درخشش ستاره ای تازه

عصر «سونگ» ها به خاطر نقاشیهای عالی، گلدانهای نفیس، و اشعار نغز شاعران و نیز به خاطر نقّالان میدانهای عمومیش شهرت دارد. به گواهی تاریخ، یکی از
سه‌شنبه، 31 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
درخشش ستاره ای تازه
درخشش ستاره ای تازه





 
عصر «سونگ» ها به خاطر نقاشیهای عالی، گلدانهای نفیس، و اشعار نغز شاعران و نیز به خاطر نقّالان میدانهای عمومیش شهرت دارد. به گواهی تاریخ، یکی از همین نقّالان آغاز سال 1006 میلادی توجه روستاییان ده مجاور را که برای خرید اجناس به بازارهای بیان لیان آمده بودند، جلب می کند. نقّال با به صدا درآوردن لوحه ی چوبیش، شبیه نوعی جغجغه، عابران را دور خودش جمع می کند. آنگاه چیستانش را مطرح می کند: «آن چیست که چهره اش به رنگ هلو، لبانش چون گیلاس، انگشتان ظریفش چون یشم، چشمانش درخشان و مسحور کننده اند؛ قامتش وقتی آواز می خواند موج می زند.» در میان جمع، روستایی جوانی بود که به همه ی غرفه ها سرکشیده بود، معرکه های گوناگون، از مارگیری و فالگیری را یک به یک سیاحت کرده بود و از انواع و اقسام شیرینیها که با نیشکر و شهد عناب ساخته شده بودند، چشیده بود و حالا سر آخر به معرکه ی نقّال رسیده بود.
نقال با نفس گرمش شنوندگانش را افسون می کرد، اما جوان روستایی ما در فکر نامزدش بود که در ده انتظارش را داشت. قرار بود بزودی با هم ازدواج کنند؛ او یقین داشت که همسر آینده اش به خوبی از پدر و مادر سالمندش مواظبت خواهد کرد؛ علاوه بر اینها فکر می کرد نامزدش به هنرها آراسته است، گلدوزی و بافندگی می داند، سواد خواندن هم دارد، چرا که از هفت سالگی روزانه بیست حرف آموخته است. نامزدش به سنتها احترام می گذارد، هرسال، روز هفتم از ماه هفتم، روز جشن بافندگی، از نگاه کردن به ستاره ی شب و نظاره ی دو ستاره ی «دختر بافنده» و «پسر چوپان» (1) غفلت نمی کند، دو ستاره ای که کهکشان راه شیری آنها را از یکدیگر جدا کرده است و آن شب در حال عبور به هم می رسند. جوان روستایی به یاد آورد که کمی پیش از عزیمت به شهر، در شبی مهتابی که با نامزدش گردش می کردند دختر به خاطر غیبت چند روزه ی نامزد غمگین بود. او برای دلداری به دختر گفته بود: «می خواهی از شهر برایت چه سوغاتی بیاورم؟» دختر به آسمان، به ستارگان و به ماه که هنوز در یکی از تربیعهایش بود نگاه کرده و با کمرویی به او گفته بود: «آنچه دوست می دارم چیزی است که مثل ماه در آسمان می درخشد، شبیه هلال، که روز ازدواجمان چون نیمتاج به سرم خواهم زد». داماد آینده ی ما کارهایش را در شهر خاتمه داده بود و می خواست به ده برگردد، اما هنوز سوغاتی نامزدش را نخریده بود. با خودش می گفت، راستی از من چه خواسته بود؟ دقیقاً به خاطر نمی آورد. عطر می خواست، صابون معطر می خواست، شانه یا سنجاق موی سر می خواست؟ سعی کرد لحظه ای را که نامزدش خواسته اش را به زبان آورده بود در ذهن مجسّم کند. شب بود، ما به آسمان نگاه می کردیم. او چیزی درخشان مثل این ستاره می خواست. هان، پیدا کردم! او یک آینه می خواست، گرد، مثل ماه، مثل ماه بدری که در این لحظه می درخشد. او یک آینه از فلز صیقلی شده می خواست. جوان به گردش خود در بازار در میان بساط فروشندگان دوره گرد ادامه داد: چای فروش، اسباب بازی فروش، نقاش گلهای ارکیده، زیورآلات فروش، تا آنکه بالاخره چشمش در جعبه ی آینه ی یک خرازی فروش به یک آینه ی برنزی، شبیه این آینه های قدیمی هان (2) معروف به «اسب دریاها و خوشه های انگور» افتاد.
