تجلي قرآن و عترت در حماسه عاشورا
نويسنده: عباس قره گوزلويي
بررسي آيات مربوط به امام حسين (ع) در قرآن و جايگاه قرآن در حرکت ايشان از مدينه تا کربلا
آيات فراواني درباره امام حسين (ع) وجود دارد که از نگاه مفسرين بعضي آيات مستقيماً درباره حضرت است؛ برخي در شأن يا تطبيق بر امام حسين (ع) مي باشد و بعضي نيز بر اهل بيت (عليهم السلام) و به تبع آنان امام حسين (ع) دلالت مي کند.
آيه مباهله: هرگاه بعد از علم و دانشي که (درباره مسيح) به تو رسيد، کساني با تو به محاجه و ستيزه برخيزند به آنها بگو پيامبر، ما فرزندان خود را دعوت مي کنيم شما هم فرزندانتان را، ما زنان خويش را دعوت مي کنيم شما نيز زنانتان را، ما از نفوس خود دعوت مي کنيم شما هم از نفوس خود. آنگاه مباهله کنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. (1)
تقريباً همه مفسران شيعه و سني تصريح کرده اند که آيه مباهله در حق اهل بيت پيامبر (ص) نازل شده و ايشان نيز تنها کساني را که همراه خود به ميعادگاه بردند، حضرت علي (ع)، حضرت زهرا (س)، امام حسن (ع) و امام حسين (ع) بود و در نتيجه جاي هيچ شک و ترديدي نيست که منظور از «ابناءنا» در اين آيه امام حسن (ع) و امام حسين (ع) است. گواه اين امر هم روايات متعددي است که از اهل تسنن و شيعه نقل شده و به امام حسن (ع) و امام حسين (ع) کلمه «ابن رسول الله» اطلاق شده.
آيه تطهير: «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» (2)
همانا خداوند اراده فرموده که ناپاکي و پليدي را از شما اهل بيت دور گرداند و شما را کاملاً پاک و طاهر سازد. «رجس» در لغت به معني پليدي و آلودگي است. علاوه بر اينکه به اين آيه استناد مي شود و عصمت اهل بيت (عليهم السلام) ثابت مي گردد، اطلاق آن را بر اهل بيت (عليهم السلام) نيز تأکيد مي کند. گويند اين آيه در منزل ام سلمه همسر پيامبر (ص) نازل شد و آن حضرت، علي، فاطمه، حسن و حسين را فرا خواند و در زير جامه و عباي خود جمع کرد و ضمن تلاوت اين آيه فرمود: خدايا اينان اهل بيت من هستند، آنها را از پليدي ها پاکشان گردان.
براي اينکه اين قضيه به اطلاع مردم و اصحاب برسد و عموم مردم از آن آگاه شوند، مدت ها هر روز صبح هنگام رفتن به مسجد از در خانه فاطمه مي گذشت و آنان را با عنوان اهل بيت خطاب مي فرمود و به نماز فرا مي خواند و آيه تطهير را تلاوت مي کرد. عده اي گمان کرده بودند اين آيه درباره زنان پيامبر نازل شده و کس ديگري را در بر نمي گيرد اما احاديث و روايات متعددي وجود دارد که از طريق شيعه و سني وارد شده و همگي گوياي اين حقيقت است که اين آيه اختصاص به همان پنج نفر دارد و سايرين را در بر نمي گيرد. (3)
آيه اولي الامر: «اطيعوالله و اطيعوالرسول و اولي الامرمنکم» (4) از خدا و رسول و نيز از اولي الامر پيروي کنيد. درباره اولي الامر در اين آيه دو قول وجود دارد: عده اي مي گويند آنان امرا هستند و همه خلفا و اميران را شامل مي شود اما در روايات متعددي که از پيامبر اسلام (ص) نقل شده منظور از اولي الامر، امامان دوازده گانه اند که نام و مشخصات هر يک توسط آن حضرت به طور صريح و دقيق بيان شده که از جمله آنها حديث جابر است که در آن نام يکايک ائمه معصومين از علي (ع) تا حضرت ولي عصر (عج) ذکر شده. (5) پس طبق اين آيه اطاعت و فرمانبرداري از اولي الامر واجب شده بنابراين اطاعت و پيروي از دستورات و بيانات امام حسين (ع) لازم و واجب است.
طبق آيه«قل لا اسئلکم عليه اجرالاالمودة في القربي» (6) محبت و دوستي امام حسين (ع) از امت اسلامي خواسته شده زير امام حسن (ع) در خطبه اي اين چنين فرمودند: منظور خدا از اقتراف حسنه و کار نيک انجام دادن در اين آيه مودت و دوستي ما اهل بيت است.
