بدون شک یکی از بدترین اتفاقهایی که ممکن است هر فردی در شغلش با آن مواجه شود این است که بعد از استخدام متوجه شود با یک رئیس بد باید کار کند.
اینگونه رئیسها میتوانند رضایت شغلی کارکنان و حس وظیفهشناسی آنها را پایین بیاورند، استرس شغلی را زیاد کنند و درنتیجه کارایی کارکنان را به میزان چشمگیری کاهش دهند.
وقتی کارها بد پیش میرود، شاهد رفتارهای کودکانهای از رئیسهای بدقلق هستیم چراکه میخواهند با بداخلاقی و سیاستهای غیرمنطقی خود کنترل امور را به دست بگیرند.
چطور با یک مدیر بد کار کنیم؟
هیچ چیز در محیط کار مخربتر از یک مدیر نالایق نیست، به ویژه اگر بعد از فرآیند استخدام متوجه این موضوع شوید. معمولا اکثر کارمندان در دوران کاری خود برای یک بار هم که شده تجربه کار کردن با یک مدیر بد را دارند.
کارمندان، مدیری را دوست دارند که با سبک مدیریتی مناسب شرایط کاری را سازماندهی کند و درک درستی از تئوریهای مدیریتی منسجم داشته باشد؛ با این حال، به نظر شما در مواجه با مدیران بد چه کاری از دست کارمندان برمیآید؟
کارمندان، مدیری را دوست دارند که با سبک مدیریتی مناسب شرایط کاری را سازماندهی کند و درک درستی از تئوریهای مدیریتی منسجم داشته باشد؛ با این حال، به نظر شما در مواجه با مدیران بد چه کاری از دست کارمندان برمیآید؟
مدیر بد به چه کسی گفته میشود؟
قبل از اینکه ادامه مطلب را بخوانید باید مطمئن شوید که رئیس شما یک کارفرمای بد و بدقلق است. باید از خود بپرسید آیا او واقعا سختگیر است یا رفتار و کارهای شما باعث شده است تا چنین واکنشهایی را از خود نشان دهد؟
برای چند روزی مدیرتان را زیر نظر بگیرید و تا جای ممکن در کارهایتان کوشا باشید. در این شرایط ببینید آیا واقعا او مقصر است یا دلایل دیگری برای بدرفتاریهایش وجود دارد؟
برای چند روزی مدیرتان را زیر نظر بگیرید و تا جای ممکن در کارهایتان کوشا باشید. در این شرایط ببینید آیا واقعا او مقصر است یا دلایل دیگری برای بدرفتاریهایش وجود دارد؟
اجازه ندهید روی روند کاری شما اثر منفی بگذارد
مهم نیست که رئیستان تا چه اندازه بدرفتار و بدقلق است، اجازه ندهید روی کارتان اثر بگذارد..
شما باید تلاش کنید تا در صلح با سایر اعضای تیم و مدیران کار کنید و شغلتان را حفظ نمایید. با کمکاری و بیتوجهی به پروژههای در حال اجرا یا گرفتن مرخصیهای غیرمجاز و پیاپی نمیتوانید با مدیر بد مقابله کنید. این کارتان تنها بهانههای بیشتری برای بدقلقیهای او فراهم میکند.
شما باید تلاش کنید تا در صلح با سایر اعضای تیم و مدیران کار کنید و شغلتان را حفظ نمایید. با کمکاری و بیتوجهی به پروژههای در حال اجرا یا گرفتن مرخصیهای غیرمجاز و پیاپی نمیتوانید با مدیر بد مقابله کنید. این کارتان تنها بهانههای بیشتری برای بدقلقیهای او فراهم میکند.
مرزهایتان را تعیین کنید
وقتی با مدیری کار میکنید که هیچ گونه حد و مرز و قانون مشخصی ندارد به این معنی است که باید خودتان مرزها را تعیین کنید. یکی از چالشهای برخورد با مدیر بد این است که به صورت پیاپی رفتارهای ناخوشایندی را به نمایش میگذارد.
یک ضرب المثل قدیمی در این باره میگوید: «نردههای خوب، همسایههای خوب میسازد». بنابراین وقتی کسی را دوست ندارید و ناچارید رفتارهای ناخوشایندش را ببینید، باید یاد بگیرید تنها روی کار خودتان تمرکز کنید. همینطور تا حد امکان فاصلهتان را با او حفظ کنید.
یک ضرب المثل قدیمی در این باره میگوید: «نردههای خوب، همسایههای خوب میسازد». بنابراین وقتی کسی را دوست ندارید و ناچارید رفتارهای ناخوشایندش را ببینید، باید یاد بگیرید تنها روی کار خودتان تمرکز کنید. همینطور تا حد امکان فاصلهتان را با او حفظ کنید.