جوان روستایی پس از بازگشت به ده با عجله نزد نامزدش می رود تا سوغاتیش را تقدیم کند. دختر با خوشحالی از او استقبال می کند و طبق رسم آن روز پس از رفتن نامزدش، بسته ی سوغاتی را می گشاید و چشمش برای اولین بار به فلز صیقلی شده ای می افتد که تا آن روز ندیده بود؛ و بلافاصله گریه کنان خودش را به آغوش مادرش می اندازد، مادرش ناراحت و بهت زده به او می گوید: «چرا گریه می کنی؟، نامزدت در شهر به فکر تو بوده است و این هدیه ی زیبا را برایت آورده است». دختر هق هق کنان در حالی که به آینه ی برنزی نگاه می کند: «البته، اما او دیگر مرا دوست ندارد، او از بیان لیانگ با یک زن آمده است». مادرش شیء گرد فلزی را می گیرد و در آن نگاه می کند و با تعجب می گوید: «درست، او زنی را با خودش آورده است، اما این زن خیلی مسن تر از توست».
سرانجام همه چیز به خوبی و خوشی خاتمه می یابد و ازدواج دو نامزد جوان در ابتدای بهار، با مراسمی ساده تر از آنچه روایت شد صورت می گیرد.
درخشش ستاره ای تازه
زن و شوهر جوان عادت گردش شبانه در مهتاب و نگاه کردن به آسمان پرستاره را همچنان حفظ کردند. شبی، مصادف با دومین روز از چهارمین ماه از سومین سال حکومت امپراتور زنگ ــ زونگ، که به تقویم میلادی برابر با اول مه 1006 است، آسمان صاف بود و زوج جوان پس از صرف شام برای گردش شبانگاهی بیرون آمدند. آنها از مشاهده ی درخشش فوق العاده ی ستاره ای در جنوب گنبد آسمان تعجب کردند، ستاره ای که روزهای قبل ندیده بودند. زن جوان، نجواکنان زیر لب گفت: این ستاره به خاطر ما ظاهر شده است و ستاره ی بخت ماست».
آن دو تنها کسانی نبودند که آن شب این ستاره را دیده بودند. چند روز بعد در بیان لیانگ، رئیس رصدخانه ی سلطنتی، حضور امپراتور بار می یابد و به وی اعلام می کند که اوایل شب از دومین روز از چهارمین ماه، یک ستاره بزرگ به رنگ زرد (رنگ برگزیده ی امپراتور زنگ ــ زونگ) در شرق کهکشان کولو (3) و در غرب کهکشان چی کوان (4)، در سومین درجه ی شرق دی (5)، ظاهر شده است. به روایت تاریخنگاران، درخشندگی این ستاره کم کم افزایش یافته است، درخشش آن به قدری بود که در پرتو نورش شب می شد اشیا را تشخیص داد. ظهور یک چنین ستاره ای به اعتقاد مردم آن روز بر واقعه ای دلالت می کرد، و منجمان می باید سعد یا نحس بودن آن را برای امپراتوری تعیین می کردند. چو کو مینگ (6)، رئیس دیوانخانه ی بهار، یعنی وزیر تشریفات مناسک، نوه ی منجم بزرگ دربار چوچین (7) از مأموریت باز می گشت. زندگینامه اش حاکی است که او بلافاصله به حضور امپراتور می رسد و به عرض می رساند: «من همه ی برجها را رصد کردم، معنای آنها روشن است. ستاره ی جدید باید چو ــ پو (8) نامیده شود، این ستاره، زرد و شکوهمند است مثل سلسله ی امپراتوری ما. ظهورش در ممالکی که رؤیت شود، منشأ صلح و خیر و برکت خواهد گردید، زیرا ستاره ای خوش یُمن است. من در مسیر بازگشتم شنیده ام که مردم و درباریان از ظهور این ستاره بیمناک شده اند. چاکر خدمتگزار به اعلیحضرت توصیه می کند که امر و مقرر فرمایند که عموم کارکنان دولت از کشوری و لشگری به خاطر آسودگی خیال، مراسم شکرگذاری این ستاره را به جا آوردند.» رئیس دیوانخانه ی بهار، ستاره ی جدید را چو ــ پو نامیده بود (= الگوی خردمندی برای کنفسیوس) و نه مثل معمول برای ستاره های جدید که آنها را که خینک (9) (ستاره ی مهمان) می نامیدند. امپراتور بی درنگ این توصیه را تصویب کرد و مقامات مملکتی حاضر در جلسه، تعظیم کنان ظهور ستاره ی جدید را به امپراتور تبریک گفتند. امپراتور به القاب چو کو مینک، لقب کتابدار قصر سلطنتی و ندیم شاهزاده ولیعهد را افزود. پس از پیمان صلحی که با اقوام وحشی به امضا رسید، سال 1006 آغاز یک دوره ی طولانی صلح و آرامش برای امپراتوری سونگ گردید. ستاره ی خوش یمن تا هشتمین ماه، قابل رؤیت بود و طی آن به تدریج پشت افق ناپدید شد. در طول ماه یازدهم در بخشی از آسمان که «دی» نامیده می شد ظاهر گردید. و گویا تا زمانی که درخشندگیش تدریجاً کاهش یابد، تقریباً دو سال قابل رؤیت بوده است.
اخترشناسی که مبنای گاهشماری در چین بود ارتباط تنگاتنگی با طالع بینی و پیشگویی حوادث سعد و نحس داشت. امپراتور، عالی ترین مقام نگهبان قوانین الهی و نماینده ی او در روی زمین بود. و همان طور که ژان باتیست بیو (10) اخترشناس و فیزیکدان فرانسوی خاطرنشان کرده است نظام گاهشماری معمول در چین از 20 قرن پیش از میلاد، متداول بوده است و تقریباً بدون تغییر تا زمان جدید دوام داشته است. مطالعه ی کواکب از جمله ی وظایف حکومتی و دستگاه اداری مملکت شمرده می شد.
منجم سلطنتی که عده ای کارمند حقوق بگیر داشت، رسماً موظف بود که هر رویداد غیرعادی در آسمان را اعلام کند، او می باید ستارگان را به هنگام عبور از نصف النهار رصد کند و موقعیت آنها در تقسیمات استوایی آسمان یادداشت کند. 28 ستاره ای که به عنوان ستاره های اصلی انتخاب شده بودند طی قرنها همانها برای تعیین حدود 28 قسمت نامساوی گنبد آسمان به کار می رفتند. قسمت دی که ستاره ی جدید در سال 1006 م. در آن ظاهر شده بود، یکی از قسمتهای 28 گانه است (به تصویر صفحه ی 231 نگاه کنید). در میان ابزارهای اندازه گیری که از قدیم الایام استفاده می شد، علاوه بر ساعت آفتابی، یک صفحه ی صیقلی عمود در جهت نصف النهار و یک ساعت آبی بود که امکان می داد فاصله ی زمانی میان عبور ستاره ی مرجع و ستاره ی رصد شده را تعیین کرد. منجم سلطنتی، بویژه موظف بود با محاسبه و استنتاج از رصدهای روزانه، گرفتن خورشید یا ماه را در آینده پیشگویی کند. آنگاه امپراتور و دربارش با روزه داری، خود را برای مشاهده ی آن آماده می کردند. «در روز اعلام شده، «ماندران» ها با تیر و کمان در دربار حضور می یافتند. وقتی کسوف یا خسوف آغاز می شد، امپراتور شخصاً بر طبل
می کوبید و خطر را هشدار می داد. در همان حال، «ماندران» ها تیرهایشان را به پشتیبانی ماه یا خورشید که گرفته بود از چله ی کمان به سوی آسمان رها می کردند.»
از سوی دیگر، یک منجم صاحب عنوان با دستیاران مخصوصش مأمور می شد که رصدها را تعبیر و تفسیر، و همچنین تغییرات پیش آمده را یادداشت کند.
