شهریار و شعر ترکی (2)

سفر مادر شاعر (کوکب خانم) به تهران در سال 1325 برای پرستاری از فرزند شیفته و آشفته ، باعث تجدید خاطرات کودکی شهریار شد و این گونه بود که او جدّی تر از گذشته
پنجشنبه، 9 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شهریار و شعر ترکی (2)

شهریار و شعر ترکی (2)
 

نویسنده : سارا صدریان
منبع : راسخون


 

موضوعات و مضامین

سفر مادر شاعر (کوکب خانم) به تهران در سال 1325 برای پرستاری از فرزند شیفته و آشفته ، باعث تجدید خاطرات کودکی شهریار شد و این گونه بود که او جدّی تر از گذشته به شعر ترکی روی نمود. از آنجا که کودکی شاعر در محیط روستا و در آغوش طبیعت سپری شده بود، طبیعی است که وصف طبیعت و یاد کرد روستا و روستاییان در اشعار ترکی جایگاهی فراتر داشته باشد.
از آنجایی که شاعر سال های کودکی اش را در دامان طبیعت گذرانده بود، بخش قابل توجه از آثار ترکی اش به این موضوع اختصاص یافته است. (شعر دوست ،1383، :50-51) «حیدربابا » دائره المعارفی است مشتمل بر تصاویری از زیبایی های طبیعت ،آداب و سنن ، معرفی اهالی روستا ، مکان ها و خاطره ها و ....خواننده از همان نخستین بند منظومه، خود را در فضای سرشار از صفا و صمیمیت روستا می بیند:
«حیدر بابا، ایلدیریملار شاخاندا
سئللر، سولار شاققیلداییب آخاندا
قیزلار اوناصف باغلاییب باخاندا
سلام اولسون شوکتیزه، ائلیزه
منیم ده بیرآدیم گلسین دیلیزه» (دیوان ترکی،:1)
«حیدربابا، چو ابر شخد، غرد آسمان
سیلاب های تند وخروشان شود روان
صف بسته دختران به تماشایش آن زمان
بر شوکت و تبار تو بادا سلام من
گاهی رود مگر به زبان تو نام من» (ناصر الفقرا،1375،:26)
شاعر حیدر بابا در بعضی از بندها ، خاطراتی از روستا را واگویه می کند. در بندهای 29 و30 جلد دوم منظومه، یکی از این خاطره ها آمده است :
«خانیم ننه م» ناخوش اولان ایل ایدی
قیش وار ایکن کولک ایدی، یئل ایدی
قیش دا چیخدی، یاغیش ایدی، سئل ایدی
یوک، یا بینی هئی چاتیردیق کی گئده ک
سئل کوشگورور، مجبور اولدوق قئیده ک» (دیوان ترکی، : 37)
«خانم ننه م به بستر افتاده بود
کولاک و باد صرصر افتاده بود
سیلاب ها با ما در افتاده بود
شب که می شد بار سفر می بستیم
صبح ز ترس سیل می نشستیم» (خشکنابی،1371، : 95-96)

عشق و هجران

شهریار، شاعری است سوته دل که شکوفایی طبع خود را ما حصل عشقی نافرجام می داند. در غزل های فارسی و ترکی او بیشتر صدای سخن عشق بلند است؛ البته شاعر بزرگ، عشق مجازی را نقطه ی عزیمتی می بیند برای حرکت به سوی عشقی حقیقی ....یا به تعبیر شاعر در قطعه ی «پروانه و شمع» خود را سوختن و به «خدا »رسیدن....
غزل «خاطره ی بهجت آباد» (بهجت آباد خاطره سی)، داستان انتظار شبانه ی شهریار است برای واپسین دیدار با یار....او در این شعر از طولانی شدن انتظار و نیامدن یار شکوه ها می کند و از بی رحمی و بی وفایی یار و روزگار. خاطره ی آن شب که از مقاطع سرنوشت ساز حیات شهریار است در شعر« آخرین خاطره ی بهجت آباد » (دیوان فارسی) به تفصیل روایت می شود. افزون بر غزل «خاطره ی بهجت آباد» (بهجت آباد خاطره سی) و نیز قطعات « قاصد یار» (یارقاصدی)،« مجنون» و «پروانه و شمع» نیز سخن از عشق و هجران است. (شعر دوست،1383، : 58)