ارتباط خوب با مدیر سخت ساختار
یکی از مهمترین و البته سختترین مسائل در محیط کار، داشتن ارتباطی سازنده با مدیر یا رئیس شرکت است. یک مدیر بد چشمهایش را به روی نارضایتی و اعتراضات کارکنان شرکت میبندد. او قلدر، مزاحم، به شدت کنترلکننده، ترسو و خردهگیر است.
برای کارهای مفیدی که در شرکت انجام میدهید هیچ وقت بازخوردهای مثبت به شما ارائه نمیکند. همیشه هم جلساتی را که با شما برنامهریزی کرده، به سادگی از دست میدهد.
برای کارهای مفیدی که در شرکت انجام میدهید هیچ وقت بازخوردهای مثبت به شما ارائه نمیکند. همیشه هم جلساتی را که با شما برنامهریزی کرده، به سادگی از دست میدهد.
مدیران و اضطراب
امروزه زندگی روزمره مدیران توام با فشارهای روانی بسیار زیادی است. یکی از بررسیهای تحقیقاتی نشان میدهد که یک مدیر در طول روز به طور متوسط ۲۸۰ بار تصمیم میگیرد.بنابراین یک زندگی پرتنش و پر اضطرابی را پیش رو دارد. اما باید این فشارها همواره در حد تعادل بوده و کنترل شود. تحقیقات آزمایشگاهی نشان میدهد که وقتی موش و خوکچه هندی را در برابر فشار روانی متوسط قرار دهند، عمر آنها را میتوان تا دو برابر افزایش داد.
زیرا این فشارهای مختصر میتواند توانیهای موجود زنده را در برابر مشکلات بعدی زندگی افزایش دهد، ولی اگر از حد تعادل بیشتر شود باعث سقوط و ناتوانی میگردد. هر شخص باید بداند که چطور فشار های روانی که اجتناب ناپذیرند و بطور روزمره وجود دارند را بپذیرد و یک مدیر که به محیط کاری گستردهای نظارت دارد، باید توجه بیشتری در این موضوع نماید.
با انتقادهای غیرمنصفانه رئیس خود چه کنیم؟
روابط اجتماعی حجم وسیعی از زندگی ما را تحت پوشش خود قرار می دهند. محیط کار نیز بخش مهمی از زندگی افراد است که با توانایی های ارتباطی و عکس العمل های متقابل گره خورده است.حل مشکلات محل کار احتیاج به مهارت های ارتباطی، مسئوولیت و هوشیاری دارد. بخصوص اگر رئیس و مدیر مشکل پسندی داشته باشید. البته برقراری یک ارتباط مثبت با چنین رئیسی خیلی هم سخت نیست، فقط باید به نکات زیر توجه و عمل کنید.
باید دلیل رفتارهای سخت گیرانه ی مدیر خود را بیابید، پس ابتدا رفتارهای منصفانه رئیس تان را در موضوعات مختلف بررسی کنید. در بسیاری از موارد رفتارهای غیرمنصفانه، بازتاب استرس هایی هستند که فراتر از توانایی مدیر شما است. اگر چنین باشد، شانسی برای تغییر رفتار وجود دارد.
انتقادهای غیرمنصفانه مدیر راه حل دارد.
* باید با مدیرتان در مورد نگرانی های تان صحبت کنید. اما یادتان باشد با او خصمانه صحبت نکنید. بین این دو رفتار تفاوت وجود دارد.توضیح مکمل:
رابطهی خود را با رئیستان احیا کنیدشاید رابطهی شما با رئیستان به خاطر سوءتفاهمهای شکل گرفته در طول زمان به اینجا کشیده شده است. میتوانید با گفتگو و ارائهی ایدهها و پیشنهادهای سودمند، بدون ترس و خجالت این سوءتفاهمها را به حداقل برسانید.
سعی کنید در این گفتگوها بهجای فیدبک دادن در مورد ضعفها و مشکلات رئیستان، سر اصل مطلب بروید و درخواستتان را شفاف بیان کنید.
بهتر است بهطور مستقیم در مورد مسائلی که آزارتان میدهد صحبت کرده و منطقی به او توضیح دهید که درخواستتان چقدر به نفع سازمان است. حواستان باشد که صحبتهایتان طولانی نشود و این گفتگو را در زمانی انجام دهید که مدیر عصبی نیست.
از قبل برای این کار جلوی آینه تمرین کنید و عکسالعملهای رئیستان را پیشبینی کنید تا در لحظه بتوانید واکنش خوبی از خودتان نشان دهید. سعی کنید ذهن باز و آزادی داشته باشید و از این طریق گفتگویی دوستانه و سودمند با رئیستان شکل دهید.
* موفقیت شما وابسته به مهارت های شما در ارتباطی غیر احساسی است. سعی کنید. انتقاد را به عنوان اطلاعاتی با ارزش در مورد انجام بهتر کارها در نظر بگیرید، نه آن که با آن مانند یک حمله ی شخصی روبه رو شوید.
* شخصیت فردی خود را از شخصیت کاری جدا در نظر بگیرید و سعی کنید رفتارهای دفاعی و رفتارهای هیجانی تان را کنترل کنید.
* به انتقادها به چشم موقعیتی برای نزدیک شدن به رئیس و گسترش کارتان بنگرید به جای آن که خود را قربانی جنگ قدرت بدانید. خود را به عنوان یک دوست و همکار رئیس در نظر بگیرید.
توضیح مکمل:
همسو با رئیس خود باشید نه بر ضد اولازمهی سازگاری با یک رئیس این است که بدانید چه چیزی محرک رفتار بد اوست. آنها را شناسایی و از بروز آنها جلوگیری کنید. مثلا اگر رئیستان با سرکار آمدن بعد ساعت ۸ مشکل دارد طوری تنظیم کنید که حتما ۷:۴۵ در شرکت حضور داشته باشید.
به نحوی رفتار نکنید که رئیستان گمان کند عمدا با او لجبازی میکنید. در به اشتراکگذاری ایدههایتان فعال باشید و او را در موفقیتهای خود سهیم کنید تا متقابلا او نیز همین رفتار را با شما انجام دهد.
مرحله اول
مرحله دوم
مرحله سوم
• گاهی یک موضوع برای فرد استرس آور است و برای دیگری فقط موجی از توجه به همراه می آورد.
• زمانی که نمی توانید به صورت شخصی با استرس تان مقابله کنید، به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید.
• به هر میزانی که قدرت انتخاب دارید، احساس قدرت کنید. آن هایی که برای کار خود برنامه ریزی می کنند و به صورت مستقیم در مورد شرایط کار، مسؤولیت ها و روابط کاری تصمیم می گیرند یا توانایی های مدیریتی دارند،احساس قدرت و انگیزه بیشتری می کنند.
• بی تردید نگرانی در مورد بیکاری، در جامعه ی امروز امری طبیعی است چرا که تاثیرات عمیقی بر فرد و خانواده بر جای می گذارد.
بسیاری از افراد به وسیله ی غیبت، کارشکنی و سنگ اندازی و روش های دیگر سعی در تحکیم موقعیت کاری خود دارند. بهتر است به جای تمرکز بر دیگران بر خود تمرکز کنید. دانش، مسوولیت خود و توانایی مقابله با مشکلات را افزایش دهید تا بتوانید جایگاه خود را تثبیت کنید.
• به روز باشید. به روز بودن، یعنی افزایش توانایی ها برای تغییرات احتمالی. یادتان باشد تنها کسانی می مانند که با تغییرات تغییر کنند.
• بسیاری از افراد به هنگام تغییرات دچار ترس و اضطراب می شوند، اما اگر توانایی های خود را همواره افزایش دهید، با موضوعات جدید کاری در تماس باشید و به داشته های خود اطمینان کنید با تغییرات همگام می شوید و از قافله عقب نمی مانید.
جلوگیری از بروز فشار روانی
با توجه به مقدمهای که گفته شد اگر مدیر یک مجموعه تنها باشد، فشارها همواره رو به افزایش خواهد بود، مگر اینکه چاره ای اندیشیده شود.بنابراین مدیر باید با بهرهگیری از روشهای متعدد سعی کند از بروز فشار روانی در خود و محیط کاریش جلوگیری نماید.یکی از راههای کم کردن فشار از روی مدیر آن است که فرهنگ سازمانی و کار گروهی را برای رسیدن به یک نظم رواج دهد.
یعنی ساختن یک تیم کاری که در اثر آن مقدار زیادی از فشار روی مدیر و مجموعه مدیریتی برداشته شود.
برخی از مدیران فکر میکنند همه کارها را باید خودشان انجام دهند وگرنه سررشته کارها از دستشان فرار میکند.در حالی که اگر قرار باشد همه کارها توسط یک نفر انجام شود، ادارات باید یک نفره میبودند!
اعتماد به بقیه و اهمیت به تخصص و تقسیم کار، فشار روانی را کاهش میدهد و این امر منجر به بهبود شرایط میشود. بنابراین اگر یک مدیر کارش را درست تقسیم کند و همکاری دیگران را به مثابه سست شدن پایه میز ریاست نبیند، موفقیت را به دست خواهد آورد.
منبع: هیئت تحریریه پرتال فرهنگی راسخون