این ایام در ژاپن مقارن بود با عصر طلایی دوره ی هیان (11). خاندان فوجی وارا (12) در کیوتو نایب السلطنه بود. کتاب تاریخ میگتسوکی (13) گزارش می دهد که در سومین سال عصر کانکو (14)، در آغاز شب، در سمت جنوب، ستاره ی نوظهور بسیار درخشنده ای ظاهر شد. چندی بعد، از پشت پرده ای که بنا بر سنّت، امپراتور را از رعایایش جدا می کرد، وزیر دوم گزارشهای مختلف راجع به این ستاره را قرائت کرد. درباره ی معنایش باید تصمیمی گرفته می شد. کتاب تاریخ دیگری بیان می کند که امپراتور دستور داد راجع به این ظهور، پیشگویی شود. در بیست و یک معبد مراسم قربانی به عمل آمد. چند روز بعد، قاضی دیوان عدالت به حضور امپراتور رسید و به مناسبت ظهور ستاره ی جدید تقاضای عفو عمومی کرد.
در همان ایام، کشورهای اسلامی از ایران تا اسپانیا گسترده بودند. خلفای عباسی در شرق حکومت می کردند، فاطمیان بر شمال افریقا فرمان می راندند؛ جنوب اسپانیا (اندلس) سرزمین خلافت امویان را تشکیل می داد که شهر قرطبه (= کوردوبا) دارالخلافه ی آن بود. علی ابن رضوان یک پزشک مصری قرن یازدهم (م.) بود. او در خانواده ای تنگدست در حوالی قاهره به دنیا آمده بود، دوران کودکی و جوانیش را به سختی گذرانده بود و فی الواقع می توان گفت او خودآموزی کرده بود و معاش خود را از راه پیشگویی و طالع بینی تأمین می کرد. او می نویسد که در آغاز تحصیلاتش در فسطاط (جنوب قاهره)، دارالخلافه ی فاطمیان در مصر اقامت داشته است. در این روزگار شاهد نمایش شگفت انگیزی می شود: ظهور یک ستاره. در پانزدهمین درجه ی صورت فلکی عقرب. این ستاره، تقریباً سه برابر بزرگ تر از زهره بود. آسمان از پرتو نور آن روشن شده بود و شدت درخشندگیش تقریباً یک چهارم ماه بود. این، یک ستاره ی ثابت بود که با صورت فلکیش جابه جا می شد. علی ابن رضوان موقعیت آن را در آن روز نسبت به ماه و به سیارات معلوم کرد.
سالنامه ی موریتانی روایت می کند که در سال 396 هجری قمری یک ستاره ی خیلی درخشان پیش از غروب آفتاب ظاهر شد. این ستاره مدت شش ماه قابل رؤیت بود. در متن، اضافه شده که علامت منطقه البروجی عقرب به موجب اعتقادات اسلامی خوش یمن نبوده است، از این رو با ظهور آن، جنگهای بزرگ، خشکسالیها و قحطیها پیش آمده است.
در این ایام، اروپا در بحبوحه ی قرون وسطی می زیست. نظاره ی آسمان و رصد دقیق ستارگان در زمره ی اشتغالات مهم مردم نبود. در غرب، در نورماندی، هنوز گیوم فاتح متولد نشده بود. روبرت دوم ملقب به «پارسا» پسر هوگوس کاپت (15)، در املاک سلطنتی ایل دوفرانس که شامل منطقه ی پاریس و اورلئان می شد سلطنت می کرد؛ تیبو فیل اتوپ (16) در صدد ساختن برج مونتلری (17) بود تا بر حمل و نقل گندم به سوی پاریس نظارت کند. اِتین اوّل (اتین مقدس) تازه به عنوان پادشاه مجارستان تاجگذاری کرده بود، و ولادیمیر اول ملقب به «آفتاب روشن» در سرزمین کی یف سلطنت می کرد. سوین (18) ریش جنگگی دست اندرکار مسیحی کردن دانمارک بود. امپراتوریی که بعدها از تقسیم آن، کشورهای آلمان، سویس، ایتالیای شمالی به وجود آمد، امپراتوری مقدس رومی ــ ژرمنی بود. در سال 1006 هانری دوم بر این سرزمین وسیع سلطنت می کرد.
درخشش ستاره ای تازه
در این دوره، مدارس دینی، محل علم و دانش بودند. سالنامه های دیرسن سوفی بنوانتو (19) (در ایتالیا) روایت می کند که «در بیست و پنجمین سال آقای ما پاندولف (20) و در نوزدهمین سال آقای ما لاندولف (21)» ستاره ای بسیار درخشان ظاهر شد و در پی آن خشکسالی شدید به مدت سه ماه طول کشید.
