تاریخ ملتها آکنده از حوادث و رخدادهایی است که با مسئله استعمار و استثمار و زیادخواهی برخی دولتها نسبت به سایر دول و ملتهای آنان روبرو بوده است. دولتهای افزونطلب و حریص برای دستیابی به امیال و آرزوهای بیحد و حصر خود به انواع حیلههای شیطانی و راهکارهای توأم با مکر و فریب متوسل میشدهاند. به تدریج این دولتها روشهای سنتی خود را به طریقی نو نموده و سعی کرد. از روشهای به ظاهر مسالمتآمیزتر و به اصطلاح نرمافزاریتر استفاده کنند. اما در اصل موضوع که غارت سرمایههای معنوی و مادی کشورها بود فرق چندانی وجود نداشت و یکی از اهرمهای قوی و کارآمد که همواره مدنظر استعمارگران بوده و هست، مسئله ایجاد سازمانهای به ظاهر خیریه و اجتماعی است که هم قدرت بسیج افراد را دارا هستند و هم بوسیله آنها میتوان اهداف سیاسی و استعماری را در پس پردة شعارهای بشردوستانه و محبتآمیز پنهان نمود. شعارهایی که غالباً پیرامون نوعدوستی، کمک به دیگری، خدمت و کمکرسانی به نیازمندان، دوست داشتن همدیگر، خدمت به دیگری و دیگری را از خود مهمتر دانستن و امثالهم دور میزند. این شعارها هم در طول تاریخ استثمار ملتها، دچار تحول ظاهری شدهاند. در این راستا پرواضح است که ساز و کار و عوامل اجرایی آن نیز بایستی متناسب با نوع شعارها و اهداف پنهانی و اصلی، دچار تغییر و به اصطلاح توسعه و پیشرفت کردند. اگر در دهههای قبل با ساز و کار آبادانی و اصلاح سیستم سیاسی حکومتها و یا برقراری دموکراسی و پیشرفتهای علمی و بهداشتی و غیره، در پوشش اعزام میسیونرهای مذهبی و بهداشتی و به طور گسترده و منطقهبندی شده با عوامل اجرایی محدود و عمدتاً خارجی و به طور مستقیم این هدف دنبال میشد، در عصر جدید و دوران طلایی استعمار نرمافزاری، شاهد ایجاد سازمانهای گسترده بینالمللی با مدیریت قوی و برخوردار از ساختارهای طراحی شده حزب گونه با کلید قوانین و آئیننامههای اجرایی و عملیاتی لازم و سیستم عضوگیری از داخل و واگذاری مدیریتهای میانی و مستقیم به خود عوامل تربیت شده داخل و تنها نظارت و اعمال مدیریت کلان از طریق مرکزیت عالی جهانی بر این احزاب به ظاهر غیرسیاسی تحت عنوان بنگاههای خیریه و مؤسسات اجتماعی هستیم.
این مؤسسات اجتماعی که بیشتر با نام کلوپ و یا باشگاه در کشورهای هدف ایجاد و سازماندهی میشدند، همگی از مادری متولد شدند که چند دهه قبل از دل یک سازمان تخصصی و صنفی به نام فراماسونری (بنایان آزاد) بیرون آمد. این سازمان که در ابتدا از صاحبان حِرَف و اعضای صنوف خاصی تشکیل شده بود و بیشتر به صورت پنهان و یا نیمه علنی فعالیت میکرد و مقاصد خاص صنفی را دنبال مینمود، ابزار خوبی برای پیشبرد مقاصد سیاسی و استعماری دولتمردان کشورهای استعماری انگلیس و بعد آمریکا قرار گرفت و آنها با بهرهگیری از ساختار و نوع سیستم عضوگیری و برخی ویژگیهای پنهان کاری که لازمه کار شبه جاسوسی و نفوذ در سایر جوامع به طور دلخواه بود، این سازمان را به عنوان مدل مناسب برگزیدند و در طول زمان با ایجاد تغیرات لازم آن را به یک سازمان گسترده سیاسی که در اکثر کشورهای هدف دارای عضو بوده و اکثر این اعضا از میان دولتمردان و رجال سیاسی و تأثیرگذار انتخاب میشدند تبدیل کرد تا با پیوستگی به سازمان مرکزی اهداف از پیش تعیین شده را عملیاتی نموده و به طور مستمر منافع و مطامع اربابان خود را به شکلی دقیق و کامل برآورده نمایند. این ساختار و تشکیلات تا چند دهه جوابگو بود. ولی با توسعه جوامع از جهات مختلف و بویژه مسئله اطلاعرسانی و رشد و توسعه ابزارهای خبری و مسئله گستردگی رسانهها و تا حدودی بلوغ فکری جوامع تحت استعمار این کشورها، دیگر سیستم قبلی جوابگو نبود و بایستی سازمانهای جدید که بتوانند همین اهداف را در قالبهای جدید و با شکلی مردمی و برخوردار از شعارهای زیبا و فریبنده و عام پیگیری کنند، بنیان نهاده شوند. یکی از این سازمانها که از حیث گستردگی و تنوع از همه اسلاف خود، جلوتر بود و با شعاری ساده و عامیانهتر پا به عرصه وجود نهاد، «لاینز» بود. لاینز ابتدا دارای یک فعالیت محلی و خصوصی در داخل آمریکا بود و در سال 1917 میلادی به علت مختصات نیکوکاری و نوعدوستی آن که ضمناً توجه عده زیادی از خارجیان را جلب کرده بود، به صورت اتحادیه بینالمللی درآمد. هدفهای آن به ظاهر غیرسیاسی و محدود به خدمت به افراد جامعه و در رشتههای مختلف و ایجاد دوستی و اتحاد بین اعضاء بود.