شعرهای سیاسی و اجتماعی

اگر چه استاد شهریار در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر به عنوان شاعر عشق و تغزل شناخته می شد؛ اما او هرگز در برابر ستم ها و نامردمی ها خاموشی برنگزید. یکی از شگردهای شهریار آن بود که در اشعار غیر سیاسی هم گریزی به مسائل سیاسی و اجتماعی روز می زد و فریاد اعتراض بر می آورد. او در شعرهای ترکی اش سرکش تر می نماید؛ حتی در منظومه ی « حیدربابایه سلام » هم نمی تواند ظلم و جور حاکمان وقت را نادیده بگیرد و خطاب به « حیدربابا » می سراید :
« حیدر بابا شیطان بیزی آزدیریب
محبتی اورکلردن قاز دیریب
قره گونون سرنوشتین یاز دیریب
سالیب خلقی بیر- بیری نین جانئنا
باریشیقی بلشد یریب قانینا» (دیوان ترکی، : 4)
«شیطان زده است گول و ز ده دور گشته ایم
کنده است مهر را ز دل و کور گشته ایم
زین سرنوشت تیره چه بی نور گشته ایم
این خلق را به جان هم انداخته است دیو
خود صلح را نشسته به خون ساخته است دیو» (خشکنابی،1371، : 101)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز شهریار آن پیر شعر انقلاب، در مقاطع گوناگون با سلاح قلم به یاری انقلاب و نظام اسلامی شتافت .او که انقلاب را یک وعده ی الهی می دانست ، این گونه زبان به ستایش گشود :
« قوی بو انقلاب سئل کیمی آخسین
گؤی گورولداسین ، ایلدیریم شاخسین
مستضعفین قوی، حقه چارتارکن
اسلام بایداغین داغلارا تاخسین..» (دیوان ترکی، : 5)
« بگذار این انقلاب مثل سیل بخروشد
آسمان بغرد و آذرخش بدرخشد
بگذار مستضعفان به حق خود برسند و
بیرق اسلام را برکوه ها به اهتزاز درآورند..» (خشکنابی، :102)

مضامین مذهبی

بسیاری از دوستداران شعر فارسی ، شهریار را با شعرهای مذهبی اش می شناسند. غزل«همای رحمت» و نیز مثنوی «شب و علی» در ردیف درخشان ترین اشعار فارسی استاد جای دارد. هر چند رویکرد شهریار به شعر ترکی ، بیشتر با هدف تثبیت زبان ادبی ترکی در ایران بود و او در شعرهای ترکی خود بیشتر به فرم و زبان توجه داشت تا مضمون و پیام؛ اما باور مذهبی استوارش از لابه لای شعرهای گونه گون به چشم می آید.در منظومه ی «حیدر بابا سلام» هم شمار بندهایی حامل مفاهیم اعتقادی کم نیست. در اینجا برخی از این بندها را باز می خوانیم :
«خزان یئلی یارپاقلاری تؤکنده
بولوت داغدان ائنیب کنده چؤکنده
شیخ الاسلام گؤزل سسین چکنده
نیسگیللی سؤز اورکلره ده یردی
آغاجلاردا آللاها باش ایردی» (دیوان ترکی، : 5)
«هنگام برگ ریز خزان باد می وزید
از سوی کوه بر سر ده ابر می خزید
با صوت خوش چو شیخ مناجات می کشید
دل ها به لرزه از اثر آن صلای حق
خم می شدند جمله درختان برای حق » (خشگنابی، : 105)
افزون بر بندها و مصاریع پراکنده ای که متضمن مضامین مذهبی و اعتقادی اند ، شعرهای «رحلت ختم رسل (ص) »،«تضمین دل ریش» ، «هلال محرم» هم تجربه هایی در گستره ی مرثیه پردازی است . گرچه شهریار در سرودن این مراثی ، گوشه چشمی به ادبیات عاشورایی آذر بایجان داشت ؛ اما با استظهار به تجارب خود در سرودن اشعار مذهبی و مراثی فارسی ، توانسته است شعرهایی به یاد ماندنی بیافریند. «رحلت ختم رسل(ص)» قطعه ای است که در آن به مصائب اهل بیت (ع) و امت رسول بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) می پردازد. در «هلال محرم » صحنه ی روز عاشورا را توصیف می کند و شهدای کربلا و شهیدان جبهه های دفاع مقدس در کنار هم جای می گیرند.(شعردوست، :64-65)