مدرسه ی دینی سن گال (22) در سویس از مشهورترین مدارس مسیحی آن دوره بود. این مدرسه که در سال 614 بنا شده بود، به تازگی تجدید بنا شده و در اوج شهرت خود بود. این مدرسه به بیش از سیصد طلبه که به خاطر شهرت علمی و دینیش در آنجا جمع شده بودند، تعلیم می داد. در سالنامه های این مدرسه که تا زمان ما محفوظ مانده روایت
(توضیح تصویر): نقشه ی قسمتی از آسمان که اَبَرنواختر سال 1006 میلادی در آن ظاهر شد (با اسامی و صُور فلکی چینی و چند مختصات جدید). محل احتمالی اَبَرنواختر، هاشور خورده است (بازسازی برمبنای نقشه ی کلارک و استفانسون).
شده است که در سال 1006 میلادی، ستاره ی جدیدی با اندازه ی غیر معمول و با درخشندگی زیاد و خیره کننده ظاهر شد و موجب وحشت مردم گردید. این ستاره مدت سه ماه از محل مدرسه ی دینی سنت گال، در حد افق جنوب، از بالای رشته کوههای آلپشتاین (23) که قله ی آن سانتیس (24) 2500 متر ارتفاع دارد، قابل رؤیت بود.
ستاره ای که در سال 1006 میلادی در همه ی این کشورها رؤیت شد، پر نورترین اَبَرنواختر (Supernovae) کهکشان ماست که رصد آن آثار مکتوبی به جا گذاشته است. فاصله ی آن از زمین ما در زمان رؤیت، چیزی در حدود 3200 سال نوری بوده است. این اَبَرنواختر، درخشنده تر از همه ی اَبَرنواختران رؤیت شده ی بعدی بوده است: از اَبَرنواختر سال 1054 (سحابی خرچنگی)، از اَبَرنواختر سال 1180 که فقط در شرق دور رؤیت شد، از اَبَرنواختر سال 1572 که تیکو براهه شرح آن را نگاشته است و اولین کسی است که این پدیده را نواختر (Stella nova) نامیده است؛ و بالاخره درخشنده تر از اَبَرنواختر کپلر در سال 1064 و از اَبَرنواختری که به تازگی بر روی نقشه ای از آسمان که به سال 1680 ترسیم شده است، یافته اند. در طول این هزاره، شش ستاره از این نوع در کهکشان ما رؤیت شده است. در پرتو اندازه گیریهای منجمان چینی و ارتفاع بالای افقی که راهبان مدرسه ی دینی سن گال گزارش داده اند، ستاره شناسان انگلیسی، دیوید اچ. کلارک (25) و اف ریچارد استفانسون (26) توانسته اند مختصات نجومی اَبَرنواختر سال 1006 را در صورت فلکی سبع (27) تعیین کنند.
از سال 1920 اخترشناسان پی برده بودند که برخی از ستاره های جدید که در سحابیهای دور رصد کرده اند، مثل صورت فلکی امرأة المسلسله (28)، خیلی درخشان تر از مجموع سحابی است که این ستاره ها جزئی از آن هستند. آنها از این پدیده نتیجه گرفته بودند که این ستاره های جدید که در خارج از کهکشان ما ظاهر شده اند، از همان نوعی هستند که قبلاً اخترشناسان چینی، تیکو براهه یا کپلر مشاهده کرده اند. و آنها چیزی جز انفجارهای عظیم نبوده اند. اصطلاح اَبَرنواختر را نخستین بار فریتس تسویکی (29) [اختر فیزیکدان امریکایی سویسی تبار] در سال 1931 در درسهایش در انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا به کار برده است. والتر باده (30) و فریتس تسویکی در 1934 نظریه ای ابراز کرده اند که به موجب آن، این افزایش ناگهانی و قابل ملاحظه درخشندگی یک ستاره دور دست، پدیده ای از مقوله جدید است. ف. تسویکی جست و جوی اَبَر نواختران دوردست را به طور سیستماتیک در برنامه تحقیقاتش گنجانید. امروز صدها مورد از آنها شناخته شده اند و هر سال حدود ده مورد جدید اعلام می شود. تنها یک ستاره که منجر می شود ممکن است درخشنده تر از کهکشانی باشد که از دهها میلیارد تشکیل شده است.
(توضیح تصویر): سحابی خرچنگی باقیمانده از انفجار اَبَرنواختر سال 1054.