معهذا عبارت پشتیبانی از اصول حکومتهای صالح و تقویت افراد شایسته که جزء هدفهای لاینز در اساسنامه میباشد، جلب نظر میکند زیرا سازمانی که جنبه غیرسیاسی دارد باید همواره مطیع قانون و پشتیبان دولت خود باشد و هدفی را دنبال نکند که برای اجرای آن ناچار از تلاش برای تشخیص اصول حکومتهای صالح و یا افراد شایسته گردد چه این امر کاملاً سیاسی است.
در زیر، مطابق با سند منتشره به ذکر آمار این سازمان در سال 1347 پرداخته شده است:
«تعداد مناطق 145 در هفتاد کشور، تعداد باشگاهها، 22000 و تعداد اعضای آن 860000 نفر میباشد. امور لاینز بینالمللی زیر نظر یک هیئت مدیره است. تشکیلات کشورهای کم وسعت از نظر لاینز بینالمللی به یک و کشورهای وسیعتر به چند منطقه تقسیم میشوند. هر منطقه به چند ناحیه و هر ناحیه به چند حوزه و هر حوزه به چند باشگاه تقسیم میشود. باشگاهها کوچکترین واحد تشکیلاتی لاینز هستند و دیدار و اجتماع منظم اعضا در جلسات ماهیانه باشگاهها صورت میگیرد. بدیهی است هیئتهای مدیره باشگاهها و مناطق در موارد لزوم جلسات جداگانه دارند و کنگره سالیانه مناطق هر کشور در همان مملکت و کنگره اتحادیه لاینز در هر سال (معمولاً در آمریکا) تشکیل میشود. نشریات اتحادیه بینالمللی لاینز دارای یک نشریه ماهانه به نام (لاین) است و به جای آن که هر منطقه به مسئولیت خود و مستقلاً دارای مجله جداگانه باشد روش غیرمعمول اختیار شده است. به این شرح که کلیه مجلات لاینز در سراسر جهان اگر با اجازه هیئت مدیره منتشر شده باشد ارکان رسمی اتحادیه لاینز بینالمللی محسوب میشود. این مجله «شیرنامه» نام دارد. شماره 354 از طرف لاینز بینالمللی برای مجموع تشکیلات لاینز در ایران اختصاص داده شده و معمولاً بایستی تحت عنوان یک منطقه فعالیت کنند. ولی به علت وسعت کشور که امکان تماس اعضا و اداره باشگاهها را در یک سطح وسیع مشکل میسازد ایران از نظر تشکیلات لاینز به سه منطقه الف، ب و ث تقسیم شده که هر سه منطقه تحت همان شماره 354 ثبت و به شرح زیر تقسیم شدهاند:
1ـ منطقه 354 الف شامل: تهران، آذربایجان شرقی و غربی، گیلان، گرگان مازنداران، کرمانشاهان و قصر شیرین، خرمآباد، سنندج، بروجرد و خراسان.
2ـ منطقه 354 ب شامل: اصفهان، کرمان و زاهدان.
3ـ منطقه 354 ث شامل: شیراز و اهواز. تعداد اعضای 354 الف:1884 نفر و تعداد باشگاههای آن به 72 عدد میباشد. رئیس منطقه 354 الف، دکتر اسماعیل اردلان میباشد. تعداد اعضای 354 ب، 766 نفر و رئیس منطقه آقای دکتر نواب میباشد. منطقه 354 ث، تعداد اعضای آن 868 نفر و رئیس منطقه هم آقای مهندس خسرو هدایت قائم مقام مدیر عامل شرکت نفت میباشد. جمع کل اعضای سه منطقه، 3518 نفر بوده و در ضمن ریاست هر سه منطقه به عهده شیرمرد مهندس شریف امامی است. شیرمرد محمد دری دبیر کل لاینز ایران است.»
