تربیت دینی با نگرش به نظرات روانشناسی (1)
نویسنده: سید رسول هاشمی
منبع اختضصاصی: راسخون
منبع اختضصاصی: راسخون
چکیده
تربیت دینی یعنی تربیتی که مبتنی بر اصول مورد قبول دینی بوده و کلام خدا و روش معصومین علیهم السلام آن را تأیید کند. تربیت دینی کودکان اهمیت خاصی در تمام دوران زندگی آنها دارد چرا که منشأ لاابالی گری اکثر افراد لاابالی نسبت به دین بی اعتقادی به دین نیست و مؤید آن هم این که شعائر را تعظیم میکنند مثلاً برای ابا عبدالله عزاداری میکنند ولی در نماز هم کاهل است که این نشان دهندهی اعتقاد او به دین است. ولی ریشه این لاابالی گری به امور مهم دینی خصوصاً نماز در دوران کودکی است که والدین به امور مختلفی در این دوران باید توجه داشته باشند. از انتخاب همسر مناسب تا دوران جنینی و ارتباط مادر با خدا و همین طور دوران شیر دهی، اهتمام به مراسم دینی و همین طور پیش قدم شدن در تربیت و هدف دهی به او قبل از جامعه و افراد دیگر، ایجاد زمینه سازی برای امور عبادی و آماده کردن محیط زندگی و معاشرت برای تربیت دینی کودکان و بالاخره آگاهی دادن به کودکان نسبت به امور دینی و فلسفهی آنها.کلید واژه: تربیت، تربیت دینی، کودک، نماز، آداب
مقدمه
هر گروه و قشری از جامعه با هر ایده و طرز فکری که باشند دارای برنامههایی در راستای هدف خود هستند که تخلف از آن برنامهها موجب دور شدن از هدف و در نهایت نائل نشدن و نرسیدن به آن هدف نهایی است. دین مبین اسلام نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای پیروان خود برنامههای متنوع و مختلفی در راستای رسیدن به هدف اصلی خود که همان کمال است طرح ریزی کرده است. از مهمترین این برنامهها، برنامههای دینی و در رأس آن نماز است که طبق حدیث نبوی: «أَوَّلُ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةِ اِن قُبِلَتْ قُبِلَ ما سواها وَ إِن رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها؛ اول چیزی که در قیامت مورد محاسبه قرار میگیرد نماز است که اگر قبول شود بقیه اعمال هم قبول میشود و اگر رد شود بقیه اعمال هم مردود اعلام میشود.» (1) همان عبادتی است که خداوند متعال در سوره عنکبوت آیه 45 میفرماید: انسان را از فحشا و منکر نهی میکند: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»، به همین دلیل برای هر مسلمان حالت واکسینه کردن دارد در برابر هجمه ی شیاطین.و همان عبادتی است که پیامبر با جملهی «الصّلوة عمود الدّین» آن را ستون خیمهی دین دانستهاند، که اگر نباشد خیمهی دین نقش بر زمین میشود و از بین میرود. (2) و در اهمیت آن همین بس که در بدترین مواقع هم دستور به اداء آن داده شده لذا میبینیم که حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) در بحبوحهی جنگ و هجوم دشمن نماز خود را به پا میدارند و نمیگذارند این فریضه مهم از حضرت و یارانشان فوت شود اگر چه به قیمت شهادت چند تن از اصحاب حضرت تمام شود. پس این برنامه از مهمترین برنامهها و تکالیف هر فرد مسلمان است اما در خانوادهها اغلب با امری مواجه میشویم مبنی بر کاهلی جوانان نسبت به این تکلیف مهم و ما در این مجال در صدد راه کارهای پیشگیری از آن و بیان آن از منظر دین و اصول روان شناسی (روان شناختی) هستیم.برای آنکه رشد و تربیت کودک به صورت صحیح عملی شود و والدین در این مسیر با موانع و ناسازگاریهایی مواجه نگردند؛ اسلام توجه به عوامل و اصول ذیل را ضروری میداند.1.رشد و تربیت انسان باید بر اساس فطرت او صورت پذیرد؛
2. عوامل ارثی قبل از تولد و تأثیر آنها بر تربیت؛
3. نقش خانواده؛
4. برنامه ریزی ویژهای برای رشد و تربیت کودک؛
5. توجه به تفاوتهای فردی در رشد و تربیت فرزندان؛
6.کرامت دادن و عزیز شمردن کودکان؛
7. محیط؛
8. درونی کردن دین داری.
