آخوند در آینه ی کلام خویش
آخوند و استقلال کشور اسلامی
2 جمادی الاول 1320 ق طی نامه ای به محمدعلی میرزا درباره ی مسائلی چند اعلام نگرانی کرد. از جمله معایب تسلط کفار بر مسلمین که به لحاظ شرعی استقراض از بیگانه و حضورشان در اداره ی امور کشور و گمرکات، نقض استقلال ایران بوده و از سوی دیگر این سلطه را به لحاظ کفایت وزراء مرتبط می داند که اقداماتشان نه در جهت عزت اسلام و مسلمین، بلکه در جهت ایجاد فساد در جامعه است.آخوند با نامه ها و تلگراف های فراوان به ایرانیان داخل و خارج کشور و مسلمانان جهان، آنها را برای مبارزه با اجانب فرا می خواند. هدف اول و اول هدف هم همان دفع اجنبی و لزوم پیکار با تجاوز استعمار بوده است؛ چنان که در نامه ای به مسلمانان هندوستان نگاشت: « عموم مسلمانان هندوستان، هجوم روس به ایران و ایطالیا به طرابلس غرب، اسباب رفتن دیانت اسلامیه و اضمحلال شریعت و قرآن است. بر تمام امت اسلامی، لازم و واجب است که اجتماع ها نموده و از دولت متبوعه خودشان رفع این تعدیات روس و ایطالی را بر مسلمین جداً و متحداً بخواهند، و تا رفع این تعدیات از مسلمین نشود آسایش و استقرار را بر خود حرام دانند و این حرکت اسلامی به منزله ی جهاد فی سبیل الله مثل مجاهدین بدر و حنین است ».
آخوند درباره ی بی بهرگی ایران از استقلال واقعی و حفظ نشدن شئون مسلمانان فرموده است : « بعضی دول هستند از حیث جمعیت و وسعت مملکت کمتر و کوچک تر از ایران ولی به واسطه ی کفایت وزرای دولت خواه در مقابل دول عظام با کمال استقلال و قوت حفظ حقوق و شئون خود را می نمایند».
« محض حفظ اعراض و اموال و نفوس مسلمانان، رفع و دفع ید ظالم را با تمام اجزای او از بلاد مسلمین نموده و تکلیف عموم همین است».
آخوند و آزادی منافی با اسلام
آخوند درباره ی آزادی منافی با اسلام و اسلامیت که با برچسب تمدن، جواز گسترش به آن در جامعه داده می شود گفته است: « رواج مذهب باطله و اشاعه ی مسکرات و بیع و شرای مسکرات و ظهور ملاعب و فواحش را حریت و اسباب تمدن و آبادی ملک به خرج اعلیحضرت می گذارند».« زنادقه ی عصر به گمان فاسد حریت، این موقع را برای نشر زندقه و الحاد مغتنم، و این اساس قویم را بدنام» کرده اند، لازم دانسته شده « ماده ی ابدیه ی دیگر در دفع این زنادقه و اجرای احکام الهیه ( عزّ اسمه) بر آنها و عدم شیوع منکران درج شود تا بعون الله تعالی، نتیجه ی مقصود بر مجلس محترم، مترتب و فرقه ی ضاله، مأیوس، و اشکالی مترتب نشود».
آخوند و قانون گذاری اسلامی
آخوند درباره ی چگونگی تدوین قانون بیان کرده است: « فصول نظام نامه ی قانون اسلامی را به حسن مراقبت آن آقایان عظام، طوری مرتب و تصحیح فرموده اند که در موارد و مراجعه به محاکمات و سیاسات، با موازین شرعیه منطبق، و به توارد و مرور دهور و اعصار، مورد شبهه و اشکال نباشد».« ان شاءالله تعالی هیچ دقیقه را فروگذار نفرموده قوانین محکم دین مبین را که ناموس اکبر و از عزم اسباب شرقی و نفوذ و فقط رسمی از آن باقی است صحیحاً به موقع اجرا و مصالح دولت و انتظامات مملکت را بر وجه احسن و نظام اتقن مرتب و ابواب استبدادات و تعدیات و حیف و میل و خائنانی که خانه ی ملت را ویران و روزگار دولت ابد آیت را که حارس دین و ما به شرکاست با این درجه منتهی و زیر این بار این مبلغ خطیر قرض از اجانب نموده بکل مسدود و ...»