با عنایت به آمار ذکر شده گستردگی در حوزه جغرافیایی و وسعتبخشی در سراسر کشور و حتی شهرستانهای کوچک به طور جد در دستور کار سازمان لاینز بینالمللی بود. در شهرستانهای دور افتاده و کوچک و به ظاهر کم اهمیت هم بدنبال تأسیس و راهاندازی باشگاه لاینز بودهاند. راهاندازی چنین تشکیلات عظیم و گسترده و دارای ساختار حزبگونه و برخوردار ـ از اساسنامه و آئیننامههای اجرایی متعدد و برپایی کنگرههای منطقهای و بینالمللی، خود گواه سیاسی بود این سازمان را میدهد، مهم مینماید. اما مسئله مهمتر، حضور هدفمند رجال برجسته فراماسون در رأس این سازمان در سطح جهانی و در حوزههای داخلی هر یک از کشورهاست. چنان چه در ایران، فردی که از اتحادیه بینالمللی لاینز وظیفه تشکیل و راهاندازی لاینز در ایران را برعهده میگیرد، یک فراماسون لبنانی به نام «شفیق منصور» است که در دیدار اولیه خود برای حصول به منظور به سراغ الهیار صالح که از عناصر کلیدی سیاست آمریکا در ایران و رابط سرویس اطلاعاتی این کشور میباشد، میرود. ولی از آنجایی که تشکیل هسته مرکزی باید توسط اعضای فراماسونری صورت پذیر، صالح وی را به سوی یک ماسون دیگر که از اساتید لژهای فراماسونری در ایران است هدایت میکند، این فرد، کسی نیست به جزء حسین علاء که این مسئولیت را میپذیرد و به همراه عباس مسعودی (ماسونی دیگر)، مقدمات تأسیس این باشگاه را فراهم میآورد. جالب است که از سی نفر اعضای مؤسس اولیه این کلوپ در تهران بیش از نیمی از آن از اعضای لژهای مختلف ماسونی هستند. در ضمن ریاست شورای عالی هر سه منطقه لاینز در ایران هم سالها برعهده مهندس شریف امامی، استاد فراماسونری و ریاست لژ بزرگ ایران بوده است. از جهتی، جدای از رهبری و خطدهی اعضای فراماسونری در این کلوپ، خطمشی و سیاستگذاریها و حتی اساسنامه آن و نحوه اداره و چگونگی برگزاری انتخابا و معرفی اعضا و بسیاری از امور دیگر، شباهت زیادی به برنامههای لژهای ماسونی دارد، لذا وابستگی این باشگاه به سازمان فراماسونی به اثبات میرسد. برای وضوح بیشتر مسئله، در زیر به چند سند در این خصوص اشاره شده است:
یکی از محارم سردار فاخر حکمت اظهار میداشت، مسافرت آقای علاء وزیر دربار شاهنشاهی به فارس و شیراز که ظاهراً تحت عنوان سالگرد انجمن لاینز صورت گرفته به منظور انجام یک مأموریت سیاسی و مخفی است. مشارالیه افزوده مؤسسه لاینز انگلستان که یکی از شعبات لژ بزرگ فراماسونری انگلستان است تحت عنوان انجام کارهای عامالمنفعه، بزرگترین دستگاه خبری دولت انگلستان در کشورهای دنیا محسوب میشود و آقای علاء وزیردربار شاهنشاهی که خود از فراماسونرهای معروف و از اعضای لژ بزرگ لندن هستند، ریاست جوامع فراماسونری ایران را بر عهده دارند و در این مسافرت به فارس که به توصیه مقامات انگلیسی دستورات محرمانهای به مأمورین نفوذی در فارس که اکثراً بین عشایر دارای نفوذ و رهبری هستند صادر خواهد کرد. زیرا ممکن است روابط شاهنشاه و دولت امینی به صورت مبارزه سیاست انگلیس و آمریکا در ایران درآمده وضع نامساعدی به خود گیرد به این ترتیب عشایر فارس طبق تعلیماتی که آقای علاء به آنها خواهند داد برای دولت مرکزی اشکالات بزرگی فراهم خواهند کرد. گوینده افزود اکثر رجال فارس و سران عشایر این منطقه فراماسون و تابع لژ بزرگ لندن هستند و تابع نظر و دستورات آقای علاء خواهند بود...»