پی نوشت ها :

1.احتمالاً اسامی چینی دو ستاره از صور فلکی جبار و جوزا. ــ م.
2.سلسله ی سلطنتی چین که از 206 قبل از میلاد تا 8 بعد از میلاد بر چین حکومت می کردند. ــ م.
3. Ku- Iou.
4. Chi- Kuan.
5. Di.
6. Chou Ko- ming.
7. Chou- chien.
8. chou- po.
9. ke- xing.
10. Jean- Baptiste Biot.
11. Heian.
12. Fujiwara.
13. Meigetsuki.
14. Kanko.
15. Hugues Capet .
16. Thibault File- Etoupe.
17. Tour de Monthlery.
18. Sven.
19. Sainte- sophic de Benevento.
20. Pandolphe.
21. Landolphe.
22. Saint- Gall.
23. Alpstein.
24. Santis.
25. David H. Clark.
26. F. Richard Stephenson.
27. Lupus.
28. Andromeda.
29. Fritz Zwicky.
30. Walter Baade.

منبع: سرگذشت اتم، شماره 2034

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
تعجب مجری شبکه منوتو از قدرت نیروهای ویژه حزب الله!
play_arrow
تعجب مجری شبکه منوتو از قدرت نیروهای ویژه حزب الله!
حمله جنگنده های رژیم صهیونیستی به محله اللیلاکی
play_arrow
حمله جنگنده های رژیم صهیونیستی به محله اللیلاکی
شعار مردم بعد از تجمع در میدان فلسطین در واکنش به اتفاقات لبنان: انتقام انتقام!
play_arrow
شعار مردم بعد از تجمع در میدان فلسطین در واکنش به اتفاقات لبنان: انتقام انتقام!
ارتباط مستقیم شبکه سه با لبنان / خبرنگار شبکه سه روی آنتن تلویزیون: اگر سیدحسن نصرالله شهید شده باشد...
play_arrow
ارتباط مستقیم شبکه سه با لبنان / خبرنگار شبکه سه روی آنتن تلویزیون: اگر سیدحسن نصرالله شهید شده باشد...
واکنش آنتونی بلینکن وزیرخارجه ‎آمریکا به اتفاقات ساعات اخیر در لبنان
play_arrow
واکنش آنتونی بلینکن وزیرخارجه ‎آمریکا به اتفاقات ساعات اخیر در لبنان
ضامن سلامت حرکت ملت ایران
play_arrow
ضامن سلامت حرکت ملت ایران
آب خوردن عجیب رییس شورای ریاستی انتقالی هائیتی هنگام سخنرانی در سازمان ملل!
play_arrow
آب خوردن عجیب رییس شورای ریاستی انتقالی هائیتی هنگام سخنرانی در سازمان ملل!
برجام و FATF پوشش‌هایی برای جاسوسی
play_arrow
برجام و FATF پوشش‌هایی برای جاسوسی
نتانیاهو در سازمان ملل باز هم تابلو و نقشه از ایران به نمایش گذاشت!
play_arrow
نتانیاهو در سازمان ملل باز هم تابلو و نقشه از ایران به نمایش گذاشت!
پیام صوتی کودک ایرانی خطاب به امام حسین (ع)
play_arrow
پیام صوتی کودک ایرانی خطاب به امام حسین (ع)
ماجرای عصبانیت رهبر انقلاب از بنی‌صدر از زبان محسن رضایی
play_arrow
ماجرای عصبانیت رهبر انقلاب از بنی‌صدر از زبان محسن رضایی
شنیده شدن صدای تیراندازی در هنگ مرزی منطقه تهلاپ میرجاوه
play_arrow
شنیده شدن صدای تیراندازی در هنگ مرزی منطقه تهلاپ میرجاوه
گزارش یک جنگ
play_arrow
گزارش یک جنگ
مسئول رسانه‌ای حزب‌الله: سیدحسن نصرالله در محل حمله نبوده و در سلامت است
play_arrow
مسئول رسانه‌ای حزب‌الله: سیدحسن نصرالله در محل حمله نبوده و در سلامت است
وحیدی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه در شبکه خبر: هر فرمانده‌ای شهید می‌شود فرمانده‌ای دیگر به میدان می‌آید
play_arrow
وحیدی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه در شبکه خبر: هر فرمانده‌ای شهید می‌شود فرمانده‌ای دیگر به میدان می‌آید