« بر تمام ادارات دولتی و ... تعیین حدود وظایف و تشخیص دستور و تکالیف تمام دوایر مملکت، و اصلاح نواقص داخله و خارجه و مالیه و بلدیه و تعیین حدود احکام و امور ... و منع ارتکاب منهیات و منکرات الهیه و امر به معروف و واجبات شرعیه ... احقاق حقوق ملهوفین و مجازات مخالفین، و اصلاح امور مسلمین بر طبق قانون مقدس اسلام و احکام متفن شرع مطاع که قانون رسمی و سلطنتی مملکت است».
« غرض ما از این همه زحمت، ترفیه حال رعیت و رفع ظلم از آنها و اعانه ی مظلوم و اجرای احکام الهیه عزإسمه و حفظ وقایه بلاد اسلام از تطاول کفار و امر به معروف و نهی از منکر و غیرها از قوانین اسلامیه نافعه القوم بوده است ».
آخوند و اصول کلی کشورداری
با مرگ مظفرالدین شاه در 24 ذی العقده ( نه روز پس از تأیید قانون اساسی) محمدعلی میرزا به سلطنت رسید. بر اساس بعضی از اسناد، مجتهد خراسانی در اوایل حکومت شاه قاجار، سفارش ها و اندرزهای ده گانه ای را به او نوشت و در آن بر نکات زیر تاکید کرد:1- تلاش برای حفظ شریعت و کوشش در فراگیری علوم دینی و ادای عبادات به منظور حفظ حکومت؛
2- پرهیز از افراد فاسدالعقیده؛
3- تلاش برای بالا بردن عظمت مملکت و ایجاد حرف و ... و خودکفایی و وابسته نبودن به کالای خارجی؛
4- همت به نشر علوم و صنایع جدید
5- پرهیز از مداخله دادن بیگانگان در کار مملکت؛
6- محبت به رعیت و برطرف کردن گرفتاری آنها؛
7- کوشش برای بسط عدالت و مساوات؛
8- مراجعه به تاریخ پادشاهان و ملاحظه ی تلاش آنها برای نشر علوم و معارف دین و دنیا؛
9- پادشاهان فاسد و خوشگذران باعث ذلت مملکت شده اند؛
10- حفظ مقام علم و بزرگداشت علما؛
دفاع و حمایت آخوند از خانواده ی شیخ فضل الله نوری
پس از شهادت شیخ فضل الله نوری فشار بسیاری بر خانواده ی آن شهید وارد آمد؛ خبر این رفتارهای ناجوانمردانه به گوش آخوند خراسانی رسید و ایشان تلگراف های متعدد به تهران فرستاد تا عوامل بی دین و افراطی را از تعدی به همسر و فرزندان شیخ بازدارد. از شمار این تلاش ها می توان به نامه ی زیر اشاره کرد که آخوند خراسانی خطاب به نخست وزیر و وزیر کشور نوشته است:« طهران، حضرت اجل اشرف رئیس الوزراء و حضرت اجل اعظم وزیر داخله دام اقبالهما.
با اینکه سابقاً تگرافات در خصوص تفقد حال صبیه محترمه ی مرحوم ثقه الاسلام حاجی میرزا حسین نوری [ همسر شیخ] و اولادش نموده ایم، به موجب اظهارات کتبی، بعضی تعدیات و دعاوی باطله از اقارب و بیگانگان به مؤمی الیهم شده است.
به حدی که جناب مستطاب حاجی میرزا هادی و میرزا موسی خان به خارجه پناهنده شده اند...
برخلاف قانون شرع انور، به هیچ وجه من الوجوه متعرض حضرات نشوند و مردم را ملجا [ ناچار] به التجای [ پناه بردن به ] خارجه نمایند.
البته به مرحمت جنابان مستطابان اشرف اعظم، در اموال و امور راجعه به آنان به غیر میزان شرعی تعرض نخواهد شد و نوشتجات معتبره انتقالی و غیره از مورث [ را] لابد ملاحظه و معمول خواهند داشت و امروزه حضرات، مورد هرگونه ملاحظه ی اولیای دولت و ملت می باشند.
الاحقرالجانی محمد کاظم الخراسانی
منبع: (کتاب ضمیمه) نامه ی اندیشه، فرهنگ و ادبیات زمانه دوره جدید شماره ی 21و22.