رادیوی مذکور ساعت 19 روز 16/5/48 مطالبی به شرح زیر پخش نمود یکی دیگر از شعبات سیا، سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا در ایران، باشگاه لاینز ایران نام دارد. باشگاه لاینز را «اوین جونز» یکی از فراماسونهای متنفذ شهر شیکاکو هفتم ژوئن 1917 در شهر شیکاکو پایهگذاری کرد... تگزاس مرکز فرمانروایی انحصارهای نفتی آمریکاست. لذا از لاینز هم بوی نفت میآید. به هیچوجه تصادفی نیست که این مؤسسه اوایل تحت شعار خدمت به خود آغاز فعالیت کرد. معنای این شعار خدمت به انحصارهای آمریکایی است. ولی در کنگره دالاس به شعار خدمت به دیگران مبدل گردید. تا جنگ جهانی دوم باشگاه لاینز چندان موفقیتی بدست نیاورد و نتوانست شبکههای جاسوسی خود را در جهان بگستراند. این کار پس از جنگ جهانی دوم، بعد از اینکه سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا زمام امور را بدست گفت، امکانپذیر شد. رسوخ این باشگاه در شئون کشوری ما پس از کودتای 28 مرداد میسر گشت. 16 فروردین 1336 روز آغاز رسمی فعالیت خرابکارانه این مؤسسه امپریالیستی در میهن ما است. در آن روز شفیق منصور نامی اهل لبنان و نماینده سیار لاینز بود، از سی نفر ایرانی دعوت به عمل آورد و باشگاه لاینز ایران را بنیان نهاد. حتماً در روزنامهها به اسامی این آقایان برخوردهاید. اینها از زعمای قومند و جزو همه کارههای دولت هستند... مؤلف کتاب فراموشخانه و فراماسونری در ایران در کتاب سه هزار صفحهای خود چند سطری را هم به لاینز اختصاص داده است. البته هدف از این یادآوری پردهپوشی فعالیت خرابکارانه آن است و در زیر پرده او مینویسد که اعضای باشگاه لاینز ایران روزهای پنجشنبه اول و سوم هر ماه در یکی از هتلهای تهران اجتماع میکنند و با هم ناهار میخورند و گویا فعالیت نیکوکاری آقایان هم بدین جا ختم میشود. ولی واقعیت چیست؟ واقعیت آن است که لاینز نسخه ثانی لژهای فراماسونری میباشد که سازمان جاسوسی آمریکا با استفاده از تجربه اینتلیجنت سرویس بوجود آورده است. هماکنون در ایران صدها باشگاه لاینز وجود دارد. این شعبات از جانب سه منطقهای اداره میشود که هر یک دارای رئیس جداگانهای است.
سازمانهای منطقه لاینز در ایران دارای کمیتههای بهداشت ـ عمران ـ کشاورزی و مالی است. به دیگر سخن لاینز ایران دولتی است در داخل دولت ایران، با در نظر گرفتن اینکه اکثر رؤسای باشگاهها را افسران مورد نظر سیا تشکیل میدهند. دایره فعالیت این شبکه وسیع جاسوسی روشنتر میشود. هدف آنها عبارت است از جمعآوری اطلاعات اقتصادی، سیاسی و نظامی و تحویل آن به سیا. وجه تشابه باشگاههای لاینز و لژهای فراماسونری عدیده است. بسیاری از موارد اساسنامه و مرامنامه باشگاه لاینز از مرامنامه و اساسنامه فراماسونها اقتباس شده است. اگر اعضای لژهای فراماسونها را «ماسون» مینامند. اعضای لاینز را شیرمردان و شیرزنان نامگذاری کردند. حتی لاینز ایران را هم فراماسونها و البته فراماسونهای در خدمت سیا بوجد آوردند. در این مورد داستان جالبی در کتاب فراموشخانه در ایران آمده است... مؤلف کتاب در کوشش در راه اثبات این ادعا که باشگاه لاینز ایران کاری جز امور خیریه ندارد از اله پاشاخان صالح (الهیار صالح) که به نوشته مؤلف گویا مرد صحیحالعملی است، شاهد میآورد. اله پاشاخان صالح سالیان دراز مترجم و مشاور سفارت آمریکا در ایران بود. به هر حال همین آقای کارمند سفارت آمریکا میگوید: دومین روزی که شفیق منصور اهل لبنان و نماینده سیار لاینز بینالمللی به تهران آمد مرا در دفتر کارم ملاقات کرد. او نامه یکی از دوستانم را به من داد و تقاضا کرد در تشکیل شعبه لاینز در ایران پیشقدم شده و مدیریت و مسئولیت اداره آن را قبول کنم در حالی که شفیق منصور مشغول صحبت بود همکارم کوروش شهباز وارد اطاق کارم شد نامه دوستم را به او داده و درباره پیشنهادی که شده بود توضیحاتی به شهباز دادم همین که او صحبت با شفیق منصور را شروع کرد بدون مقدمه به وی گفت که شما استاد لژ فراماسونری لبنان هستید و فلان مقام را هم دارید من از شنیدن عنوان فراماسونری به وحشت افتادم و از شفیق منصور خواستم حقیقت موضوع را بگوید. اسماعیل رائین این اضافه را برای آن سر هم کرده است تا فعالیت باشگاه لاینز را که مشابه مؤسسه جاسوسی آمریکا است پردهپوشی کند. ولی خود ندانسته مرتکب اشتباهی گردیده که هدف وی را فاش میکند. آقای کوروش شهباز از کجا میدانست که شفیق منصور فراماسون است. مترجم و مشاور سفارت آمریکا مینویسد که وی هم نظیر چنین سئوالی را به کوروش شهباز داده است و میافزاید که کوروش شهباز گفت از علامتی که هنگام ورود به اطاق در دستهایش داشت. در اینجا است که دروغگویی آقایان برملا میشود. زیرا اسماعیل رائین فراموش میکند که دو سطر بالاتر از قول اله پاشاخان صالح نوشته که کوروش شهباز به هنگام ورود شفیق منصور در اطاق نبوده و بعداً وارد اطلاق کار او شده، طبیعی است چگونه میتوانست اظهارات شفیق منصور را شنیده باشد. واقعیت آن است که شفیق منصور جاسوس سازمان سیا نزد همکاران خود آمده بود تا توسط او به دربار راه یابد و اله پاشاخان صالح میگوید من حسین علاء وزیر دربار را به او معرفی کردم و گفتم عین ماجرا را به ایشان بگوئید و یقیناً علاء در این مورد به شما کمک و مساعدت خواهند کرد. او هم سپس به ملاقات حسین علاء که در آمریکا فراماسون شده بود میرود و نخستین باشگاه لاینز در ایران را تشکیل میدهد. آیا باز جای شک و تردید باقی میماند که باشگاه او نیز یکی از شعبات علنی جاسوسی وابسته به سازمان مرکز جاسوسی آمریکاست. در اوایل خرداد ماه سال جاری (1348) درست در بحبوحه افشاگریهای سیا علیه اینتلجینت سرویس، نهمین کنگره لاینز ایران افتتاح شد...»