1- فطرت:
از دیدگاه اسلام هر فردی با فطرت پاک و دست نخورده آفریده میشود و دین هم مطابق به این فطرت طرح ریزی شده است. خداوند در این باره میفرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ؛ روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش خدا نیست این است دین و آیین محکم و استوار» (3) فطرت در لغت به معنای خلقت و شکافتن پردهی عدم و آفرینش یک موجود است خداوند انسان را به گونهای آفریده که به حق تمایل دارد و از باطل بیزار است درست همانند علاقهی مادر به فرزند که امری تعلیمی نیست بلکه فطری و غریزی است. (تفسیر نور، ذیل آیهی شریفه) حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: خداوند پیامبران خود را برانگیخت و پیاپی میان مردم فرستاد تا بشر را به ادای پیمان فطرت وادارند و نعمتهای فراموش شدهی خدا را یاد آوری کنند و با فعالیتهای تبلیغی خود نیروهای نهفتهی عقل مردم را برانگیزند و به کار اندازند.(4) پس استفادهی از فطرت به معنای یادآوری نعمتهای فراموش شدهی خداوند به کودک است تا در اول امر بداند خدایی هست و این امر فطری اوست لذا به راحتی قبول میکند و این مقدمهای است برای انجام تکالیف الهی.2- وراثت
نکته: بعد از بحث فطرت اولین امری که باید مورد توجه باشد و به عنوان مقدمهی مهمی در تربیت دینی کودکان مد نظر قرار گیرد وراثت است لذا برای داشتن فرزندان متعهد به دین لازم است قبل از ازدواج به فکر بود و بهترین انتخاب را از منظر دین داشته باشیم. پژوهشها نشان میدهند که شخصیت، رابطه دو سویهای با دین داری دارد؛ یعنی دین دارای و مؤلفههای آن از عناصر مؤثر بر شخصیت بوده و ویژگیهای شخصیتی نیز بر دین داری تأثیر میگذارند. به طوری که پژوهشهای ترویت ایوانز و میرز نشان میدهد 16 درصد از واریانس تغییر پذیری در دین ناشی از وراثت است که نمیتواند فقط به عادتهای مذهبی باشد و باید تعدادی صفت وابسته به دین داری نیز وجود داشته باشد. (5) عامل وراثت همان گونه که خصوصیات ظاهری و جسمی و عقلی را به فرزند انتقال میدهد صفات اخلاقی را هم منتقل میکند لذاست که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «أنظر فی أیّ شیءٍ تَضَعَ وَلَدَکَ فَإنَّ العِرقُ دَساسٌ» (6) ببینید نطفه خودتان را در چه محلی مستقر میکنید (از قانون وراثت غافل نباشید) توجه کنید زمینهی پاکی باشد تا فرزندان شما وارث صفات ناپسند نشوند. و به همین دلیل حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «اتقوا مِن خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ؟ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْء» (7) از «خضراء الدمن» بپرهیزید. به حضرت عرض شد یا رسول الله «خضراء دمن» چیست؟ فرمودند: زن زیبایی که از خاندان بد و پلید به وجود آمده باشد. و البته تمام این موارد در مورد مرد هم صادق است. برای مثال حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمایند: «شَارِبَ الْخَمْرِ لَا یُزَوَّجُ إِذَا خَطَب؛ اگر شارب الخمر خواستگاری کرد به او دختر ندهید». (8) یا امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «أَیُّمَا امْرَأَةٍ أَطَاعَتْ زوجها وَ هُوَ شَارِبُ الْخَمْرِ کَانَ لَهَا مِنَ الْخَطَایَا به عددِ نُجُومِ السَّمَاءِ وَ کُلُّ مَوْلُودٍ یَلِدُ مِنْهُ فَهُوَ نَجِسٌ وَ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ تَعَالَی