انتخابات مجلس پنجم و مجلس مؤسسان(1)

بدون تردید مرحله مهم صعود رضا خان به منصب ریاست الوزرائی و البته به دنبال آن ایجاد بلوای جمهوری، تقلبات گسترده در انتخابات مجلس پنجم بود، به طوری که
سه‌شنبه، 21 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انتخابات مجلس پنجم و مجلس مؤسسان(1)
انتخابات مجلس پنجم و مجلس مؤسسان(1)

نویسنده: دکتر حسین آبادیان (2)



 
بر اساس اسناد منتشر شده وزارت جنگ (1)
بدون تردید مرحله مهم صعود رضا خان به منصب ریاست الوزرائی و البته به دنبال آن ایجاد بلوای جمهوری، تقلبات گسترده در انتخابات مجلس پنجم بود، به طوری که وقتی به اصطلاح این انتخابات انجام شد، معلوم گردید به جز تهران، قشون با انتخاباتی فرمایشی کسانی را روانه مجلس کرده است که مورد نظر وزارت جنگ و شخص رضا خان بوده اند.(3) این انتخابات راه را برای به دست گرفتن سهل و آسان ریاست الوزرائی توسط رضا خان هموار کرد. به عبارتی وقتی قوه مقننه تحت سیطره قزاقان در آمد، تسلط بر قوه مجریه خود به خود در طالع آن ها هویدا شد. امرای لشکر در اطراف و اکناف کشور شروع به مداخله در صندوق های رأی کردند، حتی از قبل معلوم بود چه کسانی به عنوان نماینده وارد مجلس خواهند شد.
تقلب در انتخابات از مجلس به بعد رویه معمول کارگزاران رضا خان شد، تا جائی که کار به جائی رسید که نمایندگان مجلس هفتم به بعد بدون استثنا ابتدا باید رضایت دربار پهلوی را جلب می کردند، آن گاه نام آون ها در فهرست نمایندگان آن دوره گنجانده می شد. هم چنین از قبل معین بود فلان نماینده از کدام حوزه انتخابیه باید برگزیده شود. فهرست مزبور در اختیار نظمیه قرار داده می شد و نظمیه هم هزاران تعرفه انتخاباتی را خود تکمیل می کرد و به صندوق های رأی می انداخت. گاهی اهل محل به هیچ وجه نمی دانستند نماینده شان کیست. بیشتر اوقات آن ها حتی نام نماینده خویش را نمی دانستند. نمایندگانی هم که دارای استقلال رأی
بودند، ناچار استعفا می کردند. (4)
انتخابات مجلس پنجم به طور طبیعی باید در اوایل 1302 انجام می شد. به همین دلیل از اواخر سال 1301 تمهیدات لازم برای تسلط برقوه قانون گذاری آغاز گردید. به طور مثال فرمانده لشکر اصفهان در پاسخ نامه ای از رضا خان که توازن قوا در انتخابات آتی آن شهر را جویا شده بود نوشت در این حوزه انتخابیه تعداد کاندیدا ها زیاد است و هر گروه و طبقه ای برای خویش کسی را در نظر گرفته اند: «از طرف ملاها حاجی میرزا علی، شیخ مرتضی پسر حاجی آقا جمال ]اصفهانی]، حاجی میرزا یحیی دولت آبادی، سید عبدالله محرر، حاجی آقا نورالله [نجفی اصفهانی] از طرف فرقه دمکرات شیخ محمد حسین [قمشه ای]، افتخار السادات؛ [از طرف] بازاری و غیره اعتماد التجار، امین التجار، شیخ الاسلام جهاد اکبر رئیس معارف، از طرف شاهزاده ها معتمد الدوله رئیس پست،[حسین] کی استوان کارگزار سابق، [و] حاجی محمد علی خان» کاندیدا هستند. طبق این گزارش در صورتی که انتخابات اردستان ضمیمه نائین گردد، حاجی میرزا حسین خان نائینی ممکن بود آرائی را به خود اختصاص دهد. حاکم نظامی از بین این ها فقط افتخار السادات را دارای «صلاحیت نمایندگی» می دانست. (6) رضا خان در تلگرامی جداگانه باز هم از حاکم نظامی اصفهان خواست نظر خویش را برای صلاحیت این افراد اعلام نماید. (7) در گزارشی محرمانه آمده است: «دراتحادیه تجار (اصفهان) مذاکره بوده است که بعد از این که اعتماد التجار وارد طهران میشود چندین مرتبه برای ملاقات از حضرت اشرف وقت می خواهد و ایشان وقت به او نمی دهند و اخیرا برای اعتماد التجار پیغام می کند که اگر می خواهید آسوده باشید برای زیارت عتبات حرکت کنید، بعد از این پیغام ایشان فوراً حرکت می کنند.» (8) یعنی رضا خان، اعتماد التجار را تهدید کرد یا به عتبات رود یا به آسانی از رقابتهای انتخاباتی کناره گیری کند و در غیر این صورت جان خود را از دست خواهد داد.
تقلب در انتخابات سنت پارلمانی رژیم رضا خان بود، کما این که بعدها هم امیر لشکر شرق امان الله جهانبانی با همکاری امیر شوکت الملک علم حاکم قائنات از انتخابات مجلس هفتم تا سه دوره بعد، سلمان اسدی فرزند مصباح السلطنه اسدی نایب التولیه آستان قدس رضوی را از صندوق های رأی به عنوان نماینده سیستان بیرون می آورد. لحن تلگرامی در این زمینه به خودی خود روشن بود و صراحت داشت. طبق این تلگرام : «مقرر است از سیستان سلمان خان پسر آقای اسدی انتخاب شود. لازم است در این موضوع اقدام و جدیت نمائید که پیشرفت نماید.» (9) مصباح دیوان یا مصباح السلطنه یا همان محمد ولیخان اسدی، مستوفی امیر شوکت الملک علم در سیستان بود. او یکی از سه ضلع مثلثی بود که همراه با علم و معتصم السلطنه فرخ، علیه کلنل محمد تقی خان پسیان فعالیت می کرد و سرانجام باعث گردید ماجرائی را که می شد با مسالمت خاتمه داد، به خون کشیده شود.
همان طور که بالاتر آمد فرآیند تقلب گسترده انتخاباتی از مجلس پنجم شروع شد. به جز حوزه انتخابیه تهران که به واسطه رجلی مثل مدرس نمی توانست مورد دستبرد واقع گردد، در کلیه حوزه های دیگر کشور، تقلبات آشکار و نهانی به کارگردانی قزاقها صورت گرفت.
در زمان انتخابات مجلس پنجم، رضا خان به والی فارس هم نامه نوشت و از او خواست کاندیدا ها را معرفی کند و مسلک و مرام آن ها را توضیح دهد تا او دستور دهد کدام یک باید انتخاب شوند. (10) در واقع از سال 1301 رضا خان برای مجلس پنجم نقشه می کشید. قشون بازوی اجرائی او بود در نیل به اهداف از پیش تعیین شده؛ در این راستا امرای لشکر موظف بودند گزارش هائی از آرایش نیروهای سیاسی در نقاط مختلف کشور تهیه نمایند و آن ها را به اطلاع سردار سپه برسانند. از مهر سال 1301 رضا خان به فرماندهان قشون خود دستور می داد «نظر به مقتضیات وقت» از طرف اهالی تلگرافهائی به جراید و مجلات ارسال نمایند که مثلاً وکلای تبریز که انتخاب شده اند، از طرف مردم آذربایجان نشده اند و مردم آن ها را به رسمیت نمی شناسند و «ابداً از تعیین آن ها اطلاع ندارند.» (11) از آن طرف اداره ارکان حزب قشون جنوب گزارش می داد، اهالی شیراز بر دو دسته اند که به دموکرات های غربی و شرقی مشهورند، «دمکرات های شرقی که متمایل به انگلیسی ها می باشند»، این اشخاص رانامزد وکالت مجلس نموده اند: نصرت الدوله فیروز، سید یعقوب انوار، نصر السلطنه و عده ای دیگر، «دمکرات های غربی که ضد انگلیس محسوب می شوند»، این عده را برای مجلس کاندیدا نموده اند: صدر الاسلام، ناظم التولیه، ضیاء الادبا و سردار فاخر حکمت. در این گزارش فرقه شرقی« مطلقاً با تشکیلات قشون مخالف» قلمداد شده حال آن که طبق این گزارش فرقه غربی بالعکس با قشون موافقند. از بین غربی ها صدر الاسلام، ضیاء الادبا و ناظم التولیه لایق تر و طرف اعتماد خوانده شدند. طبق همین سند اهالی سیاست در یزد عبارت بودند از تشکیلی و ضد تشکیلی. تشکیلی ها ابوالحسن حائر یزاده و آقا سید کاظم را کاندیدا کرده بودند که در مجلس چهارم هم نمایندگان یزد بودند؛ بعلاوه آقا شیخ هادی و میرزا عباس صراف. اما ضد تشکیلی ها فرخی یزدی و عده ای گمنام مثل نواب وکیل آقا، سید عبدالرسول، موسوی زاده، اناری زاده و حاجی افتخار را کاندیدا کرده بودند. ارکان حزب قشون جنوب از بین اینان سید عبدالرسول، شیخ هادی و سید کاظم را «نسبتاً اصلح» دانست. در کاشان با این که هنوز حوزه جلسات حزبی تشکیل نمی شد، اما نامزدهای وکالت به این شرح بودند: «از دسته ای که با قشون موافق و مساعد می باشند.» میرزا سید حسین نماینده فعلی، جلیل الملک و آقا احمد معروف به گنبد. وحید الملک شیبانی، متین السلطنه (12) حاجی آقا علی فرزند میرزا شهاب الدین، میرزا محمد حسین، سید عبدالرحیم تمبر فروش، حسام الاسلام و سید محمد مدیر جزو مخالفین قلمداد گردیدند که از سوی تجار کاندیدا شده بودند. در کنار این ها معین الممالک، رئیس مالیات های غیر مستقیم اصفهان، از طرف اهالی نطنز و جوشقان کاندیدا شده بود، در عین حال معظم السلطنه، مفتش اداره تحدید تریاک هم مشغول اقداماتی برای کاندیدا توری از همان حوزه انتخابیه بود. (13)
فرمانده تیپ شمال هم ضمن این که گزارش داد در سواحل بحر خزر سکه های نقره روسی رواج دارد و دائما هم این سکه ها روبه تزاید است (14)، در نامه ای دیگر نوشت، کمیته کمونیست های رشت، نیر السلطان و آخوند زاده را نامزد وکالت کرده اند و برای موفقیت آنها شروع به تبلیغات نموده اند. طبق این گزارش: «انتخاب هر دو بر علیه منافع و لازم خواهد بود که جلوگیری شود.» (15) در مورد رواج سکه های دولت شوروی در سواحل خزر پی نوشت شد «ضرری ندارد»، اما در مورد دوم پاسخ داده شد «حسب الامر» رضا خان «از انتخاب نیرالسلطان و آخوندزاده جلوگیری فرمائید تا دستور برسد.» (16) اندکی بعد گزارش شد: «محمود آقا کمیسر عالیه زمان انقلاب گیلان به طهران می آید برای اخذ امتیاز جریده نور و طلیعه، یوم 27 ثور حرکت؛ این دستور از طرف روس ها [ست] و تمام مخارجات را آن ها می دهند، این جرائد با حال امروزه گیلان منافی است، راپرتاً معروض داشت.» (17) در ذیل نامه نوشته شده است: «به وزارت علوم نوشته شود که از دادن اجازه انتشار خود داری نمایند.» (18) روز دوم تیرماه هم تلگرامی از رئیس تیپ شمال به وزارت جنگ ارسال گردید، در این تلگرام هم قید شده بود: «شریفی نام می خواهد از مرکز امتیاز طبع روزنامه رستاخیز را صادر نماید، مستدعی است بوسائل مقتضیه از صدور امتیاز این روزنامه جلوگیری و بعدها هم امتیاز به هیج روزنامه در گیلان ندهند،چون که کلیه جرائدی که از اینجا امتیاز گرفته می شود، فقط به تحریک روس ها و مقاصد آنان طبع خواهد شد.» (19) وزارت جنگ ضمن ارسال نامه ای محرمانه به وزارت معارف در مورد امتیاز جراید گیلان، تقاضا کرد «مقرر فرمایند از اعطای امتیاز بجراید آن صفحات کلیتاً خود داری نمایند.» (20) بنابراین نمایندگانی که مورد نظر رضا خان نبودند، نه تنها نباید وارد مجلس پنجم می شدند، بلکه حتی نباید روزنامه ای برای رسانیدن صدای خود به مردم می داشتند.
انتخابات مجلس پنجم و مجلس مؤسسان(1)
با این وصف در صفحات شمال تبلیغات به نفع محمد آخوند زاده ادامه داشت. حاکم نظامی انزلی گزارش می داد، آخوند زاده همراه با شومیاتسکی، وزیر مختار روسیه در تهران به انزلی وارد شده و به محض ورود «شروع به تشکیل اتحادیه هائی نموده است از قبیل کرجی بانان و صیادان و حلبی سازان و نجاران و بیکاران و غیره»، این اتحادیه ها عموما از حمایت کنسولگری شوروی در انزلی برخوردارند و «مرام این اتحادیه ها مرامنامه سوسیالیست می باشد.» طبق اظهارات آخوندزاده این اتحادیه ها یک اتحادیه مرکزی هم در تهران داشتند، او ظاهراً مأمور بوده است در انزلی هم اتحادیه هائی تشکیل دهد و آن ها را با مرکز مرتبط نماید تا «در موقع لزوم حفظ حقوق اقتصادی خود را بنمایند.» طبق گزارش حاکم نظامی انزلی، از شوروی مستقیماً کمک های مالی در اختیار این گروه ها قرار می گیرد و «این عمل به توسط آخوند زاده به طور مخفیانه اجرا می شود»، نتیجه گرفته شد این ها همه مقدماتی است برای «وکیل شدن محمد آخوند زاده» حاکم نظامی گزارش داد «گرچه از جلسات آن ها جلوگیری شده است ولی بدیهی است این قبیل تشکیلات اتحادیه ها در آینده نتیجه خوبی نخواهد داشت و ریاست محترم تیپ شمال نیز هنوز از استر آباد تشریف نیاورده اند که تکلیف قطعی معین نمایند، خاتمتاً به عرض می رساند که کلیه این اقدامات از طرف شخص آخوندزاده می شود ولی به طور مخفی خود قونسول روسیه و اجرای آن هم کمک پولی و غیره می نمایند. راپورتاً عرض و منتظر اوامر مطاع مبارک می باشد.» (21) پیش از این حاکم نظامی انزلی خطاب به رئیس تیپ مستقل شمال نوشته بود: «اتحادیه کارگران انزلی، صیادان، کرجی بانان، (22) حلبی سازان، حمالان اجازه می خواهند یوم سه شنبه اول ماه مه را جشن بگیرند، منتظر اوامر مبارک و دستور فوری می باشد.» اما محمد حسین آیرم، رئیس تیپ مستقل شمال پاسخ گفته بود: «با کمال تعجب از مفاد تلگراف، اجازه نداده ام.» (23) این موضوعات همه به انتخابات مربوط می شد.
در ارتباط با مسئله انتخابات هم چنین نوشته شد، اطمینانی به رئیس تلگرافخانه رشت نیست، اما اکنون او را به کفالت حکومت تعیین کرده اند که وی هم به نوبه ی خود شیخ محمد حسن «لیدر کمونیست» را به ریاست بلدیه تعیین کرده است. هشدار داده شد به زودی انتخابات شروع می شود و هم زمان روس ها هم مشغول پراکنده کردن جزواتی می باشند تا مردم را تشویق به رأی دادن به کاندیداهائی نمایند که مورد نظر آن هاست. آیرم نوشت، اگر این وضع ادامه یابد، این گروه اکثریت رأی ها را به خود اختصاص خواهند داد. راه حل این بود که رئیس سابق تلگرافخانه رشت را از کفالت حکومت بردارند و شخص دیگری را از مرکز به جای او تعیین کنند. (24) نیز می گفتند رئیس تلگرافخانه رشت هم «خود را از پس پرده اختفا خارج و قویاً مشغول آنتریکات و پارتی بازی جهت روس هاست»، پیشنهاد گردید این شخص را عزل نمایند و رئیس تلگرافخانه استرآباد را که «شخص امین و بدخلقی» است به جای رئیس کنونی تلگرافخانه تعیین نمایند، زیرا «قطعاً روس ها مشارالیه را نمی توانند به طرف خود جلب کنند »، بنابراین مصلحت اقتضاء می کند تا او به دلیل موقعیت به ریاست تلگرافخانه مرکزی رشت معین شود. (25) البته مدت ها پیش از این رضا خان نوشته بود: «چون حکومت گیلان هم عنصر انقلابی است به زودی عوض خواهد شد» (26)، اما معلوم نیست چرا این موضوع این همه ادامه پیدا کرده بود.
در نامه ای دیگر وضعیت گیلان بحرانی توصیف شده است، در این نامه آمده است: «با کفیل حکومت رشت که آشکارا بر له کمونیزمی است و حتی در مجمع انتخابیه هم اقتدارات خود را اعمال می نماید، چگونه باید رفتار شود.» توضیح داده شد روس ها اظهار داشته اند «اگر وکلای ملیون منتخب نشوند، روابط ما قطع خواهد شد»، پس اوضاع در حالت عادی قرار ندارد، لازم است حاکمی بی طرف به رشت اعزام گردد و ضرورت فوق العاده این مهم مسئولین بالاتر یادآوری شود. (27) در حاشیه این نامه نوشته شده «توسط رمز قشونی توبیخ شود.» هم چنین اطلاع داده شد زمانی که اتحادیه کارگران انزلی برای امر انتخابات مشغول تبادل نظر بوده اند، «از طرف حکومت نظامی انزلی آن ها را متفرق و صاحب خانه و رئیس اتحادیه را تبعید نموده اند.»
و اما وضع انتخابات فارس به حدی مغشوش بود که مستوفی الممالک رئیس الوزرای وقت خواست مانع از «مداخلات غیر مشروع متنفذین» در این انتخابات شوند. (29) با این که انتخابات فارس خاتمه یافته بود، لیکن رضاخان دستور داد به جای سید ابراهیم ضیاء قشقائی و ضیاء الادبا، حاجی آقا شیرازی و حاج سید محمد سلطانی مشهور به سلطان العلما رئیس معارف انتخاب شوند، «والاخاتمه خوش ندارد.» (30) اکبر میرزا صارم الدوله حاکم وقت شیراز پاسخ داد انتخابات خاتمه یافته و حتی چند روزی دیگر قرائت آراء خاتمه می یابد، بنابراین هیچ گونه اقدامی امکان پذیر نیست. (31) با این حال رضا خان از فرستادن تلگرام خود داری نکرد. او دستور داد جلو انتخاب شدن حبیب الله نوبخت از حوزه انتخابیه بوشهر گرفته شود، رضاخان هم چنین دستور داد سردار فاخر حکمت که جزو کاندیداهای شهر شیراز بود، «از جهرم بفرمائید [انتخاب] بشود.»(32)
در شمال غرب کشور هم وضع به همین قرار بود. دستور به این شرح بود: «نظر به این که انتخابات آتیه باید موافق صلاح و خیر مملکت انجام گرفته و از دسایس و نظریات خصوصی متنفزین (33) منزه و میرا باشد کسانی که در این دوره به نمایندگی ملت و کرسی نشینی مجلس منتخب می شوند باید به استقلال و عظمت وطن مقدس علاقمند بوده [!] و از وکالت جز خدمتگذاری [خدمتگزاری] و خیر خواهی ملت و مملکت قصد قصه دیگری نداشته باشد. بدیهی است این قبیل اشخاص بالطبع [!] طرفدار و حامی قشون که حافظ ... استقلال [!] و تمامیت مملکت است خواهند بود، لهذا اکیداً امر می دهم در حوزه مأموریت خود مراتب فوق را در نظر گرفته و کمال مراقبت و مواظبت را در خصوص انتخابات محل به عمل آورید که مراتب فوق کاملاً رعایت شود.» (34) اندکی بعد سر لشکر عبدالله طهماسبی، فرمانده لشکر شمال غرب کشور، بخشنامه ای خطاب به همان فرمانده صادر کرد و دستور داد، این نامه هم مثل نامه سابق شخصاً توسط مقام مربوطه کشف و رمز شود، طبق این فرمان طهماسبی، «امر» داده بود مدلول نامه سابق کاملاً مخفی بماند و «غیر از خودتان ابداً دیگری اطلاع حاصل نکند و برای اجرای آن نیز باید مراقبت تام نمایید که با نهایت استادی انجام گیرد» (35) در ضمن دستور داده شد «لازم است اسامی اشخاصی که در حوزه مسئولیت شمابرای نمایندگی مجلس نامزد گردیده و یا احتمال می رود دوما (36) انتخاب شوند سریعاً را پورت دهید.» (37) مجلسی که به این شکل تشکیل شد، زمینه را برای صعود رضا خان به اریکه سلطنت هموار کرد و صدای نمایندگی مثل سید حسن مدرس، ملک الشعرای بهار و میرزا هاشم آتشتیانی که از حوزه انتخابیه تهران به مجلس راه یافته بودند، گوش شنوائی نیافت. تجربه مجلس پنجم باعث گردید همان رویه در تاسیس نخستین مجلس موسسان کشور، اعمال گردد. آن زمان فقط قیام و قعودی لازم بود تا قدرت را رسماً به رضا خان سردار سپه به عنوان پادشاه جدید کشور منتقل نمایند؛ این بود فلسفه تشکیل مجلس مؤسسان.

پی نوشت ها :

1- کلیه این اسناد در موسسه مطالعات و پژو هش های سیاسی نگه داری می شوند.
2- عضو هیأت علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره).
3- در مورد تقلب های انتخاباتی مجلس پنجم بنگرید به: انتخابات مجلس پنجم به روایت اسناد، 2ج، (تهران: مرکز برسی اسناد تاریخی، 1384).
4- یحیی دولت آبادی: حیات یحیی، ج4، (تهران: عطارد و فردوسی، 1371)،ص 440
5- یعنی بازاری ها و دیگران.
6- حاکم نظامی اصفهان به رضا خان، 23 حوت (اسفند)1301، اسناد وزارت جنگ.
7- رضا خان به حاکم نظامی اصفهان، 27 حوت (اسفند) 1301، استاد وزارت جنگ.
8- سواد مفتش دایره عملیات، بی تا، اسناد وزارت جنگ.
9- جهانبانی به فرمانده پادگان قائنات، ش. 7-322-114ع، بایگانی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
10- رضا خان به اکبر میرزا صارم الدوله والی فارس، اول جوزا (خرداد) 1302، بایگانی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
11- رضاخان به فرمانده قشون آذربایجان، مورخه 14 میزان (مهر) 1301، اسناد وزارت جنگ
12- این فرد با میرزا عبدالحمید متین السلطنه مدیر روزنامه عصر جدید که در جنگ دوم جهانی به دست عوامل کمیته مجازات کشته شد، تفاوت دارد.
13- امیر لشکر جنوب به ارکان حرب کل قشون، مورخه 26 حوت (اسفند) 1301، اسناد وزارت جنگ.
14- رئیس تیپ شمال به رئیس ارکان حرب کل قشون، 21 حمل (فروردین) 1302، اسناد وزارت جنگ.
15- رئیس تیپ شمال به ریاست ارکان حرب کل قشون، 26 حمل (فروردین) 1302، اسناد وزارت جنگ.
16- رئیس ارکان حرب کل قشون به رئیس شمال، 28 حمل (فروردین) 1302، اسناد وزارت جنگ.
17- تیپ شمال به وزارت جنگ، 29 ثور (اردیبهشت) 1302، اسناد وزارت جنگ.
18- همان.
19- احمد آیرم به کفیل حرب کل قشون، 2 برج سرطان (تیر) 1302، اسناد وزارت جنگ.
20- وزارت جنگ به وزارت معارف، مورخه 5 سرطان (تیر) 1302، اسناد وزارت جنگ.
21- حاکم نظامی انزلی به ارکان لشکر مرکز، مورخه اول جوزا (خرداد) 1302، اسناد حکومت گیلان و طوالش.
22- اصل: گرجی ماهیان.
23- رئیس تیپ مستقل شمال به رئیس ارکان حرب کل قشون، 12 برج ثور (اردیبهشت) 1302، اسناد وزارت جنگ.
24- رئیس تیپ مستقل شمال به رئیس ارکان حرب کل قشون، 28 حمل (فروردین) 1302، اسناد وزارت جنگ.
25- رئیس تیپ مستقل شمال به ارکان حرب کل قشون، اول ثور (اردیبهشت) 1302، اسناد وزارت جنگ.
26- رضا خان به رئیس تیپ شمال، 15 حمل (فروردین) 1302، اسناد وزارت کشور.
27- رئیس تیپ مستقل شمال به رئیس ارکان حرب کل قشون، 6 برج جوزا (خرداد) 1302، اسناد وزارت جنگ.
28- رئیس ارکان حرب کل قشون به یاور احمد خان آجودان تیپ شمال، 12 برج جوزا (خرداد) 1302، اسناد وزارت جنگ.
29- مستوفی به صارم الدوله والی فارس، 3 جوزا (خرداد) 1302، ش، 103524-ق، بایگانی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
30- رضا خان به صارم الدوله، سوم سرطان (تیر) 1302، ش. 103532-ق، بایگانی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
31- صارم الدوله به رضا خان، همان
32- رضا خان به صارم الدوله، بی تا، ش. 103516-ق، همان.
33- کذا: متفذین.
34- عبدالله طهماسبی به فرمانده قوای مرند، سوم برج حوت (اسفند) 1301، اسناد وزارت جنگ.
35- طهماسبی به فرمانده قوای مرند، ششم برج حوت (اسفند)، 1301، اسناد وزارت جنگ.
36- یعنی بار دیگر.
37- طهماسبی به فرمانده قوای مرند، هجدهم برج حوت (اسفند) 1301، اسناد وزارت جنگ.

منبع: مطالعات تاریخی شماره 27

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.