این مؤسسات اجتماعی که بیشتر با نام کلوپ و یا باشگاه در کشورهای هدف ایجاد و سازماندهی میشدند، همگی از مادری متولد شدند که چند دهه قبل از دل یک سازمان تخصصی و صنفی به نام فراماسونری (بنایان آزاد) بیرون آمد. این سازمان که در ابتدا از صاحبان حِرَف و اعضای صنوف خاصی تشکیل شده بود و بیشتر به صورت پنهان و یا نیمه علنی فعالیت میکرد و مقاصد خاص صنفی را دنبال مینمود، ابزار خوبی برای پیشبرد مقاصد سیاسی و استعماری دولتمردان کشورهای استعماری انگلیس و بعد آمریکا قرار گرفت و آنها با بهرهگیری از ساختار و نوع سیستم عضوگیری و برخی ویژگیهای پنهان کاری که لازمه کار شبه جاسوسی و نفوذ در سایر جوامع به طور دلخواه بود، این سازمان را به عنوان مدل مناسب برگزیدند و در طول زمان با ایجاد تغیرات لازم آن را به یک سازمان گسترده سیاسی که در اکثر کشورهای هدف دارای عضو بوده و اکثر این اعضا از میان دولتمردان و رجال سیاسی و تأثیرگذار انتخاب میشدند تبدیل کرد تا با پیوستگی به سازمان مرکزی اهداف از پیش تعیین شده را عملیاتی نموده و به طور مستمر منافع و مطامع اربابان خود را به شکلی دقیق و کامل برآورده نمایند. این ساختار و تشکیلات تا چند دهه جوابگو بود. ولی با توسعه جوامع از جهات مختلف و بویژه مسئله اطلاعرسانی و رشد و توسعه ابزارهای خبری و مسئله گستردگی رسانهها و تا حدودی بلوغ فکری جوامع تحت استعمار این کشورها، دیگر سیستم قبلی جوابگو نبود و بایستی سازمانهای جدید که بتوانند همین اهداف را در قالبهای جدید و با شکلی مردمی و برخوردار از شعارهای زیبا و فریبنده و عام پیگیری کنند، بنیان نهاده شوند. یکی از این سازمانها که از حیث گستردگی و تنوع از همه اسلاف خود، جلوتر بود و با شعاری ساده و عامیانهتر پا به عرصه وجود نهاد، «لاینز» بود. لاینز ابتدا دارای یک فعالیت محلی و خصوصی در داخل آمریکا بود و در سال 1917 میلادی به علت مختصات نیکوکاری و نوعدوستی آن که ضمناً توجه عده زیادی از خارجیان را جلب کرده بود، به صورت اتحادیه بینالمللی درآمد. هدفهای آن به ظاهر غیرسیاسی و محدود به خدمت به افراد جامعه و در رشتههای مختلف و ایجاد دوستی و اتحاد بین اعضاء بود.
معهذا عبارت پشتیبانی از اصول حکومتهای صالح و تقویت افراد شایسته که جزء هدفهای لاینز در اساسنامه میباشد، جلب نظر میکند زیرا سازمانی که جنبه غیرسیاسی دارد باید همواره مطیع قانون و پشتیبان دولت خود باشد و هدفی را دنبال نکند که برای اجرای آن ناچار از تلاش برای تشخیص اصول حکومتهای صالح و یا افراد شایسته گردد چه این امر کاملاً سیاسی است.
