مهارت انگیزش در مدیریت (2)

بسیار اتفاق می‌افتد که مدیران، علت شکست یا عدم موفقیت خود را رفتار و یا نوع فعالیت‌های زیر دستان یا افراد همکار خود می‌دانند و به رفتار و نوع مدیریت خود کمتر می‌اندیشند.
چهارشنبه، 15 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مهارت انگیزش در مدیریت (2)

مهارت انگیزش در مدیریت (2)
 

نویسنده : سید احمد سجادی
منبع : راسخون


 

2. میزان توانایی مدیریت تعاملات و روابط متقابل

بسیار اتفاق می‌افتد که مدیران، علت شکست یا عدم موفقیت خود را رفتار و یا نوع فعالیت‌های زیر دستان یا افراد همکار خود می‌دانند و به رفتار و نوع مدیریت خود کمتر می‌اندیشند. به رغم اینکه موفقیت مدیر به فعالیت افراد بستگی دارد، بسیاری از ناکامی‌های مدیریت به واسطه رفتار و شیوه‌های نامناسب رفتاری مدیر است. مدیران باید با بررسی و مطالعه پیوسته در رفتار و شیوه‌های مدیریت و رهبری سازمان ضمن بر طرف کردن اشکالات و ناتوانایی‌های موجود به روش‌های بهتر و موثر‌تر دست یابند.
با توجه به توضیحاتی که در شاخص قبل بیان شد، وظیفه یک مدیر، شناخت روابط بین کارکنان و ایجاد رابطه مثبت و دوجانبه همراه با حسن تفاهم و احساس رضایت متقابل و سازنده است.
امام باقر علیه السلام در سخنی زیبا تعاملات منفی را، شیطانی و تعاملات مثبت را سبب بهره‌مندی رحمت الهی معرفی می کنند و می فرمایند:

إِنَّ الشَّیْطَانَ یُغْرِی بَیْنَ الْمُؤْمِنَیْنِ مَا لَمْ یَرْجِعْ أَحَدُهُمَا عَنْ ذَنْبِهِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ اسْتَلْقَى عَلَى قَفَاهُ وَ قَالَ فُزْتُ فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً أَلَّفَ بَیْنَ وَلِیَّیْنِ لَنَا یَا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِینَ تَأَلَّفُوا وَ تَعَاطَفُوا :

شیطان میان مؤمنان نزاع و دعوا ایجاد می‌کند تا وقتى یکى از آن دو از تقصیر و گناهش برنگردد. پس هر گاه نزاع، و از یک دیگر قهر کردند، شیطان از خوشحالى به پشت افتد و بگوید رسیدم به آنچه می‌خواستم! پس خدا رحمت کند کسی را که بین دو دوست ما مهربانى و آشتى برقرار کند. اى گروه مؤمنان با یک دیگر مهربان شوید. (1)
کسی که پرورده مکتب اهل‌بیت علیهم السلام، و با معارف اسلام آشناست، خود را درگیر فضای معارضه و تنش نمی‌کند و به این دام نمی‌افتد؛ زیرا می‌داند سقوط می‌کند.
اگر کسی با این نگاه با مردم رفتار، و رفتارهای اجتماعی خود را بر این اساس تنظیم کند، زمینه بسیاری از تعارض‌های اجتماعی و فردی را از بین می‌برد.
مدیر باید با اعتماد به نفس ابتدا به نقاط ضعف و قوت خود آگاهی یابد؛ سپس با اعتماد به کارکنان به باورها، ارزش‌ها و احساسات آنان احترام بگذارد؛ آنان را درک کند و محیط ایمن و قابل قبولی برای تمامی همکاران به وجود آورد.
این مهارت‌ها به راحتی قابل دستیابی نیست و به مطالعه در زمینه های جامعه‌شناسی، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و مردم‌شناسی نیاز دارد.
مدیر و فرمانده، نخست باید در مراحل اولیه تشکیل سازمان و استخدام نیروها به هماهنگی تعاملات بیندیشد؛ سپس با ارتباط مستقیم با مسئول مربوط به هماهنگی به عنوان فرایندی مداوم و پیوسته بپردازد.
ارتباط مدیر با کارکنان، فواید بسیاری دارد. روش‌های برقراری ارتباط مدیران با کارمندان در هر سطح از سازمان، ممکن است به صورت کتبی، کلامی و اشاره‌ای باشد.
در اثر ارتباط زیاد با کارکنان، اولا دلگرمی افراد به کار و نیز میزان وابستگی افراد به مدیر و سازمان افزایش می‌یابد و به ارائه دستورهای پیوسته و تنبیهات گوناگون نیازی نخواهد بود. ثانیا مدیران نسبت به افراد، شناخت بهتر و دقیق‌تری پیدا می کنند و در اثر این شناسایی دقیق، مدیران از توانایی نقش آفرینی کارکنان استفاده بهینه می‌کنند.
ثالثا مدیران با ارتباط حضوری با افراد و دادن اجازه اظهار نظر و ابراز عقیده به آنان با بهره‌گرفتن از ساختار بازخور از معایب و کاستی‌های سازمان آگاهی می یابند و می‌توانند با شناسایی آنها وضعیت موجود را تجزیه و تحلیل کنند و به وضعیت مطلوب دست یابند.
در روابط انسانی در سازمان ویژگی هایی هست که مدیران باید آنها را مدنظر قرار دهند و از آنها در به کارگیری تعاملات و ارتباط متقابل بهره ببرند:

1. انعطاف‌پذیری

یعنی پذیرش منطقی نظریات و آرای دیگران و دوری از مقاومت نابجا و ناروا در مقابل نظریات هر مدیر موفق و انعطاف‌پذیر، این ویژگی‌ها را دارد:
الف- نظریات منطقی دیگران را به راحتی می‌پذیرد.
ب- از تحمیل نظر خود به دیگران به شدت دوری می‌جوید.
ج- صحبت‌های منفی و مثبت کارکنان را در کنار هم قرار می دهد و سپس قضاوت می کند.
د- به جای توجه به ظاهر گفتگوی کارکنان به ریشه و اصل آن توجه می کند.

2. خود باوری

داشتن نگرش مثبت به خود از مقدمات برقراری روابط انسانی مطلوب در سازمان است. وقتی انسان استعدادهای خود را شناخت، نگرشش نسبت به خود مثبت می‌شود؛ یعنی به توانایی‌های خویش اطمینان پیدا می کند؛ اعتماد به دست می‌آورد و دربیان افکارش احساس آزادی می‌کند و از اظهار نظر دیگران نمی‌هراسد؛ نیازهای خودیابی (شکوفایی استعداد) او ارضا می‌شود و به موفقیت می‌رسد و به نوعی استقلال درعمل و رفتار خود دست می‌یابد.

3. نگرش مثبت داشتن به دیگران

مدیران، زمانی موفق خواهند بود که کارمندان بدانند مدیر به آنان اعتماد کامل دارد و آنها را افرادی لایق، متدین و کارامد می‌داند.

4. گوش‌ دادن

برخی بر این باورند که گوش‌دادن مؤثر به سخنان دیگران، سنگ بنای مهارت ارتباطی مدیران امروزی است.

5. گروه گرایی

یکی از عوامل مهم دوام گروهی درسازمان برقراری روابط سالم و انسانی است. مدیرانی که مهارت انسانی قوی دارند، می‌توانند با تک تک کارکنان سازمان روابطه دوستانه برقرار کنند و از توان، استعداد و تخصص آن‌ها در حل و فصل مسائل مربوط به سازمان بهره ببرند.
مدیرانی که مهارت روابط انسانی قوی در بعد گروه گرایی دارند:
- صحبت کردن در گروه را دوست دارند.
- از گسترش روابط با افراد جدید لذت می‌برند.
- مشکلات سازمان را از طریق روابط دوستانه حل و فصل می‌کنند.

6. ریشه‌کن کردن شایعه

شایعه زمانی درسازمان به وجود می‌آید و گسترش می‌یابد که مدیر سازمان با کارکنان و کارگران، روابط سالم و دوستانه‌ای برقراری نکند و محیط سازمان خشک، بی‌روح و مستبدانه باشد.
مهم‌ترین راه‌های ریشه کنی شایعات عبارت است از:
الف- اطلاع‌رسانی از طریق برگزاری جلسات
ب- استفاده از بیان چهره به چهره
ج- گفتگوی دوستانه به جای صدور بیانیه رسمی
با رعایت این ویژگی ها روابط انسانی سالمی در سازمان بین مدیر و کارکنان به وجود خواهد آمد. مدیر با رعایت این نکات می‌تواند از پراکنده شدن مهره‌های سازمانی خود جلوگیری کند و آنها را هماهنگ نظام بخشد؛ همان‌گونه که مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند:

مَکَانُ الْقَیِّمِ بِالْأَمْرِ مَکَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ یَجْمَعُهُ وَ یَضُمُّهُ فَإِنِ انْقَطَعَ النِّظَامُ تَفَرَّقَ الْخَرَزُ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ یَجْتَمِعْ بِحَذَافِیرِهِ أَبَدا :

کسی که سرپرستی نظامی را عهده‏دار است، درست همانند رشته‏ای است که مهره‏ها را نظام می‏بخشد و تا رشته بگسلد، تمامی مهره‏ها پراکنده شوند و چه بسا که دیگر هرگز فراهم نیایند. (2)
تقابل یا دوستی دو طرفه، ثبات و تداوم، آگاهی یا درک متقابل از یکدیگر، بقا و دوام و تعادل، اصول اساسی روابط انسانی در سازمان است.
تواضع در رفتار از جمله مسائل مهمی است که مدیران در ارتباط خویش باید به آن توجه کنند. آنان هیچ‌گاه خود را بالاتر و برتر از دیگران ندانند و مستبدانه با افراد برخورد نکنند؛ چرا که این روش، قلوب افراد را از آن‌ها بر می‌گرداند و موجب زوال می‌شود.
حضرت علی علیه السلام در این‌باره می‌فرمایند:

وَ لَا تَقُولَنَّ إِنِّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ فَإِنَّ ذَلِکَ إِدْغَالٌ فِی الْقَلْبِ وَ مَنْهَکَةٌ لِلدِّینِ وَ تَقَرُّبٌ مِنَ الْغِیَر :

هرگز مگو که به من امارت داده شده است و امر می‌کنم و باید از من اطاعت کنند؛ زیرا این روش سبب فساد و خرابی دل و ضعف دین و نزدیک شدن به تغییر و زوال است. (3)
مدیران نباید توقع داشته باشند که چون در جایگاه مدیری قرار گرفته‌اند باید آمرانه عمل کنند؛ این‌گونه رفتار کردن در ارتباطات، آنان را دچار مشکل خواهد کرد.
در گزاره‌های دینی، علاوه بر ویژگی‌های رفتاری ذکر شده، موارد دیگری چون سعه‌صدر، اعتماد و اعتماد‌سازی و جدیت و صلابت در کار و عمل و... دیده می‌شود.
بهتر است مدیران و سرپرستان برای برقراری ارتباط با کارکنان سازمان و دیگر مجموعه‌ها از نکات زیر استفاده کنند:
- از جملات کوتاه و واژه‌های ساده بهره ببرند.
- جملات و الفاظ مؤدبانه به کار ببرند و در بیان مطالب، خونسردی و آرامش خود را حفظ کنند.
- برای انتقال اطلاعات از تصاویر، نمودار و وسایل کمک آموزشی استفاده کنند و موضوع را دقیقا برای شنوندگان بشکافند.
- زمان مناسبی را برای ارتباط انتخاب، و موقعیت مطلوبی را برای افراد ایجاد کنند.
- ابتدا با گیرنده پیام ارتباط عاطفی ایجاد، و سپس سخنان خویش را مستند، و از صفات خوب گیرنده برای نفوذ قلبی و اخلاقی در وی استفاده کنند.
- به نظر و عقیده گیرنده اهمیت دهند و شنونده خوبی برای وی باشند.
طبیعی است که این روش‌ها در برقراری ارتباط مدیران با افراد واحدهای داخل سازمان و خارج آن کاربرد دارد و مدیران با بهره‌گیری از آن‌ها می‌توانند ارتباط اثر بخشی را برقرار سازند.

الگوی ارتباطی مدیر با افراد زیر مجموعه در گزاره‌های اسلامی (4)

قرآن، پیش نیازهای ارتباط پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله (به عنوان رهبر و مدیر عالی) با مردم و یاران آن حضرت (به عنوان افراد زیرمجموعه) را عوامل مهمی همچون نرمخویی و محبت، عفو و اغماض، استغفار و طلب آمرزش و شخصیت دادن و مشورت با آنان دانسته و بر این موضوع تصریح کرده است که اگر آن حضرت بدخو و خشن بود، هرگز ارتباطات اثر بخشی ایجاد نمی‌شد.
همه ما می‌دانیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله توانست با مردمان مشرک ارتباط برقرار کند و آنان را شیفته خود سازد بگونه‌ای که بسیاری از آنان از اصحاب خاص آن حضرت شدند. رمز این موفقیت را قرآن کریم اینگونه بیان می‌فرماید:

فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِى الْاَمْر :

پس به [برکت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى، قطعا از پیرامون تو پراکنده مى‏شدند؛ پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن. (5)
در این آیه شریفه، عوامل زیر در سامانه ارتباطی پیامبر صلی الله علیه و آله مورد تأکید قرار گرفته است:
1. نرمخویی و محبت «لنت لهم»
2. دوری از بداخلاقی و خشونت: «وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»
3. عفو و اغماض و چشم پوشی از خطاها: «فَاعْفُ عَنْهُمْ»
4. استغفار و طلب آمرزش برای زیردستان: «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ»
5. شخصیت دادن به واسطه مشاوره با آنها «وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ»
با توجه به این عوامل، که در روش ارتباطی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مورد تاکید قرار گرفته است، الگوی ارتباطی دینی میان مدیران و افراد زیر مجموعه تدوین و تنظیم می‌ شود.
پس به طور کلی می‌توان گفت: وظیفه مدیر ایجاد موقعیتی است که در آن افراد داوطلبانه آماده همکاری شوند. برای ایجاد رابطه خوب با کارکنان برخی نکات ظریف هست که رعایت آن، همدلی و هماهنگی بی‌نظیری ایجاد می‌کند؛ به طور مثال فرصت دادن به کارکنان در اشتباهاتشان و آموزش به آنان، فرایندی قدم به قدم است که به آنها کمک می‌کند از اشتباهات بیاموزند و به مدیر کمک کنند تا برقراری ارتباطش را بهتر کند. استفاده از آموزش‌های ضمن خدمت می‌تواند یکی از راه‌های ایجاد انگیزه و امنیت خاطر در سازمان باشد.

پی نوشت ها :

1. الارشاد، ج‏1، ص179.
2. نهج‌البلاغه، خطبه146.
3. نهج‌البلاغه، نامه53.
4. رفتار سازمانی با رویکرد اسلامی، ص110.
5. سوره مبارکه آل‌عمران، آیه‌159.

ادامه دارد




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط