تلاش برای خلع سلاح

مذاکرات امریکا و شوروی
چهارشنبه، 11 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تلاش برای خلع سلاح
تلاش برای خلع سلاح
 

نویسنده: موریس واعیس
ترجمه: سید حامد رضیئی


 

مذاکرات امریکا و شوروی

تحول درباره مذاکرات خلع سلاح حتی قبل از به قدرت رسیدن گورباچف در رأس اتحاد جماهیر شوروی آغاز شده بود. رونالد ریگان در شروع اولین سال انتخاب ریاست جمهوری خود خواستار از سرگیری مذاکرات واقعی با اتحاد جماهیر شوروی بود. در ژانویه کنفرانسی در استکهلم درباره میزان و تدابیر لازم درباره اعتماد و امنیت در اروپا با حضور سی و پنج کشور شرکت کننده پیمان استکهلم به امضا رسید. شولتس و گرومیکو نمایندگان امریکا و شوروی در این کنفرانس حضور داشتند و تلاش کردند مذاکرات درباره تسلیحات استراتژیکی و «توازن و تقلیل نیروهای طرفین» (1) به عمل آمده و تصمیم گرفتند مذاکرات به طور جداگانه و در سه نوبت درباره موشک های اروپایی، تسلیحات استراتژیکی و تسلیحات فضایی صورت گیرد.

از سرگیری مذاکرات خلع سلاح

گورباچف بعد از به قدرت ریدن در اتحاد جماهیر شوروی اقدامات وسیعی را برای خلع سلاح شروع کرد. هدف اصلی گرایش دائمی دیپلماسی شوروی به ایجاد اختلال و نگرانی در اردوگاه غرب با هدف دائمی دیگر در این کشور هماهنگی کامل داشت. گورباچف با طرفدار اروپای بدون هسته ای و کاملاً بی طرف بود و از آن به نام «خانه مشترک اروپایی» از اورال تا آتلانتیک یاد می کرد. مسئله مطرح دیگر در این زمان بار سنگین و قابل توجه هزینه های نظامی بود به نحوی که اتحاد جماهیر شوروی حدود شانزده درصد، ایالات متحده امریکا شش و نیم درصد، فرانسه سه و نه دهم درصد از تولید ناخالص ملی تجاری را هزینه کردند.
گورباچف بعد از اکتبر 1985 پیشنهاد کرد در صورتی که امریکا از جنگ ستارگان صرف نظر کند، جنگ افزارهای راهبردی در دو اردوگاه شرق و غرب به پنجاه درصد تقلیل پیدا کند و مستقیماً دولت های لندن و پاریس را خطاب قرار داده و از آن ها خواست تا درباره نیروی بازدارنده مذاکره کند.
گورباچف و ریگان برای اولین بار در اجلاس ژنو از نوزدهم تا بیست و یکم نوامبر 1985 یکدیگر را ملاقات کردند. در این اجلاس که بعد از سال 1979 بین دو ابرقدرت برگزار گردید، پایه های مذاکرات بین شوروی و امریکا بنا نهاده شد و منافع دو ابرقدرت در درک متقابل بود. ریگان، بعد از مذاکرات زیاد (درباره ناکامی های ایران گیت، مشکلات موجود درباره کمک به کنتراها در نیکاراگوئه) مایل به ایجاد نقش میانجی صلح طلب را بازی می کرد و نمی خواست طرفدار پرتاب موشک باشد و گورباچف هم در این زمان نیاز به موفقیت در سیاست خارجی خود داشت. مذاکرات بین آن ها ادامه پیدا کرد ولی عدم توافق درباره انصراف امریکا از پیگیری جنگ ستارگان به حالت تعلیق درآمد زیرا گورباچف آن را به مثابه گرایش به سوی نابرابری استراتژیکی مطرح کرد که در پیمان سالت اول مورد توجه قرار گرفته بود. ریگان به خاطر عدم پذیرش ترک طرح جنگ ستارگان در برابر افکار عمومی امریکایی ها و جهانیان در موقعیت نامطمئن قرار گرفته و شوروی را متهم کرد که توافق های خلع سلاح را مورد توجه قرار نداده است. در عین حال درباره «نیروهای هسته ای میان بُرد» و «گزینه صفر» درباره انهدام موشک های SS20 شوروی و موشک های پرشینگ و کروز امریکایی به توافق رسیدند.
گورباچف در طول سال 1986 بارها کشورهای دیگر را به خلع سلاح فراخواند و می خواست بدین وسیله کره زمین از وجود سلاح های هسته ای و تسلیحات جدید دیگر از قبیل لیزری نجات پیدا کرده و مایل بود تا کشورهای جهان تا پایان قرن بیستم از رقابت های هسته ای رهایی یابند.
دومین دور مذاکرات روزهای یازدهم تا دوازدهم اکتبر 1986 در ریکیاویک پایتخت ایسلند برگزار و دنباله مذاکرات ژنو از سرگرفته شد. پیشنهادات بهتری توسط ریگان و گورباچف ارائه گردید که از توانایی و قدرت وسیع تری برخوردار بود؛ اهم آن عبارت بودند از تقلیل پنجاه درصدی تسلیحات بین قاره ای حذف موشک های میان برد بیشتر از هزار کیلومتر و تعلیق نیروهای هسته ای میان بُرد. گورباچف علاوه بر این ها تقاضا کرد که ایالات متحده امریکا باید متعهد شود از هر نوع آزمایش خارج از آزمایشگاه های سپر فضایی خودداری کند، توافق ها در مرحله اول مورد توجه زیاد قرار نگرفت. جمع آوری موشک های مستقر در اروپا هدف اصلی مذاکرات قرار گرفت و امریکا بدون مشورت با کشورهای اروپای غربی در حال جمع آوری آن بود که باعث برتری پیمان ورشو در جنگ افزارهای متعارف و تعداد نظامیان گردید. این موضوع باعث شد تا فرانسه و آلمان بر تلاش های دفاعی خود با رزمایش های مشترک و ایجاد تیپ نظامی آلمان - فرانسه و شورای دفاع فرانسه - آلمان افزودند ولی ابهامی بین جنگ افزارهای هسته ای مستقل و جنگ افزارهای متعارف وجود نداشت.

توافق های خلع سلاح

بحث درباره خلع سلاح در سال 1978 در اجلاس واشنگتن دوباره شروع و به امضای پیمان واشنگتن منتهی شد. گورباچف در بیست و هشتم فوریه همین سال تمام پرونده های مربوط به خلع سلاح را کنار گذاشته و خواهان مذاکره درباره نیروهای هسته ای میان برد به طور مستقل و پرونده های دیگر شد. گورباچف در سیزدهم آوریل پیشنهاد «گزینه دو صفر» را دوباره به صورت کلی تری مطرح کرد بدین معنا که نه تنها باید موشک هایی با برد بیشتر از هزار کیلومتر از بین برود بلکه کمتر از آن یعنی بین پانصد و هزار کیلومتر هم باید منهدم گردد. زمانی که مذاکرات درباره موشک های اروپایی در سفارتخانه های دو کشور در افکار عمومی به خصوص در آلمان به اوج خود رسید شوارناتزه و شولتس (2) در حال تهیه و تدوین متن قرارداد بودند. رونالد ریگان و میخائیل گورباچف در هشتم دسامبر 1987 پیمان واشنگتن را امضا کردند. در این پیمان انهدام موشک های زمین پایه مستقر در اروپا با برد پانصد تا هزار و پانصد کیلومتر در طی سه سال مورد توجه قرار گرفت که امتیاز بزرگی برای شوروی بود ولی سیستم های هسته ای فرانسه و انگلستان در توازن هسته ای اروپایی به حساب نمی آمد. طبق این پیمان شوروی باید دو برابر آمریکا اقدام به انهدام تسلیحات خود می کرد. موشک های SS20 شوروی منسوخ و کنار گذاشته شده بودند در صورتی که پرشینگ های نوع دوم آمریکایی جدید و از کارایی بسیار بالایی برخوردار بودند. ایالات متحده امریکا و اتحاد جاهیر شوروی برای اولین بار توافق همزمانی درباره محدودیت جنگ افزارهای متعارف و انهدام جنگ افزارهای هسته ای به عمل آوردند. طبق این پیمان فقط چهار درصد از کلاهک های اتمی موجود در انبارها و خارج از سرزمین های دو ابرقدرت نابود می شد.
فرایند موضوعات مطرح شده و جزئیات آن توسط دو ابرقدرت مورد تأیید قرار گرفت؛ آن ها در واقع خلع سلاحی را پذیرفته بودند که مستقیماً مربوط به آن ها نمی شد ولی توانستند بدان وسیله سرزمین های خود را از وجود جنگ افزارهای اتمی پاک کنند. فرانسه و بریتانیا دو قدرت های هسته ای اروپایی در خط اول قرار گرفتند و «گزینه سه صفر» یعنی تسلیحات با برد کوتاه کمتر از پانصد کیلومتر مورد توجه قرار گرفت و راه را برای غیرهسته ای کردن کلی آلمان مورد توجه قرار داد.
چهارمین اجلاس ریگان و گورباچف از بیست و نهم مه تا دوم ژوئن 1988 در مسکو برگزار و به توافق های فنی درباره آزمایش های موشکی و تجارب اتمی دسترسی پیدا کردند. حقوق بشر در قلب مباحثات و مذاکرات آن ها مورد توجه قرار گرفت.
در هفتم دسامبر 1988 از تریبون سازمان ملل متحد موضوع تقلیل یک جانبه پانصد هزار نفر از نیروهای مسلح شوروی و عقب نشینی شش لشکر در طی دو سال به اضافه پنج هزار تانک، هشت هزار هواپیمای موجود در جمهوری دموکراتیک آلمان، چکسلواکی و مجارستان اعلام شد.
در همین زمان گورباچف با ریگان و جورج هربرت والکر بوش ملاقات کرد. هرچند که برتری نظامی تسلیحات نظامی و تعداد نیروهای شوروی نسبت به ایالات متحده امریکا وجود داشت، ولی پیشنهادات فوق تخم نفاق در پیمان آتلانتیک شمالی کاشته بود. کنفرانس اجلاس اعضای ناتو در بیست و نهم مه 1989 در بروکسل به اصل نوسازی موشک های کوتاه و میان بُرد مورد توجه قرار گرفت ولی مذاکرات بیشتر در رابطه با پیشرفت جنگ افزارها متعارف بود. مذاکرات درباره «توازن و تقلیل نیروهای طرفین» بدون نتیجه در فوریه 1989 پایان یافت و کنفرانس دیگری درباره «نیروهای مسلح متعارف در اروپا» در مارس 1989 با شرکت بیست و سه نفر از اعضای پیمان در وین برگزار شد.
کنفرانس دیگری در ژانویه 1989 درباره منع جنگ افزارهای شیمیایی در پاریس برگزار و پروتکل 1925 درباره عدم استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی مورد تأیید قرار گرفت ولی موفق به جلوگیری از ساخت آن نشدند. کشورهای عربی مخالفت خود را تا زمانی اعلام کردند که اسرائیل اجازه بازرسی از تأسیسات اتمی خود را صادر کند.
جورج بوش پدر و میخائیل گورباچف در کناره های مالت یکدیگر را در روزهای دوم و سوم دسامبر 1989 ملاقات کردند و عصر جدیدی در روابط بین المللی اعلام شد؛ آن ها خواهان شتاب بیشتر مذاکرات درباره خلع سلاح شدند. در طی کنفرانس وزرای خارجه کشورهای عضو ناتو و پیمان ورشو در سیزدهم فوریه 1990 در اوتاوا درباره تقلیل یکصد و نود و پنج هزار نیروهای امریکایی و شوروی در اروپای شرقی و مرکزی و «آسمان باز» تصمیم گرفته شد که بعد از آن پیمان های ناتو و ورشو می توانستند بدون مشکل بر فراز کشورهای یکدیگر پرواز کنند.
در طی مذاکرات جورج بوش پدر و میخائیل گورباچف که از سی ام مه تا سوم ژوئن 1990 در واشنگتن برگزار شد، توافق هایی درباره خطوط اصلی پیمان ها درباره تقلیل جنگ افزارهای استراتژیکی تا پنجاه درصد پیش بینی شده بود. شوروی و امریکا متعهد شدند نیمی از جنگ افزارهای شیمیایی خود را تا سال 2000 منهدم کنند.
نمایندگان شانزده کشور عضو ناتو و شش کشور پیمان ورشو در نوزدهم نوامبر 1990 پیمانی را درباره تقلیل «نیروهای مسلح متعارف در اروپا» (3) امضا کردند. طبق این پیمان هر نوع حمله غافلگیرانه از اقیانوس اطلس تا کوه های اورال با استفاده از تانک، زره پوش، توپخانه، هواپیما و هلیکوپتر حذف گردید و تساوی بین دو بلوک شرق و غرب مورد توجه قرار گرفت. این پیمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اضمحلال پیمان ورشو منسوخ و غیرقابل اجرا شد.
زرّادخانه های استراتژیک شوروی و امریکا طبق پیمان استارت در 1991/7/31

 

زرّادخانه های استراتژیک شوروی و امریکا طبق پیمان استارت در 1991/7/31

 

ایالات متحده امریکا

اتحاد جماهیر شوروی

 

موشک

(جنگ افزار خرج)

موشک

(جنگ افزار خرج)

 

ایالات متحده امریکا l">1398

6422

موشک های مستقر در زیردریایی ها

(5)

640

5232

922

3323

بمب افکن

317

4956

160

؟

مجموع

1957

12849

2480

10000+

منبع لوموند دیپلماتیک ژانویه 1988
جورج بوش پدر و میخائیل گورباچف در طی نشستی در روزهای سی ام و سی و یکم ژوئیه 1991 تحت عنوان «اولین اجلاس بعد از جنگ سرد» خواستار همکاری و شرکت پایدار و ظاهراً کنفرانسی درباره صلح خاورمیانه شدند. سران دو ابرقدرت درباره کاهش و محدودیت جنگ افزارهای استراتژیکی پیمان «استارت» (6) را امضا کردند. هر چند که در ابتدای مذاکرات صحبت از تقلیل پنجاه درصد جنگ افزارها مطرح بود ولی به تقلیل بیست و پنج تا سی درصد از جنگ افزارهای اتمی استراتژیکی با بُرد بیشتر از پنج هزار و پانصد کیلومتر رضایت دادند. طبق این قرارداد تعداد کلاهک های اتمی امریکا از دوازده هزار و هشتاد و یک به ده هزار و سیصد و نود و پنج و تعداد کلاهک های اتمی شوروی از ده هزار و هشتصد و چهل و یک به هشت هزار و چهل کلاهک کاهش پیدا کرد. سقف مجاز برای بعضی از جنگ افزارها از قبیل «موشک های بالیستیکی پرتاب از دریا» (7) بیشتر از موشک های موجود در این زمینه بود و آن ها را به سوی بازسازی زرداخانه ها راهنمایی کرد. با توجه به همه پیمان ها و توافق های انجام شده دو ابرقدرت ولی بعداً از سال 1945 اصلاً موفق به خلع سلاح کامل نشدند.
جورج بوش پدر در بیست و هفتم سپتامبر 1991 و میخائیل گورباچف در پنجم اکتبر همین سال، پیشنهادات متهورانه ای را ارائه دادند. امریکا به طور یک جانبه تصمیم گرفت ساخت جنگ افزارهای تاکتیکی در خشکی و دریا را در زرادخانه ای هسته ای خود متوقف کند و به شوروی پیشنهاد کرد تا تمام موشک های بالیستیکی چند کلاهک هسته ای خود را نابود کند. در طرح شوروی انهدام کلیه جنگ افزارهای تاکتیکی در دریا، خشکی و هوا، تقلیل ارتش سرخ در اروپای شرقی و مهلت یک ساله برای آزمایش های اتمی پیش بینی شده بود.
بعد از ملاقات بسیار کوتاه جورج بوش (پدر) و بوریس یلتسین در اول فوریه 1992 در کمپ دیوید اجلاس سران فدراسیون روسیه و امریکا در روزهای شانزدهم و هفدهم ژوئن 1992 در واشنگتن برگزار شد. آن ها در این اجلاس منشور همکاری و مودت امضا کرده و درباره تقلیل لیسبون در بیست و سوم مه 1992 توانست موافقت جمهوری های سابق اتحاد جماهیر شوروی را به غیر هسته ای کردن سرزمین های خود جلب کند. فدراسیون روسیه طبق این منشور موظف شد تمام جنگ افزارهای اتمی در جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سابق (جمهوری های قزاقستان، بلاروس و اوکراین) را در سرزمین خود جمع آوری و منهدم کند و امریکایی ها هم تمام جنگ افزارهای اتمی در خشکی و دریا موجود در اروپا را به امریکا عودت دادند.
جورج بوش پدر و بوریس یلتسین در سوم ژانویه 1993 در مسکو پیمان استارت دوم را که حاوی مرحله جسورانه تر و مهم تری در غیرهسته ای کردن بود، امضا کردند. در این پیمان انهدام دو سوم از کلاهک های هسته ای استراتژیکی یعنی تقلیل ده هزار کلاهک هسته ای به سه هزار تا سه هزار و پانصد کلاهک و تقلیل موشک ها و بمب افکن های مستقر در خشکی در طی ده سال پیش بینی شده بود. این پیمان باید بعد از اجرای مفاد پیمان استارت اول تأیید و اجرا شود.

پی نوشت ها :

1. MBFR=Mutual and Balanced Force Reduction
2. chevarnadze/schulz
3. FACE=Forces Armees conventionnelles en Europe
4. ICBM= intercontinantal Ballistic Missile (MBIC=/missile Ballistique inter-continental)
5. SLBM=submarine Launched Ballistic Missile (MBSM=Missile ballistique lance a partir d un sous-marin)
6. START= strategic Arms Reduction Talks (traite sur la reduction et la limitaion des armements strategiques)
7. SLBM=sea-Launched Ballistic Missile

منبع: واعیس، موریس؛ تاریخ روابط بین الملل از 1945 تا 2008، تهران: امیر کبیر، 1390.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.