در زیر، مطابق با سند منتشره به ذکر آمار این سازمان در سال 1347 پرداخته شده است:
«تعداد مناطق 145 در هفتاد کشور، تعداد باشگاهها، 22000 و تعداد اعضای آن 860000 نفر میباشد. امور لاینز بینالمللی زیر نظر یک هیئت مدیره است. تشکیلات کشورهای کم وسعت از نظر لاینز بینالمللی به یک و کشورهای وسیعتر به چند منطقه تقسیم میشوند. هر منطقه به چند ناحیه و هر ناحیه به چند حوزه و هر حوزه به چند باشگاه تقسیم میشود. باشگاهها کوچکترین واحد تشکیلاتی لاینز هستند و دیدار و اجتماع منظم اعضا در جلسات ماهیانه باشگاهها صورت میگیرد. بدیهی است هیئتهای مدیره باشگاهها و مناطق در موارد لزوم جلسات جداگانه دارند و کنگره سالیانه مناطق هر کشور در همان مملکت و کنگره اتحادیه لاینز در هر سال (معمولاً در آمریکا) تشکیل میشود. نشریات اتحادیه بینالمللی لاینز دارای یک نشریه ماهانه به نام (لاین) است و به جای آن که هر منطقه به مسئولیت خود و مستقلاً دارای مجله جداگانه باشد روش غیرمعمول اختیار شده است. به این شرح که کلیه مجلات لاینز در سراسر جهان اگر با اجازه هیئت مدیره منتشر شده باشد ارکان رسمی اتحادیه لاینز بینالمللی محسوب میشود. این مجله «شیرنامه» نام دارد. شماره 354 از طرف لاینز بینالمللی برای مجموع تشکیلات لاینز در ایران اختصاص داده شده و معمولاً بایستی تحت عنوان یک منطقه فعالیت کنند. ولی به علت وسعت کشور که امکان تماس اعضا و اداره باشگاهها را در یک سطح وسیع مشکل میسازد ایران از نظر تشکیلات لاینز به سه منطقه الف، ب و ث تقسیم شده که هر سه منطقه تحت همان شماره 354 ثبت و به شرح زیر تقسیم شدهاند:
1ـ منطقه 354 الف شامل: تهران، آذربایجان شرقی و غربی، گیلان، گرگان مازنداران، کرمانشاهان و قصر شیرین، خرمآباد، سنندج، بروجرد و خراسان.
2ـ منطقه 354 ب شامل: اصفهان، کرمان و زاهدان.
3ـ منطقه 354 ث شامل: شیراز و اهواز. تعداد اعضای 354 الف:1884 نفر و تعداد باشگاههای آن به 72 عدد میباشد. رئیس منطقه 354 الف، دکتر اسماعیل اردلان میباشد. تعداد اعضای 354 ب، 766 نفر و رئیس منطقه آقای دکتر نواب میباشد. منطقه 354 ث، تعداد اعضای آن 868 نفر و رئیس منطقه هم آقای مهندس خسرو هدایت قائم مقام مدیر عامل شرکت نفت میباشد. جمع کل اعضای سه منطقه، 3518 نفر بوده و در ضمن ریاست هر سه منطقه به عهده شیرمرد مهندس شریف امامی است. شیرمرد محمد دری دبیر کل لاینز ایران است.»
با عنایت به آمار ذکر شده گستردگی در حوزه جغرافیایی و وسعتبخشی در سراسر کشور و حتی شهرستانهای کوچک به طور جد در دستور کار سازمان لاینز بینالمللی بود. در شهرستانهای دور افتاده و کوچک و به ظاهر کم اهمیت هم بدنبال تأسیس و راهاندازی باشگاه لاینز بودهاند. راهاندازی چنین تشکیلات عظیم و گسترده و دارای ساختار حزبگونه و برخوردار ـ از اساسنامه و آئیننامههای اجرایی متعدد و برپایی کنگرههای منطقهای و بینالمللی، خود گواه سیاسی بود این سازمان را میدهد، مهم مینماید. اما مسئله مهمتر، حضور هدفمند رجال برجسته فراماسون در رأس این سازمان در سطح جهانی و در حوزههای داخلی هر یک از کشورهاست. چنان چه در ایران، فردی که از اتحادیه بینالمللی لاینز وظیفه تشکیل و راهاندازی لاینز در ایران را برعهده میگیرد، یک فراماسون لبنانی به نام «شفیق منصور» است که در دیدار اولیه خود برای حصول به منظور به سراغ الهیار صالح که از عناصر کلیدی سیاست آمریکا در ایران و رابط سرویس اطلاعاتی این کشور میباشد، میرود. ولی از آنجایی که تشکیل هسته مرکزی باید توسط اعضای فراماسونری صورت پذیر، صالح وی را به سوی یک ماسون دیگر که از اساتید لژهای فراماسونری در ایران است هدایت میکند، این فرد، کسی نیست به جزء حسین علاء که این مسئولیت را میپذیرد و به همراه عباس مسعودی (ماسونی دیگر)، مقدمات تأسیس این باشگاه را فراهم میآورد. جالب است که از سی نفر اعضای مؤسس اولیه این کلوپ در تهران بیش از نیمی از آن از اعضای لژهای مختلف ماسونی هستند. در ضمن ریاست شورای عالی هر سه منطقه لاینز در ایران هم سالها برعهده مهندس شریف امامی، استاد فراماسونری و ریاست لژ بزرگ ایران بوده است. از جهتی، جدای از رهبری و خطدهی اعضای فراماسونری در این کلوپ، خطمشی و سیاستگذاریها و حتی اساسنامه آن و نحوه اداره و چگونگی برگزاری انتخابا و معرفی اعضا و بسیاری از امور دیگر، شباهت زیادی به برنامههای لژهای ماسونی دارد، لذا وابستگی این باشگاه به سازمان فراماسونی به اثبات میرسد. برای وضوح بیشتر مسئله، در زیر به چند سند در این خصوص اشاره شده است:
سند اول
«شماره: 862/312ـ تاریخ: 31/2/41 ـ موضوع: فعالیت مخالفین دولت ـیکی از محارم سردار فاخر حکمت اظهار میداشت، مسافرت آقای علاء وزیر دربار شاهنشاهی به فارس و شیراز که ظاهراً تحت عنوان سالگرد انجمن لاینز صورت گرفته به منظور انجام یک مأموریت سیاسی و مخفی است. مشارالیه افزوده مؤسسه لاینز انگلستان که یکی از شعبات لژ بزرگ فراماسونری انگلستان است تحت عنوان انجام کارهای عامالمنفعه، بزرگترین دستگاه خبری دولت انگلستان در کشورهای دنیا محسوب میشود و آقای علاء وزیردربار شاهنشاهی که خود از فراماسونرهای معروف و از اعضای لژ بزرگ لندن هستند، ریاست جوامع فراماسونری ایران را بر عهده دارند و در این مسافرت به فارس که به توصیه مقامات انگلیسی دستورات محرمانهای به مأمورین نفوذی در فارس که اکثراً بین عشایر دارای نفوذ و رهبری هستند صادر خواهد کرد. زیرا ممکن است روابط شاهنشاه و دولت امینی به صورت مبارزه سیاست انگلیس و آمریکا در ایران درآمده وضع نامساعدی به خود گیرد به این ترتیب عشایر فارس طبق تعلیماتی که آقای علاء به آنها خواهند داد برای دولت مرکزی اشکالات بزرگی فراهم خواهند کرد. گوینده افزود اکثر رجال فارس و سران عشایر این منطقه فراماسون و تابع لژ بزرگ لندن هستند و تابع نظر و دستورات آقای علاء خواهند بود...»
سند دوم
«جنگ پنهانی سیا و اینتلیحن سرویس در تهران از رادیو پیک ایران»رادیوی مذکور ساعت 19 روز 16/5/48 مطالبی به شرح زیر پخش نمود یکی دیگر از شعبات سیا، سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا در ایران، باشگاه لاینز ایران نام دارد. باشگاه لاینز را «اوین جونز» یکی از فراماسونهای متنفذ شهر شیکاکو هفتم ژوئن 1917 در شهر شیکاکو پایهگذاری کرد... تگزاس مرکز فرمانروایی انحصارهای نفتی آمریکاست. لذا از لاینز هم بوی نفت میآید. به هیچوجه تصادفی نیست که این مؤسسه اوایل تحت شعار خدمت به خود آغاز فعالیت کرد. معنای این شعار خدمت به انحصارهای آمریکایی است. ولی در کنگره دالاس به شعار خدمت به دیگران مبدل گردید. تا جنگ جهانی دوم باشگاه لاینز چندان موفقیتی بدست نیاورد و نتوانست شبکههای جاسوسی خود را در جهان بگستراند. این کار پس از جنگ جهانی دوم، بعد از اینکه سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا زمام امور را بدست گفت، امکانپذیر شد. رسوخ این باشگاه در شئون کشوری ما پس از کودتای 28 مرداد میسر گشت. 16 فروردین 1336 روز آغاز رسمی فعالیت خرابکارانه این مؤسسه امپریالیستی در میهن ما است. در آن روز شفیق منصور نامی اهل لبنان و نماینده سیار لاینز بود، از سی نفر ایرانی دعوت به عمل آورد و باشگاه لاینز ایران را بنیان نهاد. حتماً در روزنامهها به اسامی این آقایان برخوردهاید. اینها از زعمای قومند و جزو همه کارههای دولت هستند... مؤلف کتاب فراموشخانه و فراماسونری در ایران در کتاب سه هزار صفحهای خود چند سطری را هم به لاینز اختصاص داده است. البته هدف از این یادآوری پردهپوشی فعالیت خرابکارانه آن است و در زیر پرده او مینویسد که اعضای باشگاه لاینز ایران روزهای پنجشنبه اول و سوم هر ماه در یکی از هتلهای تهران اجتماع میکنند و با هم ناهار میخورند و گویا فعالیت نیکوکاری آقایان هم بدین جا ختم میشود. ولی واقعیت چیست؟ واقعیت آن است که لاینز نسخه ثانی لژهای فراماسونری میباشد که سازمان جاسوسی آمریکا با استفاده از تجربه اینتلیجنت سرویس بوجود آورده است. هماکنون در ایران صدها باشگاه لاینز وجود دارد. این شعبات از جانب سه منطقهای اداره میشود که هر یک دارای رئیس جداگانهای است.
