منبع : راسخون
3. تصمیم گیری به موقع و سریع در مأموریتها
گاهی حل مسائل و مشکلات به اطلاعات تخصصی نیاز دارد و اغلب، مجموعه و سازمان را با روند کند تصمیمگیری رو به رو میسازد. علاوه بر این، مشکلاتی نیز هست که نقش زمان در آنها تعیینکننده است؛ یعنی باید در مدت زمانی کوتاه، تصمیمات مهمی گرفته شود. در اینگونه موارد، قدرت تصمیمگیری به موقع و سریع حائز اهمیت است.از آنجا که تصمیمگیری در رسیدن به اهداف نقش عمده ای دارد، تعلل در شناخت راههای منجر به تصمیمگیری، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری را برای سازمان در پیداشته باشد.
همان طور که گفته شد، تصمیمگیری یعنی ارزیابی راهحلهای ممکن و انتخاب بهترین گزینه در مسیر اهداف سازمان. شایسته است در مواقع حساس، راهحلهای ممکن توسط فرد یا گروه تصمیمگیرنده با سرعت عمل ارزیابی، و بهترین گزینه انتخاب گردد. در مأموریتهای سازمانی باید پس از شناخت موقعیت، مرحله تبدیل اطلاعات به عمل یا همان تصمیمگیری در بهترین موقعیت و بهترین زمان ممکن صورت پذیرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد اهمیت زمانشناسی و موقعیتسنجی میفرمایند:
الْأُمُورُ مَرْهُونَةٌ بِأَوْقَاتِهَا :
کارها در گرو زمان خود است. (16)گاهی آینده انتخاب برای فرد شفاف و روشن نیست و موقعیت برای تصمیمگیری مبهم است؛ اما فرد ناگزیر از تصمیم گیری است؛ اینجاست که باید خود را برای موقعیت عدم اطمینان و حتی خطرپذیر آماده کند. در یک تقسیمبندی، موقعیت تصمیمگیری را چندگونه معرفی میکنند:
1- تصمیمگیری در موقعیت عدم اطمینان
در این نوع تصمیمگیری، تصمیمگیرنده نمیداند چه عاقبتی در انتظار اوست و نتیجه گزینش او چه احتمالاتی دارد.2- تصمیمگیری در وضعیت احتمال خطر
وقتی تصمیمگیرنده احتمال میدهد که برای مسئله مورد نظر چه نتیجهای خواهد بود، تصمیمگیری از نوع خطر است.3- تصمیم گیری در وضعیت اطمینان
تصمیم گیرنده در این موقعیت بااطمینان، پیامدهای هر گزینه یا تصمیم را میداند؛ بنابراین گزینهای را انتخاب میکند که منافع آن حداکثر باشد.4- تصمیمگیری در وضعیت بحران
تصمیم گیرنده در این وضعیت با چندین بحران اجتماعی رو به رو، و ارتباط او با مافوق، قطع می شود و مجال هیچگونه مشورتی نیست. پس تصمیم او میتواند جریانساز و یا تخریبکننده آبرو و کیان سازمان و حتی نظام و حاکمیت باشد.استفاده از بانک اطلاعاتی قوی و مدیریت دانش و همچنین داشتن روحیه خطرپذیری در مواقع گوناگون، گرهگشای تصمیمگیران است.
امام مؤمنان علیه السلام درباره تصمیم قاطعانه پس از موقعیتسنجی فرمودند:
رَوِّ تَحْزَمْ فَإِذَا اسْتَوْضَحْتَ فَاجْزِم :
تأمل کن تا دوراندیش باشى و چون جوانب کار روشن گشت، قاطعانه انجام ده. (17)تصمیمی که از تلاشهای آگاهانه مانند مطالعات لازم برای کار و جمعآوری نظریات و پیشنهادهای دیگران برخاسته باشد، همراه با اقدامی مجدّانه، عین قاطعیت است.
