چه کنيم با اين باباي غرغرو!

پدر پيري دارم. عيب مهم او اين است که خيلي بد دهن است و همه را مسخره مي کند. حدود يک سال و نيم است که مادرم از دنيا رفته. هر وقت حرف از فاميل هاي مادرم مي شود آن ها را مسخره مي کند و به آن ها فحاشي و توهين مي کند. من هم عصباني مي شوم و در اين مواقع با او حرفم مي شود. به نظر شما من بايد چکار کنم؟ وظيفه من در قبال چنين پدري چيست؟ آيا مي توانم جواب فحش هايش را بدهم؟
چهارشنبه، 21 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چه کنيم با اين باباي غرغرو!

 چه کنيم با اين باباي غرغرو!
چه کنيم با اين باباي غرغرو!


 

نويسنده: فاطمه قنبرزاده




 

پرسش:
 

پدر پيري دارم. عيب مهم او اين است که خيلي بد دهن است و همه را مسخره مي کند. حدود يک سال و نيم است که مادرم از دنيا رفته. هر وقت حرف از فاميل هاي مادرم مي شود آن ها را مسخره مي کند و به آن ها فحاشي و توهين مي کند. من هم عصباني مي شوم و در اين مواقع با او حرفم مي شود. به نظر شما من بايد چکار کنم؟ وظيفه من در قبال چنين پدري چيست؟ آيا مي توانم جواب فحش هايش را بدهم؟

پاسخ:
 

مهم ترين رابطه انساني، رابطه فرزند با پدر و مادر است که اصل وجود فرزند وابسته به آن هاست. آنچه پدر و مادر براي فرزند انجام مي دهند، به هيچ وجه قابل جبران و مقابله نيست. از اين رو نمي توان بر اساس قاعده رفتار متقابل و برابر با آنان رفتار نمود و همانند خودشان به آنان پاسخ داد. گويا به همين دليل است که قرآن کريم معيار ارزش را در رابطه با پدر و مادر، احسان قرار داده است. در هيچ آيه اي هم نيامده که فرزند بايد با پدر و مادرش رفتاري عادلانه داشته باشد؛ زيرا در چينن موضوعي، عدل و برابري در رفتار کارآيي ندارد. البته اين امر در مواردي، بخصوص در مورد شما، کار آساني نيست و نياز به تقوا و ايمان بسيار دارد و چه بسا به خاطر همين سختي و دشواري و اهميت، قرآن کريم در آيات متعدد بعد از سفارش به توحيد، فرزندان را توصيه به احسان به پدر و مادر خويش مي کند. مثلاً در آيه 36 از سوره نساء پس از امر به عبادت خدا و شرک نورزيدن به او، بي درنگ مي فرمايد؛ « به پدر و ماد خود احسان کنيد».
در آيه 23 از سوره اسراء هم به همين شکل:« و پروردگار تو مقرر ساخت که جز او را مپرستيد و به پدر و مادر خويش احسان کنيد.»
در جايي ديگر، قرآن کريم سفارش مي کند که در برخورد با پدر و مادر پير و فرتوت خود، اظهار خستگي و ناشکيبايي نکنيد. آن گونه نباشيد که آن ها احساس کنند شما از خدمت کردن به ايشان خسته شده ايد:« اگر يکي از آن دو يا هر دو در کنار تو به سالخوردگي رسيدند، به آن ها اف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آن ها سخني شاسيته بگو و از سر مهرباني، بال فروتني بر آنان بگستر و بگو: پروردگارا، آن دو را رحمت کن، چنان که مرا در کودکي پروراندند. » (اسراءآيه 23 و 24 )
روشن است که اين آيه تنها مخصوص والدين پيري که کماکان خوش اخلاق و مهربان و خوش زبان هستند نيست و شامل همه والدين پير و فرتوت مي شود.
در روايات ما نيز بسيار به اين مساله تاکيد شده. مثلا «ابراهيم بن شعيب» مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض کردم: پدرم بسيار پير و سالخورده و ناتوان شده است. هر گاه حاجتي داشته باشد او را بر مي دارم و بر دوش مي کشم. حضرت فرمود:« اگر بتواني عهده دار کارهاي او شوي چنين کن، حتي با دستانت لقمه در دهان او بگذار، که اين کار فرداي قيامت، براي تو بهشت (يا سپر آتش) خواهد بود.» (بحار الانوار، ج71،ص56)
البته هدف شما در انجام اين امور و توجه بيش از پيش به پدرتان کسب رضايت الهي باشد. اما بدانيد نظر روانشناسي هم بي تاثير نخواهد بود. زيرا همچنان که کودکان و نوجوانان، از رفتار و عمل بزرگ ترها درس و الگو مي گيرند، سالخوردگان نيز گاهي از نظر فکر و قضاوت و ديدگاه، تحت تاثير رفتار جوانان قرار مي گيرند.
موارد بسياري مشاهده شده که خانواده اي غير متدين و بي تفاوت نسبت به ارزش ها و پاکي ها، در اثر مشاهده رفتار شايسته از جوان شان، به راه آمده اند يا افرادي سالخورده تحت تاثير رفتارهاي صحيح فرزندان شان در رفتار خود تجديد نظر نمودند.
 