«و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا» کسي که مظلوم کشته شد براي ولي او سلطه قرار داديم. (7) يکي از القاب امام حسين (ع) مظلوم است که بيشتر با نام او همراه است؛ مانند السلام علي الحسين المظلوم الشهيد. (8) آيه ياد شده به احترام خون انسان ها و حرمت شديد کشتن آنان اشاره دارد. در روايتي اين مفهوم به شهادت سيدالشهدا (ع) تطبيق داده شده. فردي از امام صادق (ع) از تفسير آيه پرسيد. حضرت فرمودند: «هو الحسين بن علي قتل مظلوما و نحن اولياه و القائم منااذقام طلب بثارالحسين» او حسين است که مظلومانه کشته شد و ما اولياء او هستيم و قائم ما هنگام ظهور به خونخواهي حضرت قيام خواهد کرد. (9)
« مرج البحرين يلتيقيان* بينهما برزخ لايبقيان*... يخرج منهما اللوء لوء و المرجان» (10) اين آيات همانند آيات ديگر سوره الرحمن نعمت هاي الهي را يادآوري مي کنند و مي فرمايند خداوند دو درياي مختلف را در کنار هم روانه کرد و با اينکه با يکديگر تماس و برخورد دارند ولي هيچکدام بر ديگري طغيان و غلبه نمي کند چون در ميان آن دو برزخي قرار داده شده که مانع از طغيان و غلبه يکي بر ديگري مي شود. از آن دو دريا مرواريد و مرجان خارج مي شود.
ابتدا لازم به ذکر است که آيات قرآن ظاهر و باطني دارند به همين دليل ممکن است يک آيه داراي چندين معنا باشد و آنچه در روايات براي تفاسير آنها آمده از بطون قرآن است که از ائمه رسيده و منافاتي با ظاهر آن نداشته باشد. در حديثي از امام صادق (ع) در تفسير آيات مذکور آمده: علي (ع) و فاطمه (س) دو درياي عميقند که هيچيک بر ديگري تجاوز نمي کند و از اين دو دريا لوءلوء و مرجان يعني حسن و حسين خارج شده اند (11). در روايت ديگري نيز آمده منظور از دو دريا علي و فاطمه و منظور از برزخ و حائل ميان آن دو رسول خدا و مقصود از لوءلوء و مرجان حسن و حسين هستند. (12)
تجلي قرآن از مدينه تا کربلا
در مدينه هنگامي که مروان نماينده يزيد مأمور شده بود تا از امام حسين (ع) هر طور که شده بيعت بگيرد اما رو به مروان کرد و فرمود: واي بر تو، تو پليدي در حالي که ما خانواده اي هستيم که خدا در مقام و منزلت ما فرموده: «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» و پس از آن از بيعت با يزيد ممانعت کردند و به سوي مکه حرکت نمودند.
هنگام خروج از مدينه نيز اين آيه را تلاوت فرمودند که «فنخرج منها خائفا يترقب قال رب نجني من القوم الظالمين». (15) اين آيه را خداوند از قول موسي (ع) مي فرمايد که هنگامي که از ترس فرعون به سوي مدين مي رفت، گفت: پروردگارا مرا از قوم ستمکار نجات بده.
آنگاه که امام حسين (ع) به سوي مکه رهسپار شدند گروه هايي از جنيان و فرشتگان براي ياري آن حضرت حاضر شدند اما امام اين آيات را تلاوت فرمودند: «اينما تکنوا يدرککم الموت و لو کنتم في بروج مشيدة». (16)
هر جا باشيد ولو در برج هاي استوار و سر به فلک کشيده. مرگ شما را فرا مي گيرد؛ و همچنين آيه «لبرز الذين کتب عليهم القتل الي مضاجعهم» (17) کساني که کشته شدند در سرنوشتشان نوشته شده بود (با پاي خويش) به قتلگاه خود رهسپار مي شدند.
در شب سوم شعبان سال 60 همين که وارد مکه معظمه گرديد، چون وارد شد اين آيه را تلاوت فرمود: «و لما توجه تلقاء مدين قال عسي ربي اين يهديني سواء السبيل». (18) اين آيه را خداوند درباره احوالات موسي (ع) فرمود. موقعي که متوجه شهر مدين شد، گفت: اميد است پروردگار من، مرا به راه راست هدايت نموده و به مقصود برساند.