مِنْهَا صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا حَتَّی یَمُوتَ زوجها أَوْ تَخْلَعَ عَنْهُ نفسها» (9) هر زنی که به هم بستری شوهر شراب خوار خود تن در دهد به عدد ستارگان مرتکب خطا شده و فرزندی که از آن مرد پدید آید ناپاک و پلید است و خداوند از آن زن هیچ توبه و فدیهای را قبول نمیکند مگر آن که شوهرش بمیرد یا او را از قید زناشویی رها سازد. مستی زن یا شوهر در لحظه آمیزش جنایت واقعی است زیرا کودکانی که در این شرایط به وجود میآیند اغلب از عوارض عصبی یا روانی درمان ناپذیر رنج میبرند.(10) این مورد فقط به عنوان مثالی آورده شد که منظور از آن تعمیم به تمام موارد و رذایل اخلاقی است. وقتی که فرزند انسان ببیند پدرش یا مادرش اهل نماز نیست طبیعتاً چون خوی راحت طلبانه دارد به آن سمت کشیده میشود لذا اولین قدم انتخاب مناسب و صحیح است در امر مهم ازدواج که در متون دینی ما تأکید فراوانی بر هم کفو بودن دو طرف در تمام شئون دارد من جمله دینداری.دوران جنینی
حضرت امیر (علیهالسلام) محمد حنفیه که فرزندشان بود ولی مادرش غیر از حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود را همراه با جمعی از سپاهیان برای آزاد کردن آب فرستادند ولی به خاطر هجمه ی زیاد دشمن و حملات سنگین آنها محمد حنفیه بازگشت حضرت او را تشجیع کردند و دوباره فرستادند ولی او برای بار دوم بازگشت در این جا بود که حضرت رو به او کرده و فرمودند: این ترس ارثی است که از مادر خود به همراه داری و بعد امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) را برای آزاد کردن آب فرستادند که این دو بزرگوار پیروزمندانه آب را آزاد کردند لذا برای تربیت دینی که امور فردی، اجتماعی، سیاسی، و ... که مبتنی بر دین باشند را در بر میگیرد انتخاب درست در ازدواج بسیار مهم و ضروری است تا آن جا که یکی از دلایل ازدواج نکردن دختران حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) را نبود هم کفو در زمان آن حضرت برشمردهاند.
3.نقش خانواده:
از نظر اسلام پدر و مادر مهمترین نقشها و وظایف را در رشد و تربیت فرزندان خود ایفا میکنند لذا از همان بدو ازدواج و حتی قبل از آن دستوراتی را برای الگو دهی به والدین جهت تربیت صحیح فرزندان داده و اجرای آن را بر عهدهی آنها گذاشته است.امام سجاد (علیهالسلام) میفرمایند: حق فرزند تو این است که بدانی وجود او از توست و بد و خوب او در این دنیا به تو ارتباط پیدا میکند و باید بدانی که در سرپرستی او مسئولیت داری و مسئول هستی که او را به بهترین وجه تربیت کنی و بر عهدهی توست که او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی. (14)نکتهی مهم این جاست که حضرت میفرمایند مسئول هستی او را به بهترین وجه تربیت کنی نه اکتفای به تربیت حداقلی بنمایی، لذا در ادامه میفرمایند: با فرزندت آنچنان رفتار کن که اثر نیکوی تربیت تو، مایهی زیبایی و جمال اجتماعی او شود یا اینکه او را آن چنان تربیت کن که بتوان در کارهای مختلف زندگی با عزت و آبرومندی زندگی کند و مایهی زیبایی و جمال تو باشد. (که البته برگشت هر دوی اینها یعنی جمال و زیبایی فرزند و جمال و زیبایی والدین به یک امر است و آن تربیت صحیح است).1/3- مادر - شیردهی
یکی از ادواری که اثر زیادی در رشد مادی و معنوی کودک میگذارد دوران شیرخواری کودک است.شیر مادر تأثیر شگرفی در فرزند میگذارد و مطمئناً طبق آن چه که از سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) وارد شده و همچنین آنچه که علم روز به آن دست یافته بهترین غذا برای کودک شیر مادر است. رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «لیَسَ لِلصَبی لَبَنٌ خَیرٌ مِن لَبَنِ اُمِّه» (15)حال این شیر چه از کس دیگری به غیر از مادر باشد و چه از خود مادر باید بدانیم در امور مختلف اخلاقی و رفتاری فرزند ما تأثیر گذار است لذاست که: مولا علی (علیهالسلام) میفرماید: «تَخَیّروا ِللرِّضاع کَما تَتَخََّیروُنَ لِلنکاح فَاِنّ الرِّضاع یغیرُ الطِباع؛ همچنان که برای ازدواج دست به گزینش میزیند (وسواس به خرج میدهید) برای رضاع و دایهی کودک خود گزینش کنید. (وسواس به خرج دهید) چرا که شیر طبایع را تغییر میدهید.» (16)این حدیث نشان میدهد اهمیت شیر دایه از اهمیت رحمی که در مورد آن بحث کردیم کمتر نیست لذا اگر خود مادر هم به فرزند شیر میدهد باید در دوران شیردهی نیز مواظبتهای دوران بارداری را در خوراک و ارتباطات معنوی حفظ کند چرا که تمام آنها به واسطهی شیر در وجود فرزند اثرگذار است. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «لَا تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ فَإِنَّ الوَلَد یَشِبُ عَلَیه؛ زنان کم خرد را دایه مگیرید زیرا فرزند با شیر پرورش مییابد.» (17)در مورد تربیت دینی هم شیر مادر یا دایه تأثیر گذار است و میتواند والدین را در این هدف یاری رساند یا دچار مشکلات کند نقل شده شیخ فضل الله نوری (رحمه الله علیه) در سفری بودند و هنگام بازگشت به منزل به شیخ خبر دادند که چند روز گذشته خدا به او پسری عنایت کرده وقتی شیخ بر سر بالین همسرشان حاضر شدند پرسیدند دایهی کودک چه کسی است؟ پاسخ دادند مادرش شیر کافی نداشتند در شهر هم کسی که دایگی بچه را قبول کند نبود الا فلان زن یهودی! شیخ با اضطراب و پریشانی فرمودند هر چه سریعتر بچه را برگردانید. وقتی اطرافیان بچه را برگردانیدند شیخ سری تکان دادند و فرمودند با این که چند روز بیشتر از شیر آن یهودی نخورده ولی دیگر کار از کار گذشت. این جریان گذشت تا آن زمانی که مشروطه خواهان شیخ فضل الله نوری را به جرم مخالفت با مشروطه به پای دار آوردند که نقل میکنند یکی از افرادی که پای دار خوشحالی میکرد همان فرزند شیخ بود که فقط چند روزی شیر یک زن یهودی را خورده بود. لذاست که بسیار به جاست در این مورد انسان دقت نظر کافی مبذول بدارد تا از نتایج آن در فرزند خود و نسل او بهرهامند شود.2/3- پدر
خداوند متعال در قرآن کریم سوره نساء آیه 34 میفرماید: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ؛ به این واسطه مرد را در خانواده به عنوان سرپرست معرفی میکند و بار سنگین مسئولیت را بر عهدهی مرد میگذارد که به تبع آن امور فرعی دیگری عرفاً بر عهدهی او گذاشته شده که علی القاعده خیلی زیباتر است که با کمک و مشورت همسر خود آنها را بررسی کرده و به آنها رسیدگی کند و من جملهی آن وظایف فرعی، اموری است که در جهت تربیت دینی کودکان راهگشا است مثل اذان گفتن. زمانی که فرزندان متولد میشوند یکی از مهمترین روزهای زندگی خود را میگذراند کما این که حضرت سجاد (علیهالسلام) میفرماید: «أَکْبَرُ مَا یَکُونُ ابْنُ آدَمَ الْیَوْمُ الَّذِی یَلِدُ مِنْ أُمِّه؛ بزرگترین روز برای آدمیزاد روزی است که از مادرش متولد میشود.» (18) حال این که این روز چگونه شروع میشود و چه آوایی در گوش کودک طنین انداز شود و اولین چیزی که میبیند چه باشد و اولین چیزی که کام او را باز میکند چه باشد خیلی مهم است.