گريز از خطا

شناخت راه هاي مواجهه با مدعيان دروغين مهدويت از طريق آشنايي با روش ها و ويژگي هاي خاص آنها، براي مصون ماندن از خطرات و انحرافات آنان امري ضروري است. گستردگي و پراکندگي اين گونه ادعاها در طول تاريخ، دليل روشني بر اصالت اسلامي و رسوخ انديشه مهدويت در ميان مسلمانان است.
جمعه، 23 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گريز از خطا

 گريز از خطا
گريز از خطا


 

نويسنده: امير محسن عرفان *




 
بازشناسي راه هاي در امان ماندن از گزند مدعيان دروغين

طليعه سخن
 

شناخت راه هاي مواجهه با مدعيان دروغين مهدويت از طريق آشنايي با روش ها و ويژگي هاي خاص آنها، براي مصون ماندن از خطرات و انحرافات آنان امري ضروري است. گستردگي و پراکندگي اين گونه ادعاها در طول تاريخ، دليل روشني بر اصالت اسلامي و رسوخ انديشه مهدويت در ميان مسلمانان است. راستي ها زماني رخ مي نمايد که به شناسايي دقيق تاريخ و کشف حقايق زندگي مدعيان دروغين بپردازيم. بررسي کامل گونه هاي مواجهه با مدعيان دروغين، مسئوليتي است که بر اين قلم ناتوان سنگيني مي کند. نگارنده در اين سطور مي کوشد تا زمينه ساز مطالعات بيشتر در اين عرصه باشد.

مدعيان دروغين و عصر ارتباطات
 

انتظار سبز شيعيان براي تحقق حکومت مهدوي، از مؤلفه هاي اصلي حيات و پويايي تشيع در سراسر تاريخ اسلام بوده و بديهي است که دشمن در ميدان پيکار با تفکر شيعي، اين پايه اساسي را در تيررس مستقيم مبارزه خود قرار دهد. در سال هاي اخير، پديده اوهام و خرافه، طريقت هاي منهاي شريعت و بازار مکر مدعيان دروغين، رشد فزاينده و البته نگران کننده اي يافته است. روزي نيست که حرف هاي دروغين يک مدعي به گوش نرسد که از سوي امام زمان (عج) مأمور به کاري شده است!
آري؛ نسل امروز، تشنه معنويت است و عده اي براي رفع عطش مردم، صداي گوساله سامري سر مي دهند.
در اينجا ضروري است که چند نکته يا در واقع چند هشدار گوشزد شود:
1. خطر قرار گرفتن در دام مدعيان دروغين براي تمامي اقشار جامعه وجود دارد؛ اما اقشار مذهبي به خاطر باورهاي اعتقادي، بيشتر در معرض خطر قرار دارند. امروزه دشمنان دين و افکار اصيل اسلامي فهميده اند که بهره گيري از زور و ابزارهاي سخت و خشن در تغيير نگرش هاي اصيل جامعه نتيجه اي ندارد و از اين رو به بهره گيري از روش هاي نرم و خزنده و نفوذ از روزنه ايجاد شبهه در اعتقادات و گسترش تفکرات انحرافي با پوشش ديني و مذهبي روي آورده اند. براي مثال، اين جريانات انحرافي، ادعاي ارتباط با امام زمان (عج) مکاتبه با آن حضرت، ابلاغ رهنمودهايي از سوي آن حضرت، اطلاع از وقت ظهور و مواردي از اين قبيل را دارند.
دشمن دريافته است که به جاي جبهه گيري علني و رويارويي با بنيان هاي اسلام و تشيع، بايد چون موريانه در آن رخنه کند و با سلاح شبهه سازي به جنگ مهدويت برود. مسخ محتواي آموزه مهدويت و بي اثر کردن اعتقادات مهدوي، هدف عمده اين تهاجم بوده است.
2. جالب آن است که بسياري از اين انحرافات اعتقادي، سياسي و رفتاري در حوزه مطالعات مهدوي، در آغاز پيدايي، کمتر از زمان حال بوده اند. آنچه اکنون به گسترش و نفوذ اين گونه ادعاها در جوامع کمک مي کند، ابزارهاي رسانه اي جديدي است که حاميان اين جريان هاي منحرف، به استخدام خود در آورده اند و مطابق اسناد و مدارک، مورد حمايت جريان هاي فاسد سرمايه داري جهاني هم هستند. رسانه ها و ابزارهاي جديد، اين امکان را براي جريان هاي انحرافي فراهم کرده است که به ترويج عقايد خود بپردازند. اين وضعيت، در ايران اسلامي خطرناک تر است ؛ چرا که بعضي از دولت هاي مخالف انقلاب اسلامي، تلاش مضاعفي را براي منحرف کردن نسل جوان در ايران انجام مي دهند.
3. آنچه مدعيان دروغين مهدويت را در عصر ارتباطات از مدعيان دوران هاي پيشين متمايز مي سازد عبارت است از : برخورداري از انسجام تشکيلاتي، رعايت اصول حفاظتي و رازداري در اجراي برنامه ها و برخورد با افراد غير گروه، وجود رابطه شديد «مريد و مرادي » بين اعضا و مدعيان دروغين، برخورداري آنان از حمايت بيگانگان و برخي محافل مشکوک، سوء استفاده از احساسات و تعصبات مذهبي و استفاده از ابزار ارتباط جمعي براي نفوذ هر چه بيشتر در جامعه.