قالب، وزن و قافیه در اشعار ترکی شهریار

قالب ها:

اشعار ترکی شهریار همانند اشعار فارسی وی از نظر گونه گونی انواع و قالب ها، قابل تأمل است .چیرگی و استادی شاعر در همه ی قالب ها و گونه های شعر، موجب شد او به اقتضای حال و مقال، مناسب ترین قالب و گونه را بر گزیند. شاعر افزون بر قالب هایی چون ترکیب بند، غزل، قطعه، مثنوی، مستزاد و...... به انواع شعر ترکی مانند: قوشما، باباتی و.. نیز نظر داشته است . در دیوان ترکی به جلوه هایی کم نظیر از تجارب استاد در عرصه ی شعر نو بر می خوریم .

1. ترکیب و ترجیع بند

منظومه ی « سلام بر حیدر بابا » که از حدود 125 بند پنج مصراعی تشکیل شده، در این قالب سروده شده است.
« حیدر بابا گون دالیوی داغلاسین
اوزون گولسون بولاقلارون آغلاسین
اوشلاقلارون بیردسته گول باغلاسین
یئل گلنده وئرگتیرسین بویانا
بلکه منیم یاتمیش بختیم اویانا....» (دیوان ترکی، :2)
« حیدر بابا، چو داغ کند پشتت آفتاب
رخسار تو بخندد و جوشد ز چشمه آفتاب
بسپار باد را که بیارد به کوی من
باشد که بخت روی نماید به سوی من.....» (ثروتیان ، : 47)
قالب ترجیع بند نیز که همچون ترکیب بند، قرابت هایی با قالب ها و گونه های شعر ترکی دارد ،گهگاه در اشعار ترکی مورد توجه شاعر بوده است :
« بیزی یا ندیریر یامان آیریلیق
بو داریخدیران دومان آیریلیق
باشا ساوورور سامان آیریلیق
آمان آیریلیق، آمان آیریلیق
آمان آیریلیق، آمان آیریلیق...» (دیوان ترکی، : 79)
« ما را آتش زد جدایی
این مه دلتنگ کننده، این جدایی
بر سرها کاه می پاشد جدایی
امان از جدایی، امان از جدایی
امان از جدایی، امان از جدایی......» (ثروتیان، : 47)

2. غزل

شهریار در عرصه ی شعر فارسی، بیشتر به عنوان شاعری غزل پرداز شناخته می شود؛ اما او در شعرهای ترکی اش با توجه به ذوق مخاطبان ترک زبان، از قالب هایی که با قوالب شعر شفاهی آذربایجان قرابت دارند (ترکیب بند، ترجیع بند و...) بیشتر از قالب غزل استفاده کرده است. در دیوان ترکی به غزل هایی مانند: برای آنکه از آن سو آمده، چشمم روشن، خاطره ی بهجت آباد، نماز کلیسا، مرو ای دختر ترسا و.....بر می خوریم .