لذا در دین مبین اسلام که برای تمام شئون زندگی انسان برنامه ریزی دقیق دارد در این موارد هم میبینیم که دست یاری خود را به سوی ما دراز کرده و ما را رهنمون ساخته است تا در همان اوان کودکی و اولین روز زندگی کودک خود، او را آشنا و نزدیک به دین و آموزههای آن کنیم؛ لذا از مستحبات دین اسلام است که وقتی کودک ما پا به عرصه وجود گذاشت از اولین کارهای ما طنین انداز کردن نام خدا و رسول خدا به واسطه اذان و اقامه در گوش او باشد؛ لذا است که : پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «إِذَا وُلِدَ لَکَ غُلَامٌ أَوْ جَارِیَةٌ فَأَذِّنْ فِی أُذُنِهِ الْیُمْنَی وَ أَقِمْ فِی الْیُسْرَی فَإِنَّهُ لَا یَضُرُّهُ الشَّیْطَانُ أَبَدا» (19) هرگاه پسری یا دختری برایت به دنیا آمد در گوش راستش اذان بگو و در گوش چپش اقامه در این صورت شیطان هرگز به او گزندی نمیرساند. یکی دیگر از این وظایف تحنیک فرزند است یعنی اول چیزی که در کام او قرار داده میشود.حضرت باقرالعلوم (علیهالسلام) میفرمایند:«إِذَا وُلِدَ لِأَحَدِکُمْ ... وَ لِیُحَنَّکُه به ماءِ الْفُرَاتِ؛ هرگاه برای یکی از شما فرزندی به دنیا آمد ... کام او را با آب فرت بردارید.» (20) آنچه از این احادیث و دهها حدیث دیگر در این مورد میتوان به دست آورد همان لزوم و اهتمام به تربیت دینی فرزندان است از زمان طفولیت و حتی همان گونه که اشاره شد قبل از ولادت آنها و این که مواظبت کنیم این تربیت از زمان خودش نگذرد و مراقبتهای خود را داشته باشیم.یکی دیگر از وظایف نام گذاری صحیح و متین و با مسمی بر فرزند است.
از دیگر مواردی که از قدمهای اولیه برای تربیت دینی محسوب میشود و میتواند راه گشا در این امر باشد و تا آخر عمر همراه فرزند انسان است گذاشتن نام نیکو برای اوست که در دین مبین اسلام هم بر آن تأکید شده و جزء حقوق فرزند بر پدر شمرده شده است. امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند:«تَجِبُ لِلْوَلَدِ عَلَی وَالِدِهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ اخْتِیَارُهُ لِوَالِدَتِهِ وَ تَحْسِینُ اسْمِهِ وَ الْمُبَالَغَةُ فِی تَأْدِیبِه؛ فرزند سه حق بر گردن پدرش دارد : مادر خوبی برایش انتخاب کند، نام نیکو بر او بگذارد و در تربیت او بکوشد.» (21) نام نیکو از یک سو فضای روان شناختی مناسبی را در کودک ایجاد میکند که تأثیر بسیاری در تحقق الگوی ایمنی بخش دارد (در اثر احساس رضایت، عزت و خود پندارهای که از نام نیکو و لوازم آن ناشی میشود) و از سوی دیگر نام فرزند، ابزار و واسطهی کلامی است. نام نیکو میتواند احساس رضایت و کرامت را در والدین اشباع کند و انتقال این احساس به فرزندان الگوی ایمنی بخش را تثبیت میسازد. (22) اینها اموری است که حالت واکسینه کردن کودک را در برابر حملات شیطان دارد کما این که پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: وقتی اذان و اقامه در گوش کودک گفته شد از گزند شیطان در امان میماند و به این معنا است که مقدمات خود نگهداری و تقوای او بیشتر میشود و همین گونه است تحنیک و اسم نیکو گذاشتن بر فرزندان. آنچه تاکنون گفته شد حالت مقدمه داشت برای تربیت. اما اصل تربیت دینی از زمان 2 الی 3 سالگی شروع میشود.