در واقع، جوان پاکدل و پاک رفتاري چون شما مي تواند، در کم و کيف رفتار پدر پيرش اثر بگذارد و جلوي عود رفتارهاي غلط گذشته او را بگيرد.
در روايات ما آمده جواني به نام « زکريا بن ابراهيم» که مسيحي بود، مسلمان شد و به سفر حج رفت. در اين سفر، امام صادق عليه السلام را زيارت کرد و از امام پرسيد: پدر و ماد و بستگانم هنوز نصراني اند. چه کنم؟ مادرم نيز نابيناست. آيا با آنان باشم و با آنان غذا بخورم؟
امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا گوشت خوک مي خورند؟ گفت: نه، اصلاً... حتي به گوشت خوک، دست نمي زنند. امام فرمود: با آنان باش و به مادرت رسيدگي کن و اگر از دنيا رفت، خودت کارهاي مربوط به کفن و دفن او را انجام بده و به ديگران واگذار مکن. زکريا پس از بازگشت از سفر حج، به توصيه امام صادق عليه السلام به مادرش بسيار نيکي و ملاطفت مي کرد، به او غذا مي خوراند، لباس و سر و وضع او را تميز مي کرد و در خدمت وي کوشا بود. مادرش از اين تغيير رفتار، سؤالي به ذهنش رسيد و پرسيد: پسرم! قبلاً که نصراني بودي با من چنين رفتاري نداشتي، چه شده که پس از مسلمان شدن چنين شده اي؟
زکريا پاسخ داد:
يکي از فرزندان پيامبر اين دستور را به من داده است. مادر پرسيد: آيا او پيامبر نيست؟ پسر گفت: خير، او پسر پيامبر است، چون اين گونه تعليمات، از تعاليم پيامبران است. پسرش جواب داد: خير، پس از پيامبر اسلام، پيامبري نخواهد آمد. او يکي از فرزندان آخرين پيامبر الهي است.
مادرش گفت: پسرم! بهترين دين را برگزيده اي. اين دين را به من هم ارائه بده و آن را بر من عرضه کن. بدين ترتيب فرزند تعاليم اسلام را بر مادر مسيحي خويش عرضه کرد. او هم به اسلام گرويد و مسلمان از دنيا رفت. (بحارالانوار، ج71، ص65.)
اين شاهدي بر تاثير عمل به «دستورهاي دين» در مورد نحوه معاشرت با والدين و برخورد با سالمندان است که يک مسيحي را به اسلام جذب مي کند و نور هدايت را در دل او مي تاباند. ما نيز مي توانيم با عمل به دستور دين در برخورد با والدين سالخورده، آن ها را هدايت و به اشتباه خود آگاه کنيم.
با توجه به مطالب فوق توصيه ما به شما اين است:
1. در مقابل رفتار پدر با کمال احترام، ملايمت نشان داده، صبر پيشه کنيد و هرگز رودروي ايشان نايستيد و در مقابل حرف هاي تند ايشان عکس العمل نشان نداده و به هيچ وجه بد دهاني او مجوز تکرار همان رفتار غلط از جانب شما نباشد. فحش و ناسزا در هر حال زشت است؛ پس به فکر مقابله به مثل نباشيد، هرچند سکوت و ناراحتي مشفقانه اي که در چهره شما پيدا مي شود، مي توانيد براي انتقال عمق ناراحتي تان نسبت به اين حرف ها و تعابير کافي باشد.
2. به هر دليلي اگر برخورد قهرآميزي از پدرتان ديديد، لازم است سکوت کنيد يا از روبرو شدن با ايشان خودداري کرده و آن جا را ترک کنيد. همواره به ياد داشته باشيد که او وظيفه حفظ عفت کلامش را دارد و شما وظيفه حفظ حرمت او را... پس بي توجهي او به وظيفه اش مانع انجام وظيفه شما نشود.
3. بر اساس تحقيقات روانشناسي امکان تغيير عميق اخلاقي در پدر شما در اين سن تقريباً نزديک به محال است. يعني بسيار بعيد است که پدرتان انساني کاملاً خوش اخلاق و خوش زبان بشود. اما رفتار شما مي تواند کم و کيف بروز رفتارهاي نادرست او را تغيير دهد و به کمترين اندازه بکشاند.
پس توصيه مي شود به جاي تلاش بي ثمر در اصلاح عميق اخلاقي ايشان که چيزي جز فرسودگي رواني براي شما در پي نخواهد داشت، تا رسيدن به مرحله بهبود وضعيت کنوني و به حداقل رسيدن دفعات هتاکي و ناسزاگويي ايشان؛ او را با همين شرايط بپذيريد. مطمئن باشيد خداوند متعال هم با بندگانش و از جمله پدر شما با توجه به شرايط و مقدورات شان رفتار خواهد کرد.
4. از زمينه هايي که مي تواند باعث تکرار رفتارهاي قبلي پدرتان شود جلوگيري کنيد. تجربه نشان مي دهد که افراد در چه موقعيت و شرايطي دست به رفتارهاي خارج از چارچوب مي زنند. تلاش کنيد با مهارت جلوي بروز اين رفتارهاي نادرست پدرتان را بگيريد. چه مکان خاص يا فرد معين يا خاطره اي مشخص باشد و چه گفتگويي ساده که مي تواند به آن نتيجه نامطلوب منتهي گردد.
5. سعي کنيد صد درصد تمرکز خود را روي زندگي شخصي و هدف هاي بلندي که پيش روي خود داريد قرار دهيد و بيش از حد لازم به اين مشکل فکر نکنيد. از اتلاف عمر شريف تان، در امور خارج از حيطه وظايف و اختيارات تان پرهيز کنيد. مطمئن باشيد اين قدر شما کار واجب زمين مانده داريد که فرصت عصبانيت و خودخوري و افسردگي از دست رفتارهاي پدر گراميتان را پيدا نخواهيد کرد.
قطعاً آن چه خداوند از شما انتظار دارد انجام همين امور مثبت است؛ نه اصلاح امور اصلاح نشدني.
موفق باشيد.
منبع:نشريه ديدار آشنا - شماره 137




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.