سازمانهای منطقه لاینز در ایران دارای کمیتههای بهداشت ـ عمران ـ کشاورزی و مالی است. به دیگر سخن لاینز ایران دولتی است در داخل دولت ایران، با در نظر گرفتن اینکه اکثر رؤسای باشگاهها را افسران مورد نظر سیا تشکیل میدهند. دایره فعالیت این شبکه وسیع جاسوسی روشنتر میشود. هدف آنها عبارت است از جمعآوری اطلاعات اقتصادی، سیاسی و نظامی و تحویل آن به سیا. وجه تشابه باشگاههای لاینز و لژهای فراماسونری عدیده است. بسیاری از موارد اساسنامه و مرامنامه باشگاه لاینز از مرامنامه و اساسنامه فراماسونها اقتباس شده است. اگر اعضای لژهای فراماسونها را «ماسون» مینامند. اعضای لاینز را شیرمردان و شیرزنان نامگذاری کردند. حتی لاینز ایران را هم فراماسونها و البته فراماسونهای در خدمت سیا بوجد آوردند. در این مورد داستان جالبی در کتاب فراموشخانه در ایران آمده است... مؤلف کتاب در کوشش در راه اثبات این ادعا که باشگاه لاینز ایران کاری جز امور خیریه ندارد از اله پاشاخان صالح (الهیار صالح) که به نوشته مؤلف گویا مرد صحیحالعملی است، شاهد میآورد. اله پاشاخان صالح سالیان دراز مترجم و مشاور سفارت آمریکا در ایران بود. به هر حال همین آقای کارمند سفارت آمریکا میگوید: دومین روزی که شفیق منصور اهل لبنان و نماینده سیار لاینز بینالمللی به تهران آمد مرا در دفتر کارم ملاقات کرد. او نامه یکی از دوستانم را به من داد و تقاضا کرد در تشکیل شعبه لاینز در ایران پیشقدم شده و مدیریت و مسئولیت اداره آن را قبول کنم در حالی که شفیق منصور مشغول صحبت بود همکارم کوروش شهباز وارد اطاق کارم شد نامه دوستم را به او داده و درباره پیشنهادی که شده بود توضیحاتی به شهباز دادم همین که او صحبت با شفیق منصور را شروع کرد بدون مقدمه به وی گفت که شما استاد لژ فراماسونری لبنان هستید و فلان مقام را هم دارید من از شنیدن عنوان فراماسونری به وحشت افتادم و از شفیق منصور خواستم حقیقت موضوع را بگوید. اسماعیل رائین این اضافه را برای آن سر هم کرده است تا فعالیت باشگاه لاینز را که مشابه مؤسسه جاسوسی آمریکا است پردهپوشی کند. ولی خود ندانسته مرتکب اشتباهی گردیده که هدف وی را فاش میکند. آقای کوروش شهباز از کجا میدانست که شفیق منصور فراماسون است. مترجم و مشاور سفارت آمریکا مینویسد که وی هم نظیر چنین سئوالی را به کوروش شهباز داده است و میافزاید که کوروش شهباز گفت از علامتی که هنگام ورود به اطاق در دستهایش داشت. در اینجا است که دروغگویی آقایان برملا میشود. زیرا اسماعیل رائین فراموش میکند که دو سطر بالاتر از قول اله پاشاخان صالح نوشته که کوروش شهباز به هنگام ورود شفیق منصور در اطاق نبوده و بعداً وارد اطلاق کار او شده، طبیعی است چگونه میتوانست اظهارات شفیق منصور را شنیده باشد. واقعیت آن است که شفیق منصور جاسوس سازمان سیا نزد همکاران خود آمده بود تا توسط او به دربار راه یابد و اله پاشاخان صالح میگوید من حسین علاء وزیر دربار را به او معرفی کردم و گفتم عین ماجرا را به ایشان بگوئید و یقیناً علاء در این مورد به شما کمک و مساعدت خواهند کرد. او هم سپس به ملاقات حسین علاء که در آمریکا فراماسون شده بود میرود و نخستین باشگاه لاینز در ایران را تشکیل میدهد. آیا باز جای شک و تردید باقی میماند که باشگاه او نیز یکی از شعبات علنی جاسوسی وابسته به سازمان مرکز جاسوسی آمریکاست. در اوایل خرداد ماه سال جاری (1348) درست در بحبوحه افشاگریهای سیا علیه اینتلجینت سرویس، نهمین کنگره لاینز ایران افتتاح شد...»
پینوشتها:
1 . برگرفته از اسناد لاینز جلد اول و دوم، صفحات مختلف.
2 . همان، ج 2، ص 186.
3 . همان، ص 64 تا 68.
/ج