توجه :
آنچه در تربیت فرزند مؤثر است را میتوان به دو بخش بیرونی و درونی تقسیم کرد که منظور از درونی دو بخش فرد و خانواده و بیرونی اجتماع میباشد. شرط تأثیرگذاری هر کدام هم شروع اول است یعنی هر کدام که اول شروع کنند در تربیت از دیگری پیشی میگیرد؛ لذا اگر خانواده زودتر وارد عمل شود برگ برنده در دست اوست و الا اجتماع به هر کجا یا نا کجایی فرزند ما را خواهد کشید. پس خانواده باید در درجهی اول از همان زمان طفولیت امر خطیر تربیت دینی فرزند خود را شروع کند تا این تربیت دینی در تمام شئون زندگی اعم از سیاسی اجتماعی و فردی تأثیرگذار باشد.
3/3- نقش مستقیم افراد خانواده
نقش خانواده در تربیت دینی کودک بسیار مهم است چون بیشترین وقت خود را در خانواده میگذراند. کودکان 3 الی 6 سال الگوی خود را همیشه از بین اعضا خانواده انتخاب میکند لذا اعضای خانواده، نقش تعیین کننده ایی در متدین شدن فرزندان دارند، حتی اگر یکی از اعضای خانواده از امور دینی سرباز زند تأثیر مستقیم در فرزندان کوچکتر از او خواهد داشت چرا که کودکان در سن سه سالگی مهارت زیادی از نظر گفتاری و شنیداری پیدا کردهاند و این امر وقتی اضافه شود به آن چه از راه دیدن کسب میکنند افکار و آراء زیادی را از تک تک افراد خانواده کسب میکند؛ لذا تک تک افراد آراء خود را ناخود آگاه انتقال به کودکان خانواده میدهند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ او یُنَصِّرَانِهِ» (23)برای پی بردن به نحوهی تأثیر فضای خانواده بر کودکان میتوان فقط بر رفتار آنها در هنگام انجام فرایض دینی کمی تأمل کرد. هنگامی که میبیند پدر و مادر یا خواهر و برادر دست از بازی با او کشید و سجادهایی پهن کرد و به نماز ایستاد میفهمد که او در حالت خاصی به سر میبرد لذا شاید در اول امر به نظر برسد بی تفاوت از کنار آن بگذرد اما کم کم میبینیم کنار پدر میایستد و لبهای خود را به تقلید از پدر تکان میدهد و ناشیانه سر بر مهر میگذارد و از همین جا با نماز آشنا میشود، این جا وقت یکی از مهمترین عکسالعملهای اعضای خانواده میرسد که نشان دادن شوق فراوان آنها نسبت به نماز خواندن کودکشان است که او را تشویق میکند برای انجام دوبارهی نماز برای دیدن شوق خانواده. اما این شوق برای او کافی نیست و کم کم تکراری میشود لذا با حفظ این عکسالعمل باید به فکر قدم بعدی باشیم که در نکته بعدی یاد آور میشویم. والدین با در اختیار قرار دادن نرمها و ارزشها به فرزندان خویش نقش مهمی را در مقام عوامل اجتماعی ایفا میکنند. انتقال این نرمها و ارزشهای والدینی به کودکان به وسیلهی کیفیت تعامل آنان – که بنا به فرض بسته به شیوه پدر و مادری آنان است - تسهیل و از آن جلوگیری میشود. (24) معیارها و ارزشهای پدر و مادر اولین فرصتی هستند که به تبیین و شرح کودک میپردازد و از این رو زیر ساختارهای رشد بعدی او را فراهم میکند همانگونه که یانکی در کتاب مارک توانی خاطر نشان میسازد« ما هیچ افکاری را از خود نداریم، هیچ عقایدی را از خود نداریم بلکه آنها به ما منتقل و آموزش داده شد است». (25) این مسیر یکی از مهمترین و قویترین ابزارهایی است که خداوند متعال در اختیار والدین قرار داده تا در تربیت فرزند خود از آن استفاده کنند لکن استفاده از این موهبت الهی شرطی دارد و آن ایجاد