راه هاي در امان ماندن از گزند مدعيان.
 

1. ثبات قدم در دين داري
 

عصر غيبت و دوران آخر الزمان، آکنده از انواع فتنه ها، شرارت ها و ضلالت ها و مفاسد است. آن گاه که واپسين حجت خدا، رخ در پس پرده غيبت نهان کرد، بدعت ها، هوا پرستي ها، فتنه انگيزي ها و عداوت ها اوج گرفت، باطل پيشه گان گردن کش بر مسند قدرت نشستند و خداجويان و حق طلبان، اقليتي ناچيز را تشکيل دادند.
طبعاً در اين زمان، پافشردن بر شاخص هاي حيات طيبه ديني و اجراي حدود الاهي، حق مدار ماندن، تقوا داشتن، دست به چرب و شيرين دنيا نيالودن؛ از پرتگاه فتنه ها جستن و به دام بدعت ها گرفتار نيامدن، امري شگرف است که جز با برخورداري از اراده پولادين و دين شناسي بنيادين و توفيق الاهي، حاصل نمي شود.
 
از اين رو، اميرالمؤمنين (ع) درباره ثبات در دين داري و اهميت آن در دوران غيبت، مي فرمايد:
«حبيبم، رسول خدا(ص) فرمود: سوگند به آن که مرا برانگيخت، فرزند من غايب خواهد شد. پس هر که زمانه غيبت وي را درک کرد، بر ريسمان محکم دين خدا چنگ زند و بر ابليس خبيث راهي نگشايد که با افسون شک و ترديد، او را از آيين من، دور، و از دين من برون سازد.» (1)

2. زدودن دروغ و خرافه پردازي از آموزه هاي مهدويت
 

بدون شک، نمي توان براي تبيين آموزه مهدويت به هر روش ناصواب تمسک جست. حتي اگر از رهگذر استفاده از اين روش ها، مخاطبان براي مدتي، رفتارهايي ديني از خود بروز دهند، اين امر هيچ گاه دوام نخواهد داشت. پيامد شوم دروغ و خرافه پردازي، بسيار بيشتر از آثار کوتاه و به ظاهر مثبت آن خواهد بود؛ زيرا افزون بر اين که اين امر، محتواي دين را دستخوش آسيب و تحريف مي کند و حقايق را با خرافات مي آميزد. به هنگام آشکار شدن حقايق، تنفر و بي اعتمادي مخاطبان را به آموزه مهدويت برخواهد انگيخت.

3. بازخواني دوباره آموزه هاي مهدويت
 

مفاهيم و آموزه هايي مانند غيبت، انتظار، ارتباط و ملاقات، علايم و شرايط ظهور و... هم چون ديگر آموزه هاي ديني، به تبيين و تفسير صحيح و مستند کارشناسان نيازمندند؛ زيرا ممکن است بدفهمي آنها، بدعت ها، فرقه ها و نحله هاي منحرف بسياري را پديد آورد. از اين رو، فهم و تفسير صحيح مسائل مهدويت، از مهم ترين بايسته هاي مهدويت پژوهي و رسالت مهم کارشناسان و مراکز علمي - فرهنگي است.
البته اين بدان معنا نيست که مفاهيم را از آن چه جوهره آن است تهي سازيم؛ بلکه مفاهيم بايد به گونه اي تحليل شوند که در آن، عقلانيت با معنويت، قدرت با اخلاق، دانش با ارزش و عمل با علم، جمع شود. يکي از مهم ترين نقاط آسيب پذير انديشه مهدويت، آن است که مفاهيم و آموزه هاي آن، از تعريف جامع و نظام مند تهي شده، مورد تجزيه قرار گرفته و با آن برخورد گزينشي شود. آموزه هاي مهدويت در گذشته، متأسفانه با ديد جامع، تحليل و بررسي نشده است. از اين رو، پاره اي از مفاهيمي که اسلام روي آن ها تأکيد کمتري داشته، برجسته شده و برخي ديگر که اسلام به آن توجه بيشتري کرده است، فراموش شده اند و اين خود سبب مي شود که انديشه مهدويت، نامفهوم جلوه کند.

4. تبيين نقش، جايگاه و مسئوليت علما و خواص در احياء و نشر فرهنگ مهدويت
 

عصر غيبت با چالش هاي «فترت»، «حيرت»، «فتنه» و «يأس» همراه است. از همين رو است که سکان رهبري مردم را به فقها سپرده اند تا با اصول راهبردي، به مقابله با اين چالش ها برخيزند.
بلوغ اجتماعي پايه اي ترين مسأله عصر غيبت است؛ زيرا که از ناحيه فاعل، هيچ مشکلي وجود ندارد و هر چه هست در عدم قابليت قابل است. از اين رو در عصر غيبت، علما، وظيفه سنگيني به عهده دارند و آن، اين که بايد در جهت پيرايش فرهنگ مهدوي بکوشند و آن را بازخواني کنند تا پاک بودن ساحت آن از بدعت ها و نيز توانمندي آن در حماسه سازي مغفول نماند. حضور عالمان مسئوليت پذير راه را براي تفکرات عوامانه، مطالب ضعيف، دروغ و ويرانگر مي بندد.
بصيرت، هوشياري و بيداري بايستي مبناي کار خواص قرار گيرد تا از يک طرف، انديشه مهدويت مهجور نشود و از ديگر سو، به بهانه ترويج آموزه مهدويت، دروغ گفتن، صواب تلقي نگردد، که چنين انديشه اي بسيار خطرناک و زمينه ساز تحريف و بدعت هاي فراوان خواهد شد پس عالمان ديني - که پاسداران حريم حوزه معرفت ديني و معنويت اسلامي هستند - رسالتي بس بزرگ دارند و پيامبر اکرم (ص) نيز در اين باره فرموده است : «اذا ظهرت البدع في امتي فليظهر العالم علمه، فمن لم يفعل فعليه لعنه الله؛ (2) هنگامي که بدعت ها در امت من ظاهر شد، عالم بايد علم خودش را آشکار کند. پس هر کس چنين نکرد، لعنت خدا بر او باد.

5. جلوگيري از سيطره نا اهلان بر انديشه مهدويت
 

تدريس، تأليف و پژوهش در حوزه مطالعات مهدوي از عهده هر فردي ساخته نيست؛ تنها کساني مي توانند عهده دار هدايت ديگران شوند که خود در مسير هدايت گام نهاده و به هدايت رسيده باشند. در غير اين صورت، فرجامي جز گمراهي متصور نخواهد بود. انديشه مهدويت، زماني به سر منزل مقصود مي رسد که کساني عهده دار آن شوند که هدايت الهي را درک کرده، از دين و دانش، بهره کافي برده و در عمل به آن ملتزم باشند. از اين رو است که نه عالمان بي عمل و نه جاهلان بي خبر از شيوه صحيح دعوت افراد به آموزه مهدويت، نمي توانند به ترويج اين آموزه بپردازند.
حضور و ظهور افراد غير متخصص در عرصه بيان و بلاغ آموزه مهدويت، زمينه ساز تحريف هاي لفظي و معنوي در انديشه مهدويت مي باشد. اگر عوام جاي عالمان بنشينند آرام آرام، زيادت و نقصان معارف از سويي، و از سوي ديگر، تحليل و تفسير به رأي هاي خطرناک در حوزه مطالعات مهدوي پديد مي آيد.

پي‌نوشت‌ها:
 

*. دانش آموخته مرکز تخصصي مهدويت.
1. محمد بن حسن الحرالعاملي، اثبات الهداه،ج 3، ص 459.
2. کليني (رحمه الله)، اصول کافي، ج 1، ص 70.
 

منبع:نشريه امان، شماره 36.




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.