در مکه نيز هنگامي که با ابن عباس به گفت وگو مشغول بودند درباره بني اميه اين آيات را تلاوت کردند: «انهم کفروا بالله و برسوله و لاياتون الصلاة الا و هم کسالي» آنان به خدا و پيامبر او کفر ورزيده و جز با حالت کسالت به نماز نپرداخته اند (19)؛ و همچنين آيه «يرائون الناس و لايذکرون الله الا قليلا» با مردم رياکاري مي کنند و خدا را جز اندکي ياد نمي کنند؛ و آيه «مدبرين بين ذلک لا الي هولاء و لاالي هولاء و من يضل الله فلن تجد له سبيلا» يعني در اين ميان (بين کفر و ايمان) سرگشته اند نه جزو آنان (مومنان) و نه جزو اينان ( نامومنان) و هر کسي که خداوند در گمراهي واگذاردش هرگز براي او بيرون شدني نخواهد يافت (20) در انتها فرمودند: «کل نفس ذائقه الموت و انما توفون اجورکم» هر جانداري چشنده طعم مرگ است و بي شک در روز قيامت پاداش هايتان را به تمامي خواهند داد (21).در آستانه عيد قربان که امام حسين (ع) به دليل شدت فشار ها و ناامني موجود تصميم به خروج از مکه و حرکت به سوي کربلا گرفتند، نماينده يزيد که مأمور شده بود يا بيعت از امام بگيرد يا او را به شهادت برساند در راه مکه راه را بر امام و اهل بيتش بست و درگير شدند. به امام حسين (ع) گفتند: مي ترسيم شما بين مردم شکاف بيفکني! حضرت اين آيه را تلاوت فرمودند: «لي عملي و لکم عملکم انتم بريئون مما اعمل و انا بريء مما تعملون» عمل من از آن من و عمل شما از آن شماست. شما از آنچه من مي کنم بري و برکناريد و من از آنچه شما مي کنيد بيزار. (22)
در وسط راه بود که خبر خيانت مردم کوفه و شهادت پسرعم امام (مسلم بن عقيل) به ايشان رسيد. فرزدق شاعر معروف در بين راه مکه و عراق به امام چنين گفت: چگونه به طرف عراق مي روي در حالي که پسرعموي تو را کشته اند؟ امام بلافاصله پس از شنيدن خبر فرمودند: «انا لله و اناليه راجعون».
سپس به حرکت خويش ادامه دادند تا اينکه با سپاهيان حربن يزيد رياحي رو به رو شدند و مجبور به فرود آمدن در کربلا گرديدند. حر به امام گفت: چرا آمده اي؟ فرمود: نامه هاي دعوت شما مرا به اينجا آورد ولي حالا پشيمان شده ايد؛ و اين آيه را تلاوت فرمود: «فمن نکث فانما نکث علي نفسه» پس هر کس که پيمان شکند همانا به زيان خويش پيمان شکسته است. (23)
همين که فرماندار کوفه (عبيدالله بن زياد) نامه رسمي براي حر فرستاد که راه را بر حسين ببندد و او نامه را به امام عرضه داشت، امام اين آيه را تلاوت فرمودند: «و جعلناهم ائمه يدعون الي النار...» و آنان را پيشواياني خوانديم که به سوي آتش دوزخ دعوت مي کنند و روز قيامت ياري نمي يابند. (24)
در روز عاشورا نيز در بحبوحه جنگ آياتي را تلاوت فرمودند که علاوه بر رسوا کردن دشمن، به بيان اهداف و مقاصد خويش از جنگ پرداختند تا آنان که در لشکر يزيد بودند اين کلمات را شنيده باشند و خود راه خود را انتخاب کنند. «فاجعلوا امرکم و شرکائکم ثم لايکن امرکم ثم اقتضوا الي و لا تنظرون» شما با شريکاني که قائليد کارتان را هماهنگ و عزمتان را جزم کنيد، سپس در کارتان پرده پوشي نکنيد، آنگاه کار مرا يک سره نماييد و مهلتم ندهيد. (25)
در ادامه فرمودند: «انما ولي الله الذي نزل الکتاب و هو يتولي الصالحين» سرور من خداوند است که اين کتاب آسماني را فرو فرستاده و او دوستدار شايستگان است. (26)
در انتها نيز فرمودند: «اعوذ بربي و ربکم من کل متکبر لا يومن بيوم الحساب» يعني من به پروردگار خود و پروردگار شما از شر هر متکبري که به روز حساب ايمان ندارد، پناه مي برم (27) و با اين اذکار بود که به ميدان نبرد شتافت و جانانه در راه خداوند متعال به شهادت رسيد.
سوره امام حسين (ع)
پي نوشت ها :
1- آل عمران/61.
2- احزاب/33.
3- مجمع البيان ج 8ص375 الميزان ج 16ص336.
4- نساء/59.
5- تفسيرصافي ج1 ص 366.
6- شوري/23.
7- اسراء/33.
8- مفاتيح/148.
9- تفسيرنورالثقلين ج4 ص 182.
10- الرحمن/19 تا 22.
11- تفسيرقمي ج2 ص 322.
12- البرهان ج5 ص 266.
13- تفسيرنور الثقلين ج5 ص 571.
14- بحارالانوار ج36 ص 131.
15- قصص/21.
16- نساء/78.
17- آل عمران/154.
18- قصص/22.
19-توبه/54.
20-نساء/141 و 142.
21- آل عمران/185.
22- يونس/41.
23- فتح/10.
24- قصص/41.
25- يونس/71.
26- اعراف/196.
27- غافر/27.
منبع: نشريه همشهري آيه شماره 8