فرمانده معظم کل قوا در دیداری با نیروهای مسلح فرمودند:
«شما نیروهای مسلّح باید بدانید در این انقلاب بزرگ در نوک پیکانی قرار دارید که از طرف اسلام به سوی جبهه کفر پرتاب شده است. برندهترین و کاراترین حربههای اسلام در نیروهای مسلّح ما وجود دارد. حربة ایمان، تصمیم، ارادة خللناپذیر و روحیه بالا.» (18)
البته عوامل گوناگونی سبب ضعف و عدم استواری در تصمیمگیری می شود؛ عللی مانند تردید و دودلی، ترس از نتایج تصمیمات، تسویف (کار امروز را به فردا انداختن)، عدم اعتماد به نفس، پیروی از وسواس و هوای نفس و احتیاط بیش از حد.
چه بسیار فرصتهایی که در اختیار انسانها قرار میگیرد ولی به دلیل تعلل و تأخیر از دست میرود و آثاری جز اندوه از خود به جای نمیگذارد؛ همچنان که امام مؤمنان علیه السلام فرمودند:
الْفُرْصَةُ سَرِیعَةُ الْفَوْتِ وَ بَطِیئَةُ الْعَوْدِ :
فرصت، سریع فوت میشود و کند برمیگردد. (19)ایشان در مورد شکار فرصتها توصیه می فرمایند:
غافِصِ الفُرصَةَ عِندَ اِمکانِها فَاِنَّکَ غَیْرُ مُدْرِکِها بَعدَ فَوتِها :
فرصت را در وقت خود غافلگیر کن که چون فوت شد دیگر به آن دسترسى نخواهى داشت. (20)حضرت علیه السلام ترک فرصتها را در زمان امکان آن از نشانههای حماقت می دانند و می فرمایند:
مِنَ الْخُرْقِ تَرْکُ الْفُرْصَةِ عِنْدَ الْإِمْکَان :
واگذاشتن فرصت، هنگام امکانپذیر بودن آن از حماقت است. (21)تأخیر بیمورد در تصمیمگیری جایز نیست؛ چون این تأخیر موجب میشود فرد اعتماد به نفس، توانایی و شجاعت خود را برای اقدام در زمان مناسب از دست بدهد. حضرت، بهترین نظر و تصمیمگیری را از دست ندادن فرصتها و به بار نیاوردن اندوه معرفی نمودهاند:
أَفْضَلُ الرَّأْیِ مَا لَمْ یَفُتِ الْفُرَصَ وَ لَمْ یُورِثِ الْغُصَصَ :
افزون ترین رأى و اندیشه آنست که فرصتها را از دست ندهد تا غصّهها دامنگیر او نشود. (22)امام علی علیه السلام میفرمایند:
إِذَا اسْتُبِنْتَ فَأَعْزِم :
هرگاه کسى ترا در کارى منصوب کند، چون آن را متعهد شدهای باید برای آن تصمیم بگیری. (23)امیرالمؤمنین علی علیه السلامدر جای دیگر میفرمایند:
إِذَا عَقَدْتُمْ عَلَى عَزَائِمِ خَیْرٍ فَأَمْضُوهَا :
هر گاه بر کارهای خیر تصمیم گرفتید و بر آن پیمان بستید بلافاصله آن را انجام دهید. (24)برای فرماندهان و مدیران، که پیوسته در معرض تصمیمگیریهای فوری هستند، ضروری است که آمادگی و مهارت لازم را در این زمینه به دست آورند. در سخنی از مقام معظم رهبری به این نکته اشاره شده است:
«بحمدالله در مورد نیروی انتظامی، عمده کارها یعنی تصمیمگیری و گذراندن قانون بخصوص اجرای خیلی سریع و فشرده و پرحجم و مدبرانه انجام شده است. آنچه که باقی است، این است که این نیروی انتظامی یکپارچه، عملا قابلیتها و کارآییهای خود را اثبات کند.» (25)
4. توانایی بهرهگیری از نظر دیگران در تصمیم گیری مناسب