3. قطعه

قطعه از پر بسامدترین قالب های دیوان ترکی استاد به شمار می رود .رحلت ختم رسل (ص)، جان رستم (برای رستم علی اف)، جواب شهریار ( به محمد راحیم)، حکیمه جان ( برای حکیمه بلوری) ، قطعات اسب تازنده، پروانه و شمع آفرینش، حاشیه ای برشعر اصلی و کرم، حکایت هجوم اشباح و قاصد یار در وزن هجایی و بقیه ی قطعات در وزن عروضی اند. ( شعر دوست،1383، : 94)

4. باباتی

باباتی هم به عنوان پر کاربرد ترین گونه ی شعر شفاهی ترکی ایرانی ، از نظر حیدر بابا به دور نمانده است. پانزده باباتی با عنوان « باباتی های خواهر زاده ام بهروز» در دیوان ترکی شاعر آمده که مرثیه هایی است در رثای خواهرزاده ی شهیدش که در دیوان ترکی شهریار ، صفحه ی 165 آمده است.

5. اشعار نو آزاد

شعر« سهندم »که بیشتر با عنوان «سهندیه» شناخته می شود ، شعری است در قالب نو. این شعر بلند هم از نظر حجم و هم از نظر قوّت مثال زدنی است. شهریار علاوه بر« سهندم» دو شعر دیگر نیز در قالب آزاد دارد.( شعرهای «خان ننه» و «سرنوشت من») شعر «خان ننه» با وجود تساوی مصراع ها فاقد قافیه است .

اوزان

اشعار ترکی شهریار در وزن عروضی و هجایی است. اگر منظومه ی درخشان «حیدر بابایه سلام» در وزن هجایی سروده شده، شعر بلند و زیبای «سهندیه» در وزن عروضی شکل گرفته است. بررسی اوزان شعرهای ترکی شهریار به تفکیک در پی می آید :

وزن هجایی

وزن اکثر شعرهای هجایی استاد شهریار مانند منظومه ی حیدر بابا، یازده هجایی است (4+3+3). شهیدی جان، مملکت صنعتی، پاسخ به محمد راحیم، بلبل وطن، برای سلیمان رستم و......از آن جمله اند. این وزن برگرفته از وزن« قوشما » ( یکی از وزن- قالب های شعر هجایی ترکی ) و در شعر معاصر ترکی ( به ویژه در جمهوری آذربایجان ) پر کاربرد ترین وزن – قالب است.

وزن عروضی

چیرگی استاد شهریار بر وزن عروضی، باعث شده وی در اشعار ترکی هم به تناسب حال و مقال، اوزان و بحور گونه گون به کار گیرد. شهریار در دیوان ترکی، از اوزانی چون رمل، هزج، رجز، مضارع، سریع، خفیف، مجتث و...یا مزاحف ها و متفرعات آنها کمابیش بهره گرفته است. بحر رمل و بحر هزج به ترتیب پر کاربردترین اوزان عروضی در اشعار ترکی شاعرند. در اینجا به باز خوانی نمونه هایی از دیوان ترکی استاد از چند اوزان بسنده می شود :
بحر رمل مثمن مخبون ( فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن)
« ییغدی خیر و برکت سفره سین، احسان ایله گئتدی
امن- امانلیق دا یوکون باغلادی، ایمان ایله گئتدی» (دیوان ترکی،:232)
خیر و برکت سفره اش را جمع کرد و با احسان رفت
امنیت و آرامش نیز بساطش را جمع کرد و با ایمان رفت (شعردوست ، : 119)
****
بحر هزج مثمن سالم ( مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن)
«سیزیلدار سینه مین سازی،« درآمد» ایله رم« شوری» (دیوان ترکی ، :136)
ساز سینه ام می نالد ،« شور» را با « درآمد» آغاز می کنم (مشروطه چی، : 110)
****
بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف ( مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن)
« صبح اولدو هر طرفدن اوجالدی اذان سسی
گویا گلیر ملائکه لردن قرآن سسی » (دیوان ترکی، : 106)
« صبح شد و از هر سو صدای اذان برخاست
گویی از ملائک صدای قرآن شنیده می شد» (مشروطه چی، :112)
ادامه دارد




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.