «كرم ابريشم» بوده است، تا ديگر ناوگانهاي مستقر در منطقه از آسيب احتمالي به دور ماند. دریادار بازنشسته یوچین لاروک از مرکز اطلاعات دفاعی نیز میگوید:«ناو وینسنس اصولاً نمیبایست برای عملیات به خلیج فارس اعزام میشد. ما در حال جنگ با ایران نبودیم و هیچ اعلان جنگی میان دو کشور وجود نداشت. هواپیمای ایرانی در یک محدوده هوافضای بینالمللی بر فراز آبهای بینالمللی بود و آمریکا حق نداشت آن را برای هر هواپیمای مشکوک یا غیرمشکوک منطقه جنگی اعلام کند، زیرا رسماً با ایران در حال جنگ نبود. دلیلی هم وجود نداشت که ایرباس ایرانی به پیامهای هشدار ما پاسخ دهد.»دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمیداد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب میشد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند.قضيه ناو مذكور زماني جالبتر ميشود كه يكي از متخصصان نيروي دريايي آمريكا سيستم مديريت حمله وينسنس را مورد بررسي قرار ميدهد. وي ميگويد: سيستم ايجيز به صورت خودكار تمام روند شناسايي تا حمله را كنترل ميكند و فقط يك استثناء در اين راه وجود دارد: اين سيستم به صورت خودكار قادر به تشخيص دشمن از دوست نيست. درياسالار «كراو» در توجيه اقدامات وينسنس ميگويد: ايرباس ايراني دقيقا در جهت ناو حركت ميكرد و با سرعت ٨٠٠ كيلومتر در ساعت، حدود ٨ تا ٥/٩ كيلومتر از دالان هوايي بينالمللي بيرون بود. اما اطلاعات به دست آمده به وسيله پنتاگون نشان ميدهد كه هواپيما هيچ گونه انحرافي نداشته است. مسير آمبر ٥٩، ٢٠٠ كيلومتر طول و ٣٥ كيلومتر عرض دارد و ايرباس ايران در قسمت عريضتر دالان مورد تهاجم قرار گرفته است. طبق همين اظهارات ضد و نقيض، وزارت دفاع آمريكا اعتقاد دارد كه هواپيما در عرض مقدر هوايي مورد تهاجم قرار گرفته است.
وينسنس هفت اخطار، سه اخطار به باند تجاري و 4 اخطار بر باند نظامي به هواپيما داده است. در حالي كه طبق همين ادعا، 5 اخطار از ناو همسايه وينسنس يعني «سايدز» صادر شده است. اخطار به هواپيمايي كه دقيقا در مسير بينالمللي پروازي حركت ميكند، به كلي بيمعني است.
همچنين اظهارات ضد و نقيص مقامات آمريكايي درباره فاجعه ايرباس زماني رنگ باخت كه چهار سال بعد روزنامه «نيويورك تايمز» در گزارشي كه حاوي چندين نكته تازه بود، گفت كه ناو وينسنس در آبهاي فلات قاره ايران بوده است نه در آبهاي بين المللي و پنتاگون (وزارت دفاع آمريكا) در آن زمان بر اين حقيقت سرپوش گذاشته شده است. همچنين دريا سالار «ويليام كراو»، رييس ستاد مشترك نيروهاي مسلح آمريكا بعدها در گفتوگو با بي بي سي تاكيدكرد: ناو «وينسنس» بدون هيچ دليل روشني با وجود برخورداري از توپها و موشكهاي دوربرد به كرانه آبهاي ايران آمده بود. هدف آمريکا، نه تنها ساقط کردن هواپيماي ايرباس ايران، بلکه وادار کردن جمهوري اسلامي به پذيرش صلح و پايان جنگ تحميلي بود. چنانکه رونالد ريگان، رييس جمهور وقت آمريکا در اين زمينه اظهار داشت: "اين فاجعه (سقوط هواپيماي مسافربري ايران از سوي آمريکا) ضرورت دستيابي به برقراري صلح را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است".
پس از سرنگوني هواپيماي ايرباس ايران، سران کاخ سفيد با رفتار دوگانه خود، به تمسخر افکار جهاني پرداختند. از سويي ريگان در اعلاميه اي، با اظهار تأسف از اين رويداد تلخ، به سرنگون شدن هواپيماي مسافربري ايران اعتراف کرد، ولي اقدام ناو آمريکايي را عمل دفاعي به جا دانست و مدعي شد هواپيماي ايرباس ايراني در حال کاهش ارتفاع و شيرجه رفتن به سوي ناو آمريکايي بوده است.
فرمانده ناو وينسنس که موجب سقوط هواپيماي مسافربري ايران شده بود، نشان افتخار دريافت کرد و بر جنايت او مهر تاييد زده شد.اين تناقض آشکار، عوام فريبي رياکارانه دولت آمريکا و نيات شوم سردمداران اين کشور را به رخ جهان کشيد. عوامفريبى و جنايتكارى كه همچنان ادامه داشته و در ذات حاكميت آمريكا نهادينه شده است.
عملكرد شوراي امنيت
35 تیر 1367 مطابق با 16 ژوئیه 1988 میلادی شورا تشكیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران دكتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریكا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در فرازی از سخنان خود عنوان كرد: حضور نظامی آمریكا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بیقانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتكارانه آمریكا در حمله به هواپیمای كشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست. قطعنامه 616 شورای امنیت (1988) پس ازاستماع سخنان دكتر ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره 3831 خود در تاریخ 30 ژوئیه 1988 (39/4/1367) طرح قطعنامه ای پیشنهادی را تصویب كرد.
متن قطعنامه به شرح زیر است: "شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه 5 ژوئیه 1988 جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، ( وزیر امور خارجه وقت "علی اكبر ولایتی" ) و سخنان نماینده ایالات متحده آمریكا (معاون رئیس جمهوری جرج بوش)، با ابراز تاسف عمیق از این كه یك هواپیمای غیرنظامی " ایران ایر" در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشك شلیك شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریكا ( وینسنس) منهدم گردیده است بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی طرفانه درمنطقه خلیج [فارس] تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام نمود: 1- تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشكی كه از یك ناو جنگی آمریكا شلیك شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسانهای بی گناه ابراز می دارد. 2- همدردی صمیمانه خود را به خانواده های قربانیان سانحه غم انگیز و دولت ها و كشورهای آنان اعلام می دارد. 3- از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی كشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریكا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همكاری با بررسی سازمان هواپیمایی كشوری استقبال می كند. 4- از تمامی اعضای كنوانسیون 1944 شیكاگو، درخواست می كند كه در همه شرایط، مقررات و رویه های سلامت هوانوردی كشوری به ویژه ضمائم آن كنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند. 5- لزوم اجرای فوری و كامل قطعنامه 598(1987)، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر كل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همكاری با دبیر كل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او می نماید."
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایكائو، شكایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح كرد.
عنصر تخصصی سازمان ملل متحد یعنی ایكائو (سازمان هواپیمایی كشوری بین المللی) نیز از مسائل سیاسی به دور نمانده و به جای بررسی فنی و ارائه طریق به شورای امنیت به ابراز تأسف و تسلیت به بازماندگان سانحه پرداخت.
روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
منبع:www.siasatrooz.ir
/ع