همانطور که در بخش تصمیمگیری گفته شد، تصمیمگیری یعنی ارزیابی راهحلهای ممکن و انتخاب بهترین گزینه. در اینباره یک نکته قابل تأمل هست که آیا یک فرد به تنهایی میتواند ارائه کننده بهترین رأی و نظر در تصمیمگیری باشد. در فرهنگ غنی اسلام بر هماندیشی تأکید فراوانی شده است؛ گویی که اندیشیدن گروهی، افزودن قدرت فکری دیگران بر قدرت فکری خود است.مولای متقیان حضرت علی علیه السلام میفرمایند:
مَنْ شَاوَرَ ذَوِی الْعُقُولِ اسْتَضَاءَ بِأَنْوَارِ الْعُقُول :
هر که با صاحبان خرد مشورت کند از درخشش افکار بهرمند شده است. (26)پیامبراکرم صلی الله علیه و آله؛ الگوی مدیریت اسلامی با همه درایت و اندیشه منّوری که داشتند و با اینکه از سرچشمه وحی مینوشید با یاران خویش به مشورت مینشستند؛ چرا که ارزش شورا در مدیریت را در کتاب آسمانی و از حقتعالی آموخته بودند:
وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّه :
و ، با آنان در کارها مشورت کن؛ اما هنگامی که تصمیم گرفتی (قاطع باش و) بر خدا توکل کن. (27)وقتی در تصمیمگیریها مشارکت باشد به این معناست که هر یک از اعضا صاحب نفوذ و مؤثر هستند. این مشارکت میتواند در قالب انجمن، جلسه، شورا، بحث و گفتگوهای گروهی، صندوق پیشنهادها و نظرخواهی و مراجعه به افکار و باور عمومی باشد. تصمیمگیری گروهی درصد خطا را کم می کند و به برنامهریزی دقیقتری منجر خواهد شد.
بر اثر مطالعههای گستردهای که «لیکِرت» (28) و گروه تحقیقاتی او انجام دادهاند، چهار سبک مدیریت تشخیص داده شده که لیکرت آنها را بر حسب میزان مشارکت کارمند در تصمیمگیری، یک تا چهار شیوه را نامگذاری کرده است:
شیوه یک: مستبد، استثمارگر
در این شیوه، تمامی تصمیمها را مدیر میگیرد و مبنای تصمیمگیری، حفظ و تأمین منافع تصمیم گیرنده است.شیوه دو: نیمه مستبد ولی خیرخواه
در این روش، تمامی تصمیمهای مهم را مدیر می گیرد و تصمیمگیری در مورد کارهای غیر مهم به کارمندان و مسئولان واگذار می شود. این شیوه را میتوان رابطهای میان کارفرما و کارمند تلقی کرد. هرچند در این نظام نسبت به نظام اول اعتماد بیشتراست، فروتنی نسبت به کارمندان از ویژگیهای این نوع مدیریت است. تصمیمهای عمده و تعیین هدف در سطوح بالا صورت میگیرد، اما بسیاری از تصمیمها در سطوح پایین گرفته میشود.شیوه سه: مشاورهای
در شیوه سوم، خط مشی سازمان و تصمیمهای کلی در سطوح بالا گرفته میشود. اما بیشتر تصمیمها به سطوح پایین واگذار میشود. کارمندان اساساً و نه کاملاً مورد اعتمادند. ارتباط بین کارمندان و مسئولان برقرار و پرداخت پاداش متداول است. ارتباط میان کارمندان و مدیران اغلب با اعتماد نسبی همراه است.شیوه چهار: مشارکتی