همدلی و دلبستگی ایمن در نوزاد و کودک است که به واسطهی این دلبستگی ایمن هم راه قبول اعتقادات خود را در فرزند هموار کنند و هم این که از او شخصیتی سالم و ثابت در اجتماع بسازند که هر عاملی نتواند او را متزلزل کند. در کتاب روان شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی می آرود که: از نیازهای اساسی انسانها نیازهای عاطفی است که مرتبط با مؤلفه اول رفتار حمایتی همدلی است. بسیاری از اختلالات و نارساییهای شخصیتی، خلقی و رفتاری ریشه در بی توجهی به این نیاز اساسی و کمبود آن دارد.دین مبین اسلام هم به این امر مهم یعنی نیازهای عاطفی خصوصاً در کودکان اهتمام زیادی داشته و در آموزههای دینی تشویق به آن کرده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند:« هر که فرزند خود را ببوسد خداوند عزوجل برای او یک ثواب مینویسد و هر که فرزندش شاد کند خدا قیامت او را شاد کند. (26) پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «به کودکان خود محبت کنید و نسبت به آنها مهربان باشید.» (27) محمد طاهری میگوید: الگوهای پاسخ دهی فرد بر فشارهای محیطی تأثیر یافته از اولین ارتباطات عاطفی مادر و کودک است و مؤثرترین نقش را در شکلگیری شخصیت و سلامت روانی او دارد و حتی در دوران بزرگ سالی هم این ارتباط مؤثر است لذا وقتی که در رابطه نوزاد و مراقب او (صادر) دلبستگی ایمن ایجاد میشود کودک در ایجاد ارتباط با گروه همسالان در آینده به نحو بهتری عمل میکند کفایت اجتماعی بیشتری را از خود نشان میدهد. (28)این ارتباط عاطفی مادر و کودک را در حدیث شریف کساء و جریان آمدن حسنین علیهما السلام نزد مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها به زیبایی میتوان مشاهده کرد وقتی امام حسن علیهالسلام به محضر مادر میآیند و سلام میکنند حضرت اینگونه جواب سلام امام حسن مجتبی (علیهالسلام) فرزند خود را میدهند: «وَ عَلَیکَ السَّلام یا قُرَّه عَینی وَ ثَمَرَهُ فُؤادی؛ سلام بر تو ای روشنی دیده و میوهی دل من». و همچنین وقتی فرزند خردسال دیگرشان امام حسین علیهالسلام میآیند باز دقیقاً با همان عبارات جواب ایشان را هم میدهند. در اینجا چند نکته قابل تأمل است اول به کار بردن این عبارت محبت آمیز برای فرزندان که مایهی ارتباط عاطفی محکم بین کودک و مادر است و دیگر اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها فرقی بین دو فرزند خود نگذاشتند و عدالت و مساوات که امری ضروری در بعد عاطفی و شخصیتی کودکان است را رعایت میکنند کما اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «ان لَهُم عَلَیکَ مِن الحق أن تَعدل بینهم کما ان لَکَ علیهم من الحق ان یُبروک؛ حق فرزندان بر او این است که بین آنان به عدالت رفتار کنی همان طور که حق تو بر آنان این است که بر تو نیکی کنند». (29) این امور بیشتر تضمین کنندهی ثبات تربیت دینی کودک ما است به این معنا که از نظر اجتماعی ایمنی بخش اوست و در طوفان هیجانات اجتماعی غرقه نمیشود برای مثال وقتی فرزند ما از نظر عاطفی در خانواده اشباح شده با هر ابراز عاطفهای در جامعه نمیلغزد اما اگر محتاج بود هر کسی با هر ایده و نظری به او عاطفه نشان دهد او را میتواند به طرف نظرات و ایدههای خود بکشاند اگر چه نظرات مسموم و مضر داشته باشد.
/ج