نوستالژي تلخ

ادبيات بريتانيا سنت خاصي دارد که هنوز حتي در آثار امروزي آن ها نيز محسوس است به جز نثر نويسندگان بزرگ ايرلندي که آثارشان طبعاً به زبان انگليسي نوشته و چاپ مي شوند. رمان نويسان بريتانيايي به وضوح وام دار بزرگاني چون ريچاردسون، هاردي، ديکنز و کنراد و غيره اند. سبک خاص رمان نويسان بريتانيايي که حتي در آثار رمان نويسان جديدتري مثل آنتوني برجس نيز مشهود است پنداري با شرايط جوي و هواي تيره و خاکستري اين جزيره ارتباطي تنگاتنگ دارد.
شنبه، 24 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نوستالژي تلخ

 نوستالژي تلخ
نوستالژي تلخ


 

ـ کازوئوايشي گورو/ ترجمه: سهيل سمي
ـ نشر ققنوس 1388
ـ نويسنده: سهيل سمي/ مترجم کتاب تسلي ناپذير


 

تسلي ناپذير
 

ادبيات بريتانيا سنت خاصي دارد که هنوز حتي در آثار امروزي آن ها نيز محسوس است به جز نثر نويسندگان بزرگ ايرلندي که آثارشان طبعاً به زبان انگليسي نوشته و چاپ مي شوند. رمان نويسان بريتانيايي به وضوح وام دار بزرگاني چون ريچاردسون، هاردي، ديکنز و کنراد و غيره اند. سبک خاص رمان نويسان بريتانيايي که حتي در آثار رمان نويسان جديدتري مثل آنتوني برجس نيز مشهود است پنداري با شرايط جوي و هواي تيره و خاکستري اين جزيره ارتباطي تنگاتنگ دارد. اما در چند دهه اخير نويسندگاني که خودشان يا خانواده هاي شان به بريتانيا مهاجرت کرده اند و حال به زبان انگليسي آثار خود را خلق مي کنند. با اين که از بعضي جهات تحت تأثير سنت بريتانيايي هستند، از جهات ديگر در تازه اي به روي رمان بريتانيايي گشوده اند. ايشي گورو رمان نويس بريتانيايي ژاپني الاصل يکي از همين نمونه هاست. نثرايشي گورو به لحاظ اينکه از ارتباط فرهنگي اش را با ادبيات ژاپن قطع نکرده است ويژگي هايي شرقي دارد که در ادبيات بريتانيايي بي نظيرند به همين دليل رماني مثل « هرگز رهايم مکن» به رغم روايت گر بودنش و نيز توصيف عمارت هاي بريتانيايي که جز لاينفک رمان کلاسيک اين ديار است آبستن سوز و گذاري است که نمونه هاي اش در انگلستان نادرند. اين داستان بي آن که به ورطه سانتيمانتاليسم بيافتد چنان عاطفي است و چنان نوستالژي تلخي دارد که شايد براي نوآموزان رمان نويسي در انگليس در تازه اي رو به جهان رمان باز کند. احساس سرگشتگي و حال و هواي امروزي که براي مثال در رمان تسلي ناپذير نيز مشهور است از جمله همين ويژگي هاي منحصر است. البته ترديدي نيست که ايشي گورو بسيار مديون سنت رمان نويسي در بريتانياست. نگاهي گذرا به «بازمانده روز» يا حتي بخش هاي توصيفي در رمان هرگز رهايم مکن گواه هاي خوبي بر اين مدعا هستند. با اين اوصاف مي توان اميدوار بود که نويسنده هاي مهاجر به زودي در ادبيات بريتانيا چشم انداز جديدي خلق کنند و دست کم تا حدي از سنگيني نثر متکلف رمان بريتانيايي بکاهند. البته ايشي گورو در چشم انداز تپه به شکل محسوس تري ارتباط خود را با زادگاه و سرزمين مادري اش ژاپن به رخ مي کشد. اما حتي در اين اثر کوتاه نيز شاهد ادغام ويژگي هايي شرقي غربي در روي کرد او به زبان و نيز نشانه هاي ادبي هستيم. مسأله اي که به آثار ايشي گورو در ادبيات برتيانيا ماهيتي يکه و منحصر به فرد بخشيده است.
منبع: ماهنامه همشهري ماه شماره 94.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.