مدیر در شیوه چهارم، در تمامی کارها به کارمند خود اعتماد و اطمینان کامل دارد؛ از کارمند فکر و نظر میگیرد و از آن استفاده خوب و سازنده میکند؛ مدیری است که بر اساس میزان مشارکت کارمند در گروه بر اساس سهم و مؤثر بودن او در فعالیتهایی از قبیل تعیین اهداف و پیشرفت به سوی اهداف برای کارمند پاداشهای مادی تعیین میکند. او مدیری است که شبکه ارتباطی گسترده ای در تمامی جهتها میان رئیس و مرئوس و میان همکاران و همقطاران بهوجود میآورد؛ مدیری است که تصمیمگیری را به گروه خاصی در سازمان منحصر نمیداند؛ خود و کارمندانش همیشه مانند یک گروه عمل میکنند.از آنجا که یکی از مهمترین مراحل فرایند تصمیمگیری، گردآوری اطلاعات جامع و موثق برای گرفتن تصمیم است، مشورت و نظرخواهی از دیگران بویژه صاحبنظران و افراد باتجربه میتواند در گردآوری اطلاعات کمک بزرگی باشد. شخصی که این گونه رفتار نکند، قطعاً دچار لغزش و پشیمانی خواهد شد؛ چنان که امام علی علیه السلام میفرمایند:
شَاوِرْ ذَوِی الْعُقُولِ تَأْمَنِ الزَّلَلَ وَ النَّدَم :
با صاحبان عقل مشورت کن تا از لغزش و پشیمانى ایمن گردى. (29)امام علی علیه السلام در لزوم مشورت (قبل از تصمیمگیری) با کسانی که دارای خِرَد و عقلی سلیم هستند، میفرمایند:
مَنْ شَاوَرَ ذَوِی الْأَلْبَابِ دُلَّ عَلَى الرَّشَاد :
هر کس با صاحبان خرد مشورت کند، به سوی راه صحیح راهنمایی شود. (30)فرهنگ غنی اسلام از آموزههای مشورت و مشاوره سرشار است. سیره عملی معصومین علیهم السلام نیز از اهمیت مشورت نزد ایشان حاکی، و به لزوم نظرخواهی در تمام ابعاد زندگی انسانها سفارش شده است؛ اما برای مسئولان و کارگزارانی که وظیفه خدمت به خلق و اداره کارهای ایشان را دارند این امر، حیاتی است. امام صادق علیه السلام در هشدار به افراد خودرأی و کم تجربه فرمودند:
لَا یَطْمَعَنَّ الْقَلِیلُ التَّجْرِبَةِ الْمُعْجَبُ بِرَأْیِهِ فِی رِئَاسَةٍ :
هرگز کسی که پیشینه آزمودگی ندارد و شیفته رأی خویشتن است در پی عهده داری رهبری نباشد. (31)مشورت، در واقع مبادله تصمیمات است. سازمان با کمک یک گروه متشکل از افراد کارامد و توانمند میتواند در نهایت، تصمیمگیری مناسبی انجام دهد.
امام علی علیه السلام لزوم مشورت قبل از تصمیمگیری را این گونه بیان میفرمایند:
شَاوِرْ قَبْلَ أَنْ تَعْزِمَ وَ فَکِّرْ قَبْلَ أَنْ تُقْدِم :
قبل از تصمیم، مشورت نما و پیش از اقدام در کار فکر کن. (32)...پایان.
پی نوشت ها :
16. عوالیاللآلی، ج1، ص294.
17. الحیاة، ج1، ص546.
18. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/9/1363.
19. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص473.
20. الحیاة، ج1، ص568.
21. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص474.
22. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص473.
23. غرر الحکم و دررالکلم، ص476.
24. غررالحکم و دررالکلم، ص476.
25. بیانات در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی، 27/01/1370.
26. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص442.
27. سوره مبارکه آلعمران، آیه159.
28.Rensis Likert.
29. غررالحکم، ص443.
30. بحار الأنوار، ج72، ص 105.
31. الخصال، ج2، ص434.
32. غررالحکم